tgoop.com/moghaletat2/53
Last Update:
مغالطه شماره ۳۱
💠بار ارزشی کلمات💠
توانایی ایجاد تداعی حسهای مثبت یا منفی توانایی ایجاد تداعی حسهای مثبت یا منفی در ذهن و انتقال احساسات یکی از ظرفیت های مهم و مفیدِ زبان انسانست.
مغالطه بارارزشی کلمات یا بیان عاطفی آنست که شخص بخواهد با استفاده از کلماتی که دارای بار مثبت یا منفی هستند - بجای کلماتی خنثی - در قضاوت مخاطب تاثیر بگذارد و جای خالی استدلال را پر کند.
مثال:
رئیس جمهور یوگسلاوی فرماندهان جنگی خود را احضار کرد.
آقای کلینتون با مسئولان نیروهای دفاعی به مشورت پرداخت.
هر دو جمله فوق یک چیز را بیان میکند و آن اینکه روسای جمهور ۲ کشور یوگسلاوی وآمریکاباروسای نیروهای نظامی ملاقات کردند.
در مورد یوگسلاوی از فرماندهان جنگی اما درمورد امریکا ازمسئولان نیروهای دفاعی -هرچندبرای حمله وتهاجم - یادشده است.
رئیس جمهور یوگسلاوی بدون عنوان و لقب بصورت آمرانه وتحکم آمیز فرماندهان خود را احضار کرده ، اما کلینتون رئیسجمهورآمریکا بصورت محترمانه وآزادانه بامسئولان دفاعی به مشورت پرداخته است.
با استفاده از بار ارزشی کلمات می توان اشخاصی با روحیات مشابه را
متین یا منزوی
بخشنده یا و لخرج و اهل ریخت و پاش
دارای اعتماد به نفس بالا یا خودخواه و مغرور
شوخ وخوش مشرب یا دلقک و اهل مسخرهگی
معرفی کرد.
نکته:
بار ارزشی کلمات در فرهنگ های گوناگون تفاوت دارد.
مثلاً کلمه کارگر در کشورهای کمونیستی دارای بار ارزشی مثبت بوده وکسانی که پدرشان کارگر بود ، این مطلب را با افتخار اعلام میکردند.
امااگر پدرشان تاجر یا فرهنگی بود سعی می کردند آن را مخفی کنندتا کسی نفهمد.
در حالیکه در برخی کشورها کارگر بودن از بارارزشی منفی برخوردارست و تاجر یا فرهنگی بودن شخص یا پدر او ، مایه افتخار و مباهات تلقی میشود.
همچنین واژهی لیبرال در جایی یادآور آزادیخواهی ، برابری خواهی ، تجددخواهی و نوگرایی ، احترام به حقوق مادی و معنوی مردم ست و در جایی نشانهی بورژوازی وسرمایهداری و اقتصاد باز و تبعیض اقتصادی و سیاسی
بسته به موضوع ، ضعف های ذاتی زبان و یا واژگان محدود اشخاص ، امکان اجتناب کامل ازین مغالطه وجود ندارد و نمیتوان انتظار داشت که در متون مختلف یا در سخنرانیها و یا در محاورات روزمره هیچیک از کلمات دارای بار ارزشی نباشد.
اما احتراز از بکارگیری کلمات دارای بار عاطفی در جایی مانند متون علمی و فلسفی بیشتر مورد تاکیدست ، همچنین در رسانه ها - خصوصا بخش های خبری - و یا در هرسخنی که در صدد اثبات و استدلال برای مطلبی ست یا مدعی روایت بیطرفانه است.
فرد مدعی تاریخ نویسی نباید بگوید: چندهزار نفر از یک جناح شهید شدند یاجان باختند و یا برعکس بگوید چند هزار نفر به هلاکت رسیدند.
بلکه باید از کلمه ی خنثیی کشته شدن استفاده کند.
بایستی به واژگان شخصی ناقل خبر یا تحلیلگر یک موضوعست بیندیشیم که آیا واژگان انتخابی بهترین انتخاب ها هستند یا ممکن بود که شخص واژگان بیطرفانه تری انتخاب کند تا شائبهی جانبداری و دخالت امیال شخصی در تحلیل از بین برود ؟
شبکههای خبری حرفهای از کلماتی مانند ناآرامی بجای آشوب و اغتشاش یا قیام بهره می گیرند .
لازمست در نقد منطقی متون یا سخنرانی ها، از کلماتی مانند اراجیف ، اباطیل ،چرندیات و ... استفاده نکنیم و چنانجه نظریهای بنظرمان غلطست، صرفا آنرا با دلیل و مستندات خطا رد کنیم
#مغالطات 📚 #دکترخندان ✍
.
با تلخیص و تصرف
آرشیو مغالطات:
@moghaletat2
مثال زنده این مغالطه:
BY مغالطات ( سفسطه )
Share with your friend now:
tgoop.com/moghaletat2/53