اُحِبُك مِنْ دون اَنْ اَعلَمْ
كَيفْ،اَينْ و مَتى؟!
هكذا اُحِبُك ببَساطَةْ.
من دوست دارمت...
و ندانم زِ کی، چرا، چگونه و از کجا...!
«من به سادگی تمام، دوست دارمت
كَيفْ،اَينْ و مَتى؟!
هكذا اُحِبُك ببَساطَةْ.
و ندانم زِ کی، چرا، چگونه و از کجا...!
«من به سادگی تمام، دوست دارمت
اونجایی که جناب صائب میگه: “تویی به جای همه، هیچکس به جای تو نیست!” قشنگ میشه فهمید که چه جوری با نبودن یه نفر، میشه بین چند میلیارد آدم تنها بود.
از عشق زیباتر
بودن کنار کسی است
که تو را نقطه به نقطه بلد است
بلد است...!!
زخمهایت را ببوسد روحت
را نوازش کند اتش درونت را آرام کند در
اوج غم آرامش را هدیه دهد بلد است...!
عشق بلد بودن میخواهد...(:
بودن کنار کسی است
که تو را نقطه به نقطه بلد است
بلد است...!!
زخمهایت را ببوسد روحت
را نوازش کند اتش درونت را آرام کند در
اوج غم آرامش را هدیه دهد بلد است...!
عشق بلد بودن میخواهد...(:
.زمین به آسمان بیاید…
آسمان به زمین…
حواسم نه پرت شیطنت هاے ستاره ها
مے شود
نه دلربایے گنجشگڪان باغ…
مـــن فـــقـــط محـــوِ
چشم هاے “تــــوام”
آسمان به زمین…
حواسم نه پرت شیطنت هاے ستاره ها
مے شود
نه دلربایے گنجشگڪان باغ…
مـــن فـــقـــط محـــوِ
چشم هاے “تــــوام”
🩷موهایـــم را بباف......
بگذار اَنگشـــتانت با "قلبَـــم" گره بخورد!
من می دانَـــم
تو با "عشــق" آن ها را می بافــی
بگذار اَنگشـــتانت با "قلبَـــم" گره بخورد!
من می دانَـــم
تو با "عشــق" آن ها را می بافــی
بیا به کوری چشــم ⎬⸽دنیــ ــا⸽⎨
همـدیگه رو خیلی بخوایم
اونقدر که دست هیـچ غُروری
هیـچ حادثهای
هیـچ نفر سـومی
به ⎬⸽مــ ــا⸽⎨ بودنِمون نرسه🌱
همـدیگه رو خیلی بخوایم
اونقدر که دست هیـچ غُروری
هیـچ حادثهای
هیـچ نفر سـومی
به ⎬⸽مــ ــا⸽⎨ بودنِمون نرسه🌱
ای کاش..
می توانستم بگویم
که با من چه می کنی
تو جانی در جانم می آفرینی...
تو تنها سببی هستی که به خاطر آن
روزهای بیشتر شب های بیشتر
و سهم بیشتری از زندگی می خواهم
تو به من اطمینان می دهی
که فردایی وجود دارد...
می توانستم بگویم
که با من چه می کنی
تو جانی در جانم می آفرینی...
تو تنها سببی هستی که به خاطر آن
روزهای بیشتر شب های بیشتر
و سهم بیشتری از زندگی می خواهم
تو به من اطمینان می دهی
که فردایی وجود دارد...
خواستم بهت بگم:
تو این هیاهوی زندگی بودنت برام آرامشه...
لابه لای این دوست داشتن های ساعتی،
تو باارزش ترین دارای زندگی منی...
لابه لای این دوست داشتن های ساعتی،
تو باارزش ترین دارای زندگی منی...
بودَنَت بَرایِ مَن
شُد زِندِگی
شُددَلیل
شُد اُمید
شُد لَبخَند
بودَنِت انقَدر قَشنگه کِه
قُربون لَحظه به لَحظه بُودَنِت.
شُد زِندِگی
شُددَلیل
شُد اُمید
شُد لَبخَند
بودَنِت انقَدر قَشنگه کِه
قُربون لَحظه به لَحظه بُودَنِت.
می گفت آدما دو جور گریه دارن ؛
وقتی که خیلی غمگینن ،
و وقتی که خیلی خیلی غمگینن ..!
گفتم: خب مگه اینا فرقی هم باهم دارن؟
گفت: آره،
دومی دیگه اشک نداره...!(:
وقتی که خیلی غمگینن ،
و وقتی که خیلی خیلی غمگینن ..!
گفتم: خب مگه اینا فرقی هم باهم دارن؟
گفت: آره،
دومی دیگه اشک نداره...!(:
محمود درویش چقدر قشنگ میگه:
تـو نَه دوری تا انتظارت کشم
و نَه نزدیکی تا ديدارت كنم
و نَه از آن مَنی تا قلبم آرام گیرد
و نَه مَن محروم از توام تا فراموشت کنم
تـو در میانهی همه چیزی!
(:
تـو نَه دوری تا انتظارت کشم
و نَه نزدیکی تا ديدارت كنم
و نَه از آن مَنی تا قلبم آرام گیرد
و نَه مَن محروم از توام تا فراموشت کنم
تـو در میانهی همه چیزی!
(:
به جای «دوستت دارم» به محبوبتون بگید :
من تو را
به جان میخوانمت
به دل مینشانمت
به عشق میدانمت
به غزل میسُرایمت
به ماه میپندارمت
به مهر میجویمت
آری من تو را دوستت دارم،
با تمامِ نابودیهایم
به جان میخوانمت
به دل مینشانمت
به عشق میدانمت
به غزل میسُرایمت
به ماه میپندارمت
به مهر میجویمت
آری من تو را دوستت دارم،
با تمامِ نابودیهایم