tgoop.com/JAAMEbaaz/251
Last Update:
⭕️توجیه حکومت استبدادی
۱-تباهکار دانستن مردم
چه پیش و چه پس از اسلام توجیه حکومت استبدادی یا ضروری جلوه دادن آن با پیشفرض تبهکاری مردم رایج بوده است :
نمونه هایی از سخنان #تنسر (تَنسَر یا توسر روحانی زرتشتی در اواخرِ عصرِ اشکانی)
امام محمد غزالی
فخر رازی
نجم الدین رازی
مروج الدین مسعودی
رسایل اخوان الصفا
ابن طقطقی
تحفه از سیاست نامه های قرن هشتم
بر این مدعا گواهست.
که در آنها چنین القا میشود که
مردم به سبب سرشت و خوی آزمندانهشان به فساد و شر و تجاوز به یکدیگر می گرایند پس تا مردم از شر یکدیگر در امان باشند لازم است بر آنان سرکوب مهار استبدادی اعمال شود.
هرچه تاریخ و فرهنگ ایران زوال بیشتری مییابد بالفطره تباهکار دانستن مردم از سوی متفکرین تشدید میشود.
در پاسخ به این سوال که چرا چنین نگرشی در ایران زمین و گسترش یافت به چند نکته اشاره می شود:
نخست اینکه از زمان غزنویان به بعد خصلت قدرت متمرکز با بربریت ایلی پیوند خورده ، حاکمیتی برآمد یک سر مبتنی بر زور و غلبه و قهر و ترس آفرینی و خودکامگی.
این متفکران با آرمانی کردن عدل میکوشیدند تا ستمگری پادشاهان را تعدیل کنند.
آن ها می بایست چنین حکومت موجود را توضیح داده و یا توجیه کنند و در جامعه دینی ایران با اتکای به این اصل دینی که
هر آنچه در جهان وقوع می یابد به اراده خداوند بستگی دارد و از آنجا که عدل از صفات بی خطشهی خداوندیست
ناگزیر میشدند ، ظلم موجود در جهان و از جمله حکمرانی حکام مستبد را با ستم و نافرمانی و سرکشی مردم توضیح داده و حاکم ستمگر را دست غضب خداوند بخوانند.
امام محمد غزالی به صراحت میگوید:
چون رعیت ستمکار شوند ایزد تعالی و ایشان سلطان قاهر گمارد.
در اینجا ستمگری حکومت ، مکافات بشر از سوی خداوند قلمداد می شود.
نجم الدین رازی نیز این نظر را اعلام می کند که
پادشاه سایه لطف خداوند است چون به عدل رفتار میکند و سایه غضب اوست چون به ظلم می گراید.
او با اشاره به حمله مغولان این حمله را ناشی از تباهی مردم و کیفر الهی می خواند:
قضای آسمانی و تقدیر ربانی را گردن ت
ننهادیم و به صبر و تسلیم پیش نیامدیم و شکر نعمت دین اسلام نگذاردیم و کفران نعمت مسلمانی کردیم تا لاجرم ناگاه هجوم ها و غلبه ها در آن دیار و اهل آن دیار رسید و به شومی فسق فساق و ظلم ظلمه دمار از آن ولایت و اهل ولایت برآورد.
امام محمد غزالی یک سال رعیت بر یکدیگر را زیانبارتر از صدسال ظلم سرطان بر رعیت میداند.
این چنین توجیه حکومت استبدادی به ادبیات سیاسی نیز راه یافته در بهارستان جامی
آمده است:
تخم ظلم شاه نافرمانی مردم بود
جو چو کاری حاصل آن کِشته که گندم بود؟
اندیشهی تباه کاری مردم و گرایش ذاتی آنها به ظلم و ستم بی نسبت به یکدیگر خاص ایرانیان نبوده است. به طور مثال در یونان باستان این تفکر که « چون ظلم از عدل سودمندترست پس مردمان خود به خود به ستم بر یکدیگر می گرایند» مطرح بوده است.
گرایش هستیشناختی گنوستیک (عرفانی) از دوران باستان در ایران رواج داشته که معتقدبود : اساساً نفس زیستن در دنیا انسان را به شر و تباهی سوق می دهد ، چاره کار هم این است که انسان تا حدی که میتواند زندگی دنیایی کناره گیرد.
اما این معرفِ هستیشناختی عرفانی است و ربطی به حکمت عملی و به ویژه سیاست ندارد.
نگرش هستیشناختی دینی در ایران - چه در دین زرتشتی و چه در اسلام - نمی پذیرد که مردم ذاتاً شرور آفریده میشوند ، لذا متفکران برای چرایی ستم مردم به یکدیگر این پاسخ را ارائه می دادند که:
فساد رعیت از فساد پادشاهان است.
ابن مسکویه میگوید:
پادشاهان ،صاحبان سیاست و تربیت رعیت و سردار همه اند و سایر مردم تابع ایشانند.
ایشان به اصلاح خود محتاج ترند زیرا که رعیت در صلاح و فساد ایشانند. اگر ملوک به فسادند ، رعیت هم مایل به فسادند
خلق سایه است و شاه بُد پایه
پایهی کژ ، کژ افکند سایه
سنایی
اما ایرانیان تا دوره انقلاب مشروطه نخواستند به این مسئله بپردازند که ستمگری و غارتگری حکومت استبدادی که در کردار خودکامان شاه ، بارزترین تجلی خود را می یابد ، علت العلل تعدی و ستمگری مردم است.
هنوز برخی ایرانیان تردید دارند که آنچه از نظر فرهنگی بر جامعه حاکم می شود ( حاکم می شود ، نه این که وجود دارد ) همانست که حاکمان بر جامعه حاکم می گردانند.
#استبداد_در_ایران
#قاضی_مرادی
#فلسفه_سیاسی
#تاریخ
#لیبرالیسم
#تفکیک_قوا
#انقلاب_مشروطه
#جامعه_باز_و_دشمنان_آن
@mghlte | عصر روشنگری
https://www.tgoop.com/mghlte/1690
ادامه :
https://www.tgoop.com/JAAMEbaaz/255
وحدت استبداد و هرج و مرج :
https://www.tgoop.com/mghlte/4335
BY جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفهی علوم اجتماعی )
Share with your friend now:
tgoop.com/JAAMEbaaz/251