ماجراهای من و تراپیست‌م ( روان‌نشناسی و روان درمانی)

ترامپ از دیدگاه روان پژوهی✍

دکتر سید حسین مجتهدی
(روانکاو)


✳️در روان کاوی فرویدی مفهوم پدر آغازین که به ویژه در آثاری چون "توتم و تابو" و "روان شناسی توده و تحلیل من" بدان می پردازد در تحلیل مساله ی به قدرت رسیدن فردی با ویژگی های روان شناختی ترامپ می تواند راهگشا باشد.

✳️پدر آغازین فرای قانون می ایستد و همه ی ارضاها متعلق به اوست. زنان همه مملوک اویند و هیچ قانونی او را محدود نمی سازد چه خود او بالاتر از هر قانونی است و به اختگی میل تن نمی دهد. فضای او فضای نرگسانگی و خود شیفتگی مطلقی است که از پذیرش کاستی سرباز می زند.

✳️ارتباط های ناقانونمند ترامپ با زنان و سرپیچی هایش از قوانین مالیاتی و اقتصادی و وعده های زیر پا نهادن تعهدات قانونی کشورش در سیاست خارجی و نظایر آن همه حکایت از آن دارد که انتخابگران با فردی منحرف از قانون(پرورت) رو به رو هستند که یاد آور پدر آغازین است و خود را نه در قانون که فرای قانون می بیند.

🔴 اما جذابیت آن چیست؟!

✳️پدر آغازین برای ایل نخستین همه توان و قدرت مطلق بود که گویا درماندگان توان زدوده و ناایمن در سایه سار او می توانند امن تر بزیند. نرگسانگی و خودشیفتگی او پاسخی به میل های خودشیفته ی آنان است که در او متجلی می بینند چنان که فروید در نوشتار " پیرامون درآمدی بر نرگسانگی" نیز به این
دقیقه اشارت دارد.

✳️ هم چنین او در "روان شناسی توده و تحلیل من" می نویسد:

"... اما پدر ایل آغازین آزاد بود. فعالیت های فکری او در پراکندگی هم قوی و ناوابسته بودند اراده ی او تاییدی از دیگران را نیاز نداشت. ما به گونه ای منطقی فرض می کنیم که <من> به میزانی کم پیوستی لیبیدویی داشته است او به کسی جز خود مهر نمی ورزیده است و دیگران فقط تا آن جا که به نیازهای او خدمت می کردند. <من> او مازادی را به ابژه ها نمی سپارد. 
... او مجاز است از طبیعت اربابان باشد به گونه ای مطلق نرگسانه(خودشیفته) اما خود مطمین و خود ایستا. ما می دانیم که عشق نرگسانگی را مهار می کند می توانستیم نشان دهیم چگونه او (عشق) از طریق این تاثیر عامل فرهنگی گردیده است.
پدر آغازین ایل هنوز نامیرا نبود چنان که او بعدتر از راه خدایگان شدگی اینسان گردید."

او چون بتواره ای خودشیفته با تشنگی سیراب نشدنی و احساس خود محق پنداری مطلق گرا، در پی استمرار و گسترش و اعمال قدرت است. چنین کسی خویش را مرکز جهان می پندارد و به جستجوی نه هم اندیش که پیروانی مجذوب است که کاستی خود را با بی نقص پنداری او تاب می آورند. آن چه برای چنین کسی شکیبا ناپذیر است دیگری است. خود شیفتگی آسیب زاد و آسیب زایش فرصت شنیدن صدایی دیگر و به رسمیت شناختن اندیشه ای دیگر را نمی دهد. او می خواهد دیگری مثل او شود و هر که را له او نیست علیه خود می پندارد. چنان که استالین گفت:" هر که با ما نیست علیه ماست." ترامپ نیز پیوسته در تلاش است که مسلمان و مکزیکی و ... را در جایگاه دشمن بنشاند که مانع ارتقای آمریکا هستند. با آرمانی سازی گذشته ای پندار آلود به پیروانش وعده ی بازگشت به شکوه آمریکا را می دهد و درد بازگشت را در ایشان زنده می کند. چنین کسی می تواند تکثر را تهدید ببیند و همه را ارباب وار در خدمت ارضای خود بخواهد. تشنه ی تملق و تحسین گردد تا جایی که به سندرم کریون مبتلا شود و پیوسته در توهمش صدای تحسین و تمجید دیگران از خود را بشنود. چنین افرادی در طول تاریخ تا زمان سقوط و اضمحلال در تلاش همگون سازی همه ی اندیشه ها با خود بودند و برای این ارضای فردی از هیچ قانون شکنیی ابا نداشتند و قدرت تشخیص نفرت و اعتراض عمومی از خود را از دست داده بودند و بسیاری از سیاست ورزی هایشان در داخل و خارج از فضای روان آسیب زده شان سرچشمه می گرفت.

✳️ چنان که در اسطوره ی نرگس که اصطلاح نارسیسیزم برخاسته از آن است و اوید در سومین قسمت متامورفز هایش شرح می دهد : " شاهد آنیم که وی در رابطه ای تصویری فرو می ماند و خشونت و عطوفت را با تصویر خویش می آزماید و به روایتی خویش را آنسان مجروح می سازد که از شخص خود جدا گردد."

✳️اگر این جدایی از تصویر رخ ندهد فرد وارد فرهنگ و قانون نمی شود. این قانون است که می تواند او را از غوطه ور شدن در یگانگی خود شیفته رها کند وگرنه توان چشم پوشی از میل نمی بالد و رانه های جنسی و پرخاشگرانه به  مهار به راحتی تن در نمی دهد و از آن عبور می کند و بیگانه خصم انگاشته می شود و می تواند ابژه ی پرخاشگری گردد.

@Me_and_therapist | روانشناسی و روان درمانی

روانکاوی خاتمی :
www.tgoop.com/Me_and_therapist/157

www.tgoop.com/Me_and_therapist/159

191 viewsedited  Apr 19, 2024 at 20:01

ترامپ از دیدگاه روان پژوهی✍

دکتر سید حسین مجتهدی
(روانکاو)


✳️در روان کاوی فرویدی مفهوم پدر آغازین که به ویژه در آثاری چون "توتم و تابو" و "روان شناسی توده و تحلیل من" بدان می پردازد در تحلیل مساله ی به قدرت رسیدن فردی با ویژگی های روان شناختی ترامپ می تواند راهگشا باشد.

✳️پدر آغازین فرای قانون می ایستد و همه ی ارضاها متعلق به اوست. زنان همه مملوک اویند و هیچ قانونی او را محدود نمی سازد چه خود او بالاتر از هر قانونی است و به اختگی میل تن نمی دهد. فضای او فضای نرگسانگی و خود شیفتگی مطلقی است که از پذیرش کاستی سرباز می زند.

✳️ارتباط های ناقانونمند ترامپ با زنان و سرپیچی هایش از قوانین مالیاتی و اقتصادی و وعده های زیر پا نهادن تعهدات قانونی کشورش در سیاست خارجی و نظایر آن همه حکایت از آن دارد که انتخابگران با فردی منحرف از قانون(پرورت) رو به رو هستند که یاد آور پدر آغازین است و خود را نه در قانون که فرای قانون می بیند.

🔴 اما جذابیت آن چیست؟!

✳️پدر آغازین برای ایل نخستین همه توان و قدرت مطلق بود که گویا درماندگان توان زدوده و ناایمن در سایه سار او می توانند امن تر بزیند. نرگسانگی و خودشیفتگی او پاسخی به میل های خودشیفته ی آنان است که در او متجلی می بینند چنان که فروید در نوشتار " پیرامون درآمدی بر نرگسانگی" نیز به این
دقیقه اشارت دارد.

✳️ هم چنین او در "روان شناسی توده و تحلیل من" می نویسد:

"... اما پدر ایل آغازین آزاد بود. فعالیت های فکری او در پراکندگی هم قوی و ناوابسته بودند اراده ی او تاییدی از دیگران را نیاز نداشت. ما به گونه ای منطقی فرض می کنیم که <من> به میزانی کم پیوستی لیبیدویی داشته است او به کسی جز خود مهر نمی ورزیده است و دیگران فقط تا آن جا که به نیازهای او خدمت می کردند. <من> او مازادی را به ابژه ها نمی سپارد. 
... او مجاز است از طبیعت اربابان باشد به گونه ای مطلق نرگسانه(خودشیفته) اما خود مطمین و خود ایستا. ما می دانیم که عشق نرگسانگی را مهار می کند می توانستیم نشان دهیم چگونه او (عشق) از طریق این تاثیر عامل فرهنگی گردیده است.
پدر آغازین ایل هنوز نامیرا نبود چنان که او بعدتر از راه خدایگان شدگی اینسان گردید."

او چون بتواره ای خودشیفته با تشنگی سیراب نشدنی و احساس خود محق پنداری مطلق گرا، در پی استمرار و گسترش و اعمال قدرت است. چنین کسی خویش را مرکز جهان می پندارد و به جستجوی نه هم اندیش که پیروانی مجذوب است که کاستی خود را با بی نقص پنداری او تاب می آورند. آن چه برای چنین کسی شکیبا ناپذیر است دیگری است. خود شیفتگی آسیب زاد و آسیب زایش فرصت شنیدن صدایی دیگر و به رسمیت شناختن اندیشه ای دیگر را نمی دهد. او می خواهد دیگری مثل او شود و هر که را له او نیست علیه خود می پندارد. چنان که استالین گفت:" هر که با ما نیست علیه ماست." ترامپ نیز پیوسته در تلاش است که مسلمان و مکزیکی و ... را در جایگاه دشمن بنشاند که مانع ارتقای آمریکا هستند. با آرمانی سازی گذشته ای پندار آلود به پیروانش وعده ی بازگشت به شکوه آمریکا را می دهد و درد بازگشت را در ایشان زنده می کند. چنین کسی می تواند تکثر را تهدید ببیند و همه را ارباب وار در خدمت ارضای خود بخواهد. تشنه ی تملق و تحسین گردد تا جایی که به سندرم کریون مبتلا شود و پیوسته در توهمش صدای تحسین و تمجید دیگران از خود را بشنود. چنین افرادی در طول تاریخ تا زمان سقوط و اضمحلال در تلاش همگون سازی همه ی اندیشه ها با خود بودند و برای این ارضای فردی از هیچ قانون شکنیی ابا نداشتند و قدرت تشخیص نفرت و اعتراض عمومی از خود را از دست داده بودند و بسیاری از سیاست ورزی هایشان در داخل و خارج از فضای روان آسیب زده شان سرچشمه می گرفت.

✳️ چنان که در اسطوره ی نرگس که اصطلاح نارسیسیزم برخاسته از آن است و اوید در سومین قسمت متامورفز هایش شرح می دهد : " شاهد آنیم که وی در رابطه ای تصویری فرو می ماند و خشونت و عطوفت را با تصویر خویش می آزماید و به روایتی خویش را آنسان مجروح می سازد که از شخص خود جدا گردد."

✳️اگر این جدایی از تصویر رخ ندهد فرد وارد فرهنگ و قانون نمی شود. این قانون است که می تواند او را از غوطه ور شدن در یگانگی خود شیفته رها کند وگرنه توان چشم پوشی از میل نمی بالد و رانه های جنسی و پرخاشگرانه به  مهار به راحتی تن در نمی دهد و از آن عبور می کند و بیگانه خصم انگاشته می شود و می تواند ابژه ی پرخاشگری گردد.

@Me_and_therapist | روانشناسی و روان درمانی

روانکاوی خاتمی :
www.tgoop.com/Me_and_therapist/157

BY ماجراهای من و تراپیست‌م ( روان‌نشناسی و روان درمانی)