درونِ سینه، چراغانِ داغهای کهن،
به شاهراهِ خیالِ تو جاودان میسوخت ...
#شفایی_اصفهانی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
به شاهراهِ خیالِ تو جاودان میسوخت ...
#شفایی_اصفهانی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
آن چه در مدت هجر تو کشیدم هیهات !
در یکی نامه محال است که تحریر کنم ...
#حضرت_حافظ | @Doopaamin : ) ❤️🍀
در یکی نامه محال است که تحریر کنم ...
#حضرت_حافظ | @Doopaamin : ) ❤️🍀
در من کسی پیوسته میگرید !
- این من که از گهواره با من بود -
این من که با من
تا گور همراه است ...
ابریست بارانی
ابری که گویی گریههای قرنها را در گلو دارد !
ابری که در من ، یکریز میبارد ...
رودیست بیآغاز و بیانجام
با هایهای گریهاش در بیکرانِ دشت میراند
ای غم !
تو با این کاروان سوگواران تا کجا همراه میآیی ؟
#هوشنگ_ابتهاج | @Doopaamin : ) ❤️🍀
- این من که از گهواره با من بود -
این من که با من
تا گور همراه است ...
ابریست بارانی
ابری که گویی گریههای قرنها را در گلو دارد !
ابری که در من ، یکریز میبارد ...
رودیست بیآغاز و بیانجام
با هایهای گریهاش در بیکرانِ دشت میراند
ای غم !
تو با این کاروان سوگواران تا کجا همراه میآیی ؟
#هوشنگ_ابتهاج | @Doopaamin : ) ❤️🍀
| دوپــامیــن |
جوان که بودم میخواستم دنیا را عوض کنم. نشد، دنیا مرا عوض کرد، پیر و پفیوز و مچاله شدهام. یک روزی به عشق آفتاب از خواب بیدار میشدم و روشنایی را که میدیدم روحم سبز میشد. حالا دلم نمیخواهد از خواب بیدار شوم. روحم خواب آلود و خسته است. مثل اینکه نمیتواند…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
دنبال کرد خیلِ غمت اهل درد را
من ناتوانتر از همه بودم، مرا گرفت ...
#فغانی_شیرازی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
من ناتوانتر از همه بودم، مرا گرفت ...
#فغانی_شیرازی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
یا طیر السنونو
لمی شریف
ای پرستوی مهاجر !
سلام من رو به چشمهاش برسون
و بهش بگو دوستش دارم و هیچوقت
به احساس بینمون خیانت نمیکنم.
بهش بگو به خداوند قسم
که هیچگاه رهاش نخواهم کرد ...
صدا : لمی شریف
@Doopaamin : ) ❤️🍀
سلام من رو به چشمهاش برسون
و بهش بگو دوستش دارم و هیچوقت
به احساس بینمون خیانت نمیکنم.
بهش بگو به خداوند قسم
که هیچگاه رهاش نخواهم کرد ...
صدا : لمی شریف
@Doopaamin : ) ❤️🍀
از صبح که خبر رو خوندم، هی اومدم اینجا یه چیزی بنویسم. نفرتی که سرتاسر وجودم رو گرفته رو باهاتون به اشتراک بذارم، از یاس و ناامیدی که جای من نشسته تو این جسم مجسم، چیزی بنویسم. اما هیچ کلمه و هیچ روضه و هیچ شعری رو اونقدر توانمند ندیدم که وصف حال گوه روز و روحم باشه ... گوه تو این زندگی ... چقدر دیگه ما باید ببازیم؟ کی میشه تکتکشون رو با دستامون خفه کنیم؟
- بدون در انتظار اذان صبح نشستن -
کی میشه شروع هرروزهمون زجر و کثافت مطلق نباشه؟
- بدون در انتظار اذان صبح نشستن -
کی میشه شروع هرروزهمون زجر و کثافت مطلق نباشه؟
بر دل از غمزه خدنگی زدی ... آن هم گذرد
چون گذشت از سپر سینه، ز جان هم گذرد !
من اگر سینه ز پولاد بسازم - چو دلت -
گر خدنگِ¹ نظر این است، از آن هم گذرد ...
¹ : پیکان، تیر، سرنیزه
#کمال_خجندی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
چون گذشت از سپر سینه، ز جان هم گذرد !
من اگر سینه ز پولاد بسازم - چو دلت -
گر خدنگِ¹ نظر این است، از آن هم گذرد ...
¹ : پیکان، تیر، سرنیزه
#کمال_خجندی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
شبی خواهم نهان از پاسبانت
بمالم رخ به خاک آستانت
نگویم هستم از خیل سگانت
که چندین خوش نباشد خودستایی
به جان آمد ز درد دوریت دل
غم هجران عجب کاریست مشکل
به صورت گر چه رفتی از مقابل
هنوز اندر میان جان مایی
نه دردم را دوا پیدا نه مرهم
سزد گر نبودم پروای عالم
من و کنج فراق و گوشهی غم
تو با صد عشرت اکنون تا کجایی ؟
گه از دل ناله بر گردون رسانم
گهی از دیده سیل خون فشانم
چو دانی آشکارا و نهانم
ز حال من چنین غافل چرایی ؟
شیخ #جامی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
بمالم رخ به خاک آستانت
نگویم هستم از خیل سگانت
که چندین خوش نباشد خودستایی
به جان آمد ز درد دوریت دل
غم هجران عجب کاریست مشکل
به صورت گر چه رفتی از مقابل
هنوز اندر میان جان مایی
نه دردم را دوا پیدا نه مرهم
سزد گر نبودم پروای عالم
من و کنج فراق و گوشهی غم
تو با صد عشرت اکنون تا کجایی ؟
گه از دل ناله بر گردون رسانم
گهی از دیده سیل خون فشانم
چو دانی آشکارا و نهانم
ز حال من چنین غافل چرایی ؟
شیخ #جامی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
+ پریرویا چرا پنهان شوی از مردم چشمم ؟!
- پری را خاصیت آنست کز مردم نهان باشد ...
#حضرت_سعدی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
- پری را خاصیت آنست کز مردم نهان باشد ...
#حضرت_سعدی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
| دوپــامیــن |
+ پریرویا چرا پنهان شوی از مردم چشمم ؟! - پری را خاصیت آنست کز مردم نهان باشد ... #حضرت_سعدی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Vurgunum
Murat Göğebakan
مورات وقتی این آهنگ رو میخوند، دخترش رو از دست داده بود. همسرش بهش خیانت کرده بود و درمان سرطانش رو متوقف کرده بود تا بمیره. هی تکرار میکنه که Vurgunum , Yorgunum . یعنی عاشقم، خستهام !
@Doopaamin : ) ❤️🍀
@Doopaamin : ) ❤️🍀
رفتاری روزمرّه نداشت !
چشمانی روزمرّه نداشت !
گردبادهای ویرانگرِ سکوت بود
که دائماً در او میچرخید !
سیارهای از همپاشیده در او جا گرفته بود ،
با همهی اجزا و تاریخ و موجوداتش ...
#شهرام_شیدایی | نقاشی اثر : Ozy Wordly
@Doopaamin : ) ❤️🍀
چشمانی روزمرّه نداشت !
گردبادهای ویرانگرِ سکوت بود
که دائماً در او میچرخید !
سیارهای از همپاشیده در او جا گرفته بود ،
با همهی اجزا و تاریخ و موجوداتش ...
#شهرام_شیدایی | نقاشی اثر : Ozy Wordly
@Doopaamin : ) ❤️🍀
خاک کویش را پس از کُشتن به خونَم، گِل کنید !
خانهای سازید و جانم را در او منزل کنید ...
چون بریزد خون من این بس دیَت¹ کز بعد قتل
گاهگاهی نسبتِ خونم به آن قاتل کنید ...
حیف باشد خونِ من در گردنش، بَهرِ خدا
پیش از آن دم کاو کِشد خنجر، مرا بِسمل² کنید !
¹ : دیه، خونبها / ² : قربانی کردن، ذبح
شیخ #جامی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
خانهای سازید و جانم را در او منزل کنید ...
چون بریزد خون من این بس دیَت¹ کز بعد قتل
گاهگاهی نسبتِ خونم به آن قاتل کنید ...
حیف باشد خونِ من در گردنش، بَهرِ خدا
پیش از آن دم کاو کِشد خنجر، مرا بِسمل² کنید !
¹ : دیه، خونبها / ² : قربانی کردن، ذبح
شیخ #جامی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
هر جا که تو روزی نفسی جای گرفتی
آنجا روم و گریه کنان جای تو بوسم ...
در باغ روم بیتو و هر سَرو که بینم
پایش بههوای قد و بالای تو بوسم ...
روی تو تصور کنم و لاله و گل را
از حسرت رخسار دلارای تو بوسم ...
خوش آنکه تو بازآیی و من پای تو بوسم
در سجده فتم خاک قدمهای تو بوسم ...
#اهلی_شیرازی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
آنجا روم و گریه کنان جای تو بوسم ...
در باغ روم بیتو و هر سَرو که بینم
پایش بههوای قد و بالای تو بوسم ...
روی تو تصور کنم و لاله و گل را
از حسرت رخسار دلارای تو بوسم ...
خوش آنکه تو بازآیی و من پای تو بوسم
در سجده فتم خاک قدمهای تو بوسم ...
#اهلی_شیرازی | @Doopaamin : ) ❤️🍀
| دوپــامیــن |
داریوش – شام مهتاب
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM