در آستانه مذاکرات هستهای ایران و آمریکا، درگذشت دکتر اکبر اعتماد ـ که بنیانگذار برنامه هستهای ایران پیش از انقلاب بود و همواره از مسیر صلحآمیز آن حمایت کرد ـ فرصتی برای ادای احترام به نقشآفرینی اوست. تلاشهای او تجلی علم در خدمت صلح بود.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
👍41❤20🔥2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
احترام اعطا شدنی نیست، بهدست آوردنی است. و احترامی که امروز ایران ما از آن برخوردار است، حاصل استقامت مردمی، اقتدار نظامی و صلابت دستگاه دیپلماسی است.
تشکر از دکتر عراقچی، دکتر تختروانچی، دکتر بقایی، دکتر غریب آبادی و همه دستگاه دیپلماسی با صلابت ایران.
@AliNasriTelegram
تشکر از دکتر عراقچی، دکتر تختروانچی، دکتر بقایی، دکتر غریب آبادی و همه دستگاه دیپلماسی با صلابت ایران.
@AliNasriTelegram
❤59👏15👎6👍3❤🔥1
به هر میزان که امید مردم ایران به آینده بیشتر میشود، جریانها و رسانههای یأسخوار، رنجزی و ماتمچران کمرنگتر و محوتر میشوند.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
👌43👍11❤7👎2👏1🏆1
در آخرین پیام خود در روز یکشنبه عید پاک، پاپ فرانسیس خواستار آتشبس فوری در غزه شد. رهبری مسیحی که با ذاتالریه دستوپنجه نرم میکرد، واپسین نفسهای خود را صرف دفاع از جان مسلمانان در برابر نسلکشی صهیونیستها کرد. درسی برای تمام بشریت.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
👍40❤20🕊3😁2👎1👌1🏆1
نتیجه #مذاکرات_عمان هر چه باشد، «کارخانه تولید یأس» تعطیل نمیشود. کمپینها و کلیشههایی راه خواهد افتاد که هر توافقی را تحقیرآمیز و شکستخورده جلوه بدهند و از دل آن خشم تازهای بسازند. اجازه ندهیم انرژی حاصل از موفقیت دیپلماسی را هدر بدهند یا مانع شوند که صرف پیشرفت کشور شود.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
👍38❤11👎5👌1🏆1
دکتر عراقچی با بهرهگیری از میراث فرهنگی غنی ایران، نقش تمدنی کشور را در ترویج صلح و ثبات بازسازی میکند. با استناد به سخن جاودان سعدی، راه همدلی، گفتوگو و انساندوستی را برای هند و پاکستان- دو تمدن کهن و پرافتخار دیگر- ترسیم میکند.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
❤40👍6👎3
از نظر اپوزیسیون، انفجارها در ایران به دو دسته «انفجار خوب» و «انفجار بد» تقسیم میشوند. انفجار خوب با عملیات تروریستی و حمله خارجی رخ میدهد و انفجار بد حوادث داخلی است. برای اولی دست به دامان اجنبی میشوند و قربانیان را مسخره میکنند. برای دومی، علیه «بیکفایتی» بیانیه صادر میکنند.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
👍52👏6❤4👎2
اگر مشاوران ترامپ بهدنبال راهی برای متحد کردن همه ایرانیها بودند، موفق شدند. بهکار بردن عنوان جعلی «خلیج عربی» بهجای #خلیج_فارس، روایت جدایی «ایران» از «جمهوری اسلامی» - که جریانهای جنگطلب و اپوزیسیون خارجشین سالها برای اهداف خود تبلیغ میکردند - را کاملاً بیاعتبار میکند.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
👍43❤9👎1
در دام جوسازی رسانههای فارسیزبان نیافتید:
- تغییر نام #خلیج_فارس را به پای مذاکرات هستهای خواهند نوشت
- آن را نتیجه توافقات پشتپرده با آمریکا معرفی خواهند کرد
- آن را به عنوان نماد ضعف یا تسلیم نظام جلوه خواهند داد
هدفشان تضعیف موضع ایران و تیم مذاکرهکننده کشور است.
@AliNasriTelegram
- تغییر نام #خلیج_فارس را به پای مذاکرات هستهای خواهند نوشت
- آن را نتیجه توافقات پشتپرده با آمریکا معرفی خواهند کرد
- آن را به عنوان نماد ضعف یا تسلیم نظام جلوه خواهند داد
هدفشان تضعیف موضع ایران و تیم مذاکرهکننده کشور است.
@AliNasriTelegram
👍37❤5
یک ضربالمثل فارسی داریم که میگوید: «مار در آستین پروردن». آمریکا متحدی را پرورش داد که هیچ حد و مرزی نمیشناسد. حالا لابی اسرائیل از نفوذ بر سیاست خارجی عبور کرده و چشم به ریاستجمهوری دوخته. این مار اکنون به قانون اساسی آمریکا نیز زهر میپاشد.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
👍34❤2🤯2😢1
در جهانی که از شکافها و دوقطبیها رنج میبرد، #مجمع_گفتوگوی_تهران الگویی نوین از تعامل ارائه داد که انسانمحوری را با خرد استراتژیک درآمیخت. تبریک به دکتر عراقچی، دکتر خطیبزاده و همه کسانی که این نقطه عطف در دیپلماسی ایرانی را ممکن ساختند. بازتابی فراتر از ۲۰۲۵ خواهد داشت.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
👍22❤6
برخی میکوشند با تحریک احساسات مردم، موضوع مذاکرات را به ابزار دوقطبیسازی و درگیری اجتماعی تبدیل کنند. اجازه ندهیم بخشی از جامعه را علیه بخش دیگر بشورانند و ظرفیت و توان دیپلماسی کشور را قربانی منافع جناحی و اهداف سیاسی خودشان کنند. همبستگی ملی پشتوانه قدرت دستگاه دیپلماسی است.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
👍23❤7👏3😁1
تفکیک سبک دیپلماسی تکنوکراتیک (Technocratic) و تلژنیک (Telegenic) در مذاکرات ایران و آمریکا
نویسنده: علی نصری
در عرصه دیپلماسی و روابط بینالملل امروز، تمایز میان دیپلماسی تکنوکراتیک و دیپلماسی تلژنیک (تلویزیونپسند) کلیدی برای فهم پیچیدگیهای مذاکرات معاصر است. این دو رویکرد از نظر ساختار، فرایند شناخت و عملکرد رسانهای تفاوتهای اساسی دارند که بر کارآمدی دیپلماسی اثرگذار است...👇
https://avash.ir/fa/tiny/news-17877
@AliNasriTelegram
نویسنده: علی نصری
در عرصه دیپلماسی و روابط بینالملل امروز، تمایز میان دیپلماسی تکنوکراتیک و دیپلماسی تلژنیک (تلویزیونپسند) کلیدی برای فهم پیچیدگیهای مذاکرات معاصر است. این دو رویکرد از نظر ساختار، فرایند شناخت و عملکرد رسانهای تفاوتهای اساسی دارند که بر کارآمدی دیپلماسی اثرگذار است...👇
https://avash.ir/fa/tiny/news-17877
@AliNasriTelegram
آوش
تفکیک سبک دیپلماسی تکنوکراتیک (Technocratic) و تلژنیک (Telegenic) در مذاکرات ایران و آمریکا
علی نصری - نویسنده و کارشناس سیاست خارجی
❤8👍1
تفکیک سبک دیپلماسی تکنوکراتیک (Technocratic) و تلژنیک (Telegenic) در مذاکرات ایران و آمریکا
نویسنده: علی نصری
در عرصه دیپلماسی و روابط بینالملل امروز، تمایز میان دیپلماسی تکنوکراتیک و دیپلماسی تلژنیک (تلویزیونپسند) کلیدی برای فهم پیچیدگیهای مذاکرات معاصر است. این دو رویکرد از نظر ساختار، فرایند شناخت و عملکرد رسانهای تفاوتهای اساسی دارند که بر کارآمدی دیپلماسی اثرگذار است.
دیپلماسی تکنوکراتیک بر پایه چارچوبهای نهادی، تخصصگرایی و فرایندهای بوروکراتیک استوار است. در این رویکرد، دادهمحوری، تحلیل راهبردی و منطق فرایندمحور اولویت دارد. تیم مذاکرهکننده شامل متخصصان فنی، سیاستگذاری و حقوق بینالملل است که با رعایت پروتکلهای رسمی و فضای کنترلشده، هدفشان رسیدن به توافقات مستحکم و قابل راستیآزمایی است. نمونه بارز این رویکرد، مذاکرات برجام در دوره دولت اوباما بود که فرایندهای هستهای از طریق بررسیهای فنی، حقوقی و مستندسازی دقیق پیش رفت و رسانهها نقش اطلاعرسانی برنامهریزیشده را ایفا کردند.
در دیپلماسی تکنوکراتیک، مباحث عمدتاً پشت میز مذاکره و در چارچوب رسمی و کنترلشده مطرح میشود. رسانهها به صورت محدود و هماهنگ با مراحل مذاکرات، برای اطلاعرسانی استفاده میشوند و هدف حفظ انسجام پیامها و جلوگیری از نوسانات رسانهای است تا اعتماد طرفین تضعیف نشود.
در مقابل، دیپلماسی تلژنیک شکل نمایشی دیپلماسی است که بر مدیریت ادراک (perception management)، تولید روایتهای غالب (dominant narratives) و استفاده گسترده از رسانهها و شبکههای اجتماعی برای تسخیر فضای عمومی تمرکز دارد. این نوع دیپلماسی، میز مذاکره سنتی را به صحنهای سیاسی بدل میکند که اعلام مواضع و خطوط قرمز بیشتر خارج از چارچوب رسمی و از طریق رسانهها صورت میگیرد.
دیپلماتها در این رویکرد نقش بازیگران رسانهای را دارند و با تاکتیکهایی چون فشار رسانهای، شایعهپراکنی سازمانیافته و اظهارات نیمهرسمی تنشآفرین در شبکههای اجتماعی، سعی میکنند رقبای سیاسی را از نظر روانی و استراتژیک تحت فشار قرار دهند.
نمونه آشکار این رویکرد را میتوان در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران و مذاکرات غیرمستقیم کنونی مشاهده کرد؛ پیشدستی رسانهای در اعلام مواضع استراتژیک، اظهار نظرهای جنجالی همچون تغییر نام «خلیج فارس»، انتشار گزارشات «محرمانه» یا «نشتشده» درباره حمله احتمالی اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران و متهم نمودن ایران به عملیات تروریستی یا خرابکارانه در خاک آمریکا و اروپا در رسانهها، از مصادیق این «جنگ روایتها» و «دیپلماسی فشار» با استفاده از رسانههای دیجیتال هستند.
در دیپلماسی تلژنیک، مواضع جدید ممکن است به شکل غیرمنتظره و ناگهانی پس از اتمام یک درو از مذاکرات، از طریق رسانهها اعلام شود. رسانهها و شبکههای اجتماعی ابزار اصلی برای جهتدهی به فضای روانی و سیاسی هستند که با ساختن روایتهای غالب، طرف مقابل را تحت فشار قرار داده و قواعد بازی را دگرگون میکنند.
واکنشهای سنجیده و بهموقع دستگاه دیپلماسی ایران و جامعه در برابر فضاسازیها و تحریکهای سیاستمداران آمریکا، تا کنون تا حد زیادی از تأثیر دیپلماسی تلژنیک کاسته است؛ اما همچنان ضرورت دارد که توانمندیهای ارتباطی و رسانهای دستگاه دیپلماتیک کشور در شرایط جدید بازتعریف و تقویت شود.
برای مقابله مؤثر با شگردهای دیپلماسی تلژنیک، علاوه بر واکنشهای سنجیده دستگاه دیپلماسی، آگاهی عمومی از ماهیت این تاکتیکها ضروری است. اطلاعرسانی صحیح به جامعه میتواند از بروز واکنشهای هیجانی، اضطرابهای بیمورد و نوسانات غیرضروری در فضای روانی و اقتصادی جلوگیری کند.
هدف اصلی دیپلماسی تلژنیک، ایجاد التهاب روانی و تحریک احساسات عمومی از طریق فشار رسانهای و فضاسازی مستمر است؛ بنابراین مقابله با آن نیازمند تقویت آرامش روانی، ثبات اجتماعی و نگاهی واقعبینانه در سطح جامعه است.
در جمعبندی، درک صحیح دو سبک دیپلماسی تکنوکراتیک و تلژنیک هم برای عملکرد حرفهای تیم مذاکره و هم برای حفظ آرامش روانی جامعه ضروری است. در شرایطی که طرف مقابل با جنگ روانی و تاکتیکهای رسانهای به دنبال بیثباتسازی است، ترکیب واکنشهای حسابشده دیپلماتیک با ارتقای سواد رسانهای جامعه راهی مؤثر برای حفظ تمرکز، جلوگیری از واکنشهای احساسی و تقویت انسجام ملی است.
@AliNasriTelegram
نویسنده: علی نصری
در عرصه دیپلماسی و روابط بینالملل امروز، تمایز میان دیپلماسی تکنوکراتیک و دیپلماسی تلژنیک (تلویزیونپسند) کلیدی برای فهم پیچیدگیهای مذاکرات معاصر است. این دو رویکرد از نظر ساختار، فرایند شناخت و عملکرد رسانهای تفاوتهای اساسی دارند که بر کارآمدی دیپلماسی اثرگذار است.
دیپلماسی تکنوکراتیک بر پایه چارچوبهای نهادی، تخصصگرایی و فرایندهای بوروکراتیک استوار است. در این رویکرد، دادهمحوری، تحلیل راهبردی و منطق فرایندمحور اولویت دارد. تیم مذاکرهکننده شامل متخصصان فنی، سیاستگذاری و حقوق بینالملل است که با رعایت پروتکلهای رسمی و فضای کنترلشده، هدفشان رسیدن به توافقات مستحکم و قابل راستیآزمایی است. نمونه بارز این رویکرد، مذاکرات برجام در دوره دولت اوباما بود که فرایندهای هستهای از طریق بررسیهای فنی، حقوقی و مستندسازی دقیق پیش رفت و رسانهها نقش اطلاعرسانی برنامهریزیشده را ایفا کردند.
در دیپلماسی تکنوکراتیک، مباحث عمدتاً پشت میز مذاکره و در چارچوب رسمی و کنترلشده مطرح میشود. رسانهها به صورت محدود و هماهنگ با مراحل مذاکرات، برای اطلاعرسانی استفاده میشوند و هدف حفظ انسجام پیامها و جلوگیری از نوسانات رسانهای است تا اعتماد طرفین تضعیف نشود.
در مقابل، دیپلماسی تلژنیک شکل نمایشی دیپلماسی است که بر مدیریت ادراک (perception management)، تولید روایتهای غالب (dominant narratives) و استفاده گسترده از رسانهها و شبکههای اجتماعی برای تسخیر فضای عمومی تمرکز دارد. این نوع دیپلماسی، میز مذاکره سنتی را به صحنهای سیاسی بدل میکند که اعلام مواضع و خطوط قرمز بیشتر خارج از چارچوب رسمی و از طریق رسانهها صورت میگیرد.
دیپلماتها در این رویکرد نقش بازیگران رسانهای را دارند و با تاکتیکهایی چون فشار رسانهای، شایعهپراکنی سازمانیافته و اظهارات نیمهرسمی تنشآفرین در شبکههای اجتماعی، سعی میکنند رقبای سیاسی را از نظر روانی و استراتژیک تحت فشار قرار دهند.
نمونه آشکار این رویکرد را میتوان در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران و مذاکرات غیرمستقیم کنونی مشاهده کرد؛ پیشدستی رسانهای در اعلام مواضع استراتژیک، اظهار نظرهای جنجالی همچون تغییر نام «خلیج فارس»، انتشار گزارشات «محرمانه» یا «نشتشده» درباره حمله احتمالی اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران و متهم نمودن ایران به عملیات تروریستی یا خرابکارانه در خاک آمریکا و اروپا در رسانهها، از مصادیق این «جنگ روایتها» و «دیپلماسی فشار» با استفاده از رسانههای دیجیتال هستند.
در دیپلماسی تلژنیک، مواضع جدید ممکن است به شکل غیرمنتظره و ناگهانی پس از اتمام یک درو از مذاکرات، از طریق رسانهها اعلام شود. رسانهها و شبکههای اجتماعی ابزار اصلی برای جهتدهی به فضای روانی و سیاسی هستند که با ساختن روایتهای غالب، طرف مقابل را تحت فشار قرار داده و قواعد بازی را دگرگون میکنند.
واکنشهای سنجیده و بهموقع دستگاه دیپلماسی ایران و جامعه در برابر فضاسازیها و تحریکهای سیاستمداران آمریکا، تا کنون تا حد زیادی از تأثیر دیپلماسی تلژنیک کاسته است؛ اما همچنان ضرورت دارد که توانمندیهای ارتباطی و رسانهای دستگاه دیپلماتیک کشور در شرایط جدید بازتعریف و تقویت شود.
برای مقابله مؤثر با شگردهای دیپلماسی تلژنیک، علاوه بر واکنشهای سنجیده دستگاه دیپلماسی، آگاهی عمومی از ماهیت این تاکتیکها ضروری است. اطلاعرسانی صحیح به جامعه میتواند از بروز واکنشهای هیجانی، اضطرابهای بیمورد و نوسانات غیرضروری در فضای روانی و اقتصادی جلوگیری کند.
هدف اصلی دیپلماسی تلژنیک، ایجاد التهاب روانی و تحریک احساسات عمومی از طریق فشار رسانهای و فضاسازی مستمر است؛ بنابراین مقابله با آن نیازمند تقویت آرامش روانی، ثبات اجتماعی و نگاهی واقعبینانه در سطح جامعه است.
در جمعبندی، درک صحیح دو سبک دیپلماسی تکنوکراتیک و تلژنیک هم برای عملکرد حرفهای تیم مذاکره و هم برای حفظ آرامش روانی جامعه ضروری است. در شرایطی که طرف مقابل با جنگ روانی و تاکتیکهای رسانهای به دنبال بیثباتسازی است، ترکیب واکنشهای حسابشده دیپلماتیک با ارتقای سواد رسانهای جامعه راهی مؤثر برای حفظ تمرکز، جلوگیری از واکنشهای احساسی و تقویت انسجام ملی است.
@AliNasriTelegram
❤10👏4👍3💯2🙏1👌1
در عصری که نسلکشی، قحطی تحمیلی، تحریمهای غیرانسانی و جنگافروزی، وجدان مردم جهان را میآزارد، اینکه کسی بگوید دغدغه اصلی ایرانیان «پوشش» است، سخنی پوچ و بیجاست. از ترسیم ایرانیان به عنوان ملتی سطحی، بیتفاوت، ناآگاه و منقطع از واقعیتهای جهان دست بردارید.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
👍33❤9👏8👎2🔥1
"no longer"?!
Israel has dragged its allies so far down the moral abyss that no matter how hard they try, they can no longer muster a single sincere word of compassion
https://x.com/AliNasri90/status/1927290622739677580?t=DhAC-hcrkUQjwLEE6HJNow&s=19
@AliNasriTelegram
Israel has dragged its allies so far down the moral abyss that no matter how hard they try, they can no longer muster a single sincere word of compassion
https://x.com/AliNasri90/status/1927290622739677580?t=DhAC-hcrkUQjwLEE6HJNow&s=19
@AliNasriTelegram
👍6❤4👏3
اشکال از فرد نیست، از طرز فکر نازپروردهای است که خود را محق میداند منافع ملی را بازیچه رفتارهای غیرمسئولانهاش کند، دستگاه دیپلماسی را به زحمت بیندازد، نظام را در برابر عمل انجامشده قرار دهد و در آخر برای دهنکجی، هزینهای که به کشور تحمیل کرده را با حلقه گل و شیرینی جشن بگیرد.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
❤21👍15👏11😴1
ترامپ سعی میکند با بازیهای روانی ناشیانه، ضعف تخصصی و ناکارآمدی در برنامهریزی تیم مذاکرهکننده آمریکا را جبران کند. یک روز با لحن تند و تهدیدآمیز و روز بعد با ادبیات نرم و مصالحهجویانه، میخواهد به خیال خودش جامعه و دستگاه دیپلماسی ایران را در وضعیت دائمیِ ابهام نگه دارد.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
👍20❤7👏2🤬1
ابتذال مهندسیشده؛ ابزار فروپاشی روانی جامعه
نویسنده: علی نصری
فعالان رسانهای و حتی حسابهای رسمی وابسته به نهادهای حکومتی اسرائیل در شبکههای اجتماعی، به طور مستمر به ترویج ادبیات رکیک، فحاشی و زبان مبتذل در میان کاربران ایرانی مشغولاند. این اقدام، بخشی از عملیات روانی هدفمند علیه جامعه ایران است.
در جنگ شناختی، «ابتذال زبانی» (linguistic vulgarization) ابزاری برای تضعیف همبستگی جمعی، تخریب انسجام فرهنگی و القای فروپاشی روانی در جامعه به شمار میرود. ابتذالِ مهندسیشده، هر چند در پوشش «خشم مشروع» ترویج میشود، در واقع ابزاری است برای شکافتن پیوندهایی که یک جامعه را منسجم میسازد.
ترویج خشونت زبانی و پمپاژ هیجانات تخریبی در فضای مجازی با هدف برهم زدن «انسجام زبانی» جامعه صورت میگیرد. انسجام زبانی، پیششرط انسجام سیاسی و اجتماعی است.
ادبیات خشونتبار و سازمانیافته جریانهایی چون سلطنتطلبان و فرقه مجاهدین - که در شبکههای اجتماعی نیز بازتولید و بازنشر میشوند - با هدف حذف فرهنگ تحلیل و نقد، عادیسازی خشونت کلامی، فروپاشی قراردادهای اجتماعی، تخریب چهرههای فرهنگی و ترویج گفتمان نفرت، تحت پوشش «خشم سیاسی» به کار گرفته میشود.
هرچه زبان سیاسی جامعه خشنتر و بیقاعدهتر شود، امکان همدلی، گفتوگوی سازنده و ترمیم شکافهای اجتماعی کاهش مییابد. ذهن و زبانی آشفته، جامعهای تکهتکه، آسیبپذیر و قابل مهار پدید میآورد و راه را برای تهاجم بیگانه هموار میسازد.
فحاشی مهندسیشده، همچنین ابزار مسمومسازی مفاهیمی است که جامعه را در برابر بحرانها مستحکم و یکپارچه نگاه میدارند. هنگامی که واژگان آلوده میشوند، مفاهیمی چون وطن، عزت، استقلال و آزادی، دیگر حامل معنای انسجامبخش نخواهند بود.
بازسازی سلامت زبان، بخشی جداییناپذیر از حفاظت سلامت روان جمعی و ترمیم گسلهای اجتماعی است. تمدنی ریشهدار تنها زمانی میتواند در برابر بحرانهای درونی و هجمههای بیرونی عملکرد مؤثر داشته باشد که واژگان خود را از چنگال ابتذال مهندسیشده بازپس گیرد.
@AliNasriTelegram
نویسنده: علی نصری
فعالان رسانهای و حتی حسابهای رسمی وابسته به نهادهای حکومتی اسرائیل در شبکههای اجتماعی، به طور مستمر به ترویج ادبیات رکیک، فحاشی و زبان مبتذل در میان کاربران ایرانی مشغولاند. این اقدام، بخشی از عملیات روانی هدفمند علیه جامعه ایران است.
در جنگ شناختی، «ابتذال زبانی» (linguistic vulgarization) ابزاری برای تضعیف همبستگی جمعی، تخریب انسجام فرهنگی و القای فروپاشی روانی در جامعه به شمار میرود. ابتذالِ مهندسیشده، هر چند در پوشش «خشم مشروع» ترویج میشود، در واقع ابزاری است برای شکافتن پیوندهایی که یک جامعه را منسجم میسازد.
ترویج خشونت زبانی و پمپاژ هیجانات تخریبی در فضای مجازی با هدف برهم زدن «انسجام زبانی» جامعه صورت میگیرد. انسجام زبانی، پیششرط انسجام سیاسی و اجتماعی است.
ادبیات خشونتبار و سازمانیافته جریانهایی چون سلطنتطلبان و فرقه مجاهدین - که در شبکههای اجتماعی نیز بازتولید و بازنشر میشوند - با هدف حذف فرهنگ تحلیل و نقد، عادیسازی خشونت کلامی، فروپاشی قراردادهای اجتماعی، تخریب چهرههای فرهنگی و ترویج گفتمان نفرت، تحت پوشش «خشم سیاسی» به کار گرفته میشود.
هرچه زبان سیاسی جامعه خشنتر و بیقاعدهتر شود، امکان همدلی، گفتوگوی سازنده و ترمیم شکافهای اجتماعی کاهش مییابد. ذهن و زبانی آشفته، جامعهای تکهتکه، آسیبپذیر و قابل مهار پدید میآورد و راه را برای تهاجم بیگانه هموار میسازد.
فحاشی مهندسیشده، همچنین ابزار مسمومسازی مفاهیمی است که جامعه را در برابر بحرانها مستحکم و یکپارچه نگاه میدارند. هنگامی که واژگان آلوده میشوند، مفاهیمی چون وطن، عزت، استقلال و آزادی، دیگر حامل معنای انسجامبخش نخواهند بود.
بازسازی سلامت زبان، بخشی جداییناپذیر از حفاظت سلامت روان جمعی و ترمیم گسلهای اجتماعی است. تمدنی ریشهدار تنها زمانی میتواند در برابر بحرانهای درونی و هجمههای بیرونی عملکرد مؤثر داشته باشد که واژگان خود را از چنگال ابتذال مهندسیشده بازپس گیرد.
@AliNasriTelegram
👍30❤21👏5🔥1
برخی جملات در ظاهر همدلانه به نظر میرسند، اما در واقع مغرضانه و مخرباند. مثلاً سالهاست که رسانههای فارسیزبان جمله «زن بودن در ایران جرم است» را به اسم دفاع از حقوق زنان تکرار میکنند، در حالی که هدف اصلی آن، القای حس بیگانگی زنان نسبت به جامعه و حتی هویت ایرانیشان است.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
👍46❤10👏3