Telegram Web
📌بازنمایی نقش زنان در متون خبری و ادبی اخیر

▪️در دو روز اخیر که ایران مورد حمله ددمنشانه رژیم غاصب اسرائیل قرار گرفته است، یکی از موضوعات مهمی که به چشم نگارنده پژوهش آمد، نحوه مخابره اخبار مربوط به این اتفاق و نیز متون ادبی منثور و منظوم منتشر شده در فضای مجازی با محوریت زنان بود.

▪️خلاصه‌ای از نتیجه پژوهش تا بدینجا، تطبیق نسبتا کامل بازنمایی زنان با کلیشه‌های جنسیتی است، به اینصورت که در متون خبری، خبرگزاری‌های هدف، برای نمایش عمق فجایع این چند روز، تاکید ویژه‌ای بر آمار کشته شدگان زنان در کنار کودکان داشتند و در سایر متون ادبی در کانالهای هدف نیز غالبا به آسیب‌پذیری صرف زنان پرداختند و کودکان و زنان را قربانیان اصلی منازعات سیاسی و مناقشات جنگی نشان داده‌اند.

▪️در این بین دسته دیگری از متون ادبی بودند که ابراز همدردی و همدلی را با جنس مونث هدف اصلی خود قرار دادند.
نگارندگان این دست از متون در انتخاب عکس مرتبط نیز بعضاً از تصاویری استفاده کردند که نقش‌های جنسیتی را شدیدتر از محتوای متون بازنمایی می‌کنند.
برای مثال از تصاویری زنانی گریان، زنانی با پوشش خاکی و موهای پریشان، زنانی وحشت زده و...استفاده کرده‌اند.
نکته مهم اینکه بسیاری از تصاویر منتخب برای روزهای اخیر نیست و حتی برخی از آنها برای کشورهای جنگ‌زده در شرایط متفاوت و زمان‌های خاص است.

▪️در کنار این نحوه از بازنمایی، متون ادبی دیگری نیز بودند که برای مخالفت با مواضع سیاسی مسئولین و رساندن اعتراض خود به شرایط ایجاد شده، زنان را از قالب ابژگی در متون قبلی خود خارج کرده و در ادبیاتشان از زنان بعنوان معترضان اصلی و محق این غائله یاد کردند.

▪️همچنین در معدود متون ادبی، عاملیت زنان در پایان دادن به جنگ، موثر توصیف شده و حتی با ادبیات متفاوت این مهارت را به مخاطبین مونث خود آموزش داده‌اند.
برای مثال، «در خانه برهنه برقص تا عطر بدنت، شوهرت را گیج کند و از فکر جنگیدن بیرون آید.»

▪️تحقیق فوق براساس روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است. جامعه آماری آن متون خبری و ادبی مرتبط با اتفاقات اخیر بوده و نمونه‌گیری هم بصورت هدفمند انجام شده است.

ادامه دارد...
صالحه خدادادی
دکتری مطالعات زنان

@EveDaughters
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهدی نصیری، تحصیلکرده حوزه علمیه قم که روزگاری در کیهان در دوقطبی‌سازی جامعه ید طولایی داشت؛ کتاب و مقاله می‌نوشت و در سختگیری به زنان علاوه بر دست‌نوشته‌هایش، نزد دوستانش هم زبانزد بود.
مردی که به گفته همکارش، سلیمی‌نمین معتقد بود،
زن برای لذت مرد آفریده شده است.
سخنان مخملباف در یک جلسه خصوصی درباره مادرش را در روزنامه منتشر کرد و حجاب سر طرح مادام‌کوری کرد.
مطابق کتبش از طرفداران حجاب اجباری و از مخالفین شرکت زنان در انتخابات بود.

فرد نون به نرخ روز خوری که چهاردهه بعد، وقتی نان‌دانی را جای دیگر دید، تغییر موضع کامل داد و از آن طرف بوم افتاد و حالا تشت رسوایی خیانتش به وطن، توسط کارشناس BBC، غلط گیری می‌شود.

مردی که از اسرائیل حمایت می‌کند و در وانفسای جنگ، وحدت را قی می‌کند و یقه مدافعین وطنش را می‌گیرد. این مرد همچنان نون را در خون دوقطبی‌سازی می‌زند و زنان و کودکان وطن را آلت دست تفکرات تفرقه‌انگیز خود می‌کند.

▪️بعلت مشکل اینترنت روزهای اخیر از کلیپ کم حجم و منقطع این گفتگو استفاده شد.
لینک کامل گفتگو:
https://www.tgoop.com/abdimedianet/14580

@EveDaughters
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این صدای دختر ایران زمین است. دختری که صدای حملات دشمن را در نزدیکی خود می‌شنود، اما به جای لرزش صدا و ترک استودیو، لحن خود را محکم‌تر از پیش کرده و با صلابت تمام حملات رژیم صهیونسیتی را محکوم می‌کند.

#شیرزن_ایران
#سحر_امامی
#من_سمت_ایرانم

@EveDaughters
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نزدیک به دو هفته، رژیم اسرائیل به ایران حمله نظامی کرد.
تا زمان آتش‌بس، مطابق برخی آمار منتشره از خبرگزاری‌های رسمی، قریب به هفتصد نفر از هم‌وطنان‌ عزبزمان جان باخته‌اند.
(تعداد زخمی‌ها به بیش از پنج هزار نفر رسیده: زن، مرد، کودک، پیر، مادر باردار، دانشجو، راننده تاکسی، امدادگر، آتش‌نشان، دانشمند، سرباز، پزشک، کارمند…هیچ‌کس در امان نماند.)

فقط در شهرک چمران تهران، در یک حمله بیست کودک جان‌شان را از دست دادند. و فقط روز قبل از آتش‌بس، حداقل صد نفر دیگر به قربانیان در کل کشور اضافه شدند.

حالا که آتش بس اعلام شده وقت آن است که بشینیم و بشماریم.
بشماریم چه عزیزانی کشته شدند و جای خالی‌شان روح و جسم مان را در هم می‌فشارد و چشممان را تر نگه می‌دارد.
بشماریم چه کسانی این روزها در کنار هم‌وطنانشان ماندند و برای حفظ #امید و امنیت مردم با حداقل امکانات جنگیدند.
و حتما بشماریم پرده ریا از چهره چه کسانی افتاد و این زمان پشت ایران را خالی کردند. در کنار تمام شمارشها، آژیر خطر این گروه آخر را خاموش نکنیم. اینجا خاورمیانه است، سرزمین اشک و خون. آمار آنهاکه پشت به هم‌وطنشان می‌کنند خطرناک‌تر است.

@EveDaughters
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 صدای میهن‌دوستی از جامعه‌ی کلیمیان

«من به پشتوانه اجدادم که ۲۷۰۰ سال است در این کشور زندگی کرده‌اند، می‌گویم؛ حیف است که ایران ویران شود».

مرجان یشایائی، روزنامه‌نگار و از بنیان‌گذار جامعه فارغ‌التحصیلان یهودی ایران، اولین مهمان برنامه #به_نام‌_ایران بود.

او در زمانی که تهران در خلوت‌ترین وضعیت خود بود در استودیو حاضر شد تا از ایران‌دوستی و خاطرات زمان جنگش بگوید؛ از فیلم‌های وطن‌پرستانه پدرش، از پرستار بودن خودش در قم و از دفاع از حقوق ملت ایران علیه تحریم‌هایی که موجب از‌دست‌رفتن بیماران سرطانی می شد.

کامل این برنامه را می‌توانید از اینجا مشاهده کنید:
https://www.aparat.com/v/lpc6a3f

@EveDaughters
📌ریشه‌های اختلاف‌نظر در خانواده‌ها؛ راه‌های عبور از تفرقه و حفظ همبستگی

🖋دکتر آزاده مدنی

در روزگاری که تحولات سیاسی و اجتماعی، همچون موج‌هایی سهمگین، ثبات ذهنی و عاطفی افراد را دستخوش تغییر می‌کند، خانواده نیز، علی‌رغم کارکرد سنتی‌اش به‌عنوان پناهگاه، به عرصه‌ی بروز تنش‌های نو بدل می‌شود. این تنش‌ها، برخلاف ظاهر سطحی‌شان، ریشه در لایه‌های عمیق‌تری از تجربه، اعتماد، احساس ناامنی و بحران معنا دارند. درک این ریشه‌ها، نه‌تنها مقدمه‌ای بر مدیریت اختلاف است، بلکه گامی برای بازتعریف پیوندهای خانوادگی در عصری است که حقیقت، چندپاره و اعتماد، کمیاب شده است.

تفاوت در منابع ادراک
جهان امروز، به لطف فناوری‌های اطلاعاتی، امکان دسترسی آزاد به اخبار و تحلیل‌ها را فراهم کرده است؛ اما این آزادی، به‌جای همگرایی، اغلب به شکاف منجر شده است. افراد خانواده با تکیه بر منابعی کاملاً متفاوت به تصویری متضاد از جهان دست می‌یابند. در چنین وضعیتی، بحث درباره‌ی هر مسئله‌ی ملی یا جهانی، به نبرد دو «جهان‌بینی» تبدیل می‌شود، نه گفت‌وگوی دو تجربه‌ی زیسته.

شکاف نسلی
نسل‌های مختلف، نه فقط تفاوت سنی دارند، بلکه در جهان‌های معنایی متفاوتی زیسته‌اند. والدینی که دوران جنگ، انقلاب، یا دوران سازندگی را از سر گذرانده‌اند، اغلب به سیاست از منظر ثبات و بقا نگاه می‌کنند؛ در حالی که نسل جوان، پرورش‌یافته در بستر اینترنت و جهانی‌شدن، دغدغه‌هایی چون آزادی، حقوق فردی و عدالت اجتماعی را در مرکز تحلیل‌های خود می‌نشاند. این تفاوت، اگر با درک متقابل همراه نباشد، به سوءتفاهم‌هایی دامن می‌زند که در ظاهر ساده‌اند، اما در واقع ناشی از تضاد در افق انتظار از زندگی‌ست.

بحران اقتصادی و سیاست‌های ملموس‌شده
وقتی سفره‌ها کوچک‌تر می‌شوند و اضطراب آینده بر شانه‌ی خانواده سنگینی می‌کند، تحلیل‌ها دیگر انتزاعی نیستند. تصمیمات سیاسی، دیگر صرفاً تیتر روزنامه نیستند، بلکه بخشی از رنج روزمره‌اند. در چنین شرایطی، هر عضو خانواده، با تکیه بر ذهنیتی که ساخته، در پی یافتن مقصر است: برخی دولت‌ها و نهادهای داخلی را مسئول می‌دانند، برخی دشمنان خارجی را، و برخی نیز مردم را. این نیاز به «تعیین مقصر»، بیش از آنکه راه‌حلی سیاسی باشد، یک مکانیسم روانی‌ست برای مهار اضطرابی که آینده را در ابهام فروبرده است.

تفاوت در سطح اعتماد به ساختار قدرت
در برخی خانواده‌ها، شکاف میان اعتماد و بی‌اعتمادی به نهادهای رسمی، خود به‌تنهایی منشأ درگیری‌های مکرر است. کسی که هنوز باور دارد نظام سیاسی، در نهایت، خیر عمومی را پی می‌گیرد، در مواجهه با عضوی از خانواده که به‌کلی این اعتماد را از دست داده، احساس می‌کند با یک «برانداز» روبه‌روست. در حالی که آن عضو، خود را صرفاً نگران، آگاه، یا حتی وطن‌دوست‌تر می‌داند. این دو زبان، اگر ترجمه نشوند، فقط صداهای بلندتری تولید می‌کنند، نه فهم عمیق‌تر.

فضای مجازی؛ تقویت خشم، کاهش همدلی
رسانه‌های اجتماعی، به واسطه‌ی الگوریتم‌هایشان، عموماً محتوای احساسی، افراطی و خشم‌برانگیز را برجسته می‌کنند. افراد، به‌ویژه در دوران فشارهای روانی، ناخودآگاه در این دایره‌ی بسته‌ی اطلاعاتی غرق می‌شوند. آنچه پیش‌تر فقط یک اختلاف نظر ساده بود، با چاشنی تصاویر تحریک‌کننده، روایت‌های انتخابی، و تعابیر آتشین، به منازعه‌ای شدید بدل می‌شود. خانواده، اگر در برابر این جنگ روانی رسانه‌ای آگاه و مقاوم نباشد، دیر یا زود در آن حل می‌شود.

ترس، بی‌پناهی و میل به دشمن‌سازی
یکی از واکنش‌های طبیعی روان انسان در وضعیت‌های ابهام و تهدید، «شخصی‌سازی بحران» است: ما برای کاهش اضطراب، تمایل داریم که برای هر درد، «مقصر» مشخصی بیابیم. اما در بستر خانواده، وقتی این نیاز روانی در جهت اتهام‌زنی به اعضای دیگر خانواده هدایت می‌شود – مثلاً «اگر شما مثل ما فکر می‌کردید، وضع این نبود» – فرآیند همبستگی فرو می‌پاشد. خانواده به‌جای «پناه»، به «میدان» بدل می‌شود.

چگونه از این شکاف‌ها عبور کنیم؟
گوش دادن بدون پیش‌داوری: پیش از آنکه بخواهید پاسخ دهید، سعی کنید منظومه‌ی فکری و عاطفی طرف مقابل را بفهمید. نه برای تأیید، بلکه برای شناخت.
پرهیز از برچسب‌زنی و تحقیر: از جملاتی چون «تو ساده‌ای» یا «تو فریب‌خورده‌ای» پرهیز کنید.
یادآوری دردهای مشترک: همگی در رنجِ تورم، استیصال، و ناامنی شریک‌اید. این اشتراک می‌تواند بذر همدلی باشد.
تعیین مرز برای بحث‌های داغ: وقتی گفت‌وگو به تکرار و عصبانیت می‌رسد، گفتن «بیایید بعداً درباره‌اش صحبت کنیم» نشانه‌ی ضعف نیست، بلکه نشانه‌ی بلوغ است.
پایبندی به مأموریت عاطفی خانواده: خانواده، پیش از آنکه نهاد گفت‌وگوی سیاسی باشد، نهاد مراقبت، همدلی، و پشتیبانی است.
در نهایت، خانواده جایی‌ست که در آن، حتی در میان طوفان‌های فکری، بتوان شنیده شد، فهمیده شد و ماند.

@MarpichChannel
@EveDaughters
اگر این روزها مثل من نتوانستید خوب سوگواری کنید، اجازه شکسته شدن بغضتان را بدهید.
روزهای حمله دشمن بارها اشک ریختم برای عذاب وجدانی که با دیدن دستهای خالی‌ام در برابر وطن غریبم گریبانم را می‌گرفت. برای خواندن و شنیدن برخی نمکها به زخمهایی که دشمن زده بود.
اما سوگواری برای رنج‌های دیده و شنیده هموطنانم باقیمانده بود.

برای سوگواری ناقصی که داشتم، دیشب فیلمی دیدم و پیشنهاد می‌کنم اگر به حال من مبتلا هستید فیلم درخت گردو، ۱۳۹۸ از مهدویان را ببینید. احتمالا حالا صدای پدافند ها در فیلم برای ما مفهوم دیگری دارد...
فیلم روایت تلخ سردشت عزیز است
روایت #خانواده ایرانی که توسط دشمن از هم می‌پاشد.
روایت مادران و پدران و فرزندانی یتیم از طعم شیرین خانواده.
روایتی از یک داستان حقیقی.

نمیدانم ولی احتمالا اگر فیلم را پیش از جنگ می‌دیدم این اندازه بهم نمیریختم و گریه نمی‌کردم
گریه گریه مسکن است برای دردی که پنهان شده است
برای سوگواری که به پرده آخر نرسیده است.
امروز تصادفا متوجه شدم که هفتم تیرماه سالروز حمله شیمیایی به سردشت هم است، برای همین بیش از پیش مجاب شدم تجربه‌ام را باشما به اشتراک بگذارم.

#ایران

@EveDaughters
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهد صدا و تصویر زهرا برزگر هستید.
دخترکی خردسال در حال خواندن شعر ای ایران، ای مرز پرگهر

دخترکی سه ساله که بهمراه مادرش، دکترمرضیه عسکری، فوق تخصص کودکان، جمعه ۲۳ خردادماه در حمله اسرائیل به تهران کشته شد.

#ایران

@EveDaughters
🔴  آوار جنگ بر سر مادران/گزارشی درباره وضعیت مراقبت‌های بهداشتی برای زنان باردار و شیرده در میانه جنگ

✍🏻نسیم سلطان‌‏بیگی

📌فرزندش بیشتر به او می‌چسبد و می‌خواهد همیشه در آغوشش باشد؛ تلاش می‌کند اضطراب نداشته باشد اما هر کاری می‌کند، ته دلش ترس وجود دارد. عذاب وجدان گریبانش را گرفته و فکر می‌کند در خاورمیانه‌ای که هر لحظه اتفاقی رخ می‌دهد تصمیم بارداری، جنایت در حق موجود دیگری است. او خودش را مقصر می‌داند. اینها بخشی از تجربه زیسته مادران شیرده و باردار در جنگی است که 12 روز ایرانی‌ها تجربه کردند. مادرانی که آوار و اضطراب جنگ را به دوش کشیدند و بی‌خانه شدند.

📌ناهید خداکرمی، رئیس انجمن علمی مامایی ایران به «هم‌میهن» می‌گوید، بارداری بیماری نیست اما نیازمند مراقبت‌های ویژه است: «کافی‌است مادران علائم خطر را بدانند و از استرس و اضطراب دور بمانند. آنها در هر شهری می‌توانند به ماما، پزشک و مرکز بهداشت دسترسی داشته باشند و مراجعه کنند.» این در حالی است که مادران باردار از تعطیلی مراکز سونوگرافی و آزمایشگاه‌ها در روزهای جنگ می‌گویند.

📌الهام، دوازدهمین هفته بارداری‌اش را پشت‌سر می‌گذاشت که جنگ شروع شد: «من باید غربالگری اول را انجام می‌دادم و از یک‌ماه پیش از جایی که مورد تایید پزشکم بود، وقت گرفته بودم. این سونوگرافی اهمیت زیادی دارد چون سلامت جنین را تشخیص می‌دهد و براساس آن می‌توان سقط را انجام داد.» او به «هم‌میهن» می‌گوید هیچ جایی در تهران، حتی جایی که از آن وقت گرفته بود، باز نبود: «نکته عجیب‌تر اینکه حتی بیمارستان‌ها هم سونوگرافی معمولی را انجام نمی‌دادند.» او این روزها به پزشک‌اش هم دسترسی ندارد: «تنها یک شماره موبایل از منشی او داشتم که با آن تماس گرفتم و گفت، دکتر تهران نیست و این روزها نمی‌تواند به او دسترسی داشته باشد.»

📌منشی پزشک در این تماس حرفی به الهام می‌زند که اضطراب به جانش می‌ریزد: «او به من گفت مانند زنان بارداری که سال‌ها قبل و در زمان جنگ پیشین باردار شدند و دسترسی به خدمات پزشکی نداشتند، من هم این سونوگرافی را انجام نمی‌دهم.» الهام به پیشرفت‌های پزشکی اشاره می‌کند؛ پیشرفت‌هایی که این روزها به هیچ کاری نمی‌آید: «سال‌هاست علم پیشرفت کرده که ما بتوانیم برخی کارها را راحت‌تر انجام دهیم. باید برای برخی موارد پیش‌بینی‌های لازم انجام شود، باید جاهایی به شکل اورژانسی باز باشند. اما چنین اتفاقی نیفتاده است.»

👈🏻  ادامه مطلب را در Instant View بخوانید.

@BashgaheZanan
@EveDaughters
🔴 روایت خانواده جنگ‌زده ایرانی در آستانه اشرفیه

💢 شدت اصابت موشک، تکه‌هایی از پیکر کشته‌شده‌ها را به سمت خانه‌های دیگر پرت کرده بود و اهالی آن‌ها را میان باغچه خانه‌هایشان پیدا کرده بودند.

📌 انفجار طوری بود که یکی از همسایه‌ها به هلال‌احمر زنگ زد و گفت که در باغچه خانه‌اش یک دست قطع‌شده افتاده. جنازه‌ها پرتاب شده‌بودن و فکر نمی‌کنم جسد سالمی از زیر آوار بیرون کشیده شده باشه. از بعضی از اونا فقط دست و پا و تکه‌هایی از بدن باقی مانده بود. چیزی که برای مردم خیلی تعجب‌آور بود، این بود که چطور این اتفاق توی شهر به این کوچکی رخ داده؟

📌 اهالی خیابان فردوسی می‌گویند در این حمله یک زن و مرد سالمند و یک مرد جوان هم کشته شدند؛ در ساعاتی که هرگز تصور نمی‌کردند جنگ به شهر آن‌ها هم برسد.

📌 یکی از اقوام پدری شهید صدیقی‌صابر حالا می‌گوید که از ۱۲ شهید خانواده، بعضی پیدا شده و به خاک سپرده شده‌اند و تعدادی هم هنوز نتیجه آزمایش DNAشان مشخص نشده تا متوجه شوند قطعات بدن‌شان متعلق به این خانواده است یا همسایه‌ها./هم میهن

@EveDaughters
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوشته ع.عبدی بعد از انتشار کلیپ مربوط به تشییع سیدعلی، فرزند خردسال دانشمندمصطفی ساداتی که بهمراه کل خانواده کشته شد.

💢 بخاطر انتشار تابوت یک کودک ایران کلی فحش حواله بنده کردند و مرا متهم کردند که چرا درباره کیان پیرفلک لال بودم؟

📌 پاسخم اینست که من لال نبودم شما کور هستید که حتی زحمت یک سرچ ساده در کانالهای عبدی مدیا را به خود نمیدهید تا ببینید بیش از ۵۵ پست درباره کیان نازنین و خانواده‌اش نوشتم.

📌 شهوت قدرت بقدری کورتان کرده که شرافت را از شما گرفته. برای شما نه کیان مهم است و نه سایر کودکان مظلوم این وطن مظلومتر؛ شما تشنه خون هستید. چه خونی که برآن فریاد خشم برآرید و چه خونی که بر آن فریاد قهقهه.
🔸 کاش چشمانتان لایق دیدن حقیقت بود

🔻پیشتر در یادداشتی در همان ابتدای جنگ نوشتم: فحاش‌ها مشغول کارند، بی‌وقفه و بی‌مرز

🔻 هر ناسزایی که نثارم می‌شود، فدای ذره‌ای از خاک ایران.
🔻 هر توهینی که می‌شنوم، نذر کوه‌ها و درختانی که هنوز ایستاده‌اند.
🔻 هرکس کار خودش را میکنم و کار من، تا روزی که این خاک زنده است، ایستادن کنار مردم و گفتن حقیقت است؛ فقط برای وطنم ایران.

https://www.tgoop.com/abdimedianet/17774
@EveDaughters
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
خط چشم ۲۷۰۰ ساله در ایران

در گورستان باستانی «کانی کوتر» واقع در استان کردستان ایران، باستان‌شناسان به کشفی دست یافته‌اند که نگاه ما به آرایش در دوران باستان را دگرگون می‌کند. در یکی از قبرهای این محوطه، ظرفی سرامیکی کوچک پیدا شد که در نگاه اول چیزی بیش از یک محفظه‌ی ساده آرایشی به‌نظر نمی‌رسید. اما تحلیل شیمیایی محتوای آن، واقعیتی شگفت‌انگیز را آشکار کرد: این ظرف حاوی نوعی کحل (آرایش چشم) مربوط به ۲۷۰۰ سال پیش بود — فرمولی که نه‌تنها در ایران، بلکه در کل خاورمیانه باستان بی‌سابقه است.

برخلاف نمونه‌های رایج کحل که معمولاً از اکسید سرب، دوده یا آنتیموان ساخته می‌شدند، ترکیب این ماده‌ی آرایشی شامل اکسیدهای منگنز محلی و گرافیت طبیعی بود. این نخستین بار است که گرافیت — که نور را بازتاب می‌دهد و درخششی فلزی و نقره‌ای ایجاد می‌کند — در فرمول آرایش چشمی باستانی شناسایی می‌شود. گرافیت نه‌تنها از نظر زیبایی جلوه‌ای خاص به چشم می‌بخشید، بلکه از نظر عملکردی نیز به خوبی به پوست می‌چسبید و ماندگاری بالایی داشت.

جالب آنکه در این ترکیب اثری از مواد آلی نظیر چربی حیوانی یا روغن گیاهی — که در بسیاری از لوازم آرایشی باستانی دیده می‌شود — یافت نشد. این می‌تواند به دو معنا باشد: یا مواد آلی در گذر زمان تجزیه شده‌اند، یا اصلاً در این فرمول خاص استفاده نشده‌اند.

قبر حاوی این ظرف آرایشی، ظاهراً متعلق به فردی بلندپایه بوده است؛ شاید یک جنگجو. در کنار این ظرف، اشیایی مانند سلاح‌ها، زیورآلات، لوازم اسب‌سواری و اشیای فلزی گران‌بها یافت شده‌اند — همه‌ی آن‌ها نشانه‌هایی از جایگاه اجتماعی بالا و شاید نوعی مناسک خاص تدفینی.

این یافته که نتایج آن در نشریه‌ی علمی Archaeometry منتشر شده، نشان می‌دهد که مردم عصر آهن در منطقه‌ی زاگرس، نه‌تنها به زیبایی و آرایش توجه داشتند، بلکه در انتخاب و ترکیب مواد معدنی بسیار خلاق و آگاه بودند. استفاده از گرافیت در این زمینه، دریچه‌ای تازه به فناوری آرایشی و نگرش‌های زیبایی‌شناختی در باستان می‌گشاید.

https://www.tgoop.com/Tanz_Talkh_Tarikh/8899
@EveDaughters
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚠️ پیامدهای دادزدن های مکرر و شدید در خانواده روی فرزندان

در دانشگاه کالج لندن (UCL) که یکی از معتبرترین مراکز تحقیقاتی دنیاست، پژوهشگران این دانشگاه، از جمله پروفسور «ایمون مک‌کوری»، در مطالعات اخیر خود نشان داد که فریاد زدن و سوءرفتارهای کلامی با کودک، دقیقاً مثل سایر انواع خشونت‌ها، روی مغز کودک تأثیر می‌گذارد.

- در این مطالعه، اسکن مغز کودکانی که بطور مداوم در معرض فریاد، تحقیر یا تنبیه‌های کلامی بودن، نشان داد که ساختار مغزشان به‌ویژه در ناحیه آمیگدال (بادامه مغز) تغییر کرده است.
بطور خلاصه آمیگدال بخشی از مغز است که مسئول پردازش ترس، خطر و تنظیم احساسات است. این تغییرات باعث می‌شود کودک نسبت به موقعیت‌های ساده هم واکنش‌های شدید احساسی نشان دهد، دائم در حالت هشدار باشد، و احتمالا در آینده بیشتر درگیر اضطراب، اختلالات خلقی و مشکلات رفتاری شود.

@EveDaughters
میدونید، من هیچوقت رابطه احساسی خفنی با مادرم نداشتم. من بودم، اونم بود. همین. همدیگه رو میدیدیم و حرف میزدیم و اینا. تو خونه ما بغل کردن و بوسیدن و لمس کردن همدیگه به هر دلیلی شدیدا کم رخ میده. مادر جان بهار من قلقلکی بود و از اینکه بغلش کنی به کل بیزار.
من هیچوقت فکر نمی کردم اونقدری ما سه تا رو دوست داشته. منو از همه کمتر. من دختر دومی و بچه وسطی بودم و بعدم یه پسر ته تغاری بود و قبلم یه دختر خانوم و کدبانو که لااقل هیچوقت به اندازه من مریض نبود.
من همیشه فکر می کردم تنهام، خیلی تنهام. تا اینکه یه روز مادر جان بهار دیگه نبود.
اول با کارای خونه که به شکل عجیبی خود به خود انجام نمی شدن مواجه شدیم. ظرفا اتوماتیک شسته نمیشد. غذا خودش نمیرفت رو گاز. لباسا خودشونو پهن نمی کردن رو بند. به اینا پیروز شدیم و یاد گرفتیم از پسشون بر بیایم.
بعد دیدیم در بزنگاه های مهم زندگی کسی نیست که بریم پیشش تند تند براش حرف بزنیم و بگیم استرس داریم. وقتی مریضیم کسی کاسه سوپ با گوشت قلقلیای ریزه ریزه نمیده دستمون. وقتی درسیو میفتیم کسی نمیاد با حرص دعوامون کنه که "به جهنم که افتادی! انقدر واسه سه واحد درس الکی تو سر خودت نزن!" کسی نمیگه قوز نکن، کسی نمیگه انقدر مایونز نخور، کسی نمیگه اتاقتو جمع کن عنکبوت برداشت زندگیتو. کسی نیست بیایم بگیم معدلم بالاخره الف شد و لبخند محوی بزنه که همزمان یعنی آفرین و تا الان چرا الف نمیشد پس. کسی نیست بگیم کار پیدا کردیم و براش با اولین حقوقمون انگشتر فیروزه بخریم.
کسی نیست بگیم تنهاییم و چشماشو گرد کنه بگه عجب./زن‌امروزی

نویسنده ناشناس

@EveDaughters
سلام و درود خدمت اعضای محترم کانال دختران حوا

▪️اینجانب صالحه خدادادی، دکتری مطالعات زنان، به همراه اساتیدی از دانشگاه‌های تهران در حال انجام پژوهشی کیفی، در رابطه با چالش‌های زنان متاهل ساکن تهران در ایام دوازده روز جنگ هستیم.

🔺برای انجام این پژوهش لازم است مصاحبه‌ای با زنان متاهل ساکن تهران انجام شود.
البته لازم نیست افراد در ایام جنگ تهران مانده باشند. صرف سکونت اولیه در تهران کافیست.

🔺همچنین مشخصات هویتی افراد مصاحبه شونده برای شرکت در پژوهش به هیچ وجه لازم نیست.

🔺باعث خوشحالی بنده و همکارانم است اگر این گروه از زنان ما را در انجام این پژوهش یاری دهند. برای این منظور لطفاً به این آیدی زیر پیام دهید تا برای گرفتن مصاحبه تلفنی با شما، در زمان مدنظرتان هماهنگی لازم صورت گیرد.

@Sahel72_Kh

@EveDaughters
2025/07/05 08:37:42
Back to Top
HTML Embed Code: