Forwarded from نشر واج
🔘 نشر واج 🔘 ناشر تخصصی ادبیات 🔘
🖋 شعر
🖋 داستان کوتاه
🖋 رمان
🖋 نمایشنامه
🖋 ترجمه
🖋 پژوهش
🖋 نقد ادبی و...
☎️ ارتباط با ما:
🔘 تلفن: 09123151251
🔘 ایمیل: [email protected]
🔘 سایت: vaajpup.cm || @vaajpub.ir
🔘 کانال تلگرام: @vaajpub
🔘 اینستاگرام: https://instagram.com/vaajpub
🔘 ارتباط در تلگرام: @Vajpub
🖋 شعر
🖋 داستان کوتاه
🖋 رمان
🖋 نمایشنامه
🖋 ترجمه
🖋 پژوهش
🖋 نقد ادبی و...
☎️ ارتباط با ما:
🔘 تلفن: 09123151251
🔘 ایمیل: [email protected]
🔘 سایت: vaajpup.cm || @vaajpub.ir
🔘 کانال تلگرام: @vaajpub
🔘 اینستاگرام: https://instagram.com/vaajpub
🔘 ارتباط در تلگرام: @Vajpub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» ۱۳۸۵
بازیگران: محسن تنابنده، نادر فلاح، محسن نامجو، حسن رشید قامت، محمود نظرعلیان، رضا طرهانی و...
کارگردان: سامان سالور
یدی عاشق دختری در شهر مجاور است و با کمک اسماعیل پستچی منطقه سعی دارد نامههایش را به دختر برساند، در حالی که پستچی نیز عاشق همان دختر است...
برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره لوکارنو، بهترین فیلم جشنوارههای سه قاره، ادینبورگ، آبرن و اوبنی، نامزد تندیس بهترین فیلمنامه و کارگردانی جشن خانه سینما و چندین جایزه جهانی دیگر
@Vaajpub
بازیگران: محسن تنابنده، نادر فلاح، محسن نامجو، حسن رشید قامت، محمود نظرعلیان، رضا طرهانی و...
کارگردان: سامان سالور
یدی عاشق دختری در شهر مجاور است و با کمک اسماعیل پستچی منطقه سعی دارد نامههایش را به دختر برساند، در حالی که پستچی نیز عاشق همان دختر است...
برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره لوکارنو، بهترین فیلم جشنوارههای سه قاره، ادینبورگ، آبرن و اوبنی، نامزد تندیس بهترین فیلمنامه و کارگردانی جشن خانه سینما و چندین جایزه جهانی دیگر
@Vaajpub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از من
درمقابل شب شفاعت کن؛
از من درمقابل دلتنگی،
از من درمقابل بیخبری،
از من درمقابل فکر کردن به اینکه حالا
درست در همین لحظه داری چهکار میکنی؟
از من
درمقابل فکر کردن شفاعت کن!
#لیلا_کردبچه
@leila_kordbacheh
درمقابل شب شفاعت کن؛
از من درمقابل دلتنگی،
از من درمقابل بیخبری،
از من درمقابل فکر کردن به اینکه حالا
درست در همین لحظه داری چهکار میکنی؟
از من
درمقابل فکر کردن شفاعت کن!
#لیلا_کردبچه
@leila_kordbacheh
زمانی که کافکا به دلیل بیماری به برلین نقل مکان میکنه، در پارک دختر کوچکی رو میبینه که عروسک مورد علاقهش را گم کرده و گریه میکنه.
کافکا با دخترک تمام پارک را برای پیدا کردن عروسک میگرده اما پیداش نمیکنن و به دخترک میگه، فردا بیا پارک تا با هم به دنبالش بگردیم.
فردا کافکا نامهای را به دخترک میده که توسط عروسک نوشته شده و به دخترک گفته، گریه نکن، من به سفر دور دنیا رفتم و برایت از ماجراهایی که در سفر دارم مینویسم. کافکا هر روز نامهای برای دخترک میآورد و دخترک از شنیدن ماجراها لذت میبرد.
تا روزی که کافکا عروسکی را با خودش میاره و دخترک با دیدنش شروع به گریه میکنه و به کافکا میگه این شبیه عروسک من نیست، همونجا کافکا نامه دیگری به دخترک میده که در آن عروسک به دخترک نوشته که مسافرت سبب تغییرش شده.
دخترک عروسک را با خوشحالی بغل میکنه و به خانهش میره. یک سال بعد کافکا میمیره و دخترک سالها بعد زمانی که یه دختر جوان شده داخل عروسک نامهای با امضای کافکا پیدا میکنه که نوشته
هر چیزی را که بدان عشق میورزی، احتمالا زمانی از دست خواهی داد اما عشق به طریق دیگری به تو باز خواهد گشت.
@Vaajpub
کافکا با دخترک تمام پارک را برای پیدا کردن عروسک میگرده اما پیداش نمیکنن و به دخترک میگه، فردا بیا پارک تا با هم به دنبالش بگردیم.
فردا کافکا نامهای را به دخترک میده که توسط عروسک نوشته شده و به دخترک گفته، گریه نکن، من به سفر دور دنیا رفتم و برایت از ماجراهایی که در سفر دارم مینویسم. کافکا هر روز نامهای برای دخترک میآورد و دخترک از شنیدن ماجراها لذت میبرد.
تا روزی که کافکا عروسکی را با خودش میاره و دخترک با دیدنش شروع به گریه میکنه و به کافکا میگه این شبیه عروسک من نیست، همونجا کافکا نامه دیگری به دخترک میده که در آن عروسک به دخترک نوشته که مسافرت سبب تغییرش شده.
دخترک عروسک را با خوشحالی بغل میکنه و به خانهش میره. یک سال بعد کافکا میمیره و دخترک سالها بعد زمانی که یه دختر جوان شده داخل عروسک نامهای با امضای کافکا پیدا میکنه که نوشته
هر چیزی را که بدان عشق میورزی، احتمالا زمانی از دست خواهی داد اما عشق به طریق دیگری به تو باز خواهد گشت.
@Vaajpub