This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺درخواست جالب کارشناس بحران از مردم برای فرزندآوری در کشور پرحادثه: همین امشب تصمیم بگیرند بچه درست کنند ۹ ماهه دیگر ۹ ماهه میشود و ۱۰ سال دیگر ۹ ساله!
https://www.tgoop.com/Hrman11
https://www.tgoop.com/Hrman11
▪️ چه تفکرات اشتباهی باعث می شه حالمون خراب شه؟
️ذهنخوانی mind reading
فکر می کنید، بدون شواهد کافی می دانید که دیگران به چه چیزی فکر می کنند. مثل : ”جواب سلامم را نداد، پس حتما از دست من ناراحت است.
پیشگویی furtune telling
پیش بینی می کنید که حوادث آینده، بد از آب در می آیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید می کند. مثل : ”در امتحان شکست می خورم” یا ”کاری گیر من نخواهد آمد”.
فاجعهسازی catastrophizing
معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است. مثل : ”افتضاح می شود اگر در دانشگاه قبول نشوم”.
برچسب زدن labling
به خودتان یا دیگران، صفات کلی و منفی نسبت می دهید. مثل : ”من آدم بدبختی هستم” یا من آدم بی ارزشی هستم”.
نادیده گرفتن جنبههای مثبت discounting positives
مدعی هستید که کار های مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند. مثل: ”این کار از عهده همه بر می آید” یا ”قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست”.
فیلتر منفی negative filter
تقریبا همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت توجه نمی کنید. مثل: ”هیچ کس مرا دوست ندارد”.
تعمیم افراطی overgeneralizing
بر پایه یک حادثه، الگو های کلی منفی را استنباط می کنید. مثل: ”این اتفاق همیشه برای من اتفاق می افتد” یا ”در همه کار ها شکست می خورم”.
تفکر دوقطبی dichotomus thinking
به وقایع پیرامون و انسان های اطراف با دید همه یا هیچ نگاه می کنید. مثل : ”همه مرا طرد می کنند” یا همه وقتم تلف شد“.
باید اندیشی should
به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید. بیشتر آن ها بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر می کنید. مثل : ”باید کارم را خوب انجام بدهم” یا ”باید در کنکور قبول شوم”.
شخصیسازی personalizing
علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت می دهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده می گیرید. مثل : ”ازدواجم بهم خورد، چون من مقصر بودم”.
سرزنشگری blaming
دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود می دانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش می کنید. مثل : ”دیگران باعث عصبانیت من می شوند” یا ”والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند”.
مقایسههای نا عادلانه unfair comparisons
حوادث را طبق معیار های ناعادلانه تفسیر می کنید. خودتان را با کسانی مقایسه می کنید که از شما برترند و به این نتیجه می رسید که آدم حقیری هستید. مثل : ”او خیلی موفق تر از من است” یا ”شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد”.
تاسفگرایی regret orientation (کشکول ای کاش)
به جای این که در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر می آید، بیشتر به این مسئله می اندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل می کردید. مثل : ”اگر تلاش کرده بودم ، شغل بهتری پیدا می کردم” یا ”ای کاش این حرف را نمی زدم”.
چی میشد اگر what if
دائم از خودتان سوال می کنید چی می شود اگر چنین اتفاقی بیفتد و با هیچ جوابی راضی نمی شوید . مثل : ”حرف شما درست است، اما چی می شود اگر مضطرب شوم؟” یا ”چی می شود اگر نفسم در سینه حبس شود؟”
استدلال هیجانی emotional reasoning
از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده می کنید. مثل : ”چون دلم شور میزند، پس اتفاق ناگواری می افتد."
نادیدهانگاری شواهد متناقض ignoring counter evidences
شواهد یا استدلال های ناهمخوان با تفکر خود را ردرد می کنید. مثل : ” هیچ کس مرا دوست ندارد”. هر گونه شواهد متناقض را نادیده می گیرد و در نتیجه فکرتان همیشه تایید می شود.
قضاوتگرایی judgment focus
به جای این که خودتان، دیگران و حوادث پیرامون را بپذیرید و درک کنید، اغلب آن ها را در قالب ارزیابی های سیاه و سفید می نگرید. دائم خودتان و دیگران را طبق یکسری معیار های دلبخواهی، ارزیابی می کنید و متوجه می شوید که خودتان و دیگران پایین تر از آن حدی هستید که باید باشید. مثل : ”در دوران دانشگاه خوب عمل نکردم” یا ”اگر تنیس بازی کنم، از پس آن بر نمی آیم” یا ”سارا چقدر موفق است، ولی من اصلا موفق نیستم”.
رابرت لی هی
تکنیک های شناخت درمانى
https://www.tgoop.com/Hrman11
️ذهنخوانی mind reading
فکر می کنید، بدون شواهد کافی می دانید که دیگران به چه چیزی فکر می کنند. مثل : ”جواب سلامم را نداد، پس حتما از دست من ناراحت است.
پیشگویی furtune telling
پیش بینی می کنید که حوادث آینده، بد از آب در می آیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید می کند. مثل : ”در امتحان شکست می خورم” یا ”کاری گیر من نخواهد آمد”.
فاجعهسازی catastrophizing
معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است. مثل : ”افتضاح می شود اگر در دانشگاه قبول نشوم”.
برچسب زدن labling
به خودتان یا دیگران، صفات کلی و منفی نسبت می دهید. مثل : ”من آدم بدبختی هستم” یا من آدم بی ارزشی هستم”.
نادیده گرفتن جنبههای مثبت discounting positives
مدعی هستید که کار های مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند. مثل: ”این کار از عهده همه بر می آید” یا ”قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست”.
فیلتر منفی negative filter
تقریبا همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت توجه نمی کنید. مثل: ”هیچ کس مرا دوست ندارد”.
تعمیم افراطی overgeneralizing
بر پایه یک حادثه، الگو های کلی منفی را استنباط می کنید. مثل: ”این اتفاق همیشه برای من اتفاق می افتد” یا ”در همه کار ها شکست می خورم”.
تفکر دوقطبی dichotomus thinking
به وقایع پیرامون و انسان های اطراف با دید همه یا هیچ نگاه می کنید. مثل : ”همه مرا طرد می کنند” یا همه وقتم تلف شد“.
باید اندیشی should
به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید. بیشتر آن ها بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر می کنید. مثل : ”باید کارم را خوب انجام بدهم” یا ”باید در کنکور قبول شوم”.
شخصیسازی personalizing
علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت می دهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده می گیرید. مثل : ”ازدواجم بهم خورد، چون من مقصر بودم”.
سرزنشگری blaming
دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود می دانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش می کنید. مثل : ”دیگران باعث عصبانیت من می شوند” یا ”والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند”.
مقایسههای نا عادلانه unfair comparisons
حوادث را طبق معیار های ناعادلانه تفسیر می کنید. خودتان را با کسانی مقایسه می کنید که از شما برترند و به این نتیجه می رسید که آدم حقیری هستید. مثل : ”او خیلی موفق تر از من است” یا ”شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد”.
تاسفگرایی regret orientation (کشکول ای کاش)
به جای این که در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر می آید، بیشتر به این مسئله می اندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل می کردید. مثل : ”اگر تلاش کرده بودم ، شغل بهتری پیدا می کردم” یا ”ای کاش این حرف را نمی زدم”.
چی میشد اگر what if
دائم از خودتان سوال می کنید چی می شود اگر چنین اتفاقی بیفتد و با هیچ جوابی راضی نمی شوید . مثل : ”حرف شما درست است، اما چی می شود اگر مضطرب شوم؟” یا ”چی می شود اگر نفسم در سینه حبس شود؟”
استدلال هیجانی emotional reasoning
از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده می کنید. مثل : ”چون دلم شور میزند، پس اتفاق ناگواری می افتد."
نادیدهانگاری شواهد متناقض ignoring counter evidences
شواهد یا استدلال های ناهمخوان با تفکر خود را ردرد می کنید. مثل : ” هیچ کس مرا دوست ندارد”. هر گونه شواهد متناقض را نادیده می گیرد و در نتیجه فکرتان همیشه تایید می شود.
قضاوتگرایی judgment focus
به جای این که خودتان، دیگران و حوادث پیرامون را بپذیرید و درک کنید، اغلب آن ها را در قالب ارزیابی های سیاه و سفید می نگرید. دائم خودتان و دیگران را طبق یکسری معیار های دلبخواهی، ارزیابی می کنید و متوجه می شوید که خودتان و دیگران پایین تر از آن حدی هستید که باید باشید. مثل : ”در دوران دانشگاه خوب عمل نکردم” یا ”اگر تنیس بازی کنم، از پس آن بر نمی آیم” یا ”سارا چقدر موفق است، ولی من اصلا موفق نیستم”.
رابرت لی هی
تکنیک های شناخت درمانى
https://www.tgoop.com/Hrman11
قبل از انقلاب مردی در شهر خوی بود که به او تِرمان میگفتند .
او شیرینعقل بود و گاهی سخنان حکیمانهی عجیبی میگفت .
روزی از او پرسیدند : « مصدق خوب است یا شاه ؟ بگو تا برای تو شامی بخریم . » ترمان گفت : « از دو تومنی که برای شام من خواهی داد ، دو ریال کنار بگذار و قفلی بخر بر لبت بزن تا سخن خطرناک نزنی !!! »
مرحوم پدرم نقل میکرد ، در سال ۱۳۴۵ برای آزمون استخدامی معلمی از خوی قصد سفر به تبریز را داشتم .
ساعت ده صبح گاراژ گیتیِ خوی رفتم و بلیط گرفتم . از پشت اتوبوسی دود سیگاری دیدم ، نزدیک رفتم دیدم ، ترمان زیرش کارتُنی گذاشته و سیگاری دود میکند . یک اسکناس پنج تومانی نیت کردم به او بدهم . او از کسی بدون دلیل پول نمیگرفت . باید دنبال دلیلی میگشتم تا این پول را از من بگیرد . گفتم : « ترمان ، این پنج تومان را بگیر به حساب من ناهاری بخور و دعا کن من در آزمون استخدامی قبول شوم . »
ترمان از من پرسید : « ساعت چند است ؟ »
گفتم : « نزدیک ده . »
گفت : « ببر نیازی نیست . »
خیلی تعجب کردم که این سؤال چه ربطی به پیشنهاد من داشت ؟
پرسیدم : « ترمان ، مگر ناهار دعوتی ؟ »
گفت : « نه . من پول ناهارم را نزدیک ظهر میگیرم . الان تازه صبحانه خوردهام . اگر الان این پول را از تو بگیرم یا گم میکنم یا خرج کرده و ناهار گرسنه میمانم . من بارها خودم را آزمودهام ؛ خداوند پول ناهار مرا بعد اذان ظهر میدهد . »
واقعا متحیر شدم . رفتم و عصر برگشتم و دنبال ترمان بودم . ترمان را پیدا کردم .
پرسیدم : « ناهار کجا خوردی ؟ »
گفت : « بعد اذان ظهر اتوبوس تهران رسید . جوانی از من آتش خواست سیگاری روشن کند . روشن کردم مهرم به دلش نشست و خندید ، خندیدم و با هم دوست شدیم و مرا برای ناهار به آبگوشتی دعوت کرد . »
از آنچه که داری ، فقط آنچه که میخوری مال توست ، سرنوشتِ بقیهی اموالِ تو ، معلوم نیست .
ترمانِ دیوانه ، برای پول ناهارش نمیترسید ، اما بسیاری از ما چنان از آینده میترسیم و وحشت داریم که انگار در آینده دنیا نابود خواهد شد . مال زیادی جمع میکنیم و آرزوهای طولانی و دراز داریم .
https://www.tgoop.com/Hrman11
او شیرینعقل بود و گاهی سخنان حکیمانهی عجیبی میگفت .
روزی از او پرسیدند : « مصدق خوب است یا شاه ؟ بگو تا برای تو شامی بخریم . » ترمان گفت : « از دو تومنی که برای شام من خواهی داد ، دو ریال کنار بگذار و قفلی بخر بر لبت بزن تا سخن خطرناک نزنی !!! »
مرحوم پدرم نقل میکرد ، در سال ۱۳۴۵ برای آزمون استخدامی معلمی از خوی قصد سفر به تبریز را داشتم .
ساعت ده صبح گاراژ گیتیِ خوی رفتم و بلیط گرفتم . از پشت اتوبوسی دود سیگاری دیدم ، نزدیک رفتم دیدم ، ترمان زیرش کارتُنی گذاشته و سیگاری دود میکند . یک اسکناس پنج تومانی نیت کردم به او بدهم . او از کسی بدون دلیل پول نمیگرفت . باید دنبال دلیلی میگشتم تا این پول را از من بگیرد . گفتم : « ترمان ، این پنج تومان را بگیر به حساب من ناهاری بخور و دعا کن من در آزمون استخدامی قبول شوم . »
ترمان از من پرسید : « ساعت چند است ؟ »
گفتم : « نزدیک ده . »
گفت : « ببر نیازی نیست . »
خیلی تعجب کردم که این سؤال چه ربطی به پیشنهاد من داشت ؟
پرسیدم : « ترمان ، مگر ناهار دعوتی ؟ »
گفت : « نه . من پول ناهارم را نزدیک ظهر میگیرم . الان تازه صبحانه خوردهام . اگر الان این پول را از تو بگیرم یا گم میکنم یا خرج کرده و ناهار گرسنه میمانم . من بارها خودم را آزمودهام ؛ خداوند پول ناهار مرا بعد اذان ظهر میدهد . »
واقعا متحیر شدم . رفتم و عصر برگشتم و دنبال ترمان بودم . ترمان را پیدا کردم .
پرسیدم : « ناهار کجا خوردی ؟ »
گفت : « بعد اذان ظهر اتوبوس تهران رسید . جوانی از من آتش خواست سیگاری روشن کند . روشن کردم مهرم به دلش نشست و خندید ، خندیدم و با هم دوست شدیم و مرا برای ناهار به آبگوشتی دعوت کرد . »
از آنچه که داری ، فقط آنچه که میخوری مال توست ، سرنوشتِ بقیهی اموالِ تو ، معلوم نیست .
ترمانِ دیوانه ، برای پول ناهارش نمیترسید ، اما بسیاری از ما چنان از آینده میترسیم و وحشت داریم که انگار در آینده دنیا نابود خواهد شد . مال زیادی جمع میکنیم و آرزوهای طولانی و دراز داریم .
https://www.tgoop.com/Hrman11
Telegram
یافتههای نوین روانشناختی
هر انچه یک شهروند نیاز دارد در یک جامعه و روابط فردی و بین فردی خود بداند.
🔶️خلاصهی تاریخچه و مکاتب روانشناسی
🔻خبرهای روانشناختی
🔻آموزش روانی
⚕️ https://www.tgoop.com/moshavergar
🔶️خلاصهی تاریخچه و مکاتب روانشناسی
🔻خبرهای روانشناختی
🔻آموزش روانی
⚕️ https://www.tgoop.com/moshavergar
نوروفیدبک و اختلالات اضطرابی:
نوروفیدبک میتواند به افرادی که دچار اضطراب مداوم و نگرانیهای مزمن هستند کمک کند تا به آرامش بیشتری دست یابند. این روش به مغز آموزش میدهد تا الگوهای نامناسب فعالیت مغزی که مرتبط با اضطراب هستند را اصلاح کند. در واقع، نوروفیدبک از طریق ارائه بازخورد مستقیم به فرد، به او کمک میکند تا از تغییرات در امواج مغزی خود آگاه شود و آنها را به سمت وضعیت آرامش و آرام کردن سیستم عصبی سوق دهد. در نتیجه، فرد میتواند احساس آرامش بیشتری در موقعیتهای اضطرابآور تجربه کند.
نورفیدبک ایران
https://www.tgoop.com/Hrman11
نوروفیدبک میتواند به افرادی که دچار اضطراب مداوم و نگرانیهای مزمن هستند کمک کند تا به آرامش بیشتری دست یابند. این روش به مغز آموزش میدهد تا الگوهای نامناسب فعالیت مغزی که مرتبط با اضطراب هستند را اصلاح کند. در واقع، نوروفیدبک از طریق ارائه بازخورد مستقیم به فرد، به او کمک میکند تا از تغییرات در امواج مغزی خود آگاه شود و آنها را به سمت وضعیت آرامش و آرام کردن سیستم عصبی سوق دهد. در نتیجه، فرد میتواند احساس آرامش بیشتری در موقعیتهای اضطرابآور تجربه کند.
نورفیدبک ایران
https://www.tgoop.com/Hrman11
Telegram
یافتههای نوین روانشناختی
هر انچه یک شهروند نیاز دارد در یک جامعه و روابط فردی و بین فردی خود بداند.
🔶️خلاصهی تاریخچه و مکاتب روانشناسی
🔻خبرهای روانشناختی
🔻آموزش روانی
⚕️ https://www.tgoop.com/moshavergar
🔶️خلاصهی تاریخچه و مکاتب روانشناسی
🔻خبرهای روانشناختی
🔻آموزش روانی
⚕️ https://www.tgoop.com/moshavergar
طولانی چرت نزنید؛ این خطرات در کمین است
🩸به گفته محققان، افرادی که در طول روز بیش از ۳۰ دقیقه چرت میزنند، بیشتر در معرض خطر چاقی و فشار خون بالا قرار دارند.
🩸اختلال در خواب شبانه: اگر چرت زدن خیلی طولانی یا دیروقت باشد، ممکن است خواب شب را با اختلال مواجه کند.
🩸احساس گیجی: چرتهای طولانی معمولاً با احساس خوابآلودگی و گیجی همراه هستند. وقتی از خواب بیدار شوید، ممکن است احساس کسلی و خستگی هم داشته باشید، زیرا از مرحله عمیقتری از خواب بیدار شدهاید.
https://www.tgoop.com/Hrman11
🩸به گفته محققان، افرادی که در طول روز بیش از ۳۰ دقیقه چرت میزنند، بیشتر در معرض خطر چاقی و فشار خون بالا قرار دارند.
🩸اختلال در خواب شبانه: اگر چرت زدن خیلی طولانی یا دیروقت باشد، ممکن است خواب شب را با اختلال مواجه کند.
🩸احساس گیجی: چرتهای طولانی معمولاً با احساس خوابآلودگی و گیجی همراه هستند. وقتی از خواب بیدار شوید، ممکن است احساس کسلی و خستگی هم داشته باشید، زیرا از مرحله عمیقتری از خواب بیدار شدهاید.
https://www.tgoop.com/Hrman11
Telegram
یافتههای نوین روانشناختی
هر انچه یک شهروند نیاز دارد در یک جامعه و روابط فردی و بین فردی خود بداند.
🔶️خلاصهی تاریخچه و مکاتب روانشناسی
🔻خبرهای روانشناختی
🔻آموزش روانی
⚕️ https://www.tgoop.com/moshavergar
🔶️خلاصهی تاریخچه و مکاتب روانشناسی
🔻خبرهای روانشناختی
🔻آموزش روانی
⚕️ https://www.tgoop.com/moshavergar
🔵 الگوی عادلانه تقسیم کار در خانواده
🔺مطالعات نشان میدهد اکثر زنان جهان تمایل دارند مردانی برای زندگی انتخاب کنند که درآمد و ثروتی بیشتر از خودشان داشته باشند.
🔺علاوه بر این سن، قد، تحصیلات و قدرت بدنی و توان مدیریتی مرد هم اگر بیشتر باشد، برای زنان مطلوبتر است.
🔺بنابراین بهتر است مردان زندگی را طوری مدیریت کنند تا همیشه درآمد، ثروت، تحصیلات و توان بدنی و مدیریتی بالایی داشته باشند تا علاقه زن کاهش پیدا نکند.
https://www.tgoop.com/Hrman11
🔺مطالعات نشان میدهد اکثر زنان جهان تمایل دارند مردانی برای زندگی انتخاب کنند که درآمد و ثروتی بیشتر از خودشان داشته باشند.
🔺علاوه بر این سن، قد، تحصیلات و قدرت بدنی و توان مدیریتی مرد هم اگر بیشتر باشد، برای زنان مطلوبتر است.
🔺بنابراین بهتر است مردان زندگی را طوری مدیریت کنند تا همیشه درآمد، ثروت، تحصیلات و توان بدنی و مدیریتی بالایی داشته باشند تا علاقه زن کاهش پیدا نکند.
https://www.tgoop.com/Hrman11
موفقيت يعنى آنطور كه دلِ خودتان مى خواهد زندگى كنيد؛ كارى كه خودتان دوستش داريد را انجام دهيد؛ آدمى كه خودتان دوستش داريد را دوست بداريد، لباسى كه خودتان مى پسنديد را به تن كنيد، در راهى كه خودتان انتخاب كرديد قدم برداريد..
به تعبيری با تمام تاسف ما بيشتر میپسنديم كه خوشبخت نباشيم اما ديگران ما را خوشبخت بدانند تا اين كه خوشبخت باشيم اما ديگران ما را بدبخت بدانند.
آنتونى رابينز
https://www.tgoop.com/Hrman11
به تعبيری با تمام تاسف ما بيشتر میپسنديم كه خوشبخت نباشيم اما ديگران ما را خوشبخت بدانند تا اين كه خوشبخت باشيم اما ديگران ما را بدبخت بدانند.
آنتونى رابينز
https://www.tgoop.com/Hrman11
Telegram
یافتههای نوین روانشناختی
هر انچه یک شهروند نیاز دارد در یک جامعه و روابط فردی و بین فردی خود بداند.
🔶️خلاصهی تاریخچه و مکاتب روانشناسی
🔻خبرهای روانشناختی
🔻آموزش روانی
⚕️ https://www.tgoop.com/moshavergar
🔶️خلاصهی تاریخچه و مکاتب روانشناسی
🔻خبرهای روانشناختی
🔻آموزش روانی
⚕️ https://www.tgoop.com/moshavergar
🔺️ ۳ میلیون جوان ایرانی نه شاغلند نه محصّل
🔸یکی از دلایل پایین بودن نرخ بیکاری جوانان کشور، سهم قابل توجه جوانانی است که نه درحال تحصیلند، نه مشغول مهارتآموزی و نه شاغلند.
🔸طبق تعاریف مرکز آمار ایران این گروه از آنجایی دنبال کار نبوده، در ردیف جمعیت فعال و طبعا جمعیت بیکار در جستجوی کار کشور قرار نمیگیرند.
🔸در تعاریف بینالمللی از این گروه با عنوان جمعیت NEET نام برده میشود. NEETها به جوانان در سن ۱۵ تا ۲۴ سال گفته میشود که فرآیند ورود آنها به بازار کار به دلیل بیثباتی اقتصاد کلان، نداشتن مهارت و مسائل فرهنگی-اجتماعی مختل شده است.
🔸براساس دادههای مرکز آمار ایران، تعداد جمعیتNEETهای ایران از ۳/۹ میلیون نفر در سال ۱۳۹۳ به ۲/۸ میلیون نفر و نرخ NEETها در کشور از ۳۱/۶ درصد در سال ۱۳۹۶ به ۲۵/۶ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است.
🔸در ظاهر اتفاق مثبتی درخصوص جمعیت NEETها در کشور رخ داده اما در همین بازه تعداد جوانان در سن ۱۵ تا ۲۴ سال کشور در ایران کاهش ۱۰ درصدی (۱/۳ میلیون نفر) داشته است./فرهیختگان
https://www.tgoop.com/Hrman11
🔸یکی از دلایل پایین بودن نرخ بیکاری جوانان کشور، سهم قابل توجه جوانانی است که نه درحال تحصیلند، نه مشغول مهارتآموزی و نه شاغلند.
🔸طبق تعاریف مرکز آمار ایران این گروه از آنجایی دنبال کار نبوده، در ردیف جمعیت فعال و طبعا جمعیت بیکار در جستجوی کار کشور قرار نمیگیرند.
🔸در تعاریف بینالمللی از این گروه با عنوان جمعیت NEET نام برده میشود. NEETها به جوانان در سن ۱۵ تا ۲۴ سال گفته میشود که فرآیند ورود آنها به بازار کار به دلیل بیثباتی اقتصاد کلان، نداشتن مهارت و مسائل فرهنگی-اجتماعی مختل شده است.
🔸براساس دادههای مرکز آمار ایران، تعداد جمعیتNEETهای ایران از ۳/۹ میلیون نفر در سال ۱۳۹۳ به ۲/۸ میلیون نفر و نرخ NEETها در کشور از ۳۱/۶ درصد در سال ۱۳۹۶ به ۲۵/۶ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است.
🔸در ظاهر اتفاق مثبتی درخصوص جمعیت NEETها در کشور رخ داده اما در همین بازه تعداد جوانان در سن ۱۵ تا ۲۴ سال کشور در ایران کاهش ۱۰ درصدی (۱/۳ میلیون نفر) داشته است./فرهیختگان
https://www.tgoop.com/Hrman11
در محله ما خانمی بود كه از این به اصطلاح خاله الكیهای خيلی از بچهها بود، شوهر اين زن به او خيانت میكرد و پدر و مادر يا برادر حامیای نداشت كه بدون نگرانی بتواند زندگیاش را جمع كند.
حتی وقتی بعد از خريد به خانه برمیگشت، میديد كه شوهرش يك نفر را در كمد پنهان كرده. ممكن است خيلی از افرادی كه اين داستان را میشنوند، تصور كنند اغراقی شكل گرفته است، اما من اين خاطره را به وضوح به ياد میآورم.
گلین خانم از همسرش جدا شد و با سختی دو پسرش را بزرگ كرد... آن زمان فرهنگ اينطور بود كه ننگ طلاق بر ازدواج دوم تأثير بدی داشت و داغ اين تصميم بر پيشانی زن سنگينی میكرد و به او به چشم يك سيب گاز زده شده نگاه میشد (الان هم خیلی فرقی نکرده). ولی اين خانم مجدداً ازدواج كرد و مجبور شد يكی از پسرانش را پيش پدرش بگذارد و پسر كوچكش را با خودش ببرد که همسر دوم تحمل نكرد و خانم هم نمیخواست بچه را به اين راحتی از دست بدهد و باز فرزندش را به دندان گرفت و طلاق گرفت و بعد از چند سال دوباره ازدواج كرد.
صحنه بعدی پسری را داریم كه هفده يا هجده سال دارد و دچار بيماری دوقطبي است. بیماری که فرد حال و احوالش دچار نوسانهای شدید میشود و از سرخوشی شدید چند روزه به افسردگی وحشتناک چند هفتهای سقوط میکند.
بيماری موجب شد پسر را از این روانپزشک به آن روانپزشک ببرند تا تثبیت دارویی درست حاصل شود و دست آخر پسر در بیست و هفت سالگی خودکشی کرد.
وقتي از زنانگی میگويم، چهره اين زن را دقیق به خاطر میآورم، چهره گلين خانم را وقتي به مسجد اميرآباد رفته بوديم به خاطر میآورم. همچنین از یاد نمیبرم بيست و هفت سال دست و پا زدنش را فقط برای اينكه پاره وجودش بتواند كمی راحت زندگی كند و او هم مثل همه بچههای ديگر بتواند با همه وجودش از زندگی لذت ببرد.
نتيجه گرفتاریهای زندگی، فشارهای خانوادگی، ازدواجها و طلاقها، پدر و مادری كه در سلامت و تعادل نبودند، فرزندی است كه خودكشی میكند و مادری كه تمام میشود...
الان نمیدانم او كجاست.
حالا خيلی از گلين خانمها دارند به اين بحثها گوش میكنند و من از دور دستشان را میبوسم، چرا كه يك هزارم اين سختی كه میكشند و اين نااميدی را كه تجربه میكنند، ما نمیتوانيم تحمل كنيم.
#دکترشیری
https://www.tgoop.com/Hrman11
حتی وقتی بعد از خريد به خانه برمیگشت، میديد كه شوهرش يك نفر را در كمد پنهان كرده. ممكن است خيلی از افرادی كه اين داستان را میشنوند، تصور كنند اغراقی شكل گرفته است، اما من اين خاطره را به وضوح به ياد میآورم.
گلین خانم از همسرش جدا شد و با سختی دو پسرش را بزرگ كرد... آن زمان فرهنگ اينطور بود كه ننگ طلاق بر ازدواج دوم تأثير بدی داشت و داغ اين تصميم بر پيشانی زن سنگينی میكرد و به او به چشم يك سيب گاز زده شده نگاه میشد (الان هم خیلی فرقی نکرده). ولی اين خانم مجدداً ازدواج كرد و مجبور شد يكی از پسرانش را پيش پدرش بگذارد و پسر كوچكش را با خودش ببرد که همسر دوم تحمل نكرد و خانم هم نمیخواست بچه را به اين راحتی از دست بدهد و باز فرزندش را به دندان گرفت و طلاق گرفت و بعد از چند سال دوباره ازدواج كرد.
صحنه بعدی پسری را داریم كه هفده يا هجده سال دارد و دچار بيماری دوقطبي است. بیماری که فرد حال و احوالش دچار نوسانهای شدید میشود و از سرخوشی شدید چند روزه به افسردگی وحشتناک چند هفتهای سقوط میکند.
بيماری موجب شد پسر را از این روانپزشک به آن روانپزشک ببرند تا تثبیت دارویی درست حاصل شود و دست آخر پسر در بیست و هفت سالگی خودکشی کرد.
وقتي از زنانگی میگويم، چهره اين زن را دقیق به خاطر میآورم، چهره گلين خانم را وقتي به مسجد اميرآباد رفته بوديم به خاطر میآورم. همچنین از یاد نمیبرم بيست و هفت سال دست و پا زدنش را فقط برای اينكه پاره وجودش بتواند كمی راحت زندگی كند و او هم مثل همه بچههای ديگر بتواند با همه وجودش از زندگی لذت ببرد.
نتيجه گرفتاریهای زندگی، فشارهای خانوادگی، ازدواجها و طلاقها، پدر و مادری كه در سلامت و تعادل نبودند، فرزندی است كه خودكشی میكند و مادری كه تمام میشود...
الان نمیدانم او كجاست.
حالا خيلی از گلين خانمها دارند به اين بحثها گوش میكنند و من از دور دستشان را میبوسم، چرا كه يك هزارم اين سختی كه میكشند و اين نااميدی را كه تجربه میكنند، ما نمیتوانيم تحمل كنيم.
#دکترشیری
https://www.tgoop.com/Hrman11
Telegram
یافتههای نوین روانشناختی
هر انچه یک شهروند نیاز دارد در یک جامعه و روابط فردی و بین فردی خود بداند.
🔶️خلاصهی تاریخچه و مکاتب روانشناسی
🔻خبرهای روانشناختی
🔻آموزش روانی
⚕️ https://www.tgoop.com/moshavergar
🔶️خلاصهی تاریخچه و مکاتب روانشناسی
🔻خبرهای روانشناختی
🔻آموزش روانی
⚕️ https://www.tgoop.com/moshavergar