Telegram Web
هم محل وحی و هم کاتب وحی خود باش!


❖ روزی صوفی احمق و عارف ابله "شمس الدین تبریزی" در مجلس حکماء و محدثان بانگ برآورد و چنین فریاد زد:


• تا کی ازین حدثنا می‌نازید؟ و بر زین بی اسب سوار گشته و در میدان مردان می تازید؟ خود یکی در میان شما از (حدثنی عن ربی خبری نگوید؟) و تا کی به عصای دیگران به پا می‌روید؟ این سخنان که می گویید از حدیث و تفسیر و حکمت و غیره ، سخنان مردم آن زمان است که هر یک در عهد خود به مسند مردمی نشسته بودند و از...خود معانی گفتند و چون مردان این عهد شمایید، اسرار و سخنان شما کو؟ از انبیاء و اولیاء هریکی را علی حده منصبی و کاری بود بعضی کاتب وحی بودند و بعضی محل وحی. اکنون جهدی کن که هر دو باشی هم محل وحی حق و هم کاتب وحی خود باشی


📖مناقب العارفین ج۲ ص۶۴۸


این سفیه مجنون که عقلش را در عوض عذره مرغ جلّال فروخت! چنین ادعا دارد که باید خود محل وحی گردی! سخن پیشینیان از انبیاء، انقضائش تمام شد به پا خیز و خود نبی دیگر باش


«مطابق با تفکر شیطانی صوفیان و غلات لعنهم الله، نبوت بعد از محمد مصطفی صلی الله علیه و آله ختم نشد»



تصحیح الاعتقاد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❖ روز جمعه با تعدادی از اجلاء امامیه رضوان الله علیهم نشستی دوستانه داشتم! در خلال مباحثات به آیه «هل ینظرون إلا أن ياتیهم الله في ظلل من الغمام. ۲۱۰/بقره» رسیدیم


• بد نیست که به تفسیر شکمی و بی اساس "محمد سند" عمامه به سر بی‌سواد و شیخی مسلک بی‌عقل اشاره کنم


◄ قاطع طریق مؤمنین گوید: در سلوک علمی ما هیچ احتیاج به تقدیر نیست! بلکه در نظام اسماء و مسمیاتی که قبول داریم پیامبر اسلام، تجلی اعظم اسم جلال خداوند است. فی الواقع منظور از [الله] در این آیه ظهور اسمی خدا به صورت محمد است


✪ گویم: تفسیر الحادی او هیچ شاهدی از قرآن و سنت ندارد. کلامش مصداق تفسیر به رأی است و جز تکرار کلام صوفیه، فلاسفه، شیخیه و غلات قیمتی ندارد. صفر تا صد این مبنی را ابن عربی تا ملاصدرا تنقیح کردند و سند، جز بردگی و ذلت در برابر اساطین تصوف مقامی ندارد.

• مراد الله متعال کاملا واضح است. آن مشرکینی بعد از روشن شدن بینات الهی باز لغزیدند و رسم گمراهی به پیش گرفتند اکنون اسیر عدالت خداوند متعال شدند. دیگر وقت نفع ایمان نیست و نباید منتظر امر الهی یا ملائکه باشند. (حتی مشرکین هم امر الله می‌فهمیدند)


🔖 کامنت را بخوان
تَصحیحُ الاِعتِقاد
Photo
خدا را عبادت کن تا خودش را به تو نشان دهد


"مهدی اصفهانی" مؤسس فرقه باطنی و انحرافی میرزویه چنین می‌گوید:


• « اگر کوچک شده مشغول تکبیر و تهلیل و تمجید و تقدیس و تسبیح گشته، تعظیم نماید؛ به خاک مذلت افتاده، سجده کند، قائم به وظیفه شده، مقرّب گردد. این وظیفه‌ی عقلیه، همان نماز، عمود دین است که الصّلاة قربان کلّ تقیّ. و به ادامه‌ی این نوع وظیفه‌ی عقلیه در مدارج معرفت عروج کرده؛ به مقام رؤیت رب العزّة به ربّ العزّة _نه به حقیقت مظلمه‌ی مجعوله‌ی خود و نه به ابصار اوهام و عقول و نه به ابصار ارواح و قلوب_ فائز گشته، سیر در دریای بی‌نهایت معرفت نموده که الصّلاة معراج المومن؛ تجلّی حقّ تعالی را در کلام خود معاینه کرده »

📖 اعجاز نامه ص ۳۱۶-۳۱۷


◄ اگر مدرک خود خداوند متعال است مر نفس خویش را در مرآة الذات پس این همان وحدت وجود زنادقه است

◄ اگر مدرک بشر است و ماسوایی هست تا درک داشته باشد پس این خدا، خدای متجزی و همان اله مشرکین است


✪ وهابیها بخوابید که غلات و صوفیه و‌ فلاسفه و شیخیه و میروزیه منتحل تشیع بیدارند !


تصحیح الاعتقاد
• امیرالمؤمنین هنگام خاکسپاری بی‌بی


«یا رسول الله...اينک امانتى كه به من سپرده بودى بازگردانيده شد امّا از اين پس، اندوه من از غم فراق شما هميشگى خواهد بود و شبهايم به بيدارى خواهد گذشت، تا آن گاه كه خداوند سرايى را كه تو در آنى، برايم برگزيند. بزودى دخترت تو را از ستمها و حق كشيهايى كه امّتت، همداستان، در حقّ او روا داشتند، آگاه خواهد ساخت»


على اى حقِّ از حقّ گشته محروم
تَصحیحُ الاِعتِقاد
Photo
صَكَّةً أثَّرَتْ بِحَيثُ أصابَتْ
قَـطَـعَ اللهُ كَـفَّـه بِالشِّـفـارِ


آن ملعون چنان سیلی زد که اگر به هر جایی برمی‌خورد اثر ضرب بر آن باقی می‌ماند!
خداوند متعال دستش را با تیغ درشت قطع کند....


📜 مثالب النواصب مخطوط | ابو محمد العونی
الصدوق ره و ظلامة الزهراء س


❖ مرحوم صدوق اعلی الله مقامه الشریف روایت کرده است:


◄ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ قَالَ: بَيْنَا أَنَا وَفَاطِمَةُ وَ اَلْحَسَنُ وَاَلْحُسَيْنُ عِنْدَ رَسُولِ اَللَّه إِذِ اِلْتَفَتَ إِلَيْنَا فَبَكَى فَقُلْتُ مَا يُبْكِيكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ أَبْكِي مِمَّا يُصْنَعُ بِكُمْ بَعْدِي قَالَ أَبْكِي مِنْ ضَرْبَتِكَ عَلَى اَلْقَرْنِ وَ لَطْمِ فَاطِمَةَ خَدَّهَا


على بن ابى طالب علیهما السلام فرمود: در اين ميان كه من و فاطمه و حسن و حسين نزد رسول خدا صلّى اللّه علیهم اجمعین بوديم آن حضرت بما رو كرد و گريست من گفتم چرا گريه كنيد يا رسول اللّٰه؟ فرمود: ميگريم براى آنچه با شما عمل مى شود، گفتم آن چه باشد يا رسول اللّٰه؟ فرمود گريه كنم از ضربتى كه بر فرق تو زنند و از سيلى كه بر گونه فاطمه زنند

📖امالی الصدوق ص۱۰۵


قسمت

قسمت
الصدوق ره و ظلامة الزهراء س


❖ مرحوم صدوق اعلی الله مقامه الشریف روایت کرده است:


◄ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ:...اَلْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَاجِبَةٌ وَ مِنَ اَلَّذِينَ ظَلَمُوا  آلَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ وَ هَتَكُوا حِجَابَهُ فَأَخَذُوا مِنْ  فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ فَدَكَ وَ مَنَعُوهَا مِيرَاثَهَا وَ غَصَبُوهَا وَ  زَوْجَهَا حُقُوقَهُمَا وَ هَمُّوا بِإِحْرَاقِ بَيْتِهَا وَ أَسَّسُوا اَلظُّلْمَ

منسوب به امام جعفر صادق علیه السلام است که فرمودند: «باید برائت جست از کسانی که...فدک را از فاطمه سلام الله علیها گرفتند و از میراثش محروم کردند و حقوق وی و همسرش را غصب کردند و برای آتش زدن خانه‌اش تلاش کردند و ظلم کردن به خاندان نبوت و سایر خلائق را بنا نهادند».

📖الخصال ج۳ ص۱۵۳ تحقیق ماحوزی

تصحیح الاعتقاد
شیخ مفید ره و تهدید به آتش


❖ دیروز پیامی از طرف یک غالی خطابی علیه اللعنة برای بنده ارسال شد که محتوایش جسارت به مرحوم "شیخ مفید رضوان الله تعالی علیه" بود و اشکال به اینکه: «عمریه تهدید منزل حضرت را قبول دارند ولی شیخ مفید منکر بود»

پاسخ شیخ مفید ره:

• ولما اجتمع من اجتمع في دار فاطمة من بني هاشم وغيرهم للتحيز عن أبى بكر وإظهار الخلاف أنفذ ((عمر بن الخطاب)) قنفذا وقال له اخرج من في البيت فان خرجوا ((وإلا فاجمع الاحطاب على بابه واعلمهم انهم ان لم يخرجوا للبيعة أضرمت البيت عليهم نارا)).
ثم قام بنفسه في جماعة منهم المغير بن شعبة الثقفي وسالم مولى حذيفه حتى صاروا إلى باب على فنادى يا فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وآله اخرجي من اعتصم ببيتك ليبايع ويدخل فيما دخل فيه المسلمون وإلا ((والله أضرمت عليهم نارا)) في حديث مشهور

📖الجمل ص۵۷

◄ مشاهده می‌کنید که مرحوم شیخ مفید مسئله تهدید را در کتاب "الجمل" روایت کرده است و آن ماجرا را مشهور می‌داند.


تصحیح الاعتقاد
شیخ مفید ره و تهدید به آتش


• مرحوم شیخ مفید روایت کرده است:


«لَمَّا بَايَعَ النَّاسُ أَبَا بَكْرٍ دَخَلَ عَلِيٌّ ع وَ الزُّبَيْرُ وَ الْمِقْدَادُ بَيْتَ فَاطِمَةَ ع وَ أَبَوْا أَنْ يَخْرُجُوا فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ أَضْرِمُوا عَلَيْهِمُ الْبَيْتَ نَاراً»



عمر گفت خانه را بر آنها آتش بزنید


📖امالی الشیخ المفید ره ص ۴۹



تصحیح الاعتقاد
2025/06/30 12:45:01
Back to Top
HTML Embed Code: