🍃🌺🍃

سوره الكهف آیه 23 :

وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَٰلِكَ غَدًا

ترجمه :

و هرگز در مورد کاری نگو: «من فردا آن را انجام می‌دهم»...

#کلام_پروردگار

@book_tips 🐞

در همان حوزه‌ی اخلاق
یک عمل خیر روی دیگر سکه‌ی شر است.

شری باید باشد تا خیر من
در کفه‌ی مقابلش جابگیرد...

#سنگی_بر_گوری
#جلال_آل‌احمد

@book_tips 🐞

🍃🌺🍃
#نغمه_های_سعدی

#باب_هشتم (در آداب صحبت)

🍃آداب ۴۱

✨ نه هر که در مجادله چُست در معامله درست.

🔸بس قامتِ خوش که زير چادَر باشد
🔹چون باز کنی مادرِ مادر باشد



@book_tips 🐞

#نغمه_های_سعدی
@book_tips 🐞

🍃🌺🍃

سوره ملك (آیه ۲۴)

قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ

بگو: اوست كه شما را در زمین آفرید و به سوی او محشور می‌شوید

@book_tips🐞

🌿🦋🌿🕊📚🕊🌿🦋🌿
           
              📌#یادآوری_مطالعه_گروهی   

✅ دهمین  روز مطالعه
📕 #نامه_به_کودکی_که_هرگز_زاده_نشد
✍ #اوریانا_فالاچی
🔁  #زویا_گوهرین


#تعداد_صفحات_کتاب :  ۱۵۰
#تعداد_صفحات_فایل: ۱۲۰

سهم مطالعه هر روز کتاب: ۸صفحه
مطالعه فایل هر روز: ۶  صفحه
شروع: ۱۴۰۳/۰۹/۲۶
پایان: ۱۴۰۳/۱۰/۱۵

🗓 امروز پنجم دیماه
🗒 صفحات کتاب  : ۸۳ تا ۹۱
📁صفحات فایل الکترونیکی  ۶۷ تا ۷۳



دانلود فایل pdf

🔻🔻🔻
https://www.tgoop.com/booktipsgroup

@book_tips 🐞📚

🕊🌿🦋🌿📚🌿🦋🌿🕊

🍃🌺🍃

#گزیده_ای_از_کتاب

تو مرا چی خیال کردی؟ یک بسته بندی؟ یا شیشه ای که توی آن چیزی پنهان می کنند؟ نه بابا من یک زنم ،یک آدمم. نمی توانم مغزم را باز کنم و فکر کردن را برایش ممنوع سازم.من نمی توانم احساساتم را خنثی کنم یا مانع آشکار شدنشان گردم. نمی توانم از یک‌خشم، یک شادی، یک درد بی خبر باشم .من برای خودم واکنش هایی دارم، سرگشتگی ها و نا امیدهایی دارم . حتی اگر می توانستم، نمی خواستم از این خصوصیات رهایی یابم و به یک گیاه یا یک دستگاه تبدیل شوم که کارش صرفا آدم سازی است ! کودکم تو چقدر پر توقعی! برای شروع کار ادعای دخالت کردن در جسم مرا داری و آن را از اساسی ترین حقش که حرکت کردن است محروم می کنی.

#نامه_به_کودکی_که_هرگز_زاده_نشد
#اوریانا_فالاچی
ص.۸۴
@book_tips 🐞

زندگی پر از پارادوکس‌هایی است که معنای عمیق‌تری از حقیقت را به ما نشان می‌دهند. یکی از این پارادوکس‌ها در ورزش دیده می‌شود: وقتی ورزش می‌کنی، عضلاتت خسته می‌شوند، بدن احساس ضعف می‌کند، اما در همین فرآیند است که قوی‌تر می‌شوی. این مفهوم، فراتر از ورزش، در تمام جنبه‌های زندگی جریان دارد.

گاهی اوقات، شکست‌ها و سختی‌ها ما را می‌شکنند، اما همان‌ها باعث رشد و استحکام شخصیت ما می‌شوند. در روابط انسانی، از خودگذشتگی و فداکاری شاید احساس کمبود به همراه داشته باشد، اما در نهایت، روابط عمیق‌تری را شکل می‌دهد. زندگی با این پارادوکس‌ها ما را به چالش می‌کشد و به یادمان می‌آورد که برای رسیدن به بهترین نسخه از خودمان، باید از محدوده راحتی عبور کنیم.

این کلیپ، به ما یادآوری می‌کند که در دل احساس ضعف و سختی، قدرت واقعی نهفته است و زندگی در نهایت بازی تضادهایی است که ما را به رشد و کمال می‌رساند.

@book_tips 🐞

🍃🌺🍃

سوره النساء آیه 139 :

الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۚ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا

ترجمه :

همانها که کافران را به جای مؤمنان، دوست خود انتخاب می‌کنند. آیا عزّت و آبرو نزد آنان می‌جویند؟ با اینکه همه عزّتها از آن خداست؟!

#کلام_پروردگار

@book_tips 🐞

🍃🌺🍃
#نغمه_های_سعدی

#باب_هشتم (در آداب صحبت)

🍃آداب ۴۲

✨ اگر شبها همه قدر بودی‌، شبِ قدر بی‌قدر بودی.

🔸گر سنگ همه لعلِ بدخشان بودی
🔹پس قيمتِ لعل و سنگ يکسان بودی 


@book_tips 🐞

#نغمه_های_سعدی
@book_tips 🐞

🌿🦋🌿🕊📚🕊🌿🦋🌿
           
              📌#یادآوری_مطالعه_گروهی   

✅ سیزدهمین روز مطالعه
📕 #نامه_به_کودکی_که_هرگز_زاده_نشد
✍ #اوریانا_فالاچی
🔁  #زویا_گوهرین


#تعداد_صفحات_کتاب :  ۱۵۰
#تعداد_صفحات_فایل: ۱۲۰

سهم مطالعه هر روز کتاب: ۸صفحه
مطالعه فایل هر روز: ۶  صفحه
شروع: ۱۴۰۳/۰۹/۲۶
پایان: ۱۴۰۳/۱۰/۱۵

🗓 امروز هشتم دیماه
🗒 صفحات کتاب  : ۱۱۵ تا ۱۲۳
📁صفحات فایل الکترونیکی  ۹۱ تا ۹۷



دانلود فایل pdf

🔻🔻🔻
https://www.tgoop.com/booktipsgroup

@book_tips 🐞📚

🕊🌿🦋🌿📚🌿🦋🌿🕊

  انگار من از جای بُریدگیِ زخمی در تن تو روئیده‌ام ....
من خود توام
از تو جدا نیستم
مثل
یک روح در دو بدن
نشانه ی دوست داشتنت
در لبان ترک خورده ام،دیده میشود
من همان برگ کوچکی هستم که از جای زخم تو رُسته ام
تا به یاد بیاوری
دوست داشتن را
میخواهم مرحمت شوم.

#فروغ_فرخزاد

@book_tips 🐞

از محل کار تا خانه را خسته و  آهسته گز می کردم و در راه با نگاه کردن به رنگارنگی سر در مغازه ها و اجناس گوناگون آن، برای خود سرگرمی می ساختم؛ چند متری مانده بود تا به سر چهارراه برسم که خارق العاده ترین منظره، نظر مرا بیش از بیش به خود جلب کرد؛ مغازه ی میوه فروشی با عطرهای متنوع میوه و البته با مشتری جنتلمن و شیک پوش و البته بسیار باهوش. چشم های تیله ای سیاهش از دور، گردوهای تازه و درشت را  نشانه گرفته بود؛ بی هیچ وقفه ای پرید و خود را  روی اولین کیسه ی گردو انداخت؛ مغازه دار با چهره ای گشاده پشت به درگاه مغازه، مشغول حساب و کتابش بر سر دخل بود که ناگهان، جنتلمن، درشت ترین گردو را از زیر گردوهای کوچک بیرون کشید و سریع به منقار گرفت؛ ظاهراً از خریدش که نه بی اجازه برداشتن گردو راضی و خرسند بود؛ با قیافه ای حق به جانب، بی اعتنا به رهگذران و من، راهش را کشید و پر زد؛ من هم با دهانی باز و به خیال اینکه تمام صحنه   را  ضبط کرده ام در پی مرور قصه شدم  که فهمیدم، آن اتفاق دلنشین، ثبت نشده است. از آن روز، هر پنجشنبه، آن خیابانِ طویل را به شوق دیدن آن پرنده قدم می زنم ...

#افسانه_سعادتی

@book_tips 🐞

هرگز منتظر "فرداى خیالى" نباش ...
سهمت را از "شادى زندگى" همین امروز بگیر ...
فراموش نکن "مقصد" همیشه جایى در "انتهاى مسیر" نیست! ...
"مقصد" لذت بردن از قدمهایی است که بین مبدا تا مقصد بر می‌داریم! ...

چایت را بنوش ...
نگران فردا مباش، از گندم زار من و تو مشتی کاه میماند برای بادها ...

👤#نیما_یوشیج

@book_tips 🐞