Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
- Telegram Web
Telegram Web
Channel created
Channel photo updated
این نشریه؛ ترجمه‌ی مجموعه‌ای از مقالات در مورد اقتصاد شوروی نوشته‌ی «ایوان میخائیلوویچ پوتاپنکوف»، اقتصاددان سیاسی را که بیش‌از ۲۰سال در مورد این موضوع تحقیق کرده است، منتشر می‌کند.

اصل این مقالات به زبان روسی منتشر شده، اما اهمیت نظری آن‌ها برای کل جنبش جهان‌وطن کمونیستی با این واقعیت مشخص می‌شود که آن‌ها برای اوب‌بار قوانین کلی حرکت شیوه‌ی تولید برنامه‌ریزی شده‌ی کالایی شوروی را نشان می‌دهند.

این مقالات تضادهای ملموس و عینی اقتصاد شوروی را آشکار می‌کنند، توضیحی ماتریالیستی از همه‌ی تضادها(و به تعبیری اگونال) و پارادوکس‌های(و به تعبیری آنتاگونیستی) آن ارائه می‌دهند و مبنایی را نشان می‌دهند که به پرسترویکا و احیای سرمایه‌داری منجر شد.[پرسترویکا: این واژه اصطلاحی‌ست روسی، که به اصلاحات اقتصادی که در سال۱۹۸۵ و با روی‌کارآمدن، میخائیل گورباچف، اصطلاح یافت. به‌فارسی این پدیده را «بازسازی» یا «بازسازی گورباچف» نیز می‌نامند که به احیای سرمایه‌داری منجر شد].


  ترجمه‌شده توسط انقلابیون فارس(revolutionaries of Fars)


پیوند: https://telegra.ph/%D8%A7%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%BE%D9%86%DA%A9%D9%88%D9%81-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1-11-27

#Ivan_Potapenkov
آیا شیوه‌های تولید سوسیالیستی متمایز از شیوه‌های کمونیستی وجود دارد؟
شیوه‌ی تولید کمونیستی چه تفاوتی با سرمایه‌داری دارد؟
آیا سوسیالیسم در اتحادجماهیرشوروی[و تجربه‌ای تاریخی] به‌عنوانِ آن‌چه مارکس(Karl Heinrich Marx) مرحله‌ی اول کمونیسم را تعریف کرده یا تجربه‌ای کاملاً متفاوت از توصیف آن بود؟

«پوتاپنکوف»(Potapenkov) در اولین مقاله‌ی خود با روح و روحیه‌ی انتقادی مارکس در «نقد برنامه‌ی گوتا»(Critique of the Gotha Program) به همه‌ی این سؤالات پرداخته‌بود.

اما این تازه شروع بحث جدی در مورد اقتصاد شوروی‌ست. قوانین و تناقضات شیوه‌ی تولید برنامه‌ریزی‌شده کالایی شوروی، در مجموعه مقالات نظری او توضیح داده خواهد شد. آن‌ها مبنایی برای نتیجه‌گیری علم‌ورزانه در مورد اهداف و مقاصد اساسی جنبش کمونیستی امروزی فراهم خواهند کرد.

ترجمه‌شده توسط انقلابیون فارس(revolutionaries of Fars)

لینک: https://telegra.ph/1-%D8%A7%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%BE%D9%86%DA%A9%D9%88%D9%81Ivan-Potapenkov--%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-1-%D8%AF%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DB%8C%D9%88%D9%87-%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-11-29

#Ivan_Potapenkov
Forwarded from ستاره سرخ
یا مرگ یا آزادی🚩
جبهه حق همیشه پیروز است

اینجا محلی برای تبادل نظر و بحث های منطقی ، فلسفی و همچنین محلی برای آموزش آکادمیک سوسیالیسم
است.

(به ما بپیوندید)
در مقاله سوم پوتاپنکوف مروری تاریخی بر شکل گیری سازمان برنامه ریزی شده تولید اجتماعی در دوره اولیه 1918-1924 ارائه می دهد. با این حال، اینها فقط حقایق تاریخی نیستند، بلکه خلاصه ای منطقی از آنها هستند. در اینجا خواهید آموخت که سازماندهی برنامه ریزی شده تولید اجتماعی دارای دو مرحله بوده است که باعث پیدایش دو نوع محصول اجتماعی متعلق به یک دوره برنامه ریزی شده است. خواهید دید که ماهیت دوگانه آن چگونه بر آن تأثیر گذاشت و آیا امکان ظهور شکل جدیدی از روابط کالایی در سازمان برنامه ریزی شده تولید اجتماعی وجود داشت یا خیر.

علیرغم این واقعیت که ما در اینجا فقط در مورد ساده ترین مقوله های شیوه تولید کالایی برنامه ریزی شده صحبت خواهیم کرد، درک آنها به کشف کل ساختار اقتصاد شوروی کمک می کند. از آنجایی که روابط بین دو نوع تولید اجتماعی (برنامه ریزی شده و تولید شده) از قبل، مانند جنین، کل ارگانیسم آینده را در بر می گرفت، آن دوگانگی هدف تولید وجود داشت که منجر به تمام آن تضادها و پارادوکس های اقتصاد شوروی شد. که در ادامه صحبت خواهیم کرد.

لینک: https://telegra.ph/%D8%A7%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%BE%D9%86%DA%A9%D9%88%D9%81-Ivan-Potapenkov%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-3-%D8%AF%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%B9-%D9%85%D8%AD%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-12-01

#Ivan_Potapenkov
ایوان پوتاپنکوف درباره خود و جامعه شوروی [۱از۲]

احتمالاً[و کمآکان] هیچ فردی وجود ندارد که ماده‌گرا چشم به جهان بگشاید و به فرآیندهای تاریخی از دیدگاه مادی نگاه کند.

علاقه‌ی این‌جانب به اقتصاد شوروی خیلی زود و عملاً از سال‌های مدرسه شروع شد. اما در بزرگ‌سالی بیش‌تر به مطالعه اقتصاد شوروی پرداختم. اگرچه تصمیم من برای مطالعه‌ی اقتصاد سیاسی، فلسفه و اشتراک‌گرایی(communisme) علمی[اگرچه احتمالاً به‌تر است این موضوع را جامعه‌گرایی علمی(Scientific socialism) بنامیم]- این سه مؤلفه مارکس‌گرایانه - از قبل بود و تمایل به درک واقعیت شوروی من را احاطه کرده بود. من در دانش‌گاه لنین‌گراد(سن پترزبورگ کنونی) در دانش‌کده اقتصاد آن‌ها رشته‌ی اقتصاد سیاسی برای مطالعه مارکسیسم ثبت‌نام کردم و در سال۱۳۶۲ فارغ‌التحصیل شدم.

در کنار تحصیل، به کار تولید مواد در یک کارخانه‌ی سازسازی مشغول شدم. کارآموزی به من در زمینه تولید فرصت زیادی برای تفکر داده بود و در جهد و جد، سال‌ها دوره‌ی کارآموزی رخصت داد که شکل طرح کالا را نه از موضع تئوریک بلکه از روی فعالیت عملی بیینم زیرا در پایان هر ماه، جلسه حزب برگزار می‌شد که در آن نیز بدون توجه به دستورات، سوالاتی از قبیل «چه‌گونه برنامه‌ریزی این ماه را انجام می‌دهیم؟» مطرح می‌شد. یه طرح قانونی که باید اجرا شود و میزان تحقق آن ارزیابی می‌شود. این را اهدافی که برای آن برنامه‌ریزی کردند مقایسه می‌کنند و در اخر آن را تایید و برای جمعیت‌شان می‌رسانند.

پس از فارغ‌التحصیلی، در عرض دو سال، دکترا گرفتم و می‌خواستم پایان‌نامه‌ام را برای درجه کاندیدای علوم اقتصادی شروع کنم. قرار بود پایان‌نامه ای با عنوان «کار اجتماعی مستقیم در اقتصاد سوسیالیستی» بنویسم. مبانی این موضوع قبلاً در پایان‌نامه من در پایان تحصیلات دانشگاهی ام بیان شده است. این مقاله قصد دارد بگوید که ماهیت کار اجتماعی در شرکت‌ها در طرح شوروی منعکس نشده است. محصول کار را می‌توان با کار یک پرسنل ایجاد کرد و در تحقق برنامه شرکت به حساب آورد و علاوه بر آن حتی فروخت، اما همه اینها به این معنی نیست که کار این پرسنل به نفع جامعه خرج می شود. محصول این کار می‌تواند به‌سادگی در قفسه‌های مخزن قرار گیرد و به‌دلیل بی‌فایده بودن مصرف نشود.

با این حال، پرسترویکا آغاز شد و در عصر گلاسنوست، بسیاری از حقایق فعالیت صنعتی شوروی، که قبلاً توسط سانسور به سادگی مجاز نبود، آشکار شد. نوشتن پایان نامه معنای خود را از دست داد، زیرا اطلاعات جدید سؤال بزرگ تری را مطرح کرد: کلیت ماهیت اقتصاد شوروی چه بود؟ بسیاری از نتیجه گیری های من که از طریق تجزیه و تحلیل خود به آن رسیده بودم برخی از حقایق را تأیید کرد. حقایق دیگر سؤالات جدیدی را بوجود اوردند که من قبلاً آنها را در نظر نمی گرفتم.

به طور کلی، در اقتصاد سیاسی، اکتشافات واقعی زمانی امکان پذیر است که فرد کلیت روابط تولیدی را تحت یک شیوه تولید خاص به عنوان یک کل توصیف و اثبات کرده باشد. قبل از آن، یک فرآیند ساده برای جمع آوری حقایق و درک آنها وجود دارد. موضوع پایان نامه من تا حدی از این نوع بود، زیرا هدف آن توصیف فقط یکی از ویژگی های متعدد اقتصاد شوروی بود. تنها زمانی که انبوه اطلاعات جمع آوری شده و درک شده به اندازه کافی گسترده باشد، امکان تعمیم مطالب جمع آوری شده به منظور شناسایی و تحلیل روابط تولیدی موجود در جامعه فراهم می شود. این اجازه داد:
۱- تعیین موقعیت موضوعات این روابط در تولید مادی، و همچنین منافع مادی آنها،
۲- درک ساختار طبقاتی (اجتماعی) جامعه به طور کلی،
و۳- تعیین، به طور خاص، کدام یک از این طبقات در تولید مواد غالب است. و هر کس در تولید مادی حکومت کند دیر یا زود سلطه سیاسی خود را نیز تثبیت می کند.

[ ادامه دارد...]
#Ivan_Potapenkov
ایوان پوتاپنکوف درباره‌ی خود و جامعه شوروی [۲از۲]

[ ادامه‌ی قبل...]

اما من تنها در آغاز این قرن توانستم خودم را به‌طور کامل وقف تجزیه و تحلیل اقتصاد شوروی کنم. برای انجام این کار، من باید به روش‌شناسی تحلیل مارکس از سرمایه‌داری در سرمایه‌داری عمیق‌تر می‌رفتم، فلسفه را از منظر سکالش(Dialectic) مرور می‌کردم و تنها پس از آن به تحلیل مستقیم اقتصاد شوروی پرداختم. تحقیق در مورد اقتصاد شوروی من را به نتایج زیر رساند:

۱. اساس اقتصاد شوروی سازماندهی برنامه‌ریزی‌شده تولید اجتماعی به‌عنوان یک کل است. در نتیجه، دیگر کالای فردی نیست که باید اول در نظر گرفته شود بل‌که کل محصول اجتماعی که در تولید اجتماعی ایجاد می‌شود تحلیل می‌شود.

۲. به‌دلیل حفظ شکل کالایی محصولات کار، محصول اجتماعی به دو صورت ظاهر می‌شود. مجموعه‌ای از کالاهایی که به‌عنوان ارزش مصرف کل در نظر گرفته می‌شود. و همچنین مقدار معینی پول است که ارزش کل این کالاها در ان گفته می‌شود. روش محاسبه‌ی ارزش کل کالاها ممکن است متفاوت باشد، اما در اقتصاد شوروی روش حسابداری برای ارزش ناخالص کل تولید غالب بود.

۳. سازمان برنامه‌ریزی‌شده دارای دو مرحله است. مرحله اول فرآیند توسعه برنامه‌ها و دومی وند اجرای طرح‌ها است. به‌همین‌دلیل، دو نوع محصول اجتماعی وجود دارد: برنامه‌ریزی‌ای که در نتیجه توسعه طرح‌های تولید شده که در واقع در فرآیند اجرای طرح ایجاد می‌شود. هر دو نوع محصول اجتماعی به یک دوره برنامه‌ریزی اشاره دارد. اولی هدف، دومی نتیجه رسیدن به هدف. از آن‌جایی که هر دوی این انواع در جامعه شکل پولی دارند، می‌توان با مقایسه ارزش کل محصولات اجتماعی برنامه‌ریزی‌شده و تولیدشده، درستی برنامه‌ها را ارزیابی کرد. ظهور ارقام کنترلی شکل طرحی شد که نام آن طرح کالاست، جایی که برنامه‌ریزی و تولید کالا نقطه‌ی اتکای خود را پیدا کرد.

اتحاد جماهیر شوروی شیوه‌ی تولید جدیدی را ایجاد کرد که ناگزیر با شیوه تولید سرمایه‌داری قدیمی در تضاد بود. نرخ رشد به‌دلیل حفظ شکل کالایی محصولات کار، معیار نتایج مبارزه شد. نرخ رشد بالاتر به‌عنوان نقطه قوت ما در نظر گرفته شد. و از آن‌جایی که نرخ رشد یک افزایش ثابت سالانه در تولید کل است، تولید کل تولید به لحاظ پولی به هدف تبدیل شد. برنامه‌ها بر اساس حجم تولید کل خروجی ارزیابی شدند.

مقالات منتشرشده درباره‌ی تحليل طرح كالا نشان داده‌است كه خود طرح حاوی تمامی تناقضات اقتصاد شوروی است و بررسي تاريخ شوروی از زاويه، تحليل منطقی آشكار شده را تاييد كرده.

به همه‌ی اینها فقط می‌توانم اضافه کنم که ارائه نتایج تجزیه و تحلیل نظام اقتصادی شوروی در چارچوبی منطقی، مستلزم تحقیق فراوان در مورد مواردی تاریخی است. این موارد تصویر کاملی از آن‌چه که در جریان بود به‌دست می‌داد، و تنها در پایان مطالعه از منابعی استفاده کردم که در سال‌های اخیر باز و در دسترس عموم قرار گرفته‌اند، زیرا طبقه‌بندی نشده‌اند.

با توجه به این واقعیت که گذشته شوروی کل جنبش اشتراک‌گرایی را مانند سنگ سنگینی در هم کوبیده است، مقالات من نسخه‌ی ساده شده‌ای از تحقیقی کامل را ارائه می‌دهد، اگرچه در آن.جا سعی می‌کنم تمام منطق اساسی اقتصاد شوروی را توضیح دهم.

#Ivan_Potapenkov
علل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی[۱از۳].

پاسخ ایوان پوتاپنکوف به نقدهای رفیق جوستاس:


اول از همه جا دارد از نقدهای شما تشکر کنم. این‌ها فقط چند مقاله اول می‌باشد و بسیاری از آن‌چه نقدهای وارده در مقالات بعدی پرداخته شده‌است. تعجیل در نقد لازم نیست. اما نکته‌ای وجود دارد که می‌خواهم به آن اشاره کنم، و آن به این اتهام مربوط است که اگر ما سرمایه‌داری در اتحاد جماهیر شوروی را به‌عنوان یک واقعیت آشکار به‌رسمیت نشناخته‌ایم، چرا دوباره آن را بازسازی/محقق کرده‌ایم و [این تحقق را] چه‌گونه آن را توجیه می‌کنیم.

در مورد این‌که چه شیوه‌ی تولیدی را تحت کمون پاریس وجود داشت، این سؤال مطرح نمی‌شود، زیرا دوره‌ی پدیدار شدن آن بسیار کوتاه بود، درحالی‌که جامعه‌گرایی شوروی بیش از ۷۰سال به طول انجامید. تولید مادی وجود داشت که وجود جامعه‌گرایی شوروی را تضمین می کرد[توضیح مترجم: کمون پاریس در سال۱۸۷۱ تجربه‌ای انقلابی در پی جنگ فرانسه و پروس و در شرایط بحرانی اجتماعی شکل گرفت. کمون پاریس، که تنها ۷۲روز دوام آورد، به‌دنبال ایجاد یک جامعه‌ی عادلانه و دموکراتیک با تأکید بر خودمدیریتی کارگران بود، اما به‌دلیل سرکوب شدید دولت فرانسه و عدم حمایت کافی به‌سرعت پایان یافت. اما سوسیالیسم شوروی از ۱۹۱۷ و با تعبیر کمی تاریخی تا ۱۹۹۱ نظامی سیاسی و اقتصادی پس از انقلاب اکتبر۱۹۱۷ در روسیه شکل گرفت و بیش‌از ۷۰سال ادامه داشت. سوسیالیسم شوروی با هدف ایجاد یک جامعه‌ی بی‌طبقه و عادلانه، به توسعه‌ی صنعتی و کشاورزی پرداخت، اما در نهایت به دلیل بحران‌های اقتصادی و سیاسی فروپاشید] و کاملاً طبیعی است که در فرآیند ایجاد کالاهای مادی در تولید مادی، روابط تولیدی معین و اشکالی که در آنها خود را نشان می دادند بین مردم پدید می‌آمد. بنابراین یک شیوه‌ی تولید با ویژگی‌های خاص و یکه‌ی خود پدید آمد. این نه یک شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری بود و نه اشتراک‌گرایی. شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری ویژگی جامعه‌گرایی را رد می‌کرد. این شیوه تولید شوروی بود که مبتنی بر مجموعه‌ای از روابط تولید بر سازمان برنامه‌ریزی‌شده تولید اجتماعی، تحت حفظ شکل کالایی محصولات کار بود.

روابط کالایی حفظ شد نه به‌این‌دلیل که ظاهراً باید در مرحله‌ی اول/بدوی جامعه‌ی اشتراک‌گرایی وجود داشته باشد، بل به‌این‌دلیل این واقعیت است که در روسیه سطح ناکافی مولدی در زمان شکل‌گیری روابط تولید شوروی وجود داشت. قیام‌های دهقانی توده‌ای تا زمان پایان جنگ داخلی روسیه تمام این‌ها را نشان می‌دهد که شکل غالب کشاورزی شامل خانوارهای کوچک دهقانی فردی بود بل‌که آن‌ها سه‌چهارم جمعیت کشور را پوشش می‌دادند و دهقان به‌عنوان یک مالک خصوصی خواستار حفظ روابط کالایی بود.

اشکال تولید کالا قابلیت تکامل و تقلید دارند. روابط کالایی به سازمان برنامه‌ریزی‌شده برای تولید وارد شد. طرح‌ها بر اساس حجم تولید ارزیابی شد و معیار حجم تولید، ارزش ناخالص تمام کالاهای ایجاد شده بود. دولت به نمایندگی از «کمیته‌ی دولتی برنامه‌ریزی»(Gosplan)، برنامه‌هایی را تهیه کرد و اهداف معینی را برای صنایع از نظر حجم تولید به‌صورت پولی تعیین کرد و صنایع این اهداف را در بین شرکت ها مستقر کردند. بنگاه‌ها باید ذخایری برای تولید انبوهی از کالاها پیدا می‌کردند که ارزش ناخالص آن کم‌تر از هدف معین‌شده نباشد. در چنین حالتی، ارزش برنامه‌ریزی‌شده باید به‌طور گذرا در کالاهای تولیدشده تجسم می‌یافت تا شکل پولی آن برابر با هدف معین باشد. در نتیجه، تولید ارزش ناخالص کل محصول اجتماعی به هدف تبدیل شد و کالاها فقط برای وجودآوردن ارزش ناخالص شروع به تولید کردند.

حق استخدام کارگران برای دستیابی به اهداف معین به شرکت‌هایی که توسط مدیر نمایندگی داشتند، داده می‌شد؛ بنابراین، این مدیران بودند که نیروی کار را خریدند. در شرایط تولید در مقیاس بزرگ، زمانی که کالای سودمند به‌شکل کالایی ظاهر می‌شوند، نیروی کار همیشه به‌شکل کالایی تقلیل می‌یابد و دستمزد گواه این امر است. بله[!]، نیروی کار به یک کالا تقلیل یافته‌بود[و البته چنین بود]، اما مگر سرمایه‌داری بود که چنین باشد[؟]. فایده‌ی نیروی کار برای سرمایه‌دار و برای مدیران متفاوت بود. برای سرمایه دار، مصرف نیروی کار باید ارزش اضافی را برای او به ارمغان بیاورد. برای کارگردان شوروی، سودمندی نیروی کار در این واقعیت نهفته است که کارگران ارزش ناخالص را از طریق کار خود ایجاد می‌کردند و آن‌را هم از طریق کار انتزاعی و هم از طریق کار مشخص ایجاد می‌کنند.

روابط برنامه‌ریزی‌شده[کالا شکل گرفته، روابط بورس] کالا را تحت سلطه‌جویی خود درآورد و خریداران به عرضه‌کننده وابسته شدند. هر چیزی که تولید؛ لزوماً باید خریداری، یعنی همیشه فروخته می‌شود.

[ادامه دارد...]
#Ivan_Potapenkov
علل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی[۲از۳]

[...ادامه قبلی...]

اقتصاد شوروی اقتصاد تناقضات و حتی در پوچی متشکلی بود. در اقتصاد شوروی، رشد بهره‌وری نیروی کار در یک شرکت انفرادی با کاهش قدرت تولید اجتماعی هم‌راه بود. افزایش نیروهای مولد کار اجتماعی منجر به کاهش ارزش می‌شود که بر مبنای کاهش قیمت‌هاست. بااین‌حال، در اقتصاد شوروی افزایش قیمت‌ها منجر به افزایش بهره‌وری نیروی کار شد. متأسفانه بهره‌وری کار و نیروهای مولد کار مفاهیم متفاوتی هستند.

اقتصاد شوروی می‌توانست کت‌ها را به دکمه‌ها تقلیل دهد. این اقتصاد می‌تواند ارزش کل تولید را بدون افزایش، و گاهی اوقات حتی کاهش، ایجاد کند. و بسیاری از این تناقضات وجود دارد که می توان به آن‌ها اشاره کرد. هم‌زمان با شکل‌کیری برنامه‌ریزی شوروی در دهه سوم(۱۹۲۰) همه‌ی آن‌ها شروع شدند.

با گذشت سال‌ها، حجم تولید افزایش یافت و درعین‌حال حجم کل تولید به‌بهای هزینه تولید مواد فشرده نیز افزایش یافت. برنامه‌های اجرا شده از این طریق برمبنای برنامه‌ریزی‌های دوره بعدی قرار گرفت. بهطورخلاصه، هرچه جلوتر می‌رود، آشفته‌تر نیز می‌شود.

بنابراین، هنگامی که پرسترویکا رخ داد، یک بحران برنامه ریزی شوروی از قبل شکل گرفته بود. برنامه‌ریزی بیش‌تر از این طریق غیرممکن شد، اما «کمیته‌ی دولتی برنامه‌ریزی» راه دیگری برای توسعه برنامه‌ها نداشت. اگر شکل کالایی محصولات کار را بردارید، «کمیته‌ی دولتی برنامه‌ریزی» به‌طرز بدی سقوط خواهد کرد. هیچ سرنخی در مورد چه‌گونگی برنامه‌ریزی بدون پول وجود نداشت. بالاخره همه‌چیز در پول[مترجم: و پول که رابطه بود؛ آن هم در کشوری که سرمایه‌داری نبود] حساب می‌شد.

اما مهم‌تر از همه، اقتصاد شوروی نشان داد که تمایلی به پذیرش پیشرفت‌های علم در مقیاس وسیع ندارد. بله، از نظر فضا، انرژی هسته‌ای و علم دست‌آوردهای زیادی داشته‌ایم، اما بسیاری از پیش‌رفت‌های علمی در تولید اجرا نشد، زیرا به کارگیری آنها منجر به کاهش تولید به لحاظ پولی میشود. توسعه‌دهندگان تجهیزات جدید اغلب ماشین‌هایی را ایجاد می‌کنند تا سودآوری بیش‌تری برای برآورده کردن برنامه‌های خروجی کل داشته باشند، بنابراین قیمت ماشین‌ها به‌طور قابل‌توجهی سریع‌تر از اثر مفید اجرای آن‌ها افزایش یافت یا حتی مواردی وجود داشت که قیمت بالا رفت و عملکرد تجهیزات جدید کم‌تر از قدیمی‌ها بود.

بنابراین، متأسفانه، شیوه تولید شوروی را نمی‌توان مترقی نامید. در زمینه‌ی تولید کالایی، صنعت بزرگ تنها به‌شکل سرمایه‌داری می‌تواند توسعه یابد.

بنابراین، هیچ عقب‌نشینی از روش پیش‌رفته‌تر به روش کم‌ترپیش‌رفته وجود نداشت و مثال عدم امکان حرکت به عقب از سرمایه‌داری به فئودالیسم ربطی به گذشته شوروی ندارد. هر روش جدید با ایجاد نیروهای مولد بالاتر کار، شیوه‌ی تولید قدیمی را شکست می‌دهد. روابط تولید شوروی نتوانست به این امر دست یابد. جامعه شوروی می‌توانست به ابتکار، اختراع و تولید منجر شود، اما زمان بسیار دشواری را با اجرای در تولید انبوه سپری کرد.

و موردی دیگر به مورد «ابزار کار»[و مالکیت بر ابزار تولید] می‌پردازم: من تشخیص می‌دهم که دوره‌ها نه در آن‌چه تولید می‌کنند، بل‌که در نحوه‌ی تولید آن با یک‌دیگر تمایز دارند. و این بستگی به ابزار کار دارد. بااین‌حال، در این مورد سخت است که با آن موافق باشید. حتی شکل‌گیری مناسبات برج‌زیستی[بورژوازی] در اعماق فئودالیسم در ابتدا کاملاً متکی به هم‌آن ابزار کار بود که توسط صنعتگران استفاده می‌شد. بورژوازی شیوه‌ی سازمان‌دهی نیروهای مولد را تغییر داده است که شامل کارگران نیز می‌شود. فرآیند کار فردی جای خود را به فرآیند جمعی مبتنی بر تقسیم کار داد و این به‌تنهایی منجر به رشد نیروهای مولد شد.

جامعه‌ی آینده نمی‌تواند ناگهان ابزارهای جدید و به‌تر کار را از انبار بیرون بکشد و در نتیجه سرمایه‌داری را شکست دهد. نه، همه‌چیز باید با هم‌آن ابزار کار انجام شود، سازمان‌دهی نیروهای مولده باید تغییر کند. این را جنبش «استاخانوی» نشان داد که ظهور کرد و به طور خود به خود در سراسر کشور گسترش یافت. اما قوانین روابط کالایی این حرکت را متوقف کرد. تجدید نظر در نرخ دستمزد کارگران که آغاز شده است به عنوان یک عقبگرد عمل کرده است.

[ادامه دارد...]
#Ivan_Potapenkov
علل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی[۳از۳].

[...ادامه قبلی...]

کارگر باید در محل کار خود احساس کند استاد است و این فقط زمانی که افزایش رفاه یک فرد به افزایش نیروهای مولد کار اجتماعی بستگی داشته باشد امکان‌پذیر است. اگه جنبش استاخانوی درنتیجه افزایش نیروهای مولد کار منجر به کاهش قیمت‌ها می‌شد، آن‌گاه مردم منفعت خود را احساس می‌کردند. نرخ دست‌مزد کم‌تر باعث شد که برای هم‌آن درآمد سخت‌تر کار کنیم.

و در پایان به مبحث سودآوری می‌پردازم: بنگاه‌ها دنبال سود نبودند. تلاش برای نشان‌دادن رشد سود در بخش تولید چیزی را ثابت نمی‌کند[ابدا نمی‌کند و ضمنا که چیز خوش‌آیندی هم اثبات آن در پی ندارد]. افزایش سودآوری بنگاه‌های تولیدی نتیجه تمایل مدیران به تأمین صندوق دستمزد کافی برای کارگران است. علاوه‌براین، زمانی که قیمت‌ها ثابت بود، انتقال ارزش از صنعت استخراج به صنایع تولیدی صورت گرفت و سپس از سود روبه‌رشد صنعت تولیدی به بنگاه‌های زیان‌ده در صنعت استخراج و کشاورزی یارانه پرداخت شد.

جامعه‌ی آینده مستلزم مشارکت مستقیم کارگران در مدیریت تولید است، اما کارگر تنها زمانی می‌تواند مدیریت کند که همه چیز با میزان کار بر حسب ساعت و دقیقه سنجیده شود. این چیزی است که اقتصاد شوروی نداشت، بنابراین سازمان تولید تا حد زیادی از سازمان سرمایه داری کپی‌برداری کرد، که گذار به سرمایه‌داری را بسیار آسان کرد. تنها کاری که آن‌ها باید انجام می‌دادند این بود که تابلویی را که نشان می‌داد شرکت دولتی است را پایین بیاورند و تابلویی بگذارند که نشان می‌دهد خصوصی‌ست. کارگر از کار و محصولاتش بی‌گانه شده‌بود، زیرا روال روزمره او نمونه‌هایی را نشان می‌داد که تولید برای او کار نمی‌کند، این‌که کارگر برای تولید ساخته شده است، نه تولید برای کارگر. بنابراین کارگران از شیوه‌ی تولید شوروی دفاع نکردند.

بنابراین شیوه‌ی تولید [پیشاپیش] شوروی شکست‌خورده بود، زیرا مبارزه با سرمایه‌داری را از نظر اقتصادی خود قربانی وضعیت سرمایه‌داری بود. اما تمام برنامه‌های احزاب مختلف که من آن‌ها را می‌شناسم و همچنین نظرات در چت نشان می‌دهد که همه می‌خواهند اتحاد جماهیر شوروی ۲/۰ را بسازند. امروزه رسانه‌های بورژوازی از پیش‌گامان ساخت شیوه تولید اشتراک‌گرایی انتقاد می‌کنند و آن‌ها را به ظلم متهم می‌کنند. اما هم‌آن‌طور که انگلس یک بار گفت: «این موضوع هیچ اهمیتی ندارد. اگر ما را «بته»(احمق) می‌نامیدند، اوضاع بسیار بدتر می‌شد.» [این جمله به این معناست که نامیده‌شدن به یک اصطلاح خاص-در اینجا "بته"- می‌تواند تأثیر منفی بیش‌تری داشته باشد و نشان‌دهنده این است که برخی از نام‌ها یا عناوین می‌توانند بار معنایی و احساسی بیش‌تری داشته باشند. در واقع، انگلس می‌خواهد بگوید که وضعیت فعلی به‌تر از آن است که به‌شکل توهین‌آمیزتری خطاب شوند] و به‌نظر من، تکرار دوباره شکست منجر به این خواهد شد که دقیقاً به ما برچسب زده شود. ما نمی‌توانیم هم‌آن اشتباه را دوباره تکرار کنیم. سوسیالیسم و تولید کالایی ناسازگار هستند. در دوران گذار، در طی شکل‌گیری مناسبات تولید اشتراک‌گرایی(کمونیسم)، باید بر اشکال کالایی غلبه کرد[و خود علیه کالازدگی حرکت کرد] و به‌عنوان مرحله‌ی اول جامعه‌گرایی(سوسیالیسم) و استراک‌گرایی دو مرحله از یک شیوه‌ی تولید هستند که ضدکالاست. در هر صورت تلخ‌ترین حقیقت‌ها به‌تر از شیرین‌ترین دروغ‌هاست. و من نمی‌خواهم که فرزندان ما هم‌آن اشتباه را تکرار کنند.

#Ivan_Potapenkov
این گپ پذیرای افرادی با عقایدی متفاوت، به ویژه علاقه مندان به مارکسیسم و جنبش کمونیستی است.
با این حال، در اینجا چندین قانون برای بی نظم نشدن گروه وجود دارد :
۱. شما نباید زندگی شخصی خود را بازگو کنید و گفت و گوی شخصی داشته باشید یا محصولات خود را تبلیغ کنید.
۲. ارسال هرگونه لینک های مشکوک مطالب مستهجن ، سرگرم کننده و تحریک امیز ممنوع است.
۳. سعی کنید تمام حرف های خور را در یک پیام بنویسید و مرتب کنید تا سیل پیام ها برای کاربران ایجاد مزاحمت نکنند.
۴. هرکسی که از حفظ مالکیت خصوصی زمین و کارخانه ها، به ویژه برای برخی «ملت برگزیده» حمایت می کند، جایی در گروه ما ندارد.
۵. اگر به دلیل تربیت، تحصیلات یا عوامل دیگر، نسبت به قومیت، جنسیت، ملیت، جثه بدن، ناتوانی یا گرایش جنسی فردی احساس کینه یا انزجار می کنید، دلیل بر تنفر از آن شخص نیست، چه بسا نسبت به آنها خشونت آمیز باشد. در چت روم ما ابراز تنفر نسبت به افراد بر اساس عوامل ذکر شده و همچنین دعوت به خشونت، تمسخر یا قلدری ممنوع است.
6. علیرغم اینکه مدیریت این چت ماتریالیست ها و ملحدان هستند و تنها ا تبلیغات ضد مذهب را ضروری می دانند، اما توهین به مردم به دلیل عقاید دینی یا منع آنها از اعتقاد به چیزی، غیر قابل قبول می دانیم. هدف ما این است که خود را یاد بگیریم و به دیگران بیاموزیم.

https://www.tgoop.com/FulcrumPERS
Forwarded from Fulcrum (ENG)
Here is a list of literature for self-study of Marxism. Would you like to participate in an online club for discussion of this literature?

The principles of the online club are as follows:

1. You read a certain amount of thematic text during the week, and then make a call in the telegram group and discuss it with others.

2. One discussion group is made up of 5-10 people. There can be several such groups, depending on how many people are willing to participate. The main thing is that everyone has time to speak out and address questions regarding the text.

3. In the online club you choose a moderator who will guide the class on the material and give the right to speak to other participants, so that there is discipline during the call. On our end, we are willing to help with club organization and advise moderators on how to run classes. But we rely on your consciousness and self-organization, as we have a language barrier to fully participate in the discussions.

4. Before the meetings, it is recommended that you compile basic talking points and questions about the material that you feel are important to discuss. It is better to delegate this function to the moderator to collect all suggestions from other participants and form the agenda of the meeting.

If you are interested in participating in the online Marxist study club, we invite you to this group:
https://www.tgoop.com/+Chd9PKrEbgVmZjYy.
2025/03/03 17:23:20
Back to Top
HTML Embed Code: