زندگی و بس
برخی از فعالان حوزه کودکی در خلوت خویش کار میکنند. جدای از دیگران برای مخاطبانی محدود، سعی میکنند بر محیط کوچک اطرافشان اثر بگذارند. آنها مانند جویبارهایی تکافتادهاند که کارهایشان از خلاقیت و انگیزهی شخصی سرچشمه میگیرد. اما در این میان هستند کسانی که پیوندها را مییابند. آنها افراد را بر سر ارزشهای مشترک گرد هم میآورند و جویبارها را به یکدیگر پیوند میدهند تا آنجا که رودی عظیم بر بستر جامعه جریان یابد و گروه بسیاری را سیراب کند.
ناصر یوسفی نویسنده و فعال شناختهشدهی حوزهی کودکی از جمله افرادی است که در دوران فعالیت خود با نهادسازی، اشخاص و مجموعههای بسیاری را در سراسر ایران به سوی هدفی مشترک هدایت کرده است و شبکهی وسیعی از دوستداران کودک را در سراسر کشور به هم متصل کرده. اما او برای ایجاد این پیوند بهترین هدف را برگزید: ترویج ارزشهای زندگی در میان کودکان.
معروف است که هرچیزی عنصر متضادش را درون خود پرورش میدهد. چنانکه شب، آبستن روز است و روز نیز در مسیر شب. شاید به دلیل همین حقیقت باشد که از دل دوران جنگ، انسانهایی برمیخیزند که زندگی را دوست دارند و مرگ را دشمن. ناصر یوسفی عضوی از نسلی بود که در ایرانِ دههی شصت پرورش پیدا کرد و در حال تحمل سختترین رنجها، در دل شور زندگی را میپرورید. ایشان در زمانی نوشتن برای کودکان را آغاز کرد که سلیقهی مردم در پی داستانهایی پر هیجان و آشوبزده بود؛ اما او تصمیم گرفت در کیهان بچهها داستانهایی با رنگ و بویی دیگر بنویسد. داستانهای او حدیث زندگی را زمزمه میکردند و به کودکان دلگرمی آن را میدادند که زیر پوستهی پرهیاهوی جهان و در رگهایش رودی از مهربانی و انسانیت جریان دارد که شیرهی زندگی را به همهی انسانها میرساند.
آقای یوسفی در سال 1370 کار بزرگ خود را با بنانهادن مؤسسهی پژوهشی کودکان دنیا آغاز کرد. مؤسسهای که بنا بود به سرعت به مرجعی تاثیرگذار میان بسیاری از فعالان حوزهی آموزش کودکی تبدیل شود. مؤسسه با شعار «هفت سالگی دیر است»، توجه بسیاری از مربیان و مهدهای کودک را به مسئلهی برنامهریزی آموزشی برای خردسالان جلب کرد. این تأکید بر شروع آموزش در سنین پایینتر حاصل تجربهاندوزیهای یوسفی در آغاز جوانی است؛ یعنی دورانی که او در شورای کتاب کودک حضور داشت و ذهن جویایش را در خاک حاصلخیز آنجا و با نگرش استادانی همچون توران میرهادی، پرورش میداد. او از تجارب این نسل آموخت که بزرگترین دشمن زندگی انسانی، نهادینه شدن حس رقابتطلبی در کودکان جامعه است. این نگاه مشوق این بودکه در دانشگاه رشتهی روانشناسی را برگزیند و به صورت مشخص بر مسئلهی کودکی و آموزش کودکان متمرکز شود. او برخلاف بسیاری از دانشگاهیان، پژوهشهای نظری خود را درمؤسسه پژوهشی کودکان دنیا به کاربست تا بتواند به نگاهی کاربردی و البته نو در حوزهی تعلیم و تربیت کودکان دست یابد. ایشان با فعالیتهای خود در مؤسسه نشان دادندکه برای پرورش انسانها هیچ الگوی کلیای وجود ندارد و در امر آموزش نیاز است که به تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و اقلیمی توجه شود. این نگاه انسانگرایانه به همراه تأکید بر ارزشهایی که ریشهای مشترک در همهی سنتهای دینی و اخلاقی بزرگ و کهن بشری دارند، موجب محبوبیت ایدهها و برنامههای کاربردی مؤسسه نزد خانوادهها، مربیان و مجموعههای آموزشی شده و در سه دههی اخیر آنان را با ریسمانی نامرئی به یکدیگر پیوند داده است.
ایشان علاوه بر مدیریت مؤسسهی پژوهشی کودکان دنیا، با نگارش داستانهایی همچون «طعم سیب زرد»، «محلهی شکر خانم»، و «باز هم سفر» کوشیده است ارزشهای انسانگرایانه را رواج دهد. فعالیتهای ایشان باعث شده است که علاوه بر تحسین در عرصهی داخلی، سازمانهای بینالمللی نیز او را نامزد جوایزی همچون Yidan کنند و سازمانهای چون یونیسف و یونسکو از مشاورههای او بهره بگیرند. علاوه بر این مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا به جایزهی آسترید لیندگرن معرفی و نامزد دریافت جایزهی فرهنگ صلح یونسکو نیز شد.
ناصر یوسفی نماد انسانهایی است که سخت میکوشند از اندوختههای ارزشمند نسل گذشته خانهای بسازند برای نسل آینده. خانهای گرم و روشن که کودکان این سرزمین بتوانند آزادانه در آن تخیل کنند و به کشف دنیا برآیند.
*پینوشت: عنوان این متن برگرفته از کتابی به همین نام، از کریم فیضی است.
https://www.instagram.com/tv/CafP6WUIyRF/?utm_source=ig_web_copy_link
برخی از فعالان حوزه کودکی در خلوت خویش کار میکنند. جدای از دیگران برای مخاطبانی محدود، سعی میکنند بر محیط کوچک اطرافشان اثر بگذارند. آنها مانند جویبارهایی تکافتادهاند که کارهایشان از خلاقیت و انگیزهی شخصی سرچشمه میگیرد. اما در این میان هستند کسانی که پیوندها را مییابند. آنها افراد را بر سر ارزشهای مشترک گرد هم میآورند و جویبارها را به یکدیگر پیوند میدهند تا آنجا که رودی عظیم بر بستر جامعه جریان یابد و گروه بسیاری را سیراب کند.
ناصر یوسفی نویسنده و فعال شناختهشدهی حوزهی کودکی از جمله افرادی است که در دوران فعالیت خود با نهادسازی، اشخاص و مجموعههای بسیاری را در سراسر ایران به سوی هدفی مشترک هدایت کرده است و شبکهی وسیعی از دوستداران کودک را در سراسر کشور به هم متصل کرده. اما او برای ایجاد این پیوند بهترین هدف را برگزید: ترویج ارزشهای زندگی در میان کودکان.
معروف است که هرچیزی عنصر متضادش را درون خود پرورش میدهد. چنانکه شب، آبستن روز است و روز نیز در مسیر شب. شاید به دلیل همین حقیقت باشد که از دل دوران جنگ، انسانهایی برمیخیزند که زندگی را دوست دارند و مرگ را دشمن. ناصر یوسفی عضوی از نسلی بود که در ایرانِ دههی شصت پرورش پیدا کرد و در حال تحمل سختترین رنجها، در دل شور زندگی را میپرورید. ایشان در زمانی نوشتن برای کودکان را آغاز کرد که سلیقهی مردم در پی داستانهایی پر هیجان و آشوبزده بود؛ اما او تصمیم گرفت در کیهان بچهها داستانهایی با رنگ و بویی دیگر بنویسد. داستانهای او حدیث زندگی را زمزمه میکردند و به کودکان دلگرمی آن را میدادند که زیر پوستهی پرهیاهوی جهان و در رگهایش رودی از مهربانی و انسانیت جریان دارد که شیرهی زندگی را به همهی انسانها میرساند.
آقای یوسفی در سال 1370 کار بزرگ خود را با بنانهادن مؤسسهی پژوهشی کودکان دنیا آغاز کرد. مؤسسهای که بنا بود به سرعت به مرجعی تاثیرگذار میان بسیاری از فعالان حوزهی آموزش کودکی تبدیل شود. مؤسسه با شعار «هفت سالگی دیر است»، توجه بسیاری از مربیان و مهدهای کودک را به مسئلهی برنامهریزی آموزشی برای خردسالان جلب کرد. این تأکید بر شروع آموزش در سنین پایینتر حاصل تجربهاندوزیهای یوسفی در آغاز جوانی است؛ یعنی دورانی که او در شورای کتاب کودک حضور داشت و ذهن جویایش را در خاک حاصلخیز آنجا و با نگرش استادانی همچون توران میرهادی، پرورش میداد. او از تجارب این نسل آموخت که بزرگترین دشمن زندگی انسانی، نهادینه شدن حس رقابتطلبی در کودکان جامعه است. این نگاه مشوق این بودکه در دانشگاه رشتهی روانشناسی را برگزیند و به صورت مشخص بر مسئلهی کودکی و آموزش کودکان متمرکز شود. او برخلاف بسیاری از دانشگاهیان، پژوهشهای نظری خود را درمؤسسه پژوهشی کودکان دنیا به کاربست تا بتواند به نگاهی کاربردی و البته نو در حوزهی تعلیم و تربیت کودکان دست یابد. ایشان با فعالیتهای خود در مؤسسه نشان دادندکه برای پرورش انسانها هیچ الگوی کلیای وجود ندارد و در امر آموزش نیاز است که به تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و اقلیمی توجه شود. این نگاه انسانگرایانه به همراه تأکید بر ارزشهایی که ریشهای مشترک در همهی سنتهای دینی و اخلاقی بزرگ و کهن بشری دارند، موجب محبوبیت ایدهها و برنامههای کاربردی مؤسسه نزد خانوادهها، مربیان و مجموعههای آموزشی شده و در سه دههی اخیر آنان را با ریسمانی نامرئی به یکدیگر پیوند داده است.
ایشان علاوه بر مدیریت مؤسسهی پژوهشی کودکان دنیا، با نگارش داستانهایی همچون «طعم سیب زرد»، «محلهی شکر خانم»، و «باز هم سفر» کوشیده است ارزشهای انسانگرایانه را رواج دهد. فعالیتهای ایشان باعث شده است که علاوه بر تحسین در عرصهی داخلی، سازمانهای بینالمللی نیز او را نامزد جوایزی همچون Yidan کنند و سازمانهای چون یونیسف و یونسکو از مشاورههای او بهره بگیرند. علاوه بر این مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا به جایزهی آسترید لیندگرن معرفی و نامزد دریافت جایزهی فرهنگ صلح یونسکو نیز شد.
ناصر یوسفی نماد انسانهایی است که سخت میکوشند از اندوختههای ارزشمند نسل گذشته خانهای بسازند برای نسل آینده. خانهای گرم و روشن که کودکان این سرزمین بتوانند آزادانه در آن تخیل کنند و به کشف دنیا برآیند.
*پینوشت: عنوان این متن برگرفته از کتابی به همین نام، از کریم فیضی است.
https://www.instagram.com/tv/CafP6WUIyRF/?utm_source=ig_web_copy_link
📗 رمضان
🔸 نویسنده: بابک صابری
🔸تصویرگر: لجینه الاصیل
🔸 ناشر: کودکان
🔸 گروه سنی: ۵سال به بالا
.
دوست عزیزم، تو از مادرت پرسیدی: «رمضان و روزه برای چیست؟»
مادرت هم از من پرسید.
من هم میگویم نمیدانم.
ولی احساس خودم را برایت میگویم؛ شاید درست باشد، شاید نه.
.
.
.
شاید این سؤالها تکراری باشد، اما هرسال با رسیدن ماه رمضان، از خودمان میپرسیم روزه گرفتن به چه معناست؟ ماه رمضان چه فرقی با بقیهی ماهها دارد؟
بابک صابری در کتاب «رمضان»، از زاویهی دیدی مهربانانه و همدلانه، روزه گرفتن و رمضان را برای کودکان شرح میدهد.
روزه و رمضان از نگاه بسیاری همچون نویسنده، نه یک تکلیف اجباری و بیچون و چرا، بلکه عبادتی عاشقانه و تجربهای معنوی است که مسلمانان بسیاری در حال و هوایش نفس میکشند.
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
🔸 نویسنده: بابک صابری
🔸تصویرگر: لجینه الاصیل
🔸 ناشر: کودکان
🔸 گروه سنی: ۵سال به بالا
.
دوست عزیزم، تو از مادرت پرسیدی: «رمضان و روزه برای چیست؟»
مادرت هم از من پرسید.
من هم میگویم نمیدانم.
ولی احساس خودم را برایت میگویم؛ شاید درست باشد، شاید نه.
.
.
.
شاید این سؤالها تکراری باشد، اما هرسال با رسیدن ماه رمضان، از خودمان میپرسیم روزه گرفتن به چه معناست؟ ماه رمضان چه فرقی با بقیهی ماهها دارد؟
بابک صابری در کتاب «رمضان»، از زاویهی دیدی مهربانانه و همدلانه، روزه گرفتن و رمضان را برای کودکان شرح میدهد.
روزه و رمضان از نگاه بسیاری همچون نویسنده، نه یک تکلیف اجباری و بیچون و چرا، بلکه عبادتی عاشقانه و تجربهای معنوی است که مسلمانان بسیاری در حال و هوایش نفس میکشند.
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
📗 روباه قرمز، سلام
🔸 نویسنده و تصویرگر: اریک کارل
🔸مترجم: افسانه شعباننژاد
🔸 ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
🔸 گروه سنی: ۵سال به بالا
.
جشن تولد قورباغهکوچولو بود و دوستانش یکی یکی از راه میرسیدند. قورباغه کوچولو با اشاره به رنگ دوستانش به آنها سلام میداد. مثلا با رسیدن روباه گفت: «سلام روباه قرمز!» اما خالهقورباغه بلافاصله میگفت: «نه! این روباه که قرمز نیست. روباه سبز است.»
