tgoop.com/moghaletat2/74
Last Update:
مغالطه شماره ۴۲
💠تغییر تعاریف💠
گفتیم که تعریف ، یکی از کارکردهای مهم منطق ست. ارائهی تعریف جامع و مانع بسیار دشوار و در مواردی غیر ممکنست. لذا ما تعاریف ما از مسایل در طول زمان دچار تغییر و تکامل میشوند تا نسبت به قبل جامعتر و مانعتر شوند.
یک مورد همین تعریف از «علم» ست که از تعریف ارسطو شروع شده و کارل پوپر آخرین تعریف مهم را ارائه داده .اما در مورد این تعریف هم هنوز اتفاق نظر کامل وجود ندارد چرا که میشود گفت :« تمامی علوم مفید در این تعریف نمیگنجند.»
اما کسی بیکن یا آگوست کنت و پیروان او یا پوپر را به مغالطه متهم نمیکند چرا که
۱- همگانمیدانند قصد این اشخاص بستن راه سوء استفاده از واژهی محترم علم و مسئولیت پذیر کردن کاربران این واژه است و هیچ قصد سو استفاده ای نیست.
۲- ناگهان تعریف جدیدی ارائه نداده اند که در آن تعریف ، بخاطر ابهام و اشکال فراوان ، مسائل ناسازگار با تعریف اولیه ، قابل گنجاندن باشد.
بنابراین مغالطه تغییرتعاریف وقتی اتفاق میافتد که کسی برای توجیه نظر یا رفتار اشتباه خود تعریف رایج از موضوع یا واژهای را تغییر میدهد بنحوی که تعریف چنان گسترده میشود که شامل مسائل متضاد هم میشود و ازین طریق راه سوء استفاده یا فرار از مسئولیت باز میشود.
مثلا فرض کنید کسی از معرفت و علم تعریفی ارائه دهد که هر حس شخصی و ادعای ذهنی و خرافه ای ، عقلانی یا علمی تلقی شود.
تعاریفی که شامل این مغالطه میشوند غالبا از ابهام بهره میگیرند.
مثال :
ما گفته بودیم که این قطار تاخیر نخواهد داشت ،
اما منظور ما این بود که قبل از قطار بعدی می رسد نه این که اصلاً تاخیر نخواهد داشت.
تاخیر واژهای نسبی و ازین جهت مبهمست.
لذا شرکتهای معتبر در هنگام خرید بلیط مشخص میکنند که ساعت ورود قطار یا هواپیما به مقصد چه زمانیست و اگر دیرتر از (مثلا) ۲۰ دقیقه نسبت به این زمان به مقصد برسند ، تاخیر محسوب شده و شرکت ملزم به پرداخت خسارات مشخصست.
در عالم سیاست مغالطه تغییر تعاریف بسیار رایجست.
مثلا نامزد انتخاباتی ، وعدههایی میدهند و بعد که آن وعدهها عملی نمی شود مرتکب این مغالطه می شوند.
مثلاً شخصی در نطق انتخاباتی خود می گوید :
اگر من انتخاب شوم رفاه عمومی را افزایش خواهم داد ، بعد وقتی نمی تواند به وعده خود عمل کند و به عنوان توجیه ادعای خود میزان تولیدات داخلی را به رخ می کشد که تولیدات داخلی مثلا دو برابر شده است ،
در حالی که تولیدات داخلی ملاک رفاه عمومی نیست.
نقل شده که وقتی چرچیل و حزب او ، حاکمیت انگلستان را در اختیار داشتند در یک انتخابات فرعی و میاندورهای ، چرچیل ادعا کرده بود که حزب ما پیروز میشود، اما اتفاقا در آن انتخابات فرعی حزب چرچیل رای نیاورد.
چرچیل در جواب خبرنگاران گفته بود:
ما ادعا کردیم که در انتخابات فرعی پیروز میشویم و الان هم میگوییم که پیروز شدیم .
کدام پیروزی از این بالاتر که قدرت ما به حدی برسد که مخالفان خود حق سخن گفتن و اجازه آزادی و فعالیت بدهیم بزرگترین پیروزی یک حزب همین ست.
مثالی از تغییر غیرمغالطی تعاریف:
تا همین چند دهه پیش اگر پرسیده میشد که سیاستمدار خوب چه تعریفی دارد ؟! اغلب گفته میشد : « سیاستمدار خدمتگذار » و وقتی پرسیده میشد « سیاستمدار خدمتگزار » را تعریف کنید ، ویژگیهایی مانند دلسوز بودن و نیت خیر و ... مطرح میشد ، اما امروزه «خوب» در سیاست به پاسخگویی در برابر رسانهها تعبیر میشود و این تعریف مفیدتر و جامع تر و مانع ترست ، چرا که اگر سیاستمداری به گسترش رسانهها کمک کند و خود را ملزم به پاسخگویی به رسانهها -که چشم بینای مردم هستند- بداند ، ناچارست بشدت مراقب اعمال خود و اطرافیان باشد چون میداند که اگر اشتباهات بزرگ به صورت مکرر رخ دهد قابل توجیه نخواهد بود و لذا از طرف مردم بیپاسخ نخواهد نماند .
#مغالطات 📚
#دکترخندان ✍
با تغییر و تصرف
@moghaletat2 | آرشیو مغالطات
@Mghlte | (عصر روشنگری (کانال اصلی
@persian_organon | ایوانچراغانیدانش (آرشیومطالب)
توضیح شنیداری این مغالطه
BY مغالطات ( سفسطه )
Share with your friend now:
tgoop.com/moghaletat2/74