This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سالروز آسمانی شدن مادربزرگم هلن جهانبانی (کاسمینسکی) مادری که در سکوت، از غم از دست دادن فرزند، رنج بسیار کشید.
@GolnarJahanbani
@GolnarJahanbani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا میدانستید آکروجت تاج طلایی نیروی شاهنشاهی ایران صاحب بهترین خلبانان بود؟
تیم آکروجت تاج طلایی ایران قوی ترین و
بهترین تیم آکروجت در جهان بود و هر سال در مسابقات بین تیم های جهان اول میشد
@GolnarJahanbani
تیم آکروجت تاج طلایی ایران قوی ترین و
بهترین تیم آکروجت در جهان بود و هر سال در مسابقات بین تیم های جهان اول میشد
@GolnarJahanbani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۱۶ مرداد ماه، سالروز درگذشت کارآفرینی خلاق، هنرمندی صبور، انسانی دلسوز، بانو مهرمنیر جهانبانی، خواهر سپهبد نادر جهانبانی است. ایشان احیاکننده هنر سوزندوزی بلوچ و بانی جهانی شدن آن و خالق بیش از ۳۰۰ رنگ و طرح تلفیقی در این هنر بودند. به امید روزی که در ایران، نهادی به نام این بانوی هنرمند و مهربان اختصاص داده شود تا یادآور تلاش بیوقفه ایشان در اشتغالزایی و از بین بردن فقر در مناطق محروم بلوچستان باشد.
@GolnarJahanbani
@GolnarJahanbani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خاطره کوتاهی از پدر
@GolnarJahanbani
@GolnarJahanbani
درب بخشایش و بازگشت به آغوش ملت تا ابد باز نمیماند. تا فرصت هست اهریمن را ترک و به آغوش میهن بازگردید.
@GolnarJahanbani
@GolnarJahanbani
پدرم و شاهزاده رضا پهلوی در سفر رسمی به شوروی، تیرماه سال ۱۳۵۵
پدرم در این سفر سِمت آجودان نظامی ولیعهد ایران را به عهده داشت.
@GolnarJahanbani
پدرم در این سفر سِمت آجودان نظامی ولیعهد ایران را به عهده داشت.
@GolnarJahanbani
پدرم در [زمان رویایی ایران و عراق در اروندرود]مدت ۳ سال بود در پایگاه وحدتی دزفول بودند
من در آن زمان ۱۲سال داشتم و خوب به یاد دارم که پایگاه آماده جنگ شده بود ولی پدرم قبل از پرواز به طرف کشتی به من گفتند که ما به آنها مجال نخواهیم داد که یک تیر بزنند نگران نباش.
گلنارجهانبانی
@GolnarJahanbani
من در آن زمان ۱۲سال داشتم و خوب به یاد دارم که پایگاه آماده جنگ شده بود ولی پدرم قبل از پرواز به طرف کشتی به من گفتند که ما به آنها مجال نخواهیم داد که یک تیر بزنند نگران نباش.
گلنارجهانبانی
@GolnarJahanbani
می پرسند: چرا نرفت؟
اگر میرفت زنده نمیماند
اکنون زنده است
در قلبهای شما
در قلب فرزندان شما
در قلب ایران
او زنده است...
@GolnarJahanbani
اگر میرفت زنده نمیماند
اکنون زنده است
در قلبهای شما
در قلب فرزندان شما
در قلب ایران
او زنده است...
@GolnarJahanbani
حضور اعلیحضرت شاهنشاه، علیاحضرت شهبانو و ژنرال نادر جهانبانی در لهستان
و بازدید از ورشو، پزنان
و گدانسک؛ امُرداد ۱۳۵۶
🎖🇵🇱
His Imperial Majesty, Her Majesty & General NaderJahanbani's presence in Poland & visit of Warsaw, Poznań & Gdańsk;
August 1977
💔💔💔
@GolnarJahanbani
و بازدید از ورشو، پزنان
و گدانسک؛ امُرداد ۱۳۵۶
🎖🇵🇱
His Imperial Majesty, Her Majesty & General NaderJahanbani's presence in Poland & visit of Warsaw, Poznań & Gdańsk;
August 1977
💔💔💔
@GolnarJahanbani
Golnar Jahanbani
حضور اعلیحضرت شاهنشاه، علیاحضرت شهبانو و ژنرال نادر جهانبانی در لهستان و بازدید از ورشو، پزنان و گدانسک؛ امُرداد ۱۳۵۶ 🎖🇵🇱 His Imperial Majesty, Her Majesty & General NaderJahanbani's presence in Poland & visit of Warsaw, Poznań & Gdańsk; August 1977 💔💔💔…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این تصاویر، هم جدیت سپهبد نادر جهانبانی را در انجام وظیفه و حفظ پروتکلها میبینیم و هم خنده نادر ایشان را در حین خدمت.
و اما علت این خنده، اتفاق جالب و پیشبینی نشدهایست که در طول استقبال رسمی افتاد و برای دقایقی اسباب خنده حضار و شخص شاهنشاه و تیمسار جهانبانی را فراهم کرد.
مقامات رسمی شهر Poznań در لهستان، طبق یک سنت قدیمی با نان و نمک به پیشباز مهمانان رفتند. اما نان به قدری سفت و سخت بود که هر قدر شاهنشاه آریامهر تلاش میکردند تا تکهای از آن را بکنند تلاششان به نتیجه نمیرسید و نان مثل یک تکه سنگ بر جای مانده بود. میزبان هم دستپاچه و شرمنده شده و به تکاپو افتاده بود که به نوعی این مشکل را رفع و رجوع کند.
@GolnarJahanbani
و اما علت این خنده، اتفاق جالب و پیشبینی نشدهایست که در طول استقبال رسمی افتاد و برای دقایقی اسباب خنده حضار و شخص شاهنشاه و تیمسار جهانبانی را فراهم کرد.
مقامات رسمی شهر Poznań در لهستان، طبق یک سنت قدیمی با نان و نمک به پیشباز مهمانان رفتند. اما نان به قدری سفت و سخت بود که هر قدر شاهنشاه آریامهر تلاش میکردند تا تکهای از آن را بکنند تلاششان به نتیجه نمیرسید و نان مثل یک تکه سنگ بر جای مانده بود. میزبان هم دستپاچه و شرمنده شده و به تکاپو افتاده بود که به نوعی این مشکل را رفع و رجوع کند.
@GolnarJahanbani