قورباغه کوچولو هم هربار به مادر میگفت: «شما به اندازهی کافی دقت نکردهاید.»
بله حق با او بود!
🟣🟡
🟢🔴
🔵🟠
«روباه قرمز سلام»، یک کتاب جذاب و تعاملی است که همراه با قصه و داستانگویی، رنگهای مکمل را به کودکان میآموزد.
در این کتاب به قول قورباغه کوچولو باید به اندازهی کافی دقت کرد تا از یک داستان جذاب و رنگی لذت برد و با چشم دوختن به نقطهی سیاه، مکمل هر رنگ را در صفحهی سفید روبهرو دید.
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
🔸 نویسنده و تصویرگر: اریک کارل
🔸مترجم: افسانه شعباننژاد
🔸 ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
🔸 گروه سنی: ۵سال به بالا
.
جشن تولد قورباغهکوچولو بود و دوستانش یکی یکی از راه میرسیدند. قورباغه کوچولو با اشاره به رنگ دوستانش به آنها سلام میداد. مثلا با رسیدن روباه گفت: «سلام روباه قرمز!» اما خالهقورباغه بلافاصله میگفت: «نه! این روباه که قرمز نیست. روباه سبز است.»
قورباغه کوچولو هم هربار به مادر میگفت: «شما به اندازهی کافی دقت نکردهاید.»
بله حق با او بود!
🟣🟡
🟢🔴
🔵🟠
«روباه قرمز سلام»، یک کتاب جذاب و تعاملی است که همراه با قصه و داستانگویی، رنگهای مکمل را به کودکان میآموزد.
در این کتاب به قول قورباغه کوچولو باید به اندازهی کافی دقت کرد تا از یک داستان جذاب و رنگی لذت برد و با چشم دوختن به نقطهی سیاه، مکمل هر رنگ را در صفحهی سفید روبهرو دید.
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
📗 پنج پا فاصله
🔸 نویسنده: ریچل لیپینکات
🔸مترجمان: فائزه دائمی و جواد کریمی
🔸 ناشر: علمی و فرهنگی (پرنده آبی)
🔸 گروه سنی: نوجوان
.
نوجوانان بیمار مبتلا به سیاِف در بیمارستان سنت گریس، با کمتر از پنجاه درصد ریههایشان برای زندگی میجنگند. استلا دختر نوجوانی است که از پنج سالگی در این بیمارستان به خاطر بیماریاش بارها بستری شده و حالا در انتظار ریههایی سالم است. او بهخاطر پدر و مادرش، درمانی نفسگیر را ادامه میدهد؛ چون فکر میکند بعد از مرگ خواهرش اَبی و جداییشان از هم، نمیتوانند فقدان و غم دیگری را تجربه کنند.
استلا در بیمارستان با پسری بهنام ویل آشنا میشود. ویل که مرحلهی پیشرفتهی بیماری سیاف را پشت سر میگذارد و از درمانش ناامید است، با حضور استلا، انگیزهای برای زندگی و نفسی تازه پیدا میکند. اما با همهی علاقه و امیدی که در رابطهشان بهوجود میآید، آنها بهخاطر بیماری نمیتوانند بیش از پنج قدم به هم نزدیک شوند.
آیا استلا و ویل میتوانند پنج پا فاصله را کمتر کنند؟ بیماری را شکست دهند و بار دیگر به سوی رؤیاهایشان بروند...؟
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
🔸 نویسنده: ریچل لیپینکات
🔸مترجمان: فائزه دائمی و جواد کریمی
🔸 ناشر: علمی و فرهنگی (پرنده آبی)
🔸 گروه سنی: نوجوان
.
نوجوانان بیمار مبتلا به سیاِف در بیمارستان سنت گریس، با کمتر از پنجاه درصد ریههایشان برای زندگی میجنگند. استلا دختر نوجوانی است که از پنج سالگی در این بیمارستان به خاطر بیماریاش بارها بستری شده و حالا در انتظار ریههایی سالم است. او بهخاطر پدر و مادرش، درمانی نفسگیر را ادامه میدهد؛ چون فکر میکند بعد از مرگ خواهرش اَبی و جداییشان از هم، نمیتوانند فقدان و غم دیگری را تجربه کنند.
استلا در بیمارستان با پسری بهنام ویل آشنا میشود. ویل که مرحلهی پیشرفتهی بیماری سیاف را پشت سر میگذارد و از درمانش ناامید است، با حضور استلا، انگیزهای برای زندگی و نفسی تازه پیدا میکند. اما با همهی علاقه و امیدی که در رابطهشان بهوجود میآید، آنها بهخاطر بیماری نمیتوانند بیش از پنج قدم به هم نزدیک شوند.
آیا استلا و ویل میتوانند پنج پا فاصله را کمتر کنند؟ بیماری را شکست دهند و بار دیگر به سوی رؤیاهایشان بروند...؟
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
📗 آنتون و یوناتان
🔸 نویسنده: یاستین گوردر
🔸تصویرگر: آکین دوزاکین
🔸مترجم: مهرداد بازیاری
🔸 ناشر: هوپا و هرمس
🔸 گروه سنی: ٧سال به بالا
🐢 موفق به دریافت پنج نشان لاکپشت پرنده
.
.
.
پسربچهای به اسم یوناتان با دوچرخهاش در شهر میچرخد و آدمها و داستان زندگیشان را تماشا میکند.
او جهانگرد کوچکی است که آنتون، خرس عروسکیاش را در سبد دوچرخه مینشاند و در خیابانهای شهر پرسه میزند. یوناتان خیالپردازانه در رؤیاهایش میگردد و آسمانها و زمین را میپیماید. تا اینکه تصادفی وحشتناک، همه چیز را تغییر میدهد و زندگی را از یوناتان میگیرد...
کتاب «آنتون و یوناتان»، داستانی عمیق دربارهی زندگی، عشق و مرگ است که از زاویهی دید آنتون روایت میشود.
آنتون با یکی از اسرارآمیزترين اتفاقهای زندگی تنها میماند و حالا باید از کنج تاریکاش و از میان انبوه خاطرات گذشته بیرون بیاید و با یاد یوناتان و عشقی که به زندگی داشت، ادامه بدهد؛ زیرا زندگی فرصتی یگانه است.
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
ا
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
🔸 نویسنده: یاستین گوردر
🔸تصویرگر: آکین دوزاکین
🔸مترجم: مهرداد بازیاری
🔸 ناشر: هوپا و هرمس
🔸 گروه سنی: ٧سال به بالا
🐢 موفق به دریافت پنج نشان لاکپشت پرنده
.
.
.
پسربچهای به اسم یوناتان با دوچرخهاش در شهر میچرخد و آدمها و داستان زندگیشان را تماشا میکند.
او جهانگرد کوچکی است که آنتون، خرس عروسکیاش را در سبد دوچرخه مینشاند و در خیابانهای شهر پرسه میزند. یوناتان خیالپردازانه در رؤیاهایش میگردد و آسمانها و زمین را میپیماید. تا اینکه تصادفی وحشتناک، همه چیز را تغییر میدهد و زندگی را از یوناتان میگیرد...
