روزنامه همدلی
صفحه یک روزنامه همدلی چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ 🗞 https://hamdelidaily.ir/index.php 🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
📌سنجش روایتهای دولتی از مسأله دلار
🖌رضا صادقیان
#صفحه_یک
#سرمقاله
برجستهترین رویکرد برای سنجش روایتهای درست از نادرست درباره به وقوع پیوستن تحلیلهای ارایه شده، پیشه کردن صبر و گذر زمان است.
یک: در زمانه تحصیل یکی از اساتیدمان که انحصار ارائه تحلیلهای خاص و ترسیم چشماندازهای خاصتر در حوزه خاورمیانه و آمریکا را در اختیار داشت، پس از کسب کرسی ریاست جمهوری توسط بارک اوباما میگفت: «مطمئن باشید تا سال آینده اوباما به دلیل اینکه اولین رئیس جمهور آفریقایی-آمریکایی کشور آمریکا است توسط الیگارشی و طبقه ثروتمند و نژادگرای آمریکا ترور میشود، این افراد نمیتوانند یک سیاهپوست را به عنوان آقا بالاسر نگاه و در برابر این تحقیر سکوت کنند.» سالها گذشت و ترور رئیس جمهور آمریکا رخ نداد. اوباما هشت سال ریاست جمهوری را به پایان رساند و چهار سال بعد، از سالخوردهترین کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا در برابر یکی از ثروتمندان آمریکا و حتی جهان، حمایت و زمینه پیروزی بایدن را فراهم کرد. گذر زمان نشان داد حرفهای آن استاد چیزی به غیر از ارائه تصویرهای ذهنیاش نبوده است. تصاویری درهم و آشفته که همه چیز در آن یافت میشد؛ به غیر از واقعیتهای موجود.
دو: وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی قبلتر از آنکه بر کرسی مدیریت ارشد یک وزارتخانه تکیه بزند، اینجا و آنجا از بیاثر بودن تحریمهای بینالمللی میگفت؛ فیلمهای این ادعا در سایتهای خبری موجود است. با اطمینان خاطر از ایجاد شغل با یک میلیون تومان سخن به میان آورد و عرض درب پارکینگ منازل در کره جنوبی را به عنوان ستیز با سیاستهای آمریکا توسط مردم این کشور عنوان میکرد. کمتر از یک سال حتی برای ایشان و برخی دیگر مشخص شد که تحریمهای ظالمانه اثرگذار بوده و هست، همچنین عیار حرفهایی که درباره دلار و سایر تحلیلهای اقتصادی ارایه شده بود، مشخصتر شد. چرا که هیچ چیزی بهتر از لمس واقعیت بدون واسطه در ساختار فکری انسانها موثر نیست.
متن کامل را در Instant View یا با کلیک روی تیتر بخوانید
🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼
🗞 https://hamdelidaily.ir/index.php
🆔 @Hamdelidaily👈
🖌رضا صادقیان
#صفحه_یک
#سرمقاله
برجستهترین رویکرد برای سنجش روایتهای درست از نادرست درباره به وقوع پیوستن تحلیلهای ارایه شده، پیشه کردن صبر و گذر زمان است.
یک: در زمانه تحصیل یکی از اساتیدمان که انحصار ارائه تحلیلهای خاص و ترسیم چشماندازهای خاصتر در حوزه خاورمیانه و آمریکا را در اختیار داشت، پس از کسب کرسی ریاست جمهوری توسط بارک اوباما میگفت: «مطمئن باشید تا سال آینده اوباما به دلیل اینکه اولین رئیس جمهور آفریقایی-آمریکایی کشور آمریکا است توسط الیگارشی و طبقه ثروتمند و نژادگرای آمریکا ترور میشود، این افراد نمیتوانند یک سیاهپوست را به عنوان آقا بالاسر نگاه و در برابر این تحقیر سکوت کنند.» سالها گذشت و ترور رئیس جمهور آمریکا رخ نداد. اوباما هشت سال ریاست جمهوری را به پایان رساند و چهار سال بعد، از سالخوردهترین کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا در برابر یکی از ثروتمندان آمریکا و حتی جهان، حمایت و زمینه پیروزی بایدن را فراهم کرد. گذر زمان نشان داد حرفهای آن استاد چیزی به غیر از ارائه تصویرهای ذهنیاش نبوده است. تصاویری درهم و آشفته که همه چیز در آن یافت میشد؛ به غیر از واقعیتهای موجود.
دو: وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی قبلتر از آنکه بر کرسی مدیریت ارشد یک وزارتخانه تکیه بزند، اینجا و آنجا از بیاثر بودن تحریمهای بینالمللی میگفت؛ فیلمهای این ادعا در سایتهای خبری موجود است. با اطمینان خاطر از ایجاد شغل با یک میلیون تومان سخن به میان آورد و عرض درب پارکینگ منازل در کره جنوبی را به عنوان ستیز با سیاستهای آمریکا توسط مردم این کشور عنوان میکرد. کمتر از یک سال حتی برای ایشان و برخی دیگر مشخص شد که تحریمهای ظالمانه اثرگذار بوده و هست، همچنین عیار حرفهایی که درباره دلار و سایر تحلیلهای اقتصادی ارایه شده بود، مشخصتر شد. چرا که هیچ چیزی بهتر از لمس واقعیت بدون واسطه در ساختار فکری انسانها موثر نیست.
متن کامل را در Instant View یا با کلیک روی تیتر بخوانید
🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼
🗞 https://hamdelidaily.ir/index.php
🆔 @Hamdelidaily👈
Telegraph
سنجش روایتهای دولتی از مسأله دلار
برجستهترین رویکرد برای سنجش روایتهای درست از نادرست درباره به وقوع پیوستن تحلیلهای ارایه شده، پیشه کردن صبر و گذر زمان است. یک: در زمانه تحصیل یکی از اساتیدمان که انحصار ارائه تحلیلهای خاص و ترسیم چشماندازهای خاصتر در حوزه خاورمیانه و آمریکا را در اختیار…
روزنامه همدلی
صفحه یک روزنامه همدلی چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ 🗞 https://hamdelidaily.ir/index.php 🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
📌«پیروز» و قدرت استعاره
🖌آرش رازانی
#صفحه_یک
#یادداشت
بالاخره «پیروز» تولهیوز ایرانی معروف بر اثر بیماری تلف شد. این یک اتفاق نسبتاً معمول در مورد جانورانی است که در شرایط دور از محیط زیست طبیعی زاد و ولد میکنند. دلایل تخصصی در حیطه دامپزشکی برای این اتفاق وجود دارند و قابل شرح به زبان ساده نیز هستند. اما توجه و واکنش افکار عمومی به این تولهیوز از روز تولد تا تلف شدن، یکسره دور از روال معمول بود.
«پیروز» از همان ابتدای تولدش در افکار عمومی به نماد امید و زندگی تبدیل شد. استعارهی عمیقی از تولد یک امید، در روزگار یأسآلود و گذر کرده از مصیبت همهگیری کرونا در ضمیر جمعی ایرانیان از این موجود معصوم شکل گرفت. چه اینکه پیش از این، یوز ایرانی به تدریج به نوعی نماد ملی تبدیل شده و تصویر آن روی پیراهن تیم ملی فوتبال نقش بسته بود.
استعاره و نماد، کارکرد مهمی در بازتاب دادن افکار و آرمانها و ایدهها دارد. نوعی خلاصهسازی در شرح است که در قالب نماد جمع شده و تمام ایده را به دیگری منتقل میسازد. به همین دلیل است که معمولا عناصر نمادین یا استعارهها از گزند روزگار محفوظ هستند. حال یا از اساطیر، یا نمادهای طبیعی مثل گل یا درخت و شبیه آن که ذهن را به یک کلیت مفهومی ارجاع میدهند. اما در مورد «پیروز» کار این گونه پیش نرفت.
«پیروز» واقعی بود و مثل هر موجود دیگری در معرض بلا و فنا. تمسک افکار عمومی به او به مثابه یک نماد، و استعاره کردن تولد و دوام آوردن در شرایط دشوار، کار درستی نبود. نتیجه این شد که وقتی نماد این گونه از گزند روزگار محفوظ نماند، امیدی که زندگی او استعارهاش بود نیز رنگ نومیدی گرفت و از دست رفتن او برای ضمیر جمعی زخمچشیدهی ما، غمافزا شد.مورد «پیروز» به خوبی نشان میدهد که توجه به ظرایف و دقایق معنا در کار رسانهای، چه اندازه امر مهم وخطیری است. پر و بال دادن بیش از اندازه به موضوعی که فاقد ظرفیت لازم برای پروراندن ایده است، چگونه میتواند کارکردی بر خلاف انتظار و هدف اولیه داشته باشد. ضمیر جمعی ما، زخمچشیده و آسیبدیده است. برای اینکه همچون تکتک ما، این ملت نیز توان دوام آوردن داشته باشد، میبایست بسیار بیش از آنچه میکنیم مراقب حفظ سلامت روان فردی و روح ملی خود باشیم. با آرزوی سلامتی برای تمام همتایان «پیروز» مرگ او استعارهی مرگ امید ایرانیان نیست.
🗞 https://hamdelidaily.ir/index.php
🆔 @Hamdelidaily👈
🖌آرش رازانی
#صفحه_یک
#یادداشت
بالاخره «پیروز» تولهیوز ایرانی معروف بر اثر بیماری تلف شد. این یک اتفاق نسبتاً معمول در مورد جانورانی است که در شرایط دور از محیط زیست طبیعی زاد و ولد میکنند. دلایل تخصصی در حیطه دامپزشکی برای این اتفاق وجود دارند و قابل شرح به زبان ساده نیز هستند. اما توجه و واکنش افکار عمومی به این تولهیوز از روز تولد تا تلف شدن، یکسره دور از روال معمول بود.
«پیروز» از همان ابتدای تولدش در افکار عمومی به نماد امید و زندگی تبدیل شد. استعارهی عمیقی از تولد یک امید، در روزگار یأسآلود و گذر کرده از مصیبت همهگیری کرونا در ضمیر جمعی ایرانیان از این موجود معصوم شکل گرفت. چه اینکه پیش از این، یوز ایرانی به تدریج به نوعی نماد ملی تبدیل شده و تصویر آن روی پیراهن تیم ملی فوتبال نقش بسته بود.
استعاره و نماد، کارکرد مهمی در بازتاب دادن افکار و آرمانها و ایدهها دارد. نوعی خلاصهسازی در شرح است که در قالب نماد جمع شده و تمام ایده را به دیگری منتقل میسازد. به همین دلیل است که معمولا عناصر نمادین یا استعارهها از گزند روزگار محفوظ هستند. حال یا از اساطیر، یا نمادهای طبیعی مثل گل یا درخت و شبیه آن که ذهن را به یک کلیت مفهومی ارجاع میدهند. اما در مورد «پیروز» کار این گونه پیش نرفت.
«پیروز» واقعی بود و مثل هر موجود دیگری در معرض بلا و فنا. تمسک افکار عمومی به او به مثابه یک نماد، و استعاره کردن تولد و دوام آوردن در شرایط دشوار، کار درستی نبود. نتیجه این شد که وقتی نماد این گونه از گزند روزگار محفوظ نماند، امیدی که زندگی او استعارهاش بود نیز رنگ نومیدی گرفت و از دست رفتن او برای ضمیر جمعی زخمچشیدهی ما، غمافزا شد.مورد «پیروز» به خوبی نشان میدهد که توجه به ظرایف و دقایق معنا در کار رسانهای، چه اندازه امر مهم وخطیری است. پر و بال دادن بیش از اندازه به موضوعی که فاقد ظرفیت لازم برای پروراندن ایده است، چگونه میتواند کارکردی بر خلاف انتظار و هدف اولیه داشته باشد. ضمیر جمعی ما، زخمچشیده و آسیبدیده است. برای اینکه همچون تکتک ما، این ملت نیز توان دوام آوردن داشته باشد، میبایست بسیار بیش از آنچه میکنیم مراقب حفظ سلامت روان فردی و روح ملی خود باشیم. با آرزوی سلامتی برای تمام همتایان «پیروز» مرگ او استعارهی مرگ امید ایرانیان نیست.
🗞 https://hamdelidaily.ir/index.php
🆔 @Hamdelidaily👈
روزنامه همدلی
صفحه یک روزنامه همدلی چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ 🗞 https://hamdelidaily.ir/index.php 🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
📌ردیابی ندانمکاری در مرگ «پیروز»
🖌صلاحالدین هرسنی
#صفحه_یک
#یادداشت
دهم اردیبهشت امسال سه تولهیوز به واسطه جفتگیری دو یوزپلنگ به نامهای «ایران» و «فیروز» و البته تحت پوشش برنامه تکثیر در اسارت سازمان محیط زیست، در پارک ملی توران به دنیا آمدند و بارقه امیدی را در دل دوستداران محیط زیست ایجاد کرد. این امیدواری بدانجهت بود که یوز، گونهای از پوشش جانوری ایران است که در خطر انقراض قرار دارد، از سوی دیگر ایرانخانم یعنی مادر این خانواده، تولهها را نپذیرفت؛ لذا دو توله دوام نیاوردند و تلف شدند و تا همین دو روز پیش «پیروز» سومین فرزند این زوج 10 ماه را در میان بیم و امید ایرانیان با مرگ دست و پنجه نرم کرد و سرانجام در میان اندوه دوستداران محیط زیست وحیات وحش والبته بیشتر ایرانیان تلف شد. در واقع پیروز یک تولهیوز طبیعی نبوده، شیر مادر هم نخورده بود، از بد حادثه هم بدترین شیر ایرانی به آن خورانده شده و از همان ابتدا هم با مشکلات ژنتیکی و گوارشی مواجه بوده و مشخص هم نشد که آیا تولدش به واسطه سزارین به موقع بوده یا نه؟ از سوی دیگر، نتایج رادیولوژی، سونوگرافی و آزمایشهایی تیم دامپزشکی بر روی پیروز نشان داده بود که پارامترهای خونی و کارکرد رودهها به ویژه دفع طبیعی حیوان با اشکالات جدی مواجه شدهبود. در نهایت بهرغم تلاش بیوقفه تیم دامپزشکی و زحمات یک تیمارگر دلسوز به نام«علیرضا شهرداری» پیروز نتوانست بر مشکلات جسمیاش پیروز شود و روز گذشته تلف شد.ماجرای بیماری و مرگ تنها این یوز ایرانی نیز همانند سایر الگویهای غلط مدیریتی در کشورمان، ریشه در ندانمکاری متصدیان امر دارد. البته تنها پیروز نیست که قرار است قربانی ندانمکاری مسئولان شود، قطعا نمونههایی در گذشته عملکرد مسئولان میتوان یافت که مرگ سرنوشت آنها بوده است. ماجرای ببرهای سیبری که به واسطه تغذیه نامناسب دچار بیماری «مشمشه» یعنی نوعی بیماری باکتریایی واگیردارِ خطرناکِ سمی تلف شدند، مرگ شیرهای باغ وحش ارم و ماجرای زندهگیری، انتقال و سرانجام مرگ گورخرهای ایرانی در سال 1397 و از همه مهمتر ماجرای تراژیک زندهگیری ناکام و مرگ پلنگی که در هفتم اردبیهشت 1401 به خیابان های قائم شهر مازندران راه یافته بود، همگی از آبشخوری به نام ندانمکاری و تخصصگریزی آب میخورد. به این ترتیب نیک پیداست که کُمیت مسئولان کشورمان از دانش نگهداری حیات وحش و دامپزشکی حیات وحش بسیار لنگ است و فقط سهم خود را به روش توصیهنامه به منقش کردن تصویر یوز پلنگ بر روی پیراهنهای تیم ملی فوتبال ایران خلاصه کردهاند. در ارتباط با ضعیف بودن دانش نگهداری حیات وحش، دکتر ایمان معماریان درمانگر حیات وحش ایران گفته است که:«در این سالها ما به دنبال دانش حیات وحش نبودهایم و به نوعی نخواستهایم از دانش بینالمللی نیز استفاده کنیم. به همین دلیل حوادث ناگواری که به مرگ حیات وحش منجر میشود در کشورمان بیشتر اتفاق میافتد. در ماجرای پیروز هم مشکل نه انسداد گوارشی، بلکه احتباس ادرار بوده است.» این وضعیت نشان میدهد که شیپور تخصصگرایی همه امور همواره از دهانه گشاد آن نواخته میشود و قطعا نباید انتظار داشت که پیروز آخرین قربانی ندانمکاری این مسئولان باشد. قطعا اگر پیروز و بردارانش در کشور دیگری به دنیا میآمدند، میتوانستند سرنوشت بهتری پیدا کنند. حال و در شرایطی که خبر مرگ پیروز، طرفداران حیات وحش را ناامید کردهاست، خبر رسیده است که ایرانخانم؛ مادر تولهها، مجددا باردار شده است و امید آن است که در این بارداری مجدد، سرنوشت تلخ و شرنگ باری دیگری همچون سرنوشت پیروز و برادرانش تکرار نشود.اگر چه وضعیت بیماری، احتضار و درنهایت مرگ غمبار پیروز به عنوان پسر ایران خبر خوبی برای طرفداران حیات وحش نبوده است، اما حال مردم ایران نیز در تناسب با دلواپسی حال پیروز، تعریفی ندارد و نیازی به یاآوری نیست که بیشتر این ناخوشاحوالی ریشه در مشکلات اقتصادی و پرواز 57 هزارپایی و محتملا عبور از 60 هزارپایی دلار دارد که منجر به سقوط ارزش روزافزون پولی ملی شده و وضعیت مردم ایران را به جایی بسیار پایینتر از خط فقرِ اعلام شده، رسانده است. طرفه آنکه مسئولان و متصدیان از جمله اصولگرایان، اصلاحطلبان، دانشگاهیان، روحانیون،انقلابیون و چهرههای اپوزیسیون نیز نمیخواهند که قدرالسهم خود را در ایجاد وضعیت موجود بپذیرند؛ لاجرم یا ریشه این مشکلات را به گردن طرفهای مقابل میاندازند و یا آنرا حاصل دسیسه و نقش پنهانی دشمنان قسم خورده نظام و انقلاب میدانند. قطعا کمی واقعبینی برای ریشهیابی مشکلات از سوی مسئولان لازم و ضروری است و قرار نیست که جهت تحلیل ساده مسائل و توجیه ضعفها همه مشکلات در زیر چتر توطئه جمع شود.
🗞 https://hamdelidaily.ir/index.php
🆔 @Hamdelidaily👈
🖌صلاحالدین هرسنی
#صفحه_یک
#یادداشت
دهم اردیبهشت امسال سه تولهیوز به واسطه جفتگیری دو یوزپلنگ به نامهای «ایران» و «فیروز» و البته تحت پوشش برنامه تکثیر در اسارت سازمان محیط زیست، در پارک ملی توران به دنیا آمدند و بارقه امیدی را در دل دوستداران محیط زیست ایجاد کرد. این امیدواری بدانجهت بود که یوز، گونهای از پوشش جانوری ایران است که در خطر انقراض قرار دارد، از سوی دیگر ایرانخانم یعنی مادر این خانواده، تولهها را نپذیرفت؛ لذا دو توله دوام نیاوردند و تلف شدند و تا همین دو روز پیش «پیروز» سومین فرزند این زوج 10 ماه را در میان بیم و امید ایرانیان با مرگ دست و پنجه نرم کرد و سرانجام در میان اندوه دوستداران محیط زیست وحیات وحش والبته بیشتر ایرانیان تلف شد. در واقع پیروز یک تولهیوز طبیعی نبوده، شیر مادر هم نخورده بود، از بد حادثه هم بدترین شیر ایرانی به آن خورانده شده و از همان ابتدا هم با مشکلات ژنتیکی و گوارشی مواجه بوده و مشخص هم نشد که آیا تولدش به واسطه سزارین به موقع بوده یا نه؟ از سوی دیگر، نتایج رادیولوژی، سونوگرافی و آزمایشهایی تیم دامپزشکی بر روی پیروز نشان داده بود که پارامترهای خونی و کارکرد رودهها به ویژه دفع طبیعی حیوان با اشکالات جدی مواجه شدهبود. در نهایت بهرغم تلاش بیوقفه تیم دامپزشکی و زحمات یک تیمارگر دلسوز به نام«علیرضا شهرداری» پیروز نتوانست بر مشکلات جسمیاش پیروز شود و روز گذشته تلف شد.ماجرای بیماری و مرگ تنها این یوز ایرانی نیز همانند سایر الگویهای غلط مدیریتی در کشورمان، ریشه در ندانمکاری متصدیان امر دارد. البته تنها پیروز نیست که قرار است قربانی ندانمکاری مسئولان شود، قطعا نمونههایی در گذشته عملکرد مسئولان میتوان یافت که مرگ سرنوشت آنها بوده است. ماجرای ببرهای سیبری که به واسطه تغذیه نامناسب دچار بیماری «مشمشه» یعنی نوعی بیماری باکتریایی واگیردارِ خطرناکِ سمی تلف شدند، مرگ شیرهای باغ وحش ارم و ماجرای زندهگیری، انتقال و سرانجام مرگ گورخرهای ایرانی در سال 1397 و از همه مهمتر ماجرای تراژیک زندهگیری ناکام و مرگ پلنگی که در هفتم اردبیهشت 1401 به خیابان های قائم شهر مازندران راه یافته بود، همگی از آبشخوری به نام ندانمکاری و تخصصگریزی آب میخورد. به این ترتیب نیک پیداست که کُمیت مسئولان کشورمان از دانش نگهداری حیات وحش و دامپزشکی حیات وحش بسیار لنگ است و فقط سهم خود را به روش توصیهنامه به منقش کردن تصویر یوز پلنگ بر روی پیراهنهای تیم ملی فوتبال ایران خلاصه کردهاند. در ارتباط با ضعیف بودن دانش نگهداری حیات وحش، دکتر ایمان معماریان درمانگر حیات وحش ایران گفته است که:«در این سالها ما به دنبال دانش حیات وحش نبودهایم و به نوعی نخواستهایم از دانش بینالمللی نیز استفاده کنیم. به همین دلیل حوادث ناگواری که به مرگ حیات وحش منجر میشود در کشورمان بیشتر اتفاق میافتد. در ماجرای پیروز هم مشکل نه انسداد گوارشی، بلکه احتباس ادرار بوده است.» این وضعیت نشان میدهد که شیپور تخصصگرایی همه امور همواره از دهانه گشاد آن نواخته میشود و قطعا نباید انتظار داشت که پیروز آخرین قربانی ندانمکاری این مسئولان باشد. قطعا اگر پیروز و بردارانش در کشور دیگری به دنیا میآمدند، میتوانستند سرنوشت بهتری پیدا کنند. حال و در شرایطی که خبر مرگ پیروز، طرفداران حیات وحش را ناامید کردهاست، خبر رسیده است که ایرانخانم؛ مادر تولهها، مجددا باردار شده است و امید آن است که در این بارداری مجدد، سرنوشت تلخ و شرنگ باری دیگری همچون سرنوشت پیروز و برادرانش تکرار نشود.اگر چه وضعیت بیماری، احتضار و درنهایت مرگ غمبار پیروز به عنوان پسر ایران خبر خوبی برای طرفداران حیات وحش نبوده است، اما حال مردم ایران نیز در تناسب با دلواپسی حال پیروز، تعریفی ندارد و نیازی به یاآوری نیست که بیشتر این ناخوشاحوالی ریشه در مشکلات اقتصادی و پرواز 57 هزارپایی و محتملا عبور از 60 هزارپایی دلار دارد که منجر به سقوط ارزش روزافزون پولی ملی شده و وضعیت مردم ایران را به جایی بسیار پایینتر از خط فقرِ اعلام شده، رسانده است. طرفه آنکه مسئولان و متصدیان از جمله اصولگرایان، اصلاحطلبان، دانشگاهیان، روحانیون،انقلابیون و چهرههای اپوزیسیون نیز نمیخواهند که قدرالسهم خود را در ایجاد وضعیت موجود بپذیرند؛ لاجرم یا ریشه این مشکلات را به گردن طرفهای مقابل میاندازند و یا آنرا حاصل دسیسه و نقش پنهانی دشمنان قسم خورده نظام و انقلاب میدانند. قطعا کمی واقعبینی برای ریشهیابی مشکلات از سوی مسئولان لازم و ضروری است و قرار نیست که جهت تحلیل ساده مسائل و توجیه ضعفها همه مشکلات در زیر چتر توطئه جمع شود.
🗞 https://hamdelidaily.ir/index.php
🆔 @Hamdelidaily👈
روزنامه همدلی
صفحه یک روزنامه همدلی چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ 🗞 https://hamdelidaily.ir/index.php 🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
📌گذشته و آینده روابط تهران و ریاض
🖌سیفالرضا شهابی
#صفحه_یک
#یادداشت
در ماهها و هفتههای اخير چند دور مذاکره بین نمایندگان دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی برای رفع سوءتفاهمات و تجدید رابطه سیاسی در بغداد انجام گرفت وبراساس گفته برخی از مقامات عراقی، احتمال آشتی دور از انتظار نیست .در این یادداشت، نیمنگاهی به علل اختلاف و سوابق آن انداخته میشود.تنش بین ایران و عربستان که بعد از انقلاب اسلامی دامن تهران و ریاض را گرفت و در نهایت منجر به قطع روابط دیپلماتیک شد ریشه در قبل انقلاب دارد؛ رقابتی در سطح منطقه بین دو کشور ایران و عربستان از قبل انقلاب وجود داشت، ولی آمریکا به خاطر منافع خودش رقابت را مدیریت میکرد و نمیگذاشت تبدیل به تنشی غیرقابلکنترل شود .در دکترین دو ستونی نیکسون؛ رئیس جمهور پیشین آمریکا در خلیج فارس، عربستان ستون اقتصادی و ایران ستون نظامی بود و این دو ستون برای هژمونی در منطقه به شکل نرم در رقابت بودند.در بعد از انقلاب اسلامی ایران به خاطر اعتقادات اسلامی دو کشور ایران و عربستان انتظار این بود به هم نزدیک شوند و در پی این نزدیکی، اتحادی در جهان اسلام بهوجود بیاید، ولی چند مورد سبب شد تا علاوه بر این که اتحاد شکل نگیرد، بلکه تنش و درگیریهای لفظی به قطع رابطه منجر شود. از جمله علل اختلافات را میتوان به شرح زیر برشمرد:
۱- بعد از انقلاب اسلامی، شعار صدور انقلاب سبب ایجاد وحشت میان حاکمان کشورهای منطقه و حوزه خلیج فارس شد، به همین خاطر هم در جنگ ایران و عراق تقریبا به صورت یکپارچه جهت تضعیف جمهوری اسلامی ایران به حمایت از بغداد برخاستند و این خود مسئله تازهای شد تا اختلافات میان تهران و ریاض تازه شود. اتفاقی که در نهایت تخم اختلاف را میان دو همسایه بزرگ کاشت.
۲- اگر چه ایران و عربستان در آیین اسلام مشترک هستند ولی در همین قالب هم اختلافاتی بهصورت بالقوه بین تهران و ریاض وجود دارد که میتواند عامل بروز تنش شود و آن تاکید ایران بر تشیع و عربستان بر وهابیت است.
۳- جمهوری اسلامی ایران همواره بر برپایی مراسم برائت از مشرکین در مراسم حج تمتع و شعار مرگ بر آمریکا تاکید دارد؛ در حالیکه عربستان به خاطر روابط نزدیک و تنگاتنگی که با آمریکا دارد، هر گز موافق این مراسم و تظاهرات در خیابانهای مکه مکرمه و مدینه منوره نیست. ریاض به مخالفتش جنبه قرآنی و اعتقادی داده و از فقهای عربستان فتوا گرفت که بر اساس آیه ۲ سوره حجرات که«یا ایهاالذین آمنوا لاترفعوا اصواتکم فوق صوتالنبی» مسلمانان نباید در شهر پیامبر صدایشان را بلند کنند، در حالیکه تهران خلاف آن میاندیشد. همین اختلاف در دهه شصت شمسی مقدمات کشتار زائران را در مکه فراهم کرد. اتفاقی که سبب شد تا سه سال حجاج ایرانی از سفر به عربستان محروم شوند. اختلاف آن قدر عمیق بود که در اوج حملات صدام به کشور بنیانگذار جمهوری اسلامی اعلام کرده بود« اگر از صدام بگذریم و.....از آل سعود نخواهیم گذشت.م
۴- حمایت ایران از شیعیان عربستان در حالیکه ریاض شدیدا مخالف این حمایت است و همچنین حمایت عربستان از اهل تسنن ایران که مورد موافقت تهران نیست. در این ارتباط عربستان تعداد زیادی از شیعیان این کشور که در مظان اتهام طرفداری از جمهوری اسلامی بودند و در راس آن شیخ نمر را اعدام کرد؛ این موضوع سبب ناراحتی و خشم تهران شد که اوج آن را در حمله به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد را شاهد بودیم بعد از آن، تنش به نقطه جوش رسید و منجر به قطع رابطه شد.
۵- هژمونی در خاورمیانه نیز یکی از علل تنش بین ایران و عربستان است هر دو کشور در پی آناند که دست برتر را در خاورمیانه و جهان اسلام داشته باشند.
آنچه در بالا ذکر شد برخی از علل بروز تنش بین تهران و ریاض است.
در مورد چشم انداز رابطه تهران و ریاض، برخی از علل تنشزا به قوت خود باقی است، در عین حال هر دو کشور علاقمند به تجدید رابطه هستند و چند دور مذاکره بین دو طرف در بغداد گواه بر این موضوع است. ولی ریاض کمی تعلل میکند و احتمالا منتظر است ببیند تلاطمات اخیر ایران به کجا ختم میشود آیا به تغییر حکومت منجر خواهد شد یا نه. رهبران سعودی امید زیاد به تغییرات دارند و اگر مطمئن شوند که تغییر خاصی رخ نخواهد داد مذاکرات را جدیتر خواهد گرفت و عزمشان را برای به سرانجام رسیدن مذاکرات و تجدید رابطه بیشتر خواهند کرد.
🗞 https://hamdelidaily.ir/index.php
🆔 @Hamdelidaily👈
🖌سیفالرضا شهابی
#صفحه_یک
#یادداشت
در ماهها و هفتههای اخير چند دور مذاکره بین نمایندگان دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی برای رفع سوءتفاهمات و تجدید رابطه سیاسی در بغداد انجام گرفت وبراساس گفته برخی از مقامات عراقی، احتمال آشتی دور از انتظار نیست .در این یادداشت، نیمنگاهی به علل اختلاف و سوابق آن انداخته میشود.تنش بین ایران و عربستان که بعد از انقلاب اسلامی دامن تهران و ریاض را گرفت و در نهایت منجر به قطع روابط دیپلماتیک شد ریشه در قبل انقلاب دارد؛ رقابتی در سطح منطقه بین دو کشور ایران و عربستان از قبل انقلاب وجود داشت، ولی آمریکا به خاطر منافع خودش رقابت را مدیریت میکرد و نمیگذاشت تبدیل به تنشی غیرقابلکنترل شود .در دکترین دو ستونی نیکسون؛ رئیس جمهور پیشین آمریکا در خلیج فارس، عربستان ستون اقتصادی و ایران ستون نظامی بود و این دو ستون برای هژمونی در منطقه به شکل نرم در رقابت بودند.در بعد از انقلاب اسلامی ایران به خاطر اعتقادات اسلامی دو کشور ایران و عربستان انتظار این بود به هم نزدیک شوند و در پی این نزدیکی، اتحادی در جهان اسلام بهوجود بیاید، ولی چند مورد سبب شد تا علاوه بر این که اتحاد شکل نگیرد، بلکه تنش و درگیریهای لفظی به قطع رابطه منجر شود. از جمله علل اختلافات را میتوان به شرح زیر برشمرد:
۱- بعد از انقلاب اسلامی، شعار صدور انقلاب سبب ایجاد وحشت میان حاکمان کشورهای منطقه و حوزه خلیج فارس شد، به همین خاطر هم در جنگ ایران و عراق تقریبا به صورت یکپارچه جهت تضعیف جمهوری اسلامی ایران به حمایت از بغداد برخاستند و این خود مسئله تازهای شد تا اختلافات میان تهران و ریاض تازه شود. اتفاقی که در نهایت تخم اختلاف را میان دو همسایه بزرگ کاشت.
۲- اگر چه ایران و عربستان در آیین اسلام مشترک هستند ولی در همین قالب هم اختلافاتی بهصورت بالقوه بین تهران و ریاض وجود دارد که میتواند عامل بروز تنش شود و آن تاکید ایران بر تشیع و عربستان بر وهابیت است.
۳- جمهوری اسلامی ایران همواره بر برپایی مراسم برائت از مشرکین در مراسم حج تمتع و شعار مرگ بر آمریکا تاکید دارد؛ در حالیکه عربستان به خاطر روابط نزدیک و تنگاتنگی که با آمریکا دارد، هر گز موافق این مراسم و تظاهرات در خیابانهای مکه مکرمه و مدینه منوره نیست. ریاض به مخالفتش جنبه قرآنی و اعتقادی داده و از فقهای عربستان فتوا گرفت که بر اساس آیه ۲ سوره حجرات که«یا ایهاالذین آمنوا لاترفعوا اصواتکم فوق صوتالنبی» مسلمانان نباید در شهر پیامبر صدایشان را بلند کنند، در حالیکه تهران خلاف آن میاندیشد. همین اختلاف در دهه شصت شمسی مقدمات کشتار زائران را در مکه فراهم کرد. اتفاقی که سبب شد تا سه سال حجاج ایرانی از سفر به عربستان محروم شوند. اختلاف آن قدر عمیق بود که در اوج حملات صدام به کشور بنیانگذار جمهوری اسلامی اعلام کرده بود« اگر از صدام بگذریم و.....از آل سعود نخواهیم گذشت.م
۴- حمایت ایران از شیعیان عربستان در حالیکه ریاض شدیدا مخالف این حمایت است و همچنین حمایت عربستان از اهل تسنن ایران که مورد موافقت تهران نیست. در این ارتباط عربستان تعداد زیادی از شیعیان این کشور که در مظان اتهام طرفداری از جمهوری اسلامی بودند و در راس آن شیخ نمر را اعدام کرد؛ این موضوع سبب ناراحتی و خشم تهران شد که اوج آن را در حمله به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد را شاهد بودیم بعد از آن، تنش به نقطه جوش رسید و منجر به قطع رابطه شد.
۵- هژمونی در خاورمیانه نیز یکی از علل تنش بین ایران و عربستان است هر دو کشور در پی آناند که دست برتر را در خاورمیانه و جهان اسلام داشته باشند.
آنچه در بالا ذکر شد برخی از علل بروز تنش بین تهران و ریاض است.
در مورد چشم انداز رابطه تهران و ریاض، برخی از علل تنشزا به قوت خود باقی است، در عین حال هر دو کشور علاقمند به تجدید رابطه هستند و چند دور مذاکره بین دو طرف در بغداد گواه بر این موضوع است. ولی ریاض کمی تعلل میکند و احتمالا منتظر است ببیند تلاطمات اخیر ایران به کجا ختم میشود آیا به تغییر حکومت منجر خواهد شد یا نه. رهبران سعودی امید زیاد به تغییرات دارند و اگر مطمئن شوند که تغییر خاصی رخ نخواهد داد مذاکرات را جدیتر خواهد گرفت و عزمشان را برای به سرانجام رسیدن مذاکرات و تجدید رابطه بیشتر خواهند کرد.
🗞 https://hamdelidaily.ir/index.php
🆔 @Hamdelidaily👈
صفحه یک روزنامه همدلی
چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲
🗞 https://hamdelidaily.ir/index.php
🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲
🗞 https://hamdelidaily.ir/index.php
🆔 @Hamdelidaily👈عضویت