This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آشکارسازی مولکولهای دوپامین به عنوان انتقالدهندهی عصبی شیمیایی بین دو سلول عصبی (نورون)
#تصاویرمیکروسکوپی
#فیلم
(اصل مقاله)
@BioArts
#تصاویرمیکروسکوپی
#فیلم
(اصل مقاله)
@BioArts
همراهان عزیز. سلام. در مدت چند سالی که با هم بودیم، روزهای خوب و بد زیادی دیدیم که همگی گذشت. به دست آوردیم و از دست دادیم. یاد گرفتیم و فراموش کردیم. دوستان و عزیزانی از بین ما رفتند. احوال جهان همیشه همین گونه است. هیچ چیز پایدار نیست.
چند سال قبل که کار «زیست هنر» را شروع کردم، راهاندازی این کانال برای من دو هدف داشت.
در وهلهی اول، در فضای روحی روانی سنگینی که با آن روبرو بودم، راهاندازی این کانال کمک کرد تا به خودم یادآوری کنم هنوز زندهام. و تا زندهام هدفی دارم. زیستهنر برای من یک سرگرمی نبود. تکرار ذهنی یک حضور جدی بود. برای یادگیری بیشتر و درک بهتر وضع خودم در میانهی جهان خلقت، و درک این موضوع که هویت فیزیکی من، به عنوان یک موجود زنده، تنها یکی از مخلوقات است که نه تنها برتری جدیای نسبت به سایر موجودات زنده ندارد، بلکه از بسیاری جهات عقبتر است. چیزی که منِ انسان را متمایز میکند توانایی درک زیبایی، انتخاب بین زشتی و زیبایی، و تلاش برای خلق زیباییهای جدید است. بیربط نیست که همینجا اعتراف کنم وجود این اراده و انتخاب همواره مرا شگفتزده و مسحور کرده است.
در وهلهی دوم، شگفتیای در موجودات زنده میدیدم که دلیل ایجاد کانال زیستهنر بود: بر خلاف اقیانوسی از سیستمهای بینظم و با آنتروپیِ روبهافزایش که بر موجودات زنده محیط شدهاند، این موجودات جزایر ثبات و نظم محسوب میشوند و قادرند با استخراج انرژی از محیط این ثبات را بازآفرینی کنند. هر بار که به این موضوع فکر میکنم شور و هیجانی بر من چیره میشود که مجبورم میکند این شگفتی را با دیگران به اشتراک بگذارم، و به خصوص توجه نسل جوان را به این موضوع بینظیر، یعنی حیات، جلب کنم. زیستهنر قالبی بود که، در کنار رسالت معلمیام، از طریق آن میشد با مخاطب جوان با زبانی دیگر صحبت کنم. شگفتی حیات وقتی در کنار شگفتی اراده و اختیار انسان قرار گیرد دوچندان میشود، و به حوزهای از علم به نام زیستفناوری منجر میشود. زیستهنر کانالی برای معرفی دانش زیستشناسی و زیستفناوری به علاقهمندان به هنر بود. و البته برای معرفی هنر به علاقهمندان علوم زیستی.
بعد از چند سال فعالیت، اکنون زمان رفتن فرا رسیده است. بحران روحی روانی سنگین آن روزها، حداقل به شکل قبلیاش، دیگر وجود ندارد. همچنین، شواهدی در دست دارم که یکی از عواملی که در ایجاد بحران افسارگسیختهی چند سال قبل من نقش ایفا کرده بود، اخیرا به شکل دیگری برای ایجاد بحرانی دیگر تلاش کرده، و در قالب پروندهای جدید، فعالیت من در کانال زیستهنر را به عنوان سندی از وقتگذرانی من در فضای مجازی و فعالیت غیرعلمی و قانونشکنانه در شبکههای اجتماعیِ فیلترشده به مراجع ذیصلاح گزارش کرده است! در حالی که این کانال را برای کمک آرامش روحی خودم و همین طور در راستای اهداف معلمی خودم و شناسایی جنبههای زیبای علوم زیستی به مخاطبان و دانشپژوهان به راه انداخته بودم. واقعا این کانال چه هدف دیگری را در این مدت دنبال کرده است؟!
وضع امروز جامعه را همگی میدانیم. طاقت من هم مثل بسیاری از شما عزیزان محدود است و تحمل هجمههای وحشیانه را ندارم. با خود خلوت کردم و به این جمعبندی رسیدم که شاید لازم است همین وقت و انرژی اندکی را که زمانی برای زیستهنر صرف میکردم امروز در محل دیگری و به شکل دیگری استفاده کنم تا شاید اثری ماندگارتر داشته باشد. از همه بزرگواران و مخاطبانی که در طول این مسیر مرا یاری کردند صمیمانه تشکر میکنم.
هیچ چیز پایدار نیست. شاید روزی در آیندهای نزدیک یا دور باز گردم. خدا میداند!
چند سال قبل که کار «زیست هنر» را شروع کردم، راهاندازی این کانال برای من دو هدف داشت.
در وهلهی اول، در فضای روحی روانی سنگینی که با آن روبرو بودم، راهاندازی این کانال کمک کرد تا به خودم یادآوری کنم هنوز زندهام. و تا زندهام هدفی دارم. زیستهنر برای من یک سرگرمی نبود. تکرار ذهنی یک حضور جدی بود. برای یادگیری بیشتر و درک بهتر وضع خودم در میانهی جهان خلقت، و درک این موضوع که هویت فیزیکی من، به عنوان یک موجود زنده، تنها یکی از مخلوقات است که نه تنها برتری جدیای نسبت به سایر موجودات زنده ندارد، بلکه از بسیاری جهات عقبتر است. چیزی که منِ انسان را متمایز میکند توانایی درک زیبایی، انتخاب بین زشتی و زیبایی، و تلاش برای خلق زیباییهای جدید است. بیربط نیست که همینجا اعتراف کنم وجود این اراده و انتخاب همواره مرا شگفتزده و مسحور کرده است.
در وهلهی دوم، شگفتیای در موجودات زنده میدیدم که دلیل ایجاد کانال زیستهنر بود: بر خلاف اقیانوسی از سیستمهای بینظم و با آنتروپیِ روبهافزایش که بر موجودات زنده محیط شدهاند، این موجودات جزایر ثبات و نظم محسوب میشوند و قادرند با استخراج انرژی از محیط این ثبات را بازآفرینی کنند. هر بار که به این موضوع فکر میکنم شور و هیجانی بر من چیره میشود که مجبورم میکند این شگفتی را با دیگران به اشتراک بگذارم، و به خصوص توجه نسل جوان را به این موضوع بینظیر، یعنی حیات، جلب کنم. زیستهنر قالبی بود که، در کنار رسالت معلمیام، از طریق آن میشد با مخاطب جوان با زبانی دیگر صحبت کنم. شگفتی حیات وقتی در کنار شگفتی اراده و اختیار انسان قرار گیرد دوچندان میشود، و به حوزهای از علم به نام زیستفناوری منجر میشود. زیستهنر کانالی برای معرفی دانش زیستشناسی و زیستفناوری به علاقهمندان به هنر بود. و البته برای معرفی هنر به علاقهمندان علوم زیستی.
بعد از چند سال فعالیت، اکنون زمان رفتن فرا رسیده است. بحران روحی روانی سنگین آن روزها، حداقل به شکل قبلیاش، دیگر وجود ندارد. همچنین، شواهدی در دست دارم که یکی از عواملی که در ایجاد بحران افسارگسیختهی چند سال قبل من نقش ایفا کرده بود، اخیرا به شکل دیگری برای ایجاد بحرانی دیگر تلاش کرده، و در قالب پروندهای جدید، فعالیت من در کانال زیستهنر را به عنوان سندی از وقتگذرانی من در فضای مجازی و فعالیت غیرعلمی و قانونشکنانه در شبکههای اجتماعیِ فیلترشده به مراجع ذیصلاح گزارش کرده است! در حالی که این کانال را برای کمک آرامش روحی خودم و همین طور در راستای اهداف معلمی خودم و شناسایی جنبههای زیبای علوم زیستی به مخاطبان و دانشپژوهان به راه انداخته بودم. واقعا این کانال چه هدف دیگری را در این مدت دنبال کرده است؟!
وضع امروز جامعه را همگی میدانیم. طاقت من هم مثل بسیاری از شما عزیزان محدود است و تحمل هجمههای وحشیانه را ندارم. با خود خلوت کردم و به این جمعبندی رسیدم که شاید لازم است همین وقت و انرژی اندکی را که زمانی برای زیستهنر صرف میکردم امروز در محل دیگری و به شکل دیگری استفاده کنم تا شاید اثری ماندگارتر داشته باشد. از همه بزرگواران و مخاطبانی که در طول این مسیر مرا یاری کردند صمیمانه تشکر میکنم.
هیچ چیز پایدار نیست. شاید روزی در آیندهای نزدیک یا دور باز گردم. خدا میداند!