چشـــم دکمهای ⚇_⚉
امروز خیلی سخت تلاش کردم صبح رود بیدار نشم. خیلی... زلزله بیدارم کرد :»
از ساعت ۴ یبار بیدار شدم رفتم سرویس، برای اینکه خوابم نپره و به چیزی فکر نکنم، تو ذهنم شروع کردم داستان ساختن از گذشتهی توپاز (از شخصیت های هونکای) چون می دونستم اگه به چیزای واقعی فکر کنم خوابم میپره و ۴ خیلی براش زوده...
و حالا here I am... بیدار... و دوباره شب زود از خستگی میفتم، دم صبح خوابم سبک میشه.
خدا من سخت کار کرده بودم خواب صبحمو ۲ ذره سنگین کنم... 😭🥲
بعدا نوشت: بعد از نوشتن این خودمو چپوندم زیر پتو تا ۶:۳۰ شده زورکی بخوابم ✅
و حالا here I am... بیدار... و دوباره شب زود از خستگی میفتم، دم صبح خوابم سبک میشه.
خدا من سخت کار کرده بودم خواب صبحمو ۲ ذره سنگین کنم... 😭🥲
بعدا نوشت: بعد از نوشتن این خودمو چپوندم زیر پتو تا ۶:۳۰ شده زورکی بخوابم ✅
فعلا نیم ساعت دیدم، همکارم تو ۵ دقیقه اول شروع کرد گفت این رباته توعه!! سرچ کردیم و بله، تایپ شخصیتی مون یکی است 😃
•| #WatchWithMe | The Wild Robot
•| #WatchWithMe | The Wild Robot
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
علاقهی زیادم به کورالاین و اینکه اگر جای اون بودم، احتمالا اجازه میدادم مامان دومیه، دکمه ها رو روی چشم هام بدوزه... و الان مرحوم شده بودم 😅🧵🪡 چشم دکمهای: @ButtonEyed
در مورد اسم چنل توضیح داده بودم اما در مورد عکسش احتمالأ نه و حالا میخوام توجهتون رو به این نکته جلب کنم. زمانی که Adventure time میدیدم همیشه پرنسس بابلگام رو با مارسلین شیپ میکردم. یه دوستی ام داشتم که اون منو مارسلین صدا میکرد منم اونو بابلگام. هرچند، بیشتر من بابلگام بودم و اون مارسلین 🤷♀
سریال Adventure time تو قسمت آخر اومد و این شیپ ما رو به واقعیت رسوند و بسیار زندگی رو برامون زیبا کرد... اما چیزی که به نتیجه نرسید، سر نوشت مارشاللی و پرنس گامبال بود. اینا کی هستن؟
همون مارسلین و بابلگام اما ورژن پسرونه!
تو این انیمیشن یه سری قسمت ها بود که به جهان موازی داستان میرفتیم که همه جنسیت ها برعکس داستان اصلی بود... و طبیعتاً من دوست داشتم کاپل پسرهامم ببینم که بهم میرسن اما نشد؛ تا اینکهههه چند روز پیش فهمیدم فصل اول از سری جدید Adventure time پارسال اومده بوده...
هنوز دارم دنبال جایی میگردم که دانلود کنم ببینم و موفق نبودم اما فعلا خلاصهای از زندگی این دو شخصیت براتون میذارم.
•| #Mia 🐱
سریال Adventure time تو قسمت آخر اومد و این شیپ ما رو به واقعیت رسوند و بسیار زندگی رو برامون زیبا کرد... اما چیزی که به نتیجه نرسید، سر نوشت مارشاللی و پرنس گامبال بود. اینا کی هستن؟
همون مارسلین و بابلگام اما ورژن پسرونه!
تو این انیمیشن یه سری قسمت ها بود که به جهان موازی داستان میرفتیم که همه جنسیت ها برعکس داستان اصلی بود... و طبیعتاً من دوست داشتم کاپل پسرهامم ببینم که بهم میرسن اما نشد؛ تا اینکهههه چند روز پیش فهمیدم فصل اول از سری جدید Adventure time پارسال اومده بوده...
هنوز دارم دنبال جایی میگردم که دانلود کنم ببینم و موفق نبودم اما فعلا خلاصهای از زندگی این دو شخصیت براتون میذارم.
•| #Mia 🐱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Marshall Lee & Gary Prince Gumball - Their Full Story
•| #WatchWithMe | Adventure time: fionna & cake
•| #WatchWithMe | Adventure time: fionna & cake
🔒 A whisper message to frozen\_lily, Only he/she can open it.
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
در مورد اسم چنل توضیح داده بودم اما در مورد عکسش احتمالأ نه و حالا میخوام توجهتون رو به این نکته جلب کنم. زمانی که Adventure time میدیدم همیشه پرنسس بابلگام رو با مارسلین شیپ میکردم. یه دوستی ام داشتم که اون منو مارسلین صدا میکرد منم اونو بابلگام. هرچند،…
خلاصهای از داستان این دو نفر در جهان های مختلفی که تو داستان بهشون برخورد داشتیم :»
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
یکی از دلایلی که Ennead خوندن عذابم میده و با اینکه عاشقشم خیلی بین خوندنش فاصله میندازم اینه که به سث حسودیم میشه. درد زیادی میکشه... طبیعتاً به این نه... ولی هر چقدر اذیت میکنه، سرکشی میکنه، پس میزنه و راه نمیاد، معدود کسانی که دوستش دارن، به دوست داشتنش…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from داستان زندگی یک لاما🦙 (𝑬𝒍𝒍𝒊𝒆❄️)
من کلا تو زندگیم یه عذاب وجدانم که مغز و دست و پا داره.
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
من کلا تو زندگیم یه عذاب وجدانم که مغز و دست و پا داره.
میدونید مثلا از بدی های دیگهای که این طرز فکر داره اینه که نمیتونی درست به کسی کمک کنی. چون با خودت میگی، اگر بتونم فلانی رو قانع کنم زودتر استراحت کنه و خستگیش در بره براش خوبه.
بعد طرف میاد میگه نه!!! هنوز کتابم رو نخوندم!!! 😭
بعد تو با خودت میگی کتاب حالا انقدری واجب نیست که سلامتیت به خاطرش بخطر بیفته!! اما نمیتونی بیای اینو بهش بگی! چرا؟ چون میترسی به یه دلیل خیلی عجیب، دقیقا کتابه مهمترین چیز جهان باشه و اگه تو اصرار کنی و اون بخاطر تو نخونتش، بعدا اتفاق بدی برای طرف میفته بابت نخوندن اون کتاب و مسئولیت این آسیب به گردن توعه. :»
میبینید چقدر جزئی اما عمیق؟ یعنی هربار میخوای با یکی مکالمه کنی و در مورد چیزی نظر جدی بدی، نگرانی حرفت و تاثیراتش رو ۷ نسل طرف ممکنه چی باشه-
بعد طرف میاد میگه نه!!! هنوز کتابم رو نخوندم!!! 😭
بعد تو با خودت میگی کتاب حالا انقدری واجب نیست که سلامتیت به خاطرش بخطر بیفته!! اما نمیتونی بیای اینو بهش بگی! چرا؟ چون میترسی به یه دلیل خیلی عجیب، دقیقا کتابه مهمترین چیز جهان باشه و اگه تو اصرار کنی و اون بخاطر تو نخونتش، بعدا اتفاق بدی برای طرف میفته بابت نخوندن اون کتاب و مسئولیت این آسیب به گردن توعه. :»
میبینید چقدر جزئی اما عمیق؟ یعنی هربار میخوای با یکی مکالمه کنی و در مورد چیزی نظر جدی بدی، نگرانی حرفت و تاثیراتش رو ۷ نسل طرف ممکنه چی باشه-
یادش بخیر یه زمانی فقط خونه رو دوست نداشتم، چند وقته اخلاق مدیر مون خیلی عوض شد. میتونم حتی بگم عوضی شده :»
و الان دیگه سرکار رو هم چندان دوست ندارم.
این یعنی با موفقیت هیچجایی در طول روز نیست که حس امنیت داشته باشم توش جز رفت و برگشتم موقع پیادهروی تو خیابون ولیعصر، یه تیکه از مسیر. وگرنه که اونم بقیه ش مترو شلوغ و ایناس ✨⚖
و الان دیگه سرکار رو هم چندان دوست ندارم.
این یعنی با موفقیت هیچجایی در طول روز نیست که حس امنیت داشته باشم توش جز رفت و برگشتم موقع پیادهروی تو خیابون ولیعصر، یه تیکه از مسیر. وگرنه که اونم بقیه ش مترو شلوغ و ایناس ✨⚖
بعد از اون مدتی که اینجا نبودم، چنل رو از پین 📌 برداشته بودم. امروز انقدر اینجا پر حرفی کررردم که بالاخره تسلیم شدم و دوباره پینش کردم... باشد که اگر مطمئن نیستید چرا اینجا هستید، شبانه به خودتون بیایید و اجباری اینجا نمونید که بعد موقع حرف زدن از چیزای مهم لفت بدید آدم بخوره تو ذوقش 😅😬