پارسال رو مرور میکنم. یه شب مونده به یلدا، دستگیر شده بودم و باز با اون حال، امید به زندگیم بیشتر از الان بود ... تو این یک سال خیلیهامون امید بریدیم. نه؟ امید خیلی چیزها تو من مرد. امید ساختن، امید بودن، امید زندگی کردن، امید آزادی ...
طبق عادت همیشه، حافظ باز کردم. این بیت اومد :
کجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهم ؟
که دل چه میکشد از روزگار هجرانش ...
@Doopaamin : ) ❤️🍀
طبق عادت همیشه، حافظ باز کردم. این بیت اومد :
کجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهم ؟
که دل چه میکشد از روزگار هجرانش ...
@Doopaamin : ) ❤️🍀
نمانده است مرا در بساط جز آهی !
هزار دشمن و یک تیر در کمان دارم ...
گناهکار ندارد ز آیهی رحمت،
توقعی که من از خط دلسِتان دارم
سر نیاز مرا پایمال ناز مکن !
که حق سجده بر آن خاکِ آستان دارم ...
#صائب_تبریزی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
هزار دشمن و یک تیر در کمان دارم ...
گناهکار ندارد ز آیهی رحمت،
توقعی که من از خط دلسِتان دارم
سر نیاز مرا پایمال ناز مکن !
که حق سجده بر آن خاکِ آستان دارم ...
#صائب_تبریزی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
ما به غم خو کردهایم ای دوست ما را غم فرست !
تحفهای کز غم فرستی نزد ما هردم فرست
چون به یاد ما رسی دستی به گرد خود برآر
گر همه اشکی به دست آید تو را، آن هم فرست
خستگیِ سینهی ما را خیالت مرهم است
ای به هجران خسته مارا، خسته را مرهم فرست
یوسف گم گشتهی ما زیر بند زلف توست
گه گهی ما را خبر زان زلف خم در خم فرست ...
#خاقانی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
تحفهای کز غم فرستی نزد ما هردم فرست
چون به یاد ما رسی دستی به گرد خود برآر
گر همه اشکی به دست آید تو را، آن هم فرست
خستگیِ سینهی ما را خیالت مرهم است
ای به هجران خسته مارا، خسته را مرهم فرست
یوسف گم گشتهی ما زیر بند زلف توست
گه گهی ما را خبر زان زلف خم در خم فرست ...
#خاقانی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
تنها یکبار میتوانست در آغوشش کشند.
و میدانست آنگاه چون بهمنی فرو میریزد !
و میخواست به آغوشم پناه آورد ...
نامش برف بود !
تنش، برفی
قلبش از برف
و تپشش
صدای چکیدن برف
بر بامهای کاگلی ...
و من او را
چون شاخهایی که زیر بهمن شکسته باشد
دوست میداشتم ...
#بیژن_الهی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
و میدانست آنگاه چون بهمنی فرو میریزد !
و میخواست به آغوشم پناه آورد ...
نامش برف بود !
تنش، برفی
قلبش از برف
و تپشش
صدای چکیدن برف
بر بامهای کاگلی ...
و من او را
چون شاخهایی که زیر بهمن شکسته باشد
دوست میداشتم ...
#بیژن_الهی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست
درد تو به جان خسته داریم ای دوست
گفتی که به دلشکستگان نزدیکم !
ما نیز دل شکسته داریم ای دوست ...
#ابوسعید_ابوالخیر
+ قَالَ عِنْدَ الْمُنْكَسِرَةِ قُلُوبُهُمْ. [ حدیث قدسی ]
@Doopaamin : ) ❤️🍀
درد تو به جان خسته داریم ای دوست
گفتی که به دلشکستگان نزدیکم !
ما نیز دل شکسته داریم ای دوست ...
#ابوسعید_ابوالخیر
@Doopaamin : ) ❤️🍀
Forwarded from Hossein_jannati
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روزی به کارِ تیغِ تو آید، نگاه دار !
- این گردنی که در خمِ زنجیر آمدهست -
عشقی که ما دواسبه از او میگریختیم،
این است کآمدهست و عنانگیر آمدهست ...
مُلکِ دلِ مرا که سواری بس است، عشق،
با یک جهان سپاه به تسخیر آمدهست ...
#وحشی_بافقی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
- این گردنی که در خمِ زنجیر آمدهست -
عشقی که ما دواسبه از او میگریختیم،
این است کآمدهست و عنانگیر آمدهست ...
مُلکِ دلِ مرا که سواری بس است، عشق،
با یک جهان سپاه به تسخیر آمدهست ...
#وحشی_بافقی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
نَرَنجَم از تو گَرَت سویِ ما نگاهی نیست
گناه بخت من است این ... تو را گناهی نیست !
تو هیچ دادِ دلِ من نمیدهی چه کنم ؟
کجا روم ؟ که به غیر از تو پادشاهی نیست ...
خوشم به چهرهی کاهی که دارم از غم تو
اگر چه پیش تواَم قدرِ برگِ کاهی نیست !
کدام روز که در گریه نیستم تا شب ؟
کدام شب که مرا نالهای و آهی نیست ؟
همه به بزم وصال تو راه یافتهاند،
همین منم که مرا جانب تو راهی نیست ...
#عمادالدین_نسیمی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
گناه بخت من است این ... تو را گناهی نیست !
تو هیچ دادِ دلِ من نمیدهی چه کنم ؟
کجا روم ؟ که به غیر از تو پادشاهی نیست ...
خوشم به چهرهی کاهی که دارم از غم تو
اگر چه پیش تواَم قدرِ برگِ کاهی نیست !
کدام روز که در گریه نیستم تا شب ؟
کدام شب که مرا نالهای و آهی نیست ؟
همه به بزم وصال تو راه یافتهاند،
همین منم که مرا جانب تو راهی نیست ...
#عمادالدین_نسیمی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
اما عزیز من
اگر چیزی که جدایمان کرده مرگ نیست،
پس خیلی حیف شدهایم ...
#اعوز_آتای | @Doopaamin : ) ❤️🍀
اگر چیزی که جدایمان کرده مرگ نیست،
پس خیلی حیف شدهایم ...
#اعوز_آتای | @Doopaamin : ) ❤️🍀
| دوپــامیــن |
جواد یساری – محراب
دوست دارم برگردم سال ۸۳.۴ !
اون پیچ جاده چالوس بعد از اون املتی درجه یک. سوار ماشین شم، نمنم بارون بزنه به شیشه، یساری پلی کنم و غرق شم تو صداش. یساری رو باید بارها گوش کرد. ریتمش رو جدا، شعرش رو جدا. بعد میفهمی همونقدر که آهنگهاش شاده و کمرت رو تکون میده، همزمان غمانگیزترین شعر رو هم داره ...
فیالمثل تو همین شاهکار محراب یه جاییش میگه ؛
میدونی اگر تو با من باشی، چراغ خونهام باشی
دنیا برام عزیزه !
به خدا اگر ز من جدا شی، با کسی آشنا شی
اشک چشام میریزه !
مگه میشه این مرد رو دوست نداشت؟
اون پیچ جاده چالوس بعد از اون املتی درجه یک. سوار ماشین شم، نمنم بارون بزنه به شیشه، یساری پلی کنم و غرق شم تو صداش. یساری رو باید بارها گوش کرد. ریتمش رو جدا، شعرش رو جدا. بعد میفهمی همونقدر که آهنگهاش شاده و کمرت رو تکون میده، همزمان غمانگیزترین شعر رو هم داره ...
فیالمثل تو همین شاهکار محراب یه جاییش میگه ؛
میدونی اگر تو با من باشی، چراغ خونهام باشی
دنیا برام عزیزه !
به خدا اگر ز من جدا شی، با کسی آشنا شی
اشک چشام میریزه !
مگه میشه این مرد رو دوست نداشت؟
اگه هنوز گاهی میرید تو صفحهاش، اسمش رو مشق میکنید ابتدای چَت و بعد براش چیزهایی مینویسین از زبون دلتون و نفرستاده، پاک میکنید، تنها نیستید !
