Telegram Web
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
‏برآورد من به عنوان کسی که سال‌ها در مدیریت‌های کلان کشور بوده‌، این است که ما با این مدل حکمرانی، به قهقراء خواهیم رفت.

«رهبر سوم» باید نگاه اصلاحی داشته باشد. دو سه نفری که برای جانشینی مطرح هستند، در طول این سال‌ها در نظام حکمرانی کشور نقش داشته‌اند و اگر قرار بود کار متفاوتی انجام دهند، تاکنون انجام می‌دادند!

حکمرانیِ ما در حوزه تکنولوژی، «تهدیدمحور»؛ در حوزه اقتصادی، «رانت‌محور» و در حوزه سیاست خارجی، «دشمن‌محور» شده است!

رویکرد حکمرانی برای حلّ مسائل کشور، صرفاً تشکیل قرارگاه‌ و شورای عالی بوده است!

عمده مباحث مخالفین رفع فیلترینگ، مسائل اخلاقی و امنیتی است، در صورتی که این مسائل در ماهواره هم وجود دارد. چرا به ماهواره کار ندارند؟!

به چین، روسیه و آمریکا وابسته شده‌ایم!

طبق سند چشم‌انداز می‌بایست قدرت اول منطقه باشیم. هم‌اکنون جزء قدرت‌های آخر منطقه‌ایم!

نظامی‌ها صحنه را برآورد کردند و نهایتاً از عملیاتِ «وعده صادق ۳» منصرف شدند!


کاملِ چهارراه باحضور محمد سرافراز: در یوتیوب

#فرهیختگان راهی به رهایی
جستاری در دینامیزم فعلی یک نظام سیاسی هیبریدی
رویارویی سرنوشت‌ساز  اقتدارگرایی و توتالیتاریسم

علیرضا خوشبخت



چه چیزی این روزها در صحنه سیاست ایران در جریان است؟ به نظر روزهای سرنوشت‌ساز از راه رسیده‌اند و آن چه مشاهده می‌شود مجادله‌ای بسیار سنگین میان دو بخش از بلوک قدرت جمهوری اسلامی بر سر اساسی‌ترین مسائل است. مسئله سیاست خارجی که خود را در مسئله مذاکره مستقیم با دولت ترامپ هویدا می‌کند و مسئله آزادی‌های اجتماعی که در سرنوشت لایحه حجاب و عفاف و رویکرد حکومت در این مقوله و نیز مسئله رفع فیلترینگ هویدا شده است. جدالی که در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳ بین جلیلی و قالیباف روی داده است نه تنها تمام نشد که حالا تمام عرصه سیاست را اشغال کرده است. به نظر با ناکامی شدید متحدان ایران در منطقه از یک سو و بالا گرفتن بحران ناترازی‌ها در اقتصاد زمان تصمیمات سرنوشت‌سازی فرارسیده است. مدعای جستار حاضر آن است که این جدالی بین عنصر توتالیتر (تمامیت‌خواه) با عنصر اقتدارگرا در درون یک نظام سیاسی هیبریدی است در حالی که یک عنصر بوروکراتیک-دموکراتیک به عنوان بازیگر سوم و در ائتلاف با عنصر اقتدارگرا به ایفای نقش می‌پردازد.

پیش از این و در مقالاتی توضیح داده‌ام که نظام سیاسی ایران یک نظام سیاسی هیبریدی است. در این نوع نظام‌ها برخی عناصر دموکراتیک با برخی عناصر غیردموکراتیک در هم می‌آمیزند و سازوکارهای منحصر به فردی هم به آنها افزوده می‌شود و  حاصل ساختاری بسیار پیچیده است که نمی‌توان به سادگی آن را در دسته بندی نظام‌های سیاسی اقتدارگرا یا دموکراسی‌های ناقص یا عناوینی از این دست قرار داد. لازم به ذکر است که نظام سیاسی در این نوشتار نه به معنای صرف ساختار حقوقی که به معنای مجموعه مناسبات ساختاری به کار رفته است که نسبت اشخاص و نهادهای صاحب قدرت را با هم شکل می‌دهد و در نهایت محدوده اثرگذاری کنشگران را رقم می‌زند. جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام سیاسی هیبریدی از نهادهایی بسیار قدرتمند و بازیگرانی صاحب حق وتو در بخش غیردموکراتیک (در معنای دموکراسی عرفی غرب) و نهاد انتخاباتی محدود اما رقابتی در بخش دموکراتیک تشکیل شده است. البته که انتخابات و دستگاه دولت دست پایین را در مناسبات درونی نظام سیاسی دارد.دینامیزم روابط میان دو بخش نقشی کلیدی در تعیین روند کلی نظام سیاسی دارد. با این حال جستار حاضر نه بر این مجادله که بر یکی از بخش‌های  این نظام سیاسی متمرکز شده است.

آن چه در حال حاضر در جریان است نوعی مجادله میان عنصر توتالیتر با عنصر اقتدارگرا در درون نظام سیاسی است. عنصر توتالیتر با تمرکز بر ایدئولوژی اسلام‌گرایی تندرو خواستار حداکثر فشار برای سامان دادن تمام عرصه‌های اجتماع بر اساس معیارهای ایدئولوژیک است. از این منظر اعمال فشار شدید برای تحمیل سبک پوشش بر زنان و مقابله با تمام مظاهر زندگی غربی در عرصه‌های مختلف و از جمله فیلترینگ و حذف شبکه‌های اجتماعی مجازی که به عرصه‌ای برای نمایش سبک زندگی مخالف معیارهای ایدئولوژیک مبدل شده؛ شاه بیت خواسته‌های آنان است. از سوی دیگر مقابله حداکثری با غرب در سیاست خارجی و حتی استقبال از جنگ با اسرائیل و آمریکا هم اهمیتی حیاتی برای آن‌ها دارد. این عنصر توتالیتر را شبه نظامیان و گروه‌های سیاسی‌ای چون جبهه پایداری و حتی گروه‌های تندروتر از آن نمایندگی می‌کنند.

در مقابل عنصر اقتدارگرا بیشتر در درون نهاد نظامی و نظامیان متمرکز است. این گروه معتقد به سهل‌گیری بیشتر در اعمال ایدئولوژی اسلامی در مورد سبک زندگی گروه‌های مختلف اجتماعی است. در مورد رابطه با غرب هم ضمن تاکید بر منازعه در سطح کلان، بر نوعی واقع‌گرایی و مدیریت کلی تنش تاکید دارد. از این منظر این گروه توسعه اقتصادی و حل بحران شدید اقتصادی اجتماعی در شرایط فعلی بر منازعه در عرصه سیاست خارجی و نزاع با گروه‌های اجتماعی مختلف بر سر اعمال معیارهای ایدئولوژیک اولویت دارد. همین عنصر اقتدارگراست که در شرایط فعلی با عنصر بروکراتیک-دموکراتیک موسوم به اصلاح‌طلبان که اینک در بخش دموکراتیک نظام سیاسی مستقر است ائتلاف کرده است. کافی است تئوری دولت‌های اقتدارگرای بوروکراتیک گیلرمو اودانل را به یاد داشته باشیم تا روشن شود که اساسا بوروکراسی یا آن چنان که مسعود پزشکیان تاکید دارد «کارشناسی» می‌تواند عامل پیوند میان این دو عنصر نظام سیاسی باشد....
متن کامل:
https://cutt.ly/Ee19GtqX

#فرهیختگان راهی به رهایی
آیا آیت‌الله خامنه‌ای از سقوط اسد درس می‌گیرد؟
سیدمصطفی تاجزاده


ایران سوریه نیست و با آن تفاوت‌های زیادی دارد؛ اما علل و عوامل سرنگونی رژیم‌های استبدادی شباهت‌های زیادی با یکدیگر دارند: بی‌اعتمادی و بی‌اعتنایی حاکمیت به ملت و تلاش برای برقراری تک‌صدایی؛ ناکارآمدی در اداره امور کشور؛ شکاف طبقاتی و فقیرترشدن فقرا و محرومان؛ سرکوب مستمر منتقدان و مخالفان؛ فساد فراگیر و سیستماتیک و انتخابات فرمایشی.

چه‌بسا اگر ایرانیان تجربه انقلاب ۵۷ را نداشتند و سرنوشت انقلاب‌های عربی را در بهار عربی ندیده بودند، تابه‌حال انقلاب جدیدی آفریده بودند. درهرحال تغییرات اساسی نیاز است و فرصت اندک. به نظر من بهترین روش برای گذر از بحران‌های هم‌افزا و کمرشکن، عمل کردن مانند عصر مشروطه است. دستگاه‌ها و نهادها به کار خود ادامه دهند و هم‌زمان مجلس مؤسسان با انتخاباتی صددرصد آزاد تشکیل شود تا تغییرات لازم را در قانون اساسی به‌وجود آورد. سپس مصوبات خود را به همه‌پرسی ملی بگذارد. به‌این‌ترتیب می‌توان دست به تغییرات اساسی زد، بدون اینکه گرفتار آسیب‌های یک انقلاب ویرانگر شد.

تغییرات سیاستی و دیپلماتیک در کنار تغییرات ساختاری هم ضرورت دارد و هم فوریت. رهبر باید بفهمد وظیفه حکومت در ایران، ریشه‌کنی اسرائیل نیست، ریشه‌کن کردن فقر، رکود، تورم، تبعیض و عقب‌ماندگی است. رسالت حکومت در ایران بازگرداندن اسد و بعث فاشیست بر سریر قدرت نیست، برقراری مناسبات صمیمانه و همه‌جانبه با همسایگان است تا توسعه میهن ممکن شود و اقتصاد آن رونق یابد.

بر بزرگان قوم و قم، هردو واجب است که با آقای خامنه‌ای اتمام حجت کنند. او باید تن به تغییرات و اصلاحات متناسب با خواست ملت بدهد، یا کناره بگیرد. درصورت استنکاف، عزل شود. راه دیگری نیست اگر بخواهیم ایران در چاه ویل بی‌دولتی و تبعات ویرانگر آن نیفتد.
برای خواندن متن کامل این مقاله، اینجا را لمس کنید.

#فرهیختگان راهی به رهایی
🔸سخن من با امثال امیرحسین ثابتی این نیست که چرا طرح استیضاح را امضا کردی؟ چرا می‌خواهید همتی را استیضاح کنید؟ چرا با دولت فعلی همراه نیست؟ یا استیضاح همتی درست است یا غلط؟
‏سخن بر سر این است که سنگ بنای همه مشکلات درست از همانجایی شروع شد که در این کشور، آنها که رقیب را با انواع برچسب‌ها از صحنه رقابت بیرون راندند، این درک و پیش‌اندیشی را نداشتند که در جهان‌واقعیت‌ها و عالم مُتغیر سیاست، کش‌وقوس‌هایی وجود دارد و منفعت حزبی یا ملی اقتضایی را به غلط یا درست ایجاب می‌کند که محدود کردن آن در دوگانه خودی- غیرخودی ، انقلابی و ضدانقلابی، مطیع و فتنه‌گر هیچ سنخیتی با آن ندارد چنانکه همه دوآتشه‌های انقلابی در نهایت گرفتار انگ حاصل از آن دوگانه‌‌ای شدند که خود ساخته بودند و پیروزمندانه با سلاح حذف و تخریب پیش‌تاخته بودند.

سهند ایرانمهر

#فرهیختگان راهی به رهایی
سرلشگر موسوی بخواند

"جناب میشه نقدا بدید؟".
حتما.
برگشتم خونه و دو چک پول ۱۰۰ تومنی برداشتم و دادم به راننده اسنپ. گفتم بقیش هم قابلی نداره؛ مال شماست. بیدرنگ ۶۰ تومن بقیه را پس داد و گفت: نه جناب سپاس.
۷۰ ساله، بلند بالا، خوش تیپ و نجیب می نمود.
رادیو داشت خلاصه سخنرانی سرلشگر سید عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش را می خواند.‌ راننده خاموش کرد.
"آقا لطفا روشن کنید"؛ بی گفتن کلمه ای دوباره روشن کرد. فرمانده داشت از آمادگی، کشور و نظام دوستی و اقتدار ارتش جمهوری اسلامی داد سخن می داد.

"خلبانان غیور نیروی هوایی با توجه به شرایط حساس منطقه برای مقابله با رژیم صهیونیستی اعلام آمادگی کردند."

تا رادیو این جمله فرمانده کل ارتش را پخش کرد، دو باره راننده رادیو را خاموش کرد.‌ اعتراضی نکردم و چشم به گوشی دوختم.

"آقای یدالله کریمی پور، همیشه این همه به اخبار توجه می کنی؟!"
بی اعتنا از این که با نام کوچک صدام کرده، پاسخ دادم: نه همیشه. "ولی اقتضای کارم سر و کار داشتن با خبر است."
"میدونم عزیز. همه خانواده ام شما را می شناسند".
گقتم: "باعث افتخاره"
گفت: افسر بازنشسته ارتش است. برای گذران زندگی در اسنپ و تپسی مشغول است. ۱۵ سالی می شود که بازنشسته شده است.
گفتم میتونم بیام جلو؟
ترمز زد و رفتم جلو نشستم و شروع به پرسیدن کرد: جناب چرا ارتش سوریه ۱۱ روزه عقب نشست و همه کشور را دودستی تقدیم کرد؟!
گفتم‌: شما بگویید؛ امروز دوست دارم شنونده باشم.
گفت: من‌کاری به بحث های استراتژیک و ساختار و بافت ارتش این کشور ندارم؛ این که ارتش این کشور ترکیبی از علوی ها و دروزی ها و سنی ها و مسیحی و کرد و غیره بوده و ایضا مسائل سیاسی و ژئوپلیتیک ی. کاری هم‌ به اردوغان و طرح و برنامه و آماده سازی چند ساله او و اسراییل و دیگران ندارم. ولی به گمانم:
ارتش سوریه تسلیم شد و فروپاشید و مقاومت نکرد، چون برای دفاع از کشور و نظام انگیزه نداشت.
این ارتش از دیدگاه معیشت، رفاه، کرامت انسانی و احترام، از پیش سقوط کرده بود. قدرت ارتش به عنوان‌ ستون فقرات دفاع از کشور، به هر حال متاثر از نیروی انسانی و انگیزه های آن است.‌

سراپا چشم به او دوخته بودم. ساکت شد و آب گلویش را به سختی فرو برد. در چشمان براقش، اشک جمع شده بود. سرم را پایین انداختم‌ و منتظر ماندم. داشتیم به مقصد می رسیدیم. آخرین جمله اش را با صدایی سرشار از بغض گفت:

سوریه جنگ را نه به ترکیه، نه به اسرائیل، نه به آمریکا باخت؛ سوریه جنگ را به ارتش خود باخت.


جناب سرلشگر موسوی تا دیر نشده توصیه های زیر را نصب العین قرار داده و بی صبرانه در صدد اجرایی کردن آن بر آیید. پرسنل و نیروی انسانی ارتش از سرباز تا فرمانده در جایگاه نگاهبان همیشگی این مرز و بوم چشم به عملیاتی شدن این در خواست ها دوخته اند:

۱- ارتقای کرامت ارتش در صحنه اجتماعی و بین سایر نهادهای نیروی مسلح و ترمیم ابهت واقعی پیشین؛
۲- تمرکز جدی و فوری بر حل مسائل معیشتی، رفاه و مسکن آنان؛
۳- افزایش حقوق و هزینه های ماموریت با پشتوانه درامدهای‌ درونی هنگفت ارتش؛
۴- ترویج نهادی و سیستماتیک ایرانگرایی و احیای عشق و وفاداری به میهن؛
۵- احیای همبستگی ارتش با مردم و شناساندن نقش اصلی و محوری آنان در جنگ‌ ۸ ساله.

یدالله کریمی‌‌پور


#فرهیختگان راهی به رهایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اذعان جان مرشایمر به نبود آزادی بیان برای انتقاد از اسرائیل در جهان غرب؛

جان مرشایمر، دانشمند رئالیسم علوم سیاسی: "در غرب وقتی نوبت به اسرائیل می‌رسد آزادی بیان محدود می‌شود | یهودی باشید یا نباشید لابی اسرائیل با همکاری حکومت‌های غربی اجازه سخن گفتن در مورد اسرائیل به شما نمی‌دهد و شما را تخریب می‌کند"

#فرهیختگان راهی به رهایی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"بیا بریم"

اجرایی بی نظیر و خاطره انگیز
از بانو سیما بینا

#محلی_خراسانی

بیا بریم کوه
همون کوهی که آهو تاب داره
ها بله

بچه صیاد به پایش دام داره
ها بله

بـچه صیدم را مگیر
آهوی کوهم را مگیر
خال آهو به خال یار میماند بله..


۱۴ دی‌ماه زادروز سیما بیناست



#فرهیختگان راهی به رهایی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قصه پرغصه گزینش
و داستان تکراری شایسته‌سالاری
در کشوری که سرمایه‌های انسانی آن در چرخ ویرانگر نظامی فاسد نابود شده‌اند.


#فرهیختگان راهی به رهایی
دولت و امنیت ملی ایران
عباس آخوندی، دی‌ماه ۱۴۰۳

در این گفتگو فارغ از تیتر آن که رسانه خودش انتخاب کرده‌است، تحولی که در ساختار دولت جمهوری اسلامی و ایده‌ی امنیت ملی ایران در ۱۳۸۴ به این سو رخ داده و دلایل وضعیت موجود و راه برون‌رفت را بحث کرده‌ام.

در این بحث موانع و چالش‌های شکل‌گبری دولت مدرن و‌ ریشه‌های تهدیدهای امنیت ملی و بی‌ثباتی سیاستی در ایران، که از سال ۱۳۸۴ شدت یافت را از موضع یک دولت‌مرد و از درون سیستم طرح کرده‌ام.

در این گفتگو توضیح داده‌ام که چگونه دولت از قوه‌ی پیش‌ران و راهبر اجرایی کشور حد اکثر به جمع مدیران فنی کشور تقلیل یافته است. و‌گفته‌ام که چرا مساله و‌ پدیداری به نام ایران باید در دستور کار گفتگوی روشنفکری، جامعه مدنی و عمومی مردم ایران قرار گیرد.

فکر کنم‌ موضوع خوبی برای گفت و شنود حتی در مجامع خانوادگی ملت ایران باشد. ببینید:

https://youtu.be/IvOtwbZeszY?si=-aJN3X2yf9cD_yyT



#فرهیختگان راهی به رهایی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستند‌ BBC گفتگویی با "ماتیاس_اِنار"
(Mathias_Énard)

نویسنده و مترجم فرانسوی که با زبان فارسی و عربی نیز آشنایی دارد و مدتی را نیز در تهران زندگی کرده‌ است. ماتیاس اِنار مترجم کتاب "میرزا حبیب اصفهانی" از فارسی به فرانسه است، او در سال 2015 به خاطر نوشتن رمانِ "قطب‌نما" برنده‌ی مهم‌ترین جایزه‌ی ادبی فرانسه یعنی جایزه‌ی "گنکور" شد. بخش عمده‌ی رمانِ او خاطرات و سفرهای یک شرق‌شناس اتریشی به سرزمین‌های خاورمیانه از جمله ایران است. 


#فرهیختگان راهی به رهایی
Audio
جلای وطن و مسؤولیت اخلاقی
نسخه شنیداری سخنرانی مقصود فراستخواه

همایش مهاجرت، پنل دایاسپورای ایرانی در انجمن ایرانی اخلاق در علوم وفناوری. ۱۳ دی‌ماه ۱۴۰۳

#فرهیختگان راهی به رهایی
شاپور بختیار و انحلال ساواک
علی مرادی مراغه ای

به نظرم هنوز تاریخ در مورد شاپور بختیار بدرستی قضاوت نکرده است، کسی که پدرش توسط رضاشاه کشته و خودش به عنوان یکی از یاران مصدق بارها زندان کشید و در یک پیچ تاریخی، پست نخست وزیری را پذیرفت و از طرف دوستان قدیمی اش طرد شد و مانند کرنسکی روسی، دولتش دولت انتقالی گردید و سرانجام خودش نیز مانند پدرش کشته شد...
اما یکی از کارهای بختیار انحلال ساواک بوده که قولش را داده بود و امروز مصادف با انحلال ساواک می باشد، سازمان منفور و مخوفی که یک بختیار(تیمور) آنرا بوجود آورده بود و اکنون یک بختیار(شاپور) دیگر پس از ۲۲ سال آن را منحل می نمود!

در طول ۲۲ سال عمر ساواک، روسای مختلفی در راس آن قرار گرفتند اما جز پاکروان که سه سال ریاست  ساواک را بر عهده داشت تنها در این سه سال، شکنجه سیستماتیک در ساواک معمول نبود و فقط مشت و کتک بود اما شکنجه‌های وحشتناک و مداوم دیگر وجود نداشت.
(یکرنگی، شاپور بختیار...ص۱۰۱)
بر خلاف نعمت الله نصیری که آدمی بی فرهنگ و بی سواد بود و طولانی ترین رئیس ساواک شد، سرلشکر حسن پاکروان آدمی با شعور و با فرهنگ و انسان دوست بود و چندین زبان می دانست؛ چون در فرانسه بزرگ شده بود فرانسه را بهتر از فارسی صحبت می کرد.
وقتی ژنرال دوگل به تهران آمده بود؛ پس از چند لحظه گفتگو با پاکروان، به او گفته بود:
«شما، افسر فرانسوی، در اینجا چه می کنید؟!»
و پاکروان جواب داده بود:
«ژنرال من افسر فرانسوی نیستم»

اما برخلاف پاکروان، نصیری انسان ابلهی بود.
سرهنگ غلامرضا مصور رحمانی که با نصیری همدوره بوده در خاطراتش می نویسد:
«در سیرجان یک گردان پیاده پادگان وجود داشت به فرماندهی سرگرد نعمت نصیری(سپهبد بعدی). او و من یکدیگر را از دبیرستان نظام و دانشکده افسری می‌شناختیم و همدوره بودیم. «نعمت سوسگی» لقبی بود که همدوره‌ای‌ها به مناسبت تیرگی رنگ چهره‌اش به او داده بودند. او بين رفقای همکلاسی به «یخمگی» و بخصوص به «بزدلی» معروف بود».
( کهنه سرباز...ص۳۰)
پس به میزانی که پاکروان، انسانی مدرن و با فرهنگ بود نصیری یک ابله چاپلوس بود تنها کارش، رساندن نامه عزل مصدق با زره پوش در نیمه شبِ آستانه کودتای مرداد بود...
اما تاسف در اینست که در آن سیستم تملق پرور و «غلامِ خانه زاد» پرور، پاکروانِ با فرهنگ، تنها سه سال ریاست ساواک را بر عهده داشت اما نصیری بی فرهنگ به مدت ۱۴سال.
و چه بسا اگر انقلاب شروع نمی شد همچنان رئیس باقی می ماند، در زمان او، شکنجه های وحشتناک ساواک باعث شد که این دستگاه به منفورترین سازمان امنیت تبدیل گردد.
البته آقای خلخالی که خشک و تر را برابر می سوزاند هر دو را اعدام کرد!.

شاپور بختیار در خاطراتش مطلبی را از قول فرح در مورد ساواک می گوید که به اندازه کافی مهم و میزان سرشت وحشتناک و منفور این دستگاه آقای ثابتی را بر ملا می کند!
بختیار می گوید:
در همان روز که برای من  عنوان نخست وزیری پیشنها شده بود. با شهبانو دیدار کردم و او گفت که همانقدر که ساواک دیگران را آزار داده من را هم راحت نگذاشته...!
بعد، شاپور بختیار در ادامه می گوید:
«عقایدش(شهبانو) بر عقاید من نزدیکتر بوده، اگر ساواک مزاحم من بوده، او(شهبانو) را هم آرام نگذاشته است»
(یکرنگی، شاپور بختیار...ص۱۲۰)
برای یک لحظه تصور کنید، هنگامی که فرح پهلوی به عنوان ملکه از دست ساواک آسوده نبوده آن وقت می توان به احوال نویسندگان و اهالی قلم و فرهنگ پی برد!
حالا آقای پرویز ثابتی هر چقدر میخواهد برای تبرئه خویش، تمام شکنجه های ساواک را انکار کند این ممکن است با تبلیغات رسانه ای، در کوتاه مدت، خاک بر چشم نسل جوان پاشید اما در بلند مدت، من معتقدم که هیچ مو، لای درزِ تاریخ نخواهد رفت...

#فرهیختگان راهی به رهایی
#رضاخان می گفته: من در میان آخوندهایی که با من مرتبط اند. همه را اهل دنیا دیدم مگر سه نفر. یکی حاج شیخ عبدالکریم حائری، چون او برای امور خدایی با من تماس می گرفت. یکی حاج آقا حسین بروجردی. یکی هم سیّد حسین قمی و از سیدحسن مدرّس با آن همه مخالفتش خوشش می آمد. میرزا فخرالدین جزایری از علمای تهران، خاطرات جالبی از رضاخان و مدرس داشت. او جزء رجال حَلّ و عقد بود. نَقل می‌کرد: سیدمحمد تدیّن، که ابتدا معمّم بود و بعداً عمامه اش را برداشت چون نایب رئیس مجلس بود عزل قاجاریه و ساقط شدن آنها از سلطنت را او ابلاغ کرد. وقتی وی برای گرفتن حقّ و حسابش نزد رضاخان رفت، رضاخان به او گفت: آیا تا حالا فاحشه بازی کرده ای؟
تدیّن مِنّ و مِنّی کرد. رضاخان گفت :نه، فاحشه بازی کرده ای. آدم پس از فاحشه بازی و قضای احتیاج، زن فاحشه را که نگه نمی دارد. فاحشه که برای آدم همسر نمی‌شود. تو پولی از ما گرفتی تا سقوط قاجاریه را اعلام کنی، دیگر چه توقّعی از ما داری؟
تدیّن گفت: من دستور دادم که به گوش مدرّس سیلی بزنند.
رضاخان گفت: تو دستور دادی به گوش مدرّس سیلی بزنند؟ مدرس سیّد نبود؟ پیرمرد نبود؟ مجتهد نبود؟ غلط کردی که دستور دادی! برو گم شو!
و تدیّن را با خفّت و خواری بیرون کرد.

جرعه ای از دریا. جلد ۳. ص۶۶۳
آیت الله سید موسی شبیری زنجانی



#فرهیختگان راهی به رهایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک‌کتاب، یک نویسنده: گفت‌وگوی احمد غلامی با محمدمهدی اردبیلی-بخش سوم

ناسیونالیسم افراطی

جامعه ما امروز دچار نیهیلیسم نیست، چون دچار این تصور است که اگر بر مسند قدرت، این فرد نباشد و آن فرد باشد، مشکلات حل است. یا همین توهمِ مهاجرت رهایی‌بخش؛ انگار اینجا یکسری مشکلات است و اگر جای دیگری بروم از همه این‌ها آزاد و رها می‌شوم. این اوج فرافکنی و مسئولیت‌ناپذیری است و این مسئولیت‌ناپذیری خودش را در افراط‌های عجیب‌وغریبی مانند ناسیونالیسم افراطی نشان می‌دهد که همزمان هم خودشیفتگی را شامل می‌شود و هم خودمفلوک‌پنداری. هم خودش را یگانه نژاد و ملت برتر تصور می‌کند و از آن عرب‌ستیزی و افغان‌‌ستیزی افراطی درمی‌آید، به‌شکلی که راست‌ترین صحبت‌های فاشیستی‌ که در کل اروپا یا هر جای جهان کوچک‌ترین جمله‌اش عواقب بسیاری دارد، در ایران به‌راحتی گفته می‌شود و طرف عین خیالش نیست.

گفت‌وگو کامل را اینجا ببینید:
https://youtu.be/8BVr5hCOlsQ?si=GbI8vektQwhMQBA7


#فرهیختگان راهی به رهایی
اسطوره‌گرایی و گریز از شفافیت و پاسخگویی
احمد علوی
۱۲ دی ۱۴۰۳

سقوط رژیم اسد در سوریه، شکست حزب‌الله در لبنان، فروپاشی حماس، عقب نشینی گروه‌های نیابتی رژیم ولایی در عراق از ادعاهای بزرگ و تمکین به سیاست های دولت عراق و بالاخره افزایش تهدید نسبت به حوثی‌ها در یمن، پیامدهای گسترده‌ای برای رژیم ولایی داشته است. این گسستگی و فروپاشیِ آنچه از سوی مقامات حاکمیت ولایی "محور مقاومت" و "عمق استراتژیک" خوانده میشد، رهبر ولایی را مجبور نموده تا در سخنرانی های رسمی خود بجای شفافیت، پذیرش شکست راهبردی خود و پاسخگویی در قبال هزینه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی آن به اسطوره های مذهبی پناه ببرد و راه گریزی را در افسانه های کهن جستجو نماید. از این رو برای بررسی عمیق‌تر استفاده خامنه‌ای از اسطوره‌های مذهبی جهت بازنمایی و پنهان کردن شکست‌های راهبردیش به‌عنوان پیروزی، میتوان از چارچوب نظری ابعاد چندلایه‌ی نظریه رولاند بارت (Roland Barthes) در تحلیل اسطوره‌شناسی و معنای ثانویه (Connotative meaning) استفاده نمود. رولاند بارت در نظریه اسطوره‌شناسی توضیح می‌دهد که اسطوره‌ها مفاهیمی هستند که با بازتعریف وقایع پیچیده، آن‌ها را عادی و و غیرقابل پرسش جلوه می‌دهند. بر این اساس، خامنه‌ای با ارجاع به اسطوره‌های مذهبی در تلاش است شکست‌های استراتژیک (مانند فروپاشی حزب‌الله، سقوط حماس، و بشار اسد) را به‌عنوان پیروزی بازنمایی کند. این بازگفت و بازنمایی را می‌توان با مفاهیم کلیدی بارت تحلیل کرد.
در اینجا سه لایه اصلی تحلیل ارائه می‌شود:
1. تحلیل ساختار گفتمان اسطوره‌ای و مکانیزم معنایی
الف) لایه نخست: استعاره و نمادگرایی مذهبی
خامنه‌ای در سخنرانی‌های خود از مفاهیم و وقایع مذهبی مانند عاشورا، صبر زینبی، یا مقاومت حسینی استفاده می‌کند تا شکست‌های دارای پیامدهای ملموس و انضمامی را در سطح معنایی دیگری بازنمایی کند. این بازنمایی دو مؤلفه کلیدی دارد:
تقلیل گرایی جزئیات تاریخی:
شکست‌های واقعی، مانند سقوط حماس یا حزب‌الله، از جزئیات زمانی و مکانی خود جدا می‌شوند. این حذف تاریخیت (Dehistoricization) باعث می‌شود که این شکست‌ها فراتر از زمان و مکان خاصی تفسیر شوند و به‌عنوان بخشی از یک مبارزه دائمی بین "حق" و "باطل" بازتعریف شوند.
طبیعی‌سازی معنای نمادین:
شکست‌های سیاسی به‌جای تحلیل عینی، به‌عنوان آزمونی الهی و نشانگر حقانیت گفتمانبازنمایی می‌شوند.
ب) لایه دوم: ساختار دوگانه معنایی در اسطوره‌شناسی بارت
اسطوره‌ها در نظریه بارت از دو لایه معنایی تشکیل شده‌اند:
معنای اولیه (Denotation): شکست نظامی یا سقوط نیروهای نیابتی.
معنای ثانویه (Connotation): مقاومت الهی، پیروزی اخلاقی یا معنوی.
خامنه‌ای با برجسته کردن معنای ثانویه و محو کردن معنای اولیه، تلاش می‌کند واقعیت را با چارچوب گفتمان ولایی هماهنگ کند. این فرآیند، پیامدهای زیر را دارد:
مخاطب از توجه به ابعاد واقعی بحران‌ها منحرف می‌شود.
شکست‌ها به‌جای تهدید، به عنوان فرصت‌های گفتمان ولایی جلوه داده می‌شوند.
2. استفاده از دوگانه‌های اسطوره‌ای برای تقویت گفتمان قدرت
الف) دوگانه حق و باطل:
خامنه‌ای از ساختار دوگانه عاشورا برای بازتعریف رخدادهای سیاسی استفاده می‌کند:
"حق": مقاومت اسلامی، نظام ولایی و نیروهای نیابتی مانند حزب‌الله و حماس.
"باطل": آمریکا، اسرائیل و متحدان آن‌ها.
این دوگانه باعث می‌شود تمام پیچیدگی‌های سیاسی حذف شده و وقایع به‌صورت ساده و قطبی‌شده تفسیر شوند.
مثال: درهم شکستن حزب الله لبنان و سقوط حماس به‌جای ضعف راهبردی و تاکتیکی، به‌عنوان "شهادت حسینی" بازنمایی می‌شود که مقدمه‌ای برای "پیروزی نهایی" است.
ب) دوگانه پیروزی و شکست:
مفاهیم "پیروزی" و "شکست" در چارچوب گفتمان ولایی به‌گونه‌ای بازتعریف می‌شوند که:
پیروزی معنوی برتر از پیروزی نظامی جلوه داده شود.
شکست‌های واقعی به‌عنوان "امتحان الهی" یا بخشی از یک برنامه الهی تفسیر شوند.
این بازتعریف پیامدهای مهمی برای تحلیل عقلانی دارد:
سرپوش گذاشتن بروی شکست ساختاری و ناکارآمدی مدیریتی سیاسی و نظامی.
توجیه تداوم سیاست‌های شکست‌خورده پیشین در آینده
3. پیامدهای اجتماعی و سیاسی استفاده از اسطوره‌ها در گفتمان ولایی
الف) ایجاد انسجام گفتمانی:
اسطوره‌ها در زمان بحران، به‌عنوان ابزاری برای بسیج اجتماعی و تقویت انسجام درونی حامیان حکومت عمل می‌کنند.
تأکید بر "مقاومت حسینی" موجب تقویت همبستگی اجتماعی در برابر فشارهای خارجی می‌شود.
ب) حذف امکان نقد عقلانی:
چارچوب اسطوره‌ای مانع از تحلیل انتقادی سیاست‌های نظام می‌شود.
هرگونه شکست به‌جای بررسی کارشناسانه و واقع گرایان، به‌عنوان "ضرورت تاریخی" یا "امتحان الهی" تفسیر می‌شود.


👇👇👇
#فرهیختگان راهی به رهایی
👆👆👆
ج) تداوم و بازتولید گفتمان ولایی:
استفاده از اسطوره‌های مذهبی، قدرت هژمونیک گفتمان ولایی را تقویت می‌کند.
این هژمونی اجازه می‌دهد که سیاست‌های خارجی حکومت با وجود ناکارآمدی ادامه یابند.
4. نتیجه‌گیری: تفسیر شکست‌های 2024 در چارچوب اسلوب اسطوره‌شناسی
خامنه‌ای با استفاده از اسطوره‌های مذهبی و سازوکارهای معنایی بارت، شکست‌های منطقه‌ای در دسامبر 2024 را به‌عنوان پیروزی بازنمایی می‌کند. این رویکرد:
واقعیت ملموس و انضمامی را تحریف کرده و یک واقعیت نمادین جایگزین آن می کند.
از طریق حذف تاریخیت و دوگانه‌سازی معنایی، روایت سیاسی حکومت را به عنوان حقیقت جلوه می‌دهد.
مانع از ایجاد فضای شفافیت، پاسخگویی و تحلیل انتقادی در جامعه می‌شود.
از منظر نظری، استفاده از اسطوره‌ها ممکن است در کوتاه‌مدت به حفظ انسجام گفتمانکمک کند، اما در بلندمدت، موجب سقوط سرمایه اجتماعی حکومت شده، با دور شدن از ارزیابی واقع‌بینانه شکست‌ها، بن بست حاکمیت و تنگناها بیشتر شده و ریزش نیروهای درون حاکمیت را تشدید و تسریع می کند.



#فرهیختگان راهی به رهایی
گفت‌وگوی رضا علیجانی با VOA

اگر خامنه‌ای در داخل کشور هم هیچ ظلم و فسادی نکرده بود، روزی فقط به خاطر صدها هزار کشته و میلیونها آواره سوری و نیز به خاطر تلفاتی که به مال و جان ایرانیان زده و هزاران کشته‌ای که در آنجا بر جای گذاشته، باید به عنوان جنایت‌کار جنگی محاکمه شود.

اگر به گل نشستن سیاست خارجی خامنه‌ای نبود، رهبر ولایی چندین بار پیاپی به صحنه نمی‌آمد تا بدنه ولاییِ به شدت مسئله‌دار شده را در باره خون‌های به هدر رفته توجیه کند.


دیکتاتور شکست خورده و عصبانی سه بار از تعبیر «لگدمال» استفاده کرد. او گفت ما بسیج و لباس شخصی داریم، اما سوریه نداشت. هم‌چنین از قول سلیمانی ج.ا را «حرم» دانست. این نقطه‌ها را که به هم وصل کنیم معنای روشنش این است که پس برای حفظ این حرم می‌توان دست به هر سرکوبی زد.

از یک طرف خامنه‌ای همچنان منافقانه در«حرف»، شعارهای تو خالی‌اش را می‌دهد، اما از طرف دیگر در «عمل» گفته می‌شود «کل نظام» به مذاکره با ترامپ رسیده است.

همان‌طور که آمریکا در سال ۵۷ با از دست دادن بزرگترین متحدش در منطقه یعنی حکومت ایران ضربه‌ای اساسی خورد، ج.ا نیز با سقوط اسد دچار وضعیت مشابهی شده است. هنوز در آغاز پس لرزه‌های این اتفاق مهم هستیم.

خامنه‌ای اما، نه تنها هیچ انتقادی را نمی‌پذیرد و عقب‌نشینی نمیکند بلکه هم‌چنان لجبازانه طلبکار هم هست و به حاکمان جدید سوریه حمله می‌کند و وعده هرج و مرج و سرنگونی‌شان را می‌دهد. تو حالا کلاهت را نگه دار باد نبرد نمی‌خواهد در سوریه کاری بکنی!

خامنه‌ای می‌گوید «جوانان مومن از عوامل ثبات و اقتدار هستند. در سوریه این‌ها را کنار زدند و آن صدمات را دیدند» و می‌افزاید ما این مشکل را نداریم(یعنی او به صراحت بسیجی‌ها، لباس شخصی‌ها و چماقدارهایش را بانی ثبات ج.ا می‌داند). انگار نه انگار که علت سرنگونی اسد، دیکتاتوری و جنایت‌هایش بوده است.

می‌گویند دروغگو کم‌حافظه است. خامنه‌ای هیچ‌گاه مسئولیت هیچ کاری را گردن نمی‌گیرد. یک‌بار می‌گوید ما در منطقه نیروی نیابتی نداریم و یک‌بار هم قاسم سلیمانی را به خاطر تشکیل همین نیروها می‌ستاید و حتی در مورد عراق، که حتی پرهیز دارد اسم آیت‌الله سیستانی را بیآورد، سلیمانی را بالاتر از مرجعیت در عراق(یعنی آیت‌الله سیستانی)، قرار می‌دهد.

دروغ‌های خامنه‌ای دیگر در افکار عمومی و فضای مجازی آشکار شده است. دو نفر از فرماندهان سپاه قدس صریحا گفته‌اند آقای خامنه‌ای ما را به سوریه فرستاد و گفت بروید اسد را حفظ کنید و یکی‌شان هم تصریح کرد که هنوز داعشی وجود نداشت. اما امروزه او فریب‌کارانه باز حرف از حفظ حرم و بقاع متبرکه می‌زند!

همین حالا «مدافعان حرم» ج.ا در سوریه نیستند، مگر چه اتفاق خاصی برای این حرم‌ها افتاده است!؟

اینکه خامنه‌ای علت سقوط اسد را به کمبود سرکوب مخالفان و نداشتن بسیج نسبت می‌دهد هم دروغ است. اگر تاریخچه حزب بعث در عراق و سوریه را مقایسه کنیم می‌بینیم صدام حسین با آن‌همه جنایت و سبعیتش اصلا به گرد پای بعث سوریه و خاندان اسد، به خصوص در یک دهه اخیرِ، نمی‌رسد.

اسد در یک مورد هزاران نفر از مخالفانش را در یک استادیوم م‌یریزد و آن را به توپ می‌بندد و هیچ کس از آن زنده بیرون نمی‌آید.

بیشترین جنایت‌های بشار اسد از سال ۲۰۱۳ به بعد است که ج.ا و روسیه از او حمایت کردند و باعث حفظ حکومتش شدند.

خامنه‌ای به عنوان رهبر انقلابی و رهبر «میدان» علیه حکومت جدید سوریه حرف‌های تندی می‌زند، اما «دیپلماسی» حرف دیگری می‌زند و سخنگوی دولت می‌گوید به دنبال باز کردن سفارتخانه ج.ا در سوریه هستیم. البته این تناقض علامتی از دروغ‌گویی و فریب‌کاری رهبر ولایی هم هست.

کمال خرازی منصوب خامنه‌ای در شورای راهبردی سیاست خارجی و عباس عراقچی وزیر امورخارجه بیت در دولت، هر دو گفته‌اند می‌خواهیم با دولت ترامپ مذاکره کنیم. عبدالعلی‌زاده بازرس ویژه اقتصادی مسعود پزشکیان هم صریحا گفت تصمیم «کل نظام و حاکمیت» مذاکره رو در رو با ترامپ است.

رهبر ولایی در این سخنرانی یک تبصره و تعریض هم به مذاکره با آمریکا زد تا بار دیگر روشن شود که دلیل روی کار آوردن/ آمدن پزشکیان این است که بعدا کاسه کوزه‌ها را سر او خراب کنند. خامنه‌ای در قسمتی از سخنانش در باره سلیمانی با اشاره به آیه‌ای از قرآن گفت این خداست که عزت می‌دهد اما برخی عزت را از کافران طلب می‌کنند! این تعریضاتی است که او همیشه به طرفداران مذاکره با آمریکا می‌زند تا بعدا ریاکارانه دبه کند که من از اول مخالف بودم!

لینک فایل صوتی:
https://www.tgoop.com/RezaAlijaniarchive/549



#فرهیختگان راهی به رهایی
تهدید ترامپ: اگر تا مراسم تحلیف من در ۲۰ ژانویه توافقی برای آزادی گروگان‌ها حاصل نشود، «عواقب جهنمی» در انتظار خاورمیانه خواهد بود

رئیس‌جمهور منتخب، «دونالد ترامپ»، تهدید کرده است که اگر تا مراسم تحلیف او در ۲۰ ژانویه توافقی برای آزادی گروگان‌ها حاصل نشود، «عواقب جهنمی» در انتظار خاورمیانه خواهد بود.

با این حال، هنوز مشخص نیست که او چگونه قصد دارد این تهدید را عملی کند. به نظر می‌رسد دولت جدید ترامپ نیز با همان شرایط پیچیده‌ای روبه‌رو شود که تلاش‌های «بایدن» را ناکام گذاشت./ جماران




#فرهیختگان راهی به رهایی
2025/06/30 02:43:05
Back to Top
HTML Embed Code: