مسلمانان محترم کانال
ضمن عرض سلام، میدانیم و میدانید که اکثر عوام و تودههای شما، به نحو بسیار تقلیدی متدیناند. فعلاً کاری با آنهایی که عمرشان را مصروف علوم دینی کردهاند ندارم، اما بقیه:
قواعد و تعاریف نماز را از کجا گرفتهاید؟ پدر و مادر؟ آخوند محله؟ کتب درسی؟ چند سؤال بسیار ساده میپرسم، سعی کنید به آنها پاسخ قطعی بدهید و نمره مسلمانی خودتان را محاسبه کنید!
در نماز «تلفظ صحیح» چیست؟ آیا شامل تجوید هم میشود یا فقط صحت مخارج؟ یا هیچکدام یا چه؟ رعایت قواعد تجوید (مثل مدّ، ادغام، اخفاء...) در نماز واجب است یا مستحب؟ کدام واجب است و کدام نیست؟
اگر شخصی نتواند حرفی مانند «عین» یا «قاف» را از مخرج عربی ادا کند، حکم نماز او چیست؟
کسی که به خاطر لهجه غیرفصیح (مثلاً فارسی) تلفظ اشتباهی دارد، نماز او صحیح است؟
در موارد شک در تلفظ، اصل بر صحت است یا بطلان؟
آیا امکان دارد «احتیاط» در تلفظ باعث وسواس شرعی و گناه شود؟
اصلاً ملاک تشخیص «تلفظ صحیح» در نماز چیست؟ معیار کدام دوره یا لهجه است؟
آیا تفاوت لهجههای عربی (مثلاً مصری، لبنانی، خلیجی) میتواند بر معیار «تلفظ صحیح» تأثیر بگذارد؟
آیا رعایت دقیق قواعد صرفی - نحوی واجب است؟
توجه به امر تلفظ و ساحت الفاظ، روح و معنا و توجه نمازگزار را تضعیف نمیکند؟ اگر بکند چه حکمی دارد؟
آیا آموزش تلفظ دقیق عربی، بر همه مسلمانان واجب است؟ اگر بله، چه نهادی مسئول آن است؟
نتیجه:
اکثر شما پاسخ این سؤالات را نمیدانید، مگر نه؟ حال بگویید توجیهتان چیست؟
خدا کسی را به بیش از وسعش تکلیف نمیکند؟ مگر تحقیق در باب این سوالات واقعاً خارج از وسع شماست؟ وسع شما را چه کسی تعیین میکند؟ چقدر تلاش کردهاید و موفق نبودهاید؟ و کجاست که دیگر میتوان تلاشی نکرد؟
از مرجع تقلیدتان شنیدهاید؟ کجا؟ در کدام رساله؟ دقیقاً چه نوشته بود؟ مرجع تقلید شما واقعاً اعلم است در این امور؟ لازم نیست در مورد مرجع تقلید خود تجدید نظر کنید؟ نماز شمایی که پاسخ این سؤالات بسیار ساده را نمیدانید، باطل نیست؟ کجا خواندهاید؟ آنچه خواندهاید اعتبار دینی و شرعی و علمی داشته؟ از کجا میدانید؟ باز همان دانسته را از کجا میدانید؟ آیا دنیا محل آرامش و کسب درامد مادی است؟ اگر نه، چرا نمیروید در باب این سؤالات جستوجو کنید؟ معلم دینی، یا آخوند مسجد، آیا فلان سایت، یا بهمان فامیل، اینها اعتبار علمی و شرعی دارند؟ اگر بله، از کجا میدانید؟ و اگر نه، چرا اعتماد و تقلید میکنید؟
آیا همین که بگویید جاهل و ناتوان بودیم، شما را تبرئه میکند؟ مگر وسع تعلم و تحقیق نداشتید؟ مگر عقبمانده ذهنی بودید که نتوانید بیاموزید؟ وسع شما را چه کسی تعیین میکند؟ خودتان؟! فکر نمیکنید دین خدا و احکامش را بازیچه گرفتهاید؟ شاید بگویید این همه دقت در فروع دین لازم نیست. این را بر چه اساس میگویید؟ ملاک دقت معتدل و دقت مفرط چیست؟ چه کسی اینها را تعیین میکند؟ فروع دین را از کجا میشناسید؟ جایی خواندهاید؟ آنجا که خواندهاید واقعاً اعتبار داشته است؟ از کجا میدانید؟
@islie
ضمن عرض سلام، میدانیم و میدانید که اکثر عوام و تودههای شما، به نحو بسیار تقلیدی متدیناند. فعلاً کاری با آنهایی که عمرشان را مصروف علوم دینی کردهاند ندارم، اما بقیه:
قواعد و تعاریف نماز را از کجا گرفتهاید؟ پدر و مادر؟ آخوند محله؟ کتب درسی؟ چند سؤال بسیار ساده میپرسم، سعی کنید به آنها پاسخ قطعی بدهید و نمره مسلمانی خودتان را محاسبه کنید!
در نماز «تلفظ صحیح» چیست؟ آیا شامل تجوید هم میشود یا فقط صحت مخارج؟ یا هیچکدام یا چه؟ رعایت قواعد تجوید (مثل مدّ، ادغام، اخفاء...) در نماز واجب است یا مستحب؟ کدام واجب است و کدام نیست؟
اگر شخصی نتواند حرفی مانند «عین» یا «قاف» را از مخرج عربی ادا کند، حکم نماز او چیست؟
کسی که به خاطر لهجه غیرفصیح (مثلاً فارسی) تلفظ اشتباهی دارد، نماز او صحیح است؟
در موارد شک در تلفظ، اصل بر صحت است یا بطلان؟
آیا امکان دارد «احتیاط» در تلفظ باعث وسواس شرعی و گناه شود؟
اصلاً ملاک تشخیص «تلفظ صحیح» در نماز چیست؟ معیار کدام دوره یا لهجه است؟
آیا تفاوت لهجههای عربی (مثلاً مصری، لبنانی، خلیجی) میتواند بر معیار «تلفظ صحیح» تأثیر بگذارد؟
آیا رعایت دقیق قواعد صرفی - نحوی واجب است؟
توجه به امر تلفظ و ساحت الفاظ، روح و معنا و توجه نمازگزار را تضعیف نمیکند؟ اگر بکند چه حکمی دارد؟
آیا آموزش تلفظ دقیق عربی، بر همه مسلمانان واجب است؟ اگر بله، چه نهادی مسئول آن است؟
نتیجه:
اکثر شما پاسخ این سؤالات را نمیدانید، مگر نه؟ حال بگویید توجیهتان چیست؟
خدا کسی را به بیش از وسعش تکلیف نمیکند؟ مگر تحقیق در باب این سوالات واقعاً خارج از وسع شماست؟ وسع شما را چه کسی تعیین میکند؟ چقدر تلاش کردهاید و موفق نبودهاید؟ و کجاست که دیگر میتوان تلاشی نکرد؟
از مرجع تقلیدتان شنیدهاید؟ کجا؟ در کدام رساله؟ دقیقاً چه نوشته بود؟ مرجع تقلید شما واقعاً اعلم است در این امور؟ لازم نیست در مورد مرجع تقلید خود تجدید نظر کنید؟ نماز شمایی که پاسخ این سؤالات بسیار ساده را نمیدانید، باطل نیست؟ کجا خواندهاید؟ آنچه خواندهاید اعتبار دینی و شرعی و علمی داشته؟ از کجا میدانید؟ باز همان دانسته را از کجا میدانید؟ آیا دنیا محل آرامش و کسب درامد مادی است؟ اگر نه، چرا نمیروید در باب این سؤالات جستوجو کنید؟ معلم دینی، یا آخوند مسجد، آیا فلان سایت، یا بهمان فامیل، اینها اعتبار علمی و شرعی دارند؟ اگر بله، از کجا میدانید؟ و اگر نه، چرا اعتماد و تقلید میکنید؟
آیا همین که بگویید جاهل و ناتوان بودیم، شما را تبرئه میکند؟ مگر وسع تعلم و تحقیق نداشتید؟ مگر عقبمانده ذهنی بودید که نتوانید بیاموزید؟ وسع شما را چه کسی تعیین میکند؟ خودتان؟! فکر نمیکنید دین خدا و احکامش را بازیچه گرفتهاید؟ شاید بگویید این همه دقت در فروع دین لازم نیست. این را بر چه اساس میگویید؟ ملاک دقت معتدل و دقت مفرط چیست؟ چه کسی اینها را تعیین میکند؟ فروع دین را از کجا میشناسید؟ جایی خواندهاید؟ آنجا که خواندهاید واقعاً اعتبار داشته است؟ از کجا میدانید؟
@islie
دروغها و خرافات اسلام pinned «مسلمانان محترم کانال ضمن عرض سلام، میدانیم و میدانید که اکثر عوام و تودههای شما، به نحو بسیار تقلیدی متدیناند. فعلاً کاری با آنهایی که عمرشان را مصروف علوم دینی کردهاند ندارم، اما بقیه: قواعد و تعاریف نماز را از کجا گرفتهاید؟ پدر و مادر؟ آخوند محله؟…»
دروغها و خرافات اسلام
مسلمانان محترم کانال ضمن عرض سلام، میدانیم و میدانید که اکثر عوام و تودههای شما، به نحو بسیار تقلیدی متدیناند. فعلاً کاری با آنهایی که عمرشان را مصروف علوم دینی کردهاند ندارم، اما بقیه: قواعد و تعاریف نماز را از کجا گرفتهاید؟ پدر و مادر؟ آخوند محله؟…
شاید بگویید همانطور که در فیزیک و شیمی و پزشکی به متخصصان رجوع و اعتماد میکنیم، اینجا هم همین کار را میکنیم.
سؤال:
وقتی در مورد یک مدعای پزشکی یا فیزیکی، دو یا چند پزشک یا دو یا چند فیزیکدان نظر متضادی دارند، شما کدام را انتخاب میکنید و چرا؟ در متخصصان و عالمان دینی هم اختلاف نظر فراوان است، خیلی بیشتر از علوم پزشکی و فیزیکی. از بین آنها کدام را ترجیح میدهید؟ ملاکتان تعداد بیشتر است؟ مگر توسل به تعداد بیشتر در منطق مغالطه نیست؟ تعداد که به تنهایی قدرت علمی ندارد. پس ملاکتان چیست؟ همین سؤالات من را درباره آن ملاکها از خودتان بپرسید و سعی کنید به آنها جواب دهید.
فیزیک و پزشکی مگر دین خدا هستند؟ مگر سرنوشت ابدی و اخروی ما وابسته به آنهاست؟ اصلاً از کجا میدانید همین رجوع به متخصصان فیزیک و پزشکی درست است؟ در چه شرایطی درست است و در چه شرایطی غلط است؟ چگونه تخصص را تشخیص دهیم؟ همین که دانشگاه تهران یا حوزه قم بگوید شخص متخصص است، کافی و درست است؟ اعتبار خود دانشگاه تهران یا حوزه قم از کجا آمده است؟ چطور میتوانید از سوءنیت و فریب متخصصان مطلع بشوید؟ همیشه که جلوه بیرونی و ظاهری ندارد!
جواب اینها را که پیدا کردید و مسلط شدید، بیایید صدها سؤال دیگر مطرح کنم.
همین سؤالات را میشود درباره اصول دین هم پرسید.
اگر به سؤالات من بیاعتنائی کنید در آن دنیا مسئول یا گناهکار یا حتی جهنمی نمیشوید؟ از کجا میدانید؟
@islie
سؤال:
وقتی در مورد یک مدعای پزشکی یا فیزیکی، دو یا چند پزشک یا دو یا چند فیزیکدان نظر متضادی دارند، شما کدام را انتخاب میکنید و چرا؟ در متخصصان و عالمان دینی هم اختلاف نظر فراوان است، خیلی بیشتر از علوم پزشکی و فیزیکی. از بین آنها کدام را ترجیح میدهید؟ ملاکتان تعداد بیشتر است؟ مگر توسل به تعداد بیشتر در منطق مغالطه نیست؟ تعداد که به تنهایی قدرت علمی ندارد. پس ملاکتان چیست؟ همین سؤالات من را درباره آن ملاکها از خودتان بپرسید و سعی کنید به آنها جواب دهید.
فیزیک و پزشکی مگر دین خدا هستند؟ مگر سرنوشت ابدی و اخروی ما وابسته به آنهاست؟ اصلاً از کجا میدانید همین رجوع به متخصصان فیزیک و پزشکی درست است؟ در چه شرایطی درست است و در چه شرایطی غلط است؟ چگونه تخصص را تشخیص دهیم؟ همین که دانشگاه تهران یا حوزه قم بگوید شخص متخصص است، کافی و درست است؟ اعتبار خود دانشگاه تهران یا حوزه قم از کجا آمده است؟ چطور میتوانید از سوءنیت و فریب متخصصان مطلع بشوید؟ همیشه که جلوه بیرونی و ظاهری ندارد!
جواب اینها را که پیدا کردید و مسلط شدید، بیایید صدها سؤال دیگر مطرح کنم.
همین سؤالات را میشود درباره اصول دین هم پرسید.
اگر به سؤالات من بیاعتنائی کنید در آن دنیا مسئول یا گناهکار یا حتی جهنمی نمیشوید؟ از کجا میدانید؟
@islie
آب و برق و گاز و اینترنت و همهچیز یک کشور شده ماسماسک دست اینها، هر وقت اراده کنند قطعش میکنند. کرامت و زندگی انسان برای این حرامزادگان خالی از هر ارزشی است. تف به گور بنیانگذاران شما، از اولیش تا همین آخریش. پدرسگها! با جامعه انسانی طرفاید نه مشتی موش آزمایشگاهی. جامعه باید هدف شما باشد نه وسیلهیتان. باید رید به آن کتاب مقدسی که نتوانست کثیری از پیروانش را رام و آدم کند.
قدرتهای جهانی با سایر حکومتها معمولاً هیچ کاری ندارند هر چقدر هم که آن سایر حکومتها وحشی و خشن و احمقانه باشند. نمونهاش هم کره شمالی! اما جاا چون خودش پا روی دم قدرتها گذاشت و ایجاد تزاحم کرد، آنها مجبور شدند علیهش اقدام کنند وگرنه هرگز اقدامی نمیکردند. فراموش نکنید در قرن حاضر ملتها به تنهایی قدرت سرنگونی هیچ حکومتی را ندارند! چون علم و فناوری جدید قدرت بینظیری به حکومتها داده که جوامع هر چقدر هم پرشمار باشند، از پس مقابله با آن برنمیآیند. حال که جاا با حماقتهای خودش قدرتهای جهانی را به جان خودش انداخته باید از فرصت استفاده کرد (البته نه اینکه بیگدار به آب زد! غفلت یا تغافل باعث پشیمانیهای عمیق و طولانی خواهد شد، خطر جدی وجود دارد). اگر جاا در برابر قدرتها کوتاه بیایید هیچکس مانعش نیست که به جان مردم ایران بیفتد و آنوقت ما به تنهایی هرگز توان مقابله با آن را نداریم ولو بدترین بلاها را بر سرمان بیاورد!
@islie
@islie
تو را آزادی نام نهادهاند، لیک در میانه قفسی به وسعت ایران قد کشیدهای
چه طنزی است در تقدیر تو؟!
که «آزادی» را بر محور و میدان تو حک کردهاند
اما هر صبح، آفتاب از پس دیوارهای زندانی بر تو میتابد
به مساحت تهران، به وسعت ایران!
تو نماد چه هستی؟
نماد آزادیهای یواشکی در قلب زندانی امنیتی؟
یا نماد آن آزادی که نیامده اما بالاخره خواهد آمد؟
یا نماد همه آزادیخواهان ایرانی؟ که به احترام زنده و مردهیشان در دل ایران ایستادهای؟
دقیق نمیدانم، فقط میدانم کسانی نام آزادی را بر تو نهادهاند که خود قاتلان زنجیرهای و دشمنان خونی «آزادی» بودند.
@islie
چه طنزی است در تقدیر تو؟!
که «آزادی» را بر محور و میدان تو حک کردهاند
اما هر صبح، آفتاب از پس دیوارهای زندانی بر تو میتابد
به مساحت تهران، به وسعت ایران!
تو نماد چه هستی؟
نماد آزادیهای یواشکی در قلب زندانی امنیتی؟
یا نماد آن آزادی که نیامده اما بالاخره خواهد آمد؟
یا نماد همه آزادیخواهان ایرانی؟ که به احترام زنده و مردهیشان در دل ایران ایستادهای؟
دقیق نمیدانم، فقط میدانم کسانی نام آزادی را بر تو نهادهاند که خود قاتلان زنجیرهای و دشمنان خونی «آزادی» بودند.
@islie
این جمهوری اسلامی یه سری حماقتهای خاص و بچگانهای هم داره! 😂 در اپهای داخلی مثل سروش، همون اموجیهای تلگرام