Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
- Telegram Web
Telegram Web
«انتقاد» کلمه‌ی پوششی بسیاری از افراد برای سرزنش است.

سرزنش می‌کنند و بعد می‌گویند «من فقط یک انتقاد کردم».

سرزنش می‌کنند و بعد که با مقاومت شنونده روبرو می‌شوند به او برچسب «انتقادناپذیر» می‌زنند.

انتقاد یعنی تحلیل و ارزیابی چیزی، مثلاً یک رفتار، ایده یا کار، با هدف ارائه‌ی بازخورد‌ی سازنده، نشان دادن جنبه‌هایی که امکان بهبود دارند، یا بیان یک قضاوت فکر شده.

انتقاد غالباً شامل یک ارزیابی عینی (objective) بر اساس شواهد یا استدلال‌هاست.

سرزنش، از طرف دیگر، بر پیدا کردن مقصر تمرکز دارد، بر مسئولیت‌پذیری تأکید می‌کند و معمولاً به شکلی احساسی یا ذهنی (subjective) صورت‌بندی می‌شود و کمکی به بهتر شدن فرد یا موقعیت نمی‌کند.

بیشتر حرف‌هایی که در پوسته‌ی «انتقاد» کادوپیچی ‌شده‌اند، صرفاً سرزنش هستند؛ که آن هم بیشتر از جنس خشم و ترس و شرم است.

فرزاد بیان

@bayanz
بعد از ۳ ماه، چند روز پیش برای پست کردن چندتا ویدیو اینستاگرام و تیک‌تاک را نصب کردم و چرخی در این پلتفرم‌ها زدم.

بعد از یک مدت دوری، تماشای این که همه‌چیز درست به همان شکل سابق در جریان است حس غریبی داشت.

غریب‌ترین قسمتش اینجاست که اپ را باز می‌کنی و بی‌درنگ جریان محتواست که به سمتت روانه می‌شود. انگار که شلنگ محتوا را گرفته باشند روی صورتت.

در کسری از ثانیه ذهن مشغول فکر کردن به صدها موضوع بی‌ربط می‌شود. موضوعاتی که نه نیاز و نه تمایلی داشتی که به آنها فکر کنی.

مدتی اسکرول کردم. مطمئن شدم که چیز خاصی از دست نداده‌ام. مجدد، با خیال راحت پاکشان کردم.

@bayanz
ما آمدیم قند خونمون را قبل و بعد خوردن یک نانی اندازه گرفتیم و نشون دادیم نتیجه‌ش را (همین! فقط همین‌!) بعضی‌ها آمدند گفتند «گمراه‌کننده‌ست! باعث می‌شه مردم دیگه نون نخورن! نکنید این کارو با مردم!».

یعنی عالی! این عده آدم‌ها، مردم را خیلی ببخشید نفهم فرض کردند؛ فکر می‌کنند خودشان عقل کل‌اند، ولی «مردم» نمی‌فهمند و راحت گول می‌خورند و گمراه می‌شوند (خودشان ولی نه‌تنها گمراه نشدند بلکه چاله را هم شناسایی کردند!)

بهش که فکر می‌کنی خیلی بامزه‌ست! یک عده فکر می‌کنند ببخشید، مردم گاگول‌اند؛ و بعد همین‌ها، برای مردم نگرانند! فکر کن شما مردم را گاگول فرض کردی، بعد برای‌شان نگران هم هستی! چه تناقض جالبی!

خودشان اصلاً گمراه نمی‌شن‌ها! خودشان قدرت مطلق در تشخیص درست و غلط دارند. راست را از خطا بو می‌کشند. ولی مردم؟ نه آن‌ها نمی‌فهمن. آن‌ها اگر این محتوا را ببینند گمراه می‌شوند!

یعنی خودشان را الیت جامعه می‌دانند. تافته جدا بافته. حالا شاید فکر کنید این‌ها واقعاً یک تافته جدا بافته از بقیه مردم هستند که همچین تصوری درباره حماقت سایر مردم دارند! ولی روان‌شناس‌ها در پژوهش‌هایی خیلی جالب نشان دادند که بیشتر ما تا حدی تصور می‌کنیم تافته جدا بافته‌ایم!

روان‌شناس‌ها مثلاً دیدند که بیشتر مردم فکر می‌کنند که بیشتر مردم در انتخاب لباس از خودشان بدسلیقه‌تر هستند! فرض کنید در یک اتاق ۱۰ نفره هستید، بیشتر این ۱۰ نفر فکر می‌کنند که از بیشتر افراد حاضر در اتاق سلیقه بهتری در انتخاب لباس دارند! متمایز هم نه‌ها، بهتر. اگر سررشته‌ای از آمار داشته باشید حتماً می‌دانید که این به‌لحاظ آماری غیرممکن است! نمی‌شود که بیشترِ یک چیز از بیشتر آن‌چیز بیشتر باشد! مثلاً نمی‌شود که بیشتر افراد یک خانواده، از بیشتر افراد آن خانواده قد بلندتر باشند! به‌همین ترتیب، غیرممکن است که بیشتر مردم، از بیشتر مردم خوش‌سلیقه‌تر باشند! این یعنی اکثر مردم توهم بهتر بودن دارند (یا به‌اصطلاح فنی، دچار اثر برتر از حد متوسط یا Better-than-average effect هستند).

این توهم بهتر بودن را در آزمایش‌های مختلفی نشان دادند. در سلیقه لباس، در دقت و صحت ارزیابی‌ها، در تخمین عملکرد و خیلی موارد دیگر. بیشتر ما فکر می‌کنیم که بهتر از دیگران می‌فهمیم، درک می‌کنیم، تحلیل می‌کنیم و... حالا جالب است بدانید که همین جماعت خودعاقل‌پندار که این‌همه نقدشان کردم، همین‌ها که با خودشان فکر می‌کنند مردم نمی‌فهمند ولی ما می‌فهمیم؛ همین جماعت خود ماییم.

یعنی می‌بینیم که من در مورد کس دیگری جز خودمان دارم صحبت نمی‌کنم. اکثر ما فکر می‌کنیم که اکثر ما نمی‌فهمیم. اکثر ما فکر می‌کنیم که از اکثریت بهتر می‌فهمیم و... اسمش را می‌خواهید بگذارید نرمال یا طبیعی یا هرچی، این چیزی هست که بیشتر ما هستیم. بهتر است سر جنگ نداشته باشیم باهاش. چون جنگ با خود، برنده و بازنده‌اش یک نفر است.

به جای جنگیدن، بپذیریم که اینطوری هستیم. این مدل انسانی هست که هستیم. پذیرفتن خالی باعث نمی‌شود که دیگر اینطوری نباشیم. نه، ولی حداقل واقعی‌تر است. راحت و صادقانه خوب است پیش خودمان بپذیریم این واقعیت را. این خودبرتربینی را (گفتم اکثریت ما. یک اقلیتی هم هستند که ندارند این خصلت را. نمی‌دانم البته نداشتنش اساساً چیز خوبی است یا چه).

خیلی خوب. بعد که بهش آگاه شدیم و پذیرفتیمش، می‌توانیم تلاش کنیم کمی کمتر جدی‌اش بگیریم. دفعه بعدی که حرصمان درآمد که «مردم الان گمراه می‌شن» یا «چرا مردم نمی‌فهمن؟» یک نفس عمیق بکشیم و به خودمان یادآوری کنیم که بیشترِ مردم هم دقیقاً همین سوال‌ها را درباره‌ی بقیه (از جمله شما دارند). یعنی من و شما از نظر دیگران آن مردمی هستیم که نمی‌فهمیم. با این یادآوری نسبتاً مضحک، احتمالاً کمتر بتوانیم ایده‌ی «نفهم بودن مردم» را جدی بگیریم.

فرزاد بیان

@bayanz
تا چند ساعت دیگه این ابزار پایش گلوکز خون (CGM) که به بازوم دارم، غیرفعال می‌شه (خیلی Black Mirror طور!).

این وسیله ۲ هفته به بازوم وصل بود.

چیزایی که طی این مدت از اندازه‌گیری گلوکز خونم یاد گرفتم رو تو این ویدیو گفتم:

https://youtu.be/wjNRiqAxmDQ

(پایش پیوسته گلوکز خون، برای افرادی که دیابت ندارند یک ترند نسبتاً تازه‌ست و کمک می‌کنه بتونید با انتخاب‌های سالم‌تری که اسپایک گلوکز کمتر ایجاد می‌کنه، قند خون رو در محدوده نرمال نگه دارید تا از مقاومت به انسولین و شکل‌گیری دیابت نوع ۲ در آینده جلوگیری کنید، سطح انرژی بیشتری در طی روز داشته باشید و بعد از وعده‌ها بلافاصله دچار خستگی و گرسنگی نشید، پرفورمنس ورزشی رو ارتقا بدید و در کل بدن و ذهن سالم‌تری داشته باشید)

@bayanz
دیروز ویدیویی می‌دیدم درباره گذار از دوران retention editing در یوتوب. تا همین الان، غالباً ویدیوهایی بازدیدهای خوب می‌گیرن که با کلی شلوغ‌کاری مخاطب رو نگه دارند. ویدیو رو باز می‌کنی یکی داره توی صورتت داد می‌زنه. وسط صفحه زیرنویس داره قر می‌ده، در کسری از ثانیه صدبار تصویر عوض می‌شه و خلاصه بیشتر از این که تمرکز روی خلق ارزشی باشه، سعی شده مخاطب مات و مبهوت بشه.

ظاهراً کم‌کم از این دوران گذر خواهیم کرد. این اتفاق حداقل در یوتوب انگلیسی‌زبان زودتر از بقیه پلتفرم‌ها همین الان در حال افتادنه.

مخاطب یواش‌یواش از این‌همه شلوغ‌بازی داره خسته می‌شه. ویدیویی که دیدم، تشبیه جالبی کرد: می‌گفت دوران فعلی مثل مهمونی‌ایه که صدای موزیک بلنده. دوبس دوبس. وقتی وارد می‌شی چند نفر دورت و برت رو می‌گیرن و با بلندترین صدای ممکن سرت جیغ می‌کشن. اوکی، شاید برای مدتی باحال باشه. ولی کم‌کم خسته می‌شی و دلت یک فضای آروم‌تر با معاشرت‌های عمیق‌تر با آدم‌های صمیمی‌تر می‌خواد.

سوشال‌مدیا کم‌کم از دوران مهمونی، به دوران افترپارتی داره گذر می‌کنه. از ادیت‌های شلوغ‌پلوغ، به محتوای احساسی‌تر. محتوایی که بجای پرت کردن حواس، روی هیجانات و عواطف مخاطب تمرکز داره. این به معنی محتوای کسل‌کننده نیست؛ بلکه به معنای روایت‌های بهتر، فضاسازی‌های جذاب‌تر و پرداختن بیشتر به جزییات احساسی محتواست.

فرزاد بیان
@bayanz
این ویدیوی تقریباً یک‌ساعته رو ۳ بار از اول ضبط کردم! بار اول صدا بد ضبط شده بود. بار دوم صدا کلاً ضبط نشده بود. بار سوم ولی شد که بشه. البته که بی‌دقتی خودم باعث ضبط سه‌باره شد :)

خلاصه اما این شما و این نوروساینس وید یا ماریجوانا. یک ویدیوی مفصل ۴۸ دقیقه‌ای برای علاقه‌مندان به علم و مباحث تخصصی:

https://youtu.be/r0iWI9nxfcg

@bayanz
یک آزمایش روانشناسی قدیمی و تاثیرگذار که یکی از عللی که آدم‌ها در موقعیت‌های حساس فقط تماشا می‌کنن و هیچ اقدامی انجام نمی‌دن رو شرح می‌ده (ویدیوی کوتاهیه؛ کمتر از ۳ دقیقه):

https://youtu.be/XOgvfFtAG7c?si=cV_eKZyJLZlhPvQz

@bayanz
در حالی که روی علف های هستید، در یوتوب نچرخید :))
خلاصه ۴۰۰ سال تلاش بشر برای حل معمای خودآگاهی

در این ویدیوی یک ساعته، خلاصه‌ی تلاش‌های فلاسفه، روان‌شناس‌ها و نوروساینتیست‌ها - از ۴۰۰ سال پیش تا به امروز - برای شاخت خودآگاهی (و ناخودآگاه) در انسان رو شرح دادم:

https://youtu.be/s3vaXT7_Mj8

@bayanz
اخیراً دوستی درباره‌ی مطالب این کانال بهم گفت: «خوشم میاد که سرراست و واضح می‌نویسی». گفتم ممنون، زمان زیادی برد تا این شد.

هشت سال پیش که این کانال رو راه انداختم، به‌قدری قلمبه و مبهم می‌نوشتم که الان خودم مطالب اون زمان رو می‌خونم مطمئن نیستم که دقیق متوجه منظور خودم می‌شم یا نه.

از زنده‌یاد رضا بابایی یاد گرفتم که «زیباترین جمله، ساده‌ترین جمله است».

پیچیده و مبهم‌نویسی، راهیه برای مخفی کردن ندونسته‌ها. به این صورت که با ایجاد ابهام، راهی برای برداشت‌های احتمالی می‌سازیم و وظیفه‌ی انتخاب برداشت صحیح رو به مخاطب واگذار می‌کنیم.

و در تلاشم به اندازه باشم. همین چندخط که کمتر از یک دقیقه وقت شما رو گرفت، برای رسوندن این مطلب کافی بود. نیاز به ویدیوی ۲۰ دقیقه‌ای نداشت. و اگر ویدیویی می‌دم به طول یک ساعت، برای اینه که این‌قدر حرف برای گفتن توش هست و ۲۰ دقیقه هم براش کم.

نویسنده‌ای می‌گفت: «اگر وقت بیشتری داشتم، کتاب کوتاه‌تری می‌نوشتم».

فرزاد بیان
@bayanz
مخاطب عام ۲ نوع محتوای آموزشی رو خیلی خوب می‌پسنده:

۱- نقش دکتر و متخصص: من «دکتر» فلانی هستم و می‌خوام براتون راجع‌به فلان موضوع حرف بزنم.

در این حالت مخاطب با خیال راحت قوه‌ی تحلیل و قضاوت مغز رو تعطیل و به‌صورت منفعلانه به دریافت اطلاعات از «دکتر» فلانی مشغول می‌شه

۲- نقش غیرمتخصص متواضع: من تخصصی راجع‌به این موضوع ندارم و تا دیروز هم هیچ اطلاعاتی راجع‌بهش نداشتم و پریروز فلان کتاب رو خوندم و چیزهایی که دستگیرم شد رو براتون می‌گم

در این حالت مخاطب خیلی خوب اعتماد می‌کنه (چون یکی شبیه خودش رو پیدا کرده که تخصصی نداره و فقط بجای خودش زحمت کشیده و کتاب مربوطه رو خونده)

به محتوای فارسی که نگاه کنید، تقریباً هرکسی که به شهرت چشم‌گیری در عرصه آموزش رسیده، یکی از این دو نقش رو اتخاذ کرده. این نقش‌ها به‌قدری رایج هستند که تصور نقش‌های دیگه دشواره.

این دو نقش رو علاوه بر آموزش، در تبلیغات (و خیلی جاهای دیگه) هم می‌بینید: اگر یک دکتر خمیردندونی رو توصیه کنه خیلی خوبه. اگر نه، کسی که کلاً توی باغ نیست و یک آدم خیلی معمولی بی‌اطلاعات به‌حساب میاد، ولی از این خمیر دندون راضی بوده؛ اون هم قابل اعتماده.

یک معلم فروشندگی می‌گفت: «وظیفه شما قانع کردن خریدار نیست. وظیفه شما اینه که به خریدار کمک کنید خودش، خودش رو قانع کنه».

اگر تلاش کنید مخاطب رو قانع کنید، مخاطب از قانع شدن فرار می‌کنه؛ اما اگر بهش کمک کنید که خودش رو قانع کنه... دوتا نقش بالا دقیقاً همین کارو انجام می‌دن.

نقد این وضعیت باشه برای مطلبی دیگه.

فرزاد بیان

@bayanz
عمده محتوای مثلاً «روان‌شناسی» در یوتوب فارسی که بازدید می‌گیره:

گندزدایی از مغز!

سم‌زدایی دوپامین!

روانشناسی تاریک!

روانشناسی معکوس! (چرا نباید آدم خوبی باشیم؟ هرچه بیشتر بی‌محلی کنید جذاب‌تر می‌شوید! و...)

روانشناسی ممنوع!! 😂 (تکنیک‌های متقاعد کردن دیگران!)

با این ۷ تکنیک همه از تو حساب می‌برند!

یک تکنیک روانشناسی برای ترک همه عادت‌های منفی!

کلیپ فوق انگیزشی بی‌نظیر احساسی!

***

در تمام یوتوب فارسی حتی یک کانال مشهور (با بیش از ۱۰۰ هزار سابسکرایبر) در حیطه روان‌شناسی علمی نداریم. باورش سخته. اما بگردید. پیدا نمی‌کنید. کانال که هیچی، حتی به‌ندرت ویدیویی در حیطه روان‌شناسی علمی داریم که بیش از ۱۰۰ هزار بازدید گرفته باشه (ویدیو چندتا تک‌وتوک هست ولی کانال خیر)

اکثریت مخاطبان فارسی‌زبان دنبال روانشناسی علمی نیستند.

اکثریت مخاطبان فارسی‌زبان دنبال یکسری نکته و ترفند آسان و «کاربردی» هستند که فوری بزنند به زخم‌های زندگی.

روان‌شناسی علمی کلاً از اساس فاقد این تواناییه.

مسائل علم روان‌شناسی پیچیده و چندوجهی‌اند و گرچه غیرکاربردی نیستند، اما غالباً کاربرد فوری و سرراست هم ندارند.

لذا مخاطب چیزی رو به‌عنوان روان‌شناسی استعمال می‌کنه که درواقع اصلاً روان‌شناسی نیست.

از اونجایی که محتوای غیرعلمی با اقبال بیشتری روبرو می‌شه، محتواسازها هم بیشتر از این جنس می‌سازند.

عرضه و تقاضا.

ـــــــــــــ
فرزاد بیان
@bayanz
بدون شرح
تنها موضوعی که باعث می‌شه چند نفری کانال رو آن‌سابسکرایب کنن، موضوعات جنسیه :)

به هر حال نمی‌شه (و نیازی هم نیست) که همه رو راضی نگه داشت.

توی این ویدیو درباره ارگاسم زنان صحبت می‌کنم. این که ارگاسم در زنان چه کارکردی داره؟ (آیا اصلاً کارکردی داره؟). چرا رسیدن به ارگاسم با خودارضایی برای زنان راحت‌تره؟ و ارگاسم زنان چطور تکامل پیدا کرده؟ (بررسی نظریه‌های تکاملی ارگاسم)

https://youtu.be/sVGVM0MfdiI

زمان ویدیو: ۲۰ دقیقه

@bayanz
سم، اون تفکریه که مخالف دانش و آگاهیه.
الان داشتم یک ویدیو می‌دیدم از یک یوتوبر جوان و تازه‌کار که مخاطب چندانی هم نداره هنوز.

گفت: «احساس می‌کنم هیچ‌وقت نمی‌تونم روحم (وجودم) رو در ویدیوهای تیک‌تاکم بذارم، ولی در مورد یوتوب انگار بخشی از وجودمه ویدیو».

نکته‌ی ظریفی گفت. همین نبود «روح» یا «وجود» خالق اثر در ویدیوهای کوتاه، از دلایل حسِ بی‌خود و گندیه که بعد از تماشای این ویدیوها می‌گیریم.

انگار که با صد نفر سلام‌علیک کردی، ولی واقعاً با هیچ‌کس حرف نزدی. این ارتباطات سطحی بیشتر حس تنهایی می‌ده به آدم.

تماشای صدها ویدیوی بی‌روح هم همینه تا حدی.

@bayanz
عاشق کامنت‌های یوتوبمم 🤠
خیلی وقته که دیگه از ساختن ویدیوهایی با موضوع «آموزش مهاجرت تحصیلی»‌ فاصله گرفتم. دلیل اصلیش اینه که بیشتر چیزهایی که می‌دونستم رو طی سال‌های اخیر در چندین‌وچند ویدیو گفتم. دوتا از مهم‌ترین ویدیوهایی که به خیلی‌ها کمک کرد واقعاً مهاجرت کنند (بدون اغراق) این‌هاست:

▪️ صفر تا صد مهاجرت تحصیلی به آلمان (۴ ساعت ویدیو)

▪️ چطور اپلای کنیم و پذیرش تحصیلی بگیریم؟ از صفر تا صد


@bayanz
بر اساس تجربه می‌گم اینو: بیشتر کسانی که اهل دراگ و روان‌گردان هستند (نمی‌گم همه، اما اکثراً)، معمولاً نیازی در خودشون به یادگیری بیشتر احساس نمی‌کنند (و تجربه رو مساوی با دانش می‌دونن). بیشتر کسانی هم که اهلش نیستن، یکسری پیش‌فرض‌های ثابت در مورد دراگ دارند و اونا هم نیازی به یادگیری احساس نمی‌کنند (که البته عدم تمایل این گروه دوم قابل‌درکه کاملاً. منم مثلاً راجع‌به شطرنج یا اهرام مصر یکسری پیش‌فرض دارم و علاقه‌مند به یادگیری بیشتر هم در موردش نیستم)

این‌وسط یک گروه کوچکی هستند که تجربه‌ای در مصرف دراگ ندارند اما به‌دلایلی کنجکاوند در موردش (مثلاً‌ درحال تحقیق و بررسی برای این که شاید روزی امتحان کنند) یا گروهی که تجربه‌ای دارند اما همیشه دنبال یادگیری بیشترن، این دو گروه نادر مخاطب‌های اصلی ویدیوهای من در زمینه شناخت علمی مواد روان‌گردان هستند.

جدیدترین قسمت این مجموعه رو اگه دوست داشتید تماشا کنید:
مواد روان‌گردان واقعاً چقدر خطرناکن؟ بررسی علمی حقایق و چرندیات

فرزاد بیان

@bayanz
2025/02/25 21:29:23
Back to Top
HTML Embed Code: