tgoop.com/FirstStartFromMyself/15687
Last Update:
از در درآمدی و من از خود بهدر شدم
گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم
گوشم به راه تا که خبر میدهد ز دوست
صاحب خبر بیامد و من بیخبر شدم
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب
مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود؛ بدیدم و مشتاقتر شدم
دستم نداد قوت رفتن به پیش یار
چندی به پای رفتم و چندی بهسر شدم
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت؟
کاول نظر به دیدن او دیدهور شدم
بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان
مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم
او را خود التفات نبودش به صید من
من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد!
اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم
شعر: #سعدی
آواز: استاد #شجریان
آهنگ و سنتور: استاد پرویز #مشکاتیان
قطعه: اکسیر عشق
آلبوم: دستان
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
BY من از خودم شروع میکنم
Share with your friend now:
tgoop.com/FirstStartFromMyself/15687