Telegram Web
🌀 پاسخ به یک ادعا

در روزهای اخیر اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، نکاتی را در رسانه نود اقتصادی مطرح کردند که مستلزم بررسی‌های بسیار است. ایشان با اشاره به گفتگوی موسی غنی‌نژاد با هفته‌نامه تجارت فردا، بدون نام بردن از ایشان، ضمن بیسواد خواندن موسی غنی‌نژاد، به مباحثی که در آن گفتگوی تجارت فردا طرح شده بود، انتقاداتی مطرح کردند.

در این مجال امکان بررسی تمام این موارد و نقدها وجود ندارد. تنها در قالب دو نکته‌ی ذیل، به بخش اول صحبت‌های ایشان پرداخته می‌شود تا بتوان ارزیابی مشخصی از مبانی دانش و تخصص علمی ایشان به دست آورد. این دو نکته در دو عرصه دانش سیاسی و دانش اقتصادی به شرح زیر خواهد بود:

🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
🔖 پاسخ به یک ادعا

۱. دانش سیاسی:
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در بخش اول صحبت‌ها، در اشاره به گفتگوی موسی غنی‌نژاد با تجارت فردا، می‌فرمایند:
«اومده میگه که شهید بهشتی تحت تاثیر اندیشه‌های چپ قرار داشته، بعد دلیلی که میاره چیه؟ دلیلی که میاره اینه که آقای بهشتی کار را مبنای ارزش میدونسته».

در ادامه برای رد این نظر موسی غنی‌نژاد، به دو بحث اقتصادی و سیاسی اشاره می‌کنند. بحث اقتصادی در قسمت ۲ ذیل با موضوع دانش اقتصادی بررسی شده است. اما ایشان در بحث سیاسی می‌فرمایند:
«مجاهدین خلق و مارکسیست‌ها حمله می‌کردن که تو [شهید بهشتی] می‌خواهی بورژوازی کمپرادور را زیر این لوا حفظ کنی و می‌گفتند بهشتی آمریکایی است چون قانون حفاظت نوشته».

ایشان با اشاره به حمله‌ی چپ‌ها و مارکسیست‌ها به شهید بهشتی در اوایل انقلاب قصد دارند این تصور را القاء نمایند در شرایطی که چپ‌ها به شهید بهشتی حمله می‌کردند و وی را آمریکایی خطاب می‌کردند، پس شهید بهشتی نمی‌توانسته تحت تاثیر اندیشه چپ‌ها قرار داشته باشد. در ابتدا ایشان را به مطالعه دقیق این مقاله که در خصوص نفوذ اندیشه‌های چپ در ساختار سیاسی و در میان روحانیون است، دعوت می‌کنیم تا توجه داشته باشند که اندیشه اقتصادی، متفاوت از جایگاه حزبی و سیاسی است.

👈 مقاله: سوسیالیسم چگونه به ساختار سیاسی نفوذ کرد؟

از طرفی، در دعواها و رقابتهای سیاسی، بسیار اتفاق می‌افتد که برای کنار زدن رقیب به هر روشی متوسل می‌شوند و ممکن است یک گروه سیاسی با اندیشه چپ، به گروه سیاسی دیگری با اندیشه چپ حمله کند تا آنرا تضعیف و حتی حذف کند چه رسد به اینکه گروه‌هایی با اندیشه سیاسی و جایگاه اجتماعی متفاوت با یکدیگر رقابت کنند و سعی در حذف یکدیگر داشته باشند. جهت توجه و اطلاع ایشان، تاکید می‌کنیم که این مسأله مفهومی در دانش و علم سیاست است و منطق قدرت و سیاست در عالم رقابت‌های سیاسی حکم می‌کند که چنین باشد. رقابت گروه‌های سیاسی چپ نظیر فدائیان خلق و حزب توده با یکدیگر در سالهای انقلاب و پس از پیروزی انقلاب نیز گواهی بر این مدعاست. چنین رقابتهایی در بسیاری از انقلاب‌های معاصر روی داده است که یک نمونه مهم انقلاب کمونیستی بلشویک‌ها در اکتبر ۱۹۱۷ در شوروی است. پس از پیروزی انقلاب، بلشویک‌ها بخصوص در زمان رهبری استالین، دست به تسویه‌های بسیار در میان خودشان زدند در حالیکه همه‌شان چپ و کمونیست بودند. مجددا از ایشان می‌خواهیم به فضای سیاسی ۳۰ سال اخیر در ایران توجه فرمایند که رقابت‌های سیاسی میان گروه‌ها و جریانات سیاسی پایبند به اسلام سیاسی در جریان بوده در حالیکه بر اساس منطق ایشان ظاهراً گروه‌هایی با اندیشه و اصول یکسان یا مشابه نباید در عرصه سیاسی به یکدیگر حمله یا با یکدیگر رقابت کنند! باز هم تاکید می‌شود که عرصه رقابتهای سیاسی جای این تعارفات نیست و منطق قدرت بر اساس دانش سیاست، چنین فضایی را در رقابت‌های سیاسی به خوبی توضیح می‌دهد. ‌بنابراین اگر به اندیشه اقتصادی یک روحانی اشاره می‌شود به معنای آن نیست که جایگاه حزبی و سیاسی ایشان تغییر می‌کند و ایشان در میان احزاب چپ قرار می‌گیرند، و به این ترتیب بر اساس استدلال استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی پس اگر شهید بهشتی تحت تأثیر اندیشه‌های چپ بود نباید گروههای چپ و مارکسیستی به ایشان حمله می‌کردند! اما توجه نمی‌کنند در نقد اندیشه شهید بهشتی، در عین اینکه ایشان مدافع و همراه گروه‌های سیاسی اسلامی بودند، صرفاً به گرایشهای فکری ایشان در عرصه اقتصادی اشاره شده است که چگونه تحت تاثیر اندیشه‌های چپ قرار داشتند، در حالیکه قطعاً هیچگاه مارکسیست نبودند و به گروههای سیاسی چپ نپیوستند. حمله گروه‌های چپ به ایشان هم، بدون توجه به اندیشه اقتصادی، فقط به منظور تضعیف جایگاه دکتر بهشتی در میان انقلابیون و حذف‌شان از عرصه سیاسی بود. علاوه بر شهید بهشتی، چنین رویکرد چپ‌گرایانه در میان بسیاری از انقلابیون سال ۱۳۵۷ وجود داشت، به طوری‌که مسیر و ساختار اقتصادی ایران را پس از انقلاب شکل داد. مسیری که بسیاری از معضلات کنونی در اقتصاد ایران، میوه و ثمره‌ی آن مسیر هستند. ناگفته نماند هنوز هم برخی کارگزاران دولت جمهوری اسلامی، گرایش‌های فکری چپ‌گرایانه دارند و سیاستهای اقتصادی کشور را تعیین و اجرا می‌کنند.

🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
📚 پاسخ به یک ادعا

۲. دانش اقتصادی:
یکی از عجیب‌ترین و شگفت‌انگیزترین، بیانات استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در مصاحبه با نود اقتصادی، بحثی بود که در عرصه علم اقتصاد مطرح کردند و با این اشاره نشان دادند که از مبانی علم اقتصاد مدرن کاملاً بی‌اطلاع هستند. ایشان در شروع این بحث، گفتند:
«اومده میگه که شهید بهشتی تحت تاثیر اندیشه‌های چپ قرار داشته، بعد دلیلی که میاره چیه؟ دلیلی که میاره اینه که آقای بهشتی کار را مبنای ارزش میدونسته».

سپس این استاد دانشگاه بلافاصله برای بیان و اثبات دیدگاه خود به نکاتی اشاره می‌کنند که در اقتصاد سیاسی کلاسیک و نظریه کارل مارکس ارائه شده بود:

«تو [موسی غنی‌نژاد] برو ثروت ملل اسمیت رو بخون، اقتصاد سیاسی مالیات‌ستانی ریکاردو رو بخون، از اسمیت و ریکاردو و مالتوس تا مارکس همشون اینجوری فکر می‌کنن و وقتی همه اینجوری فکر می‌کنن تو که غیر این فکر می‌کنی، هم فهمت از بازار و هم فهمت از مارکسیسم نیازمند بازنگری جدیه».

اما باید تأکید شود که مبنا و اساس دیدگاه علمی، توجه به تفکر همه نیست، بلکه توجه به اعتبار علمی و منطقی نظریات است. نظریه‌ای که استاد دانشگاه علامه طباطبایی بر آن تکیه دارند، نظریه ارزش-کار است که ستون و رکن اصلی در اقتصاد سیاسی کلاسیک و زیربنای نظریه کارل مارکس بود. اما نظریه ارزش-کار حدود ۱۵۰ سال قبل با نظریه مارژینالیستی ارزش (یا نظریه ارزش ذهنی) که توسط سه اقتصاددان مطرح شد، بی اعتبار شده است. در واقع استاد اقتصاد دانشگاه، با توسل به یک نظریه بی‌اعتبار که بیش از صد سال پیش رد شده، چنین واکنش غیر منطقی به گفتگوی موسی غنی‌نژاد با تجارت فردا انجام داده است. بخشی از دیدگاههای اقتصاددانان بریتانیایی نظیر اسمیت و ریکاردو با اتکا به نظریه ارزش-کار، ارائه شده و به علت بی اعتبار شدن نظریه ارزش-کار، آن دیدگاه‌ها نیز اکنون رد شده است. از سوی دیگر نظریه ارزش اضافی مارکس هم، با اتکا به نظریه ارزش-کار مطرح شد و اگر کماکان نظریه ارزش-کار معتبر بود، درستی بسیاری از نظریات مارکس و صحت نظریه ارزش اضافی وی هم کماکان قابل اثبات بود. در حالیکه بخش اعظم ساختمان و دستگاه فکری کارل مارکس به دلیل رد شدن نظریه ارزش-کار فرو ریخته و از درجه اعتبار ساقط شده است. در گفتگوی موسی غنی‌نژاد با تجارت فردا هم به همین نکته اشاره شده است به این معنا که شهید بهشتی به دلیل اینکه کار را مبنای ارزش می‌دانسته و سرمایه را کار متبلور شده تعریف کرده، پس به لحاظ اندیشه اقتصادی تحت تأثیر چپ‌ها قرار داشته (نه اینکه چپ یا مارکسیست بوده) زیرا که مارکسیست‌ها و چپ‌ها در اندیشه اقتصادی، کار را مبنای ارزش می‌دانستند و این رویکرد، ناشی از بهره‌برداری مارکس از نظریه ارزش-کار بوده است. به لحاظ رویکرد معرفت‌شناختی، که توضیح جزئیات آن در اینجا ممکن نیست، چنین برداشت و تعریفی از کار و سرمایه و گرایش به نظریه ارزش-کار، خواه ناخواه اندیشه اقتصادی را به سوی دیدگاههای چپ‌گرایانه و مارکسیستی سوق می‌دهد. برای آشنایی با نظریه ارزش ذهنی و معرفت‌شناسی علم اقتصاد می‌توانید به مقاله و مجموعه گفتگوهای زیر مراجعه کنید.

👈 مقاله: نظریه ارزش ذهنی
👈 ویدئو: مجموعه گفتگو در باب معرفت‌شناسی

موسی غنی‌نژاد در کتاب‌ها و مقالات مختلفی که نوشته به نظریه ارزش ذهنی و بی اعتبار بودن نظریه ارزش-کار اشاره کرده است. به علت اینکه علم اقتصاد متکی بر نظریه ارزش است اهمیت دارد که متکی بر یک نظریه ارزش معتبر باشد و نه نظریه ارزش-کار که پیش از قرن بیستم به تاریخ پیوسته است. لذا «فهم علمی از بازار و مارکسیسم» با درک منطقی از نظریه ارزش آغاز می‌شود. چنانچه استاد اقتصاد دانشگاه، در ابتدای صحبتهای خود فرمودند ما مشکلات بسیاری داریم و مردم گرفتار فقر و فلاکت هستند، این تذکر مورد قبول ما نیز هست اما برای حل این مشکلات و عبور از بحران‌ها نیازمند توجه به اصول و مبانی علمی هستیم در غیر این‌صورت و با اتکا بر مفاهیمی که دهها سال قبل، بی اعتبار شده است بر عمق بحران‌ها و معضلات اقتصادی افزوده خواهد شد.

چهار سال قبل در کانال دکتر موسی غنی‌نژاد، دو مطلب با محوریت توجه به نظریه ارزش-کار و نظریه ارزش ذهنی و بررسی نتایج این دو نظریه منتشر شده است که پاسخی به سخنان استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی است. این دو مطلب شامل منتخبی از یک کتاب موسی غنی‌نژاد و یک مقاله ایشان است که جهت اطلاع و مطالعه‌ی مخاطبان گرامی در ادامه بازنشر می‌شود🔻

🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
《مارکس در مقام منتقد نظام اجتماعی مدرن،پاشنه آشیل اقتصادکلاسیک یعنی نظریه ارزش-کار را هدف قرار داد و در صدد برآمد تا با تکیه برآن،تناقض درونی نظام سرمایه‌داری را نشان داده و خبر از فروپاشی عن‌قریب آن دهد.مارکس با هشیاری تمام دریافت که علم اقتصاد،علم جامعه بورژوایی یعنی جامعه مبتنی بر ارزشهای فردگرایانه است اما تاکید وی بر مفهوم ذات‌گرایانه ارزش-کار برای نقادی اقتصادسیاسی کلاسیک،بخش بزرگی از کار سترگ پژوهشی وی را دچار تناقض‌وابهام کرد.مارکس مهمترین نقص‌وخلل در اقتصادسیاسی کلاسیک یعنی نظریه ارزش-کار را قویترین رکن آن تصور کرد و این اشتباه معرفت‌شناختی بخش بزرگی از برنامه پژوهشی وی را درخصوص علم اقتصاد به بیراهه کشاند.نتیجه منطقی و ناگزیر این اشتباه،نفی رویکرد فرضیه‌ای در پژوهش علمی و روی آوردن بروش عمدتا ذات‌گرایانه است.اگرچه مارکس بعلت وسواس علمی بینظیرش هیچگاه بطور کامل به این وادی علم‌ستیزی و بازگشت به تفکر ماقبل علمی سقوط نکرد و تردیدهاو دودلی‌های وی از لابلای اندیشه‌هایش مشهود است اما این موضوع درخصوص اکثریت مارکسیستهای معاصر او وبعد از او صدق نمیکند》
□معرفت‌شناسی علم اقتصاد،نشر مینوی خرد
@ghaninejad_mousa
کار مولد و نامولد در اقتصاد؛

👤 سرمقاله ای از دکتر موسی غنی نژاد

✍️ آدام اسمیت صرفا تولید کالاهای مادی ملموس را کار مولد می‌دانست و کارهای ناظر بر تولید خدمات نظیر تجارت، حمل و نقل، آموزش، خدمات پزشکی و حقوقی و مانند آنها را گرچه مفید می‌شمرد، اما مولد نمی‌دانست. اشتباه اسمیت ناشی از رویکرد ماتریالیستی به موضوع تولید بود و ریشه در نظریه ارزش داشت.

✍️ به عقیده اسمیت، ارزش کالاها در بازار به مقدار کار صرف شده برای تولید آنها بستگی دارد. نظریه «ارزش -کار» یا «ارزش- هزینه تولید» پس از اسمیت از طریق ریکاردو و دیگر اقتصاددانان کلاسیک بریتانیایی تداوم یافت و به تعبیری پیشرفت علم اقتصاد را ۱۰۰ سال به تعویق انداخت.

✍️ تا اینکه در دهه ۱۸۷۰ میلادی در اروپا نظریه ارزش ذهنی یا نظریه مارژینالیستی ارزش با رویکردی منطقی، منسجم و علمی، اندیشه اقتصادی را از این بن‌بست رها ساخت.

✍️ طبق نظریه ارزش مارژینالیستی که علم اقتصاد مدرن بر اساس آن بنا نهاده شده، ارزش هر کالا یا خدمتی بر اساس مطلوبیت تقاضا برای آخرین واحد عرضه آن تعیین می‌شود و ربطی به کار صرف شده برای تولید آن ندارد. مطلوبیت هم امری ذهنی است که به ارزیابی یا ارزش‌گذاری بازیگران اقتصادی در بازار بستگی دارد و بنابراین ذاتی خود کالا یا خدمت نیست.

✍️ اخیرا گزارشی «پژوهشی» تحت عنوان «فعالیت‌های نامولد رقیب تولید» منتشر شده که مصون از این شبهات نیست و اگر ملاک سیاست‌گذاری قرار گیرد، ممکن است به جای درمان مشکلات بر دامنه آنها بیفزاید.

✍️ مشکل نظری این گزارش از عنوان آن کاملا پیدا است. هر فعالیت اقتصادی دو طرف دارد: خریدار و فروشنده؛ بنابراین فعالیت یک طرفه‌ای در اقتصاد نداریم که یکی مولد و دیگری رقیب آن، غیر‌مولد باشد.

✍️ هر فعالیت اقتصادی در نهایت به معنی دقیق کلمه دادوستد یا تجارت است. اگر همه داد و ستدها داوطلبانه (آزادانه) و در چارچوب قانون باشد هر دو طرف معامله نفع می‌برند؛ چون در غیر این صورت، به لحاظ منطقی معامله‌ای صورت نمی‌گیرد.

✍️ نویسنده سرمقاله امروز «دنیای اقتصاد»، در ادامه به بررسی نقاط ضعف این پژوهش و دلایل آن می پردازد.

کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد
@den_ir

https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3567218
🌀 تفکر و خواسته‌ی مخالفان اندیشه موسی غنی‌نژاد به چه وضعیتی منتهی می‌شود؟

اصلان علی عباسی

▫️ابتدا ببینیم اندیشه دکتر غنی‌نژاد بر چه مفاهیمی تأکید دارد،
موسی غنی‌نژاد می‌گوید هر انسانی، حقوق بنیادین و اساسی دارد که شامل حق حیات، حق مالکیت، حق آزادی و حق مبادله داوطلبانه در بازار (مفهوم بازار آزاد) است. حق مالکیت عبارت از حق مالکیت بر نفس و حق مالکیت بر اموال و دارایی‌ها است. این حقوق اساسی انسان‌ها در جامعه باید در سایه حاکمیت قانون حفاظت شود. نقض هر یک از این حقوق اساسی به نقض سایر حقوق می‌انجامد و انسان با از دست دادن حق انتخاب و آزادی و اراده ناچار خواهد بود به بندگی و بردگی اغیار تن بدهد. ایشان در آثار خود، حتی با تأکید بر فرهنگ و سنت ایرانی و فقه اسلام، نشان می‌دهد که حق حیات و حق مالکیت ریشه در تاریخ، فرهنگ و سنت ایرانیان دارد.

▫️معنا و مفهوم مخالفت با این ایده چیست؟
مخالفت با اندیشه‌ی آزادی‌خواهانه‌ی دکتر غنی‌نژاد معنایی جز مخالفت با حق حیات، حق مالکیت و حق آزادی (و بازار آزاد) ندارد. یعنی مخالفان این ایده و اندیشه به خصوص مارکسیست‌ها و چپ‌ها و کسانی‌که با اسم رمز حمله به نئولیبرالیسم با ایشان ضدیت و مخالفت می‌ورزند، در عمل با این انتقادها اعلام می‌کنند که حق حیات، حق مالکیت و آزادی نمی‌خواهند. این نتیجه به سادگی از طریق استنتاجات منطقی حاصل می‌شود و کاملاً قابل درک است. به عنوان مثال ضدیت با حق مالکیت به معنای ضدیت با مالکیت بر نفس و اموال است. هر فرد انسانی که با مالکیت بر نفس و اموال خود ضدیت و مخالفت کند آماده است که جان و مال خود را ببخشد و با از دست دادن آزادی به بندگی و بردگی اغیار تن بدهد. در این صورت کاملاً و خودخواسته از فقر، گرسنگی و مرگ استقبال می‌کند و حیاتش، برای خودش هیچ ارزشی ندارد و حاضر نیست از حقوق اساسی خود دفاع کند. لذا بردگی یا مرگ این فرد حتمی و غیر قابل اجتناب است.

توجه کنید،
نخواستن این سه حق اساسی، تعبیر ساده‌ی دیگری دارد. در فرهنگ ایرانی، نخواستن این حقوق معادل با دفاع نکردن از جان و مال و خانواده است. آیا یک ایرانی می‌تواند به جان و مال و خانواده خود اهمیت ندهد و نسبت به آن بی‌اعتنا باشد؟
این موضوع حتی در فرهنگ اصیل بسیاری از کشورهای غربی و شرقی هم اهمیت دارد. ایرانی‌ها نیز در فرهنگ ریشه‌دار و تاریخی خود به جان و مال و خانواده بسیار اهمیت می‌دهند و بنابراین باید از افکار و اندیشه‌های ضد حقوق اساسی و ضد بازار آزاد دوری کنند.

▫️نتیجه‌گیری،
به این ترتیب باید به مخالفان ایده و اندیشه موسی غنی‌نژاد، هشدار داد که به آنچه می‌گویند بیش از پیش توجه نمایند و از شعارهای توخالی و بریده از واقعیت دوری کنند که این رویاها و ایدئولوژی‌ها، به برپایی بهشت بر روی زمین منجر نمی‌شود بلکه جهنمی ساخته می‌شود که خود نیز در آن خواهند سوخت. فجایع، قحطی‌ها، گرسنگی‌ها و کشتارها و جنایات واقع شده در اتحاد شوروی، چین، کامبوج، رومانی و تعدادی دیگر از کشورهای سوسیالیستی در قرن بیستم، جهنمی بود که با ایده‌های مارکسیستی و مخالفت با حق مالکیت و آزادی فردی بر پا شد و باید به عنوان عبرت پیش روی چشمان ما و همه‌ی «مخالفان نئولیبرالیسم» و مخالفان بازار آزاد قرار داشته باشد.


#موسی_غنی‌نژاد
#آزادی
#مالکیت
#بازار_آزاد
#حاکمیت_قانون

✔️@BoomrangInstitute
💎گزیده مصاحبه؛ خصوصی‌سازی به شیوه دولتی (بخش اول)
🎤گفت‌وگو با موسی غنی‌نژاد، آبان ۸۵

📌در فضای موجود خصوصی‌سازی موفق نخواهد شد

🔹وضعیت بخش خصوصی مطلوب نیست، آنهم بدلیل یکه‌تازی دولت در عرصه اقتصاد است.در سیاست خارجی نیز با مشکلاتی مواجه هستیم.یعنی یک نوع وضعیت نامطمئن در کشور حاکم است که باعث میشود سرمایه‌گذاریها در سطح وسیعی صورت نپذیرد.

🔹ابلاغیه اصل۴۴ گام مهم و موثری است، اما فضای کسب‌وکار مناسب نیست.تعدد قوانین و مقررات اقتصادی و دخالتهای متعدد دولت در بازارها وجود دارد،واگذاریها در این فضا قابل اجرا و موفقیت‌آمیز نیست.اگر دولت بخواهد امور را به صورت سهام عدالت واگذار یا آنرا به بنیادها بسپارد این واگذاری صوری است نه واقعی.تحت این شرایط چندان خوشبین نیستم.

🔹یکی از ابزارهای مهم خصوصی‌سازی، بانکهای خصوصی هستند که کمرشان در برابر دخالتهای دولت شکسته است.باید تقدم و اولویت انجام امور به آزادسازی اقتصادی، عدم دخالت دولت در اقتصاد و اصلاح قوانین تعلق گیرد. در فضای موجود خصوصی‌سازی موفق نخواهد شد.

🖇متن کامل مصاحبه را در تصویر پیوست مطالعه نمایید
🗞کارآفرینان امیرکبیر، شماره ۱۷، آبان ۸۵
@ghaninejad_mousa
💎گزیده مصاحبه؛ خصوصی‌سازی به شیوه دولتی (بخش دوم)
🎤گفت‌وگو با موسی غنی‌نژاد، آبان ۸۵

📌اگر این وضعیت تداوم یابد شاهد فرار سرمایه یا گذار سرمایه به بخشهای غیرتولیدی(زمین،مسکن،ارز) خواهیم بود

🔹بسیاری از قوانین؛ زائد، بی‌فایده و دست‌وپاگیر هستند این مقررات باید حذف شوند. اگر این وضعیت تداوم یابد شاهد فرار سرمایه یا گذار سرمایه به بخشهای غیرتولیدی(زمین، مسکن، ارز) خواهیم بود.ممکن است تمام داراییهای دولت اسما به نام مردم شود اما هر چیز تحت کنترل و نظارت دولت باشد.مالکیتی که هیچ اختیاری در آن نباشد چه معنایی دارد؟ این گونه خصوصی‌سازی رشد نخواهد کرد.

🔹عمدتا تنها شیوه واگذاری از طریق بازار سرمایه صورت میگیرد.اما بازار سرمایه رشد مناسبی ندارد و تحت تاثیر مقررات و کنترل دولت است. بازار سرمایه و بورس هم‌ واقعی نمیباشد در آن هم دخالتهای فراوان دولت وجود دارد و قیمتها آزاد نیست.می‌بینیم به نحوی عمل شده که بانکهای خصوصی هم زمینگیر شوند.مشکل اصلی که دولت پیدا خواهد کرد این است که برای خرید، مشتری پیدا نمیکند.

🖇متن کامل مصاحبه را در تصویر پیوست مطالعه نمایید
🗞کارآفرینان امیرکبیر، شماره ۱۷، آبان ۸۵
@ghaninejad_mousa
💎گزیده مصاحبه؛ خصوصی‌سازی به شیوه دولتی (بخش آخر)
🎤گفت‌وگو با موسی غنی‌نژاد، آبان ۸۵

📌اگر بتوانیم مدیریت را خصوصی کنیم میتوانیم به اهداف واقعی خصوصی‌سازی نزدیک شویم

🔹مدیران شرکتهای دولتی کارشکنی میکنند تا خصوصی‌سازی انجام نشود. اما با این معضل زمانی مواجه خواهیم بود که واگذاری به صورت جدی مطرح و عملی شود. امروز در آن شرایط نیستیم.در این شرایط باید فضا را برای کسب‌وکار خصوصی مناسب کنیم.مشکل این نیست که مثلا بانک صادرات به بخش خصوصی واگذار شود مشکل این است که بانکهای خصوصی موجود بتوانند آزادانه فعالیت داشته باشند.

🔹دولت تصور چندان روشنی از اینکه در واگذاری سهام عدالت چه خواهد شد، ندارد. مشکل اصلی مدیریت دولتی است. اگر بتوانیم مدیریت را خصوصی کنیم میتوانیم به اهداف واقعی خصوصی‌سازی نزدیک شویم. باید در یک بازاری شرکت واگذار شود و کسی که قادر است اکثریت سهام را خریداری کند مدیریت را هم بر عهده بگیرد. در کشور ما دولت میخواهد خصوصى‌سازی را هم به صورت دولتی انجام دهد! طبیعی است در این کار موفق نمیشود.

🖇متن کامل مصاحبه را در تصویر پیوست مطالعه نمایید
🗞کارآفرینان امیرکبیر، شماره ۱۷، آبان ۸۵
@ghaninejad_mousa
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute

نهادگرایی لباس جدید چپ ایرانی

🎤 موسی غنی‌نژاد

دنیای اقتصاد
مهرماه ۱۳۸۵

نهادگرایی به شکل کلاسیک آن، با نسخه ساختگی و ایرانی آن خیلی تفاوت دارد. تفکر نهادگرایی ایرانی به‌رغم اینکه مدعی اصلاحات اقتصادی است، به زبان ساده، اصلاحات اقتصادی را به تعویق می‌اندازد. اصلاحات اقتصادی را دچار اخلال می‌کند.

در ایران ما دچار یک سوء‌تفاهم راجع به بحث نهادگرایی هستیم. بعضی از اقتصاددان‌های ما که از در دهه ۷۰، از تفکر چپ بریده‌اند، به ایده‌های چپ خود پشت کرده‌اند و در پس نهادگرایی پنهان شده‌اند. تصورشان بر این است که نهادگرایی جایگزینی برای اقتصاد آزاد و اقتصاد نئوکلاسیک است. در حالی‌که این حالت درست نیست. این‌ها مکمل یکدیگرند.

«داگلاس نورث»، «رونالد کوز» و «جیمزبوکانان» هیچ کدام درستی اقتصاد آزاد را نفی نمی‌کنند، فقط بر این نکته تاکید دارند که چه باید بکنیم تا اقتصاد آزاد درست عمل کند و در جامعه مستقر شود. اما عده‌ای این تصور را در جامعه ما به‌وجود آورده‌اند که نهادگراها می‌گویند اقتصاد آزاد به درد نمی‌خورد یا اقتصاد نئوکلاسیک پاسخگو نیست و باید راه سومی پیدا شود و بر این تاکید می‌کنند که نقش دولت بسیار مهم است و دولت باید نهادهای مناسب را ایجاد کند در حالی‌که بحث عمده نهادگراها به قول «میزس» که عضو مکتب اتریش است که نهادگراها هم تا حدود زیادی وام‌دار این مکتب هستند و در نوشته‌هایشان به آنها ارجاع می‌دهند، این نکته که دولت باید دخالت بکند، نکته‌ای انحرافی است. دولت اگر هم دخالت می‌کند باید در جهت نفی خودش باشد یعنی نوعی دخالت سلبی باشد نه ایجابی.

«لودویک فون میزس» نماینده مکتب اتریش می‌گوید: دولت راه‌حل نیست، مساله است. مشکل، خود دولت است. نباید در داخل دولت به دنبال راه‌حل بگردیم. عمده تلاش نهادگراها بر این است که ساختار دولت و ساختار نهادی جامعه را چگونه اصلاح کنند که اقتصاد روان‌تر عمل کند و تولید ثروت و رفاه را افزایش دهد. ولی این سوء‌تفاهم در جامعه ما وجود دارد که عده‌ای می‌گویند ما نهادگرا هستیم و با اقتصاد نئوکلاسیک مخالفیم. اقتصاد نئوکلاسیک فقط در کتاب‌های درسی و تئوریک است.

من به اسامی این افراد اشاره‌ای نمی‌کنم. اما این سوء‌تفاهم را در جامعه به وجود آورده‌اند. انتقاد نهادگراها از اقتصاد آزاد یا نئوکلاسیک در این چارچوب است که اقتصاد نئوکلاسیک به نهادها کم توجهی کرده است، نه این که خود اقتصاد نئوکلاسیک غلط باشد. نهادگراها می‌گویند چه بکنیم تا این نهادها به گونه‌ای باشند که تئوری‌های اقتصاد نئوکلاسیک در آنها صدق کند و آنها نفی‌کننده اقتصاد آزاد یا نئوکلاسیک نیستند.

چند نفری هستند که مدعی نهادگرایی در ایران هستند نام نبریم بهتر است، اما موضوع خیلی مهم این است که از هر کدام از ایشان که نام بردیم و یا نام برده نشد، بپرسید که به کدام اقتصاددان نهادگرا می‌توانید استناد کنید یا بپرسید کدام اقتصاددان نهادگرا را قبول دارید؟ کوز را قبول دارید یا نورث و یا حتی بوکانان را؟

متن کامل را 👈 اینجا بخوانید.


🔻
.
📚کتاب‌شناسی «اقتصاد سیاسی محیط زیست»

برای تهیه آنلاین کتاب‌ها می‌توانید به سایت نشر آماره مراجعه نمایید:
https://bit.ly/3Tzo5gr

یا با شماره زیر از طریق پیامک، ایتا و تلگرام پیام بفرستید:
09368764391

#معرفی_کتاب

کانال تغییر اقلیم و آلودگی هوا 🍀🍀🍀
ID: @CC_AP
✔️ @BoomrangInstitute

«قواعد فلسفی و منطقی برای تفکر و شناخت»

به روایت شهرام اتفاق، با مشارکت آرش آزادی، زهرا رهایی، کاوه بهبهانی و مهری کیا

با مدیریت فریدون پرهام
جلسات کتابخوانی فراگیری

در این دوره، کتاب‌ مرجع ما «روش علم» محمد طبیبیان است و کتاب‌های جانبی ما، عبارت خواهند بود از: کتاب «تفکر علمی» نوشته رابرت مارتین، کتاب «پیشرفت و عقلانیت در علم» نوشته گروه نویسندگان، کتاب «دکارت تا دریدا» نوشته پیتر سجویک، کتاب «فقر مکتب تاریخ گرایی» و «جهان باز»  نوشته کارل پوپر، کتاب «توهم دانش» نوشته اسلومن و فرنباخ، کتاب «فلسفه علم» نوشته گاپالدی، کتاب «نظریه علمی چیست؟» نوشته موتی بن، کتاب «علم و عقلانیت نزد پل فایرابند» نوشته غلامحسین مقدم‌حیدری، و کتاب‌های «معرفت‌شناسی علم اقتصاد» و «روش شناسی علم اقتصاد» نوشته موسی غنی‌نژاد.

جلسه اول
جلسه دوم
جلسه سوم
جلسه چهارم
جلسه پنجم
جلسه ششم
جلسه هفتم
جلسه هشتم
جلسه نهم
جلسه دهم
جلسه یازدهم
جلسه دوازدهم
جلسه سیزدهم
جلسه چهاردهم
جلسه پانزدهم
جلسه شانزدهم
جلسه هفدهم
جلسه هجدهم
جلسه نوزدهم
جلسه بیستم
جلسه بیست‌و‌یکم
جلسه بیست و دوم

#روش_علم
#فلسفه
#منطق
#شناخت

.
اطلاعیه عمومی

به آگاهی همگانی میرسانم اینجانب، موسی غنی نژاد، به جز همین کانال تلگرامی و سایت و کانال تلگرامی بومرنگ، در هیچ شبکه اجتماعی دیگری از جمله اینستاگرام و یوتیوب فعالیت ندارم و صفحاتی که احیاناً به نام من در شبکه های اجتماعی ایجاد شده بدون اطلاع من بوده و هیچ مسئولیتی در قبال آنها ندارم.
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
🌀 @EcoPolPhilosophy


💠 درس‌گفتارهای مروری بر کتاب سه جلدی
    «قانون، قانون گذاری و آزادی»

    (جلد اول – قواعد و نظم)
اثر:
فردریش فون هایک
ترجمه:
مهشید معیری و موسی غنی‌نژاد

                      

📚 مدرس: ابراهیم صحافی

درس‌گفتارهای جلد اول🔻

جلسه اول، بخش اول
جلسه اول، بخش دوم

جلسه دوم، بخش اول
جلسه دوم، بخش دوم

جلسه سوم، بخش اول
جلسه سوم، بخش دوم

جلسه چهارم، بخش اول
جلسه چهارم، بخش دوم

جلسه پنجم، بخش اول
جلسه پنجم، بخش دوم

جلسه ششم، بخش اول
جلسه ششم، بخش دوم

جلسه هفتم، بخش اول
جلسه هفتم، بخش دوم
جلسه هفتم، بخش سوم

جلسه هشتم، بخش اول
جلسه هشتم، بخش دوم
جلسه هشتم، بخش سوم

جلسه نهم، بخش اول
جلسه نهم، بخش دوم

جلسه دهم، بخش اول
جلسه دهم، بخش دوم
جلسه دهم، بخش سوم

جلسه یازدهم، بخش اول
جلسه یازدهم، دو نکته
جلسه یازدهم، بخش دوم

جلسه دوازدهم، بخش اول
جلسه دوازدهم، بخش دوم
جلسه دوازدهم، بخش سوم
جلسه دوازدهم، بخش چهارم

جلسه سیزدهم، بخش اول
جلسه سیزدهم، بخش دوم

جلسه چهاردهم، بخش اول
جلسه چهاردهم، بخش دوم

جلسه پانزدهم، بخش اول
جلسه پانزدهم، بخش دوم

جلسه شانزدهم، بخش اول
جلسه شانزدهم، بخش دوم
جلسه شانزدهم، بخش سوم

جلسه هفدهم

جلسه هجدهم، بخش اول
جلسه هجدهم، بخش دوم

جلسه نوزدهم، بخش اول
جلسه نوزدهم، بخش دوم
جلسه نوزدهم، بخش سوم
جلسه نوزدهم، بخش چهارم

جلسه بیستم، بخش اول
جلسه بیستم، بخش دوم
جلسه بیستم، بخش سوم
جلسه بیستم، بخش چهارم
جلسه بیستم، بخش پنجم

جلسه بیست و یکم، بخش اول
جلسه بیست و یکم، بخش دوم
جلسه بیست و یکم، بخش سوم

جلسه بیست و دوم، بخش اول
جلسه بیست و دوم، بخش دوم
جلسه بیست و دوم، بخش سوم


🌐 در وب‌سایت بومرنگ بخوانید:
▪️آزادی به مثابه اصل بنیان‌گذار، مقاله موسی غنی‌نژاد به بهانه انتشار مجدد کتاب قانون، قانون‌گذاری و آزادی


▫️
✔️ @BoomrangInstitute

درس‌هایی برای یک اقتصاد و جامعه آزاد

✍🏻 مانی بشرزاد

بلایی که دیکتاتوری پرولتریا بر سر کارگران آورد با هیچ حکومت دیگری قابل مقایسه نیست. مدل حکومتی که قرار بود پایان تاریخ و سعادت بشر پس از سال‌ها جنگ طبقاتی باشد، ۷۰سال هم دوام نیاورد. عده‌ای تئوری سوسیالیسم را بی‌عیب می‌دانند؛ اما نباید یادمان برود که اگر تئوری سوسیالسم بی‌نقص بود، ده‌ها میلیون کشته بر جای نمی‌گذاشت. رفته‌رفته طی این سال‌ها، سرمایه داری به تمام اهدافی که در رویای سوسیالیست‌ها هم نمی‌گنجید رسید؛ آموزش همگانی، رفاه برای تمام طبقات و فرصت‌هایی برای نوآوری و ثروتمند شدن. سرمایه‌داری انقلاب علمی ما را تسریع کرد، طول عمر ما را طی ۱۵۰سال از ۳۰سال به ۷۰سال رساند، فقط ۷۰۰میلیون نفر را از زیر خط فقر در چین به بالا کشید و تمام جنبه‌های زندگی ما را بهبود داد. پیشرفت‌های تکنولوژیک سرمایه‌داری در خیال هیچ سوسیالیستی نمی‌گنجید.

ادامه مقاله👉🏻

#سوسیالیسم
#سرمایه_داری
✔️@BoomrangInstitute

مروری بر کتاب دو جلدی
«تاریخ اندیشه‌های،سیاسی در قرن بیستم»

نوشته «حسین بشیریه»

🎧جلسه اول
مقدمه جلد اول
۱۰ مردادماه ۱۴۰۲

🎧جلسه دوم
پنج فصل جلد اول
۱۰ مردادماه ۱۴۰۲

#فلسفه_سیاسی
#اندیشه_سیاسی
#نظریه_سیاسی
#ایدئولوژی_سیاسی

.
2024/07/01 01:35:06
Back to Top
HTML Embed Code: