MATNPAZHOHI Telegram 3146
♦️ «لاکچری و لقلقۀ زبانی»

♦️ به قلم مسعود هوشیار

♦️ واژۀ «لاکچری» از آن دسته واژه‌هایی است که بسیار سر زبان‌ها افتاده است و به شکل لقلقۀ زبانی درآمده است. پیش از آمدن این واژه، کلمۀ «لوکس» نیز به زبان فارسی راه یافته بود. با آمدن لاکچری، کلمۀ لوکس را فارسی‌زبانان آرام‌آرام پس زدند و لاکچری را به کار بردند. اکنون فارسی‌زبانان لغت لاکچری را کنار دیگر کلمه‌های زبان فارسی نشانده‌اند تااینکه این واژه بخشی از زبان فارسی شده است؛ بنابراین ما ادبیات‌چی‌ها نیز کاربرد لاکچری را پذیرفته‌ایم.

♦️ اما سخن بر سر این نکته است که لغت لاکچری هرچند در وضعیت‌های گوناگون به کار فرد می‌آید تا منظورش را برساند، بسیاری از واژه‌های جان‌دارِ زبان فارسی را پس زده است؛ درنتیجه سبب شده است تا گفتار گوینده و نوشتار نویسنده از گونه‌گونی بیفتد. برای اینکه ببینید تاچه‌اندازه می‌توانیم تنوع به زبانمان بدهیم، در زیر چندین نمونه از کاربرد این واژه را در گفتار و نوشتار امروز می‌آورم و سپس جایگزینش را پیشنهاد می‌دهم تا شما عزیزان نیز ازاین‌پس هر زمان خواستید کلمۀ لاکچری را به کار ببرید، جایگزینی به‌هدف‌خورتر داشته باشید.

♦️ نخست اینکه کنایه‌ها را دست‌کم نگیرید. کنایه‌ها کمک‌دستِ بیان اندیشۀ فرد در زبان فارسی‌اند و به بیان و قلم فارسی‌زبانان چشم‌وچراغ می‌بخشند؛ پس نخست با چند کنایۀ جایگزین می‌آغازم و سپس واژه‌های دیگر را نمونه‌ها را می‌آورم.

♦️ نمونه: به این خواستگارت به چشم یه آدم لاکچری نگاه کن تا به دلت بشینه.
جایگزین: به این خواستگارت به چشم خریداری* نگاه کن تا به دلت بشینه.

♦️ نمونه: خونه‌وزندگی بابک تا دلت بخواد لاکچریه!
جایگزین: خونه‌وزندگی بابک تا دلت بخواد چشم دشمن کورکنه!**

♦️ نمونه: میثم خیلی پسر لاکچری‌ای هس.
جایگزین: میثم خیلی پسر دست‌به‌جیبیه / دست‌ودل‌بازیه / دست‌به‌جیب‌آشناست.

♦️ نمونه: هی پز زندگی لاکچری‌ش رو می‌ده.
جایگزین: هی پُز زندگی تجملی‌ش رو می‌ده.
♦️ نمونه: زندگی‌ش خیلی لاکچریه.
جایگزین: زندگی‌ش خیلی خانیه / درباریه / اشرافیه/ مجلله.

♦️ نمونه: با وعدۀ زندگی لاکچری می‌شه سرش‌و گول مالید.
جایگزین: با وعدۀ زندگی لُردی می‌شه سرش‌و گول مالید.

♦️ نمونه: ماشینش لاکچریه.
جایگزین: ماشین به‌روزه / گرون‌قیمته /خاصه.
♦️ نمونه: صادق رفیق‌های لاکچری‌ای داره.
جایگزین: صادق رفیقای خوش‌تیپی داره / خوش‌پوشی داره.
♦️ نمونه: نسرین توی یه خونۀ لاکچری زندگی می‌کنه.
جایگزین: نسرین توی یه خونۀ سلطنتی زندگی می‌کنه.
♦️ نمونه: ساعت مژده لاکچریه.
جایگزین: ساعت مژده گرون‌قیمته.
♦️ نمونه: بعضی خانوارها خودشان را گرفتار وسایل لاکچری‌ای کرده‌اند که شاید ده‌سال‌یک‌بار هم لازمشان نمی‌شود.
جایگزین: بعضی خانوارها خودشان را گرفتار وسایل غیرضروری‌ای کرده‌اند که شاید ده‌سال‌یک‌بار هم لازمشان نمی‌شود.
♦️ نمونه: تو هم همه‌ش دنبال زندگی‌های لاکچری هستی.
جایگزین و‌ کمک از لهجه‌ها: تو هم همه‌ش دنبال زندگی‌های اَتَم‌اوتومی هستی.***
♦️ نمونه: عید امسال که رفته بودم خونۀ دختردایی‌م، زندگی لاکچری‌ش من‌و گرفت.
جایگزین: عید امسال که رفته بودم خونۀ دختردایی‌م، زندگی پرزرق‌وبرقش من‌و گرفت.

♦️ نمونه: با خواسته‌های لاکچری نمی‌توانی شوهر مناسبی پیدا کنی.
جایگزین: با خواسته‌های آن‌چنانی نمی‌توانی شوهر مناسبی پیدا کنی.

♦️ نمونه: از رفاقت باهاش خسته شدم. همه‌ش می‌خواد بگه خیلی من لاکچری‌ام.
جایگزین: از رفاقت باهاش خسته شدم. همه‌ش دنبال خودنمایی و فخرفروشیه.

♦️ نمونه: حداد عادل برای بچه‌های خودش مدرسۀ لاکچری ساخته.
جایگزین: حداد عادل برای بچه‌های خودش مدرسۀ مخصوص آقازاده‌ها ساخته.

♦️ از دیگر واژه‌های جایگزین لاکچری، بنابه کاربردش در وضعیت‌ها و موقعیت‌هایی که فرد در آن است، این کلمه‌ها را پیشنهاد می‌دهم: چشمگیر، تودل‌برو، جذاب، خیره‌کننده، فریبنده، مُخ‌زننده، بی‌نیاز، چشم‌ حسود درآر (کنایه از توجه‌برانگیز بودن)، دست به دهن رسیدن (کنایه از توانا و درآمد کافی داشتن)، دست کسی جایی بند بودن (کنایه از ارتباط با دم‌ودستگاه دولتی داشتن)
♦️ پانوشت
* به چشم خریداری، کنایه از علاقه‌مندی و توجه است.
** چشم دشمن کور کن، کنایه از خیره‌کنند و تعجب‌برانگیز است.
*** در این مثال، هر شهر و منطقه‌ای می‌تواند واژۀ لهجۀ خود را به‌جای لاکچری بگذارد. همچنان‌که من از لهجۀ شیرازی و واژۀ «اَتم‌اوتوم» بهره برده‌ام.

مسعود هوشیار
۲۷فروردین۱۴۰۳

اینستاگرام
https://www.instagram.com/masood.hooshiar?igsh=YzNwMDV5b3BsZG9r



tgoop.com/matnpazhohi/3146
Create:
Last Update:

♦️ «لاکچری و لقلقۀ زبانی»

♦️ به قلم مسعود هوشیار

♦️ واژۀ «لاکچری» از آن دسته واژه‌هایی است که بسیار سر زبان‌ها افتاده است و به شکل لقلقۀ زبانی درآمده است. پیش از آمدن این واژه، کلمۀ «لوکس» نیز به زبان فارسی راه یافته بود. با آمدن لاکچری، کلمۀ لوکس را فارسی‌زبانان آرام‌آرام پس زدند و لاکچری را به کار بردند. اکنون فارسی‌زبانان لغت لاکچری را کنار دیگر کلمه‌های زبان فارسی نشانده‌اند تااینکه این واژه بخشی از زبان فارسی شده است؛ بنابراین ما ادبیات‌چی‌ها نیز کاربرد لاکچری را پذیرفته‌ایم.

♦️ اما سخن بر سر این نکته است که لغت لاکچری هرچند در وضعیت‌های گوناگون به کار فرد می‌آید تا منظورش را برساند، بسیاری از واژه‌های جان‌دارِ زبان فارسی را پس زده است؛ درنتیجه سبب شده است تا گفتار گوینده و نوشتار نویسنده از گونه‌گونی بیفتد. برای اینکه ببینید تاچه‌اندازه می‌توانیم تنوع به زبانمان بدهیم، در زیر چندین نمونه از کاربرد این واژه را در گفتار و نوشتار امروز می‌آورم و سپس جایگزینش را پیشنهاد می‌دهم تا شما عزیزان نیز ازاین‌پس هر زمان خواستید کلمۀ لاکچری را به کار ببرید، جایگزینی به‌هدف‌خورتر داشته باشید.

♦️ نخست اینکه کنایه‌ها را دست‌کم نگیرید. کنایه‌ها کمک‌دستِ بیان اندیشۀ فرد در زبان فارسی‌اند و به بیان و قلم فارسی‌زبانان چشم‌وچراغ می‌بخشند؛ پس نخست با چند کنایۀ جایگزین می‌آغازم و سپس واژه‌های دیگر را نمونه‌ها را می‌آورم.

♦️ نمونه: به این خواستگارت به چشم یه آدم لاکچری نگاه کن تا به دلت بشینه.
جایگزین: به این خواستگارت به چشم خریداری* نگاه کن تا به دلت بشینه.

♦️ نمونه: خونه‌وزندگی بابک تا دلت بخواد لاکچریه!
جایگزین: خونه‌وزندگی بابک تا دلت بخواد چشم دشمن کورکنه!**

♦️ نمونه: میثم خیلی پسر لاکچری‌ای هس.
جایگزین: میثم خیلی پسر دست‌به‌جیبیه / دست‌ودل‌بازیه / دست‌به‌جیب‌آشناست.

♦️ نمونه: هی پز زندگی لاکچری‌ش رو می‌ده.
جایگزین: هی پُز زندگی تجملی‌ش رو می‌ده.
♦️ نمونه: زندگی‌ش خیلی لاکچریه.
جایگزین: زندگی‌ش خیلی خانیه / درباریه / اشرافیه/ مجلله.

♦️ نمونه: با وعدۀ زندگی لاکچری می‌شه سرش‌و گول مالید.
جایگزین: با وعدۀ زندگی لُردی می‌شه سرش‌و گول مالید.

♦️ نمونه: ماشینش لاکچریه.
جایگزین: ماشین به‌روزه / گرون‌قیمته /خاصه.
♦️ نمونه: صادق رفیق‌های لاکچری‌ای داره.
جایگزین: صادق رفیقای خوش‌تیپی داره / خوش‌پوشی داره.
♦️ نمونه: نسرین توی یه خونۀ لاکچری زندگی می‌کنه.
جایگزین: نسرین توی یه خونۀ سلطنتی زندگی می‌کنه.
♦️ نمونه: ساعت مژده لاکچریه.
جایگزین: ساعت مژده گرون‌قیمته.
♦️ نمونه: بعضی خانوارها خودشان را گرفتار وسایل لاکچری‌ای کرده‌اند که شاید ده‌سال‌یک‌بار هم لازمشان نمی‌شود.
جایگزین: بعضی خانوارها خودشان را گرفتار وسایل غیرضروری‌ای کرده‌اند که شاید ده‌سال‌یک‌بار هم لازمشان نمی‌شود.
♦️ نمونه: تو هم همه‌ش دنبال زندگی‌های لاکچری هستی.
جایگزین و‌ کمک از لهجه‌ها: تو هم همه‌ش دنبال زندگی‌های اَتَم‌اوتومی هستی.***
♦️ نمونه: عید امسال که رفته بودم خونۀ دختردایی‌م، زندگی لاکچری‌ش من‌و گرفت.
جایگزین: عید امسال که رفته بودم خونۀ دختردایی‌م، زندگی پرزرق‌وبرقش من‌و گرفت.

♦️ نمونه: با خواسته‌های لاکچری نمی‌توانی شوهر مناسبی پیدا کنی.
جایگزین: با خواسته‌های آن‌چنانی نمی‌توانی شوهر مناسبی پیدا کنی.

♦️ نمونه: از رفاقت باهاش خسته شدم. همه‌ش می‌خواد بگه خیلی من لاکچری‌ام.
جایگزین: از رفاقت باهاش خسته شدم. همه‌ش دنبال خودنمایی و فخرفروشیه.

♦️ نمونه: حداد عادل برای بچه‌های خودش مدرسۀ لاکچری ساخته.
جایگزین: حداد عادل برای بچه‌های خودش مدرسۀ مخصوص آقازاده‌ها ساخته.

♦️ از دیگر واژه‌های جایگزین لاکچری، بنابه کاربردش در وضعیت‌ها و موقعیت‌هایی که فرد در آن است، این کلمه‌ها را پیشنهاد می‌دهم: چشمگیر، تودل‌برو، جذاب، خیره‌کننده، فریبنده، مُخ‌زننده، بی‌نیاز، چشم‌ حسود درآر (کنایه از توجه‌برانگیز بودن)، دست به دهن رسیدن (کنایه از توانا و درآمد کافی داشتن)، دست کسی جایی بند بودن (کنایه از ارتباط با دم‌ودستگاه دولتی داشتن)
♦️ پانوشت
* به چشم خریداری، کنایه از علاقه‌مندی و توجه است.
** چشم دشمن کور کن، کنایه از خیره‌کنند و تعجب‌برانگیز است.
*** در این مثال، هر شهر و منطقه‌ای می‌تواند واژۀ لهجۀ خود را به‌جای لاکچری بگذارد. همچنان‌که من از لهجۀ شیرازی و واژۀ «اَتم‌اوتوم» بهره برده‌ام.

مسعود هوشیار
۲۷فروردین۱۴۰۳

اینستاگرام
https://www.instagram.com/masood.hooshiar?igsh=YzNwMDV5b3BsZG9r

BY شبکۀ متن‌پژوهی


Share with your friend now:
tgoop.com/matnpazhohi/3146

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

But a Telegram statement also said: "Any requests related to political censorship or limiting human rights such as the rights to free speech or assembly are not and will not be considered." The SUCK Channel on Telegram, with a message saying some content has been removed by the police. Photo: Telegram screenshot. 1What is Telegram Channels? Ng was convicted in April for conspiracy to incite a riot, public nuisance, arson, criminal damage, manufacturing of explosives, administering poison and wounding with intent to do grievous bodily harm between October 2019 and June 2020. Although some crypto traders have moved toward screaming as a coping mechanism, several mental health experts call this therapy a pseudoscience. The crypto community finds its way to engage in one or the other way and share its feelings with other fellow members.
from us


Telegram شبکۀ متن‌پژوهی
FROM American