این بازیِ مجنون بوده. من نمیگم. عالیجناب #جامی میگه ؛
دید مجنون را یکی صحرانَوَرد
در میان بادیه بنشسته فَرد
ساخته بر ریگ ز انگشتان قلم
میزند حرفی به دست خود رقم
گفت : ای مفتون شیدا چیست این؟
مینویسی نامه سوی کیست این؟
هر چه خواهی در سوادش رنج برد
تیغِ صَرصَر¹ خواهدش حالی سِتُرد²
کی به لوح ریگ باقی مانَدَش؟
- تا کسی دیگر پس از تو خواندش -
گفت : شرحِ حُسنِ لیلی میدهم
خاطر خود را تسلی میدهم ...
مینویسم نامش اول وَز قَفا³
مینگارم نامهی عشق و وفا
نیست جز نامی ازو در دستِ من
زان بلندی یافت قَدرِ پَستِ من
ناچشیده جرعهای از جام او
عشقبازی میکنم با نام او ...
¹ : تندباد ² : ستردن، پاک کردن ³ : پشتِ سَر
شیخ احمد جامی / هفت اورنگ
@Doopaamin : ) ❤️🍀
این بازیِ مجنون بوده. من نمیگم. عالیجناب #جامی میگه ؛
دید مجنون را یکی صحرانَوَرد
در میان بادیه بنشسته فَرد
ساخته بر ریگ ز انگشتان قلم
میزند حرفی به دست خود رقم
گفت : ای مفتون شیدا چیست این؟
مینویسی نامه سوی کیست این؟
هر چه خواهی در سوادش رنج برد
تیغِ صَرصَر¹ خواهدش حالی سِتُرد²
کی به لوح ریگ باقی مانَدَش؟
- تا کسی دیگر پس از تو خواندش -
گفت : شرحِ حُسنِ لیلی میدهم
خاطر خود را تسلی میدهم ...
مینویسم نامش اول وَز قَفا³
مینگارم نامهی عشق و وفا
نیست جز نامی ازو در دستِ من
زان بلندی یافت قَدرِ پَستِ من
ناچشیده جرعهای از جام او
عشقبازی میکنم با نام او ...
¹ : تندباد ² : ستردن، پاک کردن ³ : پشتِ سَر
شیخ احمد جامی / هفت اورنگ
@Doopaamin : ) ❤️🍀
| دوپــامیــن |
اگه هنوز گاهی میرید تو صفحهاش، اسمش رو مشق میکنید ابتدای چَت و بعد براش چیزهایی مینویسین از زبون دلتون و نفرستاده، پاک میکنید، تنها نیستید ! این بازیِ مجنون بوده. من نمیگم. عالیجناب #جامی میگه ؛ دید مجنون را یکی صحرانَوَرد در میان بادیه بنشسته فَرد…
رفقا !
شیخ احمد جامی، انقدر بزرگ بوده تو فرهنگ منطقهی تربتجام، که اسم این منطقه، تحتتاثیر بُقعهی ایشونه. اسم قبلی شهر بوژگان بوده. اما بعدا میشه تربتِ جام. یعنی مزار شیخ جام !
تو مقامهای دوتار، یه مقام ساخته میشه به نام اللهمدد که مخصوص ستایش شیخ احمد جامیه.
لقبش تو فرهنگ عرفانی و ادبیاتی ایران، ژندهپیل بوده. یعنی فیل بزرگی که مست و خشمگین بوده ... شعرهای این مقام افسانههای زندگی شیخ جامه. شیخ که تا بیست و چند سالگی به میخوارگی میگذرونده، متحول میشه و ۱۸ سال تو کوه و غار به انزوا میگذرونه. میگن وقتی داشته برمیگشته سمت مردم، سنگهای کوه به دنبالش روونه میشن و پشتش میان، شیخ از بیمِ آوار سنگها رو سر مردم شهر، امر میکنه که سرِ جاشون، آسوده بمونن !
دو تا دوتارنوازی شاهکار از دو تا غول دوتارنوازی ایران از مقام الله مدد ( شیخ جام ) رو میذارم براتون. گوش کنین. کیف میده ...
تو فرهنگ دوتار نوازی، ساز، نمودی از عالمه. سیم اول نمایندهی زمین و سیم دوم نمایندهی آسمانه. تو شعرهایی که در وصف شیخ جامه، از سیم دوم هیچ استفادهای نمیکنن و تمام صدا از سیم اوله. تو شعرها هم خدا رو به حق شیخ احمد جامی قسم میدن معمولا ...
پرحرفی نمیکنم، خودتون گوش بدین.
شیخ احمد جامی، انقدر بزرگ بوده تو فرهنگ منطقهی تربتجام، که اسم این منطقه، تحتتاثیر بُقعهی ایشونه. اسم قبلی شهر بوژگان بوده. اما بعدا میشه تربتِ جام. یعنی مزار شیخ جام !
تو مقامهای دوتار، یه مقام ساخته میشه به نام اللهمدد که مخصوص ستایش شیخ احمد جامیه.
لقبش تو فرهنگ عرفانی و ادبیاتی ایران، ژندهپیل بوده. یعنی فیل بزرگی که مست و خشمگین بوده ... شعرهای این مقام افسانههای زندگی شیخ جامه. شیخ که تا بیست و چند سالگی به میخوارگی میگذرونده، متحول میشه و ۱۸ سال تو کوه و غار به انزوا میگذرونه. میگن وقتی داشته برمیگشته سمت مردم، سنگهای کوه به دنبالش روونه میشن و پشتش میان، شیخ از بیمِ آوار سنگها رو سر مردم شهر، امر میکنه که سرِ جاشون، آسوده بمونن !
دو تا دوتارنوازی شاهکار از دو تا غول دوتارنوازی ایران از مقام الله مدد ( شیخ جام ) رو میذارم براتون. گوش کنین. کیف میده ...
تو فرهنگ دوتار نوازی، ساز، نمودی از عالمه. سیم اول نمایندهی زمین و سیم دوم نمایندهی آسمانه. تو شعرهایی که در وصف شیخ جامه، از سیم دوم هیچ استفادهای نمیکنن و تمام صدا از سیم اوله. تو شعرها هم خدا رو به حق شیخ احمد جامی قسم میدن معمولا ...
پرحرفی نمیکنم، خودتون گوش بدین.
این ورق و این غزل از #حضرت_حافظ از معدود چیزهای باقیماندهی آن بامداد شوم است. بامدادی که در آن، حکومت ۱۷۶ نفر از ما را کشت. با دو موشک. نگفت چرا و ۳ روز در پی تکذیب آن بود. بیت را بخوانیم ؛
آسمان کِشتی ارباب هنر میشکند
تکیه آن به که بر این بحر معلّق نکنیم ...
@Doopaamin : ) ❤️🍀
آسمان کِشتی ارباب هنر میشکند
تکیه آن به که بر این بحر معلّق نکنیم ...
@Doopaamin : ) ❤️🍀
| دوپــامیــن |
این ورق و این غزل از #حضرت_حافظ از معدود چیزهای باقیماندهی آن بامداد شوم است. بامدادی که در آن، حکومت ۱۷۶ نفر از ما را کشت. با دو موشک. نگفت چرا و ۳ روز در پی تکذیب آن بود. بیت را بخوانیم ؛ آسمان کِشتی ارباب هنر میشکند تکیه آن به که بر این بحر معلّق نکنیم…
چنان که ماتم تو ، کهنگی نمیگیرد
شرار کینهی ما نیز ، همچنان تازهست !
#حسین_منزوی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
شرار کینهی ما نیز ، همچنان تازهست !
#حسین_منزوی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
اگر تو را گفتند از سیارهی سرخ - زهره -
برایت نگین انگشتری خواهند ساخت،
بپذیر !
اگر گفتند طلوع خورشید از سینهی مغرب است،
تو باورکن !
یا اگر اقیانوس بزرگ در ساغری گنجاندنیست
به راستی پندار …
هر چیزی را باورکن !
هر افسانهای را و هر دروغی را؛
جز، این که در دل من غیر « مهرت »
چیز دیگریست.
نه، زنهار باور نکن، هرگز !
#لویی_آراگون | @Doopaamin : ) ❤️🍀
برایت نگین انگشتری خواهند ساخت،
بپذیر !
اگر گفتند طلوع خورشید از سینهی مغرب است،
تو باورکن !
یا اگر اقیانوس بزرگ در ساغری گنجاندنیست
به راستی پندار …
هر چیزی را باورکن !
هر افسانهای را و هر دروغی را؛
جز، این که در دل من غیر « مهرت »
چیز دیگریست.
نه، زنهار باور نکن، هرگز !
#لویی_آراگون | @Doopaamin : ) ❤️🍀