کتاب «آنتون و یوناتان»، داستانی عمیق دربارهی زندگی، عشق و مرگ است که از زاویهی دید آنتون روایت میشود.
آنتون با یکی از اسرارآمیزترين اتفاقهای زندگی تنها میماند و حالا باید از کنج تاریکاش و از میان انبوه خاطرات گذشته بیرون بیاید و با یاد یوناتان و عشقی که به زندگی داشت، ادامه بدهد؛ زیرا زندگی فرصتی یگانه است.
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
ا
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
📗 گوشهی دِنج کلاس
🔸 نویسنده: دبورا هاپکینسن
🔸تصویرگر: نانسی کارپنتر
🔸مترجم: پریا لطیفیخواه
🔸 ناشر: پرتقال
🔸 گروه سنی: ۵ سال به بالا
.
اگر شما یک دانشآموز بازیگوش باشید و هیچ علاقهای به سر کلاس نشستن نداشته باشید، یک معلم با درک و دوستداشتنی میتواند تجربهی شما را از مدرسه و درس دگرگون کند.
گوشهی دنج کلاس، نامهی دختری گوشهگیر برای معلماش است که از احساساتش برای او مینویسد. معلمی که او را با تفاوتها و علایقاش درک کرده و به او فرصت تجربه، آفریدن و رشد کردن داده است. آنقدر که کلاس دوم برای دخترک به شیرینترین تجربهی مدرسه تبدیل شده و حالا که خودش بزرگ شده، راه معلمی را انتخاب کرده تا بتواند مثل معلم موردعلاقهاش برای کودکان الهامبخش باشد.
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
🔸 نویسنده: دبورا هاپکینسن
🔸تصویرگر: نانسی کارپنتر
🔸مترجم: پریا لطیفیخواه
🔸 ناشر: پرتقال
🔸 گروه سنی: ۵ سال به بالا
.
اگر شما یک دانشآموز بازیگوش باشید و هیچ علاقهای به سر کلاس نشستن نداشته باشید، یک معلم با درک و دوستداشتنی میتواند تجربهی شما را از مدرسه و درس دگرگون کند.
گوشهی دنج کلاس، نامهی دختری گوشهگیر برای معلماش است که از احساساتش برای او مینویسد. معلمی که او را با تفاوتها و علایقاش درک کرده و به او فرصت تجربه، آفریدن و رشد کردن داده است. آنقدر که کلاس دوم برای دخترک به شیرینترین تجربهی مدرسه تبدیل شده و حالا که خودش بزرگ شده، راه معلمی را انتخاب کرده تا بتواند مثل معلم موردعلاقهاش برای کودکان الهامبخش باشد.
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
📗 زندگی روی در یخچال
🔸 نویسنده: اَلیس کایپرز
🔸مترجم: هنگامه پزشگمهر
🔸 ناشر: محراب قلم (کتابهای مهتاب)
🔸 گروه سنی: نوجوان
.
«باید باهم حرف بزنیم.»
زندگی روی در یخچال، مجموعهی گفتوگوهای مادر و دختری است که به دلیل کمبود وقت و مشکلات کاری، عمدهی مکالماتشان را مینویسند و روی در یخچال میچسبانند. این رابطه از گفتوگوهایی عادی و نسبتا سرد آغاز میشود، مثل لیست خرید، پول توجیبی و کارهای روزمره و با مبتلا شدن مادر به سرطان سینه، به گفتوگوهایی عمیق و احساساتی پیچیده میرسد.
نویسنده به شیوهای خلاقانه و با استفاده از تکنیک یادداشتنویسی کوتاه، لایههای متفاوت زندگی مادر و دختری را توصیف میکند که بیماریای سخت، زندگیشان را برای همیشه دگرگون کرده و دیگر زمان آن رسیده که دربارهی عمیقترین نگرانیها و اضطرابها، شادی و معنای زندگی با هم صحبت کنند...
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
🔸 نویسنده: اَلیس کایپرز
🔸مترجم: هنگامه پزشگمهر
🔸 ناشر: محراب قلم (کتابهای مهتاب)
🔸 گروه سنی: نوجوان
.
«باید باهم حرف بزنیم.»
زندگی روی در یخچال، مجموعهی گفتوگوهای مادر و دختری است که به دلیل کمبود وقت و مشکلات کاری، عمدهی مکالماتشان را مینویسند و روی در یخچال میچسبانند. این رابطه از گفتوگوهایی عادی و نسبتا سرد آغاز میشود، مثل لیست خرید، پول توجیبی و کارهای روزمره و با مبتلا شدن مادر به سرطان سینه، به گفتوگوهایی عمیق و احساساتی پیچیده میرسد.
نویسنده به شیوهای خلاقانه و با استفاده از تکنیک یادداشتنویسی کوتاه، لایههای متفاوت زندگی مادر و دختری را توصیف میکند که بیماریای سخت، زندگیشان را برای همیشه دگرگون کرده و دیگر زمان آن رسیده که دربارهی عمیقترین نگرانیها و اضطرابها، شادی و معنای زندگی با هم صحبت کنند...
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
📗 تولد فیل کوچولو
🔸 نویسنده و تصویرگر: آنهماری فان هاراینگن
🔸مترجم: ندا کمالهدایت
🔸 ناشر: موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان (تاک)
🔸 گروه سنی: ٣ سال به بالا
.
وقتی فیل کوچولو از خواب بیدار میشود، یک عالمه ریسه و بادکنک رنگیرنگی میبیند. کمکم سروکلهی مامان و بابای فیل کوچولو هم پیدا میشود که دارند آواز میخوانند. مگر امروز چه خبر است؟
بله! امروز تولدِ فیل کوچولو است. پس یک روز شاد و پرهیجان با یک کیک خوشمزه و کلی هدیهی کوچک و بزرگ در انتظار فیل کوچولو است.
🎁🎉🎈🎊
در این کتاب مقوایی، مراحل جشن تولد، با تصاویری شاد و زنده به تصویر کشیده شده و کودک در یک داستان ساده، پله پله با روز جشن تولد و مرحلههای مختلف آن مثل ریسه بستن و تزیین کردن، فوت کردن کیک و باز کردن کادوها آشنا میشود.
🎂
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
🔸 نویسنده و تصویرگر: آنهماری فان هاراینگن
🔸مترجم: ندا کمالهدایت
🔸 ناشر: موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان (تاک)
🔸 گروه سنی: ٣ سال به بالا
.
وقتی فیل کوچولو از خواب بیدار میشود، یک عالمه ریسه و بادکنک رنگیرنگی میبیند. کمکم سروکلهی مامان و بابای فیل کوچولو هم پیدا میشود که دارند آواز میخوانند. مگر امروز چه خبر است؟
بله! امروز تولدِ فیل کوچولو است. پس یک روز شاد و پرهیجان با یک کیک خوشمزه و کلی هدیهی کوچک و بزرگ در انتظار فیل کوچولو است.
🎁🎉🎈🎊
در این کتاب مقوایی، مراحل جشن تولد، با تصاویری شاد و زنده به تصویر کشیده شده و کودک در یک داستان ساده، پله پله با روز جشن تولد و مرحلههای مختلف آن مثل ریسه بستن و تزیین کردن، فوت کردن کیک و باز کردن کادوها آشنا میشود.
🎂
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
بــازبــاران...📚⚽️
📗 این بابای منه 🔸 نویسنده و تصویرگر: میس فونهات 🔸مترجم: سارا یوسفپور 🔸 ناشر: تاک 🔸 گروه سنی: خردسال .
بابای من کدومه؟
بچههای حیوانات مختلف مثل قورباغه و حلزون و ببر و خارپشت، بین باباهای دیگر، دنبال بابای خودشان میگردند. کودکان با نگاه و دقت کردن در تصاویر کتاب، بین ۴ گزینه، بابای هر نوزاد حیوان را حدس میزنند و در صفحهی بعد پاسخ درست را میبینند.
🦋 🐯🐸🐌
در این کتاب تصویریِ گیرا با متن ساده و تکرارشونده، بچهها همراه با سرگرمی و بازی، با نوزادان حیوانات مختلف و باباهایشان آشنا میشوند و در فعالیتی تعاملی متوجه میشوند، بعضی از حیوانات در کودکی شبیه پدرانشان هستند؛ مثل ببر و حلزون و بعضی اصلا شبیه نیستند؛ مثل بچه قورباغه و کرم پروانه.
غافلگیری هیجانانگیزی هم در انتهای کتاب در انتظارمان است. وقتی که باید بابای بچهی انسان را پیدا کنیم؛ بابایی که لباس خرسی پوشیده!
میس فونهات یک راهنمای کوتاه در پیوند با مفهوم و هدف کتاب نیز در ضمیمهی آن طراحی کرده که به والدین و مربیان کمک میکند همراه با نقاشی و فعالیتهای متنوع دیگر، کودکان را در لذت یادگیری سهیم کنند.
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
بچههای حیوانات مختلف مثل قورباغه و حلزون و ببر و خارپشت، بین باباهای دیگر، دنبال بابای خودشان میگردند. کودکان با نگاه و دقت کردن در تصاویر کتاب، بین ۴ گزینه، بابای هر نوزاد حیوان را حدس میزنند و در صفحهی بعد پاسخ درست را میبینند.
🦋 🐯🐸🐌
در این کتاب تصویریِ گیرا با متن ساده و تکرارشونده، بچهها همراه با سرگرمی و بازی، با نوزادان حیوانات مختلف و باباهایشان آشنا میشوند و در فعالیتی تعاملی متوجه میشوند، بعضی از حیوانات در کودکی شبیه پدرانشان هستند؛ مثل ببر و حلزون و بعضی اصلا شبیه نیستند؛ مثل بچه قورباغه و کرم پروانه.
غافلگیری هیجانانگیزی هم در انتهای کتاب در انتظارمان است. وقتی که باید بابای بچهی انسان را پیدا کنیم؛ بابایی که لباس خرسی پوشیده!
میس فونهات یک راهنمای کوتاه در پیوند با مفهوم و هدف کتاب نیز در ضمیمهی آن طراحی کرده که به والدین و مربیان کمک میکند همراه با نقاشی و فعالیتهای متنوع دیگر، کودکان را در لذت یادگیری سهیم کنند.
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
📚 بازباران همزمان با سیوسومین دورهی نمایشگاهِ کتابِ تهران، با طرحِ تخفیف، کار علاقهمندان به کتاب رو راحت کرده! 😇
🌏 شما میتونین هر کجای ایران که هستین، از ۲۱ تا ۳۱ اردیبهشت، کتابهای برتر و منتخبِ لیستهای معتبرِ حوزهی کودکی رو از بازباران با تخفیفِ ۲۰٪ تهیه کنین…
و مهمتر از همه اینکه از کتاب فروشیهای مستقل و محلیِ خودتون حمایت کنین 😇
📲 خرید هم به صورتِ حضوری و هم غیرحضوری (از طریق واتساپ) امکانپذیره
⭕️ هزینهی ارسال برای سفارشهای بالای ۵۰۰ هزارتومن رایگانه 😇
📲 مشاوره و ثبتِ سفارش از طریقِ واتساپ ⬇️
۰۹۱۱۶۷۰۳۰۰۸
🌏 شما میتونین هر کجای ایران که هستین، از ۲۱ تا ۳۱ اردیبهشت، کتابهای برتر و منتخبِ لیستهای معتبرِ حوزهی کودکی رو از بازباران با تخفیفِ ۲۰٪ تهیه کنین…
و مهمتر از همه اینکه از کتاب فروشیهای مستقل و محلیِ خودتون حمایت کنین 😇
📲 خرید هم به صورتِ حضوری و هم غیرحضوری (از طریق واتساپ) امکانپذیره
⭕️ هزینهی ارسال برای سفارشهای بالای ۵۰۰ هزارتومن رایگانه 😇
📲 مشاوره و ثبتِ سفارش از طریقِ واتساپ ⬇️
۰۹۱۱۶۷۰۳۰۰۸
📗 شیرشاه
🔸 نویسنده: محمدهادی محمدی
🔸 تصویرگر: امیر شعبانیپور
🔸 ناشر: تاک
🔸 گروه سنی: ٧سال به بالا
.
.
.
شیری ستمگر، هر روز یکی از حیوانات جنگل را شکار میکرد و هیچکس از چنگالهایش در امان نبود.
روزی خرگوش داناتر با فکری تازه نزد شیر رفت و او را با این نقشه که شیری دیگر در جنگل، حیوانات را شکار میکند، ترغیب کرد تا همراهش به سر چاه بیاید.
شیر با نگاه به چاه، تصویر خودش را در آب دید و غُرّان به داخل چاه پرید تا به خیالش با رقیباش بجنگد. اما افتادن در چاه همان و به سر رسیدن دوران ستماش همان!
«شیرشاه» داستانی قدیمی و از قصههای مشهور ادبیات شرق است که در «کلیلهودمنه» و «مثنوی معنوی» نقل شده و مفهوم محوری آن به کارگیری تدبیر و خرد برای رهایی از شر است.
محمدهادی محمدی و امیرشعبانیپور با زبان و تصویرگری منحصربهفرد، متناسب با نیازهای ادبی و آموزشی کودکان امروز، آن را بازآفرینی کرده و تجربهای نو برای مخاطب آفریدهاند.
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
🔸 نویسنده: محمدهادی محمدی
🔸 تصویرگر: امیر شعبانیپور
🔸 ناشر: تاک
🔸 گروه سنی: ٧سال به بالا
.
.
.
شیری ستمگر، هر روز یکی از حیوانات جنگل را شکار میکرد و هیچکس از چنگالهایش در امان نبود.
روزی خرگوش داناتر با فکری تازه نزد شیر رفت و او را با این نقشه که شیری دیگر در جنگل، حیوانات را شکار میکند، ترغیب کرد تا همراهش به سر چاه بیاید.
شیر با نگاه به چاه، تصویر خودش را در آب دید و غُرّان به داخل چاه پرید تا به خیالش با رقیباش بجنگد. اما افتادن در چاه همان و به سر رسیدن دوران ستماش همان!
«شیرشاه» داستانی قدیمی و از قصههای مشهور ادبیات شرق است که در «کلیلهودمنه» و «مثنوی معنوی» نقل شده و مفهوم محوری آن به کارگیری تدبیر و خرد برای رهایی از شر است.
محمدهادی محمدی و امیرشعبانیپور با زبان و تصویرگری منحصربهفرد، متناسب با نیازهای ادبی و آموزشی کودکان امروز، آن را بازآفرینی کرده و تجربهای نو برای مخاطب آفریدهاند.
✍️بازباران
✈️ ارسال به سراسر کشور
📱 مشاوره و ثبت سفارش
از طریق دایرکت و واتساپ
📞٠٩١١۶٧٠٣٠٠٨
بــازبــاران...📚⚽️
https://www.instagram.com/tv/Cd_KCodoZLq/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
سرود آن رود که ما را به دریا بُرد
ژاله آموزگار، استاد اسطورهشناس در جایی گفته بود که من به نسل ممکنها تعلق دارم؛ نسلی که هدف داشت و در راهِ آن میکوشید. نسلی که اگر کسی در آن از استعداد و پشتکار برخوردار بود، هیچ دری را به روی خود بسته نمیدید. انسانهایی سختکوش که شاید موانع کندشان میکرد، اما نگاهشان را از هدف منحرف نمیساخت. نسلی که زندگیاش را وقف کشتوکار بر زمینی بایر میکرد و زمین نیز در پایان، بهای عرقریزان روح و دسترنج جسمشان را با جوانهها و نعمتهایش میپرداخت.
بیشک توران میرهادی، زنی از این نسل و نماد تابندهی آن است؛ کسی که هفت دهه از عمر خود را بر سر کاری سترگ گذاشت: بر سر پرورش نهال نهادها و فرهنگ کودکی در ایران.
توران میرهادی یا آنطور که امروزه تمامی کنشگران حوزهی کودکی میشناسندش، مامان توران، در سال ١٣٠۶ در تهران از پدری ایرانی و مادری آلمانی زاده شد. او در خانهای چندفرهنگی و مداراگر پرورش یافت، اما تضاد آن خانه با جهان پرآشوب بیرون خیلی زود دغدغههایی مهم را در دلش بیدار کرد. در حالی که جنگ جهانی دوم آتشی را افروخته بود که سرزمین مادری توران در کورهی آن میسوخت و سرزمین پدریاش از زبانههای آن در امان نبود، او به این میاندیشید چه چیزی میتواند به دوستی انسانهایی گوناگون در نژاد، زبان و مذهب بیانجامد. همین موضوع بود که روح جستوجوگر او را در دانشگاه از کلاسهای علوم طبیعی به دانشکدهی ادبیات کشاند و پای صحبتهای استادان بزرگی چون محمدباقر هوشیار و جبار باغچهبان نشاند. استادانی که نگاه او را متوجه اهمیت تعلیم و تربیت کردند؛ هوشیار شوق به دانش نظری را در او بیدار کرد و باغچهبان با آن همت والایش، عشق به کودکان ایران را در وجود او برانگیخت؛ شوق و عشقی که در سراسر عمر در قلب او رو به فزونی بود.
توران میرهادی زندگی سرشاری داشت. امروز در هرکجای حوزهی کودکی ایران چشم بدوانیم ردپایی از او میبینیم. این حضور پررنگ ناشی از علاقهی او به همکاری با دیگران و پشتکارش در نهادسازی است. هرجا که بود چیزی از خود به جای میگذاشت و الهامبخش دیگران بود. پس از مرگ برادرش، مدرسهی فرهاد را به نام او ساخت و به گفتهی خودش، غم بزرگ را به کاری بزرگ تبدیل کرد. ذهن او از زمان تحصیل روانشناسی در اروپا، درگیر این موضوع بود که چطور میتوانیم در مدارسمان آموزش مشارکتی را جایگزین آموزش مخرّب رقابتی کنیم. مدرسهی فرهاد جایی بود که او و همکارانش این فکر را پیگرفتند و در آن کاری را انجام دادند که هنوز هم پس از گذر دههها، نمونهای موفق و پیشرو از آموزش مشارکتی به شمار میرود.
اما از دل تجربهی همین مدرسه و برای رفع کاستیهای حوزهی ادبیات کودکی بود که او در سال ١٣۴١ با همکاری جمعی از همفکرانش شورای کتاب کودک را تأسیس کرد. نهادی که با غنا و تنوع خود ادبیات کودکی را در ایران دگرگون کرد، بهگونهای که تمام نهادهای کودکی در ایران از آن تأثیر پذیرفتند و جرقهی شکلگیری بسیاری از آنها، توسط شاگردان ایشان از شورا آغاز شد. درکنار فعالیتهای متعدد شورا همچون تأثیر بر روی ارتقاء کیفیت کتابهای کودک و نوجوان، شاید بتوانیم بزرگترین دستاورد این شورا را تدوین فرهنگنامهی کودکان و نوجوانان بدانیم؛ مجموعهای بیبدیل که خلاءهای بسیاری را در حوزهی کودکی پر کرده است. چنین دستاوردهای بزرگی بیحضور شخصیتی چون میرهادی ممکن نبود. او با روحیهی منعطف خود، فاصلهها را کم کرد و پلی میان نگاههای سنتی و مدرن بست و با اینکار اجازه داد که هزاران کوشندهی نامدار و گمنام فرهنگ کودکی بیآنکه یکدیگر را ببینند، خود را متعلق به یک خانواده بدانند و او را مادر الهامبخش خود بنامند.
توران خانم آرزو داشت که علفهای هرز رقابت را از ریشه درآورد و مشارکت و گفتوگو را در محیط تربیتی به جای آنها بنشاند، زیرا معتقد بود که کودکان با تجربهی عشق و امنیت است که میتوانند استعدادهایشان را آشکار کنند. طبیعت و نزدیکی به آن جایگاه مهمی در اندیشهی او داشت و پادزهری بود برای مصرفگرایی و تکنولوژیزدگی.
👇👇👇
ژاله آموزگار، استاد اسطورهشناس در جایی گفته بود که من به نسل ممکنها تعلق دارم؛ نسلی که هدف داشت و در راهِ آن میکوشید. نسلی که اگر کسی در آن از استعداد و پشتکار برخوردار بود، هیچ دری را به روی خود بسته نمیدید. انسانهایی سختکوش که شاید موانع کندشان میکرد، اما نگاهشان را از هدف منحرف نمیساخت. نسلی که زندگیاش را وقف کشتوکار بر زمینی بایر میکرد و زمین نیز در پایان، بهای عرقریزان روح و دسترنج جسمشان را با جوانهها و نعمتهایش میپرداخت.
بیشک توران میرهادی، زنی از این نسل و نماد تابندهی آن است؛ کسی که هفت دهه از عمر خود را بر سر کاری سترگ گذاشت: بر سر پرورش نهال نهادها و فرهنگ کودکی در ایران.
توران میرهادی یا آنطور که امروزه تمامی کنشگران حوزهی کودکی میشناسندش، مامان توران، در سال ١٣٠۶ در تهران از پدری ایرانی و مادری آلمانی زاده شد. او در خانهای چندفرهنگی و مداراگر پرورش یافت، اما تضاد آن خانه با جهان پرآشوب بیرون خیلی زود دغدغههایی مهم را در دلش بیدار کرد. در حالی که جنگ جهانی دوم آتشی را افروخته بود که سرزمین مادری توران در کورهی آن میسوخت و سرزمین پدریاش از زبانههای آن در امان نبود، او به این میاندیشید چه چیزی میتواند به دوستی انسانهایی گوناگون در نژاد، زبان و مذهب بیانجامد. همین موضوع بود که روح جستوجوگر او را در دانشگاه از کلاسهای علوم طبیعی به دانشکدهی ادبیات کشاند و پای صحبتهای استادان بزرگی چون محمدباقر هوشیار و جبار باغچهبان نشاند. استادانی که نگاه او را متوجه اهمیت تعلیم و تربیت کردند؛ هوشیار شوق به دانش نظری را در او بیدار کرد و باغچهبان با آن همت والایش، عشق به کودکان ایران را در وجود او برانگیخت؛ شوق و عشقی که در سراسر عمر در قلب او رو به فزونی بود.
توران میرهادی زندگی سرشاری داشت. امروز در هرکجای حوزهی کودکی ایران چشم بدوانیم ردپایی از او میبینیم. این حضور پررنگ ناشی از علاقهی او به همکاری با دیگران و پشتکارش در نهادسازی است. هرجا که بود چیزی از خود به جای میگذاشت و الهامبخش دیگران بود. پس از مرگ برادرش، مدرسهی فرهاد را به نام او ساخت و به گفتهی خودش، غم بزرگ را به کاری بزرگ تبدیل کرد. ذهن او از زمان تحصیل روانشناسی در اروپا، درگیر این موضوع بود که چطور میتوانیم در مدارسمان آموزش مشارکتی را جایگزین آموزش مخرّب رقابتی کنیم. مدرسهی فرهاد جایی بود که او و همکارانش این فکر را پیگرفتند و در آن کاری را انجام دادند که هنوز هم پس از گذر دههها، نمونهای موفق و پیشرو از آموزش مشارکتی به شمار میرود.
اما از دل تجربهی همین مدرسه و برای رفع کاستیهای حوزهی ادبیات کودکی بود که او در سال ١٣۴١ با همکاری جمعی از همفکرانش شورای کتاب کودک را تأسیس کرد. نهادی که با غنا و تنوع خود ادبیات کودکی را در ایران دگرگون کرد، بهگونهای که تمام نهادهای کودکی در ایران از آن تأثیر پذیرفتند و جرقهی شکلگیری بسیاری از آنها، توسط شاگردان ایشان از شورا آغاز شد. درکنار فعالیتهای متعدد شورا همچون تأثیر بر روی ارتقاء کیفیت کتابهای کودک و نوجوان، شاید بتوانیم بزرگترین دستاورد این شورا را تدوین فرهنگنامهی کودکان و نوجوانان بدانیم؛ مجموعهای بیبدیل که خلاءهای بسیاری را در حوزهی کودکی پر کرده است. چنین دستاوردهای بزرگی بیحضور شخصیتی چون میرهادی ممکن نبود. او با روحیهی منعطف خود، فاصلهها را کم کرد و پلی میان نگاههای سنتی و مدرن بست و با اینکار اجازه داد که هزاران کوشندهی نامدار و گمنام فرهنگ کودکی بیآنکه یکدیگر را ببینند، خود را متعلق به یک خانواده بدانند و او را مادر الهامبخش خود بنامند.
توران خانم آرزو داشت که علفهای هرز رقابت را از ریشه درآورد و مشارکت و گفتوگو را در محیط تربیتی به جای آنها بنشاند، زیرا معتقد بود که کودکان با تجربهی عشق و امنیت است که میتوانند استعدادهایشان را آشکار کنند. طبیعت و نزدیکی به آن جایگاه مهمی در اندیشهی او داشت و پادزهری بود برای مصرفگرایی و تکنولوژیزدگی.
👇👇👇
بــازبــاران...📚⚽️
سرود آن رود که ما را به دریا بُرد ژاله آموزگار، استاد اسطورهشناس در جایی گفته بود که من به نسل ممکنها تعلق دارم؛ نسلی که هدف داشت و در راهِ آن میکوشید. نسلی که اگر کسی در آن از استعداد و پشتکار برخوردار بود، هیچ دری را به روی خود بسته نمیدید. انسانهایی…
👆👆👆
او ترسیمگر چشماندازی از آموزش کودکان بود که کودکانِ در حال رشد را داوری نمیکرد و مسئولیتهایی فراتر از توان بر دوششان نمینهاد. او همیشه میگفت باید کودکان را به چشم نعمتهای خداوندی نگاه کنیم. فرصتهایی یگانه و متفاوت از یکدیگر که خداوند به جهان عطا میکند تا در دامنش رشد بیابند، بشناسندش و آن را به جایی بهتر تبدیل کنند. زندگی او و نسل او آیینهی تمامنمای پاسداشت این نعمتها بود. کسانی که جوانههای خیالانگیز ذهن کودکان را ارج مینهادند و میکوشیدند با دگرگون کردن نگرشها نسبت به مسئلهی کودکی، زمینی را به گسترهی ایران برای بالیدن آن جوانهها آماده کنند. هرچند توران خانم میگفت نسل ما، آن نسل خدمتگزار و عاشق، آرام آرام در حال خداحافظی است، اما امید داشت باری دیگر از زمینی که آن را با عشق و آرزوهای بسیار کِشته بود، نسلی نو بروید.
✍️ زهرا بابایی
@baazbaaraan
او ترسیمگر چشماندازی از آموزش کودکان بود که کودکانِ در حال رشد را داوری نمیکرد و مسئولیتهایی فراتر از توان بر دوششان نمینهاد. او همیشه میگفت باید کودکان را به چشم نعمتهای خداوندی نگاه کنیم. فرصتهایی یگانه و متفاوت از یکدیگر که خداوند به جهان عطا میکند تا در دامنش رشد بیابند، بشناسندش و آن را به جایی بهتر تبدیل کنند. زندگی او و نسل او آیینهی تمامنمای پاسداشت این نعمتها بود. کسانی که جوانههای خیالانگیز ذهن کودکان را ارج مینهادند و میکوشیدند با دگرگون کردن نگرشها نسبت به مسئلهی کودکی، زمینی را به گسترهی ایران برای بالیدن آن جوانهها آماده کنند. هرچند توران خانم میگفت نسل ما، آن نسل خدمتگزار و عاشق، آرام آرام در حال خداحافظی است، اما امید داشت باری دیگر از زمینی که آن را با عشق و آرزوهای بسیار کِشته بود، نسلی نو بروید.
✍️ زهرا بابایی
@baazbaaraan
دوستانِ بازبارانی سلام 💚😊
میخوایم با همکاریِ هم مثلِ سالِ گذشته
نذرِ کتابهایِ باکیفیتِ کودک و نوجوان
داشته باشیم و اونها رو برسونیم به دستِ دوستانمون تو مناطق ِ کمبرخوردار...
حالا هر مبلغی که دوست دارین رو به این شماره کارت واریز کنین 😊
5894_6315_4904_4295
بانک رفاه- به نام آقای حمید وثیرش
زمان: یکشنبه و دوشنبه
١۶ و ١٧ مرداد ١۴٠١
@baazbaaraan
https://www.instagram.com/tv/Cg7B-r_oIAA/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
میخوایم با همکاریِ هم مثلِ سالِ گذشته
نذرِ کتابهایِ باکیفیتِ کودک و نوجوان
داشته باشیم و اونها رو برسونیم به دستِ دوستانمون تو مناطق ِ کمبرخوردار...
حالا هر مبلغی که دوست دارین رو به این شماره کارت واریز کنین 😊
5894_6315_4904_4295
بانک رفاه- به نام آقای حمید وثیرش
زمان: یکشنبه و دوشنبه
١۶ و ١٧ مرداد ١۴٠١
@baazbaaraan
https://www.instagram.com/tv/Cg7B-r_oIAA/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
سلام 🌈
امیدواریم حال همهتون خوب باشه.
مخاطب امروزمون بچهها نیستن!
نوبتی هم باشه نوبت مادرهای بازبارانیه.
ما قصد داریم صبح روزهای شنبه و دوشنبه میزبان مادرهای فعال بازباران باشیم. اینطوری شما میتونید در این فرصت از تجربههاشون به عنوان مادر و تسهیلگر استفاده کنید.
برنامهمون به این شکله:
شنبهها صبح؛ خانم سحر اخوان، مامان سورن.
دوشنبهها صبح: خانم یکتا نظرپور، مامان بامداد.
نیازی به توضیح نیست که میتونیم کنار این مادرها چیزهای زیادی یاد بگیریم؛ چون خودشون تجربهی کار با بچهها تو سنهای مختلف رو داشتن و کلی حرف برای گفتن دارن. مثل اینکه چه کتابهایی برای چه نیازهایی مناسبتره یا هر کدوم از بازیها چه چیزهای رو در بچهها تقویت میکنه.
امیدواریم صبحهای هیجانانگیزی کنارتون داشته باشیم.
به امید دیدارتون.😇
امیدواریم حال همهتون خوب باشه.
مخاطب امروزمون بچهها نیستن!
نوبتی هم باشه نوبت مادرهای بازبارانیه.
ما قصد داریم صبح روزهای شنبه و دوشنبه میزبان مادرهای فعال بازباران باشیم. اینطوری شما میتونید در این فرصت از تجربههاشون به عنوان مادر و تسهیلگر استفاده کنید.
برنامهمون به این شکله:
شنبهها صبح؛ خانم سحر اخوان، مامان سورن.
دوشنبهها صبح: خانم یکتا نظرپور، مامان بامداد.
نیازی به توضیح نیست که میتونیم کنار این مادرها چیزهای زیادی یاد بگیریم؛ چون خودشون تجربهی کار با بچهها تو سنهای مختلف رو داشتن و کلی حرف برای گفتن دارن. مثل اینکه چه کتابهایی برای چه نیازهایی مناسبتره یا هر کدوم از بازیها چه چیزهای رو در بچهها تقویت میکنه.
امیدواریم صبحهای هیجانانگیزی کنارتون داشته باشیم.
به امید دیدارتون.😇
سلام 🌈
شاعر میگه: خبر آمد خبری در راه است :)
خب زود تند سریع بریم سراغ خبر خوبمون؛ چون خودمون هم خیلی براش ذوق داریم! 🤩
کتابفروش مهمان!
یعنی چی؟
کتابفروشِ مهمان اسم طرحیه که ما تو بازباران به کمک دوستامون بهش فکر کردیم و حالا زمان رو مناسب دیدیم که با شما در میون بذاریم.
قضیه اینه که بازباران تو یه روز مشخص در هفته، کار رو میسپاره به دست رفقاش!
چجوری؟
اینجوری که یه روز تو هفته، کل ساعت بعدازظهر یعنی ١٧ تا ٢٢، دو تا از دوستای خوبمون کار فروش و معرفی کتابها و بازیها رو انجام میدن. البته ما خودمون هم هستیم اما به قول معروف گوی و میدان رو میدیم به جوونترها :)
دو نفری که کتابفروش مهمان ما هستن، مطمئنا تجربههاشون برای مخاطبین ما جذابه. مثلا کتابهایی که خوندن... بازیهایی که ازش چیزی یاد گرفتن...
از این هفته دوستای باانرژیمون، بامداد، یاس و گلسان روزهای دوشنبه از ساعت ۵ عصر تا ۱۰ شب کنارمون هستن.💚😇
حالا هرکدوم از رفقای ما که دوست دارن در این طرح شرکت کنن، در دایرکت اینستاگرام یا واتساپ بهمون پیام بدن تا ما بتونیم یه برنامهریزی دقیق و جذاب داشته باشیم.
به امید دیدارتون 🌠
شاعر میگه: خبر آمد خبری در راه است :)
خب زود تند سریع بریم سراغ خبر خوبمون؛ چون خودمون هم خیلی براش ذوق داریم! 🤩
کتابفروش مهمان!
یعنی چی؟
کتابفروشِ مهمان اسم طرحیه که ما تو بازباران به کمک دوستامون بهش فکر کردیم و حالا زمان رو مناسب دیدیم که با شما در میون بذاریم.
قضیه اینه که بازباران تو یه روز مشخص در هفته، کار رو میسپاره به دست رفقاش!
چجوری؟
اینجوری که یه روز تو هفته، کل ساعت بعدازظهر یعنی ١٧ تا ٢٢، دو تا از دوستای خوبمون کار فروش و معرفی کتابها و بازیها رو انجام میدن. البته ما خودمون هم هستیم اما به قول معروف گوی و میدان رو میدیم به جوونترها :)
دو نفری که کتابفروش مهمان ما هستن، مطمئنا تجربههاشون برای مخاطبین ما جذابه. مثلا کتابهایی که خوندن... بازیهایی که ازش چیزی یاد گرفتن...
از این هفته دوستای باانرژیمون، بامداد، یاس و گلسان روزهای دوشنبه از ساعت ۵ عصر تا ۱۰ شب کنارمون هستن.💚😇
حالا هرکدوم از رفقای ما که دوست دارن در این طرح شرکت کنن، در دایرکت اینستاگرام یا واتساپ بهمون پیام بدن تا ما بتونیم یه برنامهریزی دقیق و جذاب داشته باشیم.
به امید دیدارتون 🌠