☕️ بریدهی کتاب 📖🔎
#Study@AshemVohu2581
↩️ اهمیت تاریخی دین و جهانبینی جوامع انسانی در شکلگیری تمدن بشری
💠 «هگل در خرد در تاریخ مینویسد: «هر دولتی بر پایهی دین استوار است... و از آن ریشه میگیرد... و تا ابد نیز هستی خود را از دین خواهد گرفت.» منظور از دین در این جا نه تنها وجدان درونی و باورهای ماورای طبیعی بلکه افزون بر آن همان چیزی است که امروزه به آن ایدئولوژی و جهانبینی میگوییم که نه تنها بنیاد دولت را در هر جامعه، بلکه شالودهی زندگی و مناسبات اقتصادی، اخلاقی و فرهنگی را نیز بنا مینهد. و در جایی دیگر نیز میافزاید: «دین یک قوم، آگاهی آن قوم از هستی خود و از برترین هستی است. این آگاهی نمودار ذات و گوهر کلی آن قوم است. یعنی انگارهی (تصور) هر قوم از خدا برابر است با انگارهی (تصور) آن قوم از خویشتن و از پیوندش با خدا. از این رو، دین آن قوم نمودار انگارهاش از خویشتن خویش نیز هست.»
💠 و من چنان که در شاهنامهی فردوسی و فلسفهی تاریخ ایران نیز نوشته ام برای شناخت گوهر هر دین باید بتوان به چهار پرسش زیر پاسخ داد: (1) چیستی یا ماهیت خداوند؛ (2) فلسفهی آفرینش؛ (3) پیوند میان آدمی و خداوند؛ (4) نقش آدمی در گیتی.
💠 بنابراین، برای این که راز حرکات اجتماعی، تشکیل دولت و ماهیت آن، نهادهای اقتصادی و خلقوخوی مردم جامعهای را دریابیم باید به دین آن مردم رجوع کنیم.»
📚 پیشگفتار «تاریخ هرودوت»
✍ مرتضی ثاقبفر
🔥 @AshemVohu2581 🔥
#Study@AshemVohu2581
↩️ اهمیت تاریخی دین و جهانبینی جوامع انسانی در شکلگیری تمدن بشری
💠 «هگل در خرد در تاریخ مینویسد: «هر دولتی بر پایهی دین استوار است... و از آن ریشه میگیرد... و تا ابد نیز هستی خود را از دین خواهد گرفت.» منظور از دین در این جا نه تنها وجدان درونی و باورهای ماورای طبیعی بلکه افزون بر آن همان چیزی است که امروزه به آن ایدئولوژی و جهانبینی میگوییم که نه تنها بنیاد دولت را در هر جامعه، بلکه شالودهی زندگی و مناسبات اقتصادی، اخلاقی و فرهنگی را نیز بنا مینهد. و در جایی دیگر نیز میافزاید: «دین یک قوم، آگاهی آن قوم از هستی خود و از برترین هستی است. این آگاهی نمودار ذات و گوهر کلی آن قوم است. یعنی انگارهی (تصور) هر قوم از خدا برابر است با انگارهی (تصور) آن قوم از خویشتن و از پیوندش با خدا. از این رو، دین آن قوم نمودار انگارهاش از خویشتن خویش نیز هست.»
💠 و من چنان که در شاهنامهی فردوسی و فلسفهی تاریخ ایران نیز نوشته ام برای شناخت گوهر هر دین باید بتوان به چهار پرسش زیر پاسخ داد: (1) چیستی یا ماهیت خداوند؛ (2) فلسفهی آفرینش؛ (3) پیوند میان آدمی و خداوند؛ (4) نقش آدمی در گیتی.
💠 بنابراین، برای این که راز حرکات اجتماعی، تشکیل دولت و ماهیت آن، نهادهای اقتصادی و خلقوخوی مردم جامعهای را دریابیم باید به دین آن مردم رجوع کنیم.»
📚 پیشگفتار «تاریخ هرودوت»
✍ مرتضی ثاقبفر
🔥 @AshemVohu2581 🔥
#News@AshemVohu2581
🔺 اقدام تاجیکستان برای ثبت فرمان حقوق بشر کورش بزرگ در میراث جهانی یونسکو
#تاجیکستان #امامعلی_رحمان
🔥 @AshemVohu2581 🔥
🔺 اقدام تاجیکستان برای ثبت فرمان حقوق بشر کورش بزرگ در میراث جهانی یونسکو
#تاجیکستان #امامعلی_رحمان
🔥 @AshemVohu2581 🔥
رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
↩️ الفبای جهانبینی زرتشتی:👇 💠 1- دوبُناِنگاری: هر آن امری نیک است که به خودی خود برای همگان سودمند باشد و زیان احتمالیاش از عاملی بیرونی ریشه داشته باشد. بد نیز هر آن امریست که به خودی خود برای همگان زیانآور باشد و سود احتمالیاش از عاملی بیرونی ریشه…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
↩️ ریشهیابی رفتار کورش در اندیشهی زرتشت
💠 جناب مرتضی ثاقبفر در برگردان خود از "تاریخ هرودوت"، پیشگفتار بسیار زیبا و اندیشهبرانگیزی را به خامه درآورده است. ایشان در این پیشگفتار به بررسی تاثیر جهانبینی و اندیشهی ملتها بر منش و رفتارشان پرداخته است. او در این راستا، نخست تاثیرپذیری یونانیان از استورههای خود پیرامون خدایانشان را بررسی میکند و سپس با بررسی استورههای ایرانی و فلسفهی دین زرتشتی، نکتههای بسیار جالبی را به زبان میآورد.
💠 او در پارهای از واکاوی گستردهی خود پیرامون آموزههای جهانبینی زرتشت نوشته است: «پیکار با بدی لزوما به معنای "جنگ" نیست و مفهوم "جنگ" تنها در دفاع از خویش در برابر یورشهای اهریمنی اهریمنان محدود نمیشود، بلکه مهمترین میدان کارزار با اهریمن، عرصهی زندگی و آباد کردن و پیش بردن و تکامل بخشیدن به هستی و گیتی است.»
💠 جناب ثاقبفر در ادامه، چنین نتیجه میگیرد: «پس اگر کوروش در یورش به هیچ جا پیشگام نیست (در نبرد با ماد قبلا از سوی هارپاگ دعوت میشود، در پیکار با لودیا آغازگر دشمنی کرزوس است و در فرو گشودن بابل از سوی کاهنان دعوت میشود) ولی در همه جا پیروز است و هیچ یک از فرمانروایان شکستخورده را نمیکشد بلکه به ایشان ملک و زمین و مستمری میبخشد که بتوانند تا پایان عمر آسوده زندگی کنند و در همه جا، همهی ادیان را گرامی میدارد و حتی به رهایی اقلیتهای دینی میشتابد و از آنان پاینام "منجی" را میگیرد، و پایهگذار نخستین دولت دادگرانهی جهانی میشود و همه جا فرهنگساز است و نه فرهنگسوز و نخستین منشور حقوق بشر را انتشار میدهد و ... هیچ یک از اینها تصادفی نیست بلکه به برکت آموزشهای کیش زرتشت است.»
💠 به دیگر سخن، جناب ثاقبفر بهدرستی بر این باور است که کورش بزرگ، متاثر از دین زرتشتی، میکوشیده است تا منش و رفتار خود را به اهورامزدا -خداوند دانا- همانند نماید؛ همان خدایی که بر پایهی اندرزی از دینکرد ششم، داد یا قانونش مردمدوستی (انساندوستی، فارغ از هر کیش و باور) است و بر پایهی متن استورهای بندهش، در نبردش با اهریمن، این او نیست که نبرد را میآغازد، بلکه اهریمن است که از موضع آفندی (تهاجمی) وارد میشود اما ورود اهورامزدا به نبرد از موضع پدافندی (تدافعی) انجام میگیرد. کورش بزرگ نیز به گفتهی ایشان، درست از همین موضع به همهی جنگهایش وارد شده است و در آن جنگها به پیروزی رسیده است؛ همان گونه که اهورامزدا در فرجامشناسی زرتشتی بر اهریمن پیروز خواهد شد اما همهی فریبخوردگان او (بدکرداران) را خواهد آمرزید. شگفتا که کورش نیز درست به همین شیوه با شکستخوردگانش برخورد کرده است.
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
💠 جناب مرتضی ثاقبفر در برگردان خود از "تاریخ هرودوت"، پیشگفتار بسیار زیبا و اندیشهبرانگیزی را به خامه درآورده است. ایشان در این پیشگفتار به بررسی تاثیر جهانبینی و اندیشهی ملتها بر منش و رفتارشان پرداخته است. او در این راستا، نخست تاثیرپذیری یونانیان از استورههای خود پیرامون خدایانشان را بررسی میکند و سپس با بررسی استورههای ایرانی و فلسفهی دین زرتشتی، نکتههای بسیار جالبی را به زبان میآورد.
💠 او در پارهای از واکاوی گستردهی خود پیرامون آموزههای جهانبینی زرتشت نوشته است: «پیکار با بدی لزوما به معنای "جنگ" نیست و مفهوم "جنگ" تنها در دفاع از خویش در برابر یورشهای اهریمنی اهریمنان محدود نمیشود، بلکه مهمترین میدان کارزار با اهریمن، عرصهی زندگی و آباد کردن و پیش بردن و تکامل بخشیدن به هستی و گیتی است.»
💠 جناب ثاقبفر در ادامه، چنین نتیجه میگیرد: «پس اگر کوروش در یورش به هیچ جا پیشگام نیست (در نبرد با ماد قبلا از سوی هارپاگ دعوت میشود، در پیکار با لودیا آغازگر دشمنی کرزوس است و در فرو گشودن بابل از سوی کاهنان دعوت میشود) ولی در همه جا پیروز است و هیچ یک از فرمانروایان شکستخورده را نمیکشد بلکه به ایشان ملک و زمین و مستمری میبخشد که بتوانند تا پایان عمر آسوده زندگی کنند و در همه جا، همهی ادیان را گرامی میدارد و حتی به رهایی اقلیتهای دینی میشتابد و از آنان پاینام "منجی" را میگیرد، و پایهگذار نخستین دولت دادگرانهی جهانی میشود و همه جا فرهنگساز است و نه فرهنگسوز و نخستین منشور حقوق بشر را انتشار میدهد و ... هیچ یک از اینها تصادفی نیست بلکه به برکت آموزشهای کیش زرتشت است.»
💠 به دیگر سخن، جناب ثاقبفر بهدرستی بر این باور است که کورش بزرگ، متاثر از دین زرتشتی، میکوشیده است تا منش و رفتار خود را به اهورامزدا -خداوند دانا- همانند نماید؛ همان خدایی که بر پایهی اندرزی از دینکرد ششم، داد یا قانونش مردمدوستی (انساندوستی، فارغ از هر کیش و باور) است و بر پایهی متن استورهای بندهش، در نبردش با اهریمن، این او نیست که نبرد را میآغازد، بلکه اهریمن است که از موضع آفندی (تهاجمی) وارد میشود اما ورود اهورامزدا به نبرد از موضع پدافندی (تدافعی) انجام میگیرد. کورش بزرگ نیز به گفتهی ایشان، درست از همین موضع به همهی جنگهایش وارد شده است و در آن جنگها به پیروزی رسیده است؛ همان گونه که اهورامزدا در فرجامشناسی زرتشتی بر اهریمن پیروز خواهد شد اما همهی فریبخوردگان او (بدکرداران) را خواهد آمرزید. شگفتا که کورش نیز درست به همین شیوه با شکستخوردگانش برخورد کرده است.
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
🔻 سربسته میگویم:
1⃣ کسی که مفاهیم و اندیشههای پیریزیشده در بنمایههای کهن با ریشههای سدها و هزاران ساله را دستاورد فکری خود مینامد و به دیگران بابت ترویج آن مفاهیم و اندیشههای کهن، تهمتهایی زننده میزند، خود هرگز سر سوزنی از روی نیکخواهی دربارهی آن مفاهیم و اندیشهها سخن نمیگوید، بلکه در پی مصادرهی آن مفاهیم و اندیشهها به جهت تخریب ترویجکنندگان راستین آنهاست.
2⃣ کسی که در برابر دوربین از دیگران میخواهد مردم کوچه و خیابان را به کام مرگ کِشند، هرگز هیچ راهبردی برای مبارزه با قاتلان ندارد، بلکه خود شریک جرم همان قاتلان است.
3⃣ کسی که پیروی از یک کیش را محدود به باند خود میکند و میگوید هر کس از ما نباشد، پیرو این کیش نیست، اساسا نه پیرو یا دوست راستین آن کیش، بلکه از خطرناکترین دشمنان آن کیش بوده و بهروشنی به دنبال سوءاستفاده از اعتبار آن در راستای مقاصد شوم خود است.
🔸 چکیدهی سخن آنکه چنین کسی (که سه مورد بالا تنها گوشهای از کارنامهی اهریمنی اوست) نه تنها هیچ کدام این کارها را از روی سادهدلی انجام نمیدهد، بلکه همهی آن کارها را یکسره از روی دروغگویی و شیادی انجام میدهد. چه، هرگز شیادی کسی را نمیتوان به پای سادهدلیاش گذاشت، اما سادهدل پنداشتن شیادان میتواند گاهی رفتاری سادهدلانه از سوی خود ما باشد که ریشه در آن دارد که ما گاهی دیگران را مانند خودمان نیکخواه، صادق و دلسوز میپنداریم.
🔸 در پایان، بر پایهی آنچه در دینکرد سوم نیز آمده است، باید گفت حتی اگر "فرضا" از دروغگویی یک دروغگو سودی نیز به پارسایان رسد، هرگز نباید آن فرد را بابت این سود، شایستهی کوچکترین ستایشی دانست.
🔥 @AshemVohu2581 🔥
1⃣ کسی که مفاهیم و اندیشههای پیریزیشده در بنمایههای کهن با ریشههای سدها و هزاران ساله را دستاورد فکری خود مینامد و به دیگران بابت ترویج آن مفاهیم و اندیشههای کهن، تهمتهایی زننده میزند، خود هرگز سر سوزنی از روی نیکخواهی دربارهی آن مفاهیم و اندیشهها سخن نمیگوید، بلکه در پی مصادرهی آن مفاهیم و اندیشهها به جهت تخریب ترویجکنندگان راستین آنهاست.
2⃣ کسی که در برابر دوربین از دیگران میخواهد مردم کوچه و خیابان را به کام مرگ کِشند، هرگز هیچ راهبردی برای مبارزه با قاتلان ندارد، بلکه خود شریک جرم همان قاتلان است.
3⃣ کسی که پیروی از یک کیش را محدود به باند خود میکند و میگوید هر کس از ما نباشد، پیرو این کیش نیست، اساسا نه پیرو یا دوست راستین آن کیش، بلکه از خطرناکترین دشمنان آن کیش بوده و بهروشنی به دنبال سوءاستفاده از اعتبار آن در راستای مقاصد شوم خود است.
🔸 چکیدهی سخن آنکه چنین کسی (که سه مورد بالا تنها گوشهای از کارنامهی اهریمنی اوست) نه تنها هیچ کدام این کارها را از روی سادهدلی انجام نمیدهد، بلکه همهی آن کارها را یکسره از روی دروغگویی و شیادی انجام میدهد. چه، هرگز شیادی کسی را نمیتوان به پای سادهدلیاش گذاشت، اما سادهدل پنداشتن شیادان میتواند گاهی رفتاری سادهدلانه از سوی خود ما باشد که ریشه در آن دارد که ما گاهی دیگران را مانند خودمان نیکخواه، صادق و دلسوز میپنداریم.
🔸 در پایان، بر پایهی آنچه در دینکرد سوم نیز آمده است، باید گفت حتی اگر "فرضا" از دروغگویی یک دروغگو سودی نیز به پارسایان رسد، هرگز نباید آن فرد را بابت این سود، شایستهی کوچکترین ستایشی دانست.
🔥 @AshemVohu2581 🔥
Forwarded from رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
↩️ تیر خلاص به دروغهای کورشستیزان: شاهنشاه کورش بزرگ؛ ابرمردی که دوست و دشمن، از گزنفون گرفته تا هرودوت، ستایشاش میکنند
💠 همواره دیده ایم که ایرانستیزان میکوشند به هر شیوهای، کورش بزرگ و کارنامهی تاریخی او را تخریب کنند. آنها از هر ابزاری که به دستشان بیاید، بهره میگیرند تا چهرهی تاریخی او را تیره نشان دهند. در این راستا، از هیچ اتهامی دریغ نمیکنند؛ چه اتهاماتی که برخی تاریخنگاران جهان باستان نیز به درست یا نادرست به او وارد کرده اند و چه اتهاماتی که صرفا میوهی جعل تاریخی خود آنهاست.
💠 در این نوشتار، بر آن نیستیم که به هیچ یک از آن اتهامات ریز و درشت به گونهی ویژه پاسخ دهیم، بلکه بر آنیم تا از چهرهی تاریخی کورش بزرگ و کارنامهی درخشان او به گونهی کلی پدافند (دفاع) نماییم تا پاسخی باشد به همهی اتهاماتی که به او وارد میکنند. در این راستا، از دو بنمایهی مهم تاریخی یاری میگیریم؛ کورشنامهی گزفنون و تاریخ هرودوت. اما چرا این دو؟ علت آنکه این دو بنمایهی تاریخی را برگزیدم، تفاوت بنیادینیست که میان آن دو وجود دارد.
💠 آن تفاوت بنیادین اینست که گزفنون کسیست که کتاب کورشنامه را از بنیاد در ستایش کورش نوشته است. چنان که در آغاز کتابش، دربارهی علت نگارش کورشنامه میگوید: «هنگامی که دیدم چگونه كورش بر عدهی درخور توجهى از افراد حكومت كرد و شمار بسیاری از شهرها و اقوام و ملل گوناگون را به زیر فرمان خود درآورد، از دیدگاه نخست خود برگشتم و ناچار به اعتراف شدم كه نه تنها حکومت بر مردم امرى ناشدنی نيست، بلكه مسئلهی دشوار و بغرنجى نيز نخواهد بود؛ مشروط بر اينكه حكومتكننده چارهاندیش و زیرک باشد. در واقع، در قلمرو شاهى كورش ملل و اقوام پرشمارى همگی طوق اطاعتش را به گردن نهادند و با اينكه از يكديگر روزها، بلكه ماهها دور بودند و عدهاى هرگز او را به چشم خود نديده بودند و برخى بیگمان بودند كه هرگز او را نخواهند ديد، اما همگی يكدل و يكسو میكوشيدند در زير درفش پادشاهیاش درآيند و فرمانهایش را پیروی نمايند.» [1]
💠 این همه در حالیست که هرودوت نگاهی کاملا وارونه به شاهنشاه کورش بزرگ داشته است. چه، خود او در کتابش میگوید: «اکنون دربارهی کوروش میگوییم، یعنی این مرد چه کسی بود که توانست امپراتوری کرزوس را سرنگون کند و چگونه ایرانیان اربابان آسیا شدند. با آنکه در اینباره سه روایت مختلف از ایرانیان شنیده ام، آن یکی را نقل میکنم که [میپندارم] بیشتر حقیقت دارد و کمتر به ستایش از کوروش پرداخته است.» [2]
💠 در واقع، هرودوت بهروشنی گفته است که بدبینانهترین نگاه ممکن را به کورش دارد؛ چه، از میان سه روایت تاریخیای که دربارهی او وجود داشته است، هرودوت بدبینانهترین را نقل کرده است. پس، ما باید بدانیم که وقتی کتاب او را میخوانیم، نه لزوما با یک روایت تاریخی همهجانبه و بیطرفانه دربارهی کورش، بلکه با نگاهی روبرو هستیم که احتمالا دشمنان کورش به او داشته اند.
💠 حال بیایید بررسی کنیم که ارزیابی کلی هر یک از این دو تاریخنگار نامدار یونانی از کورش چگونه بوده است؟ گزنفون، که کورشنامه را از بنیاد اندر ستایش او پدید آورده است و از این رو، بسیار مورد استناد ایراندوستان میباشد، او را این چنین میستاید: «كورش در همه حال و همه وقت رئوف و نسبت به عموم زيردستان مهربان بود.» [3] «برای ملت خویش پدری مهربان و گرانمایه بود.» [4]
💠 در اینجا، ستایش یکی از دوستداران کورش از او امر چندان شگفتآوری نیست. اما داستان زمانی شگفتآور میشود که بدانیم حتی هرودوت، که از بنیاد میکوشد بدبینانهترین روایت تاریخی را دربارهی او بازگو کند و از این رو، بسیار مورد استناد ایرانستیزان میباشد، کورش را این چنین میستاید: «کورش پدر بوده است؛ زیرا [... او] مهربان و انساندوست و در اندیشهی آسایش رعایای خود [بود].» [5]
💠 آری؛ این برجستهترین تاریخنگاران جهان باستان، چه از موضع دوست و چه دشمن، نتوانسته اند در ارزیابی کلی از شاهنشاه کورش بزرگ، انسانیت و بزرگمنشی او در برابر مردمش را زیر پرسش ببرند. شگفت آنکه هر دو نیز همسو با یکدیگر، کورش را به چرایی مردمداری، مردمپروری و مردمدوستیاش به یک پدر همانندسازی کرده اند؛ پدری برای همهی مردمانِ زیرِ فرمانِ شاهنشاهیِ هخامنشی. آنگاه مشتی ایرانستیز، چگونه پس از 2500 سال گمان میکنند میتوانند خدشهای به سیمای تاریخی این سوشیانت وارد کنند؟!
🗯 پینوشتها:
(1) کورشنامه (کوروپدیا) _ نوشتهی گزنفون _ برگردان رضا مشایخی _ انتشارات علمی و فرهنگی تهران _ برگهی 3
(2) تاریخ هرودوت _ جلد اول _ برگردان مرتضی ثاقبفر _ انتشارات اساطیر، 1389 ه. خ. _ برگهی 145
(3) کورشنامه (کوروپدیا) _ همان _ برگهی 236
(4) همان _ برگهی 238
(5) تاریخ هرودوت _ همان _ برگهی 399
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
💠 همواره دیده ایم که ایرانستیزان میکوشند به هر شیوهای، کورش بزرگ و کارنامهی تاریخی او را تخریب کنند. آنها از هر ابزاری که به دستشان بیاید، بهره میگیرند تا چهرهی تاریخی او را تیره نشان دهند. در این راستا، از هیچ اتهامی دریغ نمیکنند؛ چه اتهاماتی که برخی تاریخنگاران جهان باستان نیز به درست یا نادرست به او وارد کرده اند و چه اتهاماتی که صرفا میوهی جعل تاریخی خود آنهاست.
💠 در این نوشتار، بر آن نیستیم که به هیچ یک از آن اتهامات ریز و درشت به گونهی ویژه پاسخ دهیم، بلکه بر آنیم تا از چهرهی تاریخی کورش بزرگ و کارنامهی درخشان او به گونهی کلی پدافند (دفاع) نماییم تا پاسخی باشد به همهی اتهاماتی که به او وارد میکنند. در این راستا، از دو بنمایهی مهم تاریخی یاری میگیریم؛ کورشنامهی گزفنون و تاریخ هرودوت. اما چرا این دو؟ علت آنکه این دو بنمایهی تاریخی را برگزیدم، تفاوت بنیادینیست که میان آن دو وجود دارد.
💠 آن تفاوت بنیادین اینست که گزفنون کسیست که کتاب کورشنامه را از بنیاد در ستایش کورش نوشته است. چنان که در آغاز کتابش، دربارهی علت نگارش کورشنامه میگوید: «هنگامی که دیدم چگونه كورش بر عدهی درخور توجهى از افراد حكومت كرد و شمار بسیاری از شهرها و اقوام و ملل گوناگون را به زیر فرمان خود درآورد، از دیدگاه نخست خود برگشتم و ناچار به اعتراف شدم كه نه تنها حکومت بر مردم امرى ناشدنی نيست، بلكه مسئلهی دشوار و بغرنجى نيز نخواهد بود؛ مشروط بر اينكه حكومتكننده چارهاندیش و زیرک باشد. در واقع، در قلمرو شاهى كورش ملل و اقوام پرشمارى همگی طوق اطاعتش را به گردن نهادند و با اينكه از يكديگر روزها، بلكه ماهها دور بودند و عدهاى هرگز او را به چشم خود نديده بودند و برخى بیگمان بودند كه هرگز او را نخواهند ديد، اما همگی يكدل و يكسو میكوشيدند در زير درفش پادشاهیاش درآيند و فرمانهایش را پیروی نمايند.» [1]
💠 این همه در حالیست که هرودوت نگاهی کاملا وارونه به شاهنشاه کورش بزرگ داشته است. چه، خود او در کتابش میگوید: «اکنون دربارهی کوروش میگوییم، یعنی این مرد چه کسی بود که توانست امپراتوری کرزوس را سرنگون کند و چگونه ایرانیان اربابان آسیا شدند. با آنکه در اینباره سه روایت مختلف از ایرانیان شنیده ام، آن یکی را نقل میکنم که [میپندارم] بیشتر حقیقت دارد و کمتر به ستایش از کوروش پرداخته است.» [2]
💠 در واقع، هرودوت بهروشنی گفته است که بدبینانهترین نگاه ممکن را به کورش دارد؛ چه، از میان سه روایت تاریخیای که دربارهی او وجود داشته است، هرودوت بدبینانهترین را نقل کرده است. پس، ما باید بدانیم که وقتی کتاب او را میخوانیم، نه لزوما با یک روایت تاریخی همهجانبه و بیطرفانه دربارهی کورش، بلکه با نگاهی روبرو هستیم که احتمالا دشمنان کورش به او داشته اند.
💠 حال بیایید بررسی کنیم که ارزیابی کلی هر یک از این دو تاریخنگار نامدار یونانی از کورش چگونه بوده است؟ گزنفون، که کورشنامه را از بنیاد اندر ستایش او پدید آورده است و از این رو، بسیار مورد استناد ایراندوستان میباشد، او را این چنین میستاید: «كورش در همه حال و همه وقت رئوف و نسبت به عموم زيردستان مهربان بود.» [3] «برای ملت خویش پدری مهربان و گرانمایه بود.» [4]
💠 در اینجا، ستایش یکی از دوستداران کورش از او امر چندان شگفتآوری نیست. اما داستان زمانی شگفتآور میشود که بدانیم حتی هرودوت، که از بنیاد میکوشد بدبینانهترین روایت تاریخی را دربارهی او بازگو کند و از این رو، بسیار مورد استناد ایرانستیزان میباشد، کورش را این چنین میستاید: «کورش پدر بوده است؛ زیرا [... او] مهربان و انساندوست و در اندیشهی آسایش رعایای خود [بود].» [5]
💠 آری؛ این برجستهترین تاریخنگاران جهان باستان، چه از موضع دوست و چه دشمن، نتوانسته اند در ارزیابی کلی از شاهنشاه کورش بزرگ، انسانیت و بزرگمنشی او در برابر مردمش را زیر پرسش ببرند. شگفت آنکه هر دو نیز همسو با یکدیگر، کورش را به چرایی مردمداری، مردمپروری و مردمدوستیاش به یک پدر همانندسازی کرده اند؛ پدری برای همهی مردمانِ زیرِ فرمانِ شاهنشاهیِ هخامنشی. آنگاه مشتی ایرانستیز، چگونه پس از 2500 سال گمان میکنند میتوانند خدشهای به سیمای تاریخی این سوشیانت وارد کنند؟!
🗯 پینوشتها:
(1) کورشنامه (کوروپدیا) _ نوشتهی گزنفون _ برگردان رضا مشایخی _ انتشارات علمی و فرهنگی تهران _ برگهی 3
(2) تاریخ هرودوت _ جلد اول _ برگردان مرتضی ثاقبفر _ انتشارات اساطیر، 1389 ه. خ. _ برگهی 145
(3) کورشنامه (کوروپدیا) _ همان _ برگهی 236
(4) همان _ برگهی 238
(5) تاریخ هرودوت _ همان _ برگهی 399
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
🔸 پرسش از هموندان گرامی: آیا نیاکان ما بیهوده چهار جشن دیگان را در گاهشماری خود جای دادند؟ اگر نه، بر پایهی جهانبینی کهن مُغان گرانمایه، چرا ما در گاهشمار اوستایی چهار جشن دیگان داریم؟ 🔥 @AshemVohu2581 🔥
🔸 هموندان گرامی، درود بر شما.
🔸 کمابیش یک سال پیش بود که پرسشی را پیرامون فلسفهی چهارگانگی جشنهای دیگان در پیام ریپلایشدهی بالا درانداختم.
🔸 اکنون، پس از گذر یک سال از آن هنگام، کار نگارش مقالهای کاملا مستند و دربرگیرندهی نکتههایی کلیدی و بسیار مهم دربارهی یزدانشناسی زرتشتی به پایان رسید که با انگیزهی پاسخ دادن به این پرسشِ بهظاهر ساده و کماهمیت اما در واقع ژرف و مهم، از سوی بنده به نگارش درآمده است.
🔸 این مقاله، به یاری یزدان، در شمارهی چهاردهم واجنامه منتشر خواهد شد.
🔸 گفتنیست فرایند دریافت مقاله برای انتشار در این شماره از مجلهی زرتشتی واجنامه همچنان ادامه دارد.
🔥 @AshemVohu2581 🔥
🔸 کمابیش یک سال پیش بود که پرسشی را پیرامون فلسفهی چهارگانگی جشنهای دیگان در پیام ریپلایشدهی بالا درانداختم.
🔸 اکنون، پس از گذر یک سال از آن هنگام، کار نگارش مقالهای کاملا مستند و دربرگیرندهی نکتههایی کلیدی و بسیار مهم دربارهی یزدانشناسی زرتشتی به پایان رسید که با انگیزهی پاسخ دادن به این پرسشِ بهظاهر ساده و کماهمیت اما در واقع ژرف و مهم، از سوی بنده به نگارش درآمده است.
🔸 این مقاله، به یاری یزدان، در شمارهی چهاردهم واجنامه منتشر خواهد شد.
🔸 گفتنیست فرایند دریافت مقاله برای انتشار در این شماره از مجلهی زرتشتی واجنامه همچنان ادامه دارد.
🔥 @AshemVohu2581 🔥
Forwarded from رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو» (تیرداد نیکاندیش)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
🔻 نکتههای نهفته در نگارهی ریپلایشده 1⃣ خاکستریرنگ بودن پسزمینه: نماد آمیختگی جهان به نیکی و بدی از نگاه دین زرتشتی 2⃣ سپیدرنگ بودن نام اهورامزدا: نماد سرچشمه داشتن همهی نیکیهای جهان از اهورامزدا 3⃣ سیاهرنگ بودن نام اهریمن: نماد سرچشمه داشتن همهی…
↩️ به فراخور #دیگان، جشنی به پاس #اهورامزدا، خداوند دانا: هفت نکتهی مهم یزدانشناختی در یک نگارهی نمادین
1⃣ تقارن نامهای اهورامزدا و اهریمن نسبت به یکدیگر: نماد وجود توامان این دو از ازل
2⃣ سپید بودن نام اهورامزدا: نماد همهآگاهی و سرچشمه داشتن همهی نیکیهای جهان از اهورامزدا
3⃣ سیاه بودن نام اهریمن: نماد نادانی و سرچشمه داشتن همهی پلیدیهای جهان از اهریمن
4⃣ خاکستری بودن پسزمینه: نماد آمیختگی گیتی به نیکی و بدی در زمانهی کنونی ما یعنی روزگار گمیختگی
5⃣ بالا نوشته شدن نام وارونهی اهریمن و پایین نوشته شدن نام درست اهورامزدا: نماد آنکه گرچه گاهی به نظر میآید قوای اهریمنی در زمانهی ما دست بالاتر را دارد، اما اهریمن در واقع هر لحظه در حال سقوط و نزدیک شدن به شکست پایانیست؛ در حالی که اهورامزدا مانند همیشه استوار است
6⃣ درست نوشته شدن نام اهورامزدا: نماد راست و درست بودن کردار نیک اهورامزدا و پیروزی و استواری جاودانهی او در فرشگرد
7⃣ وارونه نوشته شدن نام اهریمن: نماد ناراستی و نادرستی کردار پلید اهریمن و شکست و نگونساری پایانیاش در فرشگرد
✍ بهدین #تیرداد_نیکاندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
1⃣ تقارن نامهای اهورامزدا و اهریمن نسبت به یکدیگر: نماد وجود توامان این دو از ازل
2⃣ سپید بودن نام اهورامزدا: نماد همهآگاهی و سرچشمه داشتن همهی نیکیهای جهان از اهورامزدا
3⃣ سیاه بودن نام اهریمن: نماد نادانی و سرچشمه داشتن همهی پلیدیهای جهان از اهریمن
4⃣ خاکستری بودن پسزمینه: نماد آمیختگی گیتی به نیکی و بدی در زمانهی کنونی ما یعنی روزگار گمیختگی
5⃣ بالا نوشته شدن نام وارونهی اهریمن و پایین نوشته شدن نام درست اهورامزدا: نماد آنکه گرچه گاهی به نظر میآید قوای اهریمنی در زمانهی ما دست بالاتر را دارد، اما اهریمن در واقع هر لحظه در حال سقوط و نزدیک شدن به شکست پایانیست؛ در حالی که اهورامزدا مانند همیشه استوار است
6⃣ درست نوشته شدن نام اهورامزدا: نماد راست و درست بودن کردار نیک اهورامزدا و پیروزی و استواری جاودانهی او در فرشگرد
7⃣ وارونه نوشته شدن نام اهریمن: نماد ناراستی و نادرستی کردار پلید اهریمن و شکست و نگونساری پایانیاش در فرشگرد
✍ بهدین #تیرداد_نیکاندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
Forwarded from رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
📜 شاهنشاه کورش بزرگ:
«و اما تو، اى کمبوجیه، بدان که عصاى زرین، پادشاهی را نگاه نمیدارد، بلکه یاران صمیمى براى پادشاه بهترین و استوارترین تکیهگاه هستند. اما اين را بدان كه مردمان عموما وفادار و صمیمى نیستند، زیرا اگر صمیمیت و وفا ذاتى همهی مردمان بود، مانند دیگر ویژگیها طبیعتا مشهود بود؛ و حال آنكه هر فردى از افراد باید بکوشد تا یاران همسو و صمیمى و وفادار براى خویش فراهم سازد. اما یاران نیک با جور و ستم به دست نمیآیند، بلکه به یارى کردار نیک و رفتار پسندیده میتوان آنها را به دست آورد.»
📚 کورشنامهی گزنفون
🔥 @AshemVohu2581 🔥
«و اما تو، اى کمبوجیه، بدان که عصاى زرین، پادشاهی را نگاه نمیدارد، بلکه یاران صمیمى براى پادشاه بهترین و استوارترین تکیهگاه هستند. اما اين را بدان كه مردمان عموما وفادار و صمیمى نیستند، زیرا اگر صمیمیت و وفا ذاتى همهی مردمان بود، مانند دیگر ویژگیها طبیعتا مشهود بود؛ و حال آنكه هر فردى از افراد باید بکوشد تا یاران همسو و صمیمى و وفادار براى خویش فراهم سازد. اما یاران نیک با جور و ستم به دست نمیآیند، بلکه به یارى کردار نیک و رفتار پسندیده میتوان آنها را به دست آورد.»
📚 کورشنامهی گزنفون
🔥 @AshemVohu2581 🔥
Forwarded from رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
🔸 آیا کورشنامهی گزنفون، همان گونه که برخی ادعا میکنند، از روزن تاریخی بیاعتبار است؟
🔸 پاسخ این پرسش، در برگههای 40 تا 57 از کتاب "یونانیان و بربرها" (پوشینهی نخست)، نوشتهی جناب امیرمهدی بدیع، داده شده است. این کتاب را در زیر قرار میدهم.
🔸 بخوانیم و بیاندیشیم...👇
🔥 @AshemVohu2581 🔥
🔸 پاسخ این پرسش، در برگههای 40 تا 57 از کتاب "یونانیان و بربرها" (پوشینهی نخست)، نوشتهی جناب امیرمهدی بدیع، داده شده است. این کتاب را در زیر قرار میدهم.
🔸 بخوانیم و بیاندیشیم...👇
🔥 @AshemVohu2581 🔥
Forwarded from رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
یونانیان_و_بربرها_از_امیر_مهدی_بدیع_ترجمه_احمد_آرام_جلد_اول_و_دوم.pdf
5.3 MB
#Library@AshemVohu2581
📚 «یونانیان و بربرها (روی دیگر تاریخ)» | پوشینه (جلد) های یکم و دوم | نوشتهی امیرمهدی بدیع | برگردان احمد آرام
💠 کتابی ارزنده و مستند در پاسخ به یوناندوستانِ ایرانستیز
🔥 @AshemVohu2581 🔥
📚 «یونانیان و بربرها (روی دیگر تاریخ)» | پوشینه (جلد) های یکم و دوم | نوشتهی امیرمهدی بدیع | برگردان احمد آرام
💠 کتابی ارزنده و مستند در پاسخ به یوناندوستانِ ایرانستیز
🔥 @AshemVohu2581 🔥
Forwarded from کاوه ایرانفره (کـاوه ایــرانفـرّه)
چرا باید میهن خود را دوستبداریم؟
۱- زیرا ما «انسان» هستیم.
۲- انسان در زندگی درجستجوی رسیدنبه «خوشبختی» است؛ و این فلسفهٔ زندگیِ اوست.
۳- خوشبختی یعنی پاسخِ انسان به تمامی نیازهای روانی و فیزیکیاش.
۴- او سرزمینی را که در آنسرزمین به «خوشبختی» دستمییابد، «بهشت» مینامد و همواره درجستجوی رسیدنبه بهشت میگردد؛ حال برخیاز انسانها با با نگرش مذهبی (مرگ و رسیدنبه بهشت در آندنیا) و برخیدیگر از انسانها با نگرش دینی (ساختن بهشت در همیندنیا) بهشت را جستجو میکنند؛ که ایرانیانِ زرتشتی در دستهٔ دوم قرارمیگیرند.
۵- ازآنجاییکه انسان موجودی اجتماعی است؛ پس رسیدنش به خوشبختی و به بهشت، تنها ازطریق زندگی درکنار انسانهای دیگر، و بناکردنِ اینبهشت باکمکِ یکدیگر امکانپذیر میشود.
۶- پس انسانِ ایرانی (هوموساپینسِ آریایی) درکنار سایر انسانهای ایرانی «اَئیرینَمخَشْتَرَه» یا شهریاریِ ایران را بنا کردند تا در آن به فلسفهٔ زندگی خود دستیابند و آن را به بهشت تبدیلنمایند.
۷- و این اَئیرینَمخَشتره شد میراثِ هزارانسال کوشش و تلاش اجداد ما انسانهای ایرانی برای رسیدن به فلسفه و دلیلِ زندگیِ خود برروی زمین؛ همان بهشتی که همواره جستجویش میکرد.
۸- بنابراین؛ «ایرانشهر» فلسفهٔ زندگیِ ماست.
ایرانشهر فلسفهٔ زندگی ما، دلیلِ زندگیِ ما، بودنِ ما، هست و نیستِ ما و همهچیزِ ماست؛ هرچه داریم و هرچه نداریم از ایرانشهر است؛ ایرانشهر معنا و شرحِ «انسانبودن/ انسانیتِ» ماست؛ بدونِ ایرانشهر، ما انسان نیستیم که بخواهیم زندگی را برای خود معنا کنیم.
ایرانشهر معنا و ترجمهٔ وجودِ ماست.
#بهرام_ورجاوند (کاوه ایرانفرّه) #ایران #ایرانشهر #میهن #وطن
@kavehiranfarr
۱- زیرا ما «انسان» هستیم.
۲- انسان در زندگی درجستجوی رسیدنبه «خوشبختی» است؛ و این فلسفهٔ زندگیِ اوست.
۳- خوشبختی یعنی پاسخِ انسان به تمامی نیازهای روانی و فیزیکیاش.
۴- او سرزمینی را که در آنسرزمین به «خوشبختی» دستمییابد، «بهشت» مینامد و همواره درجستجوی رسیدنبه بهشت میگردد؛ حال برخیاز انسانها با با نگرش مذهبی (مرگ و رسیدنبه بهشت در آندنیا) و برخیدیگر از انسانها با نگرش دینی (ساختن بهشت در همیندنیا) بهشت را جستجو میکنند؛ که ایرانیانِ زرتشتی در دستهٔ دوم قرارمیگیرند.
۵- ازآنجاییکه انسان موجودی اجتماعی است؛ پس رسیدنش به خوشبختی و به بهشت، تنها ازطریق زندگی درکنار انسانهای دیگر، و بناکردنِ اینبهشت باکمکِ یکدیگر امکانپذیر میشود.
۶- پس انسانِ ایرانی (هوموساپینسِ آریایی) درکنار سایر انسانهای ایرانی «اَئیرینَمخَشْتَرَه» یا شهریاریِ ایران را بنا کردند تا در آن به فلسفهٔ زندگی خود دستیابند و آن را به بهشت تبدیلنمایند.
۷- و این اَئیرینَمخَشتره شد میراثِ هزارانسال کوشش و تلاش اجداد ما انسانهای ایرانی برای رسیدن به فلسفه و دلیلِ زندگیِ خود برروی زمین؛ همان بهشتی که همواره جستجویش میکرد.
۸- بنابراین؛ «ایرانشهر» فلسفهٔ زندگیِ ماست.
ایرانشهر فلسفهٔ زندگی ما، دلیلِ زندگیِ ما، بودنِ ما، هست و نیستِ ما و همهچیزِ ماست؛ هرچه داریم و هرچه نداریم از ایرانشهر است؛ ایرانشهر معنا و شرحِ «انسانبودن/ انسانیتِ» ماست؛ بدونِ ایرانشهر، ما انسان نیستیم که بخواهیم زندگی را برای خود معنا کنیم.
ایرانشهر معنا و ترجمهٔ وجودِ ماست.
#بهرام_ورجاوند (کاوه ایرانفرّه) #ایران #ایرانشهر #میهن #وطن
@kavehiranfarr
رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
چرا باید میهن خود را دوستبداریم؟ ۱- زیرا ما «انسان» هستیم. ۲- انسان در زندگی درجستجوی رسیدنبه «خوشبختی» است؛ و این فلسفهٔ زندگیِ اوست. ۳- خوشبختی یعنی پاسخِ انسان به تمامی نیازهای روانی و فیزیکیاش. ۴- او سرزمینی را که در آنسرزمین به «خوشبختی» دستمییابد،…
🔻 در همین راستا، بنگرید به:
🔸 دیدگاه دین زرتشتی دربارهی برپایی بهشت در گیتی
www.tgoop.com/AshemVohu2581/742
🔸 اهمیت دین در شکلگیری دولت-ملتها
www.tgoop.com/AshemVohu2581/2497
🔥 @AshemVohu2581 🔥
🔸 دیدگاه دین زرتشتی دربارهی برپایی بهشت در گیتی
www.tgoop.com/AshemVohu2581/742
🔸 اهمیت دین در شکلگیری دولت-ملتها
www.tgoop.com/AshemVohu2581/2497
🔥 @AshemVohu2581 🔥
Forwarded from رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
↩️ آرامگاه کورش بزرگ یا گور مادر سلیمان؟!
💠 یکی از مضحکترین دروغهایی که از سوی ایرانستیزان گفته شده است، آنست که ساختمان سنگی معروف در پاسارگاد، نه آرامگاه کورش، بلکه گور مادر سلیمان است! همهی استدلال آنها هم اینست که در برخی نوشتههای پس از اسلام، این ساختمان گور مادر سلیمان خوانده شده است!
💠 حال آنکه همین امروز از آتشکدهی آذرگشسپ با نام "تخت سلیمان" یاد میشود! اما آیا این بدین معناست که این مکان در گذشته، محل حکومت سلیمان بوده است؟! اصلا برای این ساختمان که دستکم هزار سال پیش از اسلام ساخته شده است، چه اندازه خردمندانه است که به نوشتههای پس از اسلام استناد شود؟
💠 گذشته از اینها، چنان که در سند بالا میبینید، در کتاب "جغرافیای استرابو" که تنها حدود 500 سال پس از کورش نوشته شده است، بهروشنی از ویژگیهای آرامگاه او در پاسارگاد یاد شده است و حتی به سنگنبشتهای از او در آنجا اشاره شده است. گرچه اکنون این سنگنبشته در دست نیست، اما با نگرش به اشارهی درستی که در ادامه به درونمایهی سنگنبشتهی داریوش بزرگ شده است، میتوان به درستیِ این گواهِ تاریخی پی برد.
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
💠 یکی از مضحکترین دروغهایی که از سوی ایرانستیزان گفته شده است، آنست که ساختمان سنگی معروف در پاسارگاد، نه آرامگاه کورش، بلکه گور مادر سلیمان است! همهی استدلال آنها هم اینست که در برخی نوشتههای پس از اسلام، این ساختمان گور مادر سلیمان خوانده شده است!
💠 حال آنکه همین امروز از آتشکدهی آذرگشسپ با نام "تخت سلیمان" یاد میشود! اما آیا این بدین معناست که این مکان در گذشته، محل حکومت سلیمان بوده است؟! اصلا برای این ساختمان که دستکم هزار سال پیش از اسلام ساخته شده است، چه اندازه خردمندانه است که به نوشتههای پس از اسلام استناد شود؟
💠 گذشته از اینها، چنان که در سند بالا میبینید، در کتاب "جغرافیای استرابو" که تنها حدود 500 سال پس از کورش نوشته شده است، بهروشنی از ویژگیهای آرامگاه او در پاسارگاد یاد شده است و حتی به سنگنبشتهای از او در آنجا اشاره شده است. گرچه اکنون این سنگنبشته در دست نیست، اما با نگرش به اشارهی درستی که در ادامه به درونمایهی سنگنبشتهی داریوش بزرگ شده است، میتوان به درستیِ این گواهِ تاریخی پی برد.
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
↩️ نقد ریچارد داوکینز، اندیشمند شناختهشدهی خداناباور (آتئیست)، بر اخلاقیات ابراهیمی
💠 آیا این نقد بر اخلاقیات زرتشتی نیز وارد است؟ پاسخ در پیام زیر:
www.tgoop.com/AshemVohu2581/2517
#ریچارد_داوکینز #اخلاق #آتئیسم
🔥 @AshemVohu2581 🔥
💠 آیا این نقد بر اخلاقیات زرتشتی نیز وارد است؟ پاسخ در پیام زیر:
www.tgoop.com/AshemVohu2581/2517
#ریچارد_داوکینز #اخلاق #آتئیسم
🔥 @AshemVohu2581 🔥
رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
↩️ نقد ریچارد داوکینز، اندیشمند شناختهشدهی خداناباور (آتئیست)، بر اخلاقیات ابراهیمی 💠 آیا این نقد بر اخلاقیات زرتشتی نیز وارد است؟ پاسخ در پیام زیر: www.tgoop.com/AshemVohu2581/2517 #ریچارد_داوکینز #اخلاق #آتئیسم 🔥 @AshemVohu2581 🔥
#Question@AshemVohu2581
🔹 پرسش:
درود
آیا مشابه به کلیپ بالا بخشی از اخلاقیات مزدیسنا وجود داره که ما اونرو کنار گذاشته باشیم؟
🔹 پاسخ:
🔸 درود بر شما.
🔸 آقای داوکینز احتمالا از آنجایی که آگاهیاش از امر دین، بیشتر به کیشهای ابراهیمی بازمیگردد، این سخنان را بر زبان آورده اند. وگرنه، عمدهی سخنان ایشان دربارهی اخلاقیات، از قضا، همان چیزیست که دین زرتشتی، هزاران سال پیش از این اندیشمند سرشناس خداناباور (آتئیست)، آموزش داده است و ایشان (منظور: خداناباورانی که در دورهی معاصر از کیشهای ابراهیمی بریده اند) به چرایی ناآگاهی خود از این امر، به اختراع چرخ از نو پرداخته اند!
🔸 به هر روی، در خصوص دین زرتشتی، به وارون آنچه او گفته است، چنین نیست که ما تنها به گونهی گزینشی با متون برخورد نماییم و سپس بخشهای نادرست آن متون را نادیده گرفته و تنها بخشهای مثبتش را ببینیم تا آن را بهزور با جهان امروز سازگار نماییم.
🔸 چرا؟ زیرا آن متون برای ما روششناسی اخلاقی تعیین کرده اند. آن متون، ضمن تعریف مفاهیم نیکی و بدی، ابزار تشخیص نیکی از بدی را خرد دانسته اند. سپس، به تشریح چیستی خرد و روش درست بهرهگیری از آن اشاره کرده اند. همچنین، ضمن تاکید بر مطلق بودن ارزشهای اخلاقی، نسبی بودن گزینشهای اخلاقی انسانها در زمانهی گمیختگی را هم پذیرفته اند. افزون بر این، خرد را نه فقط امری ذاتی، بلکه دارای دو گونهی ذاتی و اکتسابی/آموختنی دانسته اند؛ که این دومین نوع دقیقا لزوم اندیشهورزی و استدلال کردن بر پایهی دانش و بینش بشری در هر زمانه را برای پاسخگویی به پرسشهای اخلاقی نشان میدهد.
🔸 بر این پایه، اخلاق زرتشتی یک چهارچوب بنیادین دارد که مبانیاش همین مواردیست که بنده اکنون چکیدهوار عرض کردم. حال، در درازای تاریخ، فرزانگان مینشستند و در این چهارچوب میاندیشیدند و راهکارهای خود برای مسائل اخلاقی را ارائه میدادند که بسیاری از آنها را شما درون متون کهن زرتشتی میتوانید ببینید.
🔸 اکنون، باید تفکیک قائل شد میان آن روششناسی یا چهارچوب اخلاقی کلی با راهکارها و دیدگاههای جزئی که در آن زمان مطرح شده اند؛ بدین معنا که اگر امروز در آن چهارچوب بیاندیشیم، الزاما به نتیجهای دقیقا مشابه نتیجهی گذشتگان نخواهیم رسید.
🔸 بر همین پایه، یعنی به دلیل وجود چنان روششناسی اخلاقی، نقد داوکینز بر مسیحیت و اسلام، بر دین زرتشتی وارد نیست. چه، نکاتی که بنده اکنون دربارهی مبانی اخلاق زرتشتی عرض کردم، دقیقا شالودههای اصلی سخن آقای داوکینز در این کلیپ اند که به وارون ادعای ایشان، همهی اینها دقیقا از یک دین، آن هم یکی از کهنترین کیشهای تاریخ بشر، یعنی دین زرتشتی سرچشمه دارند.
🔸 از این رو، اینکه فرضا زرتشتیان امروزی، دیگر به فلان راهکار بهداشتی در فلان متن کهن زرتشتی پایبند نباشند، به معنای کنار گذاشتن بخشی از اخلاقیات زرتشتی نیست؛ بلکه اتفاقا به معنای پایبندی حقیقی به اخلاقیات زرتشتیست. وارونهی این؛ درست عدم درک این نکته و پیروی کورکورانه از تکتک جزئیات متون کهن بدون توجه به مقتضیات زمانه است که پایمالی اخلاق زرتشتی به شمار میرود.
🔸 روی هم رفته، اینکه نقد داوکینز بر کیشهای ابراهیمی وارد است، بدین چراییست که ما در آن کیشها اساسا با پیروی کورکورانه روبهرو ایم و هرگز آموزهی خردگرایی را درون جهانبینی آنها نمیبینیم؛ این همه در حالیست که ما در الفبای جهانبینی زرتشتی با مفاهیم بنیادینی چون «روزگار گمیختگی» و «خردگرایی» روبهرو ایم که سبب میشوند بسیاری مسائل بغرنج و غیر قابل حل در کیشهای ابراهیمی، در بستر اخلاق زرتشتی به مسائلی پیشپاافتاده و حلشده تبدیل شوند.
🔸 هم از این روست که پیشتر نیز بارها گفته ام که یگانه راه بقاء خداباوری در جهان امروز و جلوگیری از بلعیده شدن آن به دست دیو آتئیسم، شناخت دقیق و عمیق یزدانشناسی زرتشتیست.
✍ بهدین #تیرداد_نیکاندیش
⁉️ #پرسش_و_پاسخ
🔥 @AshemVohu2581 🔥
🔹 پرسش:
درود
آیا مشابه به کلیپ بالا بخشی از اخلاقیات مزدیسنا وجود داره که ما اونرو کنار گذاشته باشیم؟
🔹 پاسخ:
🔸 درود بر شما.
🔸 آقای داوکینز احتمالا از آنجایی که آگاهیاش از امر دین، بیشتر به کیشهای ابراهیمی بازمیگردد، این سخنان را بر زبان آورده اند. وگرنه، عمدهی سخنان ایشان دربارهی اخلاقیات، از قضا، همان چیزیست که دین زرتشتی، هزاران سال پیش از این اندیشمند سرشناس خداناباور (آتئیست)، آموزش داده است و ایشان (منظور: خداناباورانی که در دورهی معاصر از کیشهای ابراهیمی بریده اند) به چرایی ناآگاهی خود از این امر، به اختراع چرخ از نو پرداخته اند!
🔸 به هر روی، در خصوص دین زرتشتی، به وارون آنچه او گفته است، چنین نیست که ما تنها به گونهی گزینشی با متون برخورد نماییم و سپس بخشهای نادرست آن متون را نادیده گرفته و تنها بخشهای مثبتش را ببینیم تا آن را بهزور با جهان امروز سازگار نماییم.
🔸 چرا؟ زیرا آن متون برای ما روششناسی اخلاقی تعیین کرده اند. آن متون، ضمن تعریف مفاهیم نیکی و بدی، ابزار تشخیص نیکی از بدی را خرد دانسته اند. سپس، به تشریح چیستی خرد و روش درست بهرهگیری از آن اشاره کرده اند. همچنین، ضمن تاکید بر مطلق بودن ارزشهای اخلاقی، نسبی بودن گزینشهای اخلاقی انسانها در زمانهی گمیختگی را هم پذیرفته اند. افزون بر این، خرد را نه فقط امری ذاتی، بلکه دارای دو گونهی ذاتی و اکتسابی/آموختنی دانسته اند؛ که این دومین نوع دقیقا لزوم اندیشهورزی و استدلال کردن بر پایهی دانش و بینش بشری در هر زمانه را برای پاسخگویی به پرسشهای اخلاقی نشان میدهد.
🔸 بر این پایه، اخلاق زرتشتی یک چهارچوب بنیادین دارد که مبانیاش همین مواردیست که بنده اکنون چکیدهوار عرض کردم. حال، در درازای تاریخ، فرزانگان مینشستند و در این چهارچوب میاندیشیدند و راهکارهای خود برای مسائل اخلاقی را ارائه میدادند که بسیاری از آنها را شما درون متون کهن زرتشتی میتوانید ببینید.
🔸 اکنون، باید تفکیک قائل شد میان آن روششناسی یا چهارچوب اخلاقی کلی با راهکارها و دیدگاههای جزئی که در آن زمان مطرح شده اند؛ بدین معنا که اگر امروز در آن چهارچوب بیاندیشیم، الزاما به نتیجهای دقیقا مشابه نتیجهی گذشتگان نخواهیم رسید.
🔸 بر همین پایه، یعنی به دلیل وجود چنان روششناسی اخلاقی، نقد داوکینز بر مسیحیت و اسلام، بر دین زرتشتی وارد نیست. چه، نکاتی که بنده اکنون دربارهی مبانی اخلاق زرتشتی عرض کردم، دقیقا شالودههای اصلی سخن آقای داوکینز در این کلیپ اند که به وارون ادعای ایشان، همهی اینها دقیقا از یک دین، آن هم یکی از کهنترین کیشهای تاریخ بشر، یعنی دین زرتشتی سرچشمه دارند.
🔸 از این رو، اینکه فرضا زرتشتیان امروزی، دیگر به فلان راهکار بهداشتی در فلان متن کهن زرتشتی پایبند نباشند، به معنای کنار گذاشتن بخشی از اخلاقیات زرتشتی نیست؛ بلکه اتفاقا به معنای پایبندی حقیقی به اخلاقیات زرتشتیست. وارونهی این؛ درست عدم درک این نکته و پیروی کورکورانه از تکتک جزئیات متون کهن بدون توجه به مقتضیات زمانه است که پایمالی اخلاق زرتشتی به شمار میرود.
🔸 روی هم رفته، اینکه نقد داوکینز بر کیشهای ابراهیمی وارد است، بدین چراییست که ما در آن کیشها اساسا با پیروی کورکورانه روبهرو ایم و هرگز آموزهی خردگرایی را درون جهانبینی آنها نمیبینیم؛ این همه در حالیست که ما در الفبای جهانبینی زرتشتی با مفاهیم بنیادینی چون «روزگار گمیختگی» و «خردگرایی» روبهرو ایم که سبب میشوند بسیاری مسائل بغرنج و غیر قابل حل در کیشهای ابراهیمی، در بستر اخلاق زرتشتی به مسائلی پیشپاافتاده و حلشده تبدیل شوند.
🔸 هم از این روست که پیشتر نیز بارها گفته ام که یگانه راه بقاء خداباوری در جهان امروز و جلوگیری از بلعیده شدن آن به دست دیو آتئیسم، شناخت دقیق و عمیق یزدانشناسی زرتشتیست.
✍ بهدین #تیرداد_نیکاندیش
⁉️ #پرسش_و_پاسخ
🔥 @AshemVohu2581 🔥
Forwarded from رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
↩️ آیا آرامگاههای شاهنشاهان هخامنشی، نشانهی زرتشتی نبودن آنها اند؟
💠 با نگاهی به گزارش حمزهی اصفهانی در کتاب "تاریخ پیامبران و شاهان" میتوان بهروشنی به دروغ بودن یکی دیگر از ادعاهای ایرانستیزان مبنی بر زرتشتی نبودن هخامنشیان پی برد.
💠 چنان که از این گواه تاریخی برمیآید، در روزگار ساسانیان -که کسی در زرتشتی بودنشان شک ندارد- ایرانیان مردگان خود را افزون بر دخمهها، در سنگهای کندهکاریشده نیز جای میدادند (که بهکلی با قبور مسلمانان متفاوت است، بلکه با دخمه همانند است زیرا آن هم از تماس مرده با زمین و آلودهسازی آن جلوگیری میکند). این گواه تاریخی بهخوبی یادآور آرامگاههای هخامنشیان و بهویژه کورش بزرگ است.
💠 گرچه برای زرتشتی بودن هخامنشیان، گواههای تاریخی بس استواری وجود دارد که پیشتر به چندی اشاره کرده ایم، اما اگر ما نیز بخواهیم به سان ایرانستیزان نادان، ملاک زرتشتی بودن یا نبودن هخامنشیان را روش برخورد آنها با پیکر مردگان بدانیم، گواه تاریخی بالا بهروشنی نشانگر زرتشتی بودن آنها خواهد بود. آری؛ بهراستی که اهریمن نادان است!
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
💠 با نگاهی به گزارش حمزهی اصفهانی در کتاب "تاریخ پیامبران و شاهان" میتوان بهروشنی به دروغ بودن یکی دیگر از ادعاهای ایرانستیزان مبنی بر زرتشتی نبودن هخامنشیان پی برد.
💠 چنان که از این گواه تاریخی برمیآید، در روزگار ساسانیان -که کسی در زرتشتی بودنشان شک ندارد- ایرانیان مردگان خود را افزون بر دخمهها، در سنگهای کندهکاریشده نیز جای میدادند (که بهکلی با قبور مسلمانان متفاوت است، بلکه با دخمه همانند است زیرا آن هم از تماس مرده با زمین و آلودهسازی آن جلوگیری میکند). این گواه تاریخی بهخوبی یادآور آرامگاههای هخامنشیان و بهویژه کورش بزرگ است.
💠 گرچه برای زرتشتی بودن هخامنشیان، گواههای تاریخی بس استواری وجود دارد که پیشتر به چندی اشاره کرده ایم، اما اگر ما نیز بخواهیم به سان ایرانستیزان نادان، ملاک زرتشتی بودن یا نبودن هخامنشیان را روش برخورد آنها با پیکر مردگان بدانیم، گواه تاریخی بالا بهروشنی نشانگر زرتشتی بودن آنها خواهد بود. آری؛ بهراستی که اهریمن نادان است!
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
#Question@AshemVohu2581 🔹 پرسش: درود آیا مشابه به کلیپ بالا بخشی از اخلاقیات مزدیسنا وجود داره که ما اونرو کنار گذاشته باشیم؟ 🔹 پاسخ: 🔸 درود بر شما. 🔸 آقای داوکینز احتمالا از آنجایی که آگاهیاش از امر دین، بیشتر به کیشهای ابراهیمی بازمیگردد، این سخنان…
🔸 دوستان گرامی، درود بر شما.
🔸 نوشتار ریپلایشدهی بالا عمدتا بر پایهی دو مفهوم کلیدی («روزگار گمیختگی» و «خردگرایی») از مجموعه مفاهیمیست که این تن همواره از آنها با عنوان «الفبای جهانبینی زرتشتی» یاد کرده ام.
🔸 با نگرش به درخواست سند یکی از هموندان گرامی، برای آگاهی بیشتر دربارهی آن دو مفهوم، خوانش دو نوشتار مستند زیر بر پایهی بنمایههای کهن زرتشتی را پیشنهاد میکنم.
1⃣ اندر چیستی «روزگار گُمیختِگی»: دین مَزدَیَسنا جهان را سیاه و سپید میبیند یا خاکستری؟
www.tgoop.com/AshemVohu2581/333
2⃣ همگوهری دین با دانش و خرد
www.tgoop.com/AshemVohu2581/152
🔸 گفتنیست که به یاری یزدان، نوشتارهای مستند و مستدل بیشتری برای روشنگری پیرامون مبانی اخلاق زرتشتی، بر پایهی روششناسی راستکیشانه-خردگرایانه، در دست نگارش اند که بهزودی با شما در میان خواهم گذاشت.
🔸 پس، با «اَشِمْ وُهو»، پژوهشگاه و آموزشگاه دین زرتشتی در تلگرام، همراه باشید...
🔥 @AshemVohu2581 🔥
🔸 نوشتار ریپلایشدهی بالا عمدتا بر پایهی دو مفهوم کلیدی («روزگار گمیختگی» و «خردگرایی») از مجموعه مفاهیمیست که این تن همواره از آنها با عنوان «الفبای جهانبینی زرتشتی» یاد کرده ام.
🔸 با نگرش به درخواست سند یکی از هموندان گرامی، برای آگاهی بیشتر دربارهی آن دو مفهوم، خوانش دو نوشتار مستند زیر بر پایهی بنمایههای کهن زرتشتی را پیشنهاد میکنم.
1⃣ اندر چیستی «روزگار گُمیختِگی»: دین مَزدَیَسنا جهان را سیاه و سپید میبیند یا خاکستری؟
www.tgoop.com/AshemVohu2581/333
2⃣ همگوهری دین با دانش و خرد
www.tgoop.com/AshemVohu2581/152
🔸 گفتنیست که به یاری یزدان، نوشتارهای مستند و مستدل بیشتری برای روشنگری پیرامون مبانی اخلاق زرتشتی، بر پایهی روششناسی راستکیشانه-خردگرایانه، در دست نگارش اند که بهزودی با شما در میان خواهم گذاشت.
🔸 پس، با «اَشِمْ وُهو»، پژوهشگاه و آموزشگاه دین زرتشتی در تلگرام، همراه باشید...
🔥 @AshemVohu2581 🔥
Forwarded from رسانهی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
☕️ #بریدهی_کتاب 📖🔎
#Study@AshemVohu2581
↩️ چه چیزی استوانهی کورش بزرگ را از دیگر استوانهها و سنگنبشتهها متمایز میسازد؟
💠 «متاسفانه در دوران معاصر پیام استوانه کورش گاه مورد تحریف نیز قرار گرفته است و برخی درصدد کمرنگ کردن شخصیت کورش و دستاوردهایش برآمده اند. ترجمه ها و تفسیرهای نادرست از نوشته های باستانی سبب برداشتهای نادرست میگردند. برخورد با نوشتهها و زبانهای باستانی یک کار بسیار تخصصی است و عدم آشنایی کافی با خطوط و کتیبهها و همچنین منابع و روش تحقیق، به نتیجهگیریهایی نادرست و گمراه کننده منجر میشود که به هیچ عنوان جنبه علمی ندارند. بنابراین، جای شگفتی نیست که تا کنون ترجمهها و تفسیرهای نادرستی از استوانه کورش ارائه گردیده است. متاسفانه در دوران معاصر، آن طور که باید و شاید، به اهمیت استوانه کورش و پیام آن پرداخته نشده است.
💠 گرچه منابع گوناگون رفتار خوب کورش با مردم و پرهیز او از خشونت را تایید میکنند اما در چند دهه اخیر برخی از پژوهشگران نیز علاقه چندانی به اهمیت متن استوانه کورش نشان نداده اند و آن را نوشتهای تبلیغاتی همانند نوشتههای دیگر شاهان بابلی پیش از کورش به شمار آورده اند. با اینکه متن استوانه نشاندهنده ادامه سنت نوشتاری بابلی است اما هم پیام استوانه با محتوای کتیبههای دیگر به کلی متفاوت است و هم تاریخ کورش را شخصیتی متفاوت با فرمانروایان دیگر به یاد میآورد. این استوانه به عنوان یک بیانیه، نشاندهنده احترام یک فرمانروای در اوج قدرت نسبت به مردم، بهویژه مردمان دیگری است که با او هموطن، همدین و همزبان نیستند اما با فرهنگ، زبان و دین آنان با احترام برخورد میشود. در کنار این موارد، غرور یک ملت شکستخورده نیز حفظ شده است. نادیده گرفتن کورش و دستاوردهای او و نقشی که در تاریخ داشته، نادیده گرفتن بخشی مهم از تاریخ بشر است که هیچ کمکی به شناخت انسان از دستاوردهای فرهنگی و تاریخی خود نمیکند و باعث تشویق احترام به حقوق انسانی نمیشود. حال آنکه در زمان معاصر از هر الگویی باید برای بهبود شرایط جهانی سود برد و بشر محکوم به استفاده از نکات مثبت تاریخ در مسیر خود به سوی آینده است. بنابراین، باید از آنچه در این استوانه نوشته شده به عنوان نمونهای مثبت استفاده شود تا صلح، مدارا و رفتار انسانی با مردمان بدون توجه به ملیت آنان تشویق گردد.
💠 تا کنون آثار بسیاری از جهان باستان به دست ما رسیده اند و هر کدام داستانی برای بازگو کردن دارند اما تنها چند اثر از قدرت و اهمیت استوانه کورش بزرگ در جهان برخوردار هستند.»
📚 استوانهی کورش بزرگ
✍ شاهرخ رزمجو
🔥 @AshemVohu2581 🔥
#Study@AshemVohu2581
↩️ چه چیزی استوانهی کورش بزرگ را از دیگر استوانهها و سنگنبشتهها متمایز میسازد؟
💠 «متاسفانه در دوران معاصر پیام استوانه کورش گاه مورد تحریف نیز قرار گرفته است و برخی درصدد کمرنگ کردن شخصیت کورش و دستاوردهایش برآمده اند. ترجمه ها و تفسیرهای نادرست از نوشته های باستانی سبب برداشتهای نادرست میگردند. برخورد با نوشتهها و زبانهای باستانی یک کار بسیار تخصصی است و عدم آشنایی کافی با خطوط و کتیبهها و همچنین منابع و روش تحقیق، به نتیجهگیریهایی نادرست و گمراه کننده منجر میشود که به هیچ عنوان جنبه علمی ندارند. بنابراین، جای شگفتی نیست که تا کنون ترجمهها و تفسیرهای نادرستی از استوانه کورش ارائه گردیده است. متاسفانه در دوران معاصر، آن طور که باید و شاید، به اهمیت استوانه کورش و پیام آن پرداخته نشده است.
💠 گرچه منابع گوناگون رفتار خوب کورش با مردم و پرهیز او از خشونت را تایید میکنند اما در چند دهه اخیر برخی از پژوهشگران نیز علاقه چندانی به اهمیت متن استوانه کورش نشان نداده اند و آن را نوشتهای تبلیغاتی همانند نوشتههای دیگر شاهان بابلی پیش از کورش به شمار آورده اند. با اینکه متن استوانه نشاندهنده ادامه سنت نوشتاری بابلی است اما هم پیام استوانه با محتوای کتیبههای دیگر به کلی متفاوت است و هم تاریخ کورش را شخصیتی متفاوت با فرمانروایان دیگر به یاد میآورد. این استوانه به عنوان یک بیانیه، نشاندهنده احترام یک فرمانروای در اوج قدرت نسبت به مردم، بهویژه مردمان دیگری است که با او هموطن، همدین و همزبان نیستند اما با فرهنگ، زبان و دین آنان با احترام برخورد میشود. در کنار این موارد، غرور یک ملت شکستخورده نیز حفظ شده است. نادیده گرفتن کورش و دستاوردهای او و نقشی که در تاریخ داشته، نادیده گرفتن بخشی مهم از تاریخ بشر است که هیچ کمکی به شناخت انسان از دستاوردهای فرهنگی و تاریخی خود نمیکند و باعث تشویق احترام به حقوق انسانی نمیشود. حال آنکه در زمان معاصر از هر الگویی باید برای بهبود شرایط جهانی سود برد و بشر محکوم به استفاده از نکات مثبت تاریخ در مسیر خود به سوی آینده است. بنابراین، باید از آنچه در این استوانه نوشته شده به عنوان نمونهای مثبت استفاده شود تا صلح، مدارا و رفتار انسانی با مردمان بدون توجه به ملیت آنان تشویق گردد.
💠 تا کنون آثار بسیاری از جهان باستان به دست ما رسیده اند و هر کدام داستانی برای بازگو کردن دارند اما تنها چند اثر از قدرت و اهمیت استوانه کورش بزرگ در جهان برخوردار هستند.»
📚 استوانهی کورش بزرگ
✍ شاهرخ رزمجو
🔥 @AshemVohu2581 🔥