🌸🌺🦋دَاسْتَانْهَایِزِیْبَا وَبَاحَالَ🦋🌺🌸
کتابفروشی آنلاین | دنیایی از کتابهای متنوع. کتاب بخرید، کتاب بخوانید، لذت ببرید. انتخاب کتاب با شما، ارسال با ما. کتابهای جدید و پرفروش در راه است. بهترین کتابها با بهترین قیمت. https://www.tgoop.com/Selmas_Book_Store
وجودتون برکت کانال ماست باحضورتون ازممون حمایت کنین عضو بشین
#کاناله_ادمین
#کاناله_ادمین
حدیث شریف
ترجمه
«از حضرت عمر بن الخطاب رضی الله عنه روایت شده که گفت:
از رسول خدا صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمود: همانا ثواب اعمال به نیت بستگی دارد و هر کس نتیجهء نیت خود را درمیابد، پس کسی که هجرت او بسوی خدا و رسول او است ثواب هجرت بسوی خدا ورسولش را در مییابد و کسی که هجرتش بسوی دنیا باشد بآن میرسد یا هجرت او برای ازدواج با زنی باشد، پس هجرت او بسوی چیزیست که برای رسیدن به آن هجرت نموده است».
شرح: این حدیث معنا و مفهوم وسیعی دارد و میرساند که مسلمان باید در همهء اعمال و اقوال خویش رضای خداوند را منظور نظر خویش قرار دهد زیرا بدون اخلاص نیت خداوند ثوابی و مکافاتی نیکو در برابر عمل انسان نمیدهد. و هم باید گفت که هجرت لفظی آنست که انسان خانه و کاشانهاش را برای خدا رها کند، ولی هجرت حقیقی آنست که انسان از گناهان و منهیات خداوندی دوری جوید چنانچه در حدیث دیگر آمده: و المهاجر من هجر ما نهی الله عنه. (مترجم)
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
ترجمه
«از حضرت عمر بن الخطاب رضی الله عنه روایت شده که گفت:
از رسول خدا صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمود: همانا ثواب اعمال به نیت بستگی دارد و هر کس نتیجهء نیت خود را درمیابد، پس کسی که هجرت او بسوی خدا و رسول او است ثواب هجرت بسوی خدا ورسولش را در مییابد و کسی که هجرتش بسوی دنیا باشد بآن میرسد یا هجرت او برای ازدواج با زنی باشد، پس هجرت او بسوی چیزیست که برای رسیدن به آن هجرت نموده است».
شرح: این حدیث معنا و مفهوم وسیعی دارد و میرساند که مسلمان باید در همهء اعمال و اقوال خویش رضای خداوند را منظور نظر خویش قرار دهد زیرا بدون اخلاص نیت خداوند ثوابی و مکافاتی نیکو در برابر عمل انسان نمیدهد. و هم باید گفت که هجرت لفظی آنست که انسان خانه و کاشانهاش را برای خدا رها کند، ولی هجرت حقیقی آنست که انسان از گناهان و منهیات خداوندی دوری جوید چنانچه در حدیث دیگر آمده: و المهاجر من هجر ما نهی الله عنه. (مترجم)
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
داستان آموزنـده
پسربچه ای پرنده زيبايی داشت و به آن پرنده بسيار دل بسته بود.
حتی شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش میگذاشت و میخوابید.
اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگی او به پرنده باخبر شدند، از پسرڪ حسابی كار میكشیدند.
هر وقت پسرڪ از كار خسته میشد و نمیخواست كاری را انجام دهد، او را تهديد میڪردند كه الان پرندهاش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرڪ با التماس میگفت: نه؛ كاری به پرندهام نداشته باشيد... هر كاری که بگویید انجام میدهم.
تا اينڪه یڪ روز صبح، برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختی و كسالت گفت: خستهام و خوابم مياد.
برادرش گفت: الان پرندهات را از قفس رها میڪنم، كه پسرڪ آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت... حالا برو و بذار راحت بخوابم، كه با آزادی او خودم هم آزاد شدم.
اين حكايت همه ماست...
تنها فرق ما، در نوع پرنده ای است كه به آن دل بستهایم.
پرنده بسياری پولشان، بعضی قدرتشان، برخی موقعيتشان، پارهای زيبایی و جمالشان، عدهای مدرڪ و عنوان آكادمیڪ و...
هر كسی را به چيزی بستهاند و ترس از رها شدن از آن، سبب شده تا ديگران و گاهی نفس خودمان از ما بيگاری كشيده و ما را رها نكنند.
پرندهات را آزاد ڪن...
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
پسربچه ای پرنده زيبايی داشت و به آن پرنده بسيار دل بسته بود.
حتی شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش میگذاشت و میخوابید.
اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگی او به پرنده باخبر شدند، از پسرڪ حسابی كار میكشیدند.
هر وقت پسرڪ از كار خسته میشد و نمیخواست كاری را انجام دهد، او را تهديد میڪردند كه الان پرندهاش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرڪ با التماس میگفت: نه؛ كاری به پرندهام نداشته باشيد... هر كاری که بگویید انجام میدهم.
تا اينڪه یڪ روز صبح، برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختی و كسالت گفت: خستهام و خوابم مياد.
برادرش گفت: الان پرندهات را از قفس رها میڪنم، كه پسرڪ آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت... حالا برو و بذار راحت بخوابم، كه با آزادی او خودم هم آزاد شدم.
اين حكايت همه ماست...
تنها فرق ما، در نوع پرنده ای است كه به آن دل بستهایم.
پرنده بسياری پولشان، بعضی قدرتشان، برخی موقعيتشان، پارهای زيبایی و جمالشان، عدهای مدرڪ و عنوان آكادمیڪ و...
هر كسی را به چيزی بستهاند و ترس از رها شدن از آن، سبب شده تا ديگران و گاهی نفس خودمان از ما بيگاری كشيده و ما را رها نكنند.
پرندهات را آزاد ڪن...
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
حدیث شریف
«وعَنْ أبي هُرَيْرَةَ رضی الله عنه قال: سمِعتُ رسول الله صلی الله علیه وسلم يَقُول: «واللَّه إِنِّي لأَسْتَغْفرُ الله، وَأَتُوبُ إِليْه، في اليَوْم، أَكثر مِنْ سَبْعِين مرَّةً»» رواه البخاری.
13- «از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که گفت:
از رسول خدا صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمود: سوگند به خدا، که هر روز بیش از هفتاد بار از خدا آمرزش طلبیده و به درگاه او توبه میکنم»
ش: در این حدیث مبارک امت محمدی صلی الله علیه وسلم به توبه و استغفار ترغیب شدهاند، زیرا پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم با اینکه معصوم و از بهترین خلائق بودهاند با اینحال روزانه هفتاد مرتبه استغفار و توبه مینمودند. چنانچه این استغفار در واقع از گناه نبوده بلکه اعتقاد راسخ آنحضرت است که خود را در عبودیت در برابر خداوند متعال قاصر میداند،
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
«وعَنْ أبي هُرَيْرَةَ رضی الله عنه قال: سمِعتُ رسول الله صلی الله علیه وسلم يَقُول: «واللَّه إِنِّي لأَسْتَغْفرُ الله، وَأَتُوبُ إِليْه، في اليَوْم، أَكثر مِنْ سَبْعِين مرَّةً»» رواه البخاری.
13- «از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که گفت:
از رسول خدا صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمود: سوگند به خدا، که هر روز بیش از هفتاد بار از خدا آمرزش طلبیده و به درگاه او توبه میکنم»
ش: در این حدیث مبارک امت محمدی صلی الله علیه وسلم به توبه و استغفار ترغیب شدهاند، زیرا پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم با اینکه معصوم و از بهترین خلائق بودهاند با اینحال روزانه هفتاد مرتبه استغفار و توبه مینمودند. چنانچه این استغفار در واقع از گناه نبوده بلکه اعتقاد راسخ آنحضرت است که خود را در عبودیت در برابر خداوند متعال قاصر میداند،
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
داستان آموزنـده
مردی خلافی کرد و حاکم او را به زندان انداخت. زنش پیش یکی از دوستانش رفت و گفت چه نشسته ای که دوستت پنج سال به محبس افتاد، برخیز و مرامی به خرج بده.مرد هم بخاطر دوستش یک شب از دیوار قلعه بالا رفت و از بین نگهبانان گذشت و خودش را به سلول رفیقش رساند.
مرد زندانی خوشحال شد و گفت:" زود باش زنجیرها را باز کن که الآن نگهبان ها می رسند." دوستش گفت :"می دانی چه خطرها کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم."سپس زنجیرها را باز کرد.
به طرف در که رفتند، مرد گفت:" می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم."رفتند پای دیوار قلعه که با طناب خودشان را بالا بکشند.مرد گفت:" می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم."با دردسر خودشان را بالا کشیدند.
همین که خواستند از دیوار به پایین بپرند، مرد گفت :"می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم." در این حال ناگهان مرد زندانی فریاد زد:" نگهبان ها، نگهبان ها، بیایید این مرد می خواهد من را فراری بدهد!تا نگهبان ها آمدند، مرد فرار کرده بود.
از زندانی پرسیدند :"چرا سر و صدا کردی و با او فرار نکردی؟"مرد زندانی گفت:" پنج سال در حبس شما باشم، بهتر است که یک عمر زندانی منت او باشم...
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
مردی خلافی کرد و حاکم او را به زندان انداخت. زنش پیش یکی از دوستانش رفت و گفت چه نشسته ای که دوستت پنج سال به محبس افتاد، برخیز و مرامی به خرج بده.مرد هم بخاطر دوستش یک شب از دیوار قلعه بالا رفت و از بین نگهبانان گذشت و خودش را به سلول رفیقش رساند.
مرد زندانی خوشحال شد و گفت:" زود باش زنجیرها را باز کن که الآن نگهبان ها می رسند." دوستش گفت :"می دانی چه خطرها کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم."سپس زنجیرها را باز کرد.
به طرف در که رفتند، مرد گفت:" می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم."رفتند پای دیوار قلعه که با طناب خودشان را بالا بکشند.مرد گفت:" می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم."با دردسر خودشان را بالا کشیدند.
همین که خواستند از دیوار به پایین بپرند، مرد گفت :"می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم." در این حال ناگهان مرد زندانی فریاد زد:" نگهبان ها، نگهبان ها، بیایید این مرد می خواهد من را فراری بدهد!تا نگهبان ها آمدند، مرد فرار کرده بود.
از زندانی پرسیدند :"چرا سر و صدا کردی و با او فرار نکردی؟"مرد زندانی گفت:" پنج سال در حبس شما باشم، بهتر است که یک عمر زندانی منت او باشم...
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
دعای بعد از وضو
پیامبر ﷺ میفرماید.
هیچکدام شما نیست که وضوء بگیرد و آن را کامل نماید سپس بگوید:
أَشْهدُ أَنْ لا إِله إِلاَّ اللَّه وحْدَه لا شَریکَ لهُ، وأَشْهدُ أَنَّ مُحمَّدًا عبْدُهُ وَرسُولُه،
مگر اینکه تمام هشت دروازهء بهشت باز می گردد، تا از هر کدام که بخواهد داخل گردد.
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
پیامبر ﷺ میفرماید.
هیچکدام شما نیست که وضوء بگیرد و آن را کامل نماید سپس بگوید:
أَشْهدُ أَنْ لا إِله إِلاَّ اللَّه وحْدَه لا شَریکَ لهُ، وأَشْهدُ أَنَّ مُحمَّدًا عبْدُهُ وَرسُولُه،
مگر اینکه تمام هشت دروازهء بهشت باز می گردد، تا از هر کدام که بخواهد داخل گردد.
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
آیه قرآنی
قال الله تعالی: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱصۡبِرُواْ وَصَابِرُواْ﴾📖 [آلعمران: 200].
✍🏻خداوند میفرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید صبر کنید و همدیگر را به صبر دعوت نمائید».
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
قال الله تعالی: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱصۡبِرُواْ وَصَابِرُواْ﴾📖 [آلعمران: 200].
✍🏻خداوند میفرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید صبر کنید و همدیگر را به صبر دعوت نمائید».
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
حدیث شریف
وَعَنْ أبي يَحْيَى صُهَيْبِ بْنِ سِنَانٍ رضی الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه وسلم : «عَجَباً لأمْرِ الْمُؤْمِنِ إِنَّ أَمْرَهُ كُلَّهُ لَهُ خَيْر، وَلَيْسَ ذَلِكَ لأِحَدٍ إِلاَّ للْمُؤْمِن: إِنْ أَصَابَتْهُ سَرَّاءُ شَكَرَ فَكَانَ خَيْراً لَه، وَإِنْ أَصَابَتْهُ ضَرَّاءُ صَبَرَ فَكَانَ خيْراً لَهُ»» رواه مسلم.
27- «از ابو یحیی صهیب بن سنان رضی الله عنه روایت است که:
آنحضرت صلی الله علیه وسلم فرمود: کار مسلمان انسان را به شگفتی و تعجب وا میدارد. زیرا همهء کارش برای او خیر است، و این امر برای هیچکس جز مسلمان ممکن نیست. اگر به وی فراخی و آسانی روی دهد شکر کند، برایش خیر است، و اگر به او سختی برسد هم صبر کند برایش خیر است».
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
وَعَنْ أبي يَحْيَى صُهَيْبِ بْنِ سِنَانٍ رضی الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه وسلم : «عَجَباً لأمْرِ الْمُؤْمِنِ إِنَّ أَمْرَهُ كُلَّهُ لَهُ خَيْر، وَلَيْسَ ذَلِكَ لأِحَدٍ إِلاَّ للْمُؤْمِن: إِنْ أَصَابَتْهُ سَرَّاءُ شَكَرَ فَكَانَ خَيْراً لَه، وَإِنْ أَصَابَتْهُ ضَرَّاءُ صَبَرَ فَكَانَ خيْراً لَهُ»» رواه مسلم.
27- «از ابو یحیی صهیب بن سنان رضی الله عنه روایت است که:
آنحضرت صلی الله علیه وسلم فرمود: کار مسلمان انسان را به شگفتی و تعجب وا میدارد. زیرا همهء کارش برای او خیر است، و این امر برای هیچکس جز مسلمان ممکن نیست. اگر به وی فراخی و آسانی روی دهد شکر کند، برایش خیر است، و اگر به او سختی برسد هم صبر کند برایش خیر است».
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
چهارم – مهربانی، ارث ماست
من همیشه فکر میکردم مهربانی فقط یک ویژگی است، یک خصلت شخصی.
اما حالا که به عقب نگاه میکنم، میفهمم که مهربانی در رگهای ماست.
مهربانی ارث من است.
یادگار پدری که نه فقط ابرمرد زندگیام بود، بلکه کوهی از نجابت و عطوفت.
مردی که وقتی حرف میزد، انگار دلها را نوازش میداد.
مردی که به من یاد داد:
«اگر دنیا خشن شد، تو مهربانتر باش. مهربانی ضعف نیست، قدرت بیصداست.»
من با همین پیام بزرگ شدم.
دختری از جنس عشق، زنی از جنس صبر، مادری از جنس آغوش.
و بعد، خداوند مردی را به زندگیام فرستاد…
همسرم.
نه فقط همسفرم، بلکه آینهای از همان مهربانی پدرم.
مردی آرام، فهمیده، اهل دل، که در چشمهایش صداقت میدرخشد و در رفتارش احترام موج میزند.
مهربانی من با او کامل شد.
و این مهربانی، بدون صدا، به نسل بعد رفت…
دخترم وصال، همانقدر شیرین و پرمحبت است که روزی من بودم.
در نگاهش نجابت هست، در آغوشش گرما، در صدایش ذوق زندگی.
و ایمان، پسر کوچکم، با آن دستهای کوچک و دل بزرگش، گاهی بیدلیل دست و پایم را میبوسد.
زبانش هنوز کامل نیست، اما عشقش کاملترین جمله دنیاست.
من حالا میدانم:
مهربانی در ما چرخیده،
نسل به نسل منتقل شده،
از پدرم به من،
از من به همسرم،
و از دل ما، به قلبهای کوچک وصال و ایمان.
این مهربانی فقط یک صفت نیست —
میراث خانوادگی ماست.
و من، با افتخار، آن را به نسل بعد میسپارم.
نویسنده پروین سعیدی
من همیشه فکر میکردم مهربانی فقط یک ویژگی است، یک خصلت شخصی.
اما حالا که به عقب نگاه میکنم، میفهمم که مهربانی در رگهای ماست.
مهربانی ارث من است.
یادگار پدری که نه فقط ابرمرد زندگیام بود، بلکه کوهی از نجابت و عطوفت.
مردی که وقتی حرف میزد، انگار دلها را نوازش میداد.
مردی که به من یاد داد:
«اگر دنیا خشن شد، تو مهربانتر باش. مهربانی ضعف نیست، قدرت بیصداست.»
من با همین پیام بزرگ شدم.
دختری از جنس عشق، زنی از جنس صبر، مادری از جنس آغوش.
و بعد، خداوند مردی را به زندگیام فرستاد…
همسرم.
نه فقط همسفرم، بلکه آینهای از همان مهربانی پدرم.
مردی آرام، فهمیده، اهل دل، که در چشمهایش صداقت میدرخشد و در رفتارش احترام موج میزند.
مهربانی من با او کامل شد.
و این مهربانی، بدون صدا، به نسل بعد رفت…
دخترم وصال، همانقدر شیرین و پرمحبت است که روزی من بودم.
در نگاهش نجابت هست، در آغوشش گرما، در صدایش ذوق زندگی.
و ایمان، پسر کوچکم، با آن دستهای کوچک و دل بزرگش، گاهی بیدلیل دست و پایم را میبوسد.
زبانش هنوز کامل نیست، اما عشقش کاملترین جمله دنیاست.
من حالا میدانم:
مهربانی در ما چرخیده،
نسل به نسل منتقل شده،
از پدرم به من،
از من به همسرم،
و از دل ما، به قلبهای کوچک وصال و ایمان.
این مهربانی فقط یک صفت نیست —
میراث خانوادگی ماست.
و من، با افتخار، آن را به نسل بعد میسپارم.
نویسنده پروین سعیدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from 🌺「 " ساخت بنر شیشه ای " 」🌺
🎤همراه تلاوت زیبای همه قاریان قرآن، قاری دلخواه شما کدام یکی است 👇🏻👇🏻
@Quran_Holy2
@Quran_Holy2
داستان آموزنده 𑁍
ابوعبیده از بزرگ ترین فاتحان بود و فرماندار شد. روزی امیرالمؤمنین عمر بن خطاب (رضی الله عنه) به دیدارش آمد.
وقتی وارد خانه شد، آن را بدون اثاثیه و رختخواب دید، فقط یک اتاق که چیزی جز شمشیر و کیسهای جو به آن آویخته بود. عمر به او گفت: من امروز مهمان تو هستم، مرا به مهمان نوازی خود گرامی بدار. ابوعبیده در خانهاش جستجو کرد و جز تکهای نان و آب چیزی نیافت. عمر از او پرسید: آیا این غذای توست؟
ابوعبیده به او پاسخ داد و گفت: ای امیرالمؤمنین این روزها فقط روزی است و ما از دنیا خواهیم رفت. عمر گریه کرد و گفت: دنیا همه ما را تغییر داده جز تو ای ابوعبیده.
ابو عبیده در زمان عمر بن خطاب درگذشت و همه اصحاب بر او گریستند. عمر روزی با اصحاب خود نشست و گفت: هر یک از شما آرزویی دارید، اما من آرزو میکنم که ایکاش این اتاق از افرادی مانند ابوعبیده بن جراح پر میشد.
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
ابوعبیده از بزرگ ترین فاتحان بود و فرماندار شد. روزی امیرالمؤمنین عمر بن خطاب (رضی الله عنه) به دیدارش آمد.
وقتی وارد خانه شد، آن را بدون اثاثیه و رختخواب دید، فقط یک اتاق که چیزی جز شمشیر و کیسهای جو به آن آویخته بود. عمر به او گفت: من امروز مهمان تو هستم، مرا به مهمان نوازی خود گرامی بدار. ابوعبیده در خانهاش جستجو کرد و جز تکهای نان و آب چیزی نیافت. عمر از او پرسید: آیا این غذای توست؟
ابوعبیده به او پاسخ داد و گفت: ای امیرالمؤمنین این روزها فقط روزی است و ما از دنیا خواهیم رفت. عمر گریه کرد و گفت: دنیا همه ما را تغییر داده جز تو ای ابوعبیده.
ابو عبیده در زمان عمر بن خطاب درگذشت و همه اصحاب بر او گریستند. عمر روزی با اصحاب خود نشست و گفت: هر یک از شما آرزویی دارید، اما من آرزو میکنم که ایکاش این اتاق از افرادی مانند ابوعبیده بن جراح پر میشد.
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
📌داستان پند آموز
ضررهای سخن چینی 🗣️
✍️حماد بن سلمه میگوید:شخصی غلامی را فروخت و به خریدار :گفت این غلام مبتلا به عیب سخن چینی می باشد. خریدار آن عیب را کوچک شمارد و آن غلام را خرید بعد از چند روز غلام به زن آقا :گفت شوهرت به تو محبت نمی ورزد و در تدارک آنست که زن دیگری بگیرد. زن ترسیده و گفت: چطور ممکن است غلام :گفت کاملاًبر من واضح است لیکن تدبیری اندیشیده ام تا اینکه شوهرت بیشتر به شما محبت بورزد. زن :گفت آن تدبیر چیست؟ غلام :گفت هنگامیکه شب میشود و شوهرت بخواب میرود موهای زیر ریشش را با تیغ بچین که این نسخه بسیار مفید و مجرب واقع خواهد شد و بعد آن غلام نزد شوهر آن زن رفته و گفت چنین معلوم میشود که زن شما با کس دیگری رابطه بر قرار کرده و در انتظار موقعیتی مناسب برای به قتل رساندن شما بسر میبرد شوهر با تعجب :پرسید چگونه ممکن است؟ غلام :گفت امتحان آن آسان است شب هنگام مصنوعی بخواب روید و ببینید که چه رخ میدهد؟
شب شد و شوهر (مصنوعی) خود را به خواب زد و آن زن منتظر همین موقعیت بود که برای تکمیل کردن مقصد و طرح ،غلام تیغ بدست گرفته به شوهرش نزدیک شد همینکه اراده دست درازی به ریش شوهر خودرا ،نمود ،شوهرش دست او را گرفته و با همان تیغ زن را به قتل رساند و سرش را برید زیرا که بر تصدیق قول غلام مطمئن شد.
و هنگامیکه خویشاوندان و خانواده آن زن از قتل وی با خبر شدند در قصاص آن زن، شوهر وی را به قتل رساندند و بعد بر سر همین موضوع دو طایفه جهت خونریزی به میدان پیکارآمدند.
📚 غافلان را آگاه سازیم
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
ضررهای سخن چینی 🗣️
✍️حماد بن سلمه میگوید:شخصی غلامی را فروخت و به خریدار :گفت این غلام مبتلا به عیب سخن چینی می باشد. خریدار آن عیب را کوچک شمارد و آن غلام را خرید بعد از چند روز غلام به زن آقا :گفت شوهرت به تو محبت نمی ورزد و در تدارک آنست که زن دیگری بگیرد. زن ترسیده و گفت: چطور ممکن است غلام :گفت کاملاًبر من واضح است لیکن تدبیری اندیشیده ام تا اینکه شوهرت بیشتر به شما محبت بورزد. زن :گفت آن تدبیر چیست؟ غلام :گفت هنگامیکه شب میشود و شوهرت بخواب میرود موهای زیر ریشش را با تیغ بچین که این نسخه بسیار مفید و مجرب واقع خواهد شد و بعد آن غلام نزد شوهر آن زن رفته و گفت چنین معلوم میشود که زن شما با کس دیگری رابطه بر قرار کرده و در انتظار موقعیتی مناسب برای به قتل رساندن شما بسر میبرد شوهر با تعجب :پرسید چگونه ممکن است؟ غلام :گفت امتحان آن آسان است شب هنگام مصنوعی بخواب روید و ببینید که چه رخ میدهد؟
شب شد و شوهر (مصنوعی) خود را به خواب زد و آن زن منتظر همین موقعیت بود که برای تکمیل کردن مقصد و طرح ،غلام تیغ بدست گرفته به شوهرش نزدیک شد همینکه اراده دست درازی به ریش شوهر خودرا ،نمود ،شوهرش دست او را گرفته و با همان تیغ زن را به قتل رساند و سرش را برید زیرا که بر تصدیق قول غلام مطمئن شد.
و هنگامیکه خویشاوندان و خانواده آن زن از قتل وی با خبر شدند در قصاص آن زن، شوهر وی را به قتل رساندند و بعد بر سر همین موضوع دو طایفه جهت خونریزی به میدان پیکارآمدند.
📚 غافلان را آگاه سازیم
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
مردم چی خواهد گفت؟؟
جمله ای که
ابو طالب را تا جهنم برد.
دوستای نهایت عزیز...!
بخاطر مردم زندگی نکنین...!
جمله ای که
ابو طالب را تا جهنم برد.
دوستای نهایت عزیز...!
بخاطر مردم زندگی نکنین...!
🌺فايده استغفار
✍️روایت شده شخصی نزد حضرت حسن بصری آمد و از او خواست که چیزی را برایم یاد بده که خانه ام اولاد شود حضرت برایش گفت زیاد استغفار بگو کسی دیگری آمد و گفت مال و پول ندارم فقیر هستم برایم چیزی یاد بده که پول دار و سرمایه دار شوم حضرت برایش :گفت زیاد استغفار کن مرد دیگری آمد و گفت: مردم مرا احترام نمیکند چیزی به من بگو تا آنرا بخوانم حضرت برایش :گفت استغفر الله بگو خلاصه بسیار مردم را به همین استغفار راهنمایی میکرد شاگردش که این حالت را مشاهده میکرد به حسن بصری گفت: ای استاد غیر از استغفار چیزی دیگری هم هست ؟ حضرت :گفت پسرم الله ج هفت وعده در قرآن کریم کرده کسیکه استغفار کند مشکلاتشان را حل ،میکند و رسول الله ص خودش میگوید که من روزانه بیش از صد بار استغفار میگویم.
📚قصه های شیرین محمدی ۴/۷۴
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
✍️روایت شده شخصی نزد حضرت حسن بصری آمد و از او خواست که چیزی را برایم یاد بده که خانه ام اولاد شود حضرت برایش گفت زیاد استغفار بگو کسی دیگری آمد و گفت مال و پول ندارم فقیر هستم برایم چیزی یاد بده که پول دار و سرمایه دار شوم حضرت برایش :گفت زیاد استغفار کن مرد دیگری آمد و گفت: مردم مرا احترام نمیکند چیزی به من بگو تا آنرا بخوانم حضرت برایش :گفت استغفر الله بگو خلاصه بسیار مردم را به همین استغفار راهنمایی میکرد شاگردش که این حالت را مشاهده میکرد به حسن بصری گفت: ای استاد غیر از استغفار چیزی دیگری هم هست ؟ حضرت :گفت پسرم الله ج هفت وعده در قرآن کریم کرده کسیکه استغفار کند مشکلاتشان را حل ،میکند و رسول الله ص خودش میگوید که من روزانه بیش از صد بار استغفار میگویم.
📚قصه های شیرین محمدی ۴/۷۴
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔥زیان های خود ارضایی
🔴کسایی که به این عمل زشت مبتلا هستند این مشکلات برای شان پیدا میشود. لاغری، لرزش اندامها، تپش قلب ضعف بینایی، ضعف حافظه، کم خونی ایجاد میشود. از مهمترین زیانهای استمناء ناتوانی جنسی است به این معنا که فرد پس از ازدواج قادر به انجام وظایف زناشویی نیست که بتدریج موجب سردی رابطه زن و مرد شده و حالت تنفر و بیزاری را در زن ایجاد میکند زیرا مردی که از این طریق خود را ارضاء میکند بتدریج احساس نیاز و همنشینی با جنس مخالف را از دست میدهد زنی که با فرد معتاد به استمناء زندگی میکند چون از جهت غریزی بطور کامل تامین نمیشود و در پناه شوهر امنیت و حفاظت کامل جنسی ندارد یا از شوهرش جدا میشود.
«عطاء» میگوید شنیدم که قومی در قیامت محشور میشوند در حالیکه دستهایشان حامله است فکر میکنم که این افراد کسانی هستند که با دست خود استمناء میکنند.
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
🔴کسایی که به این عمل زشت مبتلا هستند این مشکلات برای شان پیدا میشود. لاغری، لرزش اندامها، تپش قلب ضعف بینایی، ضعف حافظه، کم خونی ایجاد میشود. از مهمترین زیانهای استمناء ناتوانی جنسی است به این معنا که فرد پس از ازدواج قادر به انجام وظایف زناشویی نیست که بتدریج موجب سردی رابطه زن و مرد شده و حالت تنفر و بیزاری را در زن ایجاد میکند زیرا مردی که از این طریق خود را ارضاء میکند بتدریج احساس نیاز و همنشینی با جنس مخالف را از دست میدهد زنی که با فرد معتاد به استمناء زندگی میکند چون از جهت غریزی بطور کامل تامین نمیشود و در پناه شوهر امنیت و حفاظت کامل جنسی ندارد یا از شوهرش جدا میشود.
«عطاء» میگوید شنیدم که قومی در قیامت محشور میشوند در حالیکه دستهایشان حامله است فکر میکنم که این افراد کسانی هستند که با دست خود استمناء میکنند.
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
💫أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ💫
🌸آیا الله برای بنده اش کافی نیست؟!
📖سورة الزمر۳۶
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
🌸آیا الله برای بنده اش کافی نیست؟!
📖سورة الزمر۳۶
╭─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╮
❤ @Dastanhayiziba ❤
╰─┅──═ঊঈ🦋ঊঈ═──┅─╯
اطلاعيه
شب گذشته، یک خانوادهی هموطن که تازه از مرز اسلامقلعه بازگشتهاند، هنگام پیادهشدن از یک موتر شخصی بهرنگ فیروزهای در ترمینال، کولهپشتیشان را در موتر جا گذاشتهاند. این کوله، حاوی تمام اسناد و مدارک تحصیلی و کاری این خانواده بوده و برای آنان از اهمیت حیاتی برخوردار است.
رانندهی محترم، که جوانی خیرخواه و اهل هرات و این خانواده را رایگان انتقال داده است، اگر این پیام را میبیند یا کسی او را میشناسد، تقاضا میشود با شمارهی زیر تماس بگیرد:
📞 ۰۷۰۷۳۱۶۸۵۲
لطفا به خصوص دوستان مقیم هرات به اشتراک بگذارند.
شب گذشته، یک خانوادهی هموطن که تازه از مرز اسلامقلعه بازگشتهاند، هنگام پیادهشدن از یک موتر شخصی بهرنگ فیروزهای در ترمینال، کولهپشتیشان را در موتر جا گذاشتهاند. این کوله، حاوی تمام اسناد و مدارک تحصیلی و کاری این خانواده بوده و برای آنان از اهمیت حیاتی برخوردار است.
رانندهی محترم، که جوانی خیرخواه و اهل هرات و این خانواده را رایگان انتقال داده است، اگر این پیام را میبیند یا کسی او را میشناسد، تقاضا میشود با شمارهی زیر تماس بگیرد:
📞 ۰۷۰۷۳۱۶۸۵۲
لطفا به خصوص دوستان مقیم هرات به اشتراک بگذارند.