Telegram Web
🍀تفاوت بین somewhat و somehow


Somewhat
کمی... تا اندازه ای... تا حدی

🌱This math problem is somewhat difficult to solve.
اين مساله ریاضی حلش یکم سخته.

🌱I was somewhat surprised to see him.
یه کمی از دیدنش شگفت زده شدم.


Somehow
یه جورایی... به یه طریقی...

🌱 You should find her somehow
یه جوری باید پیداش کنی


🌱 We must stop him from seeing her somehow
یه جوری باید جلوش رو بگیریم. که نره ببیندش

🌱 I must get a new job somehow.
هرجوری شده باید کار پیدا کنم

@Englishity
https://www.tgoop.com/Englishity
لیست کاملی از انواع تیپ شخصیتی در زبان انگلیسی
🌺🌺🌺
Outgoing - برونگرا
Introverted - درونگرا
Confident - مطمئن
Shy - خجالتی
Assertive - مصمم

🌺🌺🌺
Reserved - محتاط
Friendly - مهربون
Empathetic - همدل
Ambitious - جاه‌طلب
Creative - خلاق

🌺🌺🌺
Analytical - تحلیلگر
Optimistic - خوش‌بین
Pessimistic - بدبین
Adventurous - ماجراجو
Reliable - قابل اعتماد
Responsible - مسئولیت‌پذیر

🌺🌺🌺
Patient - صبور
Impatient - بی‌صبر
Humble - فروتن
Energetic - پرانرژی
Laid-back - آرام

🌺🌺🌺
Humorous - شوخ‌طبع
Serious - جدی
Independent - مستقل
Dependable - قابل اعتماد
Curious - کنجکاو
Perceptive - تیزبین

🌺🌺🌺
Organized - منظم و مرتب
Flexible - انعطاف‌پذیر
Sensitive - حساس
Persistent - مصر/سمج
Honest - صادق

🌺🌺🌺
Caring - مهربان
Supportive - حمایت‌کننده
Charismatic - جذاب
Diplomatic - دیپلماتیک
Innovative - نوآور
Rational - منطقی

🌺🌺🌺
Emotional - احساسی
Decisive - قاطع
Trustworthy - قابل اعتماد
Motivated - مشتاق
Resilient - انعطاف‌پذیر

🌺🌺🌺
Analytical - تحلیلی
Artistic -هنرمند/ هنری
Disciplined - منضبط
Enthusiastic - مشتاق
Easygoing - خونسرد و بیخیال
Thoughtful - با ملاحظه

@Englishity

https://www.tgoop.com/Englishity
‍  ♻️نکات ساده اما مهم
❇️عبارت کاربردی در مکالمه

1️⃣Generally
به طور کلی

2️⃣As a matter of fact
در حقیقت

3️⃣To be honest
حقیقتش،راستشو بخواهی

4️⃣On one hand
از یک طرف،

5️⃣On the other hand
از طرف دیگر

6️⃣Moreover
علاوه بر این

7️⃣Not also
نه تنها

8️⃣Basically
اساسا

9️⃣According to
بر طبق

🔟Regarding
از لحاظ...

@Englishity

https://www.tgoop.com/Englishity
🔴پزشکی
Emergency Room
اورژانس

Operating Room
اتاق عمل

Intensive Care Unit (ICU)
مراقبتهای ویژه

Medical Staff
کادر درمان

Patient Care
مراقبت از بیمار

Medical Treatment
درمان پزشکی

Nurse's Station
اتاق پرستار

Healthcare Provider
ارائه دهنده  م پزشکی

Hospital Bed
تخت بیمارستانی

Surgical Procedure
روش جراحی

Pain Management
کنترل درد

Medical Examination
معاینه پزشکی

Radiology Department
رادیولوژی

Lab Results
نتایج ازمایش

Outpatient Clinic
کلینیک سرپایی

Blood Pressure
فشار خون

Medical Records
سوابق پزشکی

Discharge From Hospital
مرخصی از بیمارستان

A Splitting Headache
سردرد وحشتناک

Health Insurance
بیمه سلامت

Recovery Room
ریکاوری

Patient Admission
پذیرش بیمار

Hospital Stay
بستری شدن

Healthcare Professional
متخصص سلامت

Medical Equipment
تجهیزات پزشکی

Pediatric Ward
اطفال

Mental Health Service
بهداشت روان

Patient Comfort
راحتی بیمار

Medical History
سابقه پزشکی

Discharge Instructions
دستور العمل ترخیص

Medical Consultation
مشاوره پزشکی


@Englishity

https://www.tgoop.com/Englishity
👨‍🏫 8 ضرب‌المثل درباره «کار/تلاش»

🖋 از این موارد میشه در رایتینگ یا حتی اسپیکینگ استفاده کرد و متن جذاب‌تری نوشت (مثلاً بجای استفاده از آمارهای ساختگی، میشه یه ضرب‌المثل نوشت و در ادامه مفهومش رو توضیح داد).

1️⃣ All work and no play makes Jack a dull boy
کار زیاد و بدون وقفه از انسان یه موجود خسته‌کننده درست میکنه

2️⃣ Joseph′s been burning the candle at both ends for weeks, working two jobs during the week and a third on weekends.
به‌شدت کار و تلاش کردن (از همه جهت به خود فشار آوردن—مثلاً دیر خوابیدن و زود بیدار شدن)

3️⃣ Work all the hours God sends
بکوب کار کردن، شبانه روز کار کردن

4️⃣ Pleasure in the job puts perfection in the work
لذت بردن از کار، باعث نتیجه‌ی عالی می‌شه

5️⃣ You can do anything, but not everything
شما می‌توانید هر کاری را انجام دهید، اما نمی‌توانید همه‌ی کارها را انجام دهید

6️⃣ Jack-of-all-trades and master of none
کسی که همه چی بلده ولی در هیچکدوم مهارت نداره

7️⃣ There are too many chiefs and not enough Indians in this company.
مدیر زیاد ولی کارگر کم

8️⃣ What we acquire without sweat, we give away without regret
باد آورده رو باد هم می‌بره.


با ما همراه باشید جهت مطالب بیشتر:👇👇
@Englishity

https://www.tgoop.com/Englishity
<<🔥نکته🔥>>
❗️
بعضی از فعل‌ها هستند که معنای آن‌ها در حالت معلوم و مجهول برای بسیاری از زبان‌آموزان گیج‌کننده است. برخی از این افعال عبارتند از:
Follow
پس از چیزی آمدن، به دنبال چیزی آمدن...
Precede
قبل از چیزی آمدن، مقدم بر چیزی بودن...
Surmount
روی چیزی قرار داشتن، در بالای چیزی قرار داشتن (البته معنی دیگر این فعل غلبه کردن و شکست دادن است)
Outnumber
(از نظر تعداد) بیشتر بودن


✍️ مثال زیر را در نظر بگیرید که در آن هر دو جمله به یک معنی هستند:
• Summer follows spring. = Spring is followed by Summber.
تابستان بعد از بهار است.

💡 اگه فراموش می‌کنید، این مثال ساده رو حفظ کنید:
• The number 2 follows 1.
عدد 2 بعد از 1 می‌آید = عدد بعد از 1 عدد 2 است.

• The agreement followed months of negotiation.
توافق پس از ماه‌ها مذاکره بدست آمد.

• Ali finished first, closely followed by Hasan and Gholi.
علی اول شد و در جایگاه بعدی (با اختلاف کم) حسن و قلی قرار گرفتند.

• In English, the letter Q is always followed by U.
در انگلیسی حرف U همیشه بعد از حرف Q می‌آید (میدونستید؟ 🤔)

• Her accident was followed by a long period of recovery.

• First came the student speeches, and the presentation of awards followed.

• The assassination of Martin Luther King in 1968 was followed by that of Robert Kennedy.

• The meal consisted of smoked salmon, followed by guinea fowl (= with this as the next part).

• The paragraph that precedes this one is unclear.
پاراگرافی که قبل از این آمده مبهم است.

• Verbs are usually preceded by the subject in English.
در انگلیسی فاعل معمولاً قبل از فعل می‌آید.

• Lunch will be preceded by a short speech from the chairman.
سخنرانی کوتاه رئیس قبل از ناهار انجام می‌شود.

• The house surmounts a high hill.
خانه‌ بر فراز تپه‌ى بلندى قرار دارد.‏

• The island is surmounted by a huge black castle.
یک قلعه‌‌ی سیاه بزرگ روی جزیره قرار دارد.

• The central 12-foot column is surmounted by a bronze angel with outspread wings.

• In nursing, women still outnumber men by four to one.
در پرستاری، تعداد زنان هنوز 4 برابر مردان است.

• Men in prison vastly outnumber women.
تعداد مردان در زندان بسیار بیشتر از زنان است.

• His troops were hopelessly outnumbered.
سربازان دشمن خیلی بیشتر از سربازان او بودند.

• Despite being outnumbered, they managed to fight back bravely.

✔️ فعل surmount در مفهوم گفته شده معمولاً بصورت مجهول بکار می‌رود.

در این مثال تعداد چه کسانی بیشتر بوده؟
• The demonstrators were heavily outnumbered by the police.

⁉️ چه فعل‌های دیگه‌ای می‌شناسید که مثل این موارد باشن؟

جهت ثبت نام کلاس به آیدی زیر پیام دهید:
@English_teaching_2

https://www.tgoop.com/Englishity
🔷گرامر
🔺Have something done

⁉️در زبان انگلیسی زمانی که میخوایم کاری رو انجام بدیم ولی خودمون متخصص اون کار نیستیم از این الگو استفاده میکنیم:

🎈have + something + p.p🎈

مثال در زمانهای مختلف؛

1⃣I have my laptop fixed every year.
لپ تاپمو هر سال تعمیر میکنم.(حال ساده)

2⃣I'll have my laptop fixed.
لپ تاپمو تعمیر خواهم کرد.

3⃣ I'm having my laptop fixed.
دارم لپ تاپمو تعمیر میکنم.

4⃣ I had my laptop fixed.
لپ تاپمو تعمیر کردم.(گذشته ساده)

5⃣ I've had my laptop fixed.
لپ تاپمو تعمیر کرده ام.

6⃣ I should have my laptop fixed.
باید ( بهتره که) لپ تاپمو تعمیر کنم.


https://www.tgoop.com/Englishity
🎾🎾🎾 چند اصطلاح خیلی جالب انگلیسی 🎾🎾🎾

☕️ چشم پوشی کردن.
🔮 Close your eyes to something.

☕️ زیپ دهان خود را کشیدن.
🔮 Button one's lips.

☕️ دل خود را خالی کردن.
🔮 Get something off one's chest.

☕️ از دنده چپ برخاستن.
🔮 Get up on the wrong side of the bed.

☕️ با کسی سرد برخورد کردن.
🔮 Give someone the cold shoulder.

☕️ روی پای خود ایستادن.
🔮 Stand on one's own two feet.

☕️ آتش در لانه زنبور کردن.
🔮 Open a can of worms.

☕️ کفگیر به ته دیگ خورده.
🔮 Scrape the bottom of the barrel.

☕️ یک دست صدا ندارد.
🔮 Two heads are better than one.

https://www.tgoop.com/Englishity
👨‍🏫 برای بیان اتفاقی که کم رخ نمی‌دهد، از ساختار زیر استفاده می‌کنیم:

☑️ not unusual/usual (for sb) to do sth (NOT rare or that):

✔️ It's not unusual to see business people cycling to work these days.
این روزها دیدن بازرگانانی که با دوچرخه به محل کار می‌روند غیرعادی نیست.

✔️ Is it usual for him to be so late?

✔️ It's very unusual to see these flowers at this time of the year.
دیدن این گل‌ها در این موقع سال بسیار غیرعادی است.

◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆
🖋 بنابراین جملات زیر اشتباه هستند:
It is not rare that women have a job nowadays.
It is not unusual that two families share the same house.
In Finland it's usual that women go out to work.

شکل صحیح جملات گفته شده:
It is not unusual for women to have a job nowadays.
امروزه داشتن شغل برای خانون‌ها غیرعادی نیست.

It is not unusual for two families to share the same house.

In Finland it's usual for women to go out to work.

جهت مشاوره و برنامه ریزی برای امتحان اعم از آیلتس، دولینگو و PTE و برگزاری کلاس های خصوصی، فشرده و یاآنلاین با آیدی زیر درارتباط باشید؛
@English_teaching_2

https://www.tgoop.com/Englishity
🍥 How to use "make" 🤔

بعضی از کلماتی که با فعل " Make " می آیند.

🍋 Make a decision
تصمیم گرفتن
🍋 Make a prediction
پیش بینی کردن
🍋 Make an excuse
عذر خواستن
🍋 Make a war
جنگ کردن
🍋 Make a peace
صلح کردن
🍋 Make a speech
سخترانی کردن
🍋 Make fun of
تمسخر کردن
🍋 Make progress
پیشرفت کردن
🍋 Make friends
دوست شدن
🍋 Make a noise
سر و صدا کردن
🍋 Make trouble
مشکل درست کردن


جهت مشاوره و برنامه ریزی برای امتحان اعم از آیلتس، دولینگو و PTE و برگزاری کلاس های خصوصی، فشرده و یاآنلاین با آیدی زیر درارتباط باشید؛
@English_teaching_2

https://www.tgoop.com/Englishity
🔴فوق العاده کاربردی

🔷واحدهای شمارش در انگلیسی

🔷a pair of shoes
🔹یک جفت کفش
🔷a drop of water
🔹یک قطره آب
🔷a bunch of grapes
🔹یک خوشه انگور
🔷a bunch of flowers
🔹یک دسته گل
🔷 a lump of coal
🔹یک تکه زغال
🔷a stack of plates
🔹یک دسته بشقاب
🔷a row of seats
🔹یک ردیف صندلی
🔷a string of beads
🔹یک رشته مهره
🔷a ball of string
🔹یک کلاف کاموا
🔷a pile of books
🔹یک دسته کتاب
🔷a bundle of newspapers
🔹یک دسته روزنامه
🔷a crowd of people
🔹یک جمعیت از مردم/ توده ایی از مردم
🔷a bar of soap
🔹یک قالب صابون
🔷a loaf of bread
🔹یک عدد یا تیکه نان
🔷a jar of jam
🔹یک شیشه مربا
🔷a box (bar) of chocolate
🔹یک جعبه شکلات

با ما همراه باشید؛
@Englishity
https://www.tgoop.com/Englishity
🧑🏻‍🏫 یکی از ساختارهای قشنگی که در رایتینگ یا حتی اسپیکینگ میشه استفاده کرد بصورت زیر هست:

"just as..., so"

این ساختار برای بیان تشابه یا ارتباط بین دو اتفاق یا عمل استفاده میشه. یعنی یک عمل یا اتفاق توسط یک مورد دیگه رخ میده یا تحت تأثیر اون قرار میگیره. .

مثال:

1️⃣ Just as the sun sets, so does our energy level decrease.
همان‌طور که خورشید غروب ‌می‌کند، انرژی ما هم کاهش می‌یابد.

2️⃣ Just as exercise benefits our physical health, so does reading benefit our mental health.
همان‌طور که ورزش به سلامت جسمی ما کمک می‌کند، مطالعه به سلامت ذهنی ما کمک می‌کند.

3️⃣ Just as a good night's sleep helps us perform better, so does a healthy breakfast.
همان‌طور که خواب شب مناسب به ما کمک می‌کند عملکرد بهتری داشته باشیم، صبحانه سالم هم به ما کمک میکند عملکرد بهتری داشته باشیم (😐)

4️⃣ Just as a positive attitude can improve our mood, so can spending time with loved ones.

5️⃣ Just as a well-written essay requires research and planning, so does a successful business strategy.

@englishity
https://www.tgoop.com/Englishity
🟣 یه نکته با هم یاد بگیریم :

🔸In the street :
برای خیابان تنها بکار می رود .
🔸Children shouldn't play in the street .


🔹On the street :
برای خیابان با اسم بکار می رود .
🔹My house is located on abidar street .

🔸At the street :
برای خیابان با پلاک بکار می رود .
🔸Our boss's house is at 19 abidar street .


@Englishity
‍‍  ♻️کاربردی ترین جملات در مکالمه

❇️ گروه اول

1) Take a night off
یک شب مرخصی بگیر

2) None can escape it
این شتر در خانه همه می خوابد

3) Nothing is impossible
کار نشد ندارد

4) I got rid of him
از شرش خلاص شدم

5) There is only one condition attached to it
فقط یک شرط دارد

6) They have brainwashed you
تو راشستشوی مغزی دادن

7) It is all for the bird
اینها همش ... شعر است

8) Don't talk through your hat
حرف الکی نزن
ا
9) The screws are loose
پیچها شلند

10) You must stand firm
نباید کوتاه بیایی

🔸️برای مشاوره و ثبت نام کلاس ها به آیدی زیر پیام دهید؛
@English_teaching_2
@Englishity
🔷گرامر
🔺Have something done

⁉️در زبان انگلیسی زمانی که میخوایم کاری رو انجام بدیم ولی خودمون متخصص اون کار نیستیم از این الگو استفاده میکنیم:

🎈have + something + p.p🎈

مثال در زمانهای مختلف؛

1⃣I have my laptop fixed every year.
لپ تاپمو هر سال تعمیر میکنم.(حال ساده)

2⃣I'll have my laptop fixed.
لپ تاپمو تعمیر خواهم کرد.

3⃣ I'm having my laptop fixed.
دارم لپ تاپمو تعمیر میکنم.

4⃣ I had my laptop fixed.
لپ تاپمو تعمیر کردم.(گذشته ساده)

5⃣ I've had my laptop fixed.
لپ تاپمو تعمیر کرده ام.

6⃣ I should have my laptop fixed.
باید ( بهتره که) لپ تاپمو تعمیر کنم.


https://www.tgoop.com/Englishity
♨️ تفاوت say و tell در جملات نقل قول

👈 اگر. شخص جمله ای را گفته که مفعول نداشته از say استفاده می کنیم.

The woman said (that) she was a reporter.
The woman told she was a reporter.

⚠️ ولی اگر جمله خطاب به کسی گفته شده باشد (یا به عبارتی دیگر مفعول داشته باشد) از told یا say to استفاده می کنیم.

🔹The woman told them she was a reporter.
🔸The woman said to them she was a reporter.

@Englishity
👨‍🏫 اشتباه رایج

کلمه‌ی confront به صورت‌های زیر استفاده می‌شود:

✔️ confront sb/sth (WITHOUT with):

Sooner or later the management will have to confront these issues.
دیر یا زود مدیریت باید با این مسائل روبه‌رو شود.

✔️ confront sb with sth:

She continued to deny the charge until the prosecution finally confronted her with the evidence.
او به رد کردن اتهام ادامه داد تا وقتی که دادستانی شواهد را به او نشان دادند.

✔️ be confronted with/by sth:

She continued to deny the charge until she was finally confronted with the evidence.

◆◆◆◆◆◆
🖋 با توجه به توضیحات داده شده، جمله‌‌ی زیر اشتباه است:
Almost every day we confront with some new environmental problem.
تقریباً هر روز ما با مشکلات محیط زیستی جدید مواجه می‌شویم.

✍️ شکل صحیح جمله‌ی گفته شده 👇
Almost every day we confront some new environmental problem.

Almost every day we are confronted with some new environmental problem.

https://www.tgoop.com/Englishity
برای مشاوره به آیدی زیر پیام دهید؛
@English_teaching_2
🌺اسم هايي که با افعال خاص به کار میروند:


🍁Lose ones temper
عصبانی شدن

🍁Make a profit
سود بردن

🍁Keep a promise
به قول خود وفا کردن

🍁Raise a question
سوال مطرح کردن

🍁Place an order
سفارش دادن

🍁Receive guests
پذیرایی کردن

🍁Open fire
شلیک کردن

🍁Make a speech
سخنرانی کردن

🍁Resist temptation
وسوسه نشدن

🍁Lay the table
میز چیدن

🍁Commit a crime
مرتکب جرمی شدن

🍁Lead the way
راه را نشان دادن


@Englishity

برای مشاوره، ثبت نام کلاس و آمادگی آزمون با آیدی زیر در ارتباط باشید؛
@English_teaching_2
معنی لغت foreign:


🟢 کلمه “foreign” به عنوان یک صفت در انگلیسی برای اشیاء، مفاهیم یا افرادی استفاده می‌شود که از منطقه یا کشوری دیگر به دست آمده‌اند یا متعلق به جایی دیگر هستند. این کلمه به معنای خارجی، بیگانه یا غیر محلی نیز به کار می‌رود و به تفاوت مکان یا منشأ اشاره دارد.

در جملاتی که از “foreign” استفاده می‌شود، تمایز بین چیزها یا افرادی که از کشور یا منطقه مبدأ متفاوتی هستند، بیان می‌شود. این کلمه ممکن است برای توصیف ملیت، جنسیت، زبان، فرهنگ و سایر ویژگی‌هایی که از منطقه یا جامعه‌ای دیگر به دست آمده‌اند، به کار رود.

مثال‌هایی از کاربرد “foreign” عبارتند از:

She speaks three languages: English, Spanish, and a foreign language she learned during her travels.


او سه زبان صحبت می‌کند: انگلیسی، اسپانیایی و یک زبان خارجی که در سفرهایش یاد گرفته است.

The company is looking to expand its business in foreign markets.


شرکت قصد دارد کسب‌وکار خود را در بازارهای خارجی گسترش دهد.

He felt a bit out of place at the foreign cultural event, not knowing many people.


او در رویداد فرهنگی خارجی کمی احساس عدم تطابق با محیط کرد، چرا که افراد زیادی را نمی‌شناخت.

The museum features a collection of foreign art, showcasing pieces from different countries.


موزه یک مجموعه از هنر خارجی دارد که قطعاتی از کشورهای مختلف را به نمایش می‌گذارد.

She found it challenging to adapt to the foreign customs and traditions.


برای او یک چالش بود که با رسوم و سنت‌های خارجی سازگار شود.

The restaurant offers a variety of dishes, including both local and foreign cuisine.


رستوران انواع غذاها ارائه می‌دهد، از جمله غذاهای محلی و خارجی.

The foreign students participated in a cultural exchange program to learn about each other’s backgrounds.


دانش‌آموزان خارجی در برنامه تبادل فرهنگی شرکت کردند تا درباره پس‌زمینه‌های فرهنگی یکدیگر بیاموزند.

🟣 مثال های بیشتر از foreign

The professor invited a guest speaker from a foreign university to give a lecture.

استاد یک سخنران مهمان از یک دانشگاه خارجی دعوت کرد تا یک نطق ارائه بدهد.

He had a hard time understanding the foreign accent of the person on the phone.

او برای اینکه تلفظ خارجی شخصی پشت تلفن را درک کند دچار سختی بود.

The novel provided a glimpse into the lives of foreign cultures and societies.

رمان نگاهی به زندگی‌های فرهنگ‌ها و جوامع خارجی پرداخته است.

The company is planning to invest in foreign markets to diversify its portfolio.

شرکت قصد دارد در بازارهای خارجی سرمایه‌گذاری کند تا پرتفوی (پورتوفولیو) خود را تنوع ببخشد.

The foreign exchange student quickly made friends and adapted to the new environment.

دانش‌آموز مبادله‌ای خارجی به سرعت دوستان پیدا کرد و به محیط جدید سازگار شد.

The museum exhibited a collection of foreign artifacts, including ancient sculptures.

موزه مجموعه‌ای از اشیاء خارجی را به نمایش گذاشت، از جمله مجسمه‌های باستانی.

She attended a seminar on foreign policy to learn about global issues.

او در یک سمینار در مورد سیاست خارجی شرکت کرد تا درباره مسائل جهانی بیاموزد.

The company offers language courses to help employees communicate with foreign clients.

شرکت دوره‌های زبانی ارائه می‌دهد تا به کارمندان کمک کند با مشتریان خارجی ارتباط برقرار کنند.

The foreign trade agreement boosted economic cooperation between the two countries.

توافق تجارت خارجی همکاری اقتصادی بین دو کشور را تقویت کرد.

The tourists were fascinated by the foreign architecture and historical landmarks.

گردشگران از معماری خارجی و نمادهای تاریخی شگفت‌زده شدند.

🙏🌺 لطفا ما رو به دیگران هم معرفی کنید:
@Englishity
#اصطلاحات پر کاربرد

🏮Do good to others
🎀به ديگران نيکي کنيد

🏮Snap into it
🎀بجنبيد. زود باشيد

🏮None of your sauce
🎀بي ادبي و پررويي موقوف

🏮The devil take him
🎀بره به جهنم

🏮Clear out!
🎀برو گم شو!

🏮For all I care
🎀تا آنجا که به من مربوط مي شود

🏮Go along with you/get lost!
🎀برو پي کارت!

🏮Good show!
🎀بارک الله!

🏮Go to the devil!
🎀برو به جهنم!

🏮He is second to none.
🎀بالادست ندارد.

🏮It looks to me….
🎀بنظر من

🏮It is up to you
🎀بسته به ميل خودت است./هرطور ميلتان است

🏮It was not for nothing that…
🎀بيخود نبود که...

🏮Here's to you
🎀 به سلامتي شما. (هنگام نوشيدن)

🏮In a family way
🎀بي رودربايستي

🏮Money doesn't grow on trees
🎀پول که علف خرس نيست

🏮It all depends
🎀تا چه پيش آيد

🏮To the best of my ability
🎀تا جايي که در توان من است

🏮He is neck-deep in trouble
🎀تا خرخره گرفتار مشکل است

🏮For the best of my knowledge…
🎀تا آنجا که من ميدانم....

🏮He robs his belly to cover his back.
🎀با سيلي صورت خود را سرخ نگه داشته.

🏮Down this life
🎀تف بر اين زندگي

🏮Where there is a will, there is a way
🎀خواستن توانستن است

🏮As far as the eye can reach
🎀تا آنجا که چشم کار ميکند

🏮Strike while the iron is hot
🎀تا تنور گرم است نان را بچسبان

🏮Honesty is the best policy
🎀صداقت بهترين سياست است

🏮He is off the rails
🎀 توي باغ نيست

🏮Waste not, want not
🎀نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد

🏮There is no smoke without fire
🎀تا نباشد چيزکي مردم نگويند
چيزها

🏮This is only the beginning
🎀تازه اولشه

🏮Spare the rod and spoil the child
🎀تا نباشد چوب تر، فرمان نبرد گاو و خر

🏮Knowledge is power
🎀توانا بود هر که دانا بود

🏮What is all about?
🎀جريان چيه؟

🏮Control your tongue
🎀 جلوي زبونت رو بگير

🏮Buzz off
🎀بزن به چاک

🏮Help yourself
🎀بفرماييد ميل کنيد. از خودتون پذيرايي کنيد

🏮I am in a rather hole
🎀بدجوري گير کردم

🏮My pride was wounded.
🎀به غيرتم برخورد

🏮Wish nobody ill
🎀 بد هيچکس را نخواهيد

🏮Cut your coat according to your cloth
🎀پايت را به اندازه ي گليمت دراز کن

🏮Money talks
🎀پول حلال مشکلات است

🏮Don't involve me
🎀پاي مرا وسط نکشيد

🏮He is on his last leg
🎀پايش لب گور است

🏮I have no choice but…
🎀چاره اي جز اين ندارم

🏮What do I care!
🎀بيخيالش!

🏮A fat chance
🎀چه خيال باطلي

🏮What is there in it?
🎀چه نفعي دارد؟

🏮Why were you feeding your eyes in the wedding party?
🎀چرا در مجلس عروسي داشتي چشم چراني ميکردي؟

🏮The mills of God grind slowly
🎀چوب خدا صدا ندارد

🏮How much do I owe you?
🎀 چقدر به شما بدهکارم؟

🏮What cheek!
🎀چه پررويي!

🏮What is to do?
🎀 چه بايد کرد؟

🏮Willy nilly / willy-nilly
🎀خواه ناخواه، چه بخواهي چه نخواهی

@Englishity
2024/07/01 02:08:03
Back to Top
HTML Embed Code: