Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی ️
دکتر غلامعباس توسلی (متولد 1314)، بعد از یک دوره بیماری، امروز جمعه 25 مهر 1399 در منزل خود در تهران جان به جان آفرین تسلیم کرد.
دکتر توسلی از پیشگامان و تاثیرگذاران علوم اجتماعی در فضای دانشگاهی و عمومی به شمار میروند که آثار زیادی را تالیف و ترجمه کردهاند و حدود 50 سال در کسوت استاد در دانشگاه تهران تدریس کردند.
شبکه جامعهشناسی علامه و وبسایت انگاره، درگذشت ایشان را ابتدا به خانواده محترمشان و پس از آن به جامعه علوم اجتماعی تسلیت عرض میکند.
مطالعه بیشتر در ویکیپدیا
@Atu_Sociology
@EngareNet
دکتر توسلی از پیشگامان و تاثیرگذاران علوم اجتماعی در فضای دانشگاهی و عمومی به شمار میروند که آثار زیادی را تالیف و ترجمه کردهاند و حدود 50 سال در کسوت استاد در دانشگاه تهران تدریس کردند.
شبکه جامعهشناسی علامه و وبسایت انگاره، درگذشت ایشان را ابتدا به خانواده محترمشان و پس از آن به جامعه علوم اجتماعی تسلیت عرض میکند.
مطالعه بیشتر در ویکیپدیا
@Atu_Sociology
@EngareNet
🔰 بازخیزش سوسیالیسم، در قامتی دموکراتیک و طبیعت دوست
🖋 محمدرضا تهمک
پارسال پنجم ژوئن (15 خرداد) که برای مشاهده تظاهرات کارگران یدی به سیتی هال متروپلیتن سئول می رفتم، تصور نمیکردم در کره جنوبی که حیاط خلوت آمریکا و در مقابل دشمن کمونیستش کره شمالی تعریف می شود، در یک روز کاری هفته (چهارشنبه) با چنان جمعیت انبوه با یونیفرم و سازمان یافته کارگران مواجه شوم. (نک. به: کلیپ ضمیمه)؛ نوید تحولی بزرگ در جامعه کره و خیزش موج سوسیالیستیتری را می داد. در کره که دولت چپگرا به رهبری مون جائه-این رئیس جمهور حاکم است، در انتخابات پارلمان امسال (15 آوریل، 27 فروردین)، باوجود کرونا و تبلیغات شدید راستگرایان، 66 درصد واجدین شرایط مشارکت کردند؛ بالاترین میزان 28 سال گذشته، و 180 صندلی از 300 صندلی مجلس را به حزب چپگرای سوسیال-لیبرال (مینجو) سپردند، تا با اکثریت قاطع بر دیگر احزاب از جمله حزب راستگرای لیبرال (آینده متحد) پیروز شود.
علیرغم گسترش پوپولیسم لیبرال در کشورهایی چون ایالات متحده، انگلیس، هند، چک، لهستان و برزیل، نه گفتن به لیبرالیسم افراطی در این سالها فقط محدود به کره جنوبی و نیوزیلند نبوده است، در کانادا، اتریش و هلند نیز مردم دولت را به احزاب سوسیالیست سپردند. در اسپانیا، فنلاند، سوئد و دانمارک نیز دولت در دست چپ ها است. علاوه بر مبارزه در چهارچوب دولت، مبارزات چپ ها را تا مبارزات جنبش سوسیالیستها در شیلی در غرب جهان و مبارزات علیه لیبرالیسم ارتدوکس شاهدیم. تظاهرات و اعتصابات پیوسته کارگری، جنبش طبقات پایین و متوسط در سال های اخیر ایران را نیز، به یک معنا، می توان واکنش هایی از همین جنس دانست. جنبش فراگیر جلیقه زردها هم محدود به فرانسه نماند، تا الجزایر، بورکینافاسو، کانادا، افریقای مرکزی، عراق و تایوان گسترش یافت. حتی در فرانسه، آلمان و انگلیس هنوز محوریت با خدمات سوسیالیستی است، و جامعه در سطوح حکومت محلی مبارزه می کند.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/revival_socialism
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 محمدرضا تهمک
پارسال پنجم ژوئن (15 خرداد) که برای مشاهده تظاهرات کارگران یدی به سیتی هال متروپلیتن سئول می رفتم، تصور نمیکردم در کره جنوبی که حیاط خلوت آمریکا و در مقابل دشمن کمونیستش کره شمالی تعریف می شود، در یک روز کاری هفته (چهارشنبه) با چنان جمعیت انبوه با یونیفرم و سازمان یافته کارگران مواجه شوم. (نک. به: کلیپ ضمیمه)؛ نوید تحولی بزرگ در جامعه کره و خیزش موج سوسیالیستیتری را می داد. در کره که دولت چپگرا به رهبری مون جائه-این رئیس جمهور حاکم است، در انتخابات پارلمان امسال (15 آوریل، 27 فروردین)، باوجود کرونا و تبلیغات شدید راستگرایان، 66 درصد واجدین شرایط مشارکت کردند؛ بالاترین میزان 28 سال گذشته، و 180 صندلی از 300 صندلی مجلس را به حزب چپگرای سوسیال-لیبرال (مینجو) سپردند، تا با اکثریت قاطع بر دیگر احزاب از جمله حزب راستگرای لیبرال (آینده متحد) پیروز شود.
علیرغم گسترش پوپولیسم لیبرال در کشورهایی چون ایالات متحده، انگلیس، هند، چک، لهستان و برزیل، نه گفتن به لیبرالیسم افراطی در این سالها فقط محدود به کره جنوبی و نیوزیلند نبوده است، در کانادا، اتریش و هلند نیز مردم دولت را به احزاب سوسیالیست سپردند. در اسپانیا، فنلاند، سوئد و دانمارک نیز دولت در دست چپ ها است. علاوه بر مبارزه در چهارچوب دولت، مبارزات چپ ها را تا مبارزات جنبش سوسیالیستها در شیلی در غرب جهان و مبارزات علیه لیبرالیسم ارتدوکس شاهدیم. تظاهرات و اعتصابات پیوسته کارگری، جنبش طبقات پایین و متوسط در سال های اخیر ایران را نیز، به یک معنا، می توان واکنش هایی از همین جنس دانست. جنبش فراگیر جلیقه زردها هم محدود به فرانسه نماند، تا الجزایر، بورکینافاسو، کانادا، افریقای مرکزی، عراق و تایوان گسترش یافت. حتی در فرانسه، آلمان و انگلیس هنوز محوریت با خدمات سوسیالیستی است، و جامعه در سطوح حکومت محلی مبارزه می کند.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/revival_socialism
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🔰 پارادوکس مشروطیت ایران؛ همراستایی روحانیان و روشنفکران بر سر پروژهی عرفیسازیِ مذهب
🖋 نرگس سوری
مسئلهی تعارض سیاست مدرن با مذهب، دال مرکزی رسالات روشنفکران دورهی مشروطه را تشکیل میدهد. یکی از مهمترین موانعی که نظام مشروطه در جامعهی ایران با آن رو به رو شد، ساختار دینی کهنی بود که دگردیسیهای نوین را برنمیتابید. این ساختار دینی که مبتنی بر جهاننگری خاص تشیع بود، محدودیتهای ذهنی و عینی بر سر راه استقرار مشروطیت پدید میآورد. این محدودیتها نیروی محرکهی تأثیرگذاری بود که همراه با دیگر موانع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی سرنوشت مشروطه را دگرگون ساخت. به تبع پیامدهای عینی که مذهب در ساحت امر سیاسی به دنبال داشت، بخشی از اندیشهورزی روشنفکران معطوف به حل مناقشات نظری در این زمینه شد. تعارض مقولات دینی با آنچه در ادبیات روشنفکری عصر مشروطه “سیویلیزاسیون” نامیده میشد تحت تأثیر گفتمانِ خردمحور عصر روشنگری اروپا امری پذیرفته شده قلمداد میگردید. در آثار آخوندزاده، طالبوف و ملکمخان مکرراً به فیلسوفان عصر روشنگری مانند ولتر، منتسکیو و روسو ارجاع داده میشود و خرد خودبنیاد انسانی به عنوان سنگ زیرین تحولات حیات بشری در نظر گرفته میشود. با این وجود رویکرد دوگانهای نسبت به تناقض مذکور بین روشنفکران مشروطه وجود دارد: برخی مانند میرزا یوسف خان مستشارالدوله علیرغم پذیرشِ ضمنی این تناقض سعی دارند با تکیه بر استراتژی “آسیمیلاسیون وارونه” این تضاد را از میان بردارند و از نوعی اینهمانی اصول مشروطه و مذهب سخن به میان آورند. برخی دیگر مانند آخوندزاده این تناقض را ابتدا به ساکن رفع نشدنی تلقی میکند مگر اینکه به واسطهی” پروژهی پروتستانتیسم” نوعی اینهمانی واژگون بین ابژههای متضاد پدید آید. با اینکه در وهلهی اول به نظر میرسد جریان روشنفکری این دوره در مواجهه با چالش تعارض دین و مشروطه دچار تناقض درونی است اما با اندکی تأمل روشن میشود آنها برای گذر از چالش فوق بر استراتژی یکسانی تأکید میورزند: اینهمانی مقولههای متضاد. این استراتژی اگرچه در ادبیات آخوندزاده به شکل متمایزی نسبت به ادبیات مستشارالدوله و ملکم خان به کار بسته میشود اما نهایتاً به پروژهی مشترک “عرفیسازیِ مذهب” ختم میگردد...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/constitutional_paradox
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 نرگس سوری
مسئلهی تعارض سیاست مدرن با مذهب، دال مرکزی رسالات روشنفکران دورهی مشروطه را تشکیل میدهد. یکی از مهمترین موانعی که نظام مشروطه در جامعهی ایران با آن رو به رو شد، ساختار دینی کهنی بود که دگردیسیهای نوین را برنمیتابید. این ساختار دینی که مبتنی بر جهاننگری خاص تشیع بود، محدودیتهای ذهنی و عینی بر سر راه استقرار مشروطیت پدید میآورد. این محدودیتها نیروی محرکهی تأثیرگذاری بود که همراه با دیگر موانع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی سرنوشت مشروطه را دگرگون ساخت. به تبع پیامدهای عینی که مذهب در ساحت امر سیاسی به دنبال داشت، بخشی از اندیشهورزی روشنفکران معطوف به حل مناقشات نظری در این زمینه شد. تعارض مقولات دینی با آنچه در ادبیات روشنفکری عصر مشروطه “سیویلیزاسیون” نامیده میشد تحت تأثیر گفتمانِ خردمحور عصر روشنگری اروپا امری پذیرفته شده قلمداد میگردید. در آثار آخوندزاده، طالبوف و ملکمخان مکرراً به فیلسوفان عصر روشنگری مانند ولتر، منتسکیو و روسو ارجاع داده میشود و خرد خودبنیاد انسانی به عنوان سنگ زیرین تحولات حیات بشری در نظر گرفته میشود. با این وجود رویکرد دوگانهای نسبت به تناقض مذکور بین روشنفکران مشروطه وجود دارد: برخی مانند میرزا یوسف خان مستشارالدوله علیرغم پذیرشِ ضمنی این تناقض سعی دارند با تکیه بر استراتژی “آسیمیلاسیون وارونه” این تضاد را از میان بردارند و از نوعی اینهمانی اصول مشروطه و مذهب سخن به میان آورند. برخی دیگر مانند آخوندزاده این تناقض را ابتدا به ساکن رفع نشدنی تلقی میکند مگر اینکه به واسطهی” پروژهی پروتستانتیسم” نوعی اینهمانی واژگون بین ابژههای متضاد پدید آید. با اینکه در وهلهی اول به نظر میرسد جریان روشنفکری این دوره در مواجهه با چالش تعارض دین و مشروطه دچار تناقض درونی است اما با اندکی تأمل روشن میشود آنها برای گذر از چالش فوق بر استراتژی یکسانی تأکید میورزند: اینهمانی مقولههای متضاد. این استراتژی اگرچه در ادبیات آخوندزاده به شکل متمایزی نسبت به ادبیات مستشارالدوله و ملکم خان به کار بسته میشود اما نهایتاً به پروژهی مشترک “عرفیسازیِ مذهب” ختم میگردد...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/constitutional_paradox
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🔰 چرا ایرانیان بیصبری تاریخی دارند؟
🖋 رحیم زایرکعبه، دکترای جامعهشناسی
.
دکتر محسن رنانی در مطلبی تحت عنوان «موانع فرهنگی توسعه ایران» از بیصبری تاریخی ایرانیان سخن رانده است. وی می گوید: «بی صبری ما تا آنجاست که امسال به فردی رای میدهیم و او را رییس جمهور میکنیم و برای او هورا میکشیم؛ ولی یکی دو ماه بعد با بدگویی و جوکسازی و غیره، وی را بدنام و تخریب میکنیم و بعد از دو سال، او را دوست نداریم و در دوره بعد به فرد دیگری رای میدهیم». با درست فرض کردن فرضیه دکتر رنانی مبنی بر بی صبری تاریخی ایرانیان می توان این سوال اساسی را مطرح نمود که : چرا ایرانیان بی صبری تاریخی دارند؟
.
در پاسخ به سوال فوق می توان تحلیلهای مختلفی از دیدگاههای مختلف ارایه کرد. مثلا از دیدگاه روان شناختی می توان گفت ایرانیان به لحاظ شخصیتی مردمانی عجول و کم صبر هستند. اما می دانیم که چنین تحلیلهایی، تحلیل درستی نیستند. زیرا اولا ایرانیان شامل 85 میلیون جمعیت می شوند که تفاوتهای فردی بسیاری در بین آنها وجود دارد و نمی توان همه جمعیت یک کشور را با یک ویژگی شخصیتی توصیف کرد. ثانیا به قول دورکیم، جامعه شناس فرانسوی، پدیده های اجتماعی نیازمند تحلیلهای اجتماعی هستند. یعنی «بی صبری ایرانیان» یک متغیر جمعی و اجتماعی است و در نتیجه نیازمند تحلیل اجتماعی و جامعه شناختی است. به این ترتیب جواب سوال مذکور و تحلیل آن از دیدگاه جامعه شناختی میسر است.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/historical-impatience
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 رحیم زایرکعبه، دکترای جامعهشناسی
.
دکتر محسن رنانی در مطلبی تحت عنوان «موانع فرهنگی توسعه ایران» از بیصبری تاریخی ایرانیان سخن رانده است. وی می گوید: «بی صبری ما تا آنجاست که امسال به فردی رای میدهیم و او را رییس جمهور میکنیم و برای او هورا میکشیم؛ ولی یکی دو ماه بعد با بدگویی و جوکسازی و غیره، وی را بدنام و تخریب میکنیم و بعد از دو سال، او را دوست نداریم و در دوره بعد به فرد دیگری رای میدهیم». با درست فرض کردن فرضیه دکتر رنانی مبنی بر بی صبری تاریخی ایرانیان می توان این سوال اساسی را مطرح نمود که : چرا ایرانیان بی صبری تاریخی دارند؟
.
در پاسخ به سوال فوق می توان تحلیلهای مختلفی از دیدگاههای مختلف ارایه کرد. مثلا از دیدگاه روان شناختی می توان گفت ایرانیان به لحاظ شخصیتی مردمانی عجول و کم صبر هستند. اما می دانیم که چنین تحلیلهایی، تحلیل درستی نیستند. زیرا اولا ایرانیان شامل 85 میلیون جمعیت می شوند که تفاوتهای فردی بسیاری در بین آنها وجود دارد و نمی توان همه جمعیت یک کشور را با یک ویژگی شخصیتی توصیف کرد. ثانیا به قول دورکیم، جامعه شناس فرانسوی، پدیده های اجتماعی نیازمند تحلیلهای اجتماعی هستند. یعنی «بی صبری ایرانیان» یک متغیر جمعی و اجتماعی است و در نتیجه نیازمند تحلیل اجتماعی و جامعه شناختی است. به این ترتیب جواب سوال مذکور و تحلیل آن از دیدگاه جامعه شناختی میسر است.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/historical-impatience
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🔰 همبستگی: واژهای بیجان
🖋 زیگمنت باومن | برگردان: عرفان ثابتی
در دنیای معاصر، «همبستگی انسانی» در جوامع مصرفگرای ما به شدت افول کرده، و رقابت، سودجویی، و دشمنی جای آن را گرفته است. اما هنوز اشتیاقی به احیای این همبستگی احساس میشود. نیاز به احساس همبستگی نه فقط ضرورتی شخصی که سرچشمهی امیدواری جمعی ما به آینده است.
همبستگی یعنی پیروی نظری و عملی از اصلِ «یکی برای همه و همه برای یکی». دانشنامهی فرانسه در سال 1765 «همبستگی» را رعایت همین اصل مسئولیت متقابل (مسئولیت گروه در برابر فرد و مسئولیت فرد در برابر گروه) تعریف کرده بود. واژهی solidarité از صفت solidaire مشتق شده که به معنی «وابستگی متقابل»، «کامل»، و «کل» است. solidaire از فعل solide مشتق شده که بر «صلابت»، «جامعیت»، «عظمت»، و «دوام» دلالت میکند.
این درست است که شواهد فراوان (بسیار بیش از آنچه در این مقاله بر شمردم) نشان میدهد که وضعیت دنیایی که از قضا در آن زندگی میکنیم و هرروز، خواهی نخواهی، با کنشهای خود آن را از نو میآفرینیم، برای همبستگی مساعد نیست. اما شواهد انبوه دیگری هم حاکی از آن است که در این جهانِ سرخورده از فقدان همبستگی، روحیه و عطش شدیدی برای همبستگی وجود دارد.
این روحیه هر لحظه ممکن است بیسر و صدا اما مصرانه ظاهر شود. نمونههای متوالی «همبستگی انفجاری» و موارد پرشمارتر «کارناوالهای همبستگی» گواه این امر اند ( زیرا کارناوال تجلیلِ همان چیزی است که در خرحمالی روزمرهی خود فقداناش را بیش از هرچیز دیگری احساس میکنیم). تأسیس تعاونیهای محلی رونق یافته، هرچند این تعاونیها معمولاً کوچک و اغلب کمدوام اند. «همبستگی» صبورانه منتظر است که جان بگیرد. و تا وقتی موفق نشود از تلاش پرشور و مشتاقانه دست بر نمیدارد.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/about-solidarity
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 زیگمنت باومن | برگردان: عرفان ثابتی
در دنیای معاصر، «همبستگی انسانی» در جوامع مصرفگرای ما به شدت افول کرده، و رقابت، سودجویی، و دشمنی جای آن را گرفته است. اما هنوز اشتیاقی به احیای این همبستگی احساس میشود. نیاز به احساس همبستگی نه فقط ضرورتی شخصی که سرچشمهی امیدواری جمعی ما به آینده است.
همبستگی یعنی پیروی نظری و عملی از اصلِ «یکی برای همه و همه برای یکی». دانشنامهی فرانسه در سال 1765 «همبستگی» را رعایت همین اصل مسئولیت متقابل (مسئولیت گروه در برابر فرد و مسئولیت فرد در برابر گروه) تعریف کرده بود. واژهی solidarité از صفت solidaire مشتق شده که به معنی «وابستگی متقابل»، «کامل»، و «کل» است. solidaire از فعل solide مشتق شده که بر «صلابت»، «جامعیت»، «عظمت»، و «دوام» دلالت میکند.
این درست است که شواهد فراوان (بسیار بیش از آنچه در این مقاله بر شمردم) نشان میدهد که وضعیت دنیایی که از قضا در آن زندگی میکنیم و هرروز، خواهی نخواهی، با کنشهای خود آن را از نو میآفرینیم، برای همبستگی مساعد نیست. اما شواهد انبوه دیگری هم حاکی از آن است که در این جهانِ سرخورده از فقدان همبستگی، روحیه و عطش شدیدی برای همبستگی وجود دارد.
این روحیه هر لحظه ممکن است بیسر و صدا اما مصرانه ظاهر شود. نمونههای متوالی «همبستگی انفجاری» و موارد پرشمارتر «کارناوالهای همبستگی» گواه این امر اند ( زیرا کارناوال تجلیلِ همان چیزی است که در خرحمالی روزمرهی خود فقداناش را بیش از هرچیز دیگری احساس میکنیم). تأسیس تعاونیهای محلی رونق یافته، هرچند این تعاونیها معمولاً کوچک و اغلب کمدوام اند. «همبستگی» صبورانه منتظر است که جان بگیرد. و تا وقتی موفق نشود از تلاش پرشور و مشتاقانه دست بر نمیدارد.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/about-solidarity
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🔰 تاملی بر کتاب «جامعهشناسی دینداری» در صحبت کوتاهی با نویسنده
🖋 نوشتهی امیر نیکپی، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
.
«با پیدایش نگرش های نوین به دین در سال های ۱۳۴۰ – ۱۳۵۰ و انقلابی که به نام اسلام رخ داد بحث جدیدی در مورد روابط میان دین و تجدد در ایران گشوده شد. پرسش اساسی این است که توسعه و گسترش این نگرش ها در مقابل روند تحولات جامعه قرار گرفته و یا برعکس نتیجه منطقی این تحولات است؟ برای پاسخگویی به این پرسش، پس از بررسی مختصر مفاهیم ایدئولوژی، اتوپیا، دین و اسطوره، سه نوع دین داری (ابزاری، ایدئولوژیک و فقهی – سیاسی) را بررسی کرده و سپس نتیجه گرفته شده که در انقلاب ایران پدیده ایدئولوژی کردن دین نقش مهمی در روند سکولاریزه کردن جامعه داشته است.» این متن مقدمه کتاب «جامعهشناسی دینداری؛ سرگذشت اعتقاداتی به نام دین در دنیای امروز» نوشته دکتر امیر نیکپی است. نیکپی پژوهشگر و استاد جامعهشناسی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی است. در ادامه میتوانید در مورد کتاب از زبان دکتر نیکپی بخوانید.
🔸 مصاحبه را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/sociology-of-religion
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 نوشتهی امیر نیکپی، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
.
«با پیدایش نگرش های نوین به دین در سال های ۱۳۴۰ – ۱۳۵۰ و انقلابی که به نام اسلام رخ داد بحث جدیدی در مورد روابط میان دین و تجدد در ایران گشوده شد. پرسش اساسی این است که توسعه و گسترش این نگرش ها در مقابل روند تحولات جامعه قرار گرفته و یا برعکس نتیجه منطقی این تحولات است؟ برای پاسخگویی به این پرسش، پس از بررسی مختصر مفاهیم ایدئولوژی، اتوپیا، دین و اسطوره، سه نوع دین داری (ابزاری، ایدئولوژیک و فقهی – سیاسی) را بررسی کرده و سپس نتیجه گرفته شده که در انقلاب ایران پدیده ایدئولوژی کردن دین نقش مهمی در روند سکولاریزه کردن جامعه داشته است.» این متن مقدمه کتاب «جامعهشناسی دینداری؛ سرگذشت اعتقاداتی به نام دین در دنیای امروز» نوشته دکتر امیر نیکپی است. نیکپی پژوهشگر و استاد جامعهشناسی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی است. در ادامه میتوانید در مورد کتاب از زبان دکتر نیکپی بخوانید.
🔸 مصاحبه را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/sociology-of-religion
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی ️
🔰 آدرسهای جدید دسترسی به Sci-hub و Libgen
وبسایت Sci-hub و Genesis Library مشهورترین کتابخانههای انتشار مقالهها و کتابهای علمی هستند که به صورت رایگان میتوانید از آنها استفاده کنید. این سایتها به صورت دورهای توسط اتحادیه اروپا و آمریکا از دسترس خارج میشوند و برای دسترسی به آن نیاز به لینکهای بهروز شدهاست.
🔆 در آدرس زیر، لینکهای جدید به صورت مرتب بهروزرسانی میشوند:
🌐 Engare.net/scihub
🌱 رسانه شمایید، با دوستانتون به اشتراک بگذارید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
@EngareNet
وبسایت Sci-hub و Genesis Library مشهورترین کتابخانههای انتشار مقالهها و کتابهای علمی هستند که به صورت رایگان میتوانید از آنها استفاده کنید. این سایتها به صورت دورهای توسط اتحادیه اروپا و آمریکا از دسترس خارج میشوند و برای دسترسی به آن نیاز به لینکهای بهروز شدهاست.
🔆 در آدرس زیر، لینکهای جدید به صورت مرتب بهروزرسانی میشوند:
🌐 Engare.net/scihub
🌱 رسانه شمایید، با دوستانتون به اشتراک بگذارید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
@EngareNet
️ شبکه جامعه شناسی ️
🔰 آدرسهای جدید دسترسی به Sci-hub و Libgen وبسایت Sci-hub و Genesis Library مشهورترین کتابخانههای انتشار مقالهها و کتابهای علمی هستند که به صورت رایگان میتوانید از آنها استفاده کنید. این سایتها به صورت دورهای توسط اتحادیه اروپا و آمریکا از دسترس خارج…
آدرسها به روز شدند و لینکها در دسترس هستند.
✅ هاله زدایی از یک کتاب تقدس یافته
نگاهی به كتاب «مكتب لكان: روانكاوی در قرن بيست و يكم»
🖋 توحيد نوبخت و صدف كارخانهچی
📍 هر چند که کتاب “مکتب لکان:روانکاوی در قرن بیستویکم” نوشته میترا کدیور در زمان انتشارش(۱۳۸۱) ، به دلیل کمبود منابع دست اول در حوزهی روانکاوی لکانی، در نوع خود تأثیرگذار بوده است، اما رفته رفته برخی از کنشگران حوزهی روانکاوی با برگزاری نوع خاصی از تبلیغات در حول این کتاب و تقدسبخشی به آن_تا جایی که در ستایش آن گفتهاند: …با قلمی از استخوان و جوهری از خون آدمی به رشته تحریر درآمده است…_ ضمن اینکه هر نوع تألیف و ترجمهی حتی دستِ اول در حوزهی روانکاوی را تقبیح میکردند، همزمان امکان هرگونه خوانشِ انتقادی از این کتاب را مسدود کرده و آن را یگانه مرجع معتبر در حوزهی روانکاوی لکانی در ایران اعلام کردند...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8814
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
نگاهی به كتاب «مكتب لكان: روانكاوی در قرن بيست و يكم»
🖋 توحيد نوبخت و صدف كارخانهچی
📍 هر چند که کتاب “مکتب لکان:روانکاوی در قرن بیستویکم” نوشته میترا کدیور در زمان انتشارش(۱۳۸۱) ، به دلیل کمبود منابع دست اول در حوزهی روانکاوی لکانی، در نوع خود تأثیرگذار بوده است، اما رفته رفته برخی از کنشگران حوزهی روانکاوی با برگزاری نوع خاصی از تبلیغات در حول این کتاب و تقدسبخشی به آن_تا جایی که در ستایش آن گفتهاند: …با قلمی از استخوان و جوهری از خون آدمی به رشته تحریر درآمده است…_ ضمن اینکه هر نوع تألیف و ترجمهی حتی دستِ اول در حوزهی روانکاوی را تقبیح میکردند، همزمان امکان هرگونه خوانشِ انتقادی از این کتاب را مسدود کرده و آن را یگانه مرجع معتبر در حوزهی روانکاوی لکانی در ایران اعلام کردند...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8814
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی ️
🔰 بیایید آن ۵ نفر را فراموش کنیم!
🔸 تحلیلی بر مرگ خانواده آرتین ایراننژاد و 14 ایرانی مهاجر دیگر
🖋 لیلا عراقی
صبح روز سهشنبه ۶ آبان ۹۹ یک خانواده ایرانی که قصد داشتند با قایق خود را به انگلیس برسانند، در کانال مانش غرق شدند. این قایق که در نزدیکی شهر دانکرک فرانسه دچار حادثه شد ۱۹ سرنشین داشت که همگی ایرانی بودند.
” باید فکری بکنیم که اینقدر رعایای ما از فرط فقر به خارجه مهاجرت ننمایند. ما باید وسایل آسایش آنها را فراهم کنیم. بنده هرچه فکر میکنم میبینم این رعایایی که به خارج مهاجرت میکنند یک پولی در آنجا گذاشته نشده که بروند و بگیرند که بگوییم به یک طمعی میروند… آنچه بنده فکر میکنم غیر از ظلم هیچچیز رعیت را فراری نمیدهد. ظلم ارباب، مأمور، مباشر، تحصیلدار مالیه، مفتش مالیه است که فقط و فقط بهواسطه اتکا به قوه دولت ظلم میکنند.”
این بخشهایی از نطق ابوالحسن حائریزاده نماینده یزد در دوره ششم مجلس شورای ملی، جلسه بیست و سوم به تاریخ ۵ آبان ۱۳۰۵ در مورد مهاجرت ایرانیان از وطن است. اگر ۹۴ سال پیش، رفتن ایرانیان و مهاجرت دغدغهای در سطح مجلس ملی ایجاد میکرد امروز به یمن نرمالسازی و بحران فراگیر در همه زمینهها نه مجلس دغدغهای دارد و نه مطبوعات. خبر از بین رفتن یک خانواده ۵ نفرِه در میان انبوه خبرهای مرگ گم میشود. مرگها هم به تبعیت از زندگی دستهبندی طبقاتی خودشان را دارند، مرگهای مهم سیاستمداران، مرگهای خبرساز سلبریتیها و مرگهای بیاهمیت مردم عادی.
🔹 برای مطالعه ادامه یادداشت میتوانید از InstantView (در موبایل) و لینک زیر (کامپیوتر) را باز کنید🔻
engare.net/artin-irannejad
💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
@EngareNet
🔸 تحلیلی بر مرگ خانواده آرتین ایراننژاد و 14 ایرانی مهاجر دیگر
🖋 لیلا عراقی
صبح روز سهشنبه ۶ آبان ۹۹ یک خانواده ایرانی که قصد داشتند با قایق خود را به انگلیس برسانند، در کانال مانش غرق شدند. این قایق که در نزدیکی شهر دانکرک فرانسه دچار حادثه شد ۱۹ سرنشین داشت که همگی ایرانی بودند.
” باید فکری بکنیم که اینقدر رعایای ما از فرط فقر به خارجه مهاجرت ننمایند. ما باید وسایل آسایش آنها را فراهم کنیم. بنده هرچه فکر میکنم میبینم این رعایایی که به خارج مهاجرت میکنند یک پولی در آنجا گذاشته نشده که بروند و بگیرند که بگوییم به یک طمعی میروند… آنچه بنده فکر میکنم غیر از ظلم هیچچیز رعیت را فراری نمیدهد. ظلم ارباب، مأمور، مباشر، تحصیلدار مالیه، مفتش مالیه است که فقط و فقط بهواسطه اتکا به قوه دولت ظلم میکنند.”
این بخشهایی از نطق ابوالحسن حائریزاده نماینده یزد در دوره ششم مجلس شورای ملی، جلسه بیست و سوم به تاریخ ۵ آبان ۱۳۰۵ در مورد مهاجرت ایرانیان از وطن است. اگر ۹۴ سال پیش، رفتن ایرانیان و مهاجرت دغدغهای در سطح مجلس ملی ایجاد میکرد امروز به یمن نرمالسازی و بحران فراگیر در همه زمینهها نه مجلس دغدغهای دارد و نه مطبوعات. خبر از بین رفتن یک خانواده ۵ نفرِه در میان انبوه خبرهای مرگ گم میشود. مرگها هم به تبعیت از زندگی دستهبندی طبقاتی خودشان را دارند، مرگهای مهم سیاستمداران، مرگهای خبرساز سلبریتیها و مرگهای بیاهمیت مردم عادی.
🔹 برای مطالعه ادامه یادداشت میتوانید از InstantView (در موبایل) و لینک زیر (کامپیوتر) را باز کنید🔻
engare.net/artin-irannejad
💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
@EngareNet
Telegraph
بیایید آن 5 نفر را فراموش کنیم!
تحلیلی بر مرگ خانواده آرتین ایراننژاد و 14 ایرانی مهاجر دیگر به قلم لیلا عراقی
✅ توتالیتاریسم، اقتدارگرایی و فاشیسم
تفاوت در چیست؟
🖋 رابرت لانگلی | ترجمهی نیلوفر نادری
توتالیتاریسم، اقتدارگرایی و فاشیسم، همگی اشکال حاکمیت هستند و تعریف شکلهای مختلف حاکمیت به آن آسانی که به نظر میرسد، نیست. همه کشورها دارای نوعی حاکمیت رسمی هستند که در اطلاعاتنامه جهان (تحت عنوان World Factbook. زیر نظر سیا؛آژانس اطلاعات مرکزی ایالاتمتحده) آمدهاست.بااینحال، توصیف خود یک ملت از فرم حاکمیتش اغلب میتواند کمتر واقعگرایانه و عینی باشد. بهعنوانمثال، درحالیکه اتحاد جماهیر شوروی سابق خود را دموکراتیک اعلام کرد، اما انتخابات آن «آزاد و منصفانه» نبود، چراکه فقط یک حزب با کاندیداهای تائید شده توسط دولت، نمایندگی و ارائه شد. لذا اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بهدرستی بهعنوان جمهوری سوسیالیستی طبقهبندی میشود. علاوه بر این، مرزهای بین اشکال مختلف حاکمیت میتواند سیال یا کمتر قابلتعریف باشد و غالباً دارای ویژگیهایی هستند که یکدیگر را همپوشانی میکنند. در مورد تمامیتخواهی، اقتدارگرایی و فاشیسم نیز چنین است.
🌱 توتالیتاریسم (تمامیتخواهی) چیست؟
توتالیتاریسم نوعی از حاکمیت است که در آن قدرت دولت، نامحدود است و تقریباً همه جنبههای زندگی عمومی و خصوصی را کنترل میکند. این کنترل به تمام موضوعات سیاسی و مالی و همچنین نگرشها، اخلاقیات و باورهای مردم گسترش مییابد. مفهوم توتالیتاریسم در دهه ۱۹۲۰ توسط فاشیستهای ایتالیایی بسط و توسعه پیدا کرد. آنها کوشیدند تا این مفهوم را با اشاره به آنچه آن را اهداف مثبت توتالیتاریسم برای جامعه در نظر میگرفتند، دچار چرخشی مثبت کنند. بیشتر تمدنهای غربی و حاکمیتها بهسرعت این مفهوم را پسزده و هنوز هم تا به امروز نیز این کار را ادامه میدهند.
یکی از ویژگیهای بارز حاکمیتهای تمامیتخواه وجود ایدئولوژی ملی صریح یا ضمنی است که به مجموعهای از باورها برای معنا و جهت دادن بهکل جامعه اطلاق میشود.
به گفته ریچارد پایپز، متخصص تاریخ و نویسنده روسی، نخستوزیر فاشیست ایتالیا، بنیتو موسولینی، یک بار اساس توتالیتاریسم را چنین خلاصه کرد: «همهچیز در داخل کشور، هیچچیز خارج از کشور، هیچچیز مخالف دولت وجود ندارد.».
خصوصیاتی که ممکن است در یک دولت تمامیتخواه (توتالیتر) حاضر شود، شامل این موارد میشود:
۱. قانونگذار، شخص دیکتاتور است.
۲. حضور تنها یک حزب سیاسی حاکم
۳. سانسور شدید، در صورت عدم کنترل کامل بر مطبوعات
۴. انتشار دائم تبلیغات حامی حاکمیت (پروپاگاندای دولتی)
۵. خدمت اجباری در ارتش برای همه شهروندان
۶. شیوههای اجباری کنترل جمعیت
۷. منع برخی از گروهها و اعمال مذهبی یا سیاسی
۸. منع هر نوع انتقاد عمومی از دولت
۹. قوانینی که توسط نیروهای پلیس مخفی یا ارتش اجرا میشود.
بهطورمعمول، ویژگیهای دولت توتالیتر باعث میشود مردم از دولت خود بترسند. حاکمان توتالیتر بهجای تلاش برای از بین بردن این ترس، آن را تشویق میکنند و از آن برای اطمینان از همکاری مردم استفاده میکنند. نمونههای اولیه دولتهای تمامیتخواه، مشمول آلمان در زمان آدولف هیتلر و ایتالیا در زمان بنیتو موسولینی میشود. ازجمله نمونههای اخیر دولتهای تمامیتخواه میتوان به عراق در زمان صدام حسین و کرهشمالی در زمان کیمجونگاون اشاره کرد.
🔸ادامه متن را در مورد اقتدارگرایی، فاشیست و تفاوتهای آنها، در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/?p=8846
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Socionet
تفاوت در چیست؟
🖋 رابرت لانگلی | ترجمهی نیلوفر نادری
توتالیتاریسم، اقتدارگرایی و فاشیسم، همگی اشکال حاکمیت هستند و تعریف شکلهای مختلف حاکمیت به آن آسانی که به نظر میرسد، نیست. همه کشورها دارای نوعی حاکمیت رسمی هستند که در اطلاعاتنامه جهان (تحت عنوان World Factbook. زیر نظر سیا؛آژانس اطلاعات مرکزی ایالاتمتحده) آمدهاست.بااینحال، توصیف خود یک ملت از فرم حاکمیتش اغلب میتواند کمتر واقعگرایانه و عینی باشد. بهعنوانمثال، درحالیکه اتحاد جماهیر شوروی سابق خود را دموکراتیک اعلام کرد، اما انتخابات آن «آزاد و منصفانه» نبود، چراکه فقط یک حزب با کاندیداهای تائید شده توسط دولت، نمایندگی و ارائه شد. لذا اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بهدرستی بهعنوان جمهوری سوسیالیستی طبقهبندی میشود. علاوه بر این، مرزهای بین اشکال مختلف حاکمیت میتواند سیال یا کمتر قابلتعریف باشد و غالباً دارای ویژگیهایی هستند که یکدیگر را همپوشانی میکنند. در مورد تمامیتخواهی، اقتدارگرایی و فاشیسم نیز چنین است.
🌱 توتالیتاریسم (تمامیتخواهی) چیست؟
توتالیتاریسم نوعی از حاکمیت است که در آن قدرت دولت، نامحدود است و تقریباً همه جنبههای زندگی عمومی و خصوصی را کنترل میکند. این کنترل به تمام موضوعات سیاسی و مالی و همچنین نگرشها، اخلاقیات و باورهای مردم گسترش مییابد. مفهوم توتالیتاریسم در دهه ۱۹۲۰ توسط فاشیستهای ایتالیایی بسط و توسعه پیدا کرد. آنها کوشیدند تا این مفهوم را با اشاره به آنچه آن را اهداف مثبت توتالیتاریسم برای جامعه در نظر میگرفتند، دچار چرخشی مثبت کنند. بیشتر تمدنهای غربی و حاکمیتها بهسرعت این مفهوم را پسزده و هنوز هم تا به امروز نیز این کار را ادامه میدهند.
یکی از ویژگیهای بارز حاکمیتهای تمامیتخواه وجود ایدئولوژی ملی صریح یا ضمنی است که به مجموعهای از باورها برای معنا و جهت دادن بهکل جامعه اطلاق میشود.
به گفته ریچارد پایپز، متخصص تاریخ و نویسنده روسی، نخستوزیر فاشیست ایتالیا، بنیتو موسولینی، یک بار اساس توتالیتاریسم را چنین خلاصه کرد: «همهچیز در داخل کشور، هیچچیز خارج از کشور، هیچچیز مخالف دولت وجود ندارد.».
خصوصیاتی که ممکن است در یک دولت تمامیتخواه (توتالیتر) حاضر شود، شامل این موارد میشود:
۱. قانونگذار، شخص دیکتاتور است.
۲. حضور تنها یک حزب سیاسی حاکم
۳. سانسور شدید، در صورت عدم کنترل کامل بر مطبوعات
۴. انتشار دائم تبلیغات حامی حاکمیت (پروپاگاندای دولتی)
۵. خدمت اجباری در ارتش برای همه شهروندان
۶. شیوههای اجباری کنترل جمعیت
۷. منع برخی از گروهها و اعمال مذهبی یا سیاسی
۸. منع هر نوع انتقاد عمومی از دولت
۹. قوانینی که توسط نیروهای پلیس مخفی یا ارتش اجرا میشود.
بهطورمعمول، ویژگیهای دولت توتالیتر باعث میشود مردم از دولت خود بترسند. حاکمان توتالیتر بهجای تلاش برای از بین بردن این ترس، آن را تشویق میکنند و از آن برای اطمینان از همکاری مردم استفاده میکنند. نمونههای اولیه دولتهای تمامیتخواه، مشمول آلمان در زمان آدولف هیتلر و ایتالیا در زمان بنیتو موسولینی میشود. ازجمله نمونههای اخیر دولتهای تمامیتخواه میتوان به عراق در زمان صدام حسین و کرهشمالی در زمان کیمجونگاون اشاره کرد.
🔸ادامه متن را در مورد اقتدارگرایی، فاشیست و تفاوتهای آنها، در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/?p=8846
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Socionet
✅ انتقال لازم نیست، ساماندهی کنید!
🖋 امیر ثامنی (رئیس گروه آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه )
.
پرونده برخی موضوعات گویا قرار نیست هیچگاه بسته شود. از همین رو پربیراه نیست که برخی ایران را سرزمین «پروندههای باز» میدانند! موضوع ایجاد آبراه شمال – جنوب میان خلیج فارس و دریای عمان با دریای مازندران، تعیین استراتژیها و اولویتهای صنعتی کشور، اصلاح برخی قوانین از جمله قانون شوراها، قانون انتخابات و امثالهم. شاید از همه پرتکرارتر موضوع «انتقال یا ساماندهی پایتخت» باشد. موضوعی که با ورود به مقوله ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکززدایی از تهران از یک سو و داغ شدن طرح چندین باره این موضوع از سوی برخی نمایندگان مجلس یازدهم، بار دیگر در کانون توجهات فضای رسانهای کشور قرار گرفته است.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/transfer-tehran
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 امیر ثامنی (رئیس گروه آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه )
.
پرونده برخی موضوعات گویا قرار نیست هیچگاه بسته شود. از همین رو پربیراه نیست که برخی ایران را سرزمین «پروندههای باز» میدانند! موضوع ایجاد آبراه شمال – جنوب میان خلیج فارس و دریای عمان با دریای مازندران، تعیین استراتژیها و اولویتهای صنعتی کشور، اصلاح برخی قوانین از جمله قانون شوراها، قانون انتخابات و امثالهم. شاید از همه پرتکرارتر موضوع «انتقال یا ساماندهی پایتخت» باشد. موضوعی که با ورود به مقوله ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکززدایی از تهران از یک سو و داغ شدن طرح چندین باره این موضوع از سوی برخی نمایندگان مجلس یازدهم، بار دیگر در کانون توجهات فضای رسانهای کشور قرار گرفته است.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/transfer-tehran
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
✅ خشونت از نظرگاه هانا آرنت
🖋 هادی چهری
مهم ترین مساله و پرسش سیاست این است که چه کسی حاکم بر کیست؟جنگ و تنازع و ستیز از نخستین تجربه های انسان در مواجهه با امور واقعی جهان پیشروی خود اوست و به نحوی این مقولات با سرشت و سرنوشت آدمی عجین و همراه گشته اند. در رابطه با مقوله خشونت در فلسفه سیاسی گمانه زنی های مختلفی صورت گرفته است. هانا آرنت از جمله فیلسوفان سیاسی قرن ۲۰ است که علاوه بر اینکه خود زخم خورده دشنه خشونت بود بلکه در رابطه با این مقوله به تفکر روشمند و دقیق پرداخت و حتی کتابی با همین عنوان خشونت نگاشت. این را باید در نظر داشت که موضوع آرنت در کتاب خشونت در مورد چیستی و چرایی و پیامدهای خشونت است و نه الزاما محکوم کردن آن.
از نگاه آرنت خشونت گری معلول ناکام ماندن قوه عمل در جهان است به این تعبیر که اگر به مردم فرصت عمل و مشارکت در امور عام داده شود بنیان اقتدار دولت سالم تر خواهد ماند و انگیزه خشونت گری کاستی خواهد گرفت. قهر و لطف ضد یکدیگرند و به سیاق همان ضرب المثل که بیان می داشت هر که باد بکارد طوفان درو می کند بر همین اساس از خشونت کینه می روید و از مهر دوستی. مقوله جنگ و نزاع را معمولا عنوان می کنند که آخرین داور بی رحم در منازعات بین المللی است و حتی لنین قرن ۲۰ را قرن جنگ و انقلاب پیش بینی کرده بود و از طرفی آرنت به این موضوع تاکید می کرد که جنگ به اندازه ای برای کارکرد اجتماع ما لازم است که جرات نداریم آن را از میان ببریم مگر آنکه راههای کشنده تر برای حل مسائل خود پیدا کنیم این بیان هانا آرنت به نحوی تداعی کننده آن سخن مشهور کلاوس ویتس است که گفته بود جنگ ادامه سیاست است منتها با وسایلی دیگر.
کارکرد خشونت یک کارکرد دو گانه است. به این صورت که در روابط بین الملل خشونت را به عنوان وسیله ای نامطمئن تلقی می کنند اما به همان نسبت در امور داخلی بویژه زمینه انقلاب این کارکرد شهرت و حسن یافته است و حتی ماکس وبر بیان می داشت که دولت عبارتست از حکومت انسان ها بر انسانها بر اثر وسایل اعمال خشونت. به هر حال خشونت چیزی نیست به جز واضح ترین جلوه قدرت یا اقتدار و سیاست سراسر مبارزه ای است برای کسب قدرت و بالاترین نوع قدرت هم خشونت است و از طرفی قدرت همواره نیازمند تعداد است حال آنکه خشونت می تواند بدون آن ادامه یابد.قدرت و اقتدار جزو ماهیت حکومت است ولی خشونت اینگونه نیست بلکه دارای ماهیت ابزاری است. خشونت ممکن است موجه باشد ولی هرگزمشروع نیست و قدرت و خشونت همواره با هم پدید می آیند. خشونت را سراسر نمیتوان به کناری نهاد و به آن بی توجه بود و اگر همان تعبیر هابزی را در مورد انسان به خاطر بیاوریم که انسان را گرگ انسان می دانست و وجود قوه قهریه و لویاتان ویرانگر را برای مهار طبیعت شر بشر لازم و ضروری می دانست بر همین اساس وجود شمشیرگونه خشونت را در بسیاری موارد برای مواجهه با این نوع انسان میتوان موجه جلوه داد.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/violence-arendt
. 📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
. 🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 هادی چهری
مهم ترین مساله و پرسش سیاست این است که چه کسی حاکم بر کیست؟جنگ و تنازع و ستیز از نخستین تجربه های انسان در مواجهه با امور واقعی جهان پیشروی خود اوست و به نحوی این مقولات با سرشت و سرنوشت آدمی عجین و همراه گشته اند. در رابطه با مقوله خشونت در فلسفه سیاسی گمانه زنی های مختلفی صورت گرفته است. هانا آرنت از جمله فیلسوفان سیاسی قرن ۲۰ است که علاوه بر اینکه خود زخم خورده دشنه خشونت بود بلکه در رابطه با این مقوله به تفکر روشمند و دقیق پرداخت و حتی کتابی با همین عنوان خشونت نگاشت. این را باید در نظر داشت که موضوع آرنت در کتاب خشونت در مورد چیستی و چرایی و پیامدهای خشونت است و نه الزاما محکوم کردن آن.
از نگاه آرنت خشونت گری معلول ناکام ماندن قوه عمل در جهان است به این تعبیر که اگر به مردم فرصت عمل و مشارکت در امور عام داده شود بنیان اقتدار دولت سالم تر خواهد ماند و انگیزه خشونت گری کاستی خواهد گرفت. قهر و لطف ضد یکدیگرند و به سیاق همان ضرب المثل که بیان می داشت هر که باد بکارد طوفان درو می کند بر همین اساس از خشونت کینه می روید و از مهر دوستی. مقوله جنگ و نزاع را معمولا عنوان می کنند که آخرین داور بی رحم در منازعات بین المللی است و حتی لنین قرن ۲۰ را قرن جنگ و انقلاب پیش بینی کرده بود و از طرفی آرنت به این موضوع تاکید می کرد که جنگ به اندازه ای برای کارکرد اجتماع ما لازم است که جرات نداریم آن را از میان ببریم مگر آنکه راههای کشنده تر برای حل مسائل خود پیدا کنیم این بیان هانا آرنت به نحوی تداعی کننده آن سخن مشهور کلاوس ویتس است که گفته بود جنگ ادامه سیاست است منتها با وسایلی دیگر.
کارکرد خشونت یک کارکرد دو گانه است. به این صورت که در روابط بین الملل خشونت را به عنوان وسیله ای نامطمئن تلقی می کنند اما به همان نسبت در امور داخلی بویژه زمینه انقلاب این کارکرد شهرت و حسن یافته است و حتی ماکس وبر بیان می داشت که دولت عبارتست از حکومت انسان ها بر انسانها بر اثر وسایل اعمال خشونت. به هر حال خشونت چیزی نیست به جز واضح ترین جلوه قدرت یا اقتدار و سیاست سراسر مبارزه ای است برای کسب قدرت و بالاترین نوع قدرت هم خشونت است و از طرفی قدرت همواره نیازمند تعداد است حال آنکه خشونت می تواند بدون آن ادامه یابد.قدرت و اقتدار جزو ماهیت حکومت است ولی خشونت اینگونه نیست بلکه دارای ماهیت ابزاری است. خشونت ممکن است موجه باشد ولی هرگزمشروع نیست و قدرت و خشونت همواره با هم پدید می آیند. خشونت را سراسر نمیتوان به کناری نهاد و به آن بی توجه بود و اگر همان تعبیر هابزی را در مورد انسان به خاطر بیاوریم که انسان را گرگ انسان می دانست و وجود قوه قهریه و لویاتان ویرانگر را برای مهار طبیعت شر بشر لازم و ضروری می دانست بر همین اساس وجود شمشیرگونه خشونت را در بسیاری موارد برای مواجهه با این نوع انسان میتوان موجه جلوه داد.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/violence-arendt
. 📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
. 🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
✅ ارزش چیزها (ترجمه صدایی شنیده نشده از امیل دورکیم)
🎙 فایل صوتی در انگاره قرار گرفت
🖋ترجمه از شیما کاشی و آرمان ذاکری
«اگر حقیقتاً ارزش چیزها بر مبنای میزان فایده اجتماعی (یا فردی) آنها اندازهگیری شود، نظام ارزشهای انسانی باید مورد بازنگری قرار گیرد و از صدر تا ذیل زیر و رو شود. چرا که در این صورت جایگاهی که در این نظام برای ارزش چیزهای لوکس در نظر گرفته شده، غیر قابل توجیه و غیر قابل فهم خواهد شد.»
بخشی را که خواندید، بخشی از فایلی حدودا سه دقیقهای از صدای امیل دورکیم است که رادیو فرهنگ فرانسه از آرشیوی با عمری بیش از صد سال یافته و منتشر کردهاست.
فایل صوتی منتشر شده از سالهای پایانی عمر دورکیم، تصور جامعهشناس محافظهکار و پذیرای وضع موجود سرمایهدارانه او را به چالش میکشد...
🔸 برای شنیدن صدای دورکیم و مطالعه ترجمه و توضیحات منتشر شده بر آن، از لینک زیر استفاده کنید 🔻
📎 Engare.net/durkheim
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🎙 فایل صوتی در انگاره قرار گرفت
🖋ترجمه از شیما کاشی و آرمان ذاکری
«اگر حقیقتاً ارزش چیزها بر مبنای میزان فایده اجتماعی (یا فردی) آنها اندازهگیری شود، نظام ارزشهای انسانی باید مورد بازنگری قرار گیرد و از صدر تا ذیل زیر و رو شود. چرا که در این صورت جایگاهی که در این نظام برای ارزش چیزهای لوکس در نظر گرفته شده، غیر قابل توجیه و غیر قابل فهم خواهد شد.»
بخشی را که خواندید، بخشی از فایلی حدودا سه دقیقهای از صدای امیل دورکیم است که رادیو فرهنگ فرانسه از آرشیوی با عمری بیش از صد سال یافته و منتشر کردهاست.
فایل صوتی منتشر شده از سالهای پایانی عمر دورکیم، تصور جامعهشناس محافظهکار و پذیرای وضع موجود سرمایهدارانه او را به چالش میکشد...
🔸 برای شنیدن صدای دورکیم و مطالعه ترجمه و توضیحات منتشر شده بر آن، از لینک زیر استفاده کنید 🔻
📎 Engare.net/durkheim
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
✅ دانشگاه و فقدان امور فرهنگی
🖋 محمد زینالی اُناری
📍 پپیش از این که کرونا بر جامعهی ایرانی مستولی شود، زندگی روزمره در تمام عرصه ها جریان داشت. به زعم مشکلات عمومی مردم ناشی از مسائل سیاسی و اقتصادی و محدودیتهایی که دانشجویان در دانشگاه و زندگی شخصی خود احساس میکنند، یک شکل رسمی از زندگی برای تمام اعضای جامعه و همچنین برای دانشجویان تمهید شده بود. اما اینک کرونا آمده، نظم و تمهیدات رایج را بر هم زده و بسیاری از امور و اجتماعات را به تعلیق برده است. یعنی هنوز امید همگان بر این است که برخی امور و اجتماعات اساسی مجدداً و با خاتمهی کرونا احیا خواهند شد. با این حال ایام سیطره ی کرونا مدام طولانی تر و تشدید میشود.
تمام امید ما این است که این دوران تمام شود، ولی وقتی این امر رخ نمیدهد، تکلیف ما چه خواهد بود؟ بهتر است سوال را به صورت شفافتری بپرسیم. چه چیزی در وضعیت حاضر مفقود شده که قرار است با گذر زمان...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8906
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 محمد زینالی اُناری
📍 پپیش از این که کرونا بر جامعهی ایرانی مستولی شود، زندگی روزمره در تمام عرصه ها جریان داشت. به زعم مشکلات عمومی مردم ناشی از مسائل سیاسی و اقتصادی و محدودیتهایی که دانشجویان در دانشگاه و زندگی شخصی خود احساس میکنند، یک شکل رسمی از زندگی برای تمام اعضای جامعه و همچنین برای دانشجویان تمهید شده بود. اما اینک کرونا آمده، نظم و تمهیدات رایج را بر هم زده و بسیاری از امور و اجتماعات را به تعلیق برده است. یعنی هنوز امید همگان بر این است که برخی امور و اجتماعات اساسی مجدداً و با خاتمهی کرونا احیا خواهند شد. با این حال ایام سیطره ی کرونا مدام طولانی تر و تشدید میشود.
تمام امید ما این است که این دوران تمام شود، ولی وقتی این امر رخ نمیدهد، تکلیف ما چه خواهد بود؟ بهتر است سوال را به صورت شفافتری بپرسیم. چه چیزی در وضعیت حاضر مفقود شده که قرار است با گذر زمان...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8906
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
✅ خواندن هانا آرنت کافی نیست
🖋 پل میسون، برگردان: بهداد بردبار
📍 مقاله حاضر سعی دارد دلايل حمايت از ترامپ را توضيح دهد. انتخابات سال دو هزار و بيست نشان داد كه به رغم حمايت همهجانبه رسانههاى جريان اصلى از بايدن، رقيب او همچنان میتواند به آستانهى پيروزى برسد. میلیونها هوادار دو آتشه به رغم افشا شدن رسواییهای سیاسی، مالی و اخلاقی از ترامپ حمایت کردند. ترامپ با نپذیرفتن شکست خود، سلامت انتخابات را زیر سؤال برده است. او با مطرح کردن شک و شبهه هواداران خود را به انتخابات بی اعتماد کرده است.
اوون جونز نویسنده و روزنامه نگار بریتانیایی میگوید: شاید ترامپ شکست خورده باشد ولی ترامپیسم به حیات خود ادامه خواهد داد. عبارت پسا-حقیقت Post truth در دوران ترامپ بسيار به كار برده شده است، اين كلمه به وضعيتى اشاره دارد كه حرفهاى دروغ، غلط و بدون مدرك آنقدر تكرار ميشود كه ميليونها نفر آن را باور مي كنند. ترامپ در طول چهار سال بارها رسانه ها را …
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8919
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 پل میسون، برگردان: بهداد بردبار
📍 مقاله حاضر سعی دارد دلايل حمايت از ترامپ را توضيح دهد. انتخابات سال دو هزار و بيست نشان داد كه به رغم حمايت همهجانبه رسانههاى جريان اصلى از بايدن، رقيب او همچنان میتواند به آستانهى پيروزى برسد. میلیونها هوادار دو آتشه به رغم افشا شدن رسواییهای سیاسی، مالی و اخلاقی از ترامپ حمایت کردند. ترامپ با نپذیرفتن شکست خود، سلامت انتخابات را زیر سؤال برده است. او با مطرح کردن شک و شبهه هواداران خود را به انتخابات بی اعتماد کرده است.
اوون جونز نویسنده و روزنامه نگار بریتانیایی میگوید: شاید ترامپ شکست خورده باشد ولی ترامپیسم به حیات خود ادامه خواهد داد. عبارت پسا-حقیقت Post truth در دوران ترامپ بسيار به كار برده شده است، اين كلمه به وضعيتى اشاره دارد كه حرفهاى دروغ، غلط و بدون مدرك آنقدر تكرار ميشود كه ميليونها نفر آن را باور مي كنند. ترامپ در طول چهار سال بارها رسانه ها را …
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8919
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
✅ شهروند عاصی؛ با بازیگر آینده ایران آشنا شوید
🖋 محسن گودرزی
📍 شهروند عاصی، شهروندی است که از وضعیت زندگی خود خسته شده، از شیوهی اداره کشور و جامعه ناراضی است و چشماندازی برای زندگی خود نمیبیند. نه وضعیت برای او قابل تحمل است، نه قدرتی برای تغییر وضعیت زندگی خود دارد و نه امیدی که نهادها و سیاستهای رسمی بتوانند کاری برای بهبود وضعیت او کنند. شهروند عاصی شرایط موجود را نفی میکند و میداند که چنین شرایطی را نمیخواهد. وقتی جمعیت معترض شعار میدهند «مرگ بر گرانی» یا «مرگ بر فساد» با خشم شرایطی را که در آن گرفتار شدهاند، نفی میکنند.
اعتراضات اجتماعی محدود به حاشیههای اجتماعی نیست بلکه طبقات اجتماعی گستردهای از وضعیت جامعه ناراضیاند و فشار نابرابری، تبعیض و نفی هویتهای خود را تحمل میکنند. در مورد طبقات محروم اعتراضات با موج گستردهای از تخریب اموال عمومی و خصوصی همراه بوده است و به همین علت...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8915
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Socionet
🖋 محسن گودرزی
📍 شهروند عاصی، شهروندی است که از وضعیت زندگی خود خسته شده، از شیوهی اداره کشور و جامعه ناراضی است و چشماندازی برای زندگی خود نمیبیند. نه وضعیت برای او قابل تحمل است، نه قدرتی برای تغییر وضعیت زندگی خود دارد و نه امیدی که نهادها و سیاستهای رسمی بتوانند کاری برای بهبود وضعیت او کنند. شهروند عاصی شرایط موجود را نفی میکند و میداند که چنین شرایطی را نمیخواهد. وقتی جمعیت معترض شعار میدهند «مرگ بر گرانی» یا «مرگ بر فساد» با خشم شرایطی را که در آن گرفتار شدهاند، نفی میکنند.
اعتراضات اجتماعی محدود به حاشیههای اجتماعی نیست بلکه طبقات اجتماعی گستردهای از وضعیت جامعه ناراضیاند و فشار نابرابری، تبعیض و نفی هویتهای خود را تحمل میکنند. در مورد طبقات محروم اعتراضات با موج گستردهای از تخریب اموال عمومی و خصوصی همراه بوده است و به همین علت...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8915
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Socionet
Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی ️
✅ انواع خشونت علیه زنان را بشناسیم
🔅 به بهانه 25 نوامبر و شروع 26 روز نارنجی
🖋 نجمه واحدی
خشونت علیه زنان، که از ۲۵ نوامبر تا ۱۰ دسامبر هرسال به ۱۶ روز نارنجی محو این شکل از خشونت اختصاص دارد، شکلی از خشونت بر مبنای جنسیت است که برای محو و از بین بردنش پیش از هر چیزی لازم است که دانش جنسیتی خود را بالا ببریم، کلیشههای جنسیتی را بشناسیم و به دنبال اصلاح باورها و رفتارهای سکسیستی (جنسگرایانه یا جنسیت زده) خود و اطرافیانمان باشیم و بدانیم یک زندگی امن و آرام چه شکلی است و چه چیزهایی در رفتار و گفتار ما و دیگران، باعث سلب این امنیت و آرامش در زندگی زنان میشود. ما باید بدانیم خشونت علیه زنان یک موضوع جنسیت محور است و بررسی این شکل از خشونت و انواع مختلف آن، با بررسی خشونت به شکل کلی و عام این مفهوم متفاوت است. اگر عنصر جنسیت را در این مسئله نادیده بگیریم، نه میتوانیم این مسئله مهم را درست بشناسیم و نه میتوانیم برای محو شدنش قدمی برداریم. خشونت علیه زنان، پنج شکل شناختهشده دارد که ۱۶ روز نارنجی فرصت خوبی است تا نسبت به شناخت مصادیق این خشونتهای مختلف، حساستر شویم و آگاهیمان را به دیگران هم منتقل کنیم.
خشونت روانی – کلامی: در بین انواع خشونت خانگی علیه زنان، این شکل از خشونت بالاترین فراوانی را دارد. شاید ارائه تعریفی یکخطی از آن کار سختی باشد، اما به همه ما زنان ازآنچه فکر میکنیم بسیار نزدیکتر است. گذشته از انواع توهین، تحقیر، تمسخر، عیبجویی، تهدید، سرزنش، امرونهی و غیره که شخص را تحتفشار روانی میگذارد، انواع و اقسام عبارتها و جملاتی که ممکن است در قالب طنز، لطیفه، توصیف و یا به بهانه خیرخواهی و دلسوزی در حق زنان بیان شود و محتوایی جنسیت زده و سکسیستی دارد، میتواند زنان را به لحاظ روانی تحتفشار بگذارد.
خشونت اجتماعی: منظور از این شکل خشونت، خشونت در اجتماع نیست! منظور به هر شکلی محدود کردن روابط اجتماعی فرد است. تعیین کردن اینکه زن با چه کسانی در رفتوآمد باشد یا نباشد یا در عرصه اجتماعی تا چه حد فعال باشد و حضورداشته باشد، میتواند مصداقی از خشونت اجتماعی باشد. ممانعت از رشد و خودشکوفایی زن، یکی از مصادیق خشونت اجتماعی است که شامل منع زن از ادامه تحصیل یا اشتغال و غیره میشود. این شکل از خشونت سومین رتبه را در انواع خشونت در ایران داشته است.
خشونت اقتصادی: محروم کردن زن از نیازهای مادیاش، در اختیار گرفتن درآمد زن، آسیب رساندن یا تصرف در اموال زن، یا سوءاستفاده مالی از او مصادیقی از خشونت اقتصادی علیه زنان است. اگر مقوله کار خانگی رایگانی که زنان در همه خانهها انجام میدهند را هم به این معادله اضافه کنیم، متوجه سوءاستفادههای اقتصادی گستردهای که تقریباً از همه زنان میشود خواهیم شد.
خشونت فیزیکی: خشونت فیزیکی دومین رتبه را در انواع خشونتهای خانگی علیه زنان در ایران داشته است و هنوز و همچنان در جامعه بیش ازآنچه ما تصورش را میکنیم رخ میدهد. خشونت فیزیکی به زن، آزار و اذیت جسمانی، ضربوجرح، کشیدن مو، سوزاندن، زندانی کردن، اخراج از خانه، محروم کردن از غذا، سیلی یا لگد و مشت زدن، کشیدن و هل دادن، محکم کوبیدن در، به هم زدن سفره و میز غذا و شکستن اشیای منزل و ناامن کردن فضا را شامل میشود. درباره خشونت فیزیکی باورهای نادرست زیادی درباره مردان خشونت گر وجود دارد. و همچنین «فنر خشونت» در اینجا اهمیت خود را نشان میدهد که امیدوارم در این ۱۶ روز نارنجی درباره آنها اطلاعات کسب کنیم.
خشونت جنسی: به هر شکلی از سوءاستفاده یا آزار جنسی زنان گفته میشود که البته فقط هم شامل تجاوز یا رابطه جنسی همراه با خشونت نمیشود. بلکه آزار و اذیتهای خیابانی که گاهی در فضاهای عمومی رخ میدهد مثل دستمالی کردن و غیره نیز مصادیقی از خشونتهای جنسی علیه زنان هستند.
این ۱۶ روز فرصت مغتنمی ست تا ما از مصادیق عینی این انواع خشونتها بگوییم و بنویسیم و جامعه را نسبت به عواقب خشونت علیه زنان که آثار مخرب روحی و جسمی و جنسی برای زنان دارد آگاه کنیم تا جامعهای سالمتر و خانههایی امنتر داشته باشیم.
🔸لینک یادداشت در انگاره 🔻
📎 engare.net/violence-against-women
بازنشر از نشریه سیاست گذاری اجتماعی 2
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🔅 به بهانه 25 نوامبر و شروع 26 روز نارنجی
🖋 نجمه واحدی
خشونت علیه زنان، که از ۲۵ نوامبر تا ۱۰ دسامبر هرسال به ۱۶ روز نارنجی محو این شکل از خشونت اختصاص دارد، شکلی از خشونت بر مبنای جنسیت است که برای محو و از بین بردنش پیش از هر چیزی لازم است که دانش جنسیتی خود را بالا ببریم، کلیشههای جنسیتی را بشناسیم و به دنبال اصلاح باورها و رفتارهای سکسیستی (جنسگرایانه یا جنسیت زده) خود و اطرافیانمان باشیم و بدانیم یک زندگی امن و آرام چه شکلی است و چه چیزهایی در رفتار و گفتار ما و دیگران، باعث سلب این امنیت و آرامش در زندگی زنان میشود. ما باید بدانیم خشونت علیه زنان یک موضوع جنسیت محور است و بررسی این شکل از خشونت و انواع مختلف آن، با بررسی خشونت به شکل کلی و عام این مفهوم متفاوت است. اگر عنصر جنسیت را در این مسئله نادیده بگیریم، نه میتوانیم این مسئله مهم را درست بشناسیم و نه میتوانیم برای محو شدنش قدمی برداریم. خشونت علیه زنان، پنج شکل شناختهشده دارد که ۱۶ روز نارنجی فرصت خوبی است تا نسبت به شناخت مصادیق این خشونتهای مختلف، حساستر شویم و آگاهیمان را به دیگران هم منتقل کنیم.
خشونت روانی – کلامی: در بین انواع خشونت خانگی علیه زنان، این شکل از خشونت بالاترین فراوانی را دارد. شاید ارائه تعریفی یکخطی از آن کار سختی باشد، اما به همه ما زنان ازآنچه فکر میکنیم بسیار نزدیکتر است. گذشته از انواع توهین، تحقیر، تمسخر، عیبجویی، تهدید، سرزنش، امرونهی و غیره که شخص را تحتفشار روانی میگذارد، انواع و اقسام عبارتها و جملاتی که ممکن است در قالب طنز، لطیفه، توصیف و یا به بهانه خیرخواهی و دلسوزی در حق زنان بیان شود و محتوایی جنسیت زده و سکسیستی دارد، میتواند زنان را به لحاظ روانی تحتفشار بگذارد.
خشونت اجتماعی: منظور از این شکل خشونت، خشونت در اجتماع نیست! منظور به هر شکلی محدود کردن روابط اجتماعی فرد است. تعیین کردن اینکه زن با چه کسانی در رفتوآمد باشد یا نباشد یا در عرصه اجتماعی تا چه حد فعال باشد و حضورداشته باشد، میتواند مصداقی از خشونت اجتماعی باشد. ممانعت از رشد و خودشکوفایی زن، یکی از مصادیق خشونت اجتماعی است که شامل منع زن از ادامه تحصیل یا اشتغال و غیره میشود. این شکل از خشونت سومین رتبه را در انواع خشونت در ایران داشته است.
خشونت اقتصادی: محروم کردن زن از نیازهای مادیاش، در اختیار گرفتن درآمد زن، آسیب رساندن یا تصرف در اموال زن، یا سوءاستفاده مالی از او مصادیقی از خشونت اقتصادی علیه زنان است. اگر مقوله کار خانگی رایگانی که زنان در همه خانهها انجام میدهند را هم به این معادله اضافه کنیم، متوجه سوءاستفادههای اقتصادی گستردهای که تقریباً از همه زنان میشود خواهیم شد.
خشونت فیزیکی: خشونت فیزیکی دومین رتبه را در انواع خشونتهای خانگی علیه زنان در ایران داشته است و هنوز و همچنان در جامعه بیش ازآنچه ما تصورش را میکنیم رخ میدهد. خشونت فیزیکی به زن، آزار و اذیت جسمانی، ضربوجرح، کشیدن مو، سوزاندن، زندانی کردن، اخراج از خانه، محروم کردن از غذا، سیلی یا لگد و مشت زدن، کشیدن و هل دادن، محکم کوبیدن در، به هم زدن سفره و میز غذا و شکستن اشیای منزل و ناامن کردن فضا را شامل میشود. درباره خشونت فیزیکی باورهای نادرست زیادی درباره مردان خشونت گر وجود دارد. و همچنین «فنر خشونت» در اینجا اهمیت خود را نشان میدهد که امیدوارم در این ۱۶ روز نارنجی درباره آنها اطلاعات کسب کنیم.
خشونت جنسی: به هر شکلی از سوءاستفاده یا آزار جنسی زنان گفته میشود که البته فقط هم شامل تجاوز یا رابطه جنسی همراه با خشونت نمیشود. بلکه آزار و اذیتهای خیابانی که گاهی در فضاهای عمومی رخ میدهد مثل دستمالی کردن و غیره نیز مصادیقی از خشونتهای جنسی علیه زنان هستند.
این ۱۶ روز فرصت مغتنمی ست تا ما از مصادیق عینی این انواع خشونتها بگوییم و بنویسیم و جامعه را نسبت به عواقب خشونت علیه زنان که آثار مخرب روحی و جسمی و جنسی برای زنان دارد آگاه کنیم تا جامعهای سالمتر و خانههایی امنتر داشته باشیم.
🔸لینک یادداشت در انگاره 🔻
📎 engare.net/violence-against-women
بازنشر از نشریه سیاست گذاری اجتماعی 2
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
Telegram
attach 📎
✅ تاریخ طولانی آزار جنسی در محیط کار
🖋 آلیس کسلر هریس ، ترجمه مهدی پرنیانچی
📍 مدتهاست که اجبار و تهدید جنسی عامل اصلی نابرابری زنان و مردان در محیط کار است. هنگامی که پویش میتو به راه افتاده بود، سری به کتابخانهام زدم و یک کتاب گرد و خاک گرفته را برداشتم، کتابی که 40 سال از انتشار آن میگذشت. لین فارلی در آن زمان تجربیات آزار و ارعاب جنسی زنان در محل کار را در کتابی با عنوان «اخاذی جنسی» مستند کرد. او با تاکید بر این مستندات معتقد بود تا زمانیکه تهاجم کلامی و جنسی به زنان در محل کار را به صورت سیستماتیک و ریشهای فهم نکنیم، مشکلات غالب اشتغال زنان از جمله دستمزد نابرابر، کم بودن شانس ارتقا، اخراج ناعادلانه و ادامه تفکیک جنسیتی نیروی کار را برطرف نخواهیم کرد.
چاپ کتاب فارلی دیگر اکنون به پایان رسیده است اما اصلا بنظر نمیرسد که این کتاب مربوط به 40 سال پیش باشد. کتاب به ما یاداوری میکند که هستهی تبعیض جنسی در نیروی کار…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8790
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 آلیس کسلر هریس ، ترجمه مهدی پرنیانچی
📍 مدتهاست که اجبار و تهدید جنسی عامل اصلی نابرابری زنان و مردان در محیط کار است. هنگامی که پویش میتو به راه افتاده بود، سری به کتابخانهام زدم و یک کتاب گرد و خاک گرفته را برداشتم، کتابی که 40 سال از انتشار آن میگذشت. لین فارلی در آن زمان تجربیات آزار و ارعاب جنسی زنان در محل کار را در کتابی با عنوان «اخاذی جنسی» مستند کرد. او با تاکید بر این مستندات معتقد بود تا زمانیکه تهاجم کلامی و جنسی به زنان در محل کار را به صورت سیستماتیک و ریشهای فهم نکنیم، مشکلات غالب اشتغال زنان از جمله دستمزد نابرابر، کم بودن شانس ارتقا، اخراج ناعادلانه و ادامه تفکیک جنسیتی نیروی کار را برطرف نخواهیم کرد.
چاپ کتاب فارلی دیگر اکنون به پایان رسیده است اما اصلا بنظر نمیرسد که این کتاب مربوط به 40 سال پیش باشد. کتاب به ما یاداوری میکند که هستهی تبعیض جنسی در نیروی کار…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8790
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
✅ آنارشیسم الهیاتی تمهید گذر به دموکراسی رادیکال
🖋 نرگس سوری
دیر زمانی است که از دورهی رنسانس و عصر روشنگری، بشر در کشاکش مدامی به سر میبرد: کشاکش با خدای سوژهای که در رأس هستی قرار گرفته و انسان در رابطهی ابژهواری با او قرار دارد؛ ستیز با خدایی که انسان در نسبت با او جز در رابطهی ارباب-برده نمیتواند وارد شود و ارادهمندی و رهایی خویش را بازستاند. این ستیز آشکارا واکنشی به جهاننگری قرون وسطایی بود که در آن انسان به دیدهی حقارت نگریسته میشد و ساحت انسانی یکسره در تسخیر امر الوهی تلقی میشد. فلاسفه این دوره رهایی انسان را جز از مجرای کلیسا، مسیح و خدا میسر نمیدانستند چنانچه آگوستین در اعترافات میگوید: «یگانه راه رستگاری طریقِ پسر تو، سرور ما و کتاب مقدس است که مهر تایید کلیسای کاتولیک را بر خود دارد». ساحت انسانی، تجسم تحقق اراده خدای سوژه بود که ارادهی انسان در آن دخل و تصرفی نداشت. عقل و خرد، امری مادونِ امر ایمانی در نظر گرفته میشد به نحوی که نمیتوانست ورای چارچوبهای مذهب راهی به شناخت بگشاید؛ تنها معرفت حقیقی معرفت دینی بود و هر گونه تخطیِ خرد از آن جز به انگیزاسیون راهی نمیبرد. در برابر افراط کلیسای قرون وسطایی در قدسیسازیِ هستی، عصر روشنگری به قدسیزدایی از آن برخاست و بر آن شد که انسان را به مرکز هستی بدل کند. عقل ِخودبنیاد احضار شد تا به جای اصول مسیحیت، موازین حیات نوین انسانی را وضع کند تا به این ترتیب به تعبیر ژان ژاک روسو انسان جز از “اراده خود” فرمان نبرد و جز به واسطه آن محدود نشود. کانت به اعاده حیثیت تام و تمام از خرد بشری برخاست و “خودآیینی” انسان را خواستار شد و آن را شرطِ خروج از نابالغی و صغارت اعلام کرد. به زعم او تنها آنگاه که انسان بیراهبری دیگری فهم خود را به کار گیرد، بلوغ یافته است. از این جهت او در برابر ممنوعیت خردورزی همه نهادها اعم از دین و دولت یا هر رأس دیگری فراخوان به کار بستن خرد در همه زمینهها را میدهد. اگر کشیش میگوید که: خرد نورزید، میبایست از این فرمان تمرد یافت و امر دینی را با محک عقل و خرد سنجید. این خردِ خودبنیاد بود که نسبت ارباب-برده بین انسان و خدا را مورد بازاندیشی قرار دارد و اربابی خویش را تمنا کرد. تئوریسینهای قرارداد اجتماعی در این دوره بر آن بودند تا تمهیدات ارباب شدن و در رأس قرار گرفتن انسان را فراهم کنند. چنانچه جان لاک بر آن است که تنواره سیاسی نوین به نحو ارادی به واسطه انسانها شکل خواهد گرفت و رهایی از مجرای پایبندی به قانون که بنیان آن بر عقل است به دست خواهد آمد. انسان عصر روشنگری از رابطهی ابژهوار با خدا میگسلد تا “خوداتکایی” را به دست آورد یعنی چیزی که کلیسای قرون وسطایی آن را نمود بارز عصیان در برابر امر الوهی میدانست. اگرچه کانت با تأکید بر ایده “خودآیینی” در واقع هر گونه انقیاد در برابر امر بیرونی را نفی میکند اما شکل رادیکال این خودآیینی را میتوان در دیدگاه ماکس اشتیرنر یافت که راه به نوعی “آنارشیسم” میگشاید.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8968
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 نرگس سوری
دیر زمانی است که از دورهی رنسانس و عصر روشنگری، بشر در کشاکش مدامی به سر میبرد: کشاکش با خدای سوژهای که در رأس هستی قرار گرفته و انسان در رابطهی ابژهواری با او قرار دارد؛ ستیز با خدایی که انسان در نسبت با او جز در رابطهی ارباب-برده نمیتواند وارد شود و ارادهمندی و رهایی خویش را بازستاند. این ستیز آشکارا واکنشی به جهاننگری قرون وسطایی بود که در آن انسان به دیدهی حقارت نگریسته میشد و ساحت انسانی یکسره در تسخیر امر الوهی تلقی میشد. فلاسفه این دوره رهایی انسان را جز از مجرای کلیسا، مسیح و خدا میسر نمیدانستند چنانچه آگوستین در اعترافات میگوید: «یگانه راه رستگاری طریقِ پسر تو، سرور ما و کتاب مقدس است که مهر تایید کلیسای کاتولیک را بر خود دارد». ساحت انسانی، تجسم تحقق اراده خدای سوژه بود که ارادهی انسان در آن دخل و تصرفی نداشت. عقل و خرد، امری مادونِ امر ایمانی در نظر گرفته میشد به نحوی که نمیتوانست ورای چارچوبهای مذهب راهی به شناخت بگشاید؛ تنها معرفت حقیقی معرفت دینی بود و هر گونه تخطیِ خرد از آن جز به انگیزاسیون راهی نمیبرد. در برابر افراط کلیسای قرون وسطایی در قدسیسازیِ هستی، عصر روشنگری به قدسیزدایی از آن برخاست و بر آن شد که انسان را به مرکز هستی بدل کند. عقل ِخودبنیاد احضار شد تا به جای اصول مسیحیت، موازین حیات نوین انسانی را وضع کند تا به این ترتیب به تعبیر ژان ژاک روسو انسان جز از “اراده خود” فرمان نبرد و جز به واسطه آن محدود نشود. کانت به اعاده حیثیت تام و تمام از خرد بشری برخاست و “خودآیینی” انسان را خواستار شد و آن را شرطِ خروج از نابالغی و صغارت اعلام کرد. به زعم او تنها آنگاه که انسان بیراهبری دیگری فهم خود را به کار گیرد، بلوغ یافته است. از این جهت او در برابر ممنوعیت خردورزی همه نهادها اعم از دین و دولت یا هر رأس دیگری فراخوان به کار بستن خرد در همه زمینهها را میدهد. اگر کشیش میگوید که: خرد نورزید، میبایست از این فرمان تمرد یافت و امر دینی را با محک عقل و خرد سنجید. این خردِ خودبنیاد بود که نسبت ارباب-برده بین انسان و خدا را مورد بازاندیشی قرار دارد و اربابی خویش را تمنا کرد. تئوریسینهای قرارداد اجتماعی در این دوره بر آن بودند تا تمهیدات ارباب شدن و در رأس قرار گرفتن انسان را فراهم کنند. چنانچه جان لاک بر آن است که تنواره سیاسی نوین به نحو ارادی به واسطه انسانها شکل خواهد گرفت و رهایی از مجرای پایبندی به قانون که بنیان آن بر عقل است به دست خواهد آمد. انسان عصر روشنگری از رابطهی ابژهوار با خدا میگسلد تا “خوداتکایی” را به دست آورد یعنی چیزی که کلیسای قرون وسطایی آن را نمود بارز عصیان در برابر امر الوهی میدانست. اگرچه کانت با تأکید بر ایده “خودآیینی” در واقع هر گونه انقیاد در برابر امر بیرونی را نفی میکند اما شکل رادیکال این خودآیینی را میتوان در دیدگاه ماکس اشتیرنر یافت که راه به نوعی “آنارشیسم” میگشاید.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8968
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology