Telegram Web
🌺اسم هايي که با افعال خاص به کار میروند:


🍁Lose ones temper
عصبانی شدن

🍁Make a profit
سود بردن

🍁Keep a promise
به قول خود وفا کردن

🍁Raise a question
سوال مطرح کردن

🍁Place an order
سفارش دادن

🍁Receive guests
پذیرایی کردن

🍁Open fire
شلیک کردن

🍁Make a speech
سخنرانی کردن

🍁Resist temptation
وسوسه نشدن

🍁Lay the table
میز چیدن

🍁Commit a crime
مرتکب جرمی شدن

🍁Lead the way
راه را نشان دادن


@Englishity

برای مشاوره، ثبت نام کلاس و آمادگی آزمون با آیدی زیر در ارتباط باشید؛
@English_teaching_2
معنی لغت foreign:


🟢 کلمه “foreign” به عنوان یک صفت در انگلیسی برای اشیاء، مفاهیم یا افرادی استفاده می‌شود که از منطقه یا کشوری دیگر به دست آمده‌اند یا متعلق به جایی دیگر هستند. این کلمه به معنای خارجی، بیگانه یا غیر محلی نیز به کار می‌رود و به تفاوت مکان یا منشأ اشاره دارد.

در جملاتی که از “foreign” استفاده می‌شود، تمایز بین چیزها یا افرادی که از کشور یا منطقه مبدأ متفاوتی هستند، بیان می‌شود. این کلمه ممکن است برای توصیف ملیت، جنسیت، زبان، فرهنگ و سایر ویژگی‌هایی که از منطقه یا جامعه‌ای دیگر به دست آمده‌اند، به کار رود.

مثال‌هایی از کاربرد “foreign” عبارتند از:

She speaks three languages: English, Spanish, and a foreign language she learned during her travels.


او سه زبان صحبت می‌کند: انگلیسی، اسپانیایی و یک زبان خارجی که در سفرهایش یاد گرفته است.

The company is looking to expand its business in foreign markets.


شرکت قصد دارد کسب‌وکار خود را در بازارهای خارجی گسترش دهد.

He felt a bit out of place at the foreign cultural event, not knowing many people.


او در رویداد فرهنگی خارجی کمی احساس عدم تطابق با محیط کرد، چرا که افراد زیادی را نمی‌شناخت.

The museum features a collection of foreign art, showcasing pieces from different countries.


موزه یک مجموعه از هنر خارجی دارد که قطعاتی از کشورهای مختلف را به نمایش می‌گذارد.

She found it challenging to adapt to the foreign customs and traditions.


برای او یک چالش بود که با رسوم و سنت‌های خارجی سازگار شود.

The restaurant offers a variety of dishes, including both local and foreign cuisine.


رستوران انواع غذاها ارائه می‌دهد، از جمله غذاهای محلی و خارجی.

The foreign students participated in a cultural exchange program to learn about each other’s backgrounds.


دانش‌آموزان خارجی در برنامه تبادل فرهنگی شرکت کردند تا درباره پس‌زمینه‌های فرهنگی یکدیگر بیاموزند.

🟣 مثال های بیشتر از foreign

The professor invited a guest speaker from a foreign university to give a lecture.

استاد یک سخنران مهمان از یک دانشگاه خارجی دعوت کرد تا یک نطق ارائه بدهد.

He had a hard time understanding the foreign accent of the person on the phone.

او برای اینکه تلفظ خارجی شخصی پشت تلفن را درک کند دچار سختی بود.

The novel provided a glimpse into the lives of foreign cultures and societies.

رمان نگاهی به زندگی‌های فرهنگ‌ها و جوامع خارجی پرداخته است.

The company is planning to invest in foreign markets to diversify its portfolio.

شرکت قصد دارد در بازارهای خارجی سرمایه‌گذاری کند تا پرتفوی (پورتوفولیو) خود را تنوع ببخشد.

The foreign exchange student quickly made friends and adapted to the new environment.

دانش‌آموز مبادله‌ای خارجی به سرعت دوستان پیدا کرد و به محیط جدید سازگار شد.

The museum exhibited a collection of foreign artifacts, including ancient sculptures.

موزه مجموعه‌ای از اشیاء خارجی را به نمایش گذاشت، از جمله مجسمه‌های باستانی.

She attended a seminar on foreign policy to learn about global issues.

او در یک سمینار در مورد سیاست خارجی شرکت کرد تا درباره مسائل جهانی بیاموزد.

The company offers language courses to help employees communicate with foreign clients.

شرکت دوره‌های زبانی ارائه می‌دهد تا به کارمندان کمک کند با مشتریان خارجی ارتباط برقرار کنند.

The foreign trade agreement boosted economic cooperation between the two countries.

توافق تجارت خارجی همکاری اقتصادی بین دو کشور را تقویت کرد.

The tourists were fascinated by the foreign architecture and historical landmarks.

گردشگران از معماری خارجی و نمادهای تاریخی شگفت‌زده شدند.

🙏🌺 لطفا ما رو به دیگران هم معرفی کنید:
@Englishity
#اصطلاحات پر کاربرد

🏮Do good to others
🎀به ديگران نيکي کنيد

🏮Snap into it
🎀بجنبيد. زود باشيد

🏮None of your sauce
🎀بي ادبي و پررويي موقوف

🏮The devil take him
🎀بره به جهنم

🏮Clear out!
🎀برو گم شو!

🏮For all I care
🎀تا آنجا که به من مربوط مي شود

🏮Go along with you/get lost!
🎀برو پي کارت!

🏮Good show!
🎀بارک الله!

🏮Go to the devil!
🎀برو به جهنم!

🏮He is second to none.
🎀بالادست ندارد.

🏮It looks to me….
🎀بنظر من

🏮It is up to you
🎀بسته به ميل خودت است./هرطور ميلتان است

🏮It was not for nothing that…
🎀بيخود نبود که...

🏮Here's to you
🎀 به سلامتي شما. (هنگام نوشيدن)

🏮In a family way
🎀بي رودربايستي

🏮Money doesn't grow on trees
🎀پول که علف خرس نيست

🏮It all depends
🎀تا چه پيش آيد

🏮To the best of my ability
🎀تا جايي که در توان من است

🏮He is neck-deep in trouble
🎀تا خرخره گرفتار مشکل است

🏮For the best of my knowledge…
🎀تا آنجا که من ميدانم....

🏮He robs his belly to cover his back.
🎀با سيلي صورت خود را سرخ نگه داشته.

🏮Down this life
🎀تف بر اين زندگي

🏮Where there is a will, there is a way
🎀خواستن توانستن است

🏮As far as the eye can reach
🎀تا آنجا که چشم کار ميکند

🏮Strike while the iron is hot
🎀تا تنور گرم است نان را بچسبان

🏮Honesty is the best policy
🎀صداقت بهترين سياست است

🏮He is off the rails
🎀 توي باغ نيست

🏮Waste not, want not
🎀نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد

🏮There is no smoke without fire
🎀تا نباشد چيزکي مردم نگويند
چيزها

🏮This is only the beginning
🎀تازه اولشه

🏮Spare the rod and spoil the child
🎀تا نباشد چوب تر، فرمان نبرد گاو و خر

🏮Knowledge is power
🎀توانا بود هر که دانا بود

🏮What is all about?
🎀جريان چيه؟

🏮Control your tongue
🎀 جلوي زبونت رو بگير

🏮Buzz off
🎀بزن به چاک

🏮Help yourself
🎀بفرماييد ميل کنيد. از خودتون پذيرايي کنيد

🏮I am in a rather hole
🎀بدجوري گير کردم

🏮My pride was wounded.
🎀به غيرتم برخورد

🏮Wish nobody ill
🎀 بد هيچکس را نخواهيد

🏮Cut your coat according to your cloth
🎀پايت را به اندازه ي گليمت دراز کن

🏮Money talks
🎀پول حلال مشکلات است

🏮Don't involve me
🎀پاي مرا وسط نکشيد

🏮He is on his last leg
🎀پايش لب گور است

🏮I have no choice but…
🎀چاره اي جز اين ندارم

🏮What do I care!
🎀بيخيالش!

🏮A fat chance
🎀چه خيال باطلي

🏮What is there in it?
🎀چه نفعي دارد؟

🏮Why were you feeding your eyes in the wedding party?
🎀چرا در مجلس عروسي داشتي چشم چراني ميکردي؟

🏮The mills of God grind slowly
🎀چوب خدا صدا ندارد

🏮How much do I owe you?
🎀 چقدر به شما بدهکارم؟

🏮What cheek!
🎀چه پررويي!

🏮What is to do?
🎀 چه بايد کرد؟

🏮Willy nilly / willy-nilly
🎀خواه ناخواه، چه بخواهي چه نخواهی

@Englishity
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
روی قدم بعدت تمرکز کن؛ نه کل راه پله.
Focus on the step in front of you, not the whole staircase.

@Englishity
procedure for

💢 What’s the procedure for applying for a visa?
پروسه درخواست ویزا چیست؟

process of

💢 What’s the process of applying for a visa?
پروسه درخواست ویزا چیست؟


#نکته_کاربردی

📚@Englishity
💢Point

👈تفاوت for example و such as چیست ؟ 🧐

براى جلوگيرى از اشتباه در كاربرد اين دو عبارت به دو قانون ساده ى زير توجه كنيد:

👈از for example در ابتداى جمله استفاده كنيد.
👈از such as در وسط جمله استفاده كنيد.

به مثال هاى زير دقت كنيد:👇👇

🧑‍🦰Children should eat less junk food. For example, they should avoid eating burgers and chips.

🧑‍🦳Children should avoid eating junk food such as burgers and chips.

‼️ پس از for example يك كاما و سپس جمله ى كامل مى ايد اما such as در وسط جمله بين دو اسم قرار ميگيرد.

👈ميتوانيد به جاى  for example از ”for instance” و به جاى such as از ”like” استفاده كنيد.

@Englishity
🟠🔴آغاز برگزاری کلاس های آنلاین با اساتید مجرب🔴🟠
<<سلام به دوستان و همراهان عزیز
>>

🔶️کلاس ها به صورت آنلاین خصوصی و
نیمه خصوصی؛

▫️کلاس آمادگی آزمون آیلتس و تافل
▪️کلاس آمادگی کنکور زبان
▫️کلاس مکالمه روزمره
▪️کلاس مکالمه آیلتس
▫️کلاس صفرتاصد و جنرال زبان
▪️کلاس خصوصی آیلتس
▫️آمادگی آزمون دولینگو
▪️آمادگی آزمون PTE
▫️کلاس گفتگو آزاد (فری دیسکاشن)

▪️آمادگی آزمون GRE
🟣 مزایای این کلاس ها:

✓ تعیین سطح قبل از شروع
✓ برگزاری کلاس ها بصورت آنلاین در Google Meet و Skype
✓ پشتیبانی کامل (عضویت در گروه تلگرامی، بررسی تکالیف و رفع اشکال)

هزینه کلاس ها مقرون به صرفه و با بالاترین کیفیت درنظر گرفته شده است؛

❗️❗️ظرفیت کلاس ها متاسفانه محدود می‌باشد❗️❗️

❄️جهت ثبت نام و حضور در کلاس های آنلاین و حضوری و همچنین تعیین سطح و مشاوره رایگان با آیدی زیر در ارتباط باشید:
@English_teaching_2
🪷🪷🪷

Sometimes we let some people in our lives، that even their parents don`t let them in home!

یه وقتایی یه آدمایی رو توی زندگیمون راه میدیدم که بابا مامانشون تو خونه هم راهشون نمیدن!!


@Englishity
تفاوت تمساح و کروکودیل
@Englishity
Burgle
دستبرد زدن به خونه مردم، سرقت خونه

My house was burgled.
خونمو دزد زد.

Burglar
سارق یا دزد خونه

The burglars broke into the house and stole all the jewelry.
سارق‌ها بزور وارد خونه شدن و همه جواهرات رو دزدیدن.

⛔️Burglary
سرقت خانه

The two men were charged with burglary.
آن دو مرد متهم به سرقت خانه شدند.



Burgle (Br)(V)=Burglarize (Am)(V)



@Englishity
برای مشاوره رایگان و ثبت نام کلاس‌ها به آیدی زیر پیام دهید؛
@English_teaching_2
♨️ کاربردهای between و among

1⃣ کاربرد between برای دو آیتم
این حرف اضافه را بکار می بریم تا بگوییم چیزی بین دو شخص، شیء یا گروهی از اشیاء قرار دارد.

🔹 She was standing between Alice and Mary.
او بین الیس و مری ایستاده بود.

از between برای بیان فواصل مکانی و زمانی استفاده می شود.
🔸 We need two meters between the windows.
بین دو پنجره دو متر فاصله لازمه
🔹 I will be at the office between nine and eleven.
بین ساعت 9 تا 11 دفتر هستم.

2⃣ کاربرد between و among برای موارد بیشتر از 2
از between زمانی استفاده می کنیم که بخواهیم بگوییم یک چیز بین چند فرد یا شیء "مجزا" قرار دارد. ولی اگر چیزی یا شخصی در گروه، توده یا خیلی از افراد یا چیزهای دیگر باشد از among استفاده می شود.

🔹 Our house is between the woods, the river and the village.
خانه ما بین جنگل، رودخانه و روستا قرار داره.
🔸 The house is hidden among the trees.
خانه بین درختان پنهان شده.
🔹 I saw something between the wheels of the car.
یه چیزی بین چرخ های ماشین دیدم.
🔸 Your letter is somewhere among all these papers.
نامه شما میان این (همه) نامه است.


از اینکه کانال رو به دوستان خود معرفی میکنید از شما متشکریم💜
@Englishity
🔸️ برای مشاوره و ثبت نام کلاس ها به آیدی زیر پیام دهید؛
@English_teaching_2
اصطالاحات sleep:

1)Heavy sleeper خواب سنگین
My father is a heavy sleeper.
بابای من خوابش سنگینه.

2)exhausted خیلی خسته
I am so exhausted.I just came back from work.
من خیلی خسته‌م.همین الان از سرکار برگشتم.

3)oversleep خواب موندن
Sorry I'm late . I overslept.
متاسفم‌دیر کردم.خواب موندم

4)have a nap چرت زدن
You look so tired.let's have a nap.
بنظر خسته میای.بیا بریم یه چرت بزنیم‌.

5)insomnia بی خوابی‌
It's been a long time that I'm suffering from insomnia.
مدت زیادیه که دارم از اختلال بی خوابی رنج میبرم.


از اینکه کانال رو به دوستان خود معرفی میکنید، از شما متشکریم💜
@Englishity
🔸️برای مشاوره و ثبت نام کلاس ها به آیدی زیر پیام دهید؛
@English_teaching_2
  پیشوند "co و ex"

کلمه ی "co" به معنای "با_هم ، مشترکا ، مختلط " میباشد و قبل از اسم بکار میرود و اگر اسم صفت داشت قبل از صفت می آید

1⃣ co educational class

کلاس درس مختلط"دختر و پسر باهم "

2⃣ co-worker

همکار

3⃣ co-pilot

کمک خلبان


کلمه بعدی" ex" میباشد که به معنای "قبل، پیش" میباشد و هم معنای "previous" نیز است. قبل از اسم بکار میرود و اگر اسم صفت داشت قبل از صفت می آید

1⃣ ex-semester

ترم قبل

2⃣ ex-class

کلاس قبل

3⃣ ex-wife

همسر پیشین

4⃣ ex-president

رییس جمهور قبلی

این پیشوندها ممکن است که معنای دیگری نیز بدهند و فقط منحصر به یک معنا
نمیباشند.

@Englishity

جهت ثبت نام درکلاس ها و مشاوره با آیدی زیر درارتباط باشید؛
@English_teaching_2
🔸🔹جملات کاربردی🔹🔸

✳️ Many happy returns of the day
صد سال به این سالها


✳️ Don’t distract my attention
حواسمو پرت نکن


✳️ I’m through with you
دیگه کاری به کارت ندارم


✳️ Once upon a time
روزی روزگاری


✳️ We are not on speaking terms
با هم قهر هستیم


✳️ He is a turn-coat
از اون هفت خط هاست


✳️ I had a terrible time of it
پدرم در اومد


✳️ Don't poke your nose in every pie
نخود هر اشی نشو


✳️ She is in a generous mood today
امروز سخاوتش گل کرده


✳️ look before you leap
گز نکرده پاره نکن


✳️ It was done by mutual consent
با رضایت طرفین انجام شد


✳️ Get off my back
دست از سرم بردار


✳️ He is a hard nut to crack
ادم سختگیری است


✳️ l wish you the best of luck
بهترین موفقیتها را برایتان ارزو دارم


✳️ Why do you meddle in such things
تو را چه به این کارا


✳️ You are digging your own grave
داری تیشه به ریشه خود میزنی


✳️ There are wheels within wheels
کاسه ای زیر نیم کاسه است


✳️ Truth hurts
حقیقت تلخه


❇️ This is an exceptional case
این یه مورد استثناییه


✳️ It is over my head. It is out of my depth.
از فهم و درک من خارج است


✳️ One must take time by the forelock
وقت را باید غنیمت شمرد


✳️ It is all hot air
اینها همش حرف مفت است


✳️ He is a man of his word
حرفش حرفه(قولش قوله)


✳️ There is not a living soul here
اینجا پرنده هم پر نمیزند


🌺 I ache all over
تمام بدنم درد میکند


🌺 I am penniless
اه در بساط ندارم


🌺 Don't be a fair-weather friend
رفیق نیمه راه نباش


🌺 Does this concern me
ایا این موضوع به من مربوط میشود


🌺 What is your relationship
با هم چه نسبتی دارید


🌺 Don't leave off till tomorrow what you can do today
کار امروز را به فردا مینداز


🌺 Keep it under your hat
صداشو در نیار


🌺 We must turn an honest penny
باید پول حلال در بیاریم


🌺 I was let down badly
سنگ رو یخ شدم


🌺 He gave up the goast
قالب تهی کرد


🌺 He is a dead shot
هرگز تیرش به خطا نمیرود


🌺 I should have said "no"
میبایست "نه" می گفتم


🌺 I love you in spite or all your faults
با وجود تمام عیبهایت تو را دوست دارم


🌺 I don't have the slightest idea
روحم هم خبردار نیست


🌺 I split my sides with laughter
از خنده روده بر شدم


🌺 lt is not fashionable any more
این دیگه مد نیست


🌺 He has an itching palm
دستش کج است (دزده)


جهت مشاوره و ثبت نام به آیدی زیر پیام دهید؛

@English_teaching_2
#اصطلاحات_شخصیت
#People' #Character


🔴 نسبتاً اجتماعی است.
🔴He‘s quite sociable.

🔵 نسبتاً گوشه گیر است.
🔵He’s rather unsociable


⚫️ من مهربان و صمیمی هستم.
⚫️I’m kind and friendly.


🔴 خودم را مهربان و صمیمی می دانم.
🔴I consider myself kind and friendly.


🔵 او راستگو(درستکار)/ نادرست است.
🔵He’s honest/ dishonest.


⚫️ او آرام/ عصبی است.
⚫️He’s calm/nervy.


🔴 او اجتماعی(زود جوش) / گوشه کیر(دیر جوش) است.
🔴He’s sociable/unsociable.


🔵 او خوش اخلاق/ بد اخلاق است.
🔵He’s good-tempered/bad-tempered.


⚫️ او صمیمی(خوش برخورد) است/ او چندان صمیمی نیست.
⚫️He’s friendly/ rather unfriendly.


🔴 او خنده رو/افسرده است.
🔴He’s cheerful/depressed.


🔵 او پر حرف/ کم حرف است.
🔵He’s talkative/quiet.


⚫️ او خوش صحبت/ کسل کننده است.
⚫️He’s entertaining/boring.


🔴 او خجالتی/پررو است.
🔴He’s shy/ cheeky.


🔵 او مودب/ بی ادب است.
🔵He’s polite/impolite.


⚫️ او متین (باوقار) #جلف/ سطح پایین است.
⚫️He’s calm/composed/ self-possessed# cheap/ low-class.


🔴 او مودب/ بی ادب است.
🔴He’s polite/ impolite (rude).


🔵 او قابل اعتماد/ غیر قابل اعتماد است.
🔵He’s reliable/unreliable.

⚫️ او باهوش/ کودن است.
⚫️He’s smart (clever, intelligent)/stupid.


🔴 او پر کار/ تنبل است.
🔴He’s hard- working/ lazy.


🔵 او صبور / عجول است.
🔵He’s patient/ impatient.


⚫️ او فعال/ کم تحرک است.
⚫️He’s active/ inactive.


🔴 او عاطفی/ غیر عاطفی است.
🔴He’s emotional/ unemotional (cool).


🔵 او آگاه (معقول)/ ناآگاه است.
🔵He’s sensible/ insensible.


🍒 او خوش بین/ بدبین است.
🍒️He’s optimistic /pessimistic.



🔴 او شجاع(با شهامت)/ بزدل است.
🔴He’s brave(courageous)/chicken-hearted(a coward).


🔵 او جدی/ بی خیال است.
🔵He’s serious/ easygoing.


🍒️ او سخاوتمند/ خسیس است.
🍒️He’s generous/ mean.


🔴 او صرفه جو/ ولخرج است.
🔴He’s economical/extravagant.


🔵 او با تدبیر/ بی تدبیر است.
🔵He’s tactful/tactless.


🍒️ او دارای اعتماد به نفس/ فاقد اعتماد به نفس(متزلزل) است.
🍒️He’s self-confident/ insecure.


🔴او مهربان/ نامهربان است.
🔴He’s kind/ unkind.


🔵 او متواضع/ متکبر است.
🔵He’s down- to-earth (humble)/arrogant.


🍒️ او عاقل/ ابله است.
🍒️He’s wise/ a fool (foolish).


🔴 او قاطع/ بی اراده است.
🔴He’s decisive/ indecisive.


🔵 او روشنفکر/امّل است.
🔵He’s intellectual/ fanatic.



🔶️ او مسئول/ غیر مسئول است.
🔶️He’s responsible/irresponsible.


🔴 او خلاق/ فاقد خلاقیت است.
🔴He’s creative/unimaginative.



🔵 او خود خواه نیست/ خود خواه است.
🔵He’s unselfish/ selfish.


🍒️️ او آزاد اندیش/ کوته فکر است.
🍒️️He’s broad-minded/ narrow- minded.


🔴 او با سلیقه/ شلخته است.
🔴He’s tidy(neat)/ messy(untidy).


🔵 او حس همکاری دارد/ حس همکاری ندارد.
🔵He’s cooperative/uncooperative.


🍒️ او با ملاحظه/ بی ملاحظه است.
🍒️He’s considerate/inconsiderate.


🔴 او قابل انعطاف/ لجباز است.
🔴He’s flexible/stubborn.


🔵 او یک آقای به تمام معنی است.
🔵He’s a real gentleman.


🏮️ او یک خانم به تمام معنی است.
🏮️She’s a real lady.


🔴 او با نشاط و پر انرژی است.
🔴He’s lively and energetic.


🔵 او مبتکر و خلاق است.
🔵He’s innovative and creative.


🚫️ او متفکر و آزاد اندیش است.
🚫️He’s thoughtful and open-minded.


🔴 او خود ساخته و متکی به نفس است.
🔴He’s self- made and independent.


🔵 او با سواد و با مطالعه است.
🔵He’s knowledgeable and well- read.


🍒 ️او با شخصیت و قابل احترام است.
🍒He’s dignified and respectable.

@Englishity

جهت مشاوره و ثبت نام به آیدی زیر پیام دهید؛
@English_teaching_2
لیست کاملی از انواع تیپ شخصیتی در زبان انگلیسی
🌺🌺🌺
Outgoing - برونگرا
Introverted - درونگرا
Confident - مطمئن
Shy - خجالتی
Assertive - مصمم

🌺🌺🌺
Reserved - محتاط
Friendly - مهربون
Empathetic - همدل
Ambitious - جاه‌طلب
Creative - خلاق

🌺🌺🌺
Analytical - تحلیلگر
Optimistic - خوش‌بین
Pessimistic - بدبین
Adventurous - ماجراجو
Reliable - قابل اعتماد
Responsible - مسئولیت‌پذیر

🌺🌺🌺
Patient - صبور
Impatient - بی‌صبر
Humble - فروتن
Energetic - پرانرژی
Laid-back - آرام

🌺🌺🌺
Humorous - شوخ‌طبع
Serious - جدی
Independent - مستقل
Dependable - قابل اعتماد
Curious - کنجکاو
Perceptive - تیزبین

🌺🌺🌺
Organized - منظم و مرتب
Flexible - انعطاف‌پذیر
Sensitive - حساس
Persistent - مصر/سمج
Honest - صادق

🌺🌺🌺
Caring - مهربان
Supportive - حمایت‌کننده
Charismatic - جذاب
Diplomatic - دیپلماتیک
Innovative - نوآور
Rational - منطقی

🌺🌺🌺
Emotional - احساسی
Decisive - قاطع
Trustworthy - قابل اعتماد
Motivated - مشتاق
Resilient - انعطاف‌پذیر

🌺🌺🌺
Analytical - تحلیلی
Artistic -هنرمند/ هنری
Disciplined - منضبط
Enthusiastic - مشتاق
Easygoing - خونسرد و بیخیال
Thoughtful - با ملاحظه

@Englishity

https://www.tgoop.com/Englishity
💢 سه کاربرد "as"

👈 1) بر همزمانی دو عمل دلالت میکند و به معنای وقتیکه، در حالیکه, همینطور
هست که در این کاربرد معادل "while" محسوب میشه و معمولا با زمانهای استمراری میاد.

As he was talking to me, his brother came in.
همینطور/ درحالیکه داشت با من حرف میزد، برادرش وارد شد.

👈2) برای بیان علت استفاده میشود و به معنای چون که، چرا که، از آنجایی که..، هست که در این کاربرد معادلی برای "because" محسوب میشه.

As the weather was cold, I didn't go out.
از اونجایی که هوا سرد بود، بیرون نرفتم.

👈3) نشان دهنده‌ی رشد موازی و به معنای هرچقدر که..، به همون نسبت که..،هست که در این کاربرد به همراه "درجات تفضیلی" میاد.

As I work harder, I gain further.
هرچقدر که سخت تر کار میکنم، بیشتر بدست میارم.

@Englishity

جهت ثبت نام کلاس و مشاوره با آیدی زیر درارتباط باشید؛
@English_teaching_2
🔸جملات کاربردی🔸


✳️ She is plotting all the time
دایما (همیشه) نقشه می کشه


✳️ I am all ears
سراپا گوشم


❇️ He cuts no ice
حنایش رنگی ندارد


✳️ Many a little makes a mickle
قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود


✳️ Don't boss me arond
به من امر و نهی نکن


✳️ You can't have your cake and eat it
نمیشه هم خدا را بخوای هم خرما را


❇️ He is still wet behind the ears
هنوز دهنش بوی شیر می دهد


✳️ It's none of your business
به شما چه مربوطه


✳️ Can you do me a favor
میشه یه لطفی در حق من بکنید


✳️ Do you want to have your fortune told
میخوای فالت رو بگیرم


✳️ You have to oil his palm
باید سبیلش رو چرب کنید


❇️ Don't pick on me
به من پیله نکن


✳️ You have to stand on your own feet
✳️ باید رو پای خودت بایستی


https://www.tgoop.com/Englishity
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
روی قدم بعدت تمرکز کن؛ نه کل راه پله.
Focus on the step in front of you, not the whole staircase.

@Englishity
#اصطلاحات_شخصیت
#People' #Character


🔴 نسبتاً اجتماعی است.
🔴He‘s quite sociable.

🔵 نسبتاً گوشه گیر است.
🔵He’s rather unsociable


⚫️ من مهربان و صمیمی هستم.
⚫️I’m kind and friendly.


🔴 خودم را مهربان و صمیمی می دانم.
🔴I consider myself kind and friendly.


🔵 او راستگو(درستکار)/ نادرست است.
🔵He’s honest/ dishonest.


⚫️ او آرام/ عصبی است.
⚫️He’s calm/nervy.


🔴 او اجتماعی(زود جوش) / گوشه کیر(دیر جوش) است.
🔴He’s sociable/unsociable.


🔵 او خوش اخلاق/ بد اخلاق است.
🔵He’s good-tempered/bad-tempered.


⚫️ او صمیمی(خوش برخورد) است/ او چندان صمیمی نیست.
⚫️He’s friendly/ rather unfriendly.


🔴 او خنده رو/افسرده است.
🔴He’s cheerful/depressed.


🔵 او پر حرف/ کم حرف است.
🔵He’s talkative/quiet.


⚫️ او خوش صحبت/ کسل کننده است.
⚫️He’s entertaining/boring.


🔴 او خجالتی/پررو است.
🔴He’s shy/ cheeky.


🔵 او مودب/ بی ادب است.
🔵He’s polite/impolite.


⚫️ او متین (باوقار) #جلف/ سطح پایین است.
⚫️He’s calm/composed/ self-possessed# cheap/ low-class.


🔴 او مودب/ بی ادب است.
🔴He’s polite/ impolite (rude).


🔵 او قابل اعتماد/ غیر قابل اعتماد است.
🔵He’s reliable/unreliable.

⚫️ او باهوش/ کودن است.
⚫️He’s smart (clever, intelligent)/stupid.


🔴 او پر کار/ تنبل است.
🔴He’s hard- working/ lazy.


🔵 او صبور / عجول است.
🔵He’s patient/ impatient.


⚫️ او فعال/ کم تحرک است.
⚫️He’s active/ inactive.


🔴 او عاطفی/ غیر عاطفی است.
🔴He’s emotional/ unemotional (cool).


🔵 او آگاه (معقول)/ ناآگاه است.
🔵He’s sensible/ insensible.


🍒 او خوش بین/ بدبین است.
🍒️He’s optimistic /pessimistic.



🔴 او شجاع(با شهامت)/ بزدل است.
🔴He’s brave(courageous)/chicken-hearted(a coward).


🔵 او جدی/ بی خیال است.
🔵He’s serious/ easygoing.


🍒️ او سخاوتمند/ خسیس است.
🍒️He’s generous/ mean.


🔴 او صرفه جو/ ولخرج است.
🔴He’s economical/extravagant.


🔵 او با تدبیر/ بی تدبیر است.
🔵He’s tactful/tactless.


🍒️ او دارای اعتماد به نفس/ فاقد اعتماد به نفس(متزلزل) است.
🍒️He’s self-confident/ insecure.


🔴او مهربان/ نامهربان است.
🔴He’s kind/ unkind.


🔵 او متواضع/ متکبر است.
🔵He’s down- to-earth (humble)/arrogant.


🍒️ او عاقل/ ابله است.
🍒️He’s wise/ a fool (foolish).


🔴 او قاطع/ بی اراده است.
🔴He’s decisive/ indecisive.


🔵 او روشنفکر/امّل است.
🔵He’s intellectual/ fanatic.



🔶️ او مسئول/ غیر مسئول است.
🔶️He’s responsible/irresponsible.


🔴 او خلاق/ فاقد خلاقیت است.
🔴He’s creative/unimaginative.



🔵 او خود خواه نیست/ خود خواه است.
🔵He’s unselfish/ selfish.


🍒️️ او آزاد اندیش/ کوته فکر است.
🍒️️He’s broad-minded/ narrow- minded.


🔴 او با سلیقه/ شلخته است.
🔴He’s tidy(neat)/ messy(untidy).


🔵 او حس همکاری دارد/ حس همکاری ندارد.
🔵He’s cooperative/uncooperative.


🍒️ او با ملاحظه/ بی ملاحظه است.
🍒️He’s considerate/inconsiderate.


🔴 او قابل انعطاف/ لجباز است.
🔴He’s flexible/stubborn.


🔵 او یک آقای به تمام معنی است.
🔵He’s a real gentleman.


🏮️ او یک خانم به تمام معنی است.
🏮️She’s a real lady.


🔴 او با نشاط و پر انرژی است.
🔴He’s lively and energetic.


🔵 او مبتکر و خلاق است.
🔵He’s innovative and creative.


🚫️ او متفکر و آزاد اندیش است.
🚫️He’s thoughtful and open-minded.


🔴 او خود ساخته و متکی به نفس است.
🔴He’s self- made and independent.


🔵 او با سواد و با مطالعه است.
🔵He’s knowledgeable and well- read.


🍒 ️او با شخصیت و قابل احترام است.
🍒He’s dignified and respectable.

@Englishity

جهت مشاوره و ثبت نام به آیدی زیر پیام دهید؛
@English_teaching_2
2025/06/27 22:58:15
Back to Top
HTML Embed Code: