Telegram Web
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نقشه‌ی راه یک زیست فلسفی یا متفکرانه داشتن چیست؟

#از_تاریخ_فلسفه_بیاموزیم
#ابوذر_شریعتی
«مرگ نه حادثه‌ای است که در پایان بیاید، نه چیزی بیرونی که روزی به سراغ ما بیاید، بلکه مرگ، شیوه‌ای است از بودنِ خودِ انسان؛ انسان از آغاز، موجودی است که باید به‌سوی مرگ خویش هستی‌بیابد. تنها در رویارویی اصیل با مرگ است که انسان می‌تواند از پوشیدگی روزمرگی بیرون آید و خودِ خویشتن را بازیابد. مرگ، نه تباهی که امکانی است؛ امکانی که هیچ امکانی فراتر از آن نیست، و از همین‌رو، آن‌گاه که انسان این امکان را بپذیرد و به‌سوی آن هستی بگشاید، برای نخستین بار، آزادانه و اصیل می‌زید.»
#هایدگر
#هستی‌وزمان
Audio
درباره‌ی کاتارسیستی بودن #هنر
#فلسفه‌ی‌هنر
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
دوستان بابت حضور گرمتون و محبتی که داشتید ممنون و سپاسگزارم
امیدوارم مباحث همچنان براتون مفید باشه و همچنان بتونیم نشست‌های حضوری رو با همین جو خوب و صمیمی ادامه بدیم

پ‌ن: عزیزانی که علاقه دارن فایل صوتی تمامی نشست‌های حضوری رو داشته باشن فقط کافیه نام و شماره تماسشون رو به آیدی زیر ارسال کنن تا تمامی فایلهای جلسات حضوری براشون ارسال بشه:
@myselfff1980
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
کانون داستان اندیشه (فرهنگسرای اندیشه) برگزار می‌کند: یکشنبه ۱۴۰۴/۳/۲۵

#انسان به مثابه‌ی پروژه‌ای #شکست‌خورده

ارائه: ابوذر شریعتی، پژوهشگر حوزه دین و فلسفه‌ی محض


توضیح موضوع سخنرانی:
فلسفه درد چیست؟ چگونه میتوان با مصیبت‌ها، از دست دادن عزیزان، مشقات و رنج زیستن و زندگی مواجه شد؟ چطور می‌توان هنگام مبتلا شدن به یک بیماری سخت و صعب و لاعلاج، از درون متلاشی نشد و همچنان به زندگی آری گفت؟ فلسفه در این میان چه نقش و تاثیری دارد؟ فلاسفه‌ای چون سنکا، اپیکور، مارکوس اورولیوس، شوپنهاور، نیچه، فروید و ... چه دیدگاهی دارند؟ این هفته به مسائل فوق که فهرست کتاب در دست انتشار ابوذر شریعتی است با حضور نگارنده در فرهنگسرای اندیشه، خواهیم پرداخت.

پ‌ن: حضور برای تمامی عزیزان علاقه‌مند آزاد و رایگان است. جهت حضور در نشست صرفا شماره تماس خود را به آیدی زیر ارسال کنید:

@myselfff1980
Channel name was changed to «هایدگر و‌ اگزیستانسیالیسم»
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#حافظ و دیکانستراکشن Deconstruction
برشی کوتاه از نشست فلسفه‌ی هنر
جهت حضور در نشست روز یک‌شنبه ۲۵ خرداد، با عنوانِ «انسان؛ پروژه‌ای شکست خورده» شماره تماس خود را به آیدی زیر ارسال کنید. حضور برای تمامی عزیزان آزاد و رایگان است:

@myselfff1980
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
حضور برای تمامی عزیزان آزاد و رایگان است
جهت حضور صرفا شماره تماس خود را به ایدی زیر ارسال کنید:

@myselfff1980
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
کانون داستان اندیشه (فرهنگسرای اندیشه) برگزار می‌کند: یکشنبه ۱۴۰۴/۳/۲۵

#انسان به مثابه‌ی پروژه‌ای #شکست‌خورده

ارائه: ابوذر شریعتی، پژوهشگر حوزه دین و فلسفه‌ی محض


توضیح موضوع سخنرانی:
فلسفه درد چیست؟ چگونه میتوان با مصیبت‌ها، از دست دادن عزیزان، مشقات و رنج زیستن و زندگی مواجه شد؟ چطور می‌توان هنگام مبتلا شدن به یک بیماری سخت و صعب و لاعلاج، از درون متلاشی نشد و همچنان به زندگی آری گفت؟ فلسفه در این میان چه نقش و تاثیری دارد؟ فلاسفه‌ای چون سنکا، اپیکور، مارکوس اورولیوس، شوپنهاور، نیچه، فروید و ... چه دیدگاهی دارند؟ این هفته به مسائل فوق که فهرست کتاب در دست انتشار ابوذر شریعتی است با حضور نگارنده در فرهنگسرای اندیشه، خواهیم پرداخت.

پ‌ن: حضور برای تمامی عزیزان علاقه‌مند آزاد و رایگان است. جهت حضور در نشست صرفا شماره تماس خود را به آیدی زیر ارسال کنید:

@myselfff1980
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
پرسش: آیا مراد و مقصود شما از انسان: پروژه‌ای شکست خورده، همان بدبینی‌های رایج است‌ که آدمی را دعوت به یاس و نومیدی می‌کند؟

پاسخ:

«انسان: پروژه‌ای شکست‌خورده»
این عنوان، دعوت‌نامه‌ای به جلسه‌ی زاری و مرثیه‌سرایی نیست. نه نوحه‌ای است بر بدبختی بشر و نه اندوه‌نامه‌ای برای سیاه‌سرنوشتی که گریبان‌مان را گرفته باشد.

نه.
ما در روز‌ یکشنبه (بیست و پنج‌ خرداد) گردهم می‌آییم نه برای گریستن،
بلکه برای هرچه بیشتر و عمیق‌تر‌ دیدن و ژرف‌تر اندیشیدن.
اندیشیدنی‌ ژرف، دیدنی بی‌پرده و تامل و گفت‌وگویی بی‌تعارف و بدون کلیشه‌های شوهای انگیزشی، به درون هستیِ آدمی.
تماشای بی‌رحمانه‌ی انسانی که، به تعبیر فروید،
زندگی را نه چون موهبتی آرام،
بلکه چون زخمی گشوده تجربه می‌کند.

زندگی بالذات یک تروماست،
و ما، بی‌وقفه، در حال تروماتایز و زخمی‌شدن‌.‌ (#فروید)

اما این شناخت، نه به قصد تسلیم، بلکه برای ایستادن در طوفان است.

برای آنکه بتوانیم، نه از دل آرامش بلکه از دل فروپاشی،
به زندگی «آری» بگوییم.

در دل زخم، بذر زیستن بکاریم.

در بطن شکست، طرحی نو برای بودن بریزیم.

انسان، در نگاه ما، نه موجودی تمام‌شده و معین، بلکه پرونده‌ای است ناتمام چنانکه سابق بر این بارها از قول هایدگر در هستی و زمان گفتیم: آدمی
پرتاب‌شده به جهان،
گشوده به امکان،
و در کشاکش با نیستی است و ما دقیقا از یک سو نگاهی اونتولوژیک و هستی‌شناسانه با‌ تکیه بر هستی و زمان، به این‌ مساله خواهیم داشت

و از‌سمت دیگر نگاهی روانکاوانه چنانکه فروید به ما می‌آموزد
که ناخودآگاهِ ما،
انباری است پر از ترس، فقدان، و میل‌های ناکام،
و این روان زخم‌خورده،
تنها از طریق مواجهه‌ای‌ اصیل،
و نه فرار و گریز، التیام می‌یابد.

از این‌رو، این کتاب (کتاب در دست انتشار با همین عنوان) و این نشست،
ستایش‌گر یأس و تسلیم نیست بلکه تمرینی است برای نوعی زیستنِ اصیل،
زیستی پرصلابت، در بطن جهانی که مشحون از ناکامی، شکست، و تلخی است.

ما نمی‌خواهیم از زندگی فرار کنیم ما می‌خواهیم در دل همین زندگیِ تلخ،
شکلی از معنا،
شکلی از وقار،
و شکلی از پایداریِ اگزیستانسیال بیابیم.

#ابوذر_شریعتی
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
دوستان ظرفیت سالن پایین اندیشه فکر کنم نهایتا ۱۰۰ نفر باشه و الان ۸۰ نفر از عزیزان ثبت نام کردن ادمین هم پاسخ داده دقت کنید جلسات حضوری رایگان است اما شماره تماستون رو جهت ارتباط ارسال بفرمایید ممنون میشیم

الان باتوجه به ظرفیت فوق فکر میکنم ۲۰ نفر دیگه ظرفیت داشته باشیم
جهت حضور در نشست شماره تماس خودتون رو به آیدی زیر ارسال کنید:

@myselfff1980
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
🔹 چشم‌انداز ابدیت؛ گفت‌وگو با هیچ

ما نه داشته‌ایم، و نه خواهیم داشت.
چنین است حکایت ما،
چنان‌که شوپنهاور گفت:
گرفتار آمده‌ایم میان دو ابدیت یا دو هیچ: گذشته‌ای بی‌مرز که تا بوده، ما نبوده‌ایم و آینده‌ای بی‌کران که خواهد بود و ما نخواهیم بود.

ساده‌تر و صریح‌تر‌بگویم:
هزاران سال بوده و بوده‌اند و ما نبودیم و هزاران و میلیون‌ها سال خواهد بود و خواهند بود و ما نخواهیم بود!

بنابراین بودن و هستی ما در این مقیاس عظیم ابدیت کمتر از کسری از ثانیه است! پس دیگر چه اهمیت خواهد داشت که دیگری و دیگرانی با چشم تحقیر ما را بنگرند یا آن‌که حسرت موقعیت‌مان را بخورند و حمد و‌ ثنایمان گویند؟ آیا این همه چیزی جز یک فریبی کریه نیست؟

در آن‌چه گذشته، در شور فتح‌ها، در اشک سوگ‌ها، در فریاد عاشقان، در سکوت قدیسان، در هیچ‌یک‌شان ما سهمی نداشته‌ایم.

و در آن‌چه خواهد آمد
از پای‌کوبی‌ها تا زلزله‌ها،
از عیش خلوت‌ها تا جنون سیاست‌ها، ما را هیچ نصیب نیست.

آری، نه داشته‌ایم، و نه خواهیم داشت.

اسپینوزا نیز از همین موضع و منظر بود که همواره تاکید داشت:

از چشم‌انداز ابدیت بنگر،
تا نه رنج تو را بیازارد،
و نه شادی تو را بفریبد.

اما نیچه، این ابرفیلسوف سنت‌شکن،
با خشونتی باشکوه نهیب می‌زد:
بودن، یعنی بودن میان دو هیچ.

و حافظ، آینه‌دار خیال و خلسه، می‌گفت:
جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است
هزار بار من این نکته کرده‌ام تحقیق

و خیام، همو که مستِ حقیقت بود و هرگز ابایی از اظهار شک و تردیدش نسبت به تمامی ادیان و عقاید نداشت می‌افزود که:
آن نیز که گفتی و شنیدی نیز هیچ است!

آری، بودن میان دو هیچ،
نه تنها از رنج، که از حرص،
از حسد، از مسابقه‌ی کور با دیگران،
از عقده و کینه و میل به تباه‌ساختن،
رها می‌کند.

این چشم‌انداز،
چشم‌انداز قرب هستی‌ست
همان‌جا که، به تعبیر #هایدگر،
تنها شاعران و متفکران مسکن می‌گزینند.
همان‌جا، من در سکوتی نیچه‌وار و آرامشی اسپینوزایی،
به همه‌ی آنان که روزی دوست بودند و امروز دشمن‌اند،
با تمام فروتنی،
درود می‌فرستم.

چرا که نه کینه‌ی آنان می‌ماند،
نه شکستِ ما.
نه توهین‌شان اثری دارد،
و نه تباه‌شدگی ما وزنی.

وقتی بودن، خود به هیچ نمی‌ارزد،
کینه، به چه می‌ارزد؟

پس ما را دیگر با رقابت و نمایش کاری نیست.
ما، ساکنانِ حاشیه‌ی هیچ‌ایم.
رهگذرانِ بی‌ادعا در مسیر بی‌مقصد.
با دلی آرام، در میانه‌ی طوفان هستی.
و در این خلأِ عظیم،
نه به چنگ آوردن،
بلکه به رها کردن می‌اندیشیم.

#ابوذر_شریعتی
#قرب‌هستی #هایدگر #حافظ #خیام
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
#جنگ و #عشق

هنگام شنیدن صدای انفجار نخستین ندایی که به ذهنم خطور کرد این بود:

اگر هم اینک جنگی خونین آغاز شود چه کسی، کدام دوست و رفیقی یا کدامین آشنا را برای زمانی که یقین داری سخت کوتاه است و به زودی با مرگی بی‌رحمانه و تلخ پایان می‌یابد بر می‌گزینی؟

آن‌گاه ندایی دیگر‌ در جانم می‌خواند:

کسی که در میدان جنگ و خون انتخاب می‌کنی، هموست که همراه، همدم و پناه توست نه کسی که برای زیرشکم جلب نظر می‌کند!

توضیح بیشتر اینکه:

گاهی ذهن، بی‌مقدمه، پرت می‌شود در میانه‌ی یک کابوس جمعی؛
مثل تصورِ ناگهانیِ جنگ،
آن لحظه‌ای که همه‌چیز فرو می‌ریزد: خانه‌ها، خیابان‌ها، معناها، واژه‌ها…
و تنها چیزی که باقی می‌ماند، یک انتخاب است؛
انتخابی برای آن چند صباحِ تب‌آلود،
آن واپسین لحظات زندگی،
وقتی که مرگ دیگر فرضیه نیست، تجربه‌ای محتمل است.

با خودم فکر می‌کردم:
اگر آن لحظه برسد،
اگر جهان به یک ویرانه‌ی بی‌پناه تبدیل شود،
من چه کسی را کنار خودم می‌خواهم؟
نه برای نجات، نه برای فرار،
فقط برای آن‌که بودنش، در دل نبودن‌ها،
همچون چراغی کوچک اما صادق،
روشن بماند.

و بعد فهمیدم:
کسی که در جنگ انتخابش می‌کنی،
همان کسی‌ست که در صلح می‌توانی با او زندگی کنی.

چرا که در لحظه‌ی مرگ، آدم فقط حقیقت را می‌خواهد،
نه تظاهر، نه هوس، نه بازی.

شاید روان، ناخودآگاه،
در اوجِ تهدید، دقیق‌ترین انتخابش را می‌کند؛
در برابر مرگ، هیچ میل کاذبی باقی نمی‌ماند،
تنها آن‌کس که امن است، صادق است، زنده‌ات می‌کند،
در دل مرگ هم، انتخاب می‌شود.

و این یعنی:
اگر دانستی در لحظه‌ی جنگ چه کسی را می‌خواهی،
دیگر برای لحظه‌های صلح، به دنبال کسی نگرد.
تو او را یافته‌ای.

#جنگ‌ و‌ #عشق
#ابوذر_شریعتی
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
کامو چه‌قدر به‌جا و زیبا می‌گفت:

مقاومت در برابر #خشونت و #تجاوز حتی اگر تمامی آدمیان و جهان تن به سکوت و تسلیم داده باشد! این است فلسفه‌ی من!

#جنگ و #تجاوز
2025/06/14 00:05:51
Back to Top
HTML Embed Code: