⭕️ چگونه میتوان در محیط کار با افراد غیرقابلتحمل همکاری موثر داشت؟
🔸شما میتوانید دوستان خود را انتخاب کنید، اما معمولا انتخاب همکاران یک امر غیرممکن است. این احتمال وجود دارد که در طول کار خود با شخصی غیرقابل تحمل همکار شوید که از او متنفر باشید، در این زمان چگونه باید با او همکاری کنید؟
1⃣ قبول کنید که این موضوع مشکل شماست
این واقعیت که شما فرد دیگری را دوست ندارید، مشکل شماست نه دیگران. با این حال باید به این نکته مهم اشاره کرد که متنفر بودن با بیاعتمادی متفاوت است. تنها تا زمانی میتوانید با افراد دیگر همکاری کنید که آنها از حد خود عبور نکرده باشند یا قوانین محل کار نقض نشده باشد.
2⃣ دلایل تنفر خود را شناسایی کنید
متنفر بودن اصطلاح مبهمی است و دلایل مختلفی را میتواند به همراه داشته باشد. دلایل متنفر بودن از دیگران میتواند نحوه رفتار، صحبت یا برخورد آنها نسبت به دیگران باشد. برای مثال ممکن است متوجه شوید دلیل تنفر شما از فرد دیگری، دلخوری یا حسودی باشد. بنابراین در این شرایط باید واکنشهای احساسی خود را مورد بررسی قرار دهید تا بتوانید آنها را بهتر مدیریت کنید.
3⃣ اهمیت کار کردن با دیگران را مشخص کنید
برای اینکه با یکدیگر همکاری موفقیتآمیزی داشته باشید، دلایل اهمیت این همکاری را مشخص کنید. به عنوان مثال، ممکن است با همدیگر مشغول کار روی یک پروژه عالیرتبه باشید.
این موضوع به این معنا نیست که شما حتما باید دوست یکدیگر باشید. بلکه این روش به شما کمک میکند تا تنها برای تمرکز روی این کار به انجام این همکاری اقدام کنید.
4⃣ برنامهای برای حرکت رو به جلو طراحی کنید
داشتن یک دلیل مشترک میتواند به شما کمک کند تا کارایی موثرتری با یکدیگر داشته باشید. همچنین داشتن مکالمه با یکدیگر میتواند باعث شود فرد مقابل صفات انسانی پیدا کند و به شما کمک میکند احساسات خود را از نو تنظیم کنید.
🔸در نهایت، در مورد هیچ کس پیش داوری نکنید. به یاد داشته باشید که دیگران برای انجام کار صحیح استخدام شدهاند. در صورت نیاز با خود روی این مسئله فکر کنید. اگر تلاش نکنید، به جایی نخواهید رسید. در نهایت ممکن است با روابط کاری کارآمد مواجه شوید.
منبع: fastcompany
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
🔸شما میتوانید دوستان خود را انتخاب کنید، اما معمولا انتخاب همکاران یک امر غیرممکن است. این احتمال وجود دارد که در طول کار خود با شخصی غیرقابل تحمل همکار شوید که از او متنفر باشید، در این زمان چگونه باید با او همکاری کنید؟
1⃣ قبول کنید که این موضوع مشکل شماست
این واقعیت که شما فرد دیگری را دوست ندارید، مشکل شماست نه دیگران. با این حال باید به این نکته مهم اشاره کرد که متنفر بودن با بیاعتمادی متفاوت است. تنها تا زمانی میتوانید با افراد دیگر همکاری کنید که آنها از حد خود عبور نکرده باشند یا قوانین محل کار نقض نشده باشد.
2⃣ دلایل تنفر خود را شناسایی کنید
متنفر بودن اصطلاح مبهمی است و دلایل مختلفی را میتواند به همراه داشته باشد. دلایل متنفر بودن از دیگران میتواند نحوه رفتار، صحبت یا برخورد آنها نسبت به دیگران باشد. برای مثال ممکن است متوجه شوید دلیل تنفر شما از فرد دیگری، دلخوری یا حسودی باشد. بنابراین در این شرایط باید واکنشهای احساسی خود را مورد بررسی قرار دهید تا بتوانید آنها را بهتر مدیریت کنید.
3⃣ اهمیت کار کردن با دیگران را مشخص کنید
برای اینکه با یکدیگر همکاری موفقیتآمیزی داشته باشید، دلایل اهمیت این همکاری را مشخص کنید. به عنوان مثال، ممکن است با همدیگر مشغول کار روی یک پروژه عالیرتبه باشید.
این موضوع به این معنا نیست که شما حتما باید دوست یکدیگر باشید. بلکه این روش به شما کمک میکند تا تنها برای تمرکز روی این کار به انجام این همکاری اقدام کنید.
4⃣ برنامهای برای حرکت رو به جلو طراحی کنید
داشتن یک دلیل مشترک میتواند به شما کمک کند تا کارایی موثرتری با یکدیگر داشته باشید. همچنین داشتن مکالمه با یکدیگر میتواند باعث شود فرد مقابل صفات انسانی پیدا کند و به شما کمک میکند احساسات خود را از نو تنظیم کنید.
🔸در نهایت، در مورد هیچ کس پیش داوری نکنید. به یاد داشته باشید که دیگران برای انجام کار صحیح استخدام شدهاند. در صورت نیاز با خود روی این مسئله فکر کنید. اگر تلاش نکنید، به جایی نخواهید رسید. در نهایت ممکن است با روابط کاری کارآمد مواجه شوید.
منبع: fastcompany
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️ذهنیت استراتژیک!
وقتی به موفقیت علاقهمند باشید، آخرین فردی که باید در این مسیر تسلیم شود، خودتان هستید. ریزهکاریهای مسیر مهم است ولی مهمتر ماندن در مسیر و ادامه دادن است. شاید نیاز پیدا کنید تغییر مسیر بدهید، ولی این به تشخیص شما برمیگردد و اینکه چقدر دوست دارید ادامه بدهید.
▫️طبق مطالعهای که در سال ۲۰۲۰ در نشریه Proceedings of the National Academic of Sciences منتشر شد، میزان برخورداری از یک «ذهنیت استراتژیک» میتواند به طور منحصربهفردی در دستیابی به اهداف بزرگ تاثیرگذار باشد.
▫️ذهنیت استراتژیک فقط یک استعداد ذاتی نیست بلکه یک مهارت اکتسابی است و با تمرین و اصلاح فرآیندهای فعلی، روالها و عادتها برای غلبه بر شکستها و بهبود بیشتر موفقیتها به دست میآید. به زبان ساده، مرتبا از خودتان پرسشهای درستی بپرسید تا بتوانید راهی بهتر پیدا کنید.
▪️یک ذهنیت استراتژیک
▫️تصور کنید شما یک فروشنده هستید. حتی اگر یک کارآفرین هم باشید، باز هم یک فروشنده محسوب میشوید. شما در فروش خوب هستید و همه از شما رضایت دارند. اما خودتان از این نتایج راضی نیستید و موفقیت بیشتری میخواهید. گاهی اوقات پای یک قرارداد فروش بزرگ مینشینید و همه مراحل کار به خوبی پیش میرود و فقط یک امضا باقی مانده است تا یک معامله بزرگ را به پایان رسانده باشید؛ همان فروشی که برای شما یک موفقیت محسوب میشود.
▫️اما یکباره و در لحظه آخر، مشتری منصرف میشود و قرارداد روی هوا میرود. اگر مانند اکثر مردم باشید، یک تاسف کوتاه خورده و دیگر پیگیر نمیشوید و دنبال فروش و هدف بعدی میروید. پیش خودتان میگوید شاید مشتری فقط به دنبال کسب اطلاعات بود و هرگز قصد خرید نداشت. به علاوه، هیچکسی تضمین نمیدهد هر قراردادی امضا شود و طبیعی است برخی قراردادها نهایی نشوند.
▫️اما اگر یک ذهنیت استراتژیک داشته باشید، دوست ندارید این قرارداد همینطوری بینتیجه رها شود. ارزیابی میکنید چه چیزهایی خوب پیش رفته و چه چیزهایی خوب نبوده است. سعی میکنید روندها و عادتهای خود را اصلاح کنید و در قرارداد بعدی بهتر ظاهر شوید. خوب میدانید در شانس بعدی باید چگونه برخورد کنید. مهارتهای خود را بهبود میدهید و تمایل دارید مهارتهای جدیدتری یاد بگیرید یا مهارتهای پیشین خود را یک سطح افزایش دهید. این یک ذهنیت استراتژیک است!
▫️چگونه یک ذهنیت استراتژیک را توسعه دهیم؟
▪️محققان پرسشهای زیر را از دانشجویان پرسیده و از آنها خواستند که خود را با امتیاز ۱ (هرگز) تا ۵ (همیشه) ارزیابی کنند:
۱. وقتی در کاری به بنبست میخورم، چقدر از خودم میپرسم: «اکنون چه کارهایی میتوانم انجام بدهم که به خودم کمک کرده باشم؟»
۲. هر وقت احساس میکنم پیشرفتی نداشتم، چقدر و چند بار از خودم میپرسم: «آیا روش بهتری برای انجام کار وجود دارد؟»
۳. هر وقت از انجام کاری ناامید میشوم؛ چند بار از خودم میپرسم: «چگونه میتوانم این کار را بهتر انجام بدهم؟»
۴. در لحظاتی که احساس چالش میکنم، چند بار از خودم میپرسم: «چه کارهایی در این زمینه انجام دهم که بهتر شوم؟»
۵. هنگامی که دارم با چیزی دست و پنجه نرم میکنم، چقدر از خودم میپرسم: «چه کاری برای کمک به خودم انجام دهم؟»
۶. هر وقت در چیزی احساس دشواری میکنم، چقدر از خودم میپرسم: «چه کاری در این زمینه انجام دهم تا بهتر شوم؟»
▫️قابل پیشبینی است که گرفتن امتیازات بالاتر، نشانهی موفقتر بودن در آینده است. یعنی قابل پیشبینی است که این فرد میتواند در آینده به اهداف بزرگ خود دست پیدا کند.
این پرسشها نشان میدهند صرفنظر از هدف، پذیرش یک ذهنیت استراتژیک، باعث افزایش احتمال موفقیت میشود.
▫️قطعا مانند هر کاری، نیاز به داشتن یک مهارت کاملا خاص مهم است ولی باید بتوانید در طول مسیر تغییراتی ایجاد کنید؛ خود را انطباق دهید و در برخی تصمیمها و روالها تجدیدنظر کنید. پیدا کردن راهحل بهتر نیز اهمیت بسیار زیادی دارد.
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
وقتی به موفقیت علاقهمند باشید، آخرین فردی که باید در این مسیر تسلیم شود، خودتان هستید. ریزهکاریهای مسیر مهم است ولی مهمتر ماندن در مسیر و ادامه دادن است. شاید نیاز پیدا کنید تغییر مسیر بدهید، ولی این به تشخیص شما برمیگردد و اینکه چقدر دوست دارید ادامه بدهید.
▫️طبق مطالعهای که در سال ۲۰۲۰ در نشریه Proceedings of the National Academic of Sciences منتشر شد، میزان برخورداری از یک «ذهنیت استراتژیک» میتواند به طور منحصربهفردی در دستیابی به اهداف بزرگ تاثیرگذار باشد.
▫️ذهنیت استراتژیک فقط یک استعداد ذاتی نیست بلکه یک مهارت اکتسابی است و با تمرین و اصلاح فرآیندهای فعلی، روالها و عادتها برای غلبه بر شکستها و بهبود بیشتر موفقیتها به دست میآید. به زبان ساده، مرتبا از خودتان پرسشهای درستی بپرسید تا بتوانید راهی بهتر پیدا کنید.
▪️یک ذهنیت استراتژیک
▫️تصور کنید شما یک فروشنده هستید. حتی اگر یک کارآفرین هم باشید، باز هم یک فروشنده محسوب میشوید. شما در فروش خوب هستید و همه از شما رضایت دارند. اما خودتان از این نتایج راضی نیستید و موفقیت بیشتری میخواهید. گاهی اوقات پای یک قرارداد فروش بزرگ مینشینید و همه مراحل کار به خوبی پیش میرود و فقط یک امضا باقی مانده است تا یک معامله بزرگ را به پایان رسانده باشید؛ همان فروشی که برای شما یک موفقیت محسوب میشود.
▫️اما یکباره و در لحظه آخر، مشتری منصرف میشود و قرارداد روی هوا میرود. اگر مانند اکثر مردم باشید، یک تاسف کوتاه خورده و دیگر پیگیر نمیشوید و دنبال فروش و هدف بعدی میروید. پیش خودتان میگوید شاید مشتری فقط به دنبال کسب اطلاعات بود و هرگز قصد خرید نداشت. به علاوه، هیچکسی تضمین نمیدهد هر قراردادی امضا شود و طبیعی است برخی قراردادها نهایی نشوند.
▫️اما اگر یک ذهنیت استراتژیک داشته باشید، دوست ندارید این قرارداد همینطوری بینتیجه رها شود. ارزیابی میکنید چه چیزهایی خوب پیش رفته و چه چیزهایی خوب نبوده است. سعی میکنید روندها و عادتهای خود را اصلاح کنید و در قرارداد بعدی بهتر ظاهر شوید. خوب میدانید در شانس بعدی باید چگونه برخورد کنید. مهارتهای خود را بهبود میدهید و تمایل دارید مهارتهای جدیدتری یاد بگیرید یا مهارتهای پیشین خود را یک سطح افزایش دهید. این یک ذهنیت استراتژیک است!
▫️چگونه یک ذهنیت استراتژیک را توسعه دهیم؟
▪️محققان پرسشهای زیر را از دانشجویان پرسیده و از آنها خواستند که خود را با امتیاز ۱ (هرگز) تا ۵ (همیشه) ارزیابی کنند:
۱. وقتی در کاری به بنبست میخورم، چقدر از خودم میپرسم: «اکنون چه کارهایی میتوانم انجام بدهم که به خودم کمک کرده باشم؟»
۲. هر وقت احساس میکنم پیشرفتی نداشتم، چقدر و چند بار از خودم میپرسم: «آیا روش بهتری برای انجام کار وجود دارد؟»
۳. هر وقت از انجام کاری ناامید میشوم؛ چند بار از خودم میپرسم: «چگونه میتوانم این کار را بهتر انجام بدهم؟»
۴. در لحظاتی که احساس چالش میکنم، چند بار از خودم میپرسم: «چه کارهایی در این زمینه انجام دهم که بهتر شوم؟»
۵. هنگامی که دارم با چیزی دست و پنجه نرم میکنم، چقدر از خودم میپرسم: «چه کاری برای کمک به خودم انجام دهم؟»
۶. هر وقت در چیزی احساس دشواری میکنم، چقدر از خودم میپرسم: «چه کاری در این زمینه انجام دهم تا بهتر شوم؟»
▫️قابل پیشبینی است که گرفتن امتیازات بالاتر، نشانهی موفقتر بودن در آینده است. یعنی قابل پیشبینی است که این فرد میتواند در آینده به اهداف بزرگ خود دست پیدا کند.
این پرسشها نشان میدهند صرفنظر از هدف، پذیرش یک ذهنیت استراتژیک، باعث افزایش احتمال موفقیت میشود.
▫️قطعا مانند هر کاری، نیاز به داشتن یک مهارت کاملا خاص مهم است ولی باید بتوانید در طول مسیر تغییراتی ایجاد کنید؛ خود را انطباق دهید و در برخی تصمیمها و روالها تجدیدنظر کنید. پیدا کردن راهحل بهتر نیز اهمیت بسیار زیادی دارد.
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️چرا جزئینگر بودن در کار مهم است؟
بهترین دلیل برای وجود افراد جزئینگر و ریزبین در محل کار این است که میتوان از نتیجه کار آنها مطمئن بود.
کارفرمایان میدانند این افراد به واسطه سازماندهی، تمرکز، کارآمدی و دقت نظر بسیار بالایی که دارند، هیچ پروژهای را از طریق مسیرهای میانبر به انجام نمیرسانند.
همچنین، این افراد مهارت مدیریت زمان بسیار خوبی دارند که به آنها اجازه میدهد ضربالاجلها را رعایت کنند. چنین نتایجی بهویژه برای محیطهای کاری که دقت بالایی را میطلبند، از جمله مسائل مالی، مانند حسابداری یا در مدیریت اطلاعات پیچیده، مانند تحلیل اطلاعات تجاری، ویژگی کاملا ارزشمندی است.
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
بهترین دلیل برای وجود افراد جزئینگر و ریزبین در محل کار این است که میتوان از نتیجه کار آنها مطمئن بود.
کارفرمایان میدانند این افراد به واسطه سازماندهی، تمرکز، کارآمدی و دقت نظر بسیار بالایی که دارند، هیچ پروژهای را از طریق مسیرهای میانبر به انجام نمیرسانند.
همچنین، این افراد مهارت مدیریت زمان بسیار خوبی دارند که به آنها اجازه میدهد ضربالاجلها را رعایت کنند. چنین نتایجی بهویژه برای محیطهای کاری که دقت بالایی را میطلبند، از جمله مسائل مالی، مانند حسابداری یا در مدیریت اطلاعات پیچیده، مانند تحلیل اطلاعات تجاری، ویژگی کاملا ارزشمندی است.
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️ به شاگردانم میگویم: وقتی در آن کاری که برایش به خوبی تعلیم دیده اید مشغول به کار شدید، به خاطر داشته باشید که کار واقعی شما این است:
اگر من آزاد هستم، باید دیگری را هم آزاد کنم؛ اگر قدرتی دارم، کار من این خواهد بود که دیگری را هم توانمند کنم.
زندگی فقط بازیِ «همه شکلاتها متعلق به من است» نیست!
👤 تونی موریسون
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
اگر من آزاد هستم، باید دیگری را هم آزاد کنم؛ اگر قدرتی دارم، کار من این خواهد بود که دیگری را هم توانمند کنم.
زندگی فقط بازیِ «همه شکلاتها متعلق به من است» نیست!
👤 تونی موریسون
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️من به جرات میگویم که
در دنیا چیزی وجود ندارد که
به انسان بیشتر از یافتن معنی
وجودی خود در زندگی یاری کند.
در این گفته ؛
نیچه حکمتی عظیم نهفته است که
"کسی که چرایی زندگی را یافته است،
با هر چگونگی خواهد ساخت..."
👤 ویکتور_فرانکل
📕 انسان در جستجوی معنا
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
در دنیا چیزی وجود ندارد که
به انسان بیشتر از یافتن معنی
وجودی خود در زندگی یاری کند.
در این گفته ؛
نیچه حکمتی عظیم نهفته است که
"کسی که چرایی زندگی را یافته است،
با هر چگونگی خواهد ساخت..."
👤 ویکتور_فرانکل
📕 انسان در جستجوی معنا
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️ مرض راضی کردن!
■یک نفر از شما درخواست یک لطف کوچک کرده است. چقدر پیش میآید که بدون ذرهای تامل بله بگویید؟ چقدر پیش میآید که جواب رد بدهید؟ چقدر پیش میآید که بعداً به خاطر آن بله خودتان را سرزنش کنید و چقدر پیش میآید که از نه گفتن پشیمان شوید؟
□وقتی که چند سال قبل آمار خودم را در پاسخ به این سئوالها جمع میزدم، متوجه شدم که خیلی زیاد پیش میآید که پاسخی مثبت بدهم. کارهای کوچکی که غالباً هم زمان بیشتری از تصور اولیهام صرف آنها میکردم، ولی آخر به نتایجی می رسیدم که به شکلی محسوس، کمفایدهتر از انتظارم بود. نیّتم این بود که به طرف مقابلم لطفی کرده باشم اما دست آخر به خودم لطمه میزدم.
●این *"مرضِ راضی کردن"* از کجا میآید؟
در دهه پنجاه میلادی زیستشناسان سعی کردند تا متوجه شوند که چرا حیواناتی که حتی باهم رابطه خونی ندارند با یکدیگر همکاری میکنند. مثلاً چرا شامپانزه ها گوشت خود را با شامپانزههای دیگر قسمت می کنند؟
○وقتی صحبت از حیواناتی باشد که باهم رابطه خونی دارند پاسخ مشخص است: بخش زیادی از ژنهایشان با هم مشترک است. این تعامل به حفظ این خزانهی ژنی مشترک کمک میکند، حتی اگر به آن معنی باشد که برخی افرادِ خاص متضرر شوند، حتی اگر به معنی از دست رفتن جانشان باشد. اما چرا حیواناتی که با یکدیگر رابطه خونی ندارند باید این ریسک را بپذیرند؟
جواب آن در ریاضیات و به طور مشخص در نظریهی بازیها نهفته است.
■رابرت اکسلراد، دانشمند علوم سیاسی آمریکایی، اسم *"معامله به مثل"* را روی آن گذاشته است. یک استراتژی ساده که از چنین دستورالعمل هایی تشکیل شده است:
در ابتدا با حریفت همکاری کن. بعد در ادامهی بازی رفتار حریفت را تقلید کن. پس اگر بعد از اولین حرکتم، حریفم با من همکاری کند، من هم همکاری خواهم کرد. اما اگر حریف همکاری نکند و از من سوء استفاده کند دیگر با او همکاری نخواهم کرد.
□عمل متقابل فقط در بین حیواناتی رخ میدهد که دارای حافظه بلندمدت هستند. یک شامپانزه تنها در صورتی میتواند با موفقیت این استراتژی را به کار بگیرد که بتواند به خاطر بیاورد آیا یک عضو دیگر گروه قبلاً با او غذایش را قسمت کرده یا نه. تنها معدودی از گونههای بسیار پیشرفتهی جانوری هستند که قابلیّت به خاطرسپاری دارند. البته این تفکّر استراتژیک در شامپانزهها به صورت خودآگاه نیست بلکه تکامل، این رفتار را در آنها نهادینه کرده است. از آنجا که ما انسانها صرفاً یک گونهی بسیار پیشرفته از حیوانات هستیم، این میل به عمل متقابل در ما هم وجود دارد.
●استراتژی معامله به مثل، همان چیزی است که اقتصاد جهانی را سرپا نگه داشته است. ما هر روز با دهها نفر که با آنها نسبتی نداریم و خیلیهایشان آن طرف دنیا هستند همکاری میکنیم و از این کار سود زیادی برده ایم.
اما مراقب باشید!
عمل متقابل، خطرات بالقوه خودش را دارد. اگر کسی کار خوبی در حقتان بکند، احساس وظیفه میکنید که مثلاً با انجام یک لطف در حقش آن را جبران کنید. به این ترتیب شما اجازه می دهید که زمامتان دست دیگران بیفتد. به علاوه، یک خطر دیگر و بسیار بزرگتر در کمین شماست: استراتژی معامله به مثل با اولین حرکت شروع می شود؛ با یک اعتماد بدون پیش زمینه یک *بلهی خودجوش* در همان گام اول.
○از قضا در بسیاری از موارد این دقیقاً همان چیزی است که بعدها حسرتش را میخوریم. به محض اینکه این بلهی خودجوش از دهان ما بیرون میپرد، عادت داریم که برایش توجیه بتراشیم. سعی میکنیم دلایل محکمی برای انجام دادن آن کار پیدا کنیم، ولی به زمانی که برای انجام آن نیاز داریم بیتوجه هستیم. ما برای دلیلهایمان بیشتر از زمان ارزش قائلایم و این یک خطا در فرایند استدلال است؛ چرا که تعداد دلایل نامحدود است ولی زمان، بیتردید محدودیت دارد.
■از زمانی که متوجه شدم این موافقت خودجوش، یک واکنش ریشهدار زیستی است، از *پاسخ منفی ۵ ثانیهای* "چارلی مانگر" به عنوان یک ضد تاکتیک استفاده کردهام: *"اگر در ۹۰ درصد موارد هم نه بگویید، چیز زیادی را از دست ندادهاید."* اگر کسی از من درخواست لطفی بکند قبل از اینکه تصمیم خود را بگیرم، دقیقاً ۵ ثانیه روی آن تامل میکنم و اکثراً جوابم منفی است. ترجیح میدهم که به طور منظم بیشتر درخواستها را رد کنم و محبوبیتم را به خطر بیندازم تا اینکه روش معکوس را در پیش بگیرم.
●دو هزار سال قبل، سنکا، فیلسوف رومی نوشت: *"همه آنهایی که شما را به خودشان فرامیخوانند، شما را از خودتان باز می دارند!"* پس به پاسخ منفی ۵ ثانیهای یک فرصت آزمایشی بدهید. این یکی از بهترین قاعدههای سرانگشتی برای زندگی خوب است.
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
■یک نفر از شما درخواست یک لطف کوچک کرده است. چقدر پیش میآید که بدون ذرهای تامل بله بگویید؟ چقدر پیش میآید که جواب رد بدهید؟ چقدر پیش میآید که بعداً به خاطر آن بله خودتان را سرزنش کنید و چقدر پیش میآید که از نه گفتن پشیمان شوید؟
□وقتی که چند سال قبل آمار خودم را در پاسخ به این سئوالها جمع میزدم، متوجه شدم که خیلی زیاد پیش میآید که پاسخی مثبت بدهم. کارهای کوچکی که غالباً هم زمان بیشتری از تصور اولیهام صرف آنها میکردم، ولی آخر به نتایجی می رسیدم که به شکلی محسوس، کمفایدهتر از انتظارم بود. نیّتم این بود که به طرف مقابلم لطفی کرده باشم اما دست آخر به خودم لطمه میزدم.
●این *"مرضِ راضی کردن"* از کجا میآید؟
در دهه پنجاه میلادی زیستشناسان سعی کردند تا متوجه شوند که چرا حیواناتی که حتی باهم رابطه خونی ندارند با یکدیگر همکاری میکنند. مثلاً چرا شامپانزه ها گوشت خود را با شامپانزههای دیگر قسمت می کنند؟
○وقتی صحبت از حیواناتی باشد که باهم رابطه خونی دارند پاسخ مشخص است: بخش زیادی از ژنهایشان با هم مشترک است. این تعامل به حفظ این خزانهی ژنی مشترک کمک میکند، حتی اگر به آن معنی باشد که برخی افرادِ خاص متضرر شوند، حتی اگر به معنی از دست رفتن جانشان باشد. اما چرا حیواناتی که با یکدیگر رابطه خونی ندارند باید این ریسک را بپذیرند؟
جواب آن در ریاضیات و به طور مشخص در نظریهی بازیها نهفته است.
■رابرت اکسلراد، دانشمند علوم سیاسی آمریکایی، اسم *"معامله به مثل"* را روی آن گذاشته است. یک استراتژی ساده که از چنین دستورالعمل هایی تشکیل شده است:
در ابتدا با حریفت همکاری کن. بعد در ادامهی بازی رفتار حریفت را تقلید کن. پس اگر بعد از اولین حرکتم، حریفم با من همکاری کند، من هم همکاری خواهم کرد. اما اگر حریف همکاری نکند و از من سوء استفاده کند دیگر با او همکاری نخواهم کرد.
□عمل متقابل فقط در بین حیواناتی رخ میدهد که دارای حافظه بلندمدت هستند. یک شامپانزه تنها در صورتی میتواند با موفقیت این استراتژی را به کار بگیرد که بتواند به خاطر بیاورد آیا یک عضو دیگر گروه قبلاً با او غذایش را قسمت کرده یا نه. تنها معدودی از گونههای بسیار پیشرفتهی جانوری هستند که قابلیّت به خاطرسپاری دارند. البته این تفکّر استراتژیک در شامپانزهها به صورت خودآگاه نیست بلکه تکامل، این رفتار را در آنها نهادینه کرده است. از آنجا که ما انسانها صرفاً یک گونهی بسیار پیشرفته از حیوانات هستیم، این میل به عمل متقابل در ما هم وجود دارد.
●استراتژی معامله به مثل، همان چیزی است که اقتصاد جهانی را سرپا نگه داشته است. ما هر روز با دهها نفر که با آنها نسبتی نداریم و خیلیهایشان آن طرف دنیا هستند همکاری میکنیم و از این کار سود زیادی برده ایم.
اما مراقب باشید!
عمل متقابل، خطرات بالقوه خودش را دارد. اگر کسی کار خوبی در حقتان بکند، احساس وظیفه میکنید که مثلاً با انجام یک لطف در حقش آن را جبران کنید. به این ترتیب شما اجازه می دهید که زمامتان دست دیگران بیفتد. به علاوه، یک خطر دیگر و بسیار بزرگتر در کمین شماست: استراتژی معامله به مثل با اولین حرکت شروع می شود؛ با یک اعتماد بدون پیش زمینه یک *بلهی خودجوش* در همان گام اول.
○از قضا در بسیاری از موارد این دقیقاً همان چیزی است که بعدها حسرتش را میخوریم. به محض اینکه این بلهی خودجوش از دهان ما بیرون میپرد، عادت داریم که برایش توجیه بتراشیم. سعی میکنیم دلایل محکمی برای انجام دادن آن کار پیدا کنیم، ولی به زمانی که برای انجام آن نیاز داریم بیتوجه هستیم. ما برای دلیلهایمان بیشتر از زمان ارزش قائلایم و این یک خطا در فرایند استدلال است؛ چرا که تعداد دلایل نامحدود است ولی زمان، بیتردید محدودیت دارد.
■از زمانی که متوجه شدم این موافقت خودجوش، یک واکنش ریشهدار زیستی است، از *پاسخ منفی ۵ ثانیهای* "چارلی مانگر" به عنوان یک ضد تاکتیک استفاده کردهام: *"اگر در ۹۰ درصد موارد هم نه بگویید، چیز زیادی را از دست ندادهاید."* اگر کسی از من درخواست لطفی بکند قبل از اینکه تصمیم خود را بگیرم، دقیقاً ۵ ثانیه روی آن تامل میکنم و اکثراً جوابم منفی است. ترجیح میدهم که به طور منظم بیشتر درخواستها را رد کنم و محبوبیتم را به خطر بیندازم تا اینکه روش معکوس را در پیش بگیرم.
●دو هزار سال قبل، سنکا، فیلسوف رومی نوشت: *"همه آنهایی که شما را به خودشان فرامیخوانند، شما را از خودتان باز می دارند!"* پس به پاسخ منفی ۵ ثانیهای یک فرصت آزمایشی بدهید. این یکی از بهترین قاعدههای سرانگشتی برای زندگی خوب است.
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️ اگر در زندگی هدف نداشته باشید، خوششانسی به کارتان نخواهد آمد. برای کشتیای که نمیداند به کدام بندر میرود، باد موافق معنا ندارد.
👤میشل دو مونتنی
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
👤میشل دو مونتنی
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️ درسی تامل برانگیز از آمیتاب باچان، بازیگر مشهور سینمای هند
آمیتاب باچان میگوید:
در اوج حرفهام یک بار با هواپیما سفر میکردم مسافر بغلی من آقای سالخوردهای بود که (کت و شلوار) سادهای پوشیده بود. به نظر میرسید طبقهی متوسط و تحصیلکرده است.
مسافران دیگر به طرفم نگاه میکردند. آنها میدانستند من که هستم. اما این آقا به نظر میرسید مرا نمیشناسد و نسبت به حضور من بیاعتنا است. مشغول روزنامه خواندن بود. گاهی از پنجره بیرون را نگاه میکرد. فنجانی چای که خدمهی هواپیما آورده بود را بی سر و صدا جرعهجرعه مینوشید.
در تلاش برای گفتگو با او لبخند زدم. آن مرد مودبانه لبخند زد و گفت:
سلام.
خوشحال شدم و حرف پیش کشیدم و موضوع سینما و فیلم را مطرح کردم و پرسیدم: آیا شما فیلم میبینید؟
پاسخ داد:
خیلی کم. من فیلمی را خیلی سال پیش دیدم.
بلاخره به او گفتم که در صنعت فیلم کار میکنم.
مرد پاسخ داد:
اوه! بسیار خوب. چه کار میکنید؟
جواب دادم:
من یک بازیگر هستم!
مرد سر تکان داد:
اوه عالی!
وقتی هواپیما روی زمین نشست دست دراز کردم و بلاخره دل به دریا زدم و گفتم:
سفر با شما بسیار خوب بود. راستی اسم من آمیتاب باچان است!
مرد دست من را تکان داد و لبخند زد و گفت:
سپاسگزارم و از آشنایی با شما خوشحال هستم. من هم جی.آر.دی. تاتا هستم!
آقای تاتا یک صنعتگر میلیاردر، صاحب گروه شرکتهای تاتا بود!
آن روز یاد گرفتم که هر چه قدر هم که فکر کنیم بزرگ و مشهور هستیم همیشه یکی بزرگتر از ما وجود دارد.
متواضع بودن هزینهای ندارد.
این اخلاق نیکو هست که بزرگتر از جایگاه و ثروت و حتی دانش است. چون در زندگی موقعیتهای زیادی وجود دارد که چه بسا ثروت و جایگاه و دانش در آن شکست میخورد اما رفتار خوب تقریبا میتواند از پس آن بربیاید...
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
آمیتاب باچان میگوید:
در اوج حرفهام یک بار با هواپیما سفر میکردم مسافر بغلی من آقای سالخوردهای بود که (کت و شلوار) سادهای پوشیده بود. به نظر میرسید طبقهی متوسط و تحصیلکرده است.
مسافران دیگر به طرفم نگاه میکردند. آنها میدانستند من که هستم. اما این آقا به نظر میرسید مرا نمیشناسد و نسبت به حضور من بیاعتنا است. مشغول روزنامه خواندن بود. گاهی از پنجره بیرون را نگاه میکرد. فنجانی چای که خدمهی هواپیما آورده بود را بی سر و صدا جرعهجرعه مینوشید.
در تلاش برای گفتگو با او لبخند زدم. آن مرد مودبانه لبخند زد و گفت:
سلام.
خوشحال شدم و حرف پیش کشیدم و موضوع سینما و فیلم را مطرح کردم و پرسیدم: آیا شما فیلم میبینید؟
پاسخ داد:
خیلی کم. من فیلمی را خیلی سال پیش دیدم.
بلاخره به او گفتم که در صنعت فیلم کار میکنم.
مرد پاسخ داد:
اوه! بسیار خوب. چه کار میکنید؟
جواب دادم:
من یک بازیگر هستم!
مرد سر تکان داد:
اوه عالی!
وقتی هواپیما روی زمین نشست دست دراز کردم و بلاخره دل به دریا زدم و گفتم:
سفر با شما بسیار خوب بود. راستی اسم من آمیتاب باچان است!
مرد دست من را تکان داد و لبخند زد و گفت:
سپاسگزارم و از آشنایی با شما خوشحال هستم. من هم جی.آر.دی. تاتا هستم!
آقای تاتا یک صنعتگر میلیاردر، صاحب گروه شرکتهای تاتا بود!
آن روز یاد گرفتم که هر چه قدر هم که فکر کنیم بزرگ و مشهور هستیم همیشه یکی بزرگتر از ما وجود دارد.
متواضع بودن هزینهای ندارد.
این اخلاق نیکو هست که بزرگتر از جایگاه و ثروت و حتی دانش است. چون در زندگی موقعیتهای زیادی وجود دارد که چه بسا ثروت و جایگاه و دانش در آن شکست میخورد اما رفتار خوب تقریبا میتواند از پس آن بربیاید...
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
Forwarded from مدیریت برند|علی شوقی
⭕️اگر سه نفر شما را اسب خطاب کردند، بروید و یک زین بخرید!
▪️«اگر سه نفر شما را اسب خطاب کردند، بروید و یک زین بخرید!» این یک ضربالمثل مجارستانی است که دوری کلارک آن را بر سر زبانها انداخت. کلارک، نویسنده و مشاور بازاریابی استراتژیک است و البته «کارشناس برندسازی شخصی». او سالهاست که در زمینه وجهه حرفهای و برداشت دیگران، تحقیق میکند. به اعتقاد او، راز موفقیت حرفهای در عصر حاضر، متمایز بودن از دیگران و به زبان حرفهای، برندسازی شخصی است.
▪️برند شخصی، وجهه شما در محیط حرفهای است. شما سالها تلاش کردهاید برای خودتان وجهه و اعتباری دست و پا کنید. وقتی اتاق را ترک میکنید، میدانید دیگران درباره شما چه میگویند: «او یک بازاریاب خلاق است» یا «فلانی، یک وکیل کارکشته است». اما این تنها مزیت برند شخصی نیست.
▪️طبق نظر دوری کلارک، در دنیای شلوغ و پر همهمه امروز که رقابت در آن به شدت تنگاتنگ است، اگر کارشناس یک حوزه بخواهد از دیگران متمایز شود یا اصطلاحا «به چشم بیاید» تنها راهش این است مدیریت وجهه و برندسازی شخصی را یاد بگیرد. او میگوید: «برند شخصی شما مثل کارت ویزیتتان است.»
▪️او طی سالهای اخیر، بارها ناچار شده به دلایل مختلفی مثل از دست دادن شغلش، برند شخصی خود را بازبینی و دوباره تعریف کند. از گزارشگر گرفته تا کارشناس کمپینهای سیاسی، استاد دانشگاه و نویسنده مستقل. همین باعث شد او به حوزه برندسازی شخصی علاقهمند شود و نهایتا دو کتاب در اینباره بنویسد.
او معتقد است که در بازار متغیر امروز، همه ما باید برندسازی شخصی را بلد باشیم و بتوانیم در صورت نیاز، آن را بازتعریف کنیم.
▪️او با اشاره به این ضربالمثل مجارستانی «اگر سه نفر شما را اسب خطاب کردند، بروید و یک زین بخرید» تاکید میکند که اگر چند نفر، نظری یکسان درباره شما داشتند، باید لحظهای مکث کنید. شاید میان تصویر شما از خودتان و تصویر دیگران از شما، شکاف عمیقی وجود داشته باشد. پس باید همواره، نظرات دیگران نسبت به خودمان را زیر نظر داشته باشیم.
▪️او میگوید: «بارها از خود بپرسید که من از بیرون چطور دیده میشوم؟ خودم دوست دارم از نگاه دیگران، چه شکلی دیده شوم؟ اگر بتوانید این دو را با یکدیگر همسو کنید، گام مهمی در راستای برندسازی شخصی برداشتهاید.» او میگوید: «به برندسازی شخصی به چشم یک پروژه نگاه کنید.»
◀️ برند شخصی، ضامن امنیت شغلی
▪️امروز، اکثر افراد حرفهای میدانند داشتن یک برند شخصی چقدر ارزشمند است. به هر حال، اگر نام شما در سازمان، با یکسری نقاط قوت یا ویژگیها گره نخورده باشد، احتمالا در سازمانتان نامرئی هستید. شاید الان در این جایگاه با این مشکلی نداشته باشید اما برای پیشرفت، باید خود را به نوعی از دیگران متمایز کنید.
▪️اگر یک برند شخصی قدرتمند داشته باشید، مردم معمولا فرصتهای جدید را به شما پیشنهاد میکنند یا دوست دارند با شما کار کنند. یک برند شخصی قدرتمند، مثل بیمهای است که به شما امنیت شغلی میدهد.
✍منبع: hbr
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@brandmban
▪️«اگر سه نفر شما را اسب خطاب کردند، بروید و یک زین بخرید!» این یک ضربالمثل مجارستانی است که دوری کلارک آن را بر سر زبانها انداخت. کلارک، نویسنده و مشاور بازاریابی استراتژیک است و البته «کارشناس برندسازی شخصی». او سالهاست که در زمینه وجهه حرفهای و برداشت دیگران، تحقیق میکند. به اعتقاد او، راز موفقیت حرفهای در عصر حاضر، متمایز بودن از دیگران و به زبان حرفهای، برندسازی شخصی است.
▪️برند شخصی، وجهه شما در محیط حرفهای است. شما سالها تلاش کردهاید برای خودتان وجهه و اعتباری دست و پا کنید. وقتی اتاق را ترک میکنید، میدانید دیگران درباره شما چه میگویند: «او یک بازاریاب خلاق است» یا «فلانی، یک وکیل کارکشته است». اما این تنها مزیت برند شخصی نیست.
▪️طبق نظر دوری کلارک، در دنیای شلوغ و پر همهمه امروز که رقابت در آن به شدت تنگاتنگ است، اگر کارشناس یک حوزه بخواهد از دیگران متمایز شود یا اصطلاحا «به چشم بیاید» تنها راهش این است مدیریت وجهه و برندسازی شخصی را یاد بگیرد. او میگوید: «برند شخصی شما مثل کارت ویزیتتان است.»
▪️او طی سالهای اخیر، بارها ناچار شده به دلایل مختلفی مثل از دست دادن شغلش، برند شخصی خود را بازبینی و دوباره تعریف کند. از گزارشگر گرفته تا کارشناس کمپینهای سیاسی، استاد دانشگاه و نویسنده مستقل. همین باعث شد او به حوزه برندسازی شخصی علاقهمند شود و نهایتا دو کتاب در اینباره بنویسد.
او معتقد است که در بازار متغیر امروز، همه ما باید برندسازی شخصی را بلد باشیم و بتوانیم در صورت نیاز، آن را بازتعریف کنیم.
▪️او با اشاره به این ضربالمثل مجارستانی «اگر سه نفر شما را اسب خطاب کردند، بروید و یک زین بخرید» تاکید میکند که اگر چند نفر، نظری یکسان درباره شما داشتند، باید لحظهای مکث کنید. شاید میان تصویر شما از خودتان و تصویر دیگران از شما، شکاف عمیقی وجود داشته باشد. پس باید همواره، نظرات دیگران نسبت به خودمان را زیر نظر داشته باشیم.
▪️او میگوید: «بارها از خود بپرسید که من از بیرون چطور دیده میشوم؟ خودم دوست دارم از نگاه دیگران، چه شکلی دیده شوم؟ اگر بتوانید این دو را با یکدیگر همسو کنید، گام مهمی در راستای برندسازی شخصی برداشتهاید.» او میگوید: «به برندسازی شخصی به چشم یک پروژه نگاه کنید.»
◀️ برند شخصی، ضامن امنیت شغلی
▪️امروز، اکثر افراد حرفهای میدانند داشتن یک برند شخصی چقدر ارزشمند است. به هر حال، اگر نام شما در سازمان، با یکسری نقاط قوت یا ویژگیها گره نخورده باشد، احتمالا در سازمانتان نامرئی هستید. شاید الان در این جایگاه با این مشکلی نداشته باشید اما برای پیشرفت، باید خود را به نوعی از دیگران متمایز کنید.
▪️اگر یک برند شخصی قدرتمند داشته باشید، مردم معمولا فرصتهای جدید را به شما پیشنهاد میکنند یا دوست دارند با شما کار کنند. یک برند شخصی قدرتمند، مثل بیمهای است که به شما امنیت شغلی میدهد.
✍منبع: hbr
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@brandmban
⭕️ رفتار و عادت های اشتباه در محیط کار که همکارانتان را کلافه میکند!
▫️دزدیدن غذای دیگران از یخچال مشترک، بوی بد دهان یا بدن، و سخنچینی درباره همکاران از نمونه رفتارهای آزاردهنده در محیط کارند. شاید هرکدام از ما نیز سهوا برخی از آنها را انجام دهیم، بدون آنکه به عواقبش فکر کنیم یا متوجه شویم سایر همکاران را میآزاریم.
▫️در اینجا، عادت های ناپسند در محیط کار را معرفی میکنیم. باشد که هیچکدام از این عادتها در ما نباشند!
🔺از بلندگوی گوشی در محیط کار استفاده میکنید!
🔺با صدای بلند با تلفن حرف میزنید!
🔺به تماسهای تلفنتان پاسخ نمیدهید!
🔺صدای یادآورها و پیامهای گوشیتان قطع نمیشود!
🔺به حریم شخصی دیگران تجاوز میکنید. بیشازحد نزدیکشدن، لمسکردن، شوخیهای نامناسب و… از مصادیق تجاوز به حریم همکاران است.
🔺مکالمات دیگران را شنود، و یا در آن مداخله میکنید!
🔺شایعهپراکنی میکنید و آنچه را دیده و شنیدهاید با چاشنیهای اضافه برای دیگران تعریف می کنید.
🔺از پشت خنجر میزنید و رازهای دیگران را با دیگر همکاران در میان میگذارید.
🔺میزتان همیشه بههمریخته است.
🔺غذایتان را پخشوپلا میکنید!
🔺آشپزخانه یا آبدارخانه محیط کار را به هم میریزید!
🔺از سرویسبهداشتی، درست استفاده نمیکنید!
🔺دیر به جلسات میآیید.
🔺دیر به سر کار میآیید.
🔺زمان ناهار را کش میدهید!
🔺متلک میپرانید!
🔺ایمیلهای حاوی بدگویی به رئیسریا همکارانتان ارسال میکنید!
🔺صدای موسیقیتان خیلی بلند است!
🔺هنگام گوشکردن به موزیک همخوانی میکنید.
🔺مدام به دستان یا پایتان ضربه میزنید و حواس بقیه را پرت میکنید.
🔺صدای خندههایتان آزاردهنده است.
🔺با صدای بلند غذا میخورید!
🔺فینفین میکنید!
🔺غذاهای بودار سر کار میآورید!
🔺لباستان بو میدهد و دوشنگرفته به سرکار میروید.
🔺در محیط کار از اسپری و عطر تند استفاده میکنید.
🔺خودسرانه و بدون پرسیدن نظر دیگران ،کولر را روشن یا خاموش میکنید.
🔺خوراکیهای دیگران را از یخچال مشترک برمیدارید!
🔺مدام از همکاران پول قرض میکنید.
🔺هنگام بیماری سر کار حاضر میشوید!
🔺کفشتان را درمیآورید و پایتان بو میدهد!
🔺سؤالاتی میپرسید که جوابشان در اینترنت هست!
🔺مدام سؤال میپرسید!
🔺مدام درباره شغلتان غر میزنید!
🔺درباره مسیر هرروزه تا رسیدن به محل کار غر میزنید!
🔺راجعبه اینکه خیلی سرتان شلوغ است غر میزنید!
🔺پیش رئیس خودشیرینی میکنید!
منبع: coburgbanks
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
▫️دزدیدن غذای دیگران از یخچال مشترک، بوی بد دهان یا بدن، و سخنچینی درباره همکاران از نمونه رفتارهای آزاردهنده در محیط کارند. شاید هرکدام از ما نیز سهوا برخی از آنها را انجام دهیم، بدون آنکه به عواقبش فکر کنیم یا متوجه شویم سایر همکاران را میآزاریم.
▫️در اینجا، عادت های ناپسند در محیط کار را معرفی میکنیم. باشد که هیچکدام از این عادتها در ما نباشند!
🔺از بلندگوی گوشی در محیط کار استفاده میکنید!
🔺با صدای بلند با تلفن حرف میزنید!
🔺به تماسهای تلفنتان پاسخ نمیدهید!
🔺صدای یادآورها و پیامهای گوشیتان قطع نمیشود!
🔺به حریم شخصی دیگران تجاوز میکنید. بیشازحد نزدیکشدن، لمسکردن، شوخیهای نامناسب و… از مصادیق تجاوز به حریم همکاران است.
🔺مکالمات دیگران را شنود، و یا در آن مداخله میکنید!
🔺شایعهپراکنی میکنید و آنچه را دیده و شنیدهاید با چاشنیهای اضافه برای دیگران تعریف می کنید.
🔺از پشت خنجر میزنید و رازهای دیگران را با دیگر همکاران در میان میگذارید.
🔺میزتان همیشه بههمریخته است.
🔺غذایتان را پخشوپلا میکنید!
🔺آشپزخانه یا آبدارخانه محیط کار را به هم میریزید!
🔺از سرویسبهداشتی، درست استفاده نمیکنید!
🔺دیر به جلسات میآیید.
🔺دیر به سر کار میآیید.
🔺زمان ناهار را کش میدهید!
🔺متلک میپرانید!
🔺ایمیلهای حاوی بدگویی به رئیسریا همکارانتان ارسال میکنید!
🔺صدای موسیقیتان خیلی بلند است!
🔺هنگام گوشکردن به موزیک همخوانی میکنید.
🔺مدام به دستان یا پایتان ضربه میزنید و حواس بقیه را پرت میکنید.
🔺صدای خندههایتان آزاردهنده است.
🔺با صدای بلند غذا میخورید!
🔺فینفین میکنید!
🔺غذاهای بودار سر کار میآورید!
🔺لباستان بو میدهد و دوشنگرفته به سرکار میروید.
🔺در محیط کار از اسپری و عطر تند استفاده میکنید.
🔺خودسرانه و بدون پرسیدن نظر دیگران ،کولر را روشن یا خاموش میکنید.
🔺خوراکیهای دیگران را از یخچال مشترک برمیدارید!
🔺مدام از همکاران پول قرض میکنید.
🔺هنگام بیماری سر کار حاضر میشوید!
🔺کفشتان را درمیآورید و پایتان بو میدهد!
🔺سؤالاتی میپرسید که جوابشان در اینترنت هست!
🔺مدام سؤال میپرسید!
🔺مدام درباره شغلتان غر میزنید!
🔺درباره مسیر هرروزه تا رسیدن به محل کار غر میزنید!
🔺راجعبه اینکه خیلی سرتان شلوغ است غر میزنید!
🔺پیش رئیس خودشیرینی میکنید!
منبع: coburgbanks
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️ اگر یک دروغ به اندازه کافی تکرار شود به یک واقعیت تبدیل می شود و اگر این واقعیت را تعداد افراد زیادی قبول کنند تبدیل به یک فرهنگ می شود.
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️ در راه پیشرفت، چه از دست می دهید؟
🔻 کسی نمیتواند در راه پیشرفت گام بردارد و همچنان کلیگرا باقی بماند. پدرم عادت داشت که بگوید: "بهترین کاری را که میتوانی انجام دهی بیاب و به آن بچسب."
من پس از یافتن معدود کارهایی که در آنها مهارت داشتم، کارهای بیشمار دیگری را رها کردم. مهمترین اصول این کار عبارت بودند از:
▫️من نمی توانم همه آدمها را بشناسم
▫️نمی توانم همه کارها را انجام دهم
▫️نمی توانم هر کجا حضور یابم
▫️نمی توانم از هر چیزی مطلع باشم
🔻 کنار گذاشتن برخی از موارد مورد علاقه، با هدف تمرکز بر مواردی که بیشترین تاثیر را در زندگی شما دارند، کار سادهای نیست. ولی پذیرش هر چه سریعتر این امر، دستیابی به کمال را تسریع میکند.
👤 جان ماکسول
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
🔻 کسی نمیتواند در راه پیشرفت گام بردارد و همچنان کلیگرا باقی بماند. پدرم عادت داشت که بگوید: "بهترین کاری را که میتوانی انجام دهی بیاب و به آن بچسب."
من پس از یافتن معدود کارهایی که در آنها مهارت داشتم، کارهای بیشمار دیگری را رها کردم. مهمترین اصول این کار عبارت بودند از:
▫️من نمی توانم همه آدمها را بشناسم
▫️نمی توانم همه کارها را انجام دهم
▫️نمی توانم هر کجا حضور یابم
▫️نمی توانم از هر چیزی مطلع باشم
🔻 کنار گذاشتن برخی از موارد مورد علاقه، با هدف تمرکز بر مواردی که بیشترین تاثیر را در زندگی شما دارند، کار سادهای نیست. ولی پذیرش هر چه سریعتر این امر، دستیابی به کمال را تسریع میکند.
👤 جان ماکسول
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️ مهارت تاب آوری چیست؟
ﺗﺎﺏآوری ظرفیت گذشتن از دشواری پایدار و ترمیم خویشتن است. این ظرفیت می تواند به فرد کمک کند پیروزمندانه از رویدادهای ناگوار زندگی بگذرد و با وجود قرار گرفتن در معرض تنش های شدید، شایستگی های اجتماعی، تحصیلی و شغلی خود را ارتقا ببخشد و متمایز شود.
◀️ ویژگیهای افراد تابآور چیست!؟
🔺احساس ارزشمندی:
پذیرفتن خود به عنوان فردی ارزشمند، احترام قائل شدن برای خود و تواناییهای خود، سعی در شناخت نقاط مثبت خود و پرورش دادن آنها و از طرف دیگر شناخت نقاط ضعف و کتمان نکردن آنها.
🔺مهارت حل مسئله:
افراد تابآور ذهنیتی تحلیلی – انتقادی نسبت به تواناییهای خود و شرایط موجود دارند، در مقابل شرایط مختلف انعطاف پذیرند و توانایی شگفت انگیزی در پیدا کردن راه حل های مختلف درباره یک موقعیت یا مسئله خاص دارند.
🔺مهارت های اجتماعی:
افراد تاب آور مهارت های ارتباط با دیگران را خیلی خوب آموخته اند. آن ها می توانند در شرایط سخت هم شوخ طبعی خودشان را حفظ کنند، با دیگران صمیمی شوند و در مواقع بحرانی از حمایت اجتماعی دیگران بهره ببرند، ضمن اینکه می توانند سنگ صبور خوبی باشند.
🔺خوش بینی:
اعتقاد راسخ به این که آینده می تواند بهتر باشد و احساس امید و هدفمندی، از ویژگی های دیگر افراد تاب آور است. این افراد باور دارند که می توانند زندگی و آینده خود را کنترل کنند.
🔺همدلی:
افراد تاب آور توانایی برقراری رابطه توأم با احترام متقابل با دیگران را نیز دارند.
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
ﺗﺎﺏآوری ظرفیت گذشتن از دشواری پایدار و ترمیم خویشتن است. این ظرفیت می تواند به فرد کمک کند پیروزمندانه از رویدادهای ناگوار زندگی بگذرد و با وجود قرار گرفتن در معرض تنش های شدید، شایستگی های اجتماعی، تحصیلی و شغلی خود را ارتقا ببخشد و متمایز شود.
◀️ ویژگیهای افراد تابآور چیست!؟
🔺احساس ارزشمندی:
پذیرفتن خود به عنوان فردی ارزشمند، احترام قائل شدن برای خود و تواناییهای خود، سعی در شناخت نقاط مثبت خود و پرورش دادن آنها و از طرف دیگر شناخت نقاط ضعف و کتمان نکردن آنها.
🔺مهارت حل مسئله:
افراد تابآور ذهنیتی تحلیلی – انتقادی نسبت به تواناییهای خود و شرایط موجود دارند، در مقابل شرایط مختلف انعطاف پذیرند و توانایی شگفت انگیزی در پیدا کردن راه حل های مختلف درباره یک موقعیت یا مسئله خاص دارند.
🔺مهارت های اجتماعی:
افراد تاب آور مهارت های ارتباط با دیگران را خیلی خوب آموخته اند. آن ها می توانند در شرایط سخت هم شوخ طبعی خودشان را حفظ کنند، با دیگران صمیمی شوند و در مواقع بحرانی از حمایت اجتماعی دیگران بهره ببرند، ضمن اینکه می توانند سنگ صبور خوبی باشند.
🔺خوش بینی:
اعتقاد راسخ به این که آینده می تواند بهتر باشد و احساس امید و هدفمندی، از ویژگی های دیگر افراد تاب آور است. این افراد باور دارند که می توانند زندگی و آینده خود را کنترل کنند.
🔺همدلی:
افراد تاب آور توانایی برقراری رابطه توأم با احترام متقابل با دیگران را نیز دارند.
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️ مرد مرغداری بود که هر بار سیلی می آمد و مرغداریاش را آب فرا میگرفت، مرغهایش را به زمینهای مرتفعتر می برد. بعضی سالها صدها مرغ او میمردند، زیرا نمیتوانست آنها را به موقع ببرد.
🔺یک سال سیلی شدید خسارت هنگفتی بر او وارد کرد، به خانه اش برگشت و با ناامیدی به زنش گفت: دیگر تمام شد؛ من نمیتوانم زمین فعلی را بفروشم و زمین بهتری بخرم. زنش با خونسردی گفت: اُردک بخر.
◀️ زمانیکه مشکلی برایتان پیش می آید، بجای ناامیدی، بر روی راهحل تمرکز کنید.
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
🔺یک سال سیلی شدید خسارت هنگفتی بر او وارد کرد، به خانه اش برگشت و با ناامیدی به زنش گفت: دیگر تمام شد؛ من نمیتوانم زمین فعلی را بفروشم و زمین بهتری بخرم. زنش با خونسردی گفت: اُردک بخر.
◀️ زمانیکه مشکلی برایتان پیش می آید، بجای ناامیدی، بر روی راهحل تمرکز کنید.
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️ یک زندگی رضایتبخش خیلی بهتر از یک زندگی موفق است، زیرا موفقیت ما بوسیله دیگران اندازه گیری میشود، ولی رضایتمان بوسیله روح، ذهن و قلب خودمان اندازهگیری میگردد.
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️بعضی #کارکنان سازمان ما را ترک میکنند و میروند، بعضی کارکنان #سازمان ما را ترک میکنند و میمانند!
دومی پنهانتر وخطرناکتر است...
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
دومی پنهانتر وخطرناکتر است...
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️ «بوریس جانسون»، نخستوزیر انگلیس، در سال ۲۰۱۲ گفته بود شانس اش در اینکه سرش را با فریزبی از دست بدهد، با چوب پنبه بطری شامپاین، کور بشود، در یخچال حبس شود، یا به شکل یک زیتون در زندگی بعدی حلول کند، بیشتر از این است که نخستوزیر بشود!
🔻 او نخستوزیر انگلستان شد، پس هیچوقت خود یا شرایط را #پیشداوری نکنید!
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
🔻 او نخستوزیر انگلستان شد، پس هیچوقت خود یا شرایط را #پیشداوری نکنید!
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️آنتونی برجس ٤۰ ساله بود که دکترها به وی گفتند یک سال دیگر بیشتر زنده نیست، زیرا توموری در مغز خود دارد. وی بیشتر از خود نگران همسرش بود، که پس از وی چیزی برایش باقی نمیگذاشت.
▫️آنتونی قبل از آن هرگز نویسنده حرفهای نبود، اما در درون خود میل و کششی به داستاننویسی حس میکرد و میدانست که استعداد بالقوهای در وی وجود دارد. بنابراین تنها برای باقی گذاشتن حقالامتیاز نشر برای همسرش پشت میز تحریر نشست و شروع به تایپ کرد.
او حتی مطمئن نبود که آیا ناشری حاضر میشود داستان وی را چاپ کند یا نه؛ ولی میدانست که باید کاری انجام دهد.
▫️در ژانویه ١٩٦۰ وی گفت: من فقط یک زمستان، بهار و تابستان دیگر را پشت سر خواهم گذاشت، و پاییز آینده همراه با برگریزان خواهم مرد.
در این یک سال، وی ۵ داستان را به انتها رساند و یکی دیگر را تا نیمه نوشت. بهرهوری او در این یک سال برابر با بهرهوری نصف عمر فورستر (رماننویس معروف انگلیسی) و دو برابر سلینجر (نویسنده معاصر آمریکایی) بود.
▫️اما آنتونی برجس نمرد!
وى ٧٦ سال عمر کرد و طی این سالها ۷۰ کتاب نوشت. مشهورترین کتاب وی پرتقالکوکی است.بدون سرطان شاید وی هیچگاه نمینوشت، هیچگاه به چنین پیشرفتی نمیرسید.
▪️ بسیاری از ما نیز استعدادهایی پنهان داریم، مانند آنچه که در برجس بود و گاه منتظریم که یک وضع اضطراری بیرونی آن را بیدارکند.
اما بهتر است منتظر آن وضعیت اضطراری نشویم، و هماکنون از خودمان بپرسیم که اگر من در وضعیت آنتونی برجس بودم، چه میکردم؟ چگونه زندگی روزمرهی خود را تغییر میدادم؟
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
▫️آنتونی قبل از آن هرگز نویسنده حرفهای نبود، اما در درون خود میل و کششی به داستاننویسی حس میکرد و میدانست که استعداد بالقوهای در وی وجود دارد. بنابراین تنها برای باقی گذاشتن حقالامتیاز نشر برای همسرش پشت میز تحریر نشست و شروع به تایپ کرد.
او حتی مطمئن نبود که آیا ناشری حاضر میشود داستان وی را چاپ کند یا نه؛ ولی میدانست که باید کاری انجام دهد.
▫️در ژانویه ١٩٦۰ وی گفت: من فقط یک زمستان، بهار و تابستان دیگر را پشت سر خواهم گذاشت، و پاییز آینده همراه با برگریزان خواهم مرد.
در این یک سال، وی ۵ داستان را به انتها رساند و یکی دیگر را تا نیمه نوشت. بهرهوری او در این یک سال برابر با بهرهوری نصف عمر فورستر (رماننویس معروف انگلیسی) و دو برابر سلینجر (نویسنده معاصر آمریکایی) بود.
▫️اما آنتونی برجس نمرد!
وى ٧٦ سال عمر کرد و طی این سالها ۷۰ کتاب نوشت. مشهورترین کتاب وی پرتقالکوکی است.بدون سرطان شاید وی هیچگاه نمینوشت، هیچگاه به چنین پیشرفتی نمیرسید.
▪️ بسیاری از ما نیز استعدادهایی پنهان داریم، مانند آنچه که در برجس بود و گاه منتظریم که یک وضع اضطراری بیرونی آن را بیدارکند.
اما بهتر است منتظر آن وضعیت اضطراری نشویم، و هماکنون از خودمان بپرسیم که اگر من در وضعیت آنتونی برجس بودم، چه میکردم؟ چگونه زندگی روزمرهی خود را تغییر میدادم؟
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️کشف #رزومههای مشکوک
کتی فایوک در کتاب ارزشمند خود به نام «53 اصل استخدام بهترینها» مینویسد:
▪️به نظرتان آیا تمام اطلاعاتی که در یک رزومه درج شدهاند، صحیح و واقعی هستند؟ احتمالا پاسخ شما هم مثل پاسخ من است: خیر
▪️در حقیقت، متقاضیان باهوش و زرنگ میدانند که رزومهشان بهترین ابزار برای تبلیغ و بازاریابی آنهاست و سعی میکنند از آن به نحو مطلوبی استفاده کنند. درست مثل شرکتها که بعضی وقتها در تبلیغاتشان دروغ میگویند، متقاضیان یک شغل هم ممکن است این کار را در رزومهشان انجام بدهند.
▪️خیلی وقتها، داوطلبان استخدام در رزومهشان دروغ نمیگویند، بلکه اطلاعات شخصی و سوابق شغلیشان را طوری بازگو میکنند که بهتر از آن چه که هستند، به نظر برسند .
▪️به همین دلیل، ما به عنوان فردی که میخواهیم با داوطلبان مصاحبه و آنها را ارزیابی کنیم، باید گیرندههای قوی داشته باشیم و هر گونه اغراق و چربزبانی در رزومه و فرمهای استخدامی را تشخیص بدهیم.
▪️برای این منظور میتوانیم از این روشها کمک بگیریم:
▫️وقتی داوطلب در فرم استخدامی مینویسد «حضورا توضیح میدهم» یعنی در پاسخ سوال ما میخواهد داستان پیچیدهای را سرهم کند که احتمالا بخش مهمی از آن غیرواقعی است.
▫️اگر عبارت «حقوق درخواستی» یا «آخرین حقوق دریافتی» سفید باقی مانده، یعنی احتمالا داوطلب انتظار بسیار بالاتری از حقوق قبلیاش دارد ولی نمیخواهد آن را بیان کند تا ببیند میتواند ما را حضورا متقاعد کند یا نه.
▫️بیپاسخ گذاشتن برخی سوالات فرم استخدامی، احتمالا بدین معناست که داوطلب میداند اگر به آنها پاسخ بدهد، شغل مدنظر را از دست میدهد.
▫️مشخص نکردن دقیق تاریخها در فرمهای استخدامی و رزومه، احتمالا به معنی تاریخ گذشته و به درد نخور بودن موضوع مدنظر است.
▫️وقتی بخشهایی از پاسخهای داوطلب یا رزومه او گنگ و نامفهوم به نظر میرسند، احتمالا مشکلی در آن قسمتها وجود دارد.
▫️وقتی داوطلب در فرم استخدامی و در پاسخ به سوالی مثل «هدف شما از کار در این شرکت چیست؟»، بیش از حد از شرکتمان تعریف میکند، یعنی میخواهد ما را فریب بدهد.
▫️اگر در قسمت «موفقیتهای قبلی»، فهرستی از وظایفش در شرکتهای قبلی را نوشته، یعنی موفقیت قابل توجه و در نتیجه، توانایی مهمی ندارد.
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
کتی فایوک در کتاب ارزشمند خود به نام «53 اصل استخدام بهترینها» مینویسد:
▪️به نظرتان آیا تمام اطلاعاتی که در یک رزومه درج شدهاند، صحیح و واقعی هستند؟ احتمالا پاسخ شما هم مثل پاسخ من است: خیر
▪️در حقیقت، متقاضیان باهوش و زرنگ میدانند که رزومهشان بهترین ابزار برای تبلیغ و بازاریابی آنهاست و سعی میکنند از آن به نحو مطلوبی استفاده کنند. درست مثل شرکتها که بعضی وقتها در تبلیغاتشان دروغ میگویند، متقاضیان یک شغل هم ممکن است این کار را در رزومهشان انجام بدهند.
▪️خیلی وقتها، داوطلبان استخدام در رزومهشان دروغ نمیگویند، بلکه اطلاعات شخصی و سوابق شغلیشان را طوری بازگو میکنند که بهتر از آن چه که هستند، به نظر برسند .
▪️به همین دلیل، ما به عنوان فردی که میخواهیم با داوطلبان مصاحبه و آنها را ارزیابی کنیم، باید گیرندههای قوی داشته باشیم و هر گونه اغراق و چربزبانی در رزومه و فرمهای استخدامی را تشخیص بدهیم.
▪️برای این منظور میتوانیم از این روشها کمک بگیریم:
▫️وقتی داوطلب در فرم استخدامی مینویسد «حضورا توضیح میدهم» یعنی در پاسخ سوال ما میخواهد داستان پیچیدهای را سرهم کند که احتمالا بخش مهمی از آن غیرواقعی است.
▫️اگر عبارت «حقوق درخواستی» یا «آخرین حقوق دریافتی» سفید باقی مانده، یعنی احتمالا داوطلب انتظار بسیار بالاتری از حقوق قبلیاش دارد ولی نمیخواهد آن را بیان کند تا ببیند میتواند ما را حضورا متقاعد کند یا نه.
▫️بیپاسخ گذاشتن برخی سوالات فرم استخدامی، احتمالا بدین معناست که داوطلب میداند اگر به آنها پاسخ بدهد، شغل مدنظر را از دست میدهد.
▫️مشخص نکردن دقیق تاریخها در فرمهای استخدامی و رزومه، احتمالا به معنی تاریخ گذشته و به درد نخور بودن موضوع مدنظر است.
▫️وقتی بخشهایی از پاسخهای داوطلب یا رزومه او گنگ و نامفهوم به نظر میرسند، احتمالا مشکلی در آن قسمتها وجود دارد.
▫️وقتی داوطلب در فرم استخدامی و در پاسخ به سوالی مثل «هدف شما از کار در این شرکت چیست؟»، بیش از حد از شرکتمان تعریف میکند، یعنی میخواهد ما را فریب بدهد.
▫️اگر در قسمت «موفقیتهای قبلی»، فهرستی از وظایفش در شرکتهای قبلی را نوشته، یعنی موفقیت قابل توجه و در نتیجه، توانایی مهمی ندارد.
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
⭕️ بعضى وقتها دفعهى بعدى وجود ندارد؛ شانس دوباره و وقت اضافه اى نيست؛ گاهى فقط "الان" هست یا "هرگز"؛ فرصتها را از دست ندهيد.
👤الن بنت
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat
👤الن بنت
با کلیک روی لینک زیر به گروه ما بپیوندید:
@Cafemodiriyat