سلام
دخترم ۲۱سالمه.
خیلی نیاز به پول دارم.دنبال یه کارخوب میگردم .کسی پیشنهادی داره؟
خیلی دلم میخواد درآمدی داشته باشم.
@Eterafkonid
سلام
دخترم ۲۱سالمه.
خیلی نیاز به پول دارم.دنبال یه کارخوب میگردم .کسی پیشنهادی داره؟
خیلی دلم میخواد درآمدی داشته باشم.
@Eterafkonid
سلام دختر هستم 22سالمه
عم چند ماهی هست که خواهر شوهرم ازم خوشش میاد بهم پیشنهاد داد
میخاد ب زور بهم دست بزنه منم میترسم به کسی بگم نمیدونم ب کی بگم 🥲کلا زندگیم شده ترس ازش میترسم بخاطر خواهرم نمیتونم هم حرفی بزنم چیکار کنم
سلام دختر هستم 22سالمه
عم چند ماهی هست که خواهر شوهرم ازم خوشش میاد بهم پیشنهاد داد
میخاد ب زور بهم دست بزنه منم میترسم به کسی بگم نمیدونم ب کی بگم 🥲کلا زندگیم شده ترس ازش میترسم بخاطر خواهرم نمیتونم هم حرفی بزنم چیکار کنم
سلام پسرم ۲۲سالمه بهم گفتن مشخصات سه تااز دوستان صمیمیتو بنویس سه روزه همینطور گوزپیچ موندم تازه فهمیدم هیچ دوست صمیمی ندارم اصلا هیییچ کس نیست هییچ کس.
یسری شماره از چندتا آدم دارم که یه مدتی به خاطر کاری چیزی میشناختمشون ولی هیچ دوستی شکل نگرفته. یا آیدی بعضی هم دانشگاهی هام رو دارم که دلم میخاست باهاشون رفیق باشم ولی نتونستم جلو برم ارتباط بگیرم اوناهم نخاستن. مخاطبین گوشیم پر از آدماییکه که هیچوقت بهم زنگ نزدن و اصلا منو نمیشناسن یا شاید به زور یادشون بیاد ولی من هراز گاهی همینجوری پروفایل هاشونو نگاه میکنم. اگه الان گوشیمو نگاه کنن وبه این آدما زنگ بزنن باخودشون چی فکر میکنن. چقدر وضعیتی که توشم سورئال و خنده داره. باخودتون میگید خب دربیا بیرون دوست پیداکن ولی شاید خودت یکی از اونایی باشی که منو بارها دیدی و نخواستی دوستم باشی
@Eterafkonid
سلام پسرم ۲۲سالمه بهم گفتن مشخصات سه تااز دوستان صمیمیتو بنویس سه روزه همینطور گوزپیچ موندم تازه فهمیدم هیچ دوست صمیمی ندارم اصلا هیییچ کس نیست هییچ کس.
یسری شماره از چندتا آدم دارم که یه مدتی به خاطر کاری چیزی میشناختمشون ولی هیچ دوستی شکل نگرفته. یا آیدی بعضی هم دانشگاهی هام رو دارم که دلم میخاست باهاشون رفیق باشم ولی نتونستم جلو برم ارتباط بگیرم اوناهم نخاستن. مخاطبین گوشیم پر از آدماییکه که هیچوقت بهم زنگ نزدن و اصلا منو نمیشناسن یا شاید به زور یادشون بیاد ولی من هراز گاهی همینجوری پروفایل هاشونو نگاه میکنم. اگه الان گوشیمو نگاه کنن وبه این آدما زنگ بزنن باخودشون چی فکر میکنن. چقدر وضعیتی که توشم سورئال و خنده داره. باخودتون میگید خب دربیا بیرون دوست پیداکن ولی شاید خودت یکی از اونایی باشی که منو بارها دیدی و نخواستی دوستم باشی
@Eterafkonid
#اعتراف
با سلام پسرم ۱۹
به bdsm گرایش دارم دوس دارم بردهی دائمی دخترا باشم خدمت کنم بهش وقتی از بیرون میاد کفشاشو دربیارم بو کنم بعد پاهاشو لیس بزنم عین یه حیوون خونگی هر وقت خاست بشاشه برم تو دسشویی اماده باشم بیاد بشاشه دهنم کلا همه جوره تحقیرم کنه هر شکنجه ای که بخاد راحت انجام بده، ولی متاسفانه تو ایران این نوع گرایشا فرهنگش جا نیفتاده
@Eterafkonid
#اعتراف
با سلام پسرم ۱۹
به bdsm گرایش دارم دوس دارم بردهی دائمی دخترا باشم خدمت کنم بهش وقتی از بیرون میاد کفشاشو دربیارم بو کنم بعد پاهاشو لیس بزنم عین یه حیوون خونگی هر وقت خاست بشاشه برم تو دسشویی اماده باشم بیاد بشاشه دهنم کلا همه جوره تحقیرم کنه هر شکنجه ای که بخاد راحت انجام بده، ولی متاسفانه تو ایران این نوع گرایشا فرهنگش جا نیفتاده
@Eterafkonid
سلام آقا هستم 35 تهران. حقیقتش با دختر کم سنی رابطه جنسی داشتم البته با میل خودش نبود و با بیهوشی اینکارو کردم از شانس بدم حالا باردار شده غریبه هم نیست آشناست. خودش هم خبر نداره باردار شده یه روز حالت تهوع داشت بردم دکتر سنو گرفتن گفتن بارداره منم بهش گفتم چیزی نیست زخم معده داری. وضع مالی خوبی دارم اما بدبختی اینجاست که تاحالا با کلی هزینه نتونستم سقطش کنم بیرون هم سقط نمیکنن الکی یا نامه قضایی میخوان یا امضا همسر. نمیتونم باهاش ازدواج هم کنم. دیگه کاریه که شده با دعانویس هم مطرح کردم گفت کاری میکنم سقط بشه ولی پول زیادی گرفتو هیچ اثری نداشت. کسی اگه راهی داره بهم بگه میرم پیویش هزینه خوبی هم میدم اینم بگم که از تمام داروهای گیاهی و قرصها استفاده کردم حتی از ترکیه سفارشی برام دارو فرستادن سقط نشده. بزار دمت گرم
@Eterafkonid
سلام آقا هستم 35 تهران. حقیقتش با دختر کم سنی رابطه جنسی داشتم البته با میل خودش نبود و با بیهوشی اینکارو کردم از شانس بدم حالا باردار شده غریبه هم نیست آشناست. خودش هم خبر نداره باردار شده یه روز حالت تهوع داشت بردم دکتر سنو گرفتن گفتن بارداره منم بهش گفتم چیزی نیست زخم معده داری. وضع مالی خوبی دارم اما بدبختی اینجاست که تاحالا با کلی هزینه نتونستم سقطش کنم بیرون هم سقط نمیکنن الکی یا نامه قضایی میخوان یا امضا همسر. نمیتونم باهاش ازدواج هم کنم. دیگه کاریه که شده با دعانویس هم مطرح کردم گفت کاری میکنم سقط بشه ولی پول زیادی گرفتو هیچ اثری نداشت. کسی اگه راهی داره بهم بگه میرم پیویش هزینه خوبی هم میدم اینم بگم که از تمام داروهای گیاهی و قرصها استفاده کردم حتی از ترکیه سفارشی برام دارو فرستادن سقط نشده. بزار دمت گرم
@Eterafkonid
سلام به تازگی از همسرم جدا شدم یه دختر 14 ساله دارم پیش خودم زندگی میکنه تنها باهم هستیم یه روز تو گوشیش خواستم برنامه بانکی نصب کنم که همینطوری اتفاقی رفتم گالری دیدم که از خودش موقع خودارضایی فیلم گرفته خیلی وسوسه شدم باهاش حال کنم بدن خوبی داره یکی راه حل بده بتونم بکنمش یا بگه میرم پیویش از نظر مالی هم جبران میکنم. درضمن فوش نده هرچی میگی به خودت برسه. حسادت هم نکن هرکسی زندگی خودشوداره باید لذت ببره.
@Eterafkonid
سلام به تازگی از همسرم جدا شدم یه دختر 14 ساله دارم پیش خودم زندگی میکنه تنها باهم هستیم یه روز تو گوشیش خواستم برنامه بانکی نصب کنم که همینطوری اتفاقی رفتم گالری دیدم که از خودش موقع خودارضایی فیلم گرفته خیلی وسوسه شدم باهاش حال کنم بدن خوبی داره یکی راه حل بده بتونم بکنمش یا بگه میرم پیویش از نظر مالی هم جبران میکنم. درضمن فوش نده هرچی میگی به خودت برسه. حسادت هم نکن هرکسی زندگی خودشوداره باید لذت ببره.
@Eterafkonid
سلام.
پسر هستم ۲۰ ساله.
اعتراف می کنم.روی پوشک عوض کردن بچه ها شهوتی می شم.
همینقدر.
سلام.
پسر هستم ۲۰ ساله.
اعتراف می کنم.روی پوشک عوض کردن بچه ها شهوتی می شم.
همینقدر.
سلام پسرم ۲۶ ساله.
در شهر زندگی می کنم ولی اصلیت روستا دارم.
من از بی دختری رفتم با یه پیرزن ۶۸ ساله تو روستامون از اون کارا خاک بر سری کردم.البته زنه بیوه بود.
سلام پسرم ۲۶ ساله.
در شهر زندگی می کنم ولی اصلیت روستا دارم.
من از بی دختری رفتم با یه پیرزن ۶۸ ساله تو روستامون از اون کارا خاک بر سری کردم.البته زنه بیوه بود.
سلام.
پسرم ۱۸ ساله.
می خوام بگم که با دختر خاله ی مامانم ازون کارا خاک بر سری کردم.
ولی خوبیش این بود.سنش ۶۰ سال بود حامله نشد.
درسته افتاده و چروک بود.ولی حال داد.حتما امتحان کنید.
@Eterafkonid
سلام.
پسرم ۱۸ ساله.
می خوام بگم که با دختر خاله ی مامانم ازون کارا خاک بر سری کردم.
ولی خوبیش این بود.سنش ۶۰ سال بود حامله نشد.
درسته افتاده و چروک بود.ولی حال داد.حتما امتحان کنید.
@Eterafkonid
پسرم 17
خواهرمم 19
اعتراف میکنم علاقه جنسی پیداکردم به خواهرم
بعضی وقتا که شوخی میکنیم خودمو میمالونم به کونش
____
پسرم 17
خواهرمم 19
اعتراف میکنم علاقه جنسی پیداکردم به خواهرم
بعضی وقتا که شوخی میکنیم خودمو میمالونم به کونش
____
دوستان زین پس نظریه خودم در باره هر اعتراف که میفرستین مینویسم پایین اعتراف تون
سلام پسرم 18
همین الان با صدای آه و ناله مامانم بیدار شدم و پشمام ریخته
هیچوقت فکر نمیکردم با صدای مامانم حشری شم ولی لامصب یه جوری آه میکشه که اصن پشمام ریخته
@Eterafkonid
سلام پسرم 18
همین الان با صدای آه و ناله مامانم بیدار شدم و پشمام ریخته
هیچوقت فکر نمیکردم با صدای مامانم حشری شم ولی لامصب یه جوری آه میکشه که اصن پشمام ریخته
@Eterafkonid
سلام دخترم 22 راستش من قبل از اینکه نامزد کنم لاغر بودم وزنم 56 قدم 169 بعد از اینکه با نامزدم آشنا شدم نمیدونم چی شد یکدفعه انگار یه شب بود که چاق شدم خیلی در حدی که دیگه لباسام تنم نمیره حتی یع بار خواستم شورتم رو عوض کنم که تو تنم جر خورد😂
الان شدم 92 کیلو شکمم دو لایه شده خیلی تنبل شدم اصلا حال هبچ کاری رو ندارم
خواستم بگم تنبلی خیلی باحاله همش بخور و بخوابه به قول نامزدم شدن شبیه گاو هر چی میخورم سیر نمیشم . تازه اصلا حال هیچ کاری رو ندارم الان چهار ماهه موهای زیر بغل و کصمو نزدم شبیه جنگل شده. یه شب خواب بودم یه جوری گوزیدم که خودم بیدار شدم😐
خواستم بگم دخترا چاق بشید که حسابی حال میده تنبل شدن و بخور و بخواب کردن و شکم گنده کردن
@Eterafkonid
سلام دخترم 22 راستش من قبل از اینکه نامزد کنم لاغر بودم وزنم 56 قدم 169 بعد از اینکه با نامزدم آشنا شدم نمیدونم چی شد یکدفعه انگار یه شب بود که چاق شدم خیلی در حدی که دیگه لباسام تنم نمیره حتی یع بار خواستم شورتم رو عوض کنم که تو تنم جر خورد😂
الان شدم 92 کیلو شکمم دو لایه شده خیلی تنبل شدم اصلا حال هبچ کاری رو ندارم
خواستم بگم تنبلی خیلی باحاله همش بخور و بخوابه به قول نامزدم شدن شبیه گاو هر چی میخورم سیر نمیشم . تازه اصلا حال هیچ کاری رو ندارم الان چهار ماهه موهای زیر بغل و کصمو نزدم شبیه جنگل شده. یه شب خواب بودم یه جوری گوزیدم که خودم بیدار شدم😐
خواستم بگم دخترا چاق بشید که حسابی حال میده تنبل شدن و بخور و بخواب کردن و شکم گنده کردن
@Eterafkonid
همون پسر 18 ساله ام که با صدا آه و ناله مامانم بیدار شدم
ینی باورم نمیشد مامانم اینطوری آه بکشه مامانم 39 سالشه ولی خیلی بدن رو فرمی داره البته لباس پوشیدنش عادیه و برا همین باورم نمیشد. رفتم پشت در گوش دادم مامانم میگفت جرم بده و...
خلاصه که عشق کردم جقمو زدمو خوابیدم
ادمین : نوش جونت
همون پسر 18 ساله ام که با صدا آه و ناله مامانم بیدار شدم
ینی باورم نمیشد مامانم اینطوری آه بکشه مامانم 39 سالشه ولی خیلی بدن رو فرمی داره البته لباس پوشیدنش عادیه و برا همین باورم نمیشد. رفتم پشت در گوش دادم مامانم میگفت جرم بده و...
خلاصه که عشق کردم جقمو زدمو خوابیدم
ادمین : نوش جونت
اعتراف کنید
همون پسر 18 ساله ام که با صدا آه و ناله مامانم بیدار شدم ینی باورم نمیشد مامانم اینطوری آه بکشه مامانم 39 سالشه ولی خیلی بدن رو فرمی داره البته لباس پوشیدنش عادیه و برا همین باورم نمیشد. رفتم پشت…
همون مامان جنده که گفتم صدای مامانم شبا دیوونم کرده
مامانم که دیشب صدا کص دادنش و آه و نالش خونه رو ورداشته بود صبح خیلی سرحال بود و بعد صبحونه من تو اتاقم بودم درس میخوندم که از لای در دیدم مامانم رفته جلو بابام قمبل کرده بابامم یه سیلی زد رو کونش صدای جیغش اروم اومد و هردو رفتن تو اتاقشون که دیوار به دیوار اتاق منه و درو قفل کردم بعد چن دیقه صدای نفس نفس زدنای مامانم میومد و خب من یکم عذاب وجدان داشتم خودمو مشغول کزدم که نشنوم ولی حدود ده دیقه بعد مامانم یک جیغی زد و با حالت عشوه گفت درش نیار بکن تو کصم و آه کشبد فک کنم ارضا شد
همینطور که حدس زدید نتونستم جلو خودمو بگیرم و جق زدم
همون مامان جنده که گفتم صدای مامانم شبا دیوونم کرده
مامانم که دیشب صدا کص دادنش و آه و نالش خونه رو ورداشته بود صبح خیلی سرحال بود و بعد صبحونه من تو اتاقم بودم درس میخوندم که از لای در دیدم مامانم رفته جلو بابام قمبل کرده بابامم یه سیلی زد رو کونش صدای جیغش اروم اومد و هردو رفتن تو اتاقشون که دیوار به دیوار اتاق منه و درو قفل کردم بعد چن دیقه صدای نفس نفس زدنای مامانم میومد و خب من یکم عذاب وجدان داشتم خودمو مشغول کزدم که نشنوم ولی حدود ده دیقه بعد مامانم یک جیغی زد و با حالت عشوه گفت درش نیار بکن تو کصم و آه کشبد فک کنم ارضا شد
همینطور که حدس زدید نتونستم جلو خودمو بگیرم و جق زدم
پسرم 18
خواهرمم سحر 19
سال پیش همین موقع ها بود که مامان و بابام برا فوت یکی از فامیلا رفتن شهرستان ولی سحر چون واسه کنکور میخوند نرفت منم گفتم پیشش میمونم حال ندارم بیام و تنها شدیم
از قضا قرص خواب اورم چنروز قبلش از یکی از رفیقام گرفته بودم و الان فرصت استفاده ازش بود
شب ساعتای 11، 12 بود ابمیوه ریختم توشم یدونه قرص انداختم پودر کردم بردم برا خواهرم که درس میخوند بهش دادم و گفتم خشتگیت درمیره بخور
خلاصه خوردو تقریبا 20 دیقه بعد رفتم اتاقش دیدم خوابش برده منم صداش زدم که مطمئن شم دیدم بیدار نمیشه تکونشم دادم باز بیدار نشد پس ینی قرصه کارشو کرده
منم اول پاشو بو کشبدمو بوسش کردم و کردم تو دهنم تا جاییکه جا داشت و میخوردمش
رو ابرا بودم اصن
چنتا عکش و فیلمم از پاهاش گرفتم
ممه هاشم یکم خوردم ولی دیگه گفتم شاید شلوارشو بکشم پایین بیدار شه دیگه با همون پاهاش ابمو اوردم ریختم رو پاش
پسرم 18
خواهرمم سحر 19
سال پیش همین موقع ها بود که مامان و بابام برا فوت یکی از فامیلا رفتن شهرستان ولی سحر چون واسه کنکور میخوند نرفت منم گفتم پیشش میمونم حال ندارم بیام و تنها شدیم
از قضا قرص خواب اورم چنروز قبلش از یکی از رفیقام گرفته بودم و الان فرصت استفاده ازش بود
شب ساعتای 11، 12 بود ابمیوه ریختم توشم یدونه قرص انداختم پودر کردم بردم برا خواهرم که درس میخوند بهش دادم و گفتم خشتگیت درمیره بخور
خلاصه خوردو تقریبا 20 دیقه بعد رفتم اتاقش دیدم خوابش برده منم صداش زدم که مطمئن شم دیدم بیدار نمیشه تکونشم دادم باز بیدار نشد پس ینی قرصه کارشو کرده
منم اول پاشو بو کشبدمو بوسش کردم و کردم تو دهنم تا جاییکه جا داشت و میخوردمش
رو ابرا بودم اصن
چنتا عکش و فیلمم از پاهاش گرفتم
ممه هاشم یکم خوردم ولی دیگه گفتم شاید شلوارشو بکشم پایین بیدار شه دیگه با همون پاهاش ابمو اوردم ریختم رو پاش
سلام همون دختری هستم که گفتم خیلی چاقم . اول از همه که از این به بعد تصمیم گرفتم واستون اعتراف های زیادی بفرستم دوم هم اینکه کامنت ها رو خوندم خیلی الکیو چرت و پرت بود غیر از اون کسی که گفته بود شوهرت بهت ساخته😂
راستش امروز میخوام به یکی از کارهای نامزدم اشاره کنم. هفته پیش خانواده نامزدم رفتن شمال منم پیچوندم رفتم پیش آقایی🙈 شیطونی کنیم. من عاشق پاستیلم یعنی هر چقدر پاستیل بخورم سیر نمیشم برا همین نامزدن برام یه کاسه پر پاستیل کرد منم تا آخرشو خوردم بعد که شلوارمو کشید پایین دستشو کرد تو شورتم بعد خندید گفت تنبل خانم هنوز پشملرو نزدی منم با پررویی گفتم همینه که هس همینطوری باید بخوری . دراز کشید و نشستم رو صورتش. بچم از بس چاقم نفس بند اومده بود😂. هعی میگفت پاشو نمیتونم نفس بکشم تنت بو میده منم محکم تر نشسته بودم😂.
آخر سرم ارضا تشدم بهش گفتم تلافی میکنم شب شاشیدم وسط فرش مادرش اونم بهم هیچی نگفت مجبور شد فرشو بشوره و منم تمیز کنه چون حال شستن کصمو بعد شاشیدن ندارم 😂
فعلا خدافظ تا اعترافای بعدی💙
@Eterafkonid
سلام همون دختری هستم که گفتم خیلی چاقم . اول از همه که از این به بعد تصمیم گرفتم واستون اعتراف های زیادی بفرستم دوم هم اینکه کامنت ها رو خوندم خیلی الکیو چرت و پرت بود غیر از اون کسی که گفته بود شوهرت بهت ساخته😂
راستش امروز میخوام به یکی از کارهای نامزدم اشاره کنم. هفته پیش خانواده نامزدم رفتن شمال منم پیچوندم رفتم پیش آقایی🙈 شیطونی کنیم. من عاشق پاستیلم یعنی هر چقدر پاستیل بخورم سیر نمیشم برا همین نامزدن برام یه کاسه پر پاستیل کرد منم تا آخرشو خوردم بعد که شلوارمو کشید پایین دستشو کرد تو شورتم بعد خندید گفت تنبل خانم هنوز پشملرو نزدی منم با پررویی گفتم همینه که هس همینطوری باید بخوری . دراز کشید و نشستم رو صورتش. بچم از بس چاقم نفس بند اومده بود😂. هعی میگفت پاشو نمیتونم نفس بکشم تنت بو میده منم محکم تر نشسته بودم😂.
آخر سرم ارضا تشدم بهش گفتم تلافی میکنم شب شاشیدم وسط فرش مادرش اونم بهم هیچی نگفت مجبور شد فرشو بشوره و منم تمیز کنه چون حال شستن کصمو بعد شاشیدن ندارم 😂
فعلا خدافظ تا اعترافای بعدی💙
@Eterafkonid