دوستان گرامی.
اگر مجموعه داستان واویشکا را خوانده اید توصیه می کنم نگاه و نقد محمد حنیف، از نویسندگان نام آشنای کشورمان بر این مجموعه داستان را بخوانید. اگر هم نخوانده اید با مطالعه این نقد می توانید با فضا و موضوع داستان های این مجموعه آشنا شوید و اگر تمایل داشتید این کتاب را سفارش دهید. برای سفارش می توانید به آدرس زیر در تلگرام پیام بدهید
@sabapashakhani
اگر مجموعه داستان واویشکا را خوانده اید توصیه می کنم نگاه و نقد محمد حنیف، از نویسندگان نام آشنای کشورمان بر این مجموعه داستان را بخوانید. اگر هم نخوانده اید با مطالعه این نقد می توانید با فضا و موضوع داستان های این مجموعه آشنا شوید و اگر تمایل داشتید این کتاب را سفارش دهید. برای سفارش می توانید به آدرس زیر در تلگرام پیام بدهید
@sabapashakhani
فردیت بعد از مرگ حیات می یابد
▪️فردین علیخواه
در گوگل موضوعی را جستجو می کردم. وارد سایت یک مرکز آموزش فنی و حرفه ای تخصصی ایرانی شدم. آن مرکز کارکنان خود، شامل مدیران و کارمندان را با عکس و توضیح کوتاهی در زیر عکس ها معرفی کرده بود. عکس ها حرفه ای تهیه شده بود و علاوه بر آن، حرفه ای هم در سایت قرار گرفته بودند. آنچه می دیدم را تحسین کردم و بسیار پسندیدم.
واقعیت تلخ آن است که معمولا سازمان ها در ایران هویت های فردی را هیچ می انگارند. سازمان ها به کارکنان خود شخصیت و حسّ فردیت نمی دهند. در این زمینه، در سایت اغلب سازمان ها و شرکت ها یا هیچ نام و نشانی از کارکنان نیست(گویی امور سازمان به شکل اتوماتیک پیش می رود)، یا فقط نام آنان در یک صفحه پیدیاف در داخل جدولی به غایت بدترکیب آمده است با فونت هایی به شدت زشت. در نمونه های انگشتشماری هم که نام و عکس کارکنان آمده است عکسی بینهایت بیکیفیت با تصاویری ترسناک، غیرحرفهای، پریدهرنگ، مایوس و غمزده، یا عصبی از کارکنان آمده است که بیشتر مایه هراس هر بینندهای میشود به شکلی که حتی خود کارکنان با نفرت و انزجار به عکس خود نگاه می کنند و علاقه ای به معرفی خود از طریق آن عکس ها ندارند. این عکس ها آدم را به یاد قسمت «گمشده» روزنامه های قدیمی می اندازد. در برخی از سازمان نیز، فقط عکسی گلدرشت از مدیر یا مدیران منتشر شده است و دیگر هیچ!
گذاشتن عکس و توضیحی هر چند کوتاه درباره کارکنان باعث ایجاد شوق و انگیزه می شود. اختصاص دادن قسمتی از سایت به یک فرد برای او هویت متمایز خلق می کند، این احساس مثبت که« من هم وجود دارم و در این سازمان اثربخش هستم». به باور نگارنده خلق فردیت در دل سازمان گامی مثبت است. این روزها، شخصیت و فردیت دادن به کارکنان علاوه بر همه سازوکارهای سازمانی، از طریق نحوه معرفی کارکنان در سایت سازمانی و اداری قابل فهم و درک است.
احترام گذاشتن به کارکنان را باید با دیدن سایت سازمان ها و شرکت ها ارزیابی کرد. البته در این خصوص وضع سازمان های دولتی بسیار اسفبارتر و تأسفبرانگیزتر است، در اینجا نابودی فردیت به معنای کامل آن را شاهدیم. متأسفانه عکس بسیاری از کارکنان فقط بعد از مرگ در سایت قرار می گیرد. در واقع فردیت بعد از مرگ حیات می یابد آن هم بر روی اعلامیه ترحیم.
بار دیگر با دقت بیشتر به سایت آن مرکز نگاه کردم. نمی خواهم شتابزده قضاوت کنم ولی به نظر می رسد که که گویی برخی را حذف کردهاند و به عمد نیاوردهاند. برای مثال هیچ عکسی از پرسنل خدماتی، نگهبان یا مسئول تاسیسات ندیدم. از خودم پرسیدم آیا این افراد کنار گذاشته شده اند و اگر بله به چه دلیلی؟ آیا سلسلهمراتب کارکنان در اینکه عکسشان در سایت بیاید یا نیاید اثرگذار بوده است؟
نکته آن است که همه کارکنان، بدون توجه به جایگاه و مرتبه شغلی سازمانی شان، باید در جغرافیای سایت سازمان جایی داشته باشند. همه باید احساس مثبت شخصیت و فردیت سازمانی را تجربه کنند. سایت سازمان، تکمیل و تداوم کارت شناسائی سازمانی فرد است. همان طور که کارت شناسائی بازتاب فردیت و هویت فردی است انعکاس جایگاه فرد در سایت سازمان نیز درست همین عملکرد را دارد. گویی در جغرافیای سایت، ملکی به نام فرد ثبت شده است و این می تواند مایه مباهات و افتخار او باشد« من هم هستم».
سخن پایانی آنکه، در جامعه ای که نهادهای رسمی و غیررسمی به دنبال خلق «تودۀ همشکل» هستند ایجاد فردیت؛ حتی در دل سازمان های رسمی؛ می تواند راهگشا باشد. من فکر می کنم که در ایران، اینستاگرام دارد بار سنگین «محذوفان» از هر نوعاش را به دوش می کشد. حذفشدگان، برای خلق هویت به اینستاگرام پناه میآورند.
کانال نویسنده:
@fardinalikhah
▪️فردین علیخواه
در گوگل موضوعی را جستجو می کردم. وارد سایت یک مرکز آموزش فنی و حرفه ای تخصصی ایرانی شدم. آن مرکز کارکنان خود، شامل مدیران و کارمندان را با عکس و توضیح کوتاهی در زیر عکس ها معرفی کرده بود. عکس ها حرفه ای تهیه شده بود و علاوه بر آن، حرفه ای هم در سایت قرار گرفته بودند. آنچه می دیدم را تحسین کردم و بسیار پسندیدم.
واقعیت تلخ آن است که معمولا سازمان ها در ایران هویت های فردی را هیچ می انگارند. سازمان ها به کارکنان خود شخصیت و حسّ فردیت نمی دهند. در این زمینه، در سایت اغلب سازمان ها و شرکت ها یا هیچ نام و نشانی از کارکنان نیست(گویی امور سازمان به شکل اتوماتیک پیش می رود)، یا فقط نام آنان در یک صفحه پیدیاف در داخل جدولی به غایت بدترکیب آمده است با فونت هایی به شدت زشت. در نمونه های انگشتشماری هم که نام و عکس کارکنان آمده است عکسی بینهایت بیکیفیت با تصاویری ترسناک، غیرحرفهای، پریدهرنگ، مایوس و غمزده، یا عصبی از کارکنان آمده است که بیشتر مایه هراس هر بینندهای میشود به شکلی که حتی خود کارکنان با نفرت و انزجار به عکس خود نگاه می کنند و علاقه ای به معرفی خود از طریق آن عکس ها ندارند. این عکس ها آدم را به یاد قسمت «گمشده» روزنامه های قدیمی می اندازد. در برخی از سازمان نیز، فقط عکسی گلدرشت از مدیر یا مدیران منتشر شده است و دیگر هیچ!
گذاشتن عکس و توضیحی هر چند کوتاه درباره کارکنان باعث ایجاد شوق و انگیزه می شود. اختصاص دادن قسمتی از سایت به یک فرد برای او هویت متمایز خلق می کند، این احساس مثبت که« من هم وجود دارم و در این سازمان اثربخش هستم». به باور نگارنده خلق فردیت در دل سازمان گامی مثبت است. این روزها، شخصیت و فردیت دادن به کارکنان علاوه بر همه سازوکارهای سازمانی، از طریق نحوه معرفی کارکنان در سایت سازمانی و اداری قابل فهم و درک است.
احترام گذاشتن به کارکنان را باید با دیدن سایت سازمان ها و شرکت ها ارزیابی کرد. البته در این خصوص وضع سازمان های دولتی بسیار اسفبارتر و تأسفبرانگیزتر است، در اینجا نابودی فردیت به معنای کامل آن را شاهدیم. متأسفانه عکس بسیاری از کارکنان فقط بعد از مرگ در سایت قرار می گیرد. در واقع فردیت بعد از مرگ حیات می یابد آن هم بر روی اعلامیه ترحیم.
بار دیگر با دقت بیشتر به سایت آن مرکز نگاه کردم. نمی خواهم شتابزده قضاوت کنم ولی به نظر می رسد که که گویی برخی را حذف کردهاند و به عمد نیاوردهاند. برای مثال هیچ عکسی از پرسنل خدماتی، نگهبان یا مسئول تاسیسات ندیدم. از خودم پرسیدم آیا این افراد کنار گذاشته شده اند و اگر بله به چه دلیلی؟ آیا سلسلهمراتب کارکنان در اینکه عکسشان در سایت بیاید یا نیاید اثرگذار بوده است؟
نکته آن است که همه کارکنان، بدون توجه به جایگاه و مرتبه شغلی سازمانی شان، باید در جغرافیای سایت سازمان جایی داشته باشند. همه باید احساس مثبت شخصیت و فردیت سازمانی را تجربه کنند. سایت سازمان، تکمیل و تداوم کارت شناسائی سازمانی فرد است. همان طور که کارت شناسائی بازتاب فردیت و هویت فردی است انعکاس جایگاه فرد در سایت سازمان نیز درست همین عملکرد را دارد. گویی در جغرافیای سایت، ملکی به نام فرد ثبت شده است و این می تواند مایه مباهات و افتخار او باشد« من هم هستم».
سخن پایانی آنکه، در جامعه ای که نهادهای رسمی و غیررسمی به دنبال خلق «تودۀ همشکل» هستند ایجاد فردیت؛ حتی در دل سازمان های رسمی؛ می تواند راهگشا باشد. من فکر می کنم که در ایران، اینستاگرام دارد بار سنگین «محذوفان» از هر نوعاش را به دوش می کشد. حذفشدگان، برای خلق هویت به اینستاگرام پناه میآورند.
کانال نویسنده:
@fardinalikhah
در صفحه «مکث در زندگی روزمره» بشنوید:
دوستی، در قاب جامعهشناسی
فردین علیخواه
سخنرانی ارائهشده به دعوت مدرسۀ گفت و گوی
شهرستان دماوند-شهر کیلان
پنجشنبه 12 مهر 1403
در شنوتو بشنوید
در کستباکس بشنوید
لینک حمایت مالی از صفحۀ «مکث در زندگی روزمره» (اینجا کلیک کنید)
دوستی، در قاب جامعهشناسی
فردین علیخواه
سخنرانی ارائهشده به دعوت مدرسۀ گفت و گوی
شهرستان دماوند-شهر کیلان
پنجشنبه 12 مهر 1403
در شنوتو بشنوید
در کستباکس بشنوید
لینک حمایت مالی از صفحۀ «مکث در زندگی روزمره» (اینجا کلیک کنید)
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📝 «جانِ شهر» - گفتارهایی در جامعه شناسی شهری
👤 دکتر فردین علیخواه
جامعه شناس
توضیحات کامل: برای مشاهده کلیک کنید
🔗 ثبتنام:
۱. از طریق سایت: برای ثبت نام از طریق سایت کلیک کنید
۲. از طریق تلگرام: @toAkademi
برگزار کننده:
🏛 موسسهی فرهنگی و هنری نیک اندیشان زمان
🏛 موسسهی فرهنگی و هنری زیر سقف آسمان مهر
نحوهی برگزاری:
🔹 حضوری / آنلاین
🔹 ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
🔹 ظرفیت آنلاین: ۳۰ نفر
🔘 مبلغ کلاس حضوری و آنلاین: ۶۵۰,۰۰۰ تومان
✔️امکان پرداخت در ۲ مرحله
🔹 تعداد جلسات: ۶ جلسه ۲ ساعته
🔹 تاریخ شروع: ۱۹ مهر ۱۴۰۳
🔹 روز برگزاری: پنجشنبهها
🔹 ساعت: ۱۴ تا ۱۶
🔹 کلاس آنلاین: پلتفرم اسکای روم
🔹 آدرس کلاس حضوری: تهران، خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش خیابان یارمحمدی، پلاک ۶۸، طبقه ۴، واحد ۱۷
📌 پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
📞 تلفن: 09391796923
💬 تلگرام: @toAkademi
📱 شبکههای اجتماعی آکادمی:
🔹 تلگرام: www.tgoop.com/toAkademi_channel
🔹 یوتیوب: youtube.com/toAkademi
🔹 اینستاگرام: instagram.com/toAkademi
#جان_شهر #فردین_علیخواه #جامعه_شناسی_شهری #شهر #معماری #دیزاین #کافه #پارک #پاساژ #خیابان #زندگی_شهری
.
👤 دکتر فردین علیخواه
جامعه شناس
توضیحات کامل: برای مشاهده کلیک کنید
🔗 ثبتنام:
۱. از طریق سایت: برای ثبت نام از طریق سایت کلیک کنید
۲. از طریق تلگرام: @toAkademi
برگزار کننده:
🏛 موسسهی فرهنگی و هنری نیک اندیشان زمان
🏛 موسسهی فرهنگی و هنری زیر سقف آسمان مهر
نحوهی برگزاری:
🔹 حضوری / آنلاین
🔹 ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
🔹 ظرفیت آنلاین: ۳۰ نفر
🔘 مبلغ کلاس حضوری و آنلاین: ۶۵۰,۰۰۰ تومان
✔️امکان پرداخت در ۲ مرحله
🔹 تعداد جلسات: ۶ جلسه ۲ ساعته
🔹 تاریخ شروع: ۱۹ مهر ۱۴۰۳
🔹 روز برگزاری: پنجشنبهها
🔹 ساعت: ۱۴ تا ۱۶
🔹 کلاس آنلاین: پلتفرم اسکای روم
🔹 آدرس کلاس حضوری: تهران، خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش خیابان یارمحمدی، پلاک ۶۸، طبقه ۴، واحد ۱۷
📌 پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
📞 تلفن: 09391796923
💬 تلگرام: @toAkademi
📱 شبکههای اجتماعی آکادمی:
🔹 تلگرام: www.tgoop.com/toAkademi_channel
🔹 یوتیوب: youtube.com/toAkademi
🔹 اینستاگرام: instagram.com/toAkademi
#جان_شهر #فردین_علیخواه #جامعه_شناسی_شهری #شهر #معماری #دیزاین #کافه #پارک #پاساژ #خیابان #زندگی_شهری
.
در ایران مسائل هیچ وقت حل نمی شود فقط جای آنها در مراتب مسائل جابجا می شود. گاهی در صدر ، گاهی در وسط، و گاهی هم در پایین فهرست مسائل قرار می گیرند. به همین خاطر مدام می توان نوشته های چند سال قبل را بازنشر کرد.😞گویی بحث به همان روز تعلق دارد.
مصاحبه ای با روزنامه شرق درباره تغییر فرهنگ استفاده از مشروبات الکلی که همچنان جان می گیرد. این مصاحبه در تیر 1402 انجام شده بود👇🏼👇🏼👇🏼
مصاحبه ای با روزنامه شرق درباره تغییر فرهنگ استفاده از مشروبات الکلی که همچنان جان می گیرد. این مصاحبه در تیر 1402 انجام شده بود👇🏼👇🏼👇🏼
◀️مجموعه داستان واویشکا
◀️تا طلاق نگرفتند کتاب ننوشتند: تحلیل هایی از جامعه ایران
برای سفارش پستی این دو کتاب یا یکی از آنها می توانید به آدرس زیر در تلگرام پیام بدهید
@sabapashakhani
◀️تا طلاق نگرفتند کتاب ننوشتند: تحلیل هایی از جامعه ایران
برای سفارش پستی این دو کتاب یا یکی از آنها می توانید به آدرس زیر در تلگرام پیام بدهید
@sabapashakhani
زنپوشان اینستاگرام، این منصفانه نیست
فردین علیخواه
🔺معمولاً در جشنهای جامعه سنتی ایران نظیر عروسیها، برخی مردان لباس زنانه میپوشیدند و با تقلید یا نمایش رفتار و گفتار زنان؛ سعی میکردند موقعیتی کمیک ایجاد کنند تا دیگرانی که غالبا مرد بودند بخندند. در این موقعیتها، آنان بیشتر با اداء و اطوار دیگران را میخنداندند و کمتر با قِر و غَمزه سخنی میگفتند. مردان میخواستند مردان را بخندانند ولی برای این کار لباس زنانه میپوشیدند!
🔺در برخی اجتماعات، فردی که این چنین طنّازی مینمود با چادر گلدار و یا روسری صورت خود را نیز میپوشاند تا مبادا پس از مراسم، همچنان سوژه خنده باشد و یا حتی، هدف انگزنی بلندمدت اجتماع قرار گیرد. علاوه بر جشنها، مردان در حلقههای دوستانه نیز با زنانهپوشی سعی میکردند فضایی نشاطآور ایجاد کنند. معمولاً آنان در این شکل از مراسم، ادا و اطوارهای جنسی هم داشتند. قابل تأمل آنکه، در حلقههای دوستانه، گاهی تماشاچیها در قالب شوخی و یا با هدف انجام شیرینکاری، به سمت فرد زنپوش حمله میکردند و تظاهر به تعرّض جنسی(به اصطلاح دستمالی) مینمودند و این هم مایه خنده دیگران میشد.
🔺هنوز هم در برخی استانهای کشورمان این رفتارها شایع است. هنوز هم برخی از مردان وقتی میخواهند در مهمانیها برقصند با گذاشتن دو دست بر روی سینه یا زیر چانه، تکان دادن نشیمنگاه به شکل و شمایل خاصی، و عشوههای گلدرشت، زنانگی را موضوع خنده میکنند. چند روز قبل ویدئویی از یک مرکز ترک اعتیاد میدیدم که رقص معتادان(پیشین) در حال ترک، باعث معروفیت آن شده است. در آنجا نیز شاهد مردی زنپوش با کلاهگیس هستیم که حلقهای از مردان در اطراف او شکل گرفته است و همگی با صورتی گشاده دست میزنند و او نیز با قر و غمزه میرقصد. صورت او نیز معلوم نیست.
🔺در تاریخ معاصر ایران، در تأترهای روحوضی نیز شاهد مردان زنپوش هستیم. اغلب این تأترها نیز در محیطهای غالبا مردانه یا در اجتماعات و محلههای سنتی اجرا میشد و حداقل یکی از دلایل آن، وجود محدودیتهای اجتماعی و هنجارهای سختگیر نسبت به بازی زنان در چنین محیطهایی بود. ناگفته نماند که زنانگی نمایش داده شده در این تأترها، خود جای بحث و بررسی نشانهشناختی دارد. در اینجا نیز قصه، غالبا برای تماشاگر مرد تدارک دیده میشد و به همین دلیل شاهد بازنمایی شکلی مبالغهآمیز و در مواردی تحقیرآمیز از زنانگی بودیم. «چشم تماشاگر» یا «نگاه خیره» در اینجا مردانه(male gaze) در نظر گرفته میشد.
🔺در این نوشته کوتاه قصد ندارم به موضوع زن پوشی(queen drag) بپردازم چرا که بحث مفصّلی است. مسأله این نوشته موضوع نوظهور دیگری است.
آنچه تعجب مرا به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی در یکی دو سال گذشته برانگیخته است افزایش زنانهپوشیِ به اصطلاح «واینرها» و کمدینها و تلاش برای جذب مخاطبان در رسانهها و به طور خاص شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام است. به طور مشخص، منظورم مردانی هستند که لباس زنانه میپوشند، آرایش غلیظ میکنند و تصویری گلدرشت و مبالغهآمیز از موضوعی مرتبط با زنان در زندگی روزمره نظیر خرید، کارهای خانه، مهمانی و غیره به تصویر می شکند. مشاهدات منظمی که دارم بیانگر افزایش روزافزون چنین ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی است و چنین افزایشی باعث شده است تا حتی برنامهای مانند جوکر هم برای جذب مخاطب به «زنانهپوشی» بازیگران مرد متوسل شود.
@fardinalikhah
🔺وضعیتی که توصیف شد دلایل مختلفی میتواند داشته باشد و گمان(و نه یافته) جامعهشناختی من شامل موارد زیر است:
۱)توسل به هر راه و روشی برای جذب فالوور(دنبالکننده) در شبکههای اجتماعی، ۲)جذابیت احتمالی تضاد موجود در تصویر برای مخاطب یعنی مردی که زن پوش است و مانند زنان رفتار میکند،
۳)قدرت گرفتن زنان در جامعه و استقبال بخشی از مردان از چنین ویدئوهایی که به شکلی مستقیم یا غیرمستقیم زنان را تحقیر و کوچک میکند،
۴)وجود سنت تحقیر و تمسخر زنان و زنانگی در جایجای زندگی روزمره ایرانی که به اشکال مختلف در حال بازتولید است،
۵) فقدان سواد رسانهای تولیدکنندگان محتوا در شبکههای اجتماعی و به طور خاص فقدان آشنایی با نشانهشناسی تصویر و در نهایت
6) کم آوردن سوژه برای تداوم تولید محتوا و هراسِ از دست دادن فالوور.
ادامه در صفحه بعد👇🏽
فردین علیخواه
🔺معمولاً در جشنهای جامعه سنتی ایران نظیر عروسیها، برخی مردان لباس زنانه میپوشیدند و با تقلید یا نمایش رفتار و گفتار زنان؛ سعی میکردند موقعیتی کمیک ایجاد کنند تا دیگرانی که غالبا مرد بودند بخندند. در این موقعیتها، آنان بیشتر با اداء و اطوار دیگران را میخنداندند و کمتر با قِر و غَمزه سخنی میگفتند. مردان میخواستند مردان را بخندانند ولی برای این کار لباس زنانه میپوشیدند!
🔺در برخی اجتماعات، فردی که این چنین طنّازی مینمود با چادر گلدار و یا روسری صورت خود را نیز میپوشاند تا مبادا پس از مراسم، همچنان سوژه خنده باشد و یا حتی، هدف انگزنی بلندمدت اجتماع قرار گیرد. علاوه بر جشنها، مردان در حلقههای دوستانه نیز با زنانهپوشی سعی میکردند فضایی نشاطآور ایجاد کنند. معمولاً آنان در این شکل از مراسم، ادا و اطوارهای جنسی هم داشتند. قابل تأمل آنکه، در حلقههای دوستانه، گاهی تماشاچیها در قالب شوخی و یا با هدف انجام شیرینکاری، به سمت فرد زنپوش حمله میکردند و تظاهر به تعرّض جنسی(به اصطلاح دستمالی) مینمودند و این هم مایه خنده دیگران میشد.
🔺هنوز هم در برخی استانهای کشورمان این رفتارها شایع است. هنوز هم برخی از مردان وقتی میخواهند در مهمانیها برقصند با گذاشتن دو دست بر روی سینه یا زیر چانه، تکان دادن نشیمنگاه به شکل و شمایل خاصی، و عشوههای گلدرشت، زنانگی را موضوع خنده میکنند. چند روز قبل ویدئویی از یک مرکز ترک اعتیاد میدیدم که رقص معتادان(پیشین) در حال ترک، باعث معروفیت آن شده است. در آنجا نیز شاهد مردی زنپوش با کلاهگیس هستیم که حلقهای از مردان در اطراف او شکل گرفته است و همگی با صورتی گشاده دست میزنند و او نیز با قر و غمزه میرقصد. صورت او نیز معلوم نیست.
🔺در تاریخ معاصر ایران، در تأترهای روحوضی نیز شاهد مردان زنپوش هستیم. اغلب این تأترها نیز در محیطهای غالبا مردانه یا در اجتماعات و محلههای سنتی اجرا میشد و حداقل یکی از دلایل آن، وجود محدودیتهای اجتماعی و هنجارهای سختگیر نسبت به بازی زنان در چنین محیطهایی بود. ناگفته نماند که زنانگی نمایش داده شده در این تأترها، خود جای بحث و بررسی نشانهشناختی دارد. در اینجا نیز قصه، غالبا برای تماشاگر مرد تدارک دیده میشد و به همین دلیل شاهد بازنمایی شکلی مبالغهآمیز و در مواردی تحقیرآمیز از زنانگی بودیم. «چشم تماشاگر» یا «نگاه خیره» در اینجا مردانه(male gaze) در نظر گرفته میشد.
🔺در این نوشته کوتاه قصد ندارم به موضوع زن پوشی(queen drag) بپردازم چرا که بحث مفصّلی است. مسأله این نوشته موضوع نوظهور دیگری است.
آنچه تعجب مرا به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی در یکی دو سال گذشته برانگیخته است افزایش زنانهپوشیِ به اصطلاح «واینرها» و کمدینها و تلاش برای جذب مخاطبان در رسانهها و به طور خاص شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام است. به طور مشخص، منظورم مردانی هستند که لباس زنانه میپوشند، آرایش غلیظ میکنند و تصویری گلدرشت و مبالغهآمیز از موضوعی مرتبط با زنان در زندگی روزمره نظیر خرید، کارهای خانه، مهمانی و غیره به تصویر می شکند. مشاهدات منظمی که دارم بیانگر افزایش روزافزون چنین ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی است و چنین افزایشی باعث شده است تا حتی برنامهای مانند جوکر هم برای جذب مخاطب به «زنانهپوشی» بازیگران مرد متوسل شود.
@fardinalikhah
🔺وضعیتی که توصیف شد دلایل مختلفی میتواند داشته باشد و گمان(و نه یافته) جامعهشناختی من شامل موارد زیر است:
۱)توسل به هر راه و روشی برای جذب فالوور(دنبالکننده) در شبکههای اجتماعی، ۲)جذابیت احتمالی تضاد موجود در تصویر برای مخاطب یعنی مردی که زن پوش است و مانند زنان رفتار میکند،
۳)قدرت گرفتن زنان در جامعه و استقبال بخشی از مردان از چنین ویدئوهایی که به شکلی مستقیم یا غیرمستقیم زنان را تحقیر و کوچک میکند،
۴)وجود سنت تحقیر و تمسخر زنان و زنانگی در جایجای زندگی روزمره ایرانی که به اشکال مختلف در حال بازتولید است،
۵) فقدان سواد رسانهای تولیدکنندگان محتوا در شبکههای اجتماعی و به طور خاص فقدان آشنایی با نشانهشناسی تصویر و در نهایت
6) کم آوردن سوژه برای تداوم تولید محتوا و هراسِ از دست دادن فالوور.
ادامه در صفحه بعد👇🏽
ادامه مطلب: زن پوشان اینستاگرام...
🔺با پدیده «زنانه پوشی» به ویژه در عرصه رسانه و سرگرمی در سایر کشورها آشنایی نسبی دارم و تاکنون منابع مختلفی را مرور کردهام. به گمانم هر پدیده را باید در زمینه تاریخی و اجتماعی خاص خودش بررسی کرد، در نظر گرفت و درباره آن به قضاوت نشست. وضعیت زنان در کشورهای توسعه یافته لزوما مانند ایران نیست و به همین دلیل زنانهپوشی در عرصه هنر و سرگرمی آنان و اثرگذاریاش بر مخاطب نیازمند توجه و تحلیل متفاوتی است. محتوایی که این روزها در خصوص زنانه پوشی در پلتفرمی نظیر اینستاگرام میبینیم در اغلب موارد تحقیرآمیز و تمسخرآمیز است و در نهایت حاصل آن بازتولید کلیشههای سنتی نسبت به زنان است و این امر بیتردید گامی به جلو محسوب نمیشود. افزون بر این، در جامعهای که نهادهای مختلف اجتماعی به اشکال گوناگون راه پیشرفت زنان را ناهموار میکنند تولید چنین محتواهایی(بدون دقتها و ملاحظات اجتماعی) منصفانه نیست. در تمسخر و تحقیر زنان این سرزمین، حداقل شما با نهادهای اجتماعی همدست نشوید.
🔺سخن پایانی آنکه، کاربران شبکه های اجتماعی. «توجه» شما در عصر کنونی کالایی باارزش است. آنرا در شبکه های اجتماعی ارزان به هر کسی نفروشید.
کانال نویسنده: @fardinalikhah
🔺با پدیده «زنانه پوشی» به ویژه در عرصه رسانه و سرگرمی در سایر کشورها آشنایی نسبی دارم و تاکنون منابع مختلفی را مرور کردهام. به گمانم هر پدیده را باید در زمینه تاریخی و اجتماعی خاص خودش بررسی کرد، در نظر گرفت و درباره آن به قضاوت نشست. وضعیت زنان در کشورهای توسعه یافته لزوما مانند ایران نیست و به همین دلیل زنانهپوشی در عرصه هنر و سرگرمی آنان و اثرگذاریاش بر مخاطب نیازمند توجه و تحلیل متفاوتی است. محتوایی که این روزها در خصوص زنانه پوشی در پلتفرمی نظیر اینستاگرام میبینیم در اغلب موارد تحقیرآمیز و تمسخرآمیز است و در نهایت حاصل آن بازتولید کلیشههای سنتی نسبت به زنان است و این امر بیتردید گامی به جلو محسوب نمیشود. افزون بر این، در جامعهای که نهادهای مختلف اجتماعی به اشکال گوناگون راه پیشرفت زنان را ناهموار میکنند تولید چنین محتواهایی(بدون دقتها و ملاحظات اجتماعی) منصفانه نیست. در تمسخر و تحقیر زنان این سرزمین، حداقل شما با نهادهای اجتماعی همدست نشوید.
🔺سخن پایانی آنکه، کاربران شبکه های اجتماعی. «توجه» شما در عصر کنونی کالایی باارزش است. آنرا در شبکه های اجتماعی ارزان به هر کسی نفروشید.
کانال نویسنده: @fardinalikhah
https://telegra.ph/%D8%B2%D9%86%E2%80%8C%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%86%D8%B5%D9%81%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-10-13
🔺🔺🔺مطلب زن پوشان اینستاگرام در یک فایل
🔺🔺🔺مطلب زن پوشان اینستاگرام در یک فایل
Telegraph
زنپوشان اینستاگرام، این منصفانه نیست
فردین علیخواه معمولاً در جشنهای جامعه سنتی ایران نظیر عروسیها، برخی مردان لباس زنانه میپوشیدند و با تقلید یا نمایش رفتار و گفتار زنان؛ سعی میکردند موقعیتی کمیک ایجاد کنند تا دیگرانی که غالبا مرد بودند بخندند. در این موقعیتها، آنان بیشتر با اداء و اطوار…
دادستانی: فروش آب انگور در میدان تره بار تهران ممنوع شد/مردم برای خرید دبه آب انگور در صف می ایستادند
🔵خبر فوق متعلق به اردیبهشت سال 1402 است.
🔺به عنوان محقق و مدرّس آسیب های اجتماعی که با دانشجویانم(در رشته جامعه شناسی و حقوق) تحقیقاتی در خصوص مصرف الکل داشته ایم از خودم می پرسم اگر این سخت گیری ها نبود هم اکنون چند نفر از هموطنانمان زنده بودند و خانواده های کمتری سوگوار؟
🔺مسائل اجتماعی پیچیده اند. گاهی سخت گیری در جایی، مرگ عده ای در جایی دیگر را رقم می زند. به همین خاطر برای کاهش مرگ انسان ها گاهی باید مدارا کرد.
🔺سخت گیری، لزوما باعث تضعیف یک رفتار نمی شود، سخت گیری فقط مسئله را از جایی به جای دیگر منتقل می کند، جای دیگری که مسئله را به مراتب بدتر و وخیم تر می کند.
🔺ای کاش درباره تدوین و اجرای سیاست های اجتماعی، با دقت ارزیابی هزینه-فایده انجام می شد.
🔺اگر اینگونه بود حالا انسان های بیشتری زنده می ماندند.
🔵خبر فوق متعلق به اردیبهشت سال 1402 است.
🔺به عنوان محقق و مدرّس آسیب های اجتماعی که با دانشجویانم(در رشته جامعه شناسی و حقوق) تحقیقاتی در خصوص مصرف الکل داشته ایم از خودم می پرسم اگر این سخت گیری ها نبود هم اکنون چند نفر از هموطنانمان زنده بودند و خانواده های کمتری سوگوار؟
🔺مسائل اجتماعی پیچیده اند. گاهی سخت گیری در جایی، مرگ عده ای در جایی دیگر را رقم می زند. به همین خاطر برای کاهش مرگ انسان ها گاهی باید مدارا کرد.
🔺سخت گیری، لزوما باعث تضعیف یک رفتار نمی شود، سخت گیری فقط مسئله را از جایی به جای دیگر منتقل می کند، جای دیگری که مسئله را به مراتب بدتر و وخیم تر می کند.
🔺ای کاش درباره تدوین و اجرای سیاست های اجتماعی، با دقت ارزیابی هزینه-فایده انجام می شد.
🔺اگر اینگونه بود حالا انسان های بیشتری زنده می ماندند.
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📝 «جانِ شهر» - گفتارهایی در جامعه شناسی شهری
👤 دکتر فردین علیخواه
جامعه شناس
توضیحات کامل: برای مشاهده کلیک کنید
🔗 ثبتنام:
۱. از طریق سایت: برای ثبت نام از طریق سایت کلیک کنید
۲. از طریق تلگرام: @toAkademi
برگزار کننده:
🏛 موسسهی فرهنگی و هنری نیک اندیشان زمان
🏛 موسسهی فرهنگی و هنری زیر سقف آسمان مهر
نحوهی برگزاری:
🔹 حضوری / آنلاین
🔹 ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
🔹 ظرفیت آنلاین: ۳۰ نفر
🔘 مبلغ کلاس حضوری و آنلاین: ۶۵۰,۰۰۰ تومان
✔️امکان پرداخت در ۲ مرحله
🔹 تعداد جلسات: ۶ جلسه ۲ ساعته
🔹 تاریخ شروع: ۲۶ مهر ۱۴۰۳
🔹 روز برگزاری: پنجشنبهها
🔹 ساعت: ۱۴ تا ۱۶
🔹 کلاس آنلاین: پلتفرم اسکای روم
🔹 آدرس کلاس حضوری: تهران، خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش خیابان یارمحمدی، پلاک ۶۸، طبقه ۴، واحد ۱۷
📌 پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
📞 تلفن: 09391796923
💬 تلگرام: @toAkademi
📱 شبکههای اجتماعی آکادمی:
🔹 تلگرام: www.tgoop.com/toAkademi_channel
🔹 یوتیوب: youtube.com/toAkademi
🔹 اینستاگرام: instagram.com/toAkademi
#جان_شهر #فردین_علیخواه #جامعه_شناسی_شهری #شهر #معماری #دیزاین #کافه #پارک #پاساژ #خیابان #زندگی_شهری
.
👤 دکتر فردین علیخواه
جامعه شناس
توضیحات کامل: برای مشاهده کلیک کنید
🔗 ثبتنام:
۱. از طریق سایت: برای ثبت نام از طریق سایت کلیک کنید
۲. از طریق تلگرام: @toAkademi
برگزار کننده:
🏛 موسسهی فرهنگی و هنری نیک اندیشان زمان
🏛 موسسهی فرهنگی و هنری زیر سقف آسمان مهر
نحوهی برگزاری:
🔹 حضوری / آنلاین
🔹 ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
🔹 ظرفیت آنلاین: ۳۰ نفر
🔘 مبلغ کلاس حضوری و آنلاین: ۶۵۰,۰۰۰ تومان
✔️امکان پرداخت در ۲ مرحله
🔹 تعداد جلسات: ۶ جلسه ۲ ساعته
🔹 تاریخ شروع: ۲۶ مهر ۱۴۰۳
🔹 روز برگزاری: پنجشنبهها
🔹 ساعت: ۱۴ تا ۱۶
🔹 کلاس آنلاین: پلتفرم اسکای روم
🔹 آدرس کلاس حضوری: تهران، خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش خیابان یارمحمدی، پلاک ۶۸، طبقه ۴، واحد ۱۷
📌 پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
📞 تلفن: 09391796923
💬 تلگرام: @toAkademi
📱 شبکههای اجتماعی آکادمی:
🔹 تلگرام: www.tgoop.com/toAkademi_channel
🔹 یوتیوب: youtube.com/toAkademi
🔹 اینستاگرام: instagram.com/toAkademi
#جان_شهر #فردین_علیخواه #جامعه_شناسی_شهری #شهر #معماری #دیزاین #کافه #پارک #پاساژ #خیابان #زندگی_شهری
.
Audio
تحلیلی اجتماعی از ویدئویی پربازدید در شبکههای اجتماعی
زوجها چگونه با هم آشنا میشوند؟
(پژوهشی از دانشگاه استنفورد)
ارائه: فردین علیخواه
لطفا قبل از گوش دادن به این فایل صوتی، حتما یکبار ویدئوی یادشده را ببینید. برای تماشا روی لینک زیر کلیک کنید.
https://uploadkon.ir/uploads/496626_24download.mp4
زوجها چگونه با هم آشنا میشوند؟
(پژوهشی از دانشگاه استنفورد)
ارائه: فردین علیخواه
لطفا قبل از گوش دادن به این فایل صوتی، حتما یکبار ویدئوی یادشده را ببینید. برای تماشا روی لینک زیر کلیک کنید.
https://uploadkon.ir/uploads/496626_24download.mp4
آئین تقدیر و تجلیل جواد یساری
سرگذشت نظامهای ایدئولوژیک به ویژه در عرصه فرهنگ عمومی بسیار قابل تامل و موضوعی جالب برای پژوهشهای جامعه شناختی است.
یکی از ویژگیهای نظامهای ایدئولوژیک آن است که واقعیتهای اجتماعی را دیر هنگام درک میکنند و این شامل واقعیتهایی که هم اکنون با آن سر ستیز دارند نیز میشود. پس افتادگی یا تآخر نسبت به جامعه همیشه در آنان وجود دارد.
وقتی صدا و سیمای حاکمیت جواد یساری را به برنامهای دعوت کرد نوشتم که این را باید شکست ملموس و محسوس حاکمیت در عرصه فرهنگ تلقی کرد.
سرگذشت نظامهای ایدئولوژیک به ویژه در عرصه فرهنگ عمومی بسیار قابل تامل و موضوعی جالب برای پژوهشهای جامعه شناختی است.
یکی از ویژگیهای نظامهای ایدئولوژیک آن است که واقعیتهای اجتماعی را دیر هنگام درک میکنند و این شامل واقعیتهایی که هم اکنون با آن سر ستیز دارند نیز میشود. پس افتادگی یا تآخر نسبت به جامعه همیشه در آنان وجود دارد.
وقتی صدا و سیمای حاکمیت جواد یساری را به برنامهای دعوت کرد نوشتم که این را باید شکست ملموس و محسوس حاکمیت در عرصه فرهنگ تلقی کرد.
Audio
رادیو سلامت
برنامه مثبت تربیت
موضوع:
زندگی جنسی کودکان
گوش دادن به این برنامه را به ویژه به والدین توصیه می کنم. نکته های قابل تأملی در آن هست.
برنامه مثبت تربیت
موضوع:
زندگی جنسی کودکان
گوش دادن به این برنامه را به ویژه به والدین توصیه می کنم. نکته های قابل تأملی در آن هست.
موضوع مقاله«تیپشناسی روانشناسان اینستاگرامی ایرانی» ، روانشناسان عامهپسند در اینستاگرام است. این مقاله برگرفته از رسالۀ دکتری میثم همدمی است که چند ماه قبل در دانشگاه گیلان از آن دفاع کرد. مقالهای است خواندنی، و جزو اولین مقالاتی که به شکلی روشمند به بررسی حضور روانشناسان در اینستاگرام پرداخته است. نویسنده معتقد است که برخلاف مفاهیمی مانند «روانشناسی زرد»، مفهوم «عامهپسند» را نباید مفهومی کمارزش یا تحقیرآمیز دید بلکه این عرصه بیانگر یکی از کارکردهای روانشناسی است که غالبا عموم مردم را مخاطب خود قرار داده است. تیپ شناسی ایشان از روان شناسان پرمخاطب حاضر در اینستاگرام قابل تأمل و توجه است.
خوشحالم که در طول مسیر در کنار ایشان، و عضوی از تیم پژوهش بودم.
برای مطالعه مقاله به آدرس زیر بروید.
لینک مطالعه خلاصه مقاله
خوشحالم که در طول مسیر در کنار ایشان، و عضوی از تیم پژوهش بودم.
برای مطالعه مقاله به آدرس زیر بروید.
لینک مطالعه خلاصه مقاله