کانون شعر و ادب دانشگاه فردوسی مشهد
@shafiei_kadkani پروین [اعتصامی]، عضو خانوادهای از خانوادههای شعرِ فارسی است که در آن خانواده حرمتِ خرد و اخلاق و شرفِ انسانی، اساسِ ارزشها را تشکیل میدهد؛ خانوادهٔ فردوسی، ناصرخسرو، سعدی و نظامی. هر وقت جامعهٔ ایرانی، بیمار شود از قلمرو نفوذ این خانواده…
وقت سحر، به آینهای گفت شانهای
کاوخ! فلک چه کجرو و گیتی چه تندخوست!
ما را زمانه رَنجکِش و تیرهروز کرد
خُرَّم کسیکه همچو تواَش طالعی نکوست
هرگز تو بارِ زحمتِ مردم نمیکشی
ما شانه میکشیم به هر جا که تار موست
از تیرگی و پیچ و خَم راههای ما
در تاب و حلقه و سر هر زلف گفتوگوست
با آنکه ما جفای بُتان بیشتر بریم
مشتاق روی تُست هر آنکس که خوبروست
گفتا هر آنکه عیب کسی در قفا شمرد
هر چند دل فریبد و رو خوش کُند عدوست
در پیشِ روی خَلق بما جا دهند از آنک
ما را هر آنچه از بَد و نیکست روبروست
خاری به طعنه گفت: چه حاصل ز بو و رنگ
خندید گل که هرچه مرا هست رنگوبوست
چون شانه، عیب خلق مکن موبهمو عیان
در پشت سر نهند کسی را که عیبجوست
زآنکس که نام خلق به گفتار زشت کُشت
دوری گُزین که از همه بدنامتر هموست
ز انگشت آز، دامن تقوی سیه مکن
این جامه چون درید، نه شایستهٔ رفوست
از مهر دوستان ریاکار خوشتر است
دشنام دشمنی که چو آئینه راستگوست
آن کیمیا که میطلبی، یار یکدل است
دردا که هیچگه نتوان یافت، آرزوست
پروین، نشان دوست، درستی و راستی است
هرگز نیازموده، کسی را مدار دوست
شاعر: پروین اعتصامی
@FUM_Poem
کاوخ! فلک چه کجرو و گیتی چه تندخوست!
ما را زمانه رَنجکِش و تیرهروز کرد
خُرَّم کسیکه همچو تواَش طالعی نکوست
هرگز تو بارِ زحمتِ مردم نمیکشی
ما شانه میکشیم به هر جا که تار موست
از تیرگی و پیچ و خَم راههای ما
در تاب و حلقه و سر هر زلف گفتوگوست
با آنکه ما جفای بُتان بیشتر بریم
مشتاق روی تُست هر آنکس که خوبروست
گفتا هر آنکه عیب کسی در قفا شمرد
هر چند دل فریبد و رو خوش کُند عدوست
در پیشِ روی خَلق بما جا دهند از آنک
ما را هر آنچه از بَد و نیکست روبروست
خاری به طعنه گفت: چه حاصل ز بو و رنگ
خندید گل که هرچه مرا هست رنگوبوست
چون شانه، عیب خلق مکن موبهمو عیان
در پشت سر نهند کسی را که عیبجوست
زآنکس که نام خلق به گفتار زشت کُشت
دوری گُزین که از همه بدنامتر هموست
ز انگشت آز، دامن تقوی سیه مکن
این جامه چون درید، نه شایستهٔ رفوست
از مهر دوستان ریاکار خوشتر است
دشنام دشمنی که چو آئینه راستگوست
آن کیمیا که میطلبی، یار یکدل است
دردا که هیچگه نتوان یافت، آرزوست
پروین، نشان دوست، درستی و راستی است
هرگز نیازموده، کسی را مدار دوست
شاعر: پروین اعتصامی
@FUM_Poem
من باهارم تو زمین
من زمینم تو درخت
من درختم تو باهار
نازِ انگشتای بارونِ تو باغم میکنه
میونِ جنگلا تاقم میکنه...
شاملو
@FUM_Poem
من زمینم تو درخت
من درختم تو باهار
نازِ انگشتای بارونِ تو باغم میکنه
میونِ جنگلا تاقم میکنه...
شاملو
@FUM_Poem
Forwarded from کانون حس هفتم
🌙🕊️ «فقط یک هفته تا پایان چهارمین نذر رهایی» 🌙🕊️
با افتخار اعلام میکنیم که کانون حس هفتم، چهارمین طرح نذر رهایی را برای آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد آغاز کرده است. بیایید با همدلی و همیاری، زندگی کسانی را که در شرایط سخت گرفتار شدهاند، تغییر دهیم.✨
هر سهم: ۵۰ هزار تومان
💳 شماره کارت:
6037 6970 9010 8173
به نام: ستاد دیه کمک به زندانیان نیازمند استان خراسان رضوی
لطفاً پست را به اشتراک بگذارید و در این اقدام خیرخواهانه شریک شوید. هر کمک کوچک شما میتواند تغییر بزرگی ایجاد کند.
••••••🌱🕊️🌱••••••
#نذررهایی #آزادسازی #همدلی #حس_هفتم #دانشگاه_فردوسی_مشهد #کانون_حس_هفتم
با افتخار اعلام میکنیم که کانون حس هفتم، چهارمین طرح نذر رهایی را برای آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد آغاز کرده است. بیایید با همدلی و همیاری، زندگی کسانی را که در شرایط سخت گرفتار شدهاند، تغییر دهیم.✨
هر سهم: ۵۰ هزار تومان
💳 شماره کارت:
6037 6970 9010 8173
به نام: ستاد دیه کمک به زندانیان نیازمند استان خراسان رضوی
لطفاً پست را به اشتراک بگذارید و در این اقدام خیرخواهانه شریک شوید. هر کمک کوچک شما میتواند تغییر بزرگی ایجاد کند.
••••••🌱🕊️🌱••••••
#نذررهایی #آزادسازی #همدلی #حس_هفتم #دانشگاه_فردوسی_مشهد #کانون_حس_هفتم
خیام:
دارنده، چو ترکیبِ طبایع آراست
باز از چه سبب فکندش اندر کم و کاست؟
گر خوب نیامد این بنا، عیب ز کیست؟
ور خوب آمد، خرابی از بهر چراست؟
@FUM_Poem
دارنده، چو ترکیبِ طبایع آراست
باز از چه سبب فکندش اندر کم و کاست؟
گر خوب نیامد این بنا، عیب ز کیست؟
ور خوب آمد، خرابی از بهر چراست؟
@FUM_Poem
Forwarded from شفیعی کدکنی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
+ اگر یک رباعی بخواهید بخونید که چکیدهٔ خیام باشه، کدوم رباعیشه؟
_ جامیست که عقلآفرین میزنَدَش...
#خیام
_ جامیست که عقلآفرین میزنَدَش...
#خیام
Forwarded from خردسرای فردوسی
چرا شاهنامه حماسۀ ملی همۀ ایرانیان است؟
شاهنامه همیشه حماسۀ ملی همۀ ایرانیان است، بوده و خواهد بود.
شاهنامه به زبان ملی فارسی نوشته است. بهنادرست میگویند فارسی زبان «رسمی» ایرانیان است نه ملی. صفت «رسمی» یک صفت قانونی برای فارسی است، فراتر از رسمی، فارسی، زبان ملی همۀ ایرانیان است؛ چون همۀ ایرانیان در همۀ نواحی استانها، با هر زبان مادری و گویشی، مهمترین و اصلیترین آثار ادبی و فکری خودشان را به فارسی آفریدهاند و این نشاندهندۀ این است که وجه ملی برای زبان فارسی از عملکرد و رویکرد همۀ ایرانیان در طول تاریخ اخذ شده است. این یک مسئلۀ دستوری یا قانونی نیست.
شاهنامه، گزارش منسجم، متوالی و وحدتمند تاریخ ملی یا داستانی ایران و در بخشی دیگر تاریخ واقعی ایران است. در این تاریخ ملی یا روایی یا واقعی، همۀ ایرانیان با هر لهجه و منطقهای مشترک هستند. شما در طول تاریخ اهالی کدام شهرها را میتوانید بیابید که رستم در نظر او نمونۀ اعلای جهانپهلوانی نبوده است یا در سوگ سیاوش نگریسته باشد.
همۀ ایرانیان در هر کجای دنیا که بوده باشند و هستند، شاهنامه را بهنوعی ایراننامه میبینند. فردوسی از بسیاری از شهرها و روستاها و نواحی ایران در شاهنامه نام برده است و برخی از این نواحی نقش تعیینکنندهای در داستانها دارند.
بخشی از آداب و آیینها و بهاصطلاح اجتماعیات ایران پیش از اسلام که برخی از آنها امروز هم بین ایرانیان محترم است و اجرا میشود، مثلاً جشن نوروز، در شاهنامه به یادگار مانده است. همچنین درخصوص تأثیر بسیاربسیار گستردۀ شاهنامه در استانهای و نواحی مختلف ایران، خارج از خراسان است؛ آن هم نه در بین قشری خاص، بلکه اصناف مختلف مردم.
اگر بنا بر مدعا، چنانکه عدهای میگویند ایرانیان دیگر، غیر از آنهایی که زبانشان هم پارسی است، حماسههای دیگری دارند، قاعدتاً باید بتوانند یکهزارم تأثیر کمّی و کیفی مواردی را که عرض کردم در منطقۀ خودشان نشان دهند؛ چنین چیزی نداریم.
دکتر سجاد آیدنلو
@kheradsarayeferdowsi
شاهنامه همیشه حماسۀ ملی همۀ ایرانیان است، بوده و خواهد بود.
شاهنامه به زبان ملی فارسی نوشته است. بهنادرست میگویند فارسی زبان «رسمی» ایرانیان است نه ملی. صفت «رسمی» یک صفت قانونی برای فارسی است، فراتر از رسمی، فارسی، زبان ملی همۀ ایرانیان است؛ چون همۀ ایرانیان در همۀ نواحی استانها، با هر زبان مادری و گویشی، مهمترین و اصلیترین آثار ادبی و فکری خودشان را به فارسی آفریدهاند و این نشاندهندۀ این است که وجه ملی برای زبان فارسی از عملکرد و رویکرد همۀ ایرانیان در طول تاریخ اخذ شده است. این یک مسئلۀ دستوری یا قانونی نیست.
شاهنامه، گزارش منسجم، متوالی و وحدتمند تاریخ ملی یا داستانی ایران و در بخشی دیگر تاریخ واقعی ایران است. در این تاریخ ملی یا روایی یا واقعی، همۀ ایرانیان با هر لهجه و منطقهای مشترک هستند. شما در طول تاریخ اهالی کدام شهرها را میتوانید بیابید که رستم در نظر او نمونۀ اعلای جهانپهلوانی نبوده است یا در سوگ سیاوش نگریسته باشد.
همۀ ایرانیان در هر کجای دنیا که بوده باشند و هستند، شاهنامه را بهنوعی ایراننامه میبینند. فردوسی از بسیاری از شهرها و روستاها و نواحی ایران در شاهنامه نام برده است و برخی از این نواحی نقش تعیینکنندهای در داستانها دارند.
بخشی از آداب و آیینها و بهاصطلاح اجتماعیات ایران پیش از اسلام که برخی از آنها امروز هم بین ایرانیان محترم است و اجرا میشود، مثلاً جشن نوروز، در شاهنامه به یادگار مانده است. همچنین درخصوص تأثیر بسیاربسیار گستردۀ شاهنامه در استانهای و نواحی مختلف ایران، خارج از خراسان است؛ آن هم نه در بین قشری خاص، بلکه اصناف مختلف مردم.
اگر بنا بر مدعا، چنانکه عدهای میگویند ایرانیان دیگر، غیر از آنهایی که زبانشان هم پارسی است، حماسههای دیگری دارند، قاعدتاً باید بتوانند یکهزارم تأثیر کمّی و کیفی مواردی را که عرض کردم در منطقۀ خودشان نشان دهند؛ چنین چیزی نداریم.
دکتر سجاد آیدنلو
@kheradsarayeferdowsi
کانون شعر و ادب دانشگاه فردوسی مشهد
+ اگر یک رباعی بخواهید بخونید که چکیدهٔ خیام باشه، کدوم رباعیشه؟ _ جامیست که عقلآفرین میزنَدَش... #خیام
...این است معجزِ تو به گیتی
در جمعِ شاعرانِ زمانه
افزونترین مخاطبِ تاریخ
با کمترین سرود و ترانه!
دکتر شفیعی کدکنی خطاب به خیام.
#خیام #شفیعی_کدکنی
@FUM_Poem
در جمعِ شاعرانِ زمانه
افزونترین مخاطبِ تاریخ
با کمترین سرود و ترانه!
دکتر شفیعی کدکنی خطاب به خیام.
#خیام #شفیعی_کدکنی
@FUM_Poem