انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:
روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه قاجار (جلد هشتم)
این کتاب دربردارندۀ روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه قاجار از جمادیالاول ۱۲۹۶ تا رمضان ۱۲۹۷ است. در این جلد همچون مجلدات قبل، علاوه بر پرداختن به رویدادهای دارالخلافۀ طهران و گزارشهایی از عزل و نصبهای حکومتی، شرح مبسوطی از سفرهای ناصرالدینشاه به مناطق ییلاقی همچون لار، لاریجان، سوادکوه و کلاردشت نیز آمده است.
[روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه قاجار: از جمادیالاول ۱۲۹۶ تا رمضان ۱۲۹۷ق.، دربردارندۀ شرح سفر به لار، لاریجان، سوادکوه و کلاردشت (جلد هشتم)، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]
علاقهمندان میتوانند از هشتم تا بیست و یکم مهرماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه قاجار (جلد هشتم)
این کتاب دربردارندۀ روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه قاجار از جمادیالاول ۱۲۹۶ تا رمضان ۱۲۹۷ است. در این جلد همچون مجلدات قبل، علاوه بر پرداختن به رویدادهای دارالخلافۀ طهران و گزارشهایی از عزل و نصبهای حکومتی، شرح مبسوطی از سفرهای ناصرالدینشاه به مناطق ییلاقی همچون لار، لاریجان، سوادکوه و کلاردشت نیز آمده است.
[روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه قاجار: از جمادیالاول ۱۲۹۶ تا رمضان ۱۲۹۷ق.، دربردارندۀ شرح سفر به لار، لاریجان، سوادکوه و کلاردشت (جلد هشتم)، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]
علاقهمندان میتوانند از هشتم تا بیست و یکم مهرماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید از سوم تا یازدهم مهرماه کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار با ۳۰٪ تخفیف عرضه خواهد شد.
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یا سفارش تلفنی کتابهای انتشارات این بنیاد را با تخفیف ویژۀ این مناسبت تهیه کنند.
سفارش کتاب از طریق ارسال پیام مستقیم (دایرکت) به صفحۀ اینستاگرام بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نیز امکانپذیر است.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
فهرست تازهترین کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار را از طریق پیوند زیر ملاحظه کنید:
https://b2n.ir/Tir1400.04.19
نشانی: تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، کوی دبیرسیاقی، پلاک ۶
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی
@AfsharFoundation
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یا سفارش تلفنی کتابهای انتشارات این بنیاد را با تخفیف ویژۀ این مناسبت تهیه کنند.
سفارش کتاب از طریق ارسال پیام مستقیم (دایرکت) به صفحۀ اینستاگرام بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نیز امکانپذیر است.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
فهرست تازهترین کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار را از طریق پیوند زیر ملاحظه کنید:
https://b2n.ir/Tir1400.04.19
نشانی: تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، کوی دبیرسیاقی، پلاک ۶
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی
@AfsharFoundation
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
فهرست انتشارات _ مهر 1403.pdf
2.1 MB
فهرست انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، مهرماه ۱۴۰۳
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
دهم مهرماه زادروز مهرداد بهار
مهرداد بهار هم فروتن بود و هم دانشمندی تمام. بدین معنی که در آنچه یافته است جای شک را باز میگذارد. این عبارت پخته و سنجیدۀ او در مقدمۀ بندهشن حکایتی است از روحیۀ دانشمندانه و روش علمی او:
«از هنگامی که تحصیل زبانها و فرهنگ ایران پیش از اسلام را آغاز کردم با بندهشن نیز آشنا شدم و در نزد استاد مقداری مناسب از آن را خواندم و از آن پس به هنگامی که درصدد تهیۀ رسالۀ دکتری بودم، رسالۀ دکتری استاد «بیلی» را نیز سراسر خواندم و با ترجمۀ «انکلساریا» مقایسه کردم. ولی هنوز نارساییهای بسیار در شناخت من از بندهشن وجود داشت. واژهنامۀ بندهشن نتیجۀ این دوران کلنجار رفتن با بندهشن و درنیافتن درست آن است ... اما تسخیر این ستیغ استوار پیوسته آرزوی من بوده است و از ستیز با این صخرههای رامناگشتنی همیشه لذت بردهام. هرچند هنوز هم با وجود طبع ترجمۀ بندهشن خود را بر این چکاد چندان استوار نمیبینم. هنوز نامها و واژگانی خوانده نشده و جملههایی با ترجمۀ مشکوک در این ترجمۀ بندهشن بازمانده است که همه را با نقطهای چند یا به تردیدی برگزار کردهام ... در کار ترجمه تا آنجا که توانستم به سادگی و روشنی ترجمه توجه کردم. ولی مگر میتوان نثر فاخری چون نثر پهلوی را به پارسی سادۀ امروز برگردانید و آن واژگان زیبای فارسی را که فرهنگی پُربار و اصیل به همراه دارد بر کناری نهاد ...» (ص ۱۵).
[نادرهکاران، سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۱۱۲-۱۱۱۳]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
مهرداد بهار هم فروتن بود و هم دانشمندی تمام. بدین معنی که در آنچه یافته است جای شک را باز میگذارد. این عبارت پخته و سنجیدۀ او در مقدمۀ بندهشن حکایتی است از روحیۀ دانشمندانه و روش علمی او:
«از هنگامی که تحصیل زبانها و فرهنگ ایران پیش از اسلام را آغاز کردم با بندهشن نیز آشنا شدم و در نزد استاد مقداری مناسب از آن را خواندم و از آن پس به هنگامی که درصدد تهیۀ رسالۀ دکتری بودم، رسالۀ دکتری استاد «بیلی» را نیز سراسر خواندم و با ترجمۀ «انکلساریا» مقایسه کردم. ولی هنوز نارساییهای بسیار در شناخت من از بندهشن وجود داشت. واژهنامۀ بندهشن نتیجۀ این دوران کلنجار رفتن با بندهشن و درنیافتن درست آن است ... اما تسخیر این ستیغ استوار پیوسته آرزوی من بوده است و از ستیز با این صخرههای رامناگشتنی همیشه لذت بردهام. هرچند هنوز هم با وجود طبع ترجمۀ بندهشن خود را بر این چکاد چندان استوار نمیبینم. هنوز نامها و واژگانی خوانده نشده و جملههایی با ترجمۀ مشکوک در این ترجمۀ بندهشن بازمانده است که همه را با نقطهای چند یا به تردیدی برگزار کردهام ... در کار ترجمه تا آنجا که توانستم به سادگی و روشنی ترجمه توجه کردم. ولی مگر میتوان نثر فاخری چون نثر پهلوی را به پارسی سادۀ امروز برگردانید و آن واژگان زیبای فارسی را که فرهنگی پُربار و اصیل به همراه دارد بر کناری نهاد ...» (ص ۱۵).
[نادرهکاران، سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۱۱۲-۱۱۱۳]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
نامههای فروغی
فائزه ترکاشوند
فصلنامۀ فردان، سال پنجم، دورۀ جدید، شمارۀ ۶، زمستان ۱۴۰۲، ص ۲۳۱-۲۳۲
با انتشار کتاب نامههای محمدعلی فروغی سهگانهای سودمند از مکتوبات منتشرنشدۀ این شخصیت مهم سیاسی و فرهنگی عصر قاجار و پهلوی به کوشش محمد افشینوفایی و همکارانش پژمان فیروزبخش و مهدی فیروزیان در اختیار علاقهمندان تاریخ معاصر قرار گرفته است. دو جلد قبلی، یادداشتهای روزانۀ محمدعلی فروغی از سفر کنفرانس صلح پاریس (دسامبر ۱۹۱۸- اوت ۱۹۲۰) (تهران: سخن، ۱۳۹۴) و خاطرات محمدعلی فروغی به همراه یادداشتهای روزانه از سالهای ۱۲۹۳ تا ۱۳۲۰ (تهران: سخن، ۱۳۹۶) بود و اکنون در نامههای محمدعلی فروغی گردآوری و تصحیح و توضیح نامههای برجامانده از فروغی را در اختیار داریم. در این نامهها فروغی با نثر شیوا و رسای خود به موضوعاتی گوناگون همچون تاریخ، فرهنگ، سیاست، اجتماع و ملیت ایرانی، امور مربوط به آموزش و پرورش و کتابها و مطبوعات، روابط فرهنگی و سیاسی ایران با کشورهای همسایه، بهویژه ترکیه و دیگر کشورهای جهان و نقش ایران در جامعۀ جهانی توجه نشان داده و همین ویژگیها نامههای او را بسیار خواندنی کرده است.
[نامههای محمدعلی فروغی، به کوشش محمد افشینوفایی و مهدی فیروزیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
فائزه ترکاشوند
فصلنامۀ فردان، سال پنجم، دورۀ جدید، شمارۀ ۶، زمستان ۱۴۰۲، ص ۲۳۱-۲۳۲
با انتشار کتاب نامههای محمدعلی فروغی سهگانهای سودمند از مکتوبات منتشرنشدۀ این شخصیت مهم سیاسی و فرهنگی عصر قاجار و پهلوی به کوشش محمد افشینوفایی و همکارانش پژمان فیروزبخش و مهدی فیروزیان در اختیار علاقهمندان تاریخ معاصر قرار گرفته است. دو جلد قبلی، یادداشتهای روزانۀ محمدعلی فروغی از سفر کنفرانس صلح پاریس (دسامبر ۱۹۱۸- اوت ۱۹۲۰) (تهران: سخن، ۱۳۹۴) و خاطرات محمدعلی فروغی به همراه یادداشتهای روزانه از سالهای ۱۲۹۳ تا ۱۳۲۰ (تهران: سخن، ۱۳۹۶) بود و اکنون در نامههای محمدعلی فروغی گردآوری و تصحیح و توضیح نامههای برجامانده از فروغی را در اختیار داریم. در این نامهها فروغی با نثر شیوا و رسای خود به موضوعاتی گوناگون همچون تاریخ، فرهنگ، سیاست، اجتماع و ملیت ایرانی، امور مربوط به آموزش و پرورش و کتابها و مطبوعات، روابط فرهنگی و سیاسی ایران با کشورهای همسایه، بهویژه ترکیه و دیگر کشورهای جهان و نقش ایران در جامعۀ جهانی توجه نشان داده و همین ویژگیها نامههای او را بسیار خواندنی کرده است.
[نامههای محمدعلی فروغی، به کوشش محمد افشینوفایی و مهدی فیروزیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
Telegram
attach 📎
یازدهم مهرماه سالروز درگذشت یحیی ماهیار نوابی
ماهیار از موقعی که مؤسسۀ آسیایی در دانشگاه شیراز به همت آرتور اپهام پوپ تشکیل شد همکاری با آن دستگاه را آغاز کرد. از کارهای برجسته و ماندگاری که انجام داد نشر پنجاه و چند جلد از متون اوستایی و زند و پازند و پهلوی بود که قبلاً اینجا و آنجا به چاپ رسیده و بسیار دیریاب شده بود. به همت او همۀ آنها دستیاب شد.
از کارهای ارزشمند کمهمتای او جمعآوری سه مجلّد مقالههای سر هارولد بیلی (ایرانشناس نامور انگلیسی) است که متأسفانه فقط دو جلد آن را توانست به چاپ برساند (آن قدر که بنده میدانم) جلد سوم بیسرانجام مانده است.
او از خاندانهای نوابهای شیرازی بود و تا آنجا که از خودش شنیدهام با طایفۀ قشقایی هم نسبتی داشت. شیرازی بود و اهل ذوق و شعردوست. گاهی هم شعری میسرود که یکسره آمیخته به خرد و فرهنگ ایرانی بود. نمونۀ اشعارش که در مجلۀ آینده چاپ شده است آقای دکتر طاووسی در پایان مجموعۀ مقالاتش نقل کرده است. دیوان همای شیرازی هم به اهتمام ماهیار به چاپ رسیده است.
ماهیار از ایرانشناسان و ایراندوستان و ایرانخواهان راستین و بی غل و غش بود.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۳۶۲-۱۳۶۳]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
ماهیار از موقعی که مؤسسۀ آسیایی در دانشگاه شیراز به همت آرتور اپهام پوپ تشکیل شد همکاری با آن دستگاه را آغاز کرد. از کارهای برجسته و ماندگاری که انجام داد نشر پنجاه و چند جلد از متون اوستایی و زند و پازند و پهلوی بود که قبلاً اینجا و آنجا به چاپ رسیده و بسیار دیریاب شده بود. به همت او همۀ آنها دستیاب شد.
از کارهای ارزشمند کمهمتای او جمعآوری سه مجلّد مقالههای سر هارولد بیلی (ایرانشناس نامور انگلیسی) است که متأسفانه فقط دو جلد آن را توانست به چاپ برساند (آن قدر که بنده میدانم) جلد سوم بیسرانجام مانده است.
او از خاندانهای نوابهای شیرازی بود و تا آنجا که از خودش شنیدهام با طایفۀ قشقایی هم نسبتی داشت. شیرازی بود و اهل ذوق و شعردوست. گاهی هم شعری میسرود که یکسره آمیخته به خرد و فرهنگ ایرانی بود. نمونۀ اشعارش که در مجلۀ آینده چاپ شده است آقای دکتر طاووسی در پایان مجموعۀ مقالاتش نقل کرده است. دیوان همای شیرازی هم به اهتمام ماهیار به چاپ رسیده است.
ماهیار از ایرانشناسان و ایراندوستان و ایرانخواهان راستین و بی غل و غش بود.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۳۶۲-۱۳۶۳]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید از سوم تا یازدهم مهرماه کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار با ۳۰٪ تخفیف عرضه خواهد شد.
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یا سفارش تلفنی کتابهای انتشارات این بنیاد را با تخفیف ویژۀ این مناسبت تهیه کنند.
سفارش کتاب از طریق ارسال پیام مستقیم (دایرکت) به صفحۀ اینستاگرام بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نیز امکانپذیر است.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
فهرست تازهترین کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار را از طریق پیوند زیر ملاحظه کنید:
https://b2n.ir/Tir1400.04.19
نشانی: تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، کوی دبیرسیاقی، پلاک ۶
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی
@AfsharFoundation
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یا سفارش تلفنی کتابهای انتشارات این بنیاد را با تخفیف ویژۀ این مناسبت تهیه کنند.
سفارش کتاب از طریق ارسال پیام مستقیم (دایرکت) به صفحۀ اینستاگرام بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نیز امکانپذیر است.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
فهرست تازهترین کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار را از طریق پیوند زیر ملاحظه کنید:
https://b2n.ir/Tir1400.04.19
نشانی: تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، کوی دبیرسیاقی، پلاک ۶
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی
@AfsharFoundation
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
فهرست انتشارات _ مهر 1403.pdf
2.1 MB
فهرست انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، مهرماه ۱۴۰۳
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
ای وطن، ای که مرا قبله بهجز روی تو نیست
نپرستم به خدا کعبه اگر کوی تو نیست
عقل کل مهر تو را ارزش ایمان دادهست
خوش بها داد، ولی قیمت یک موی تو نیست
سلسبیلی که بود چشمۀ معروف بهشت
ما ز رضوان بشنیدیم بهجز جوی تو نیست
نکهت سنبل و گل رایحۀ مشک و عبیر
نشر عطر گل و خاک تو و جز بوی تو نیست
حرمت صید حرم را خرد از من پرسید
گفتم ار صید حرم هست، جز آهوی تو نیست
فارغ از ذکر تو یک لحظه نیام؛ ها! بنگر
همه مویم چو زبان ناطق یاهوی تو نیست
نظم ملک تو و آسودگی خلق جز این
آرزو در دل این پیر دعاگوی تو نیست
حاجی میرزا عبدالرحیم طالبوف
ادب، سال ۲، شمارۀ ۴۱، ۱۲ رجب ۱۳۲۰ق
[اشعار شاعران قاجاری در نشریّات آن عصر، جلد اوّل [آثار جم - ارمغان]، تدوین و تحقیق دکتر رقیّه فراهانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۲۱۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
نپرستم به خدا کعبه اگر کوی تو نیست
عقل کل مهر تو را ارزش ایمان دادهست
خوش بها داد، ولی قیمت یک موی تو نیست
سلسبیلی که بود چشمۀ معروف بهشت
ما ز رضوان بشنیدیم بهجز جوی تو نیست
نکهت سنبل و گل رایحۀ مشک و عبیر
نشر عطر گل و خاک تو و جز بوی تو نیست
حرمت صید حرم را خرد از من پرسید
گفتم ار صید حرم هست، جز آهوی تو نیست
فارغ از ذکر تو یک لحظه نیام؛ ها! بنگر
همه مویم چو زبان ناطق یاهوی تو نیست
نظم ملک تو و آسودگی خلق جز این
آرزو در دل این پیر دعاگوی تو نیست
حاجی میرزا عبدالرحیم طالبوف
ادب، سال ۲، شمارۀ ۴۱، ۱۲ رجب ۱۳۲۰ق
[اشعار شاعران قاجاری در نشریّات آن عصر، جلد اوّل [آثار جم - ارمغان]، تدوین و تحقیق دکتر رقیّه فراهانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۲۱۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
مراست قبلهام ایران و هرکجا گذرم
به کعبۀ وطنِ خویشتن بُوَد نظرم
بهسوی ایران هرجا روم نماز کنم
که نیست جز وطنِ خویش قبلۀ دگرم
«نه بخت و دولت آنم که با تو بنشینم
نه صبر و طاقت آنم که از تو درگذرم»
وجودِ حاضر و غایب منم که در بومت
دلم مقیم بُوَد گرچه دائمالسّفرم
«بهرغم فلسفیان بشنو این دقیقه ز من
که غایبی تو و هرگز نرفتی از نظرم»
غباری از غم تو بر دلم نشسته که من
علاج آن نتوانم کنم به چشمِ ترم
نگار خود به برِ ناکسان همیبینم
رهی به چاره ندارم، چگونه غم نخورم
ستارگان را بینم به خیمهشببازی
چو شب به خیمۀ آن آسمان فرانگرم
به لعبتانِ فلک ناظرم ولی صد شکر
که سعد و نحسی ازآنان نمیکند اثرم
«به هر نظر بت ما جلوه میکند لیکن
کس این کرشمه نبیند که من همینگرم»
تو جلوه بینی و مشّاطه را نمیبینی
تو صحنه بینی و من پشتِ پرده را نگرم
دکتر محمود افشار
[سفرنامه و دفتر اشعار، دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۸۲، ص ۱۵۸-۱۵۹]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
به کعبۀ وطنِ خویشتن بُوَد نظرم
بهسوی ایران هرجا روم نماز کنم
که نیست جز وطنِ خویش قبلۀ دگرم
«نه بخت و دولت آنم که با تو بنشینم
نه صبر و طاقت آنم که از تو درگذرم»
وجودِ حاضر و غایب منم که در بومت
دلم مقیم بُوَد گرچه دائمالسّفرم
«بهرغم فلسفیان بشنو این دقیقه ز من
که غایبی تو و هرگز نرفتی از نظرم»
غباری از غم تو بر دلم نشسته که من
علاج آن نتوانم کنم به چشمِ ترم
نگار خود به برِ ناکسان همیبینم
رهی به چاره ندارم، چگونه غم نخورم
ستارگان را بینم به خیمهشببازی
چو شب به خیمۀ آن آسمان فرانگرم
به لعبتانِ فلک ناظرم ولی صد شکر
که سعد و نحسی ازآنان نمیکند اثرم
«به هر نظر بت ما جلوه میکند لیکن
کس این کرشمه نبیند که من همینگرم»
تو جلوه بینی و مشّاطه را نمیبینی
تو صحنه بینی و من پشتِ پرده را نگرم
دکتر محمود افشار
[سفرنامه و دفتر اشعار، دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۸۲، ص ۱۵۸-۱۵۹]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سرگذشت یک شعر
دو بیت زیر به نام فردوسی سخت معروف شده است و بسیاری آن را شنیدهاند:
چو ایران نباشد تن من مباد
بر این بوم و بر زنده یک تن مباد
همه سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
برداشت از درسگفتارهای شمارۀ ۱۹۸ - شهریور ۱۴۰۰
دکتر ابوالفضل خطیبی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی
@AfsharFoundation
دو بیت زیر به نام فردوسی سخت معروف شده است و بسیاری آن را شنیدهاند:
چو ایران نباشد تن من مباد
بر این بوم و بر زنده یک تن مباد
همه سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
برداشت از درسگفتارهای شمارۀ ۱۹۸ - شهریور ۱۴۰۰
دکتر ابوالفضل خطیبی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی
@AfsharFoundation
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:
روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه (جلد نهم)
در این مجلد از روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه، وقایع روزانه از رمضان ۱۲۹۷ تا شعبان ۱۲۹۹ پی گرفته شده است. افزون بر گزارشهای روزانه از اتفاقات شهر طهران و شرح سفرهای شاه به مناطق اطراف دارالخلافه بهجهت شکار و تفریح، تفصیل سفرهای ییلاقی وی به لار و شهرستانک نیز قید شده است. همچنین بخشی از مطالب کتاب به گزارش شاه از وضعیت آب و هوایی شهر طهران و اطراف آن اختصاص یافته است.
[روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه قاجار از رمضان ۱۲۹۷ تا شعبان ۱۲۹۹ق.، دربردارندۀ شرح سفر به لار و شهرستانک و روزنامۀ هوا و اثرهای آسمانی و زمینی (جلد نهم)، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]
علاقهمندان میتوانند از چهاردهم تا بیست و پنجم مهرماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه (جلد نهم)
در این مجلد از روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه، وقایع روزانه از رمضان ۱۲۹۷ تا شعبان ۱۲۹۹ پی گرفته شده است. افزون بر گزارشهای روزانه از اتفاقات شهر طهران و شرح سفرهای شاه به مناطق اطراف دارالخلافه بهجهت شکار و تفریح، تفصیل سفرهای ییلاقی وی به لار و شهرستانک نیز قید شده است. همچنین بخشی از مطالب کتاب به گزارش شاه از وضعیت آب و هوایی شهر طهران و اطراف آن اختصاص یافته است.
[روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه قاجار از رمضان ۱۲۹۷ تا شعبان ۱۲۹۹ق.، دربردارندۀ شرح سفر به لار و شهرستانک و روزنامۀ هوا و اثرهای آسمانی و زمینی (جلد نهم)، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]
علاقهمندان میتوانند از چهاردهم تا بیست و پنجم مهرماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
پانزدهم مهرماه زادروز سهراب سپهری
واحهای در لحظه
به سراغ من اگر میآیید
پشت هیچستانم
پشت هیچستان جاییست
پشت هیچستان رگهای هوا
پُرِ قاصدهاییست
که خبر میآرند
از گل واشدۀ دورترین بوتۀ خار
روی شنها هم
نقشهای سُمِ اسبانِ سوارانِ ظریفیست که صبح
به سرِ تپّۀ معراجِ شقایق رفتند
پشت هیچستان
چتر خواهش باز است
تا نسیمِ عطشی در بنِ برگی بدود
زنگ باران به صدا میآید
آدم اینجا تنهاست
و درین تنهایی
سایۀ نارونی تا ابدیت جاریست
به سراغ من اگر میآیید
نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد
چینیِ نازکِ تنهاییِ من
سهراب سپهری (۱۵ مهر ۱۳۰۷- ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹)
شاعری توانا و صاحب سبک و صمیمی (متمایل به هنرِ شرقِ دور، همراهِ زبانی ساده و شعری طبیعتگرا) و نقاش. از آثار شعری اوست: مرگ رنگ، زندگی خوابها، آوار آفتاب، شرق اندوه، صدای پای آب، حجم سبز، ما هیچ، ما نگاه، هشت کتاب.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
واحهای در لحظه
به سراغ من اگر میآیید
پشت هیچستانم
پشت هیچستان جاییست
پشت هیچستان رگهای هوا
پُرِ قاصدهاییست
که خبر میآرند
از گل واشدۀ دورترین بوتۀ خار
روی شنها هم
نقشهای سُمِ اسبانِ سوارانِ ظریفیست که صبح
به سرِ تپّۀ معراجِ شقایق رفتند
پشت هیچستان
چتر خواهش باز است
تا نسیمِ عطشی در بنِ برگی بدود
زنگ باران به صدا میآید
آدم اینجا تنهاست
و درین تنهایی
سایۀ نارونی تا ابدیت جاریست
به سراغ من اگر میآیید
نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد
چینیِ نازکِ تنهاییِ من
سهراب سپهری (۱۵ مهر ۱۳۰۷- ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹)
شاعری توانا و صاحب سبک و صمیمی (متمایل به هنرِ شرقِ دور، همراهِ زبانی ساده و شعری طبیعتگرا) و نقاش. از آثار شعری اوست: مرگ رنگ، زندگی خوابها، آوار آفتاب، شرق اندوه، صدای پای آب، حجم سبز، ما هیچ، ما نگاه، هشت کتاب.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
شانزدهم مهرماه زادروز ایرج افشار
تولّد
روز ۱۶ مهر ۱۳۰۴ زاده شدهام. نام ماماچۀ من مادام بالک بود. فرانسوی بوده است. دکتر یوسف میر او را به پدرم معرفی کرده بود. مادرم میگفت پروردن من در اختیار او و دایهاش رقیه نبود. هرچه دکتر میر میگفت بر آن آداب میبایست رفتار بشود. دکتر میر گفته بود ساعات معیّنی به بچه شیر بدهند، او را دائم بغل نکنند، بگذارند در جای خود گریه کند و از این قبیل رفتارها. پدرم در آن ایام تحت تأثیر تربیت فرنگیمآبی بود.
خانه و خانواده
خانهای که من آنجا زاده شدم و روزگار کودکیام در آن گذشت باغی بود پوشیده از درختان میوه (سیادرخت) و کاجهای بلند کهنسال. این باغ در ضلع شمال غربی چهارراهی بود که یک سوی آن راهی بود که به سردر سنگی میرسید و از سوی دیگر به چهارراه آقا شیخ هادی، یعنی در تقاطع خیابان پهلوی و خیابان معروف به قنات فرمانفرما بود. روبهروی باغ ما بخشی از تملّکات وسیع عبدالحسین میرزا فرمانفرما بود که عاقبت «کاخ مرمر» شد.
باغ ما پیش از اینکه به پدرم برسد از آنِ عموی او محمدتقی افشار بود و پیش از آن ملک میرزا عیسی وزیر و از وزیر به عموی پدرم منتقل شده بود؛ ظاهراً بدین مناسبت که آقا محمدتقی در یزد متصدی امور تیول وزیر مذکور بود. از تصادف روزگار مقداری از نامههای عموی پدرم میرزا عیسی و سید محمد انتظامالسلطنه به دستم رسید، از آن موقعی که آقا محمدتقی در یزد تیول آنها را اداره میکرده است. شاید این ملک ضمن محاسباتی که میانشان بوده است به ملکیت عمو قباله شده است. به هر تقدیر بعدها آقا محمدتقی آنجا را به برادر خود حاجی محمدصادق (پدر پدرم) میدهد یا میفروشد و از او به پدر من میرسد.
این دفتر بیمعنی: یادگارنمای فرهنگی از ایرج افشار، به کوشش بهرام، کوشیار و آرش افشار، تهران: انتشارات سخن، ۱۴۰۲، ص ۲۵
@AfsharFoundation
تولّد
روز ۱۶ مهر ۱۳۰۴ زاده شدهام. نام ماماچۀ من مادام بالک بود. فرانسوی بوده است. دکتر یوسف میر او را به پدرم معرفی کرده بود. مادرم میگفت پروردن من در اختیار او و دایهاش رقیه نبود. هرچه دکتر میر میگفت بر آن آداب میبایست رفتار بشود. دکتر میر گفته بود ساعات معیّنی به بچه شیر بدهند، او را دائم بغل نکنند، بگذارند در جای خود گریه کند و از این قبیل رفتارها. پدرم در آن ایام تحت تأثیر تربیت فرنگیمآبی بود.
خانه و خانواده
خانهای که من آنجا زاده شدم و روزگار کودکیام در آن گذشت باغی بود پوشیده از درختان میوه (سیادرخت) و کاجهای بلند کهنسال. این باغ در ضلع شمال غربی چهارراهی بود که یک سوی آن راهی بود که به سردر سنگی میرسید و از سوی دیگر به چهارراه آقا شیخ هادی، یعنی در تقاطع خیابان پهلوی و خیابان معروف به قنات فرمانفرما بود. روبهروی باغ ما بخشی از تملّکات وسیع عبدالحسین میرزا فرمانفرما بود که عاقبت «کاخ مرمر» شد.
باغ ما پیش از اینکه به پدرم برسد از آنِ عموی او محمدتقی افشار بود و پیش از آن ملک میرزا عیسی وزیر و از وزیر به عموی پدرم منتقل شده بود؛ ظاهراً بدین مناسبت که آقا محمدتقی در یزد متصدی امور تیول وزیر مذکور بود. از تصادف روزگار مقداری از نامههای عموی پدرم میرزا عیسی و سید محمد انتظامالسلطنه به دستم رسید، از آن موقعی که آقا محمدتقی در یزد تیول آنها را اداره میکرده است. شاید این ملک ضمن محاسباتی که میانشان بوده است به ملکیت عمو قباله شده است. به هر تقدیر بعدها آقا محمدتقی آنجا را به برادر خود حاجی محمدصادق (پدر پدرم) میدهد یا میفروشد و از او به پدر من میرسد.
این دفتر بیمعنی: یادگارنمای فرهنگی از ایرج افشار، به کوشش بهرام، کوشیار و آرش افشار، تهران: انتشارات سخن، ۱۴۰۲، ص ۲۵
@AfsharFoundation
شانزدهم مهرماه سالروز درگذشت دکتر محمد دبیرسیاقی، منتخب چهارمین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
وصفی ندیدم درخور وصف او
ایشان در کارهای ادبی دست داشتند و به تصحیح متون متعدد پرداختند تا هرکه بخواهد نمونۀ یک تصحیح بسیار صحیح را ببیند باید به دیوان منوچهری ایشان رجوع کند و با حیرت ببیند که دقت یک مصحح چگونه اثری را نشان میدهد. همین کار عظیم ایشان در شاهنامه است که خیلی از مشکلات شاهنامه را با دقت در کارهای ایشان میتوان بهخوبی دست یافت و در برخی از موارد ایشان اظهار نظرهایی کردند که به قول اصولیها اصابت به واقع کردند. همچنین در بخش فرهنگنویسی زبان فارسی با چاپ مجدد آنندراج که یکی از فرهنگهای بزرگ فارسی است کار بسیار عظیمی کردند و امیدوارم کسانی که بخواهند به این کتاب رجوع کنند، ببینند که قدرت ایشان در لغت و فن واژهشناسی تا کجاها بوده است. این کتاب به دست ایشان به چاپ رسید. در بخشی دیگر به کارهای دیگران پرداختند که از آن جمله، جمعآوری مقالات مرحوم عباس اقبال آشتیانی است و چاپ خاطرات مرحوم علیاصغر حکمت است که به قدری خوش کتاب ایشان را به چاپ رساندند که بیشبهه اگر علیاصغر حکمت هم بود کار خود به این خوبی عرضه نمیداشت و به اینطور در دسترس مردم نمیگذاشت. ولی کار دیگری که ایشان کردند زحمات گرانبهایی است که برای لغتنامۀ دهخدا کشیدهاند. ایشان در این کار یکی از کسانی بودند که اگر کمکهای اینها نبود این میراث بزرگ به ارث برای ایرانیان گذاشته نمیشد. باری ایشان را فراموش نمیکنیم در روزهایی که صبحها در وزارت مالیه کار میکردند، بعداز ظهرها بدون اینکه ناهار صرف کرده باشند به لغتنامه میآمدند و تا غروب به کار لغتنامه انجام وظیفه میکردند و بهخصوص پس از کودتای ۲۸ مرداد که لغتنامه مورد غضب حکومت وقت بود، اگر زحمات ایشان و جناب مرحوم دکتر معین نبود محال مینمود که نسخ بعدی لغتنامه در دسترس خوانندگان قرار گیرد. به قول شاعر: «وصفی ندیدم در خور وصف او».
سید عبدالله انوار، منتخب بیست و نهمین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
شب سید محمد دبیرسیاقی، سهشنبه ۲۸ دی ماه ۱۳۹۵، کانون زبان پارسی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
وصفی ندیدم درخور وصف او
ایشان در کارهای ادبی دست داشتند و به تصحیح متون متعدد پرداختند تا هرکه بخواهد نمونۀ یک تصحیح بسیار صحیح را ببیند باید به دیوان منوچهری ایشان رجوع کند و با حیرت ببیند که دقت یک مصحح چگونه اثری را نشان میدهد. همین کار عظیم ایشان در شاهنامه است که خیلی از مشکلات شاهنامه را با دقت در کارهای ایشان میتوان بهخوبی دست یافت و در برخی از موارد ایشان اظهار نظرهایی کردند که به قول اصولیها اصابت به واقع کردند. همچنین در بخش فرهنگنویسی زبان فارسی با چاپ مجدد آنندراج که یکی از فرهنگهای بزرگ فارسی است کار بسیار عظیمی کردند و امیدوارم کسانی که بخواهند به این کتاب رجوع کنند، ببینند که قدرت ایشان در لغت و فن واژهشناسی تا کجاها بوده است. این کتاب به دست ایشان به چاپ رسید. در بخشی دیگر به کارهای دیگران پرداختند که از آن جمله، جمعآوری مقالات مرحوم عباس اقبال آشتیانی است و چاپ خاطرات مرحوم علیاصغر حکمت است که به قدری خوش کتاب ایشان را به چاپ رساندند که بیشبهه اگر علیاصغر حکمت هم بود کار خود به این خوبی عرضه نمیداشت و به اینطور در دسترس مردم نمیگذاشت. ولی کار دیگری که ایشان کردند زحمات گرانبهایی است که برای لغتنامۀ دهخدا کشیدهاند. ایشان در این کار یکی از کسانی بودند که اگر کمکهای اینها نبود این میراث بزرگ به ارث برای ایرانیان گذاشته نمیشد. باری ایشان را فراموش نمیکنیم در روزهایی که صبحها در وزارت مالیه کار میکردند، بعداز ظهرها بدون اینکه ناهار صرف کرده باشند به لغتنامه میآمدند و تا غروب به کار لغتنامه انجام وظیفه میکردند و بهخصوص پس از کودتای ۲۸ مرداد که لغتنامه مورد غضب حکومت وقت بود، اگر زحمات ایشان و جناب مرحوم دکتر معین نبود محال مینمود که نسخ بعدی لغتنامه در دسترس خوانندگان قرار گیرد. به قول شاعر: «وصفی ندیدم در خور وصف او».
سید عبدالله انوار، منتخب بیست و نهمین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
شب سید محمد دبیرسیاقی، سهشنبه ۲۸ دی ماه ۱۳۹۵، کانون زبان پارسی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
وطنپرستی و نوعدوستی
اگر مهر من نسبت به وطن تنها از آن سبب باشد که خود از آن مرز و بوم هستم و بخواهم این عنوان را وسیلۀ مغایرت خویش و بیگانه قرار داده و از اختلافات و نفاق بین مردم برای خود استفاده کنم این وطنپرستی نیست، خودپرستی است...
ولیکن یک وطنپرستی بیغرضانه هم هست که هر فردی چون پروردۀ آب و خاکی است به واسطۀ نعمتها و تمتعاتی که از وطن و ابنای وطن دریافت کرده نسبت به آنها در خود حقشناسی احساس میکند، چنانکه فرزند نسبت به پدر و مادر مهر میورزد. این حب وطن مستحسن است، بلکه هر فردی به آن مکلّف میباشد الا اینکه میتوان متذکر شد که این وطنپرستی با حبّ کلیۀ نوع بشر منافات ندارد و انسان همچنان که در درجۀ اول رهین منت پدر و مادر و در درجۀ دوم مدیون ابناء وطن است، در درجۀ سوم ذمهاش مشغول کلّیۀ نوع بشر میباشد و همه را باید دوست بدارد و خیر و سعادت همه را باید بخواهد که خیر و سعادت خود و قوم او هم در آن است. بعبارت اخری این قسم وطنپرستی جزء تعاون و همبستگی کل نوع بشر است.
[سیاستنامۀ ذکاءالملک: مقالهها، نامهها و سخنرانیهای سیاسی محمّدعلی فروغی، بهکوشش ایرج افشار، هرمز همایونپور، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ص ۲۵۱]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
اگر مهر من نسبت به وطن تنها از آن سبب باشد که خود از آن مرز و بوم هستم و بخواهم این عنوان را وسیلۀ مغایرت خویش و بیگانه قرار داده و از اختلافات و نفاق بین مردم برای خود استفاده کنم این وطنپرستی نیست، خودپرستی است...
ولیکن یک وطنپرستی بیغرضانه هم هست که هر فردی چون پروردۀ آب و خاکی است به واسطۀ نعمتها و تمتعاتی که از وطن و ابنای وطن دریافت کرده نسبت به آنها در خود حقشناسی احساس میکند، چنانکه فرزند نسبت به پدر و مادر مهر میورزد. این حب وطن مستحسن است، بلکه هر فردی به آن مکلّف میباشد الا اینکه میتوان متذکر شد که این وطنپرستی با حبّ کلیۀ نوع بشر منافات ندارد و انسان همچنان که در درجۀ اول رهین منت پدر و مادر و در درجۀ دوم مدیون ابناء وطن است، در درجۀ سوم ذمهاش مشغول کلّیۀ نوع بشر میباشد و همه را باید دوست بدارد و خیر و سعادت همه را باید بخواهد که خیر و سعادت خود و قوم او هم در آن است. بعبارت اخری این قسم وطنپرستی جزء تعاون و همبستگی کل نوع بشر است.
[سیاستنامۀ ذکاءالملک: مقالهها، نامهها و سخنرانیهای سیاسی محمّدعلی فروغی، بهکوشش ایرج افشار، هرمز همایونپور، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ص ۲۵۱]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
هجدهم مهرماه سالروز درگذشت مصطفی مقرّبی
میان مقرّبی و من دو دوره همکاری پیش آمد. نخست بنیادگذاری فرهنگ ایرانزمین است در سال ۱۳۳۰. دانشپژوه و ستوده و مقرّبی و زریاب پا در میان گذاشتند و کارمان را آغاز کردیم. مقرّبی در استمرار و استقرار آن کوششهای مفید کرد. پس از آن در سالهای اول تا سوم مجلۀ راهنمای کتاب لطف کرد و با همقلمی و همکاری و همراهی خود مرا یاری داد.
مدتی به تمهیدات همایون صنعتی در مؤسسۀ کتابهای درسی که با کمک فرانکلین جان گرفت دلسوزانه و شاید عاشقانه کار کرد. سفری برای آشنا شدن با شیوههای نگارش کتابهای درسی نوین به امریکا رفت. ترجمۀ تاریخ جهان برای خردسالان از کارهای این روزگار اوست. کتابی است خوب، خواندنی و به نثر شستهرفتۀ دبیری وسواسی اما لغتشناس.
مقرّبی دانشمند کمآثاری است. ولی هرچه نوشته استوار است. مجموعهای از گفتارهای او در زمینههای دستور و زبان و ادب را انتشارات توس به نام هژده گفتار به چاپ رسانید. باید کوشید که نوشتههای دیگر و یادداشتهای کنارماندهاش به چاپ رسانیده شود. چه بهتر که فرهنگستان آن را وظیفۀ خود تلقی کند. تا زنده باشم یاد او با من خواهد بود. قلم اینجا رسید و سر بشکست.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۲۸۴-۱۲۸۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
میان مقرّبی و من دو دوره همکاری پیش آمد. نخست بنیادگذاری فرهنگ ایرانزمین است در سال ۱۳۳۰. دانشپژوه و ستوده و مقرّبی و زریاب پا در میان گذاشتند و کارمان را آغاز کردیم. مقرّبی در استمرار و استقرار آن کوششهای مفید کرد. پس از آن در سالهای اول تا سوم مجلۀ راهنمای کتاب لطف کرد و با همقلمی و همکاری و همراهی خود مرا یاری داد.
مدتی به تمهیدات همایون صنعتی در مؤسسۀ کتابهای درسی که با کمک فرانکلین جان گرفت دلسوزانه و شاید عاشقانه کار کرد. سفری برای آشنا شدن با شیوههای نگارش کتابهای درسی نوین به امریکا رفت. ترجمۀ تاریخ جهان برای خردسالان از کارهای این روزگار اوست. کتابی است خوب، خواندنی و به نثر شستهرفتۀ دبیری وسواسی اما لغتشناس.
مقرّبی دانشمند کمآثاری است. ولی هرچه نوشته استوار است. مجموعهای از گفتارهای او در زمینههای دستور و زبان و ادب را انتشارات توس به نام هژده گفتار به چاپ رسانید. باید کوشید که نوشتههای دیگر و یادداشتهای کنارماندهاش به چاپ رسانیده شود. چه بهتر که فرهنگستان آن را وظیفۀ خود تلقی کند. تا زنده باشم یاد او با من خواهد بود. قلم اینجا رسید و سر بشکست.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۲۸۴-۱۲۸۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
نوزدهم مهرماه زادروز دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، عضو شورای تولیت و هیئت گزینش کتاب و جایزۀ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
شعر پارسی
ای سرود نغز کامشب آتش اندر من زدی
خانهات روشن که برقم باز در خرمن زدی
از تو بال و پر گرفتم، بر شدم، دیگر شدم
تا تو اندر پرده زینسان راهم از مَکمَن زدی
خود ندانستم چهها بود، این قدر دانم که تو
ناگهانم شعله در جان و تن و گفتن زدی
نام تو باد و شکوه ای شور شعر پارسی
کآتش اندر بنگه سودای مرد و زن زدی...
از در فرغانه تا اقصای روم و حدّ شام
رایت معنی به فرّ ایزد ذوالمن زدی
از حلب تا کاشغر میدان فرمان تو شد
وز مداین سکّۀ خود تا در مَدیَن زدی...
در شب بیآسمانِ آهَریمنچهرگان
بر سپهر آرزوها همچو مه خرمن زدی...
گر سخن از داد و دین شد، جمله جان «آری» شدی
چون سخن از تازیان شد، دم ز «لا و لن» زدی
هرچه بود از داد و دانش برگزیدی با خرد
وآنچه بود از تازیان یکیک به پرویزن زدی
چون ز خیل تازیان خاک وطن شد بیمناک
از «نبیذ و آب» تیزابش به هر برزن زدی
شستوشو دادی وطن در رود شعر رودکی
وان پلشتیها به یک سوی از رخ میهن زدی...
رام شد لفظ دری در پنجۀ استاد طوس
کز کفش تازانه بر آن بارۀ توسن زدی...
وز خُم خیّام در زیر سپهر کوزهگر
جام خود بر ساغر ناهید بربطزن زدی
از حکیم غزنویّ و از سنای شعر او
خوش سنابرقی سزای وادی ایمن زدی...
از دم خاقانی و آفاقِ صبحِ شعرِ او
صبح گشتیّ و نفس چون صبح در گلشن زدی...
وز نظامی تار و پود تو نظامی تازه یافت
تا ز شعرش گام بر این قبّۀ ادکن زدی...
تافت نور ایزدی از فرّ و از سیمای تو
تا دم از عطّار، آن شوریدۀ کدکن زدی...
وآنگه از منظومۀ شمسیّ دیوان کبیر
آب را بستی گره، در آتش روشن زدی...
هیچ سلطان بیسپه فرمان نرانْد آنسان که تو
از دم سعدی قدم در جان مرد و زن زدی...
با صدای شعر حافظ زارغنونساز سپهر
راه دلها با نوای نغمۀ ارغن زدی...
فکر صائب تا عیان از جانب تبریز شد
رای روشن در شب هندو ازین روزن زدی
وز فروغ بامدادان امید پیر یوش
در سپهر تار میهن آتش بهمن زدی
تا برآید صبح و از وحشت گریزد آن دروج
کوبۀ دروازۀ خورشید نورافکن زدی
گرچه همچون آذرخشی روشن و کوتاه بود
لحظهای کاندر فضایش خنده در شیون زدی
وینک اندر این شب عفریت نفریت پلید
با سکوت خویش فریادی به توفیدن زدی
خواست تا بستاییاش خاموش ماندی صخرهوار
دست رد بر سینۀ اهریمن ریمن زدی
کوچهباغان نشابورت پر از آواز باد
کز درونش نقبی از اینسان به بالیدن زدی
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
فروردین ۱۳۵۶
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۳، ص ۱۵۲۲-۱۵۲۸]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
شعر پارسی
ای سرود نغز کامشب آتش اندر من زدی
خانهات روشن که برقم باز در خرمن زدی
از تو بال و پر گرفتم، بر شدم، دیگر شدم
تا تو اندر پرده زینسان راهم از مَکمَن زدی
خود ندانستم چهها بود، این قدر دانم که تو
ناگهانم شعله در جان و تن و گفتن زدی
نام تو باد و شکوه ای شور شعر پارسی
کآتش اندر بنگه سودای مرد و زن زدی...
از در فرغانه تا اقصای روم و حدّ شام
رایت معنی به فرّ ایزد ذوالمن زدی
از حلب تا کاشغر میدان فرمان تو شد
وز مداین سکّۀ خود تا در مَدیَن زدی...
در شب بیآسمانِ آهَریمنچهرگان
بر سپهر آرزوها همچو مه خرمن زدی...
گر سخن از داد و دین شد، جمله جان «آری» شدی
چون سخن از تازیان شد، دم ز «لا و لن» زدی
هرچه بود از داد و دانش برگزیدی با خرد
وآنچه بود از تازیان یکیک به پرویزن زدی
چون ز خیل تازیان خاک وطن شد بیمناک
از «نبیذ و آب» تیزابش به هر برزن زدی
شستوشو دادی وطن در رود شعر رودکی
وان پلشتیها به یک سوی از رخ میهن زدی...
رام شد لفظ دری در پنجۀ استاد طوس
کز کفش تازانه بر آن بارۀ توسن زدی...
وز خُم خیّام در زیر سپهر کوزهگر
جام خود بر ساغر ناهید بربطزن زدی
از حکیم غزنویّ و از سنای شعر او
خوش سنابرقی سزای وادی ایمن زدی...
از دم خاقانی و آفاقِ صبحِ شعرِ او
صبح گشتیّ و نفس چون صبح در گلشن زدی...
وز نظامی تار و پود تو نظامی تازه یافت
تا ز شعرش گام بر این قبّۀ ادکن زدی...
تافت نور ایزدی از فرّ و از سیمای تو
تا دم از عطّار، آن شوریدۀ کدکن زدی...
وآنگه از منظومۀ شمسیّ دیوان کبیر
آب را بستی گره، در آتش روشن زدی...
هیچ سلطان بیسپه فرمان نرانْد آنسان که تو
از دم سعدی قدم در جان مرد و زن زدی...
با صدای شعر حافظ زارغنونساز سپهر
راه دلها با نوای نغمۀ ارغن زدی...
فکر صائب تا عیان از جانب تبریز شد
رای روشن در شب هندو ازین روزن زدی
وز فروغ بامدادان امید پیر یوش
در سپهر تار میهن آتش بهمن زدی
تا برآید صبح و از وحشت گریزد آن دروج
کوبۀ دروازۀ خورشید نورافکن زدی
گرچه همچون آذرخشی روشن و کوتاه بود
لحظهای کاندر فضایش خنده در شیون زدی
وینک اندر این شب عفریت نفریت پلید
با سکوت خویش فریادی به توفیدن زدی
خواست تا بستاییاش خاموش ماندی صخرهوار
دست رد بر سینۀ اهریمن ریمن زدی
کوچهباغان نشابورت پر از آواز باد
کز درونش نقبی از اینسان به بالیدن زدی
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
فروردین ۱۳۵۶
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۳، ص ۱۵۲۲-۱۵۲۸]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
سیاست داخلی و سیاست خارجی
(جنگ سرد و جنگ گرم)
هدف ما چیست؟ معتقدات سیاسی و اجتماعی و روش ما کدام است؟
هدف ما: تکمیل وحدت ملّی ایران با تعمیم زبان فارسی در سراسر کشور و اصلاحات اجتماعی و پیش بردن فرهنگ و تمدن جدید با حفظ شعائر ملّی.
... نسبت به دولتهای خارجی هم که نوشتهایم بیطرف هستیم. مگر دولت ما هم بیطرف نیست؟ تا دولت ما با دول دیگر در حال صلح است ما بیطرفیم. اما اگر جنگی میان وطن ما و دولتی بیگانه روی دهد و ما حتی پیش از اعلان جنگ مخالف با چنان جنگی بوده باشیم، همینکه رخ داد وظیفۀ هر ایرانی میدانیم پشت به پشت دولت خود داده و از وطن دفاع نماید؛ زیرا بیطرفی هنگام جنگ در قاموس وطنپرستی معنی ندارد ... . اما این مربوط به جنگ گرم یعنی رزم با اسلحه است. جنگ سرد که از اختراعات تازه میباشد مطلب دیگری است و ما میتوانیم هرچند دولت خود را در آن داخل کرده باشد، مداخله ننماییم چنانکه نمیکنیم ... و این برای کشور منافعی دارد که شرح دادن آن اکنون مقتضی نیست. مجلۀ آینده در جنگهای سرد بیطرف است، اما همقلمان ما میتوانند بیرون از صفحات مجله شخصاً در آن شرکت جویند چنانکه بعضی از آنها میکنند و این دو چیز جمعشان منع و مانعی ندارد.
این بیطرفی ما به معنی دخالت نکردن در جنگ سرد است، نه اینکه در برابر توهینهایی که از طرف رادیوهای بیگانه به کشور ما بشود حساس نباشیم و نرنجیم. در برابر بیگانه، هرکس باشد و هر اختلافی با دولت خود در سبک ادارۀ امور داشته باشیم معتقدیم که ملت و دولت باید پشت به پشت هم داده مقاومت کنند.
مجلۀ آینده اگر شرکت در جنگ سرد نمیکند برای این است که آرامش خاطر داشته باشیم و بتوانیم با فراغت حال بنگاریم. صلاح مجلۀ آینده نمیدانیم که به حوادث و مطالب زودگذر و غیرمهم خود را آلوده کند.
دکتر محمود افشار
[آینده: سال چهارم (مهر ۱۳۳۸- اردیبهشت ۱۳۳۹)، مؤسس و مدیر مسئول دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۳۰۷ (شمارۀ پنجم، فروردین ۱۳۳۹)]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
(جنگ سرد و جنگ گرم)
هدف ما چیست؟ معتقدات سیاسی و اجتماعی و روش ما کدام است؟
هدف ما: تکمیل وحدت ملّی ایران با تعمیم زبان فارسی در سراسر کشور و اصلاحات اجتماعی و پیش بردن فرهنگ و تمدن جدید با حفظ شعائر ملّی.
... نسبت به دولتهای خارجی هم که نوشتهایم بیطرف هستیم. مگر دولت ما هم بیطرف نیست؟ تا دولت ما با دول دیگر در حال صلح است ما بیطرفیم. اما اگر جنگی میان وطن ما و دولتی بیگانه روی دهد و ما حتی پیش از اعلان جنگ مخالف با چنان جنگی بوده باشیم، همینکه رخ داد وظیفۀ هر ایرانی میدانیم پشت به پشت دولت خود داده و از وطن دفاع نماید؛ زیرا بیطرفی هنگام جنگ در قاموس وطنپرستی معنی ندارد ... . اما این مربوط به جنگ گرم یعنی رزم با اسلحه است. جنگ سرد که از اختراعات تازه میباشد مطلب دیگری است و ما میتوانیم هرچند دولت خود را در آن داخل کرده باشد، مداخله ننماییم چنانکه نمیکنیم ... و این برای کشور منافعی دارد که شرح دادن آن اکنون مقتضی نیست. مجلۀ آینده در جنگهای سرد بیطرف است، اما همقلمان ما میتوانند بیرون از صفحات مجله شخصاً در آن شرکت جویند چنانکه بعضی از آنها میکنند و این دو چیز جمعشان منع و مانعی ندارد.
این بیطرفی ما به معنی دخالت نکردن در جنگ سرد است، نه اینکه در برابر توهینهایی که از طرف رادیوهای بیگانه به کشور ما بشود حساس نباشیم و نرنجیم. در برابر بیگانه، هرکس باشد و هر اختلافی با دولت خود در سبک ادارۀ امور داشته باشیم معتقدیم که ملت و دولت باید پشت به پشت هم داده مقاومت کنند.
مجلۀ آینده اگر شرکت در جنگ سرد نمیکند برای این است که آرامش خاطر داشته باشیم و بتوانیم با فراغت حال بنگاریم. صلاح مجلۀ آینده نمیدانیم که به حوادث و مطالب زودگذر و غیرمهم خود را آلوده کند.
دکتر محمود افشار
[آینده: سال چهارم (مهر ۱۳۳۸- اردیبهشت ۱۳۳۹)، مؤسس و مدیر مسئول دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۳۰۷ (شمارۀ پنجم، فروردین ۱۳۳۹)]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیستم مهرماه روز بزرگداشت حافظ
ای هرگز و همیشه!
(در ستایش حافظ)
مستیّ و هوشیاری و راهیّ و رهزنی
ابریّ و آفتابی و تاریک روشنی
هرکس درونِ شعرِ تو جویای خویش و تو
آیینهدارِ خاطرِ هر مرد و هر زنی
در پایتختِ سلسلۀ شب، که شهرِ ماست،
همواره روح را به سوی روز، روزنی
نشناخت کس تو را و شگفتا که قرنهاست
حاضر میانِ انجمن و کوی و برزنی
اینسان که در سرودِ تو خون و طراوت است
صد بیشه ارغوانی و صد باغ سوسنی
ای هرگز و همیشه و نزدیک و دیر و دور!
در هرکجا و هیچ کجا، در چه مأمنی؟
در مسجدیّ و گوشۀ میخانهات پناه
آلودۀ شرابی و پاکیزهدامنی
هر مصرعت عُصارۀ اعصار و ای شگفت!
کآینده را به آینگی صبحِ روشنی
نَشگفت اگر که سلسلۀ عاشقانِ دهر
امروز خامُشاند و تو گرمِ سرودنی
آفاق از چراغِ صدای تو روشن است
خاموشیات مباد که فریادِ میهنی!
محمدرضا شفیعی کدکنی
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۰، ج ۳، ص ۱۵۹۹-۱۶۰۰]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
ای هرگز و همیشه!
(در ستایش حافظ)
مستیّ و هوشیاری و راهیّ و رهزنی
ابریّ و آفتابی و تاریک روشنی
هرکس درونِ شعرِ تو جویای خویش و تو
آیینهدارِ خاطرِ هر مرد و هر زنی
در پایتختِ سلسلۀ شب، که شهرِ ماست،
همواره روح را به سوی روز، روزنی
نشناخت کس تو را و شگفتا که قرنهاست
حاضر میانِ انجمن و کوی و برزنی
اینسان که در سرودِ تو خون و طراوت است
صد بیشه ارغوانی و صد باغ سوسنی
ای هرگز و همیشه و نزدیک و دیر و دور!
در هرکجا و هیچ کجا، در چه مأمنی؟
در مسجدیّ و گوشۀ میخانهات پناه
آلودۀ شرابی و پاکیزهدامنی
هر مصرعت عُصارۀ اعصار و ای شگفت!
کآینده را به آینگی صبحِ روشنی
نَشگفت اگر که سلسلۀ عاشقانِ دهر
امروز خامُشاند و تو گرمِ سرودنی
آفاق از چراغِ صدای تو روشن است
خاموشیات مباد که فریادِ میهنی!
محمدرضا شفیعی کدکنی
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۰، ج ۳، ص ۱۵۹۹-۱۶۰۰]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation