🪡 درسگفتار روسو مواجهۀ غافگلیرکنندۀ دلوز و روسو است. دلوز مفاهیم کلیدی اندیشۀ خود را از دل اندیشۀ روسو بیرون میکشد و او را به متفکر تکوین و بالقوگی و نهفتگی و فعلیت بدل میکند. اهتمام روسو آشتی کشاکشهای فرد و نوع انسان است و دلوز در سراسر درسگفتارها لایههای مختلف این مسئله را شرح میدهد؛ از قرارداد اجتماعی و جامعه و فرد و نوع انسان گرفته تا شرارت و لئامت و منفعت.
"شرایطی که لئامت را ممکن میکند در هر وضعیت اجتماعی متعینی برقرار است. بهرغم گفتههای پراکندۀ سبکمغزان و لئیمان، چیزی به نام لئامت بدون منفعت وجود ندارد. هر لئامتی یا از سر منفعت است یا تلافی و جبران. هیچ لئامتی وجود ندارد که ذیل مناسبات سرکوب و منافع پیچیدۀ اجتماعی نباشد. روسو یکی از آن نویسندگانی است که میدانست چگونه مناسبات سرکوب و ساختارهای اجتماعیِ پیششرط آن را تحلیل کند".
@Filmosophy
"شرایطی که لئامت را ممکن میکند در هر وضعیت اجتماعی متعینی برقرار است. بهرغم گفتههای پراکندۀ سبکمغزان و لئیمان، چیزی به نام لئامت بدون منفعت وجود ندارد. هر لئامتی یا از سر منفعت است یا تلافی و جبران. هیچ لئامتی وجود ندارد که ذیل مناسبات سرکوب و منافع پیچیدۀ اجتماعی نباشد. روسو یکی از آن نویسندگانی است که میدانست چگونه مناسبات سرکوب و ساختارهای اجتماعیِ پیششرط آن را تحلیل کند".
@Filmosophy
Filmosophy | فیلموسوفی
Photo
🧵 لف شستوف در پاراگرافی دربارۀ روح روس به ما کلید واقعی ادبیات روسی را میدهد. فرهنگ اروپایی در روسها چیزی بیریشه است. برای ما [اروپایی ها] این فرهنگ همانا خون و استخوان ماست؛ عصب و ریشۀ حقیقی روان ما. ما به سبک بخصوصی فکر میکنیم، به سبک بخصوصی احساس میکنیم، چرا که تمام جوهر ما از این سبک است. کلام و احساس ما اساساً برایمان اجتنابناپذیرند.
نزد روسها اوضاع متفاوت است. آنان فقط با ویروسِ فرهنگ و اخلاق اروپایی مایهکوبی شدهاند. ویروس در آنها همچون یک بیماری عمل میکند و التهاب و سوزش به شکل ادبیات نمایان میشود. آنچه روس با آن در کشمکش است و رودررویش فریاد میکشد خودِ زندگی نیست، بلکه تنها فرهنگ اروپایی است که به روان او عرضه شده و به او گزند میرساند. این تراژدی بیشتر یک مورد جراحی است تا یک تراژدی واقعیِ روح.
در شستوف یکی از این پسزدنها به معرض نمایش گذاشته میشود. درست است که به نظر میرسد او فقط مرتجع و مخرب باشد، اما سرانجام میتواند با پیچاندن دماغ اروپا اندکی به نشاط آید؛ پس نسبتاً آزاد است. ایدئالیسم اروپایی ملعنت است، اما بیش از آن کمی خندهدار است. ما در بیتفاوتی نو و نیمه مسرورِ شستوف احساس استقلال تازهای میکنیم.
او فقط دماغ ایدئالیسم اروپایی را میپیچانَد. هیچ موعظه نمیکند: پس دوباره و دوباره مخالفت میورزد. او هرگونه انتساب به یک ایدۀ مرکزی را مطلقاً رد میکند. بسیار میترسد که مبادا این هم دیرک خاربستِ نفرتانگیزِ یک ایدئال دیگر از آب درآید. همه چیز ممکن است؛ این به راستی فریاد کانونی اوست. این نیهیلیسم نیست؛ تنها رهایش روان انسانی از قیود کهن است. ایدۀ ایجابی مرکزی این است که روان یا روح انسانی واقعاً به خود باور دارد و نه هیچ چیز دیگر...
🪡 دی. اچ. لارنس
@Filmosophy
نزد روسها اوضاع متفاوت است. آنان فقط با ویروسِ فرهنگ و اخلاق اروپایی مایهکوبی شدهاند. ویروس در آنها همچون یک بیماری عمل میکند و التهاب و سوزش به شکل ادبیات نمایان میشود. آنچه روس با آن در کشمکش است و رودررویش فریاد میکشد خودِ زندگی نیست، بلکه تنها فرهنگ اروپایی است که به روان او عرضه شده و به او گزند میرساند. این تراژدی بیشتر یک مورد جراحی است تا یک تراژدی واقعیِ روح.
در شستوف یکی از این پسزدنها به معرض نمایش گذاشته میشود. درست است که به نظر میرسد او فقط مرتجع و مخرب باشد، اما سرانجام میتواند با پیچاندن دماغ اروپا اندکی به نشاط آید؛ پس نسبتاً آزاد است. ایدئالیسم اروپایی ملعنت است، اما بیش از آن کمی خندهدار است. ما در بیتفاوتی نو و نیمه مسرورِ شستوف احساس استقلال تازهای میکنیم.
او فقط دماغ ایدئالیسم اروپایی را میپیچانَد. هیچ موعظه نمیکند: پس دوباره و دوباره مخالفت میورزد. او هرگونه انتساب به یک ایدۀ مرکزی را مطلقاً رد میکند. بسیار میترسد که مبادا این هم دیرک خاربستِ نفرتانگیزِ یک ایدئال دیگر از آب درآید. همه چیز ممکن است؛ این به راستی فریاد کانونی اوست. این نیهیلیسم نیست؛ تنها رهایش روان انسانی از قیود کهن است. ایدۀ ایجابی مرکزی این است که روان یا روح انسانی واقعاً به خود باور دارد و نه هیچ چیز دیگر...
🪡 دی. اچ. لارنس
@Filmosophy
🧵با توجه به تفاوتهای آشکار در سبک و سیاق ترجمههای امروز با ترجمههای دیروز، طبیعتا این پرسش مطرح میشود که این تفاوت محصول چه وضعیتی است؟ آیا بهسهولت میتوان از این تفاوت چشم پوشید و درمقابل از ساختاری همگن و منطقی صدساله سخن راند؟… برای پاسخ به چنین پرسشهایی ناگزیر، بهجای تأکید بر مفاهیمی ناکارآمد و تکیه بر نظریههای ترجمه یا ترسیم یک خط موهوم و فرضی، باید گسستها، رویدادهای تکین، جنگها، هماورد نیروها و نهایتا، وضعیتها را در ادوار مختلف تاریخ بررسی کنیم تا آنگاه شاید ببینیم که چگونه در یک دورهٔ خاص تاریخی، شکلی خاص از ترجمه غالب شد و در دورهای دیگر شکلی دیگر. چرا امروز اینچنین مینویسیم، سخن میگوییم و ترجمه میکنیم و چرا دیروز بهگونهای دیگر، چنین میکردیم؟
🪡 بخشی از متن کتاب
@Filmosophy
🪡 بخشی از متن کتاب
@Filmosophy
تاریخ بهمثابهی نظام در ۱۹۳۴ به زبان اسپانیولی برای همایشی نوشته شد که در نهایت ارائه هم نشد. متن آن همزمان به زبانهای انگلیسی و آلمانی منتشر شد. نسخهی کامل متن، پس از چند سال، سرانجام در ۱۹۴۱ در انتشارات مجلهی مغربزمین به چاپ رسید. در این فاصلهی هفتساله خوزه ارتگای گاسِت متن را از نو نوشت، به شیوهای متفاوت بخشبندی کرد و به چاپ مجدد سپرد. این فرایند طولانی به نظر خبر از این واقعیت میداد که مضامین مورد بحث در این کتاب جایگاهی
ممتاز در اندیشه او دارد.
@Filmosophy
ممتاز در اندیشه او دارد.
@Filmosophy
Forwarded from | نشر لِگا |
#سینما
__ یکی اینکه پرسونا از فلسفیترین فیلمهای تاریخ سینماست. در دورۀ مدرن، وقتی از کارهای هنری صحبت میشود، هر کار بیش و پیش از هرچیز تأملی دربارۀ خود آن مدیوم است. بر این اساس، فیلم پرسونا اهمیت خودبازتابنده دارد و مسألهاش خودِ رسانۀ سینما و فرآیند تکثیر و نمایش فیلم است.
__ گزارۀ اغراقآمیز دوم، اشارۀ کوتاه اسلاوی ژیژک به فیلم پرسوناست. به گفتۀ او این فیلم حاوی یکی از اروتیکترین صحنههای تاریخ سینماست، در سکانس مشهوری که خواهرآلما خاطرات گناهآلودش را برای الیزابت فوگلر تعریف میکند. او از فلشبکهایی میگوید که هیچیک در فیلم دیده نمیشوند و نفس ندیدن این صحنهها _ که قاعدتاً اگر کوچکترین بخشی از آنها فیلمبرداری میشد در ترازهای مختلف با یک فیلم پورنوگرافیک مواجه بودیم_ پرسونا را به معنای دقیق کلمه فیلمی اروتیک میکند.
__ سومین ادعای اغراقآمیز این است که احتمالاً در دل فیلم پرسونا یکی از ظریفترین و سیاسیترین ارجاعها به هالوکاست نهفته است، آنهم با توجه به اینکه فیلم در این مورد فقط گریزی کوتاه به یک عکس آیکونیک تاریخ قرن بیستم میزند.
[«فیلم بهمثابۀ فلسفه» / صالح نجفی]
www.legapress.ir
__ یکی اینکه پرسونا از فلسفیترین فیلمهای تاریخ سینماست. در دورۀ مدرن، وقتی از کارهای هنری صحبت میشود، هر کار بیش و پیش از هرچیز تأملی دربارۀ خود آن مدیوم است. بر این اساس، فیلم پرسونا اهمیت خودبازتابنده دارد و مسألهاش خودِ رسانۀ سینما و فرآیند تکثیر و نمایش فیلم است.
__ گزارۀ اغراقآمیز دوم، اشارۀ کوتاه اسلاوی ژیژک به فیلم پرسوناست. به گفتۀ او این فیلم حاوی یکی از اروتیکترین صحنههای تاریخ سینماست، در سکانس مشهوری که خواهرآلما خاطرات گناهآلودش را برای الیزابت فوگلر تعریف میکند. او از فلشبکهایی میگوید که هیچیک در فیلم دیده نمیشوند و نفس ندیدن این صحنهها _ که قاعدتاً اگر کوچکترین بخشی از آنها فیلمبرداری میشد در ترازهای مختلف با یک فیلم پورنوگرافیک مواجه بودیم_ پرسونا را به معنای دقیق کلمه فیلمی اروتیک میکند.
__ سومین ادعای اغراقآمیز این است که احتمالاً در دل فیلم پرسونا یکی از ظریفترین و سیاسیترین ارجاعها به هالوکاست نهفته است، آنهم با توجه به اینکه فیلم در این مورد فقط گریزی کوتاه به یک عکس آیکونیک تاریخ قرن بیستم میزند.
[«فیلم بهمثابۀ فلسفه» / صالح نجفی]
www.legapress.ir
Forwarded from | نشر لِگا |
___ در فیلم «راشومون»، کوروساوا سبک خود را برای هر داستان اندکی تغییر میدهد تا نشان دهد هریک از روایتها به خاطرهٔ شخصی متفاوت مربوط است. اما در نهایت امضای مؤلف پای کل اثر بهجاست، زیرا اوست که قاب نهایی را میبندد.
در این داستان قابدرقاب، شگردی اتفاق میافتد که آندره ژید نام آن را «میز_آن_اَبیم» میگذاشت و ترجمهٔ تحتاللفظیاش «قرارگرفته درون مغاک» است. در این شیوه وقتی یک روایت درون روایت دیگر گنجانده میشود، این دو مثل آینه برای هم رفتار میکنند و همدیگر را بینهایت میکنند. و به این معناست که حقیقت در دل یک مغاک قرار میگیرد.
با این تعریف، قابی که کوروساوا برای فیلم خود بسته از جنس نقاشیِ «ندیمگان» ولاسکز _مهمترین مثال تاریخ هنر برای مفهوم میز_آن_اَبیم_ است. نقاشییی که قابدرقاب بسته شده و انگار در آن، نقاش به تماشاگر مینگرد و ما کل تصویر را در آینه میبینیم. ولاسکز حقیقت نقاشی را درون مغاک قرار میدهد.
[ کتابِ فیلم بهمثابهٔ فلسفه، صالح نجفی]
— تصویر: نقاشی «ندیمگان» اثر ولاسکز
«کتابهای لگا علاوه بر کتابفروشها،
قابل خرید از وبسایت لِگا
و ارسال به سراسر کشور»
www.Legapress.ir
در این داستان قابدرقاب، شگردی اتفاق میافتد که آندره ژید نام آن را «میز_آن_اَبیم» میگذاشت و ترجمهٔ تحتاللفظیاش «قرارگرفته درون مغاک» است. در این شیوه وقتی یک روایت درون روایت دیگر گنجانده میشود، این دو مثل آینه برای هم رفتار میکنند و همدیگر را بینهایت میکنند. و به این معناست که حقیقت در دل یک مغاک قرار میگیرد.
با این تعریف، قابی که کوروساوا برای فیلم خود بسته از جنس نقاشیِ «ندیمگان» ولاسکز _مهمترین مثال تاریخ هنر برای مفهوم میز_آن_اَبیم_ است. نقاشییی که قابدرقاب بسته شده و انگار در آن، نقاش به تماشاگر مینگرد و ما کل تصویر را در آینه میبینیم. ولاسکز حقیقت نقاشی را درون مغاک قرار میدهد.
[ کتابِ فیلم بهمثابهٔ فلسفه، صالح نجفی]
— تصویر: نقاشی «ندیمگان» اثر ولاسکز
«کتابهای لگا علاوه بر کتابفروشها،
قابل خرید از وبسایت لِگا
و ارسال به سراسر کشور»
www.Legapress.ir
Forwarded from | نشر لِگا |
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به بهانهٔ روز جهانی فلسفه (۲۱ نوامبر)
_ فلسفه، هرچند در آغاز هنرِ پرسیدن است، سرانجام، بدل به هنرِ زیستن میشود. _ کتاب “فلسفه در خیابان”
_ ویدئو: چیستی فلسفه از منظر اسلاوی ژیژک
_ ترجمه و زیرنویس: نشر لِگا
_ فلسفه، هرچند در آغاز هنرِ پرسیدن است، سرانجام، بدل به هنرِ زیستن میشود. _ کتاب “فلسفه در خیابان”
_ ویدئو: چیستی فلسفه از منظر اسلاوی ژیژک
_ ترجمه و زیرنویس: نشر لِگا
Forwarded from | نشر لِگا |
در فیلم درخشش (1980) جک در جایی تصویر شده که انگار در مرز حیوانیت بشری و تمدن بشری نشسته است. دقت کنید که چگونه طراحی صحنه در اینجا این مرز را نشان میدهد.
از رنگ بدینمنظور استفاده شده که حرکت جک از تمدن به حیوانیت را نشان دهد. همچنین به این نما که در آن او برای اولین بار بهسمت حیوانیت گام برمیدارد دقت کنید، اینکه او قرمز را بر روی آبی پوشیده با این دلالت که نیروی حیوانی درون او از قیدوبندهای تمدن قویترند.
[کتاب "ادبیات، فیلم و فرهنگ: اصول و مبانی نقد" / مایکل رایان/ محسن فخری/ چاپ چهارم]
__ امروز آخرین روز تخفیف یلدایی نشر لِگاست. شما عزیزان میتوانید کتابهای لِگا را با ۲۵ و ۳۰ درصد تخفیف از وبسایت لگا یا دایرکت صفحۀ اینستاگرام لِگا سفارش دهید. (با ارسال رایگان سفارشهای بیش از 500 هزار تومان).
www.legapress .ir
از رنگ بدینمنظور استفاده شده که حرکت جک از تمدن به حیوانیت را نشان دهد. همچنین به این نما که در آن او برای اولین بار بهسمت حیوانیت گام برمیدارد دقت کنید، اینکه او قرمز را بر روی آبی پوشیده با این دلالت که نیروی حیوانی درون او از قیدوبندهای تمدن قویترند.
[کتاب "ادبیات، فیلم و فرهنگ: اصول و مبانی نقد" / مایکل رایان/ محسن فخری/ چاپ چهارم]
__ امروز آخرین روز تخفیف یلدایی نشر لِگاست. شما عزیزان میتوانید کتابهای لِگا را با ۲۵ و ۳۰ درصد تخفیف از وبسایت لگا یا دایرکت صفحۀ اینستاگرام لِگا سفارش دهید. (با ارسال رایگان سفارشهای بیش از 500 هزار تومان).
www.legapress .ir
Forwarded from | نشر لِگا |
کتاب "ادبیات، فیلم و فرهنگ: اصول و مبانی نقد" ویژگیهایی دارد که آن را از دیگر آثار حوزۀ نقد و نظریه متمایز میکند. پیش از همه، زبان ساده و روان کتاب است و در آن از پیچیدگیهای معمول در نوشتههای مشابه خبری نیست. مایکل رایان پس از توضیح اصلیترین عقاید هر رویکرد، مثالهایی ادبی، سینمایی و فرهنگی ارائه میکند تا خوانندگان نحوۀ اعمال رویکردها را بر متون مختلف فراگیرند. این نظام چندوجهی کتاب به مخاطبان امکان میدهد تا ارتباط نظری و معنایی آثار را با توجه به مثالهای ارائهشده درک کنند و روش و منش نقد را در بستر این مثالها مشاهده کرده و بیاموزند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«خانه سیاه است» (۱۳۴۱) فروغ فرخزاد
«دنیا زشتی کم ندارد. زشتیهای دنیا بیشتر بود اگر آدمی به آنها دیده بسته بود. اما آدمی چارهساز است. بر این پرده اکنون نقشی از زشتی، دیدی از یک درد خواهد آمد که دیده بر آن بستن دور از مروت آدمی است.» - از مونولوگهای فیلم
__ طردشدگان جامعه، تصویر روزمرگی و انسان گرفتار
جاناتان رُزنبام منتقد آمریکایی، فیلم «خانه سیاه است» را بزرگترین فیلم سینمای ایران نامیده است.
#جذامیان
«دنیا زشتی کم ندارد. زشتیهای دنیا بیشتر بود اگر آدمی به آنها دیده بسته بود. اما آدمی چارهساز است. بر این پرده اکنون نقشی از زشتی، دیدی از یک درد خواهد آمد که دیده بر آن بستن دور از مروت آدمی است.» - از مونولوگهای فیلم
__ طردشدگان جامعه، تصویر روزمرگی و انسان گرفتار
جاناتان رُزنبام منتقد آمریکایی، فیلم «خانه سیاه است» را بزرگترین فیلم سینمای ایران نامیده است.
#جذامیان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«اگر فردی، فقط یک شخص دیگر را دوست داشته باشد و نسبت به کل انسانهای دیگر بیتفاوت باشد، عشق او عشق نیست بلکه یک دلبستگی همزیستی است، یا خودخواهی در شکل بزرگتر.» - اریک فروم
ما انسانها بهعنوان یک گونه از موجودات، درگیر این تصور هستیم که چیزی از ما محافظت میکند یا ما را تحتنظر دارد، فیلم «میانستارهای» [Interstellar] آن را «عشق» معرفی میکند، و این احتمال را نشان میدهد که «عشق» خیلی خوب میتواند جنبۀ دیگری داشته باشد، بدینسان فراتر از توانایی درک ماست، با این وجود ما آن را میپذیریم. فیلم، سرانجام از ما میخواهد که باور داشته باشیم؛ «عشق چیزیست فراتر از زمان و مکان».
ما انسانها بهعنوان یک گونه از موجودات، درگیر این تصور هستیم که چیزی از ما محافظت میکند یا ما را تحتنظر دارد، فیلم «میانستارهای» [Interstellar] آن را «عشق» معرفی میکند، و این احتمال را نشان میدهد که «عشق» خیلی خوب میتواند جنبۀ دیگری داشته باشد، بدینسان فراتر از توانایی درک ماست، با این وجود ما آن را میپذیریم. فیلم، سرانجام از ما میخواهد که باور داشته باشیم؛ «عشق چیزیست فراتر از زمان و مکان».
اجرای “۱۶۸ دلار”، بسیار بیشتر از “یک سری بدنهای هماهنگ و باکیفیت” هست. زبان را در سطح تکلم به افراط میرساند تا آن را از کار بیندازد. از همین روست که هر زبانی به غیر از زبان فارسی در اجرا بهکار گرفته میشود و بدنْ تبدیل به یگانه وسیله ارتباط و فهم معنا برای ما میشود.به سخنی دیگر بدنها با ما سخن میگویند
اسپینوزا به درستی میگفت: «ما هنوز قادر نیستیم که بفهمیم یک بدن میتواند چه کند»
https://www.tiwall.com/p/dollar2
اسپینوزا به درستی میگفت: «ما هنوز قادر نیستیم که بفهمیم یک بدن میتواند چه کند»
https://www.tiwall.com/p/dollar2
Forwarded from | نشر لِگا |
فیلمهای سرگئی آیزنشتاین ازجمله «رزمناو پوتمکین» (۱۹۲۶)، یکی از شاهکارهای بزرگ سینماست. نوشتههای او بهعنوان نظریهپرداز مونتاژ و زیباییشناسی فیلم، نشاندهندهٔ هوش سرشار، دانش گسترده و عمق فکری چشمگیر اوست.
سرگئی آیزنشتاین در ژانویۀ ۱۹۴۸، تنها چند هفته پیشاز مرگش کتابی تحت عنوان «میزانژو و میزانژست» مینویسد. در این کتاب کوچک و پرمغز آیزنشتاین تمام جنبههای میزانسن را به ایدهای واحد که در ذات موضوع نهفته است، وابسته و آن را از حالتی درهموبرهمِ نامنسجم به یک «متن خوانا» تبدیل میکند. در این نوشته زیرمتن یک میزانسن خاص «معنای پنهان آن» بهوضوح برجسته میشود.
کتاب «میزانژو و میزانژست» به عنوان نُهمین اثر از مجموعه کتابهای سینمایی «کینو-آگورا» به سرپرسی مازیار اسلامی بهزودی در لِگا منتشر میشود.
سرگئی آیزنشتاین در ژانویۀ ۱۹۴۸، تنها چند هفته پیشاز مرگش کتابی تحت عنوان «میزانژو و میزانژست» مینویسد. در این کتاب کوچک و پرمغز آیزنشتاین تمام جنبههای میزانسن را به ایدهای واحد که در ذات موضوع نهفته است، وابسته و آن را از حالتی درهموبرهمِ نامنسجم به یک «متن خوانا» تبدیل میکند. در این نوشته زیرمتن یک میزانسن خاص «معنای پنهان آن» بهوضوح برجسته میشود.
کتاب «میزانژو و میزانژست» به عنوان نُهمین اثر از مجموعه کتابهای سینمایی «کینو-آگورا» به سرپرسی مازیار اسلامی بهزودی در لِگا منتشر میشود.
Forwarded from | نشر لِگا |
__ «میزانژو و میزانژست» نُهمین عنوان از مجموعه کتابهای سینمایی «کینو-آگورا» منتشر شد.
• این کتاب اثر سرگئی آیزنشتاین (۱۹۴۸ -۱۸۹۸) کارگردان و نظریهپرداز روسی سینما است. او در این نوشته، زیرمتن یک میزانسن خاص (یعنی معنای پنهان آن) را بهوضوح برجسته میکند.
• بخش اول کتاب به «میزانژست» میپردازد؛ هماهنگی حرکات و ژستهای فیزیکی بازیگران که وحدت ترکیبی به کنش میبخشد.
• در بخش دوم آیزنشتاین سراغ «میزانسن» میرود، که در اینجا میزانسن را در معنای محدود آن به عنوان چیدمان فیزیکی شخصیتها در یک مکان بازیگری درک میکنیم.
• بخش سوم به «میزانکادر» اختصاص دارد که نزد آیزنشتاین به عنوان «ترکیببندی برای قاب فیلم» و «چیدمان قابهای فیلم» یعنی مونتاژ، درک میشد.
[میزانژو و میزانژست / سرگئی آیزنشتاین / حسام نصیری / ۱۲۸ صفحه / ۱۹۵ هزار تومان]
علاوه بر کتابفروشیها
قابل تهیه از وبسایت لگا
www.legapress.ir
• این کتاب اثر سرگئی آیزنشتاین (۱۹۴۸ -۱۸۹۸) کارگردان و نظریهپرداز روسی سینما است. او در این نوشته، زیرمتن یک میزانسن خاص (یعنی معنای پنهان آن) را بهوضوح برجسته میکند.
• بخش اول کتاب به «میزانژست» میپردازد؛ هماهنگی حرکات و ژستهای فیزیکی بازیگران که وحدت ترکیبی به کنش میبخشد.
• در بخش دوم آیزنشتاین سراغ «میزانسن» میرود، که در اینجا میزانسن را در معنای محدود آن به عنوان چیدمان فیزیکی شخصیتها در یک مکان بازیگری درک میکنیم.
• بخش سوم به «میزانکادر» اختصاص دارد که نزد آیزنشتاین به عنوان «ترکیببندی برای قاب فیلم» و «چیدمان قابهای فیلم» یعنی مونتاژ، درک میشد.
[میزانژو و میزانژست / سرگئی آیزنشتاین / حسام نصیری / ۱۲۸ صفحه / ۱۹۵ هزار تومان]
علاوه بر کتابفروشیها
قابل تهیه از وبسایت لگا
www.legapress.ir