رفت آن کِم برِ تو آبی بود
یا سلام مرا جوابی بود
از سر ناز و از سر کشّی
هر نفس با مَنَت عتابی بود
در کف عیش من ز ساقی وصل
هر زمان ساغر شرابی بود
وعدههای خوشم همیدادی
آن همه وعدهها سرابی بود
خستهام کردی و نمیگویی
که مرا خستۀ خرابی بود
روزگار وصال جمله گذشت
گویی آن روزگار خوابی بود
حبّذا آنکه از زکات لبت
عاشقان تو را نصابی بود
[دیوان رشیدالدّین وطواط، تصحیح و تحقیق دکتر سارا سعیدی ورنوسفادرانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۶۴۳]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
یا سلام مرا جوابی بود
از سر ناز و از سر کشّی
هر نفس با مَنَت عتابی بود
در کف عیش من ز ساقی وصل
هر زمان ساغر شرابی بود
وعدههای خوشم همیدادی
آن همه وعدهها سرابی بود
خستهام کردی و نمیگویی
که مرا خستۀ خرابی بود
روزگار وصال جمله گذشت
گویی آن روزگار خوابی بود
حبّذا آنکه از زکات لبت
عاشقان تو را نصابی بود
[دیوان رشیدالدّین وطواط، تصحیح و تحقیق دکتر سارا سعیدی ورنوسفادرانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۶۴۳]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:
پژوهشهای ایرانشناسی: ناموارۀ دکتر محمود افشار (دفتر بیست و سوم)
پژوهشهای ایرانشناسی (ناموارۀ دکتر محمود افشار) مجموعهای است برای انتشار مقالات تحقیقی در حوزهای وسیع از مطالعات ایرانی که به یاد و احترام دکتر محمود افشار، مؤسّس بنیاد موقوفات، در سال ۱۳۶۴ بنیان نهاده شد. بنیانگذار این مجموعه، ایرج افشار، بیست و دو دفتر از آن را به یاد پدرش منتشر کرد و اکنون، پس از وقفهای ده ساله، انتشار آن به طرزی تازه و با حفظ خطّ مشی گذشته از سر گرفته میشود. دفتر بیست و سوم پژوهشهای ایرانشناسی با بیست و هشت مقاله، موضوعات متنوّعی از عالم پهناور ایرانشناسی را در بر میگیرد و هر کس به فراخور علاقه یا تخصّصی که دارد از آن بهرهمند خواهد شد.
[پژوهشهای ایرانشناسی: ناموارۀ دکتر محمود افشار (دفتر بیست و سوم)، به کوشش دکتر محمّد افشینوفایی و دکتر پژمان فیروزبخش، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]
علاقهمندان میتوانند از بیست و سوم بهمن تا ششم اسفند، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
پژوهشهای ایرانشناسی: ناموارۀ دکتر محمود افشار (دفتر بیست و سوم)
پژوهشهای ایرانشناسی (ناموارۀ دکتر محمود افشار) مجموعهای است برای انتشار مقالات تحقیقی در حوزهای وسیع از مطالعات ایرانی که به یاد و احترام دکتر محمود افشار، مؤسّس بنیاد موقوفات، در سال ۱۳۶۴ بنیان نهاده شد. بنیانگذار این مجموعه، ایرج افشار، بیست و دو دفتر از آن را به یاد پدرش منتشر کرد و اکنون، پس از وقفهای ده ساله، انتشار آن به طرزی تازه و با حفظ خطّ مشی گذشته از سر گرفته میشود. دفتر بیست و سوم پژوهشهای ایرانشناسی با بیست و هشت مقاله، موضوعات متنوّعی از عالم پهناور ایرانشناسی را در بر میگیرد و هر کس به فراخور علاقه یا تخصّصی که دارد از آن بهرهمند خواهد شد.
[پژوهشهای ایرانشناسی: ناموارۀ دکتر محمود افشار (دفتر بیست و سوم)، به کوشش دکتر محمّد افشینوفایی و دکتر پژمان فیروزبخش، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]
علاقهمندان میتوانند از بیست و سوم بهمن تا ششم اسفند، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
سلسلهنشستهای عصر ایرانی
نیشابور؛ شکوه ازیادرفته
سخنرانان:
سیّد مصطفی محقّق داماد
نصرالله پورجوادی
محمّدحسین حلیمی
علی شیرازی
محمود اسعدی
پنجشنبه، ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
ساعت ۱۶
حضور برای همگان آزاد است.
کانون زبان پارسی
باغ موقوفات دکتر محمود افشار، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارۀ ۱۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
نیشابور؛ شکوه ازیادرفته
سخنرانان:
سیّد مصطفی محقّق داماد
نصرالله پورجوادی
محمّدحسین حلیمی
علی شیرازی
محمود اسعدی
پنجشنبه، ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
ساعت ۱۶
حضور برای همگان آزاد است.
کانون زبان پارسی
باغ موقوفات دکتر محمود افشار، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارۀ ۱۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و چهارم بهمنماه سالروز درگذشت فروغ فرّخزاد
فتح باغ
آن کلاغی که پرید
از فرازِ سرِ ما
و فرورفت در اندیشۀ آشفتۀ ابری ولگرد
و صدایش همچون نیزۀ کوتاهی، پهنای افق را پیمود
خبرِ ما را با خود خواهد برد به شهر
همه میدانند
همه میدانند
که من و تو از آن روزنۀ سرد و عبوس
باغ را دیدیم
و ازآن شاخۀ بازیگرِ دور از دست
سیب را چیدیم
همه میترسند
همه میترسند، امّا من و تو
به چراغ و آب و آینه پیوستیم
و نترسیدیم ...
ما درآن جنگل سبز سیّال
شبی از خرگوشانِ وحشی
و درآن دریای مضطرب خونسرد
از صدفهای پر از مروارید
و درآن کوه غریب فاتح
از عقابانِ جوان پرسیدیم
که چه باید کرد
همه میدانند
همه میدانند
ما به خواب سرد و ساکت سیمرغان، ره یافتهایم
ما حقیقت را در باغچه پیدا کردیم
در نگاه شرمآگین گلی گمنام
و بقا را در یک لحظۀ نامحدود
که دو خورشید به هم خیره شدند
سخن از پچپچ ترسانی در ظلمت نیست
سخن از روز است و پنجرههای باز
و هوای تازه
و اجاقی که در آن اشیاءِ بیهده میسوزند
و زمینی که ز کشتی دیگر بارور است
و تولّد و تکامل و غرور
سخن از دستان عاشق ماست
که پلی از پیغام عطر و نور و نسیم
بر فراز شبها ساختهاند
به چمنزار بیا
به چمنزارِ بزرگ
و صدایم کن، از پشت نفسهای گلِ ابریشم
همچنان آهو که جفتش را
پردهها از بغضی پنهانی سرشارند
و کبوترهای معصوم
از بلندیهای برج سپید خود
به زمین مینگرند
فروغ فرّخزاد (۱۳۱۳-۱۳۴۵) شاعر روشنفکر طراز اوّل ادبیات با اشعاری آکنده از احساسات زنانه، اجتماعی و انسانی همراه با زبانی غنی از بهترین نمونههای شعر معاصر. از مجموعههای شعری او میتوان به اسیر، دیوار، عصیان، تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد اشاره کرد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
فتح باغ
آن کلاغی که پرید
از فرازِ سرِ ما
و فرورفت در اندیشۀ آشفتۀ ابری ولگرد
و صدایش همچون نیزۀ کوتاهی، پهنای افق را پیمود
خبرِ ما را با خود خواهد برد به شهر
همه میدانند
همه میدانند
که من و تو از آن روزنۀ سرد و عبوس
باغ را دیدیم
و ازآن شاخۀ بازیگرِ دور از دست
سیب را چیدیم
همه میترسند
همه میترسند، امّا من و تو
به چراغ و آب و آینه پیوستیم
و نترسیدیم ...
ما درآن جنگل سبز سیّال
شبی از خرگوشانِ وحشی
و درآن دریای مضطرب خونسرد
از صدفهای پر از مروارید
و درآن کوه غریب فاتح
از عقابانِ جوان پرسیدیم
که چه باید کرد
همه میدانند
همه میدانند
ما به خواب سرد و ساکت سیمرغان، ره یافتهایم
ما حقیقت را در باغچه پیدا کردیم
در نگاه شرمآگین گلی گمنام
و بقا را در یک لحظۀ نامحدود
که دو خورشید به هم خیره شدند
سخن از پچپچ ترسانی در ظلمت نیست
سخن از روز است و پنجرههای باز
و هوای تازه
و اجاقی که در آن اشیاءِ بیهده میسوزند
و زمینی که ز کشتی دیگر بارور است
و تولّد و تکامل و غرور
سخن از دستان عاشق ماست
که پلی از پیغام عطر و نور و نسیم
بر فراز شبها ساختهاند
به چمنزار بیا
به چمنزارِ بزرگ
و صدایم کن، از پشت نفسهای گلِ ابریشم
همچنان آهو که جفتش را
پردهها از بغضی پنهانی سرشارند
و کبوترهای معصوم
از بلندیهای برج سپید خود
به زمین مینگرند
فروغ فرّخزاد (۱۳۱۳-۱۳۴۵) شاعر روشنفکر طراز اوّل ادبیات با اشعاری آکنده از احساسات زنانه، اجتماعی و انسانی همراه با زبانی غنی از بهترین نمونههای شعر معاصر. از مجموعههای شعری او میتوان به اسیر، دیوار، عصیان، تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد اشاره کرد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
سلسلهنشستهای عصر ایرانی
نیشابور؛ شکوه ازیادرفته
سخنرانان:
سیّد مصطفی محقّق داماد
نصرالله پورجوادی
محمّدحسین حلیمی
علی شیرازی
محمود اسعدی
پنجشنبه، ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
ساعت ۱۶
حضور برای همگان آزاد است.
کانون زبان پارسی
باغ موقوفات دکتر محمود افشار، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارۀ ۱۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
نیشابور؛ شکوه ازیادرفته
سخنرانان:
سیّد مصطفی محقّق داماد
نصرالله پورجوادی
محمّدحسین حلیمی
علی شیرازی
محمود اسعدی
پنجشنبه، ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
ساعت ۱۶
حضور برای همگان آزاد است.
کانون زبان پارسی
باغ موقوفات دکتر محمود افشار، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارۀ ۱۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و پنجم بهمنماه سالروز درگذشت دکتر علیمحمّد میر، عضو پیشین شورای تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
فرزند مرحوم دکتر یوسف میر ایروانی بود. در سال ۱۳۰۲ زاده شد. پدر و دو پسر هر سه از جراحان بنام کشور بودند ...
محمّدعلی و علیمحمّد- پس از اتمام مدرسۀ متوسطه در دانشکدۀ حقوق تهران درس میخواندند. ولی چون جنگ جهانی خاتمه گرفت و امکان تحصیل در اروپا پیش آمد، پدر به دلنوازی آنها را به سوئیس فرستاد تا در همان دانشگاهی که خود تحصیل کرده بود به تحصیل طب بپردازند. هر دو یکسان بالیدند و تحصیلات را در یک رشته همزمان تمام کردند. چون به ایران بازگشتند، به دانشیاری دانشکدۀ پزشکی رسیدند و سالها در بیمارستان هزارتختخوابی کار کردند. منظم و مشتاقانه درس میگفتند و به بیمارستان میرسیدند. کتاب دانشگاهی هم نوشتند در زمینۀ جراحی استخوان که در انتشارات دانشگاه تهران چاپ شد ...
از وقتی بیمارستان جم بنیاد گرفت، آن دو از پایهگذاران بودند. بودن آنها برای آن بیمارستان سرمایۀ معنوی و نیکنامی بود. بیمارستان هم برای آنها اساس زندگی روحی بود. روزی نبود که آنجا نباشند (مگر در مسافرت بودند).
کتابی که دربارۀ پدرشان نوشتند (به نام دکتر یوسف میر، چاپ ۱۳۸۳) یادگار بزرگی است که از آن دو برادر برای تاریخ پزشکی مدرن ایران برجای ماند.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۵۳۳-۱۵۳۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
فرزند مرحوم دکتر یوسف میر ایروانی بود. در سال ۱۳۰۲ زاده شد. پدر و دو پسر هر سه از جراحان بنام کشور بودند ...
محمّدعلی و علیمحمّد- پس از اتمام مدرسۀ متوسطه در دانشکدۀ حقوق تهران درس میخواندند. ولی چون جنگ جهانی خاتمه گرفت و امکان تحصیل در اروپا پیش آمد، پدر به دلنوازی آنها را به سوئیس فرستاد تا در همان دانشگاهی که خود تحصیل کرده بود به تحصیل طب بپردازند. هر دو یکسان بالیدند و تحصیلات را در یک رشته همزمان تمام کردند. چون به ایران بازگشتند، به دانشیاری دانشکدۀ پزشکی رسیدند و سالها در بیمارستان هزارتختخوابی کار کردند. منظم و مشتاقانه درس میگفتند و به بیمارستان میرسیدند. کتاب دانشگاهی هم نوشتند در زمینۀ جراحی استخوان که در انتشارات دانشگاه تهران چاپ شد ...
از وقتی بیمارستان جم بنیاد گرفت، آن دو از پایهگذاران بودند. بودن آنها برای آن بیمارستان سرمایۀ معنوی و نیکنامی بود. بیمارستان هم برای آنها اساس زندگی روحی بود. روزی نبود که آنجا نباشند (مگر در مسافرت بودند).
کتابی که دربارۀ پدرشان نوشتند (به نام دکتر یوسف میر، چاپ ۱۳۸۳) یادگار بزرگی است که از آن دو برادر برای تاریخ پزشکی مدرن ایران برجای ماند.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۵۳۳-۱۵۳۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و ششم بهمنماه زادروز محمد بهمنبیگی
من گمان میکنم که قسمت مهمی از راز بقای زبان فارسی در ذات و طبیعت خود این زبان نهفته است. کلماتش کوتاه و نرم و شیرین است. این کلمات دعوایی با هم ندارند. به یکدیگر انس و الفت میورزند. بهراحتی در آغوش هم قرار میگیرند. میغلطند، میلغزند، با هم بازی میکنند و از بازیها، نرمشها و لغزشهای خود آهنگی مطبوع به وجود میآورند و تکلّم را به ترنّم نزدیک میسازند.
من عشقی افسانهای به زبان فارسی داشتم و این زبان فاخر و فصیح را مایۀ فخر و استقلال معنوی و فرهنگی کشور میپنداشتم. من در طول مدّت خدمتم، خدمتی که نزدیک به سی سال از عمرم را در بر گرفت هیچگاه از پای ننشستم و از ترویج شعر و نثر فارسی بازنایستادم. چادرهای سفیدم بسیاری از ساکنان چادرهای سیاه را غرق سواد کرد.
در دبستانهای عشایر اهمیّت و حرمت درس فارسی بیش از همۀ درسها بود. شعر فارسی تاج سر درسها بود. من شعر نمیگفتم. کارم شعر بود.
برای دیدار مدارس عشایری پیوسته در سفر بودم. به مدارس کوچک عشایری احترام میگذاشتم. اینها معبدهای مقدس من بودند. احترامشان کمتر از سالنهای پرآوازۀ شهرها نبود. هنگام دیدار این معبدها بهترین لباسهایم را میپوشیدم. پیراهنم را هر صبح عوض میکردم و به پاکیزگی سر و صورتم میپرداختم. من به این مقدمات اکتفا نمیکردم. در اندیشۀ تلطیف و تطهیر روحم نیز بودم و تا شعری از اشعار بوستان سعدی را نمیخواندم پای به مدرسه نمینهادم.
آموزش عشایر با همت گروهی جوان مشتاق و غیرتمند، در زوایای دورافتادۀ کشور سرگرم خدمت به زبان فارسی بود و این زبان شایستۀ خدمت بود؛ زبانی بود که در کشوری مغلوب و مفتوح، ملّتی غالب و فاتح آفریده بود.
شعر فارسی راه دشوار و پرپیچوخمی را در طول بیش از هزار سال پیمود و به دوران معاصر رسید. در این دوران با طلوع نثری زلال و دلاویز یار و مددکار تازهای یافت. ظهور گویندگان و نویسندگان و مترجمان هنرمند این امید و نوید را میداد و میدهد که ادبیات فارسی پایدار است و ریشه در اعماق قرون دارد.
من پیوسته در این آرزو بودم که کاش به جای اتومبیل هلیکوپتر داشتم تا این اوراق و دفاتر را زودتر و بیشتر بر سر نوجوانان عشایر فروریزم.
«زبان فارسی و آموزش عشایر»، محمّد بهمنبیگی
در:
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ص ۱۳۴۸-۱۳۵۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
من گمان میکنم که قسمت مهمی از راز بقای زبان فارسی در ذات و طبیعت خود این زبان نهفته است. کلماتش کوتاه و نرم و شیرین است. این کلمات دعوایی با هم ندارند. به یکدیگر انس و الفت میورزند. بهراحتی در آغوش هم قرار میگیرند. میغلطند، میلغزند، با هم بازی میکنند و از بازیها، نرمشها و لغزشهای خود آهنگی مطبوع به وجود میآورند و تکلّم را به ترنّم نزدیک میسازند.
من عشقی افسانهای به زبان فارسی داشتم و این زبان فاخر و فصیح را مایۀ فخر و استقلال معنوی و فرهنگی کشور میپنداشتم. من در طول مدّت خدمتم، خدمتی که نزدیک به سی سال از عمرم را در بر گرفت هیچگاه از پای ننشستم و از ترویج شعر و نثر فارسی بازنایستادم. چادرهای سفیدم بسیاری از ساکنان چادرهای سیاه را غرق سواد کرد.
در دبستانهای عشایر اهمیّت و حرمت درس فارسی بیش از همۀ درسها بود. شعر فارسی تاج سر درسها بود. من شعر نمیگفتم. کارم شعر بود.
برای دیدار مدارس عشایری پیوسته در سفر بودم. به مدارس کوچک عشایری احترام میگذاشتم. اینها معبدهای مقدس من بودند. احترامشان کمتر از سالنهای پرآوازۀ شهرها نبود. هنگام دیدار این معبدها بهترین لباسهایم را میپوشیدم. پیراهنم را هر صبح عوض میکردم و به پاکیزگی سر و صورتم میپرداختم. من به این مقدمات اکتفا نمیکردم. در اندیشۀ تلطیف و تطهیر روحم نیز بودم و تا شعری از اشعار بوستان سعدی را نمیخواندم پای به مدرسه نمینهادم.
آموزش عشایر با همت گروهی جوان مشتاق و غیرتمند، در زوایای دورافتادۀ کشور سرگرم خدمت به زبان فارسی بود و این زبان شایستۀ خدمت بود؛ زبانی بود که در کشوری مغلوب و مفتوح، ملّتی غالب و فاتح آفریده بود.
شعر فارسی راه دشوار و پرپیچوخمی را در طول بیش از هزار سال پیمود و به دوران معاصر رسید. در این دوران با طلوع نثری زلال و دلاویز یار و مددکار تازهای یافت. ظهور گویندگان و نویسندگان و مترجمان هنرمند این امید و نوید را میداد و میدهد که ادبیات فارسی پایدار است و ریشه در اعماق قرون دارد.
من پیوسته در این آرزو بودم که کاش به جای اتومبیل هلیکوپتر داشتم تا این اوراق و دفاتر را زودتر و بیشتر بر سر نوجوانان عشایر فروریزم.
«زبان فارسی و آموزش عشایر»، محمّد بهمنبیگی
در:
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ص ۱۳۴۸-۱۳۵۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
مرکزیت و لامرکزیت دو طریقۀ مهم اداره کردن یک مملکت است. در ممالکی که اصول مرکزیت «سانترالیزاسیون» را اختیار کردهاند کلیۀ قوا در مرکز جمع است و از آنجا به نقاط دیگر مملکت منشعب میشود. در ممالکی که اصول لامرکزیت «دسانترالیزاسیون» را قبول کردهاند ولایات دارای اختیارات داخلی هستند و این اختیارات با درجۀ لامرکزیتشان کم و زیاد میگردد. یک اصول اداری ثالثی نیز وجود دارد که آن را به زبان فرانسه «دکنسانتراسیون» مینامند. این رویۀ اخیر نه مرکزیت کامل است و نه لامرکزیت وسیع، بلکه طریقۀ متوسطی است.
هر یک از این سیاستهای اداری مناسبت با یک مملکتی دارد و ممکن است برای مملکت دیگر مضر باشد. به طور کلی میتوان گفت هر کشوری که مردم آن متمدن و متحد باشند و لامرکزیت باعث تفرقه میان آنها نشود، این رویۀ اداری برای آن مفید و هر مملکت که اهالی آن جاهل، یا از نژادهای مختلف و عناصر متشتّت ترکیب شده باشند، اصول مرکزیت برای آن مناسبتر است.
برای مملکت ایران که ملت آن در هیچیک از این دو قلب جامعۀ بشری قرار نگرفته و میشود گفت در یک نوع عالم برزخی است، شاید قبول اصول «دکنسانتراسیون» به حال آن مناسب باشد ... ترس عمدۀ من از قبول اصول لامرکزیت وسیع این است که خدای نخواسته شیرازۀ وحدت ملّی و تمامیت ارضی ما از هم گسیخته شود.
به سبب اختلاف لسان میان ترکزبانهای آذربایجان و عربزبانهای خوزستان و فارسیزبانان سایر ولایات، وحدت ملّی ما از حیث زبان ناقص است.
یکی از چیزهایی که امروز طرف توجه دنیای متمدن شده مسئلۀ ملیت و وحدت ملّی است. محاربههای خونین بالکان برای حل قضیۀ ملیت بوده است. گسیخته شدن وحدت سلطنتی و دولتی امپراتوری اتریش و مجارستان به همین علت میباشد، زیرا مردمی که در خاک اتریش و مجارستان بودند از یک زبان و یک نژاد و یک مذهب، یعنی در حقیقت یک ملت نبودند. همین که لرزش شکست قشون اتریش را فراگرفت ارکان دولت و سلطنت آن متزلزل شد و هر قسمت از آن مملکت وسیع ملحق به ملتی شد که با او همزبان بود، خود اتریش هم اگر موانع سیاسی خارجی پیش نیامده بود چون با آلمانیها همزبان است به آن مملکت ملحق شده بود. اما دولت آلمان که همان شکست اتریش به او نیز وارد آمد، رشتۀ وحدت سیاسیاش از هم گسیخته نشد، زیرا دارای وحدت ملّی بود و فقط قسمتهایی از آن مجزا شد که همزبان او نبودند.
مقصود از اطالۀ کلام آنکه وحدت ملّی امروز از اهمّ مسائل و حقایق بینالمللی است. چه ما بخواهیم و چه نخواهیم در آینده ملّت ما نیز در همین جریان سیاسی خواهد افتاد و این حقیقت یک روزی مدار سیاست دولت ما خواهد گردید.
هر سیاستمداری باید این را بهخوبی بداند، زیرا مسئلۀ وحدت ملّی حد مشترک میان سیاست خارجی و سیاست داخلی است.
دکتر محمود افشار
۱۳۰۶ شمسی
[گنجینۀ مقالات، دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۱۹۵-۱۹۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
هر یک از این سیاستهای اداری مناسبت با یک مملکتی دارد و ممکن است برای مملکت دیگر مضر باشد. به طور کلی میتوان گفت هر کشوری که مردم آن متمدن و متحد باشند و لامرکزیت باعث تفرقه میان آنها نشود، این رویۀ اداری برای آن مفید و هر مملکت که اهالی آن جاهل، یا از نژادهای مختلف و عناصر متشتّت ترکیب شده باشند، اصول مرکزیت برای آن مناسبتر است.
برای مملکت ایران که ملت آن در هیچیک از این دو قلب جامعۀ بشری قرار نگرفته و میشود گفت در یک نوع عالم برزخی است، شاید قبول اصول «دکنسانتراسیون» به حال آن مناسب باشد ... ترس عمدۀ من از قبول اصول لامرکزیت وسیع این است که خدای نخواسته شیرازۀ وحدت ملّی و تمامیت ارضی ما از هم گسیخته شود.
به سبب اختلاف لسان میان ترکزبانهای آذربایجان و عربزبانهای خوزستان و فارسیزبانان سایر ولایات، وحدت ملّی ما از حیث زبان ناقص است.
یکی از چیزهایی که امروز طرف توجه دنیای متمدن شده مسئلۀ ملیت و وحدت ملّی است. محاربههای خونین بالکان برای حل قضیۀ ملیت بوده است. گسیخته شدن وحدت سلطنتی و دولتی امپراتوری اتریش و مجارستان به همین علت میباشد، زیرا مردمی که در خاک اتریش و مجارستان بودند از یک زبان و یک نژاد و یک مذهب، یعنی در حقیقت یک ملت نبودند. همین که لرزش شکست قشون اتریش را فراگرفت ارکان دولت و سلطنت آن متزلزل شد و هر قسمت از آن مملکت وسیع ملحق به ملتی شد که با او همزبان بود، خود اتریش هم اگر موانع سیاسی خارجی پیش نیامده بود چون با آلمانیها همزبان است به آن مملکت ملحق شده بود. اما دولت آلمان که همان شکست اتریش به او نیز وارد آمد، رشتۀ وحدت سیاسیاش از هم گسیخته نشد، زیرا دارای وحدت ملّی بود و فقط قسمتهایی از آن مجزا شد که همزبان او نبودند.
مقصود از اطالۀ کلام آنکه وحدت ملّی امروز از اهمّ مسائل و حقایق بینالمللی است. چه ما بخواهیم و چه نخواهیم در آینده ملّت ما نیز در همین جریان سیاسی خواهد افتاد و این حقیقت یک روزی مدار سیاست دولت ما خواهد گردید.
هر سیاستمداری باید این را بهخوبی بداند، زیرا مسئلۀ وحدت ملّی حد مشترک میان سیاست خارجی و سیاست داخلی است.
دکتر محمود افشار
۱۳۰۶ شمسی
[گنجینۀ مقالات، دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۱۹۵-۱۹۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و هفتم بهمنماه سالروز درگذشت محمدجعفر محجوب
گمان نمیکنم که هیچ دانشجو، هیچ محصّل دانشگاهی، در هر رشتهای که تحصیل کند، بتواند خویشتن را از دانستن زبان مادری خویش، زبانی که باید بدان سخن بگوید، با آن بنویسد و بدان زبان درس بدهد و تحقیق بکند، معاف بداند.
ایرانیان تحصیلکرده، باید زبان فارسی را بدانند، و باید بسیار خوب زبان فارسی را بدانند، یعنی دانشجویان دانشگاهها در هر رشته که تحصیل میکنند باید بتوانند بدین زبان خوب سخن بگویند، خوب بنویسند و از هر گونه غلط املایی و انشایی در خواندن و نوشتن زبان خویش برکنار باشند. حتی انتظار مردم از دانشگاهدیدگان این است که زبانی دقیقتر و فصیحتر و روشنتر از دیگران داشته باشند و گمان نمیرود که این توقع چندان بیجا باشد. این توقعی است که هر ملّت زندهای از فرزندان تحصیلکردۀ خویش دارد.
پزشکی که در کار طبابت خویش مهارت کامل یافته باشد اما نتواند مقصود را به زبانی روشن و فصیح برای همکاران خود بیان کند، در کار خویش ناقص است و به گمان بنده نمیتوان به چنین شخصی دیپلم دکتری طب داد و بر همین قیاس است فارغالتحصیل شدن در مهندسی و شیمی و فیزیک و جز آنها، گو اینکه حتی تصوّر این نکته که کسی زبان مادری خود را خوب نداند اما با تحصیل کردن بدان زبان بتواند در یکی از رشتههای علمی منتهی و توانا شود بعید به نظر میرسد.
«معیار آموزش زبان و ادب فارسی در دانشگاه»، محمدجعفر محجوب
در:
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ص ۱۳۸۶]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
گمان نمیکنم که هیچ دانشجو، هیچ محصّل دانشگاهی، در هر رشتهای که تحصیل کند، بتواند خویشتن را از دانستن زبان مادری خویش، زبانی که باید بدان سخن بگوید، با آن بنویسد و بدان زبان درس بدهد و تحقیق بکند، معاف بداند.
ایرانیان تحصیلکرده، باید زبان فارسی را بدانند، و باید بسیار خوب زبان فارسی را بدانند، یعنی دانشجویان دانشگاهها در هر رشته که تحصیل میکنند باید بتوانند بدین زبان خوب سخن بگویند، خوب بنویسند و از هر گونه غلط املایی و انشایی در خواندن و نوشتن زبان خویش برکنار باشند. حتی انتظار مردم از دانشگاهدیدگان این است که زبانی دقیقتر و فصیحتر و روشنتر از دیگران داشته باشند و گمان نمیرود که این توقع چندان بیجا باشد. این توقعی است که هر ملّت زندهای از فرزندان تحصیلکردۀ خویش دارد.
پزشکی که در کار طبابت خویش مهارت کامل یافته باشد اما نتواند مقصود را به زبانی روشن و فصیح برای همکاران خود بیان کند، در کار خویش ناقص است و به گمان بنده نمیتوان به چنین شخصی دیپلم دکتری طب داد و بر همین قیاس است فارغالتحصیل شدن در مهندسی و شیمی و فیزیک و جز آنها، گو اینکه حتی تصوّر این نکته که کسی زبان مادری خود را خوب نداند اما با تحصیل کردن بدان زبان بتواند در یکی از رشتههای علمی منتهی و توانا شود بعید به نظر میرسد.
«معیار آموزش زبان و ادب فارسی در دانشگاه»، محمدجعفر محجوب
در:
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ص ۱۳۸۶]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
کتاب فهلویات از انتشارات دکتر محمود افشار نامزد نهایی دریافت جایزۀ نوزدهمین دورۀ جشنوارۀ شعر فجر شد.
به گزارش ایسنا، نامزدهای نهایی نوزدهمین دورۀ جشنوارۀ شعر فجر اعلام شدند و در بخش «دربارۀ شعر»، کتاب فهلویات از دکتر پژمان فیروزبخش که در انتشارات دکتر محمود افشار به چاپ رسیده است، نامزد دریافت جایزۀ این جشنواره شد.
isna.ir/xdSSp2
[فهلویّات: پژوهشی در اشعار بازمانده از زبان ادبی مشترک عراق عجم و آذربایجان، دکتر پژمان فیروزبخش، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ۲۰۰ ص.]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
به گزارش ایسنا، نامزدهای نهایی نوزدهمین دورۀ جشنوارۀ شعر فجر اعلام شدند و در بخش «دربارۀ شعر»، کتاب فهلویات از دکتر پژمان فیروزبخش که در انتشارات دکتر محمود افشار به چاپ رسیده است، نامزد دریافت جایزۀ این جشنواره شد.
isna.ir/xdSSp2
[فهلویّات: پژوهشی در اشعار بازمانده از زبان ادبی مشترک عراق عجم و آذربایجان، دکتر پژمان فیروزبخش، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ۲۰۰ ص.]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و هشتم بهمنماه زادروز صادق هدایت
کار اصلی هدایت داستاننویسی بود. در این زمینه آثار متعدد و جاندار و مردمپسندی دارد. چون بدبین و ناراحت و برخوردش با حوادث و اشخاص دقیق بود، ناچار بسیاری از آثار قلمش دقیق و در حدّ سخن است.
تنها به وصف آنچه میدید قناعت نمیکرد. تأثرات درونش را نیز به کار میبرد. او به خیام عشق میورزید. گویی میخواست که پیرو او و خیام عصر خود باشد. اما تا کجا پیروز آمد، سخنی است که باید از تلو آثارش بیرون کشید.
به سنن ملّی و مردان دلیر ایران، چو مازیار، احترام میگذاشت. اما به ظاهر و برای دوستان بی بند و بارش مرد دیگری بود. برای چنین کسانی سخن از زبان آنها میگفت. نمیخواست که آنها از کلامش برنجند. زندگی او در این شعر کلیم خلاصه شده بود:
طبعی بههم رسان که بسازی به عالمی
یا همّتی که از سر عالم توان گذشت
او به هر آیین که میزیست مرد. اکنون باید از آنچه به یادگار گذاشته و از این پس معرف او نزد آیندگان خواهد بود سخن گفت. مقصود امروز من نام بردن از آثاری است که وی دربارۀ ادبیات گذشته و فرهنگ عامیانۀ مردم ایران پرداخت و به جهان گذاشت.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۹۳-۹۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
کار اصلی هدایت داستاننویسی بود. در این زمینه آثار متعدد و جاندار و مردمپسندی دارد. چون بدبین و ناراحت و برخوردش با حوادث و اشخاص دقیق بود، ناچار بسیاری از آثار قلمش دقیق و در حدّ سخن است.
تنها به وصف آنچه میدید قناعت نمیکرد. تأثرات درونش را نیز به کار میبرد. او به خیام عشق میورزید. گویی میخواست که پیرو او و خیام عصر خود باشد. اما تا کجا پیروز آمد، سخنی است که باید از تلو آثارش بیرون کشید.
به سنن ملّی و مردان دلیر ایران، چو مازیار، احترام میگذاشت. اما به ظاهر و برای دوستان بی بند و بارش مرد دیگری بود. برای چنین کسانی سخن از زبان آنها میگفت. نمیخواست که آنها از کلامش برنجند. زندگی او در این شعر کلیم خلاصه شده بود:
طبعی بههم رسان که بسازی به عالمی
یا همّتی که از سر عالم توان گذشت
او به هر آیین که میزیست مرد. اکنون باید از آنچه به یادگار گذاشته و از این پس معرف او نزد آیندگان خواهد بود سخن گفت. مقصود امروز من نام بردن از آثاری است که وی دربارۀ ادبیات گذشته و فرهنگ عامیانۀ مردم ایران پرداخت و به جهان گذاشت.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۹۳-۹۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
Forwarded from عکس نگار
بیست و هشتم بهمنماه سالروز درگذشت بزرگ علوی
وطنپرستی بزرگ علوی
درگذشت بزرگ علوی مرا به یاد نامههایی انداخت که از سال ۱۹۵۷ به من نوشته است. از همۀ آنها برمیآید که دورادور پیوند خود را با فرهنگ ایران و ادبیات زبان فارسی استوار میداشت و دایم مترصد بود از اخبار فرهنگی وطنش آگاهی داشته باشد.
ضمناً به یادم آمد در اوراق تقیزاده نامهای از او دیده بودم و آن نامه را به مناسبت آن نوشته بوده است که تقیزاده اقداماتی نزد «اولیای امور» وقت کرده بود تا اگر علوی میخواهد بتواند به ایران بازگردد. اما تقیزاده نهتنها مصرّ به آن بود که او به ایران برنگردد، بلکه به اشاره و کنایه میفهماند که بهتر است در برلن به تدریس مشغول باشد.
جناب آقای تقیزاده پدر گرامی
حجب مانع شد که تشکرات صادقانۀ خود را از لطف و محبتی که در حق من ایراد داشتید بیان کنم. اجازه بفرمایید سپاسگزاری خود را کتبی به عرض برسانم.
چنانکه خاطر محترمتان مستحضر است از همان دوران طفولیت همواره در زحمت و با مشکلات گوناگون مواجه بودهام و زود بیپدر شدم. اینک که افتخار شرفیابی حاصل گردید همانطور که خودتان فرمودید از نو خود را پدردار احساس مینمایم و برایم یک نوع قوّت قلبی بسیار امیدبخش تولید شده است که سزاوار حقشناسی و سپاسگزاری است. سخنان شما مبنی بر ترقی و تکامل بشریّت در راه آزادی و رفاه و صلح در من تأثیر بسزایی داشته و مشوق من گردید.
ازآنجاییکه حضرتعالی را جداً وطنپرست و مردمدوست و خواهان علم و ادب و دشمن ظلم و استبداد و موهومات و بدطینتی تشخیص دادهام اجازه بفرمایید چند کلمهای دربارۀ خودم اضافه کنم.
من همیشه وطندوست بوده و خواهم بود و محرّک من در کلیّات کارهای مهمی که در زندگی کردهام حبّ وطن بوده است ولو اینکه گاهی غلط تشخیص داده و اشتباهی مرتکب شده باشم. در آینده هم سعی میکنم تا آنجا که با قوای ضعیفم مقدور باشد از راه خدمت به خلق و هموطنانم منحرف نشوم.
یک بار دیگر از مراحم شما صمیمانه تشکر میکنم. دست خانم را میبوسم.
قربان شما، ارادتمند
آقابزرگ علوی
زوریخ، ۱۱ سپتامبر ۱۹۶۰
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ۱۲۱۴-۱۲۱۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
وطنپرستی بزرگ علوی
درگذشت بزرگ علوی مرا به یاد نامههایی انداخت که از سال ۱۹۵۷ به من نوشته است. از همۀ آنها برمیآید که دورادور پیوند خود را با فرهنگ ایران و ادبیات زبان فارسی استوار میداشت و دایم مترصد بود از اخبار فرهنگی وطنش آگاهی داشته باشد.
ضمناً به یادم آمد در اوراق تقیزاده نامهای از او دیده بودم و آن نامه را به مناسبت آن نوشته بوده است که تقیزاده اقداماتی نزد «اولیای امور» وقت کرده بود تا اگر علوی میخواهد بتواند به ایران بازگردد. اما تقیزاده نهتنها مصرّ به آن بود که او به ایران برنگردد، بلکه به اشاره و کنایه میفهماند که بهتر است در برلن به تدریس مشغول باشد.
جناب آقای تقیزاده پدر گرامی
حجب مانع شد که تشکرات صادقانۀ خود را از لطف و محبتی که در حق من ایراد داشتید بیان کنم. اجازه بفرمایید سپاسگزاری خود را کتبی به عرض برسانم.
چنانکه خاطر محترمتان مستحضر است از همان دوران طفولیت همواره در زحمت و با مشکلات گوناگون مواجه بودهام و زود بیپدر شدم. اینک که افتخار شرفیابی حاصل گردید همانطور که خودتان فرمودید از نو خود را پدردار احساس مینمایم و برایم یک نوع قوّت قلبی بسیار امیدبخش تولید شده است که سزاوار حقشناسی و سپاسگزاری است. سخنان شما مبنی بر ترقی و تکامل بشریّت در راه آزادی و رفاه و صلح در من تأثیر بسزایی داشته و مشوق من گردید.
ازآنجاییکه حضرتعالی را جداً وطنپرست و مردمدوست و خواهان علم و ادب و دشمن ظلم و استبداد و موهومات و بدطینتی تشخیص دادهام اجازه بفرمایید چند کلمهای دربارۀ خودم اضافه کنم.
من همیشه وطندوست بوده و خواهم بود و محرّک من در کلیّات کارهای مهمی که در زندگی کردهام حبّ وطن بوده است ولو اینکه گاهی غلط تشخیص داده و اشتباهی مرتکب شده باشم. در آینده هم سعی میکنم تا آنجا که با قوای ضعیفم مقدور باشد از راه خدمت به خلق و هموطنانم منحرف نشوم.
یک بار دیگر از مراحم شما صمیمانه تشکر میکنم. دست خانم را میبوسم.
قربان شما، ارادتمند
آقابزرگ علوی
زوریخ، ۱۱ سپتامبر ۱۹۶۰
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ۱۲۱۴-۱۲۱۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و نهم بهمنماه سالروز درگذشت نادر نادرپور
غروبی در شمال
شیرِ دریا خفته در آغوشِ نیزاران هنوز
بیشه بیدار است از بانگِ سپیداران هنوز
دستِ شب، نارنجِ سرخِ آسمان را چیده است
خونِ او جاریست از دندانِ کهساران هنوز
با طلوعِ هر چراغی روز پرپر میشود
آسمان گلگونتر است از چشمِ تبداران هنوز
باد سر بر میلههای سردِ باران میزند
مانده در زندانِ او همچون تبهکاران هنوز
موج گویی خوابِ دریا را پریشان میکند
شیرِ خوابآلود میغرّد به نیزاران هنوز
آه! امشب در من از دریا پریشانتر، کسیست
کز خیالش میپریشَد خاطرِ یاران هنوز
حسرتِ تلخیست در کامش که از می خوشتر است
مستیاش خوابیست دور از چشم بیداران هنوز
گریۀ مستانهاش در بزم هشیاران چرا؟
نمنم باران خوش است آخر به میخواران هنوز
آه! این مردی که در من میخروشد کیست کیست؟
رَسته از بندی، در انبوهِ گرفتاران هنوز
پرده را پس میزنم، مرغابیان پر میزنند
گوشهای از آسمان، آبیست در باران هنوز
رامسر، ۱۴ دی ۱۳۵۱
نادرپور (۱۳۰۸-۱۳۷۸) از نوادگان نادرشاه افشار بود. در دانشگاه سوربن پاریس زبان و ادبیات فرانسوی را تا مقطع لیسانس فراگرفت. چندی در وزارت فرهنگ و هنر اشتغال داشت و از اعضای نخستین هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران بود. پس از انقلاب به امریکا مهاجرت کرد و در لسآنجلس درگذشت.
اشعار نادرپور از زبانی فصیح و روشن و تصاویری بدیع و شاعرانه برخوردار است. دختر جام، شعر انگور، سرمۀ خورشید، از آسمان تا ریسمان، و خون و خاکستر از جمله آثار شعری اوست.
عکس از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار
از راست، ادوارد ژوزف، ایرج افشار، نادر نادرپور
۲۰ تیر ۱۳۶۹، لس آنجلس کالیفرنیا
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
غروبی در شمال
شیرِ دریا خفته در آغوشِ نیزاران هنوز
بیشه بیدار است از بانگِ سپیداران هنوز
دستِ شب، نارنجِ سرخِ آسمان را چیده است
خونِ او جاریست از دندانِ کهساران هنوز
با طلوعِ هر چراغی روز پرپر میشود
آسمان گلگونتر است از چشمِ تبداران هنوز
باد سر بر میلههای سردِ باران میزند
مانده در زندانِ او همچون تبهکاران هنوز
موج گویی خوابِ دریا را پریشان میکند
شیرِ خوابآلود میغرّد به نیزاران هنوز
آه! امشب در من از دریا پریشانتر، کسیست
کز خیالش میپریشَد خاطرِ یاران هنوز
حسرتِ تلخیست در کامش که از می خوشتر است
مستیاش خوابیست دور از چشم بیداران هنوز
گریۀ مستانهاش در بزم هشیاران چرا؟
نمنم باران خوش است آخر به میخواران هنوز
آه! این مردی که در من میخروشد کیست کیست؟
رَسته از بندی، در انبوهِ گرفتاران هنوز
پرده را پس میزنم، مرغابیان پر میزنند
گوشهای از آسمان، آبیست در باران هنوز
رامسر، ۱۴ دی ۱۳۵۱
نادرپور (۱۳۰۸-۱۳۷۸) از نوادگان نادرشاه افشار بود. در دانشگاه سوربن پاریس زبان و ادبیات فرانسوی را تا مقطع لیسانس فراگرفت. چندی در وزارت فرهنگ و هنر اشتغال داشت و از اعضای نخستین هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران بود. پس از انقلاب به امریکا مهاجرت کرد و در لسآنجلس درگذشت.
اشعار نادرپور از زبانی فصیح و روشن و تصاویری بدیع و شاعرانه برخوردار است. دختر جام، شعر انگور، سرمۀ خورشید، از آسمان تا ریسمان، و خون و خاکستر از جمله آثار شعری اوست.
عکس از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار
از راست، ادوارد ژوزف، ایرج افشار، نادر نادرپور
۲۰ تیر ۱۳۶۹، لس آنجلس کالیفرنیا
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:
صریحالمِلک
صریحالملکها، خلاصه یا رونوشت اسنادِ داراییهای متعلق به یک فرد یا یک نهاد عامالمنفعه هستند. دو صریحالملک متعلق به بقعۀ شیخ صفیالدین اردبیلی یکی تألیف عبدیبیگ شیرازی (۹۷۵ق) و دیگری تألیف محمدطاهر اصفهانی (۱۰۳۸ق) مشهورترین این نوع کتابها هستند. اثر حاضر یعنی صریحالملک اصفهانی متمرکز بر املاکی است که در زمان تولیت شیخ شریفبیگ زاهدی وقف شده یا از درآمد نذورات و موقوفات برای آستانۀ شیخ صفی خریداری شده است. اصفهانی تقریباً متن کامل اسناد را بازنویسی و بر اساس اماکن جغرافیایی مدون کرده است. این کتاب برای پژوهشهای مرتبط با تاریخ صفویان، تاریخ بقعۀ شیخ صفی، موقوفات و داراییهای بقعه، نامهای جغرافیایی و نسبشناسی خاندانهای آذربایجان و ... دارای اهمیت بسیار است.
[صریحالمِلک: اسناد ملکی و وقفی آستانۀ شیخ صفیالدین اردبیلی در سدۀ یازدهم هجری، محمّدطاهر اصفهانی، تصحیح و پژوهش عمادالدّین شیخالحکمایی و علیرضا جلالی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]
علاقهمندان میتوانند از سیام بهمن تا سیزدهم اسفند، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
صریحالمِلک
صریحالملکها، خلاصه یا رونوشت اسنادِ داراییهای متعلق به یک فرد یا یک نهاد عامالمنفعه هستند. دو صریحالملک متعلق به بقعۀ شیخ صفیالدین اردبیلی یکی تألیف عبدیبیگ شیرازی (۹۷۵ق) و دیگری تألیف محمدطاهر اصفهانی (۱۰۳۸ق) مشهورترین این نوع کتابها هستند. اثر حاضر یعنی صریحالملک اصفهانی متمرکز بر املاکی است که در زمان تولیت شیخ شریفبیگ زاهدی وقف شده یا از درآمد نذورات و موقوفات برای آستانۀ شیخ صفی خریداری شده است. اصفهانی تقریباً متن کامل اسناد را بازنویسی و بر اساس اماکن جغرافیایی مدون کرده است. این کتاب برای پژوهشهای مرتبط با تاریخ صفویان، تاریخ بقعۀ شیخ صفی، موقوفات و داراییهای بقعه، نامهای جغرافیایی و نسبشناسی خاندانهای آذربایجان و ... دارای اهمیت بسیار است.
[صریحالمِلک: اسناد ملکی و وقفی آستانۀ شیخ صفیالدین اردبیلی در سدۀ یازدهم هجری، محمّدطاهر اصفهانی، تصحیح و پژوهش عمادالدّین شیخالحکمایی و علیرضا جلالی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]
علاقهمندان میتوانند از سیام بهمن تا سیزدهم اسفند، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
کتاب قرآن قدس از انتشارات دکتر محمود افشار به مرحلۀ نهایی داوری چهل و دومین جایزۀ کتاب سال راه یافت.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی خانۀ کتاب و ادبیات ایران در گروه «دین» و در موضوع «علوم قرآنی» کتاب قرآن قدس به مرحلۀ نهایی داوری چهل و دومین جایزۀ کتاب سال راه یافت.
http://isna.ir/xdSQy4
[قرآن قدس: ترجمهای کهن از قرآن، پژوهش دکتر علی رواقی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۳ جلد، رحلی، ۱۴۰۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی خانۀ کتاب و ادبیات ایران در گروه «دین» و در موضوع «علوم قرآنی» کتاب قرآن قدس به مرحلۀ نهایی داوری چهل و دومین جایزۀ کتاب سال راه یافت.
http://isna.ir/xdSQy4
[قرآن قدس: ترجمهای کهن از قرآن، پژوهش دکتر علی رواقی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۳ جلد، رحلی، ۱۴۰۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
دوم اسفندماه روز جهانی زبان مادری
همزیستی زبان ملّی و زبانهای محلّی
زبانهای محلی را نفی و نهی نباید کرد
من اگر تعمیم زبان فارسی را در تمام کشور لازم میدانم، تعصب و نظر خاصی به این زبان از نظر سیاسی ندارم. هر یک از زبانهای دیگر ایرانی را، اگر گویش اکثریت بود برای تعمیم و تعلیم به جای آن میپذیرفتم و کوشش میکردم. حرف نگارنده این است که یک زبانی باید در کشور وجود داشته باشد که همۀ مردم از کوچک و بزرگ آن را بفهمند و بتوانند بهوسیلۀ آن با هم مکالمه و مکاتبه کنند و کتب و مجلات و جرائد را در آن زبان بخوانند تا از افکار هم آگاه گردند. زبان فقط یک وسیله است. هدف نیست. یک زبان مشترک عمومی برای حسن تفاهم میان مردم یک کشور لازم است. زبانهای محلی را نفی و نهی نباید کرد. همزیستی زبان ملی و عمومی و زبانهای خصوصی محلی مانع هم نیستند. در اینکه زبان دری فارسی در میان دیگر زبانهای رایج در ایران اکثریت و مرجعیت و ادبیت بیشتر یافته و عمومیتر و رسمی و از عناصر درجۀ اول ملیت ایران شده است شک نیست. اگر یکی از گویشهای ایرانی کردی یا لری یا گیلکی این چنین مقامی را پیدا کرده بود آن را انتخاب میکردیم. مقصود آنکه تعصب بر سر زبان مورد ندارد. باید دید چگونه بهتر میتوان رفع احتیاج عمومی و ملی نمود، گرچه یکدلی و همدلی از همزبانی بهتر میباشد.
دکتر محمود افشار
[افغاننامه، تألیف دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۳، ص ۲۸۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
همزیستی زبان ملّی و زبانهای محلّی
زبانهای محلی را نفی و نهی نباید کرد
من اگر تعمیم زبان فارسی را در تمام کشور لازم میدانم، تعصب و نظر خاصی به این زبان از نظر سیاسی ندارم. هر یک از زبانهای دیگر ایرانی را، اگر گویش اکثریت بود برای تعمیم و تعلیم به جای آن میپذیرفتم و کوشش میکردم. حرف نگارنده این است که یک زبانی باید در کشور وجود داشته باشد که همۀ مردم از کوچک و بزرگ آن را بفهمند و بتوانند بهوسیلۀ آن با هم مکالمه و مکاتبه کنند و کتب و مجلات و جرائد را در آن زبان بخوانند تا از افکار هم آگاه گردند. زبان فقط یک وسیله است. هدف نیست. یک زبان مشترک عمومی برای حسن تفاهم میان مردم یک کشور لازم است. زبانهای محلی را نفی و نهی نباید کرد. همزیستی زبان ملی و عمومی و زبانهای خصوصی محلی مانع هم نیستند. در اینکه زبان دری فارسی در میان دیگر زبانهای رایج در ایران اکثریت و مرجعیت و ادبیت بیشتر یافته و عمومیتر و رسمی و از عناصر درجۀ اول ملیت ایران شده است شک نیست. اگر یکی از گویشهای ایرانی کردی یا لری یا گیلکی این چنین مقامی را پیدا کرده بود آن را انتخاب میکردیم. مقصود آنکه تعصب بر سر زبان مورد ندارد. باید دید چگونه بهتر میتوان رفع احتیاج عمومی و ملی نمود، گرچه یکدلی و همدلی از همزبانی بهتر میباشد.
دکتر محمود افشار
[افغاننامه، تألیف دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۳، ص ۲۸۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
تقویت زبان فارسی و انتشار دامنۀ نفوذ آن در هر گوشه و کنار از کشور و دفاع آن از هر گونه تعرض چه از خارج بیاید چه از طرف جهال و متفتنین داخلی مبادرت شود، باید بزرگترین منظور دولت باشد؛ اما نباید فراموش کرد که بر اثر موجبات جغرافیایی و تاریخی در ایران کنونی ما شاید قریب به چهار پنج میلیون ایرانینژاد باشند که از طفولیت به تکلّم به زبانها یا لهجههایی غیر از فارسی معمولی بار آمدهاند و فارسی برای ایشان زبان اصلی نیست. ما با اینکه از هر کس بیشتر به دفاع از زبان شیرین فارسی و ادبیات شیوای آن علاقه داریم و تا حد توانایی در این راه کوشیده و میکوشیم، این حقیقت را نمیتوانیم منکر شد و از کسانی نیز نیستیم که دولت را به تعقیب سیاستی خشن در برافکندن ریشۀ این زبانها و لهجهها به زور و عنف دعوت کنیم؛ چه هر کار که به زور و عنف مجری گردد، در بسیاری موارد مورث عکسالعملهایی میشود که مضرات آن گاهی منافع منظوره را نیز از بین میبرد و اساساً این عمل بههیچوجه صلاح نیست و هیچ عیب ندارد که در مملکتی یک عده از مردم آن نیز بین خود به زبان یا لهجهای غیر از زبان رسمی و ادبی کشور تکلم کنند.
... اما در باب دو زبان عربی و ترکی که در یک قسمت از مملکت ما میان ایرانیان معمول و زبان تکلم ایشان از بدو طفولیت است، دولت باید در این نواحی تعلیمات به زبان فارسی را به شرطی که متضمن هیچگونه تحقیر و شماتت نسبت به زبانهای محلی ایشان نباشد، روزافزون کنند و سعی نمایند که اطفال ایرانی را که بر اثر حوادث تاریخی اجباراً به عربی یا ترکی متکلم شدهاند، روحاً ایرانی بار بیاورند و ایشان را همین که به سن رشد و تمیز رسیدند از چنگال تبلیغات همزبانان خارجی آنان بربایند.
در تعقیب این سیاست، دولت بیش از همه باید در یک امر بسیار مواظب و شدیدالعمل باشد و آن جلوگیری از تبلیغاتی است که از خارج به همین زبانها در میان مردم میشود؛ مخصوصاً مأمورین او نباید بگذارند که هیچ روزنامه و کتاب و مجلهای که به این زبانها در خارج از ایران منتشر شده و مطالبی خلاف مصالح ایران و ایرانی دارد، داخل کشور و در بین مردم بهخصوص اطفال مدارس منتشر گردد بلکه برخلاف، دولت باید اوراق و کتبی را که برای پیشرفت سیاست ایرانخواهانۀ خود لازم میشمارد به همان زبانها طبع و در میان مردم منتشر سازد.
اصل مسئله در این است که ایرانی ایرانی بماند و ایرانی فکر کند و جز مصالح ایران چیزی دیگر نخواهد و عشق ایران بر سراپای وجود او مستولی باشد؛ حال اگر ایرانی به فارسی تکلّم کند یا به ترکی یا به عربی چندان اهمیت ندارد.
یکیست ترکی و تازی درین معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن به هر زبان که تو دانی
«سیاست زبان»، عباس اقبال
در
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۱، ص ۴۲۵-۴۲۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
... اما در باب دو زبان عربی و ترکی که در یک قسمت از مملکت ما میان ایرانیان معمول و زبان تکلم ایشان از بدو طفولیت است، دولت باید در این نواحی تعلیمات به زبان فارسی را به شرطی که متضمن هیچگونه تحقیر و شماتت نسبت به زبانهای محلی ایشان نباشد، روزافزون کنند و سعی نمایند که اطفال ایرانی را که بر اثر حوادث تاریخی اجباراً به عربی یا ترکی متکلم شدهاند، روحاً ایرانی بار بیاورند و ایشان را همین که به سن رشد و تمیز رسیدند از چنگال تبلیغات همزبانان خارجی آنان بربایند.
در تعقیب این سیاست، دولت بیش از همه باید در یک امر بسیار مواظب و شدیدالعمل باشد و آن جلوگیری از تبلیغاتی است که از خارج به همین زبانها در میان مردم میشود؛ مخصوصاً مأمورین او نباید بگذارند که هیچ روزنامه و کتاب و مجلهای که به این زبانها در خارج از ایران منتشر شده و مطالبی خلاف مصالح ایران و ایرانی دارد، داخل کشور و در بین مردم بهخصوص اطفال مدارس منتشر گردد بلکه برخلاف، دولت باید اوراق و کتبی را که برای پیشرفت سیاست ایرانخواهانۀ خود لازم میشمارد به همان زبانها طبع و در میان مردم منتشر سازد.
اصل مسئله در این است که ایرانی ایرانی بماند و ایرانی فکر کند و جز مصالح ایران چیزی دیگر نخواهد و عشق ایران بر سراپای وجود او مستولی باشد؛ حال اگر ایرانی به فارسی تکلّم کند یا به ترکی یا به عربی چندان اهمیت ندارد.
یکیست ترکی و تازی درین معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن به هر زبان که تو دانی
«سیاست زبان»، عباس اقبال
در
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۱، ص ۴۲۵-۴۲۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
کتاب فهلویات از انتشارات دکتر محمود افشار اثر شایستۀ تقدیر نوزدهمین دورۀ جشنوارۀ شعر فجر شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، عصر پنجشنبه، دوم اسفندماه در اختتامیۀ جشنوارۀ بینالمللی شعر فجر، برگزیدگان و شایستگان تقدیر نوزدهمین دورۀ این جشنواره معرفی شدند و در بخش «دربارۀ شعر»، کتاب فهلویات از دکتر پژمان فیروزبخش که در انتشارات دکتر محمود افشار به چاپ رسیده است، به عنوان اثر شایستۀ تقدیر دست یافت.
mehrnews.com/x37hvf
[فهلویّات: پژوهشی در اشعار بازمانده از زبان ادبی مشترک عراق عجم و آذربایجان، دکتر پژمان فیروزبخش، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ۲۰۰ ص.]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
به گزارش خبرگزاری مهر، عصر پنجشنبه، دوم اسفندماه در اختتامیۀ جشنوارۀ بینالمللی شعر فجر، برگزیدگان و شایستگان تقدیر نوزدهمین دورۀ این جشنواره معرفی شدند و در بخش «دربارۀ شعر»، کتاب فهلویات از دکتر پژمان فیروزبخش که در انتشارات دکتر محمود افشار به چاپ رسیده است، به عنوان اثر شایستۀ تقدیر دست یافت.
mehrnews.com/x37hvf
[فهلویّات: پژوهشی در اشعار بازمانده از زبان ادبی مشترک عراق عجم و آذربایجان، دکتر پژمان فیروزبخش، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ۲۰۰ ص.]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چهارم اسفندماه زادروز دکتر سید محمد دبیرسیاقی، منتخب چهارمین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
بخشی از سخنان سید عبدالله انوار، منتخب بیست و نهمین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار در مراسم بزرگداشت سید محمد دبیرسیاقی
سهشنبه، ۲۸ دیماه ۱۳۹۵
کانون زبان پارسی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بخشی از سخنان سید عبدالله انوار، منتخب بیست و نهمین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار در مراسم بزرگداشت سید محمد دبیرسیاقی
سهشنبه، ۲۸ دیماه ۱۳۹۵
کانون زبان پارسی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:
کارستان سخن
این کتاب درآمدی است برای درک جهان متن شاهنامه و کارکردهای آن، بدین مقصود که با عبور از دوگانۀ تاریخ-ادبیات، که در تفسیر متن غالب بوده، طرحی تازه برای رویارویی با «سخن» فردوسی به دست دهد. نویسنده در فصل اوّل با رویکردی هرمنوتیکی کوشیده نسبت متن را با تاریخ و ادبیات یا، به طور کلّیتر، واقعیت و تخیّل روشن کند و نشان دهد که امر تخیّلی/ ادبی امری غیر واقعی نیست و از این رو «روایت ادبی» شاهنامه راهی به حقیقت دارد.
در فصل دوم با تکیه بر همین رویکرد و تجزیه و تحلیل متن شاهنامه و شاکلۀ روایی و استعاری آن به بررسی شیوهٔ روایت (بازسازی خیالی) گذشته در شاهنامه پرداخته شده و اهمّیت شناختی/ اخلاقی آن تشریح شده است.
[کارستان سخن: درهمتنیدگی تخیّل و واقعیّت در شاهنامه، دکتر ندا غیاثی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]
علاقهمندان میتوانند از چهارم تا پانزدهم اسفند، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
کارستان سخن
این کتاب درآمدی است برای درک جهان متن شاهنامه و کارکردهای آن، بدین مقصود که با عبور از دوگانۀ تاریخ-ادبیات، که در تفسیر متن غالب بوده، طرحی تازه برای رویارویی با «سخن» فردوسی به دست دهد. نویسنده در فصل اوّل با رویکردی هرمنوتیکی کوشیده نسبت متن را با تاریخ و ادبیات یا، به طور کلّیتر، واقعیت و تخیّل روشن کند و نشان دهد که امر تخیّلی/ ادبی امری غیر واقعی نیست و از این رو «روایت ادبی» شاهنامه راهی به حقیقت دارد.
در فصل دوم با تکیه بر همین رویکرد و تجزیه و تحلیل متن شاهنامه و شاکلۀ روایی و استعاری آن به بررسی شیوهٔ روایت (بازسازی خیالی) گذشته در شاهنامه پرداخته شده و اهمّیت شناختی/ اخلاقی آن تشریح شده است.
[کارستان سخن: درهمتنیدگی تخیّل و واقعیّت در شاهنامه، دکتر ندا غیاثی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]
علاقهمندان میتوانند از چهارم تا پانزدهم اسفند، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation