This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلیل اصلی اینکه چرا اهریمن صهیونیسم اقدام به کودک کشی، حیوانکشی و هرنوع ضعیفکشی دیگری میکند، صرفنظر از بُعد جنگ روانی آن که عبارتست از متلاشی کردن و بهم ریختن امنیت روانی جامعه، باید در کتاب تورات و ماجرای دستور سموئيل به شائول برای قتل عام عمالیق جستجو کرد:
"پس الآن برو و عمالیق را شکست داده، جمیع مایملک ایشان را بالکل نابود ساز، و بر ایشان شفقت مفرما بلکه مرد و زن و طفل و شیرخواره و گاو و گوسفند و شتر و الاغ را بکش. (اول سموئيل ۱۵: ۳)"
عمالیق نیز بسته به شرایط میتواند متفاوت باشند. ایرانیان درحال حاضر از نظر اهریمن صهیونیسم یکی از عمالقه هستند چنانکه پیش از آن نیز در ماجرای هامان و استر بودهاند. (برای مثال به این صفحه اسرائیلی نگاه کنید که چگونه ايرانيان را از عمالقه میداند که بدست نتانیاهو در مقام منجی باید نابود شوند:
https://www.israelnationalnews.com/news/200031)
@BeKhodnotes
"پس الآن برو و عمالیق را شکست داده، جمیع مایملک ایشان را بالکل نابود ساز، و بر ایشان شفقت مفرما بلکه مرد و زن و طفل و شیرخواره و گاو و گوسفند و شتر و الاغ را بکش. (اول سموئيل ۱۵: ۳)"
عمالیق نیز بسته به شرایط میتواند متفاوت باشند. ایرانیان درحال حاضر از نظر اهریمن صهیونیسم یکی از عمالقه هستند چنانکه پیش از آن نیز در ماجرای هامان و استر بودهاند. (برای مثال به این صفحه اسرائیلی نگاه کنید که چگونه ايرانيان را از عمالقه میداند که بدست نتانیاهو در مقام منجی باید نابود شوند:
https://www.israelnationalnews.com/news/200031)
@BeKhodnotes
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
غرب در این سالهای اخیر هرچه با رسانههای فارسی زبان خود کاشته الان وقت برداشتش رسیده.
ایشان (داریوش محمدپور، کارشناس علوم سیاسی مقیم لندن) درست میگوید که مسمومترین این رسانهها ترنشنال و من و تو است ولی به نظرم اشتباه میکنند اگر گمان میکنند بی بی سی رسانه بیطرف و حرفهای است. بی بی سی البته حرفهای است اما نه در سیاست بیطرفی بلکه در پیشبرد سیاستهای ضدایرانی خود. فقط بنگرید که این سه بنگاه لجنپراکنی چطور به هم سردبیر و خبرنگار قرض میدهند!
غرب بخوبی میداند که برای مخاطبهای گوناگون باید رسانههای گوناگون ترتیب دهد. برای قشر سنتی-مذهبی، و تحصیلکرده این رسانه باید شکل و شمایل یک رسانه معتدل و بیطرف را با خود داشته باشد. و برای جماعت غوغایی و کمتر فرهیخته اما این رسانه باید در رادیکالترین شکل ممکن آن باشد، یعنی ترنشنال و منوتو و ...
در شرایط فعلی فقط یک راه برای خنثی سازی این پروژه بلندمدت تجزیه و ویرانی ایران وجود دارد و آن پاک کردن همه شبکههای فارسی زبان خارجنشین از لیست شبکههای تلویزیونی در خانه.
@BeKhodnotes
ایشان (داریوش محمدپور، کارشناس علوم سیاسی مقیم لندن) درست میگوید که مسمومترین این رسانهها ترنشنال و من و تو است ولی به نظرم اشتباه میکنند اگر گمان میکنند بی بی سی رسانه بیطرف و حرفهای است. بی بی سی البته حرفهای است اما نه در سیاست بیطرفی بلکه در پیشبرد سیاستهای ضدایرانی خود. فقط بنگرید که این سه بنگاه لجنپراکنی چطور به هم سردبیر و خبرنگار قرض میدهند!
غرب بخوبی میداند که برای مخاطبهای گوناگون باید رسانههای گوناگون ترتیب دهد. برای قشر سنتی-مذهبی، و تحصیلکرده این رسانه باید شکل و شمایل یک رسانه معتدل و بیطرف را با خود داشته باشد. و برای جماعت غوغایی و کمتر فرهیخته اما این رسانه باید در رادیکالترین شکل ممکن آن باشد، یعنی ترنشنال و منوتو و ...
در شرایط فعلی فقط یک راه برای خنثی سازی این پروژه بلندمدت تجزیه و ویرانی ایران وجود دارد و آن پاک کردن همه شبکههای فارسی زبان خارجنشین از لیست شبکههای تلویزیونی در خانه.
@BeKhodnotes
Forwarded from سهند ایرانمهر
✔️از «کار کثیف»صدراعظم آلمان تا «زمان صلح است»ترامپ پس از بمباران ایران
✍🏻سهند ایرانمهر
در ادبیات سیاسی، انتخاب واژه هرگز بیاهمیت نیست. وقتی صدراعظم آلمان در حمایت از اسرائیل گفت: «ما وظیفه انجام کار کثیف را به عهده اسرائیل گذاشتهایم»، این فقط یک لغزش زبانی نبود. این جمله، پرده از لایههای پنهان سیاستی برداشت که در آن تجاوز نه نفی میشود، نه حتی پنهان. بلکه تقسیم میشود: کثافت کاری باید انجام شود، ولی توسط دیگری.
در ساختار قدرت جهانی، واژهها گاه بیشتر از موشکها کار میکنند. توییت اخیر دونالد ترامپ پس از حمله مستقیم آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، نمونه دیگری از همین گفتمان است. جملهای که در پایان توییت آمده بود: «NOW IS THE TIME FOR PEACE»، نه فقط تناقضی گزنده، بلکه یادآور سیاستی مزمن است که سالهاست تجاوز را با صلح توجیه میکند.
ما با دو گفتمان همزمان روبهرو هستیم:
یکی، که جنگ را به «ضمانت صلح» تبدیل میکند.
دیگری، که شریک جرم را به پیمانکار بیرونی تبدیل میکند.
وقتی تجاوز نظامی، حمله هوایی، بمباران تأسیسات، کشته شدن غیرنظامیان، تهدید ساختاری یک ملت و دور زدن قوانین بینالمللی، «کار کثیف» تلقی میشود – اما نه برای تقبیح، بلکه برای تفویض – آنگاه فهمیدن اینکه چرا سیاست غرب با معیارهای دوگانه در خاورمیانه رفتار میکند، چندان سخت نیست.
صدراعظم آلمان تلویحا اعتراف میکند که غرب، برخی «وظایف غیراخلاقی» را به شریک خود تفویض کرده تا خود را از عواقب مستقیم آن دور نگه دارد. این مدل، همان است که زمانی آمریکا در آمریکای لاتین تجربه کرد، یا فرانسه در آفریقا: انجام خشونت، اما با دست دیگران.
اما مشکل فقط در توزیع خشونت نیست. مشکل در زیباسازی آن است.
مشکل در جملاتی است که تبدیل به «آرایش زبانی تجاوز» میشوند.
آنجا که ترامپ حمله هوایی و بدون مجوز آمریکا به تاسیسات هستهای را یک «پیروزی بزرگ» و لحظهای برای صلح توصیف میکند، دقیقاً همان لحظهای است که دروغ تاریخی درباره «جنگهای اخلاقی» دوباره تکرار میشود. درست مانند عراق، که حمله برای «مقابله با سلاحهای کشتار جمعی» بود – سلاحهایی که هرگز پیدا نشدند.
واژهها بیگناه نیستند.
وقتی بمباران را «کار کثیفِ مفید» مینامند، و زمان تجاوز را «زمان صلح» میخوانند، ما نه فقط با خشونت، بلکه با مهندسی افکار روبهرو هستیم.
بمب همیشه خطرناک است.
اما خطرناکتر، بمبی است که با زبان ساخته میشود.وقتی زبانملکطلق توست پس دروغ وجود خارجی ندارد و زبان خود خواسته معنی خودخواسته و لاجرم تطهیرکننده هرچیزی است.
زبان سیاستمداران، کشتار غیرنظامیان را پاکیزه میکند. جنگ را صلح مینامد. تجاوز را پیشگیری جلوه میدهد. این خطرناکترین شکل قدرت است: بمبی که با واژه ساخته میشود.
از عراق تا غزه، از افغانستان تا ایران، الگوریتم یکیست:
-کاربردهای جدیدی برای واژههایی مثل «قانون، امنیت، صلح»
ما باید این زبان را بشناسیم نه برای مناقشه بر سر فردو یا نطنز و یا آنچه در این روزها دامنگیر ملت ایران است برای آشنایی با لغتنامهای که منبعد واژه واژه آن دستور العملی برای برنامههای بعدی مولفانش برای ماست از دموکراسی تا آزادی...
@sahandiranmehr
✍🏻سهند ایرانمهر
در ادبیات سیاسی، انتخاب واژه هرگز بیاهمیت نیست. وقتی صدراعظم آلمان در حمایت از اسرائیل گفت: «ما وظیفه انجام کار کثیف را به عهده اسرائیل گذاشتهایم»، این فقط یک لغزش زبانی نبود. این جمله، پرده از لایههای پنهان سیاستی برداشت که در آن تجاوز نه نفی میشود، نه حتی پنهان. بلکه تقسیم میشود: کثافت کاری باید انجام شود، ولی توسط دیگری.
در ساختار قدرت جهانی، واژهها گاه بیشتر از موشکها کار میکنند. توییت اخیر دونالد ترامپ پس از حمله مستقیم آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، نمونه دیگری از همین گفتمان است. جملهای که در پایان توییت آمده بود: «NOW IS THE TIME FOR PEACE»، نه فقط تناقضی گزنده، بلکه یادآور سیاستی مزمن است که سالهاست تجاوز را با صلح توجیه میکند.
ما با دو گفتمان همزمان روبهرو هستیم:
یکی، که جنگ را به «ضمانت صلح» تبدیل میکند.
دیگری، که شریک جرم را به پیمانکار بیرونی تبدیل میکند.
وقتی تجاوز نظامی، حمله هوایی، بمباران تأسیسات، کشته شدن غیرنظامیان، تهدید ساختاری یک ملت و دور زدن قوانین بینالمللی، «کار کثیف» تلقی میشود – اما نه برای تقبیح، بلکه برای تفویض – آنگاه فهمیدن اینکه چرا سیاست غرب با معیارهای دوگانه در خاورمیانه رفتار میکند، چندان سخت نیست.
صدراعظم آلمان تلویحا اعتراف میکند که غرب، برخی «وظایف غیراخلاقی» را به شریک خود تفویض کرده تا خود را از عواقب مستقیم آن دور نگه دارد. این مدل، همان است که زمانی آمریکا در آمریکای لاتین تجربه کرد، یا فرانسه در آفریقا: انجام خشونت، اما با دست دیگران.
اما مشکل فقط در توزیع خشونت نیست. مشکل در زیباسازی آن است.
مشکل در جملاتی است که تبدیل به «آرایش زبانی تجاوز» میشوند.
آنجا که ترامپ حمله هوایی و بدون مجوز آمریکا به تاسیسات هستهای را یک «پیروزی بزرگ» و لحظهای برای صلح توصیف میکند، دقیقاً همان لحظهای است که دروغ تاریخی درباره «جنگهای اخلاقی» دوباره تکرار میشود. درست مانند عراق، که حمله برای «مقابله با سلاحهای کشتار جمعی» بود – سلاحهایی که هرگز پیدا نشدند.
واژهها بیگناه نیستند.
وقتی بمباران را «کار کثیفِ مفید» مینامند، و زمان تجاوز را «زمان صلح» میخوانند، ما نه فقط با خشونت، بلکه با مهندسی افکار روبهرو هستیم.
بمب همیشه خطرناک است.
اما خطرناکتر، بمبی است که با زبان ساخته میشود.وقتی زبانملکطلق توست پس دروغ وجود خارجی ندارد و زبان خود خواسته معنی خودخواسته و لاجرم تطهیرکننده هرچیزی است.
زبان سیاستمداران، کشتار غیرنظامیان را پاکیزه میکند. جنگ را صلح مینامد. تجاوز را پیشگیری جلوه میدهد. این خطرناکترین شکل قدرت است: بمبی که با واژه ساخته میشود.
از عراق تا غزه، از افغانستان تا ایران، الگوریتم یکیست:
-کاربردهای جدیدی برای واژههایی مثل «قانون، امنیت، صلح»
ما باید این زبان را بشناسیم نه برای مناقشه بر سر فردو یا نطنز و یا آنچه در این روزها دامنگیر ملت ایران است برای آشنایی با لغتنامهای که منبعد واژه واژه آن دستور العملی برای برنامههای بعدی مولفانش برای ماست از دموکراسی تا آزادی...
@sahandiranmehr
👎1
Forwarded from Khosousi - خصوصی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Total obliteration/ امحا و ویرانی کامل
این اصطلاحی است که این روزها نقل محافل خبری جهان است: ویرانی و امحای کامل برنامه هستهای ایران که ترامپ مدعی آن است و روزی نیست که از این تعبیر استفاده نکند.
بگمانم کلمات و ادبیاتی که خصوصن سیاستمداران بکار میگیرند صرفن امری تصادفی و الله بختکی نیست. پیشتر هم ترامپ وقتی در کارزار انتخاباتیاش مورد حمله قرار گرفت و مدعی ترور خود بدست وابستگان به ایران شد، چیزی که هیچگاه ثابت نشد، دوباره از همین تعبیر obliteration، اینبار نه برای یک امر خاص همچون برنامه هستهای، بلکه برای ایران استفاده کرده بود و گفته بود: "من دستورات لازم را برجای گذاشتهام که اگر [ترور] کار آنها باشد، آنها ویران و محو شوند، جوری که هیچ چیزی ازشان باقی نماند". (https://apnews.com/article/trump-iran-assassination-88c9b1a0754165125d59d378bf4af477)
اما استفاده از این تعبیر به شکل خاص آن و برای برنامه هستهای ایران آنهم با تاکید total بنظرم پرده از آرزوی قلبی این خودشیفته روانپریش برمیدارد که برای این کشور و تمدن آن چه برنامهای در سر دارد.
فراموش نکنیم که همین جانور دژخیم سالها پیش تهدید به حمله و بمباران اماکن فرهنگی ایران کرده بود. چرا فرهنگی؟ چون عناد و ستیز او بر سر تمدن و فرهنگی ریشهدار است که به پاس سرداران و سربازان شجاعش هنوز در مقابل غرب وحشی "تسلیمی بیقید و شرط" را نپذیرفته است. این ویرانی و امحا البته هم میتواند در قالب تجزیه و تکه پاره شدن ایران باشد و هم هضم و جذب در به تعبیر اینها نظم جهانی. (https://edition.cnn.com/2020/01/05/world/trump-iran-cultural-sites-war-crime/index.html?sp_amp_linker=1*s7upem*amp_id*NjVYaUJTWTFJTDZaLW14UkdRejVfYUUtbjdibmhUaXZOV2xPREgwUnNEc2ZISVM1VTJlY0Ytb3RjYWVXbndUVQ..)
@BeKhodnotes
این اصطلاحی است که این روزها نقل محافل خبری جهان است: ویرانی و امحای کامل برنامه هستهای ایران که ترامپ مدعی آن است و روزی نیست که از این تعبیر استفاده نکند.
بگمانم کلمات و ادبیاتی که خصوصن سیاستمداران بکار میگیرند صرفن امری تصادفی و الله بختکی نیست. پیشتر هم ترامپ وقتی در کارزار انتخاباتیاش مورد حمله قرار گرفت و مدعی ترور خود بدست وابستگان به ایران شد، چیزی که هیچگاه ثابت نشد، دوباره از همین تعبیر obliteration، اینبار نه برای یک امر خاص همچون برنامه هستهای، بلکه برای ایران استفاده کرده بود و گفته بود: "من دستورات لازم را برجای گذاشتهام که اگر [ترور] کار آنها باشد، آنها ویران و محو شوند، جوری که هیچ چیزی ازشان باقی نماند". (https://apnews.com/article/trump-iran-assassination-88c9b1a0754165125d59d378bf4af477)
اما استفاده از این تعبیر به شکل خاص آن و برای برنامه هستهای ایران آنهم با تاکید total بنظرم پرده از آرزوی قلبی این خودشیفته روانپریش برمیدارد که برای این کشور و تمدن آن چه برنامهای در سر دارد.
فراموش نکنیم که همین جانور دژخیم سالها پیش تهدید به حمله و بمباران اماکن فرهنگی ایران کرده بود. چرا فرهنگی؟ چون عناد و ستیز او بر سر تمدن و فرهنگی ریشهدار است که به پاس سرداران و سربازان شجاعش هنوز در مقابل غرب وحشی "تسلیمی بیقید و شرط" را نپذیرفته است. این ویرانی و امحا البته هم میتواند در قالب تجزیه و تکه پاره شدن ایران باشد و هم هضم و جذب در به تعبیر اینها نظم جهانی. (https://edition.cnn.com/2020/01/05/world/trump-iran-cultural-sites-war-crime/index.html?sp_amp_linker=1*s7upem*amp_id*NjVYaUJTWTFJTDZaLW14UkdRejVfYUUtbjdibmhUaXZOV2xPREgwUnNEc2ZISVM1VTJlY0Ytb3RjYWVXbndUVQ..)
@BeKhodnotes
AP News
Trump says he's given advisers instructions for Iran to be 'obliterated' if it assassinates him
President Donald Trump says he’s given his advisers instructions to obliterate Iran if it assassinates him.
در بحبوحه جنگ اخیر بود که جایی مطلبی دیدم که شخصی نوشته بود کاش میشد به چند روز قبل، یعنی دوران قبل از جنگ بازگردیم که گمان میکردیم در شرایط خیلی دشواری هستیم.
امروز نیز این مطلب را از کتاب مرصاد العباد شیخ نجمالدین رازی دیدم با مضمونی مشابه. شیخ در اینجا شرور و آفات زمانه پس از حمله مغول را با شرور قبل از جنگ مقایسه کرده و آرزوی دوران قبل از جنگی را میکند که پیشتر از آن ناراضی بود. سپس حمله مغول را عقوبت ناشکیبایی دربرابر سختیهای اندکتر دوران قبل از حمله میداند!
واقعیت این است که وقتی چیزی به تعبیر مارتین هایدگر، بیش از حد دمدستی میشود فراموش شده و نادیده گرفته میشود. همینکه اتفاقی آنرا از این حالت دمدستی بودن خارج میسازد تازه آنجاست که مورد توجه قرار میگیرد. امنيت نیز دقیقن اینگونه است.
امنيت در این دنیای پرتلاطم، و خصوصن خاورمیانهای که سالهاست نقشههای شومی برای آن کشیدهاند، برخلاف مدعای رسانههای دشمن، کالای ارزان و دستیابی نیست که در دکان هر عطاری یافت شود.
@BeKhodnotes
امروز نیز این مطلب را از کتاب مرصاد العباد شیخ نجمالدین رازی دیدم با مضمونی مشابه. شیخ در اینجا شرور و آفات زمانه پس از حمله مغول را با شرور قبل از جنگ مقایسه کرده و آرزوی دوران قبل از جنگی را میکند که پیشتر از آن ناراضی بود. سپس حمله مغول را عقوبت ناشکیبایی دربرابر سختیهای اندکتر دوران قبل از حمله میداند!
واقعیت این است که وقتی چیزی به تعبیر مارتین هایدگر، بیش از حد دمدستی میشود فراموش شده و نادیده گرفته میشود. همینکه اتفاقی آنرا از این حالت دمدستی بودن خارج میسازد تازه آنجاست که مورد توجه قرار میگیرد. امنيت نیز دقیقن اینگونه است.
امنيت در این دنیای پرتلاطم، و خصوصن خاورمیانهای که سالهاست نقشههای شومی برای آن کشیدهاند، برخلاف مدعای رسانههای دشمن، کالای ارزان و دستیابی نیست که در دکان هر عطاری یافت شود.
@BeKhodnotes
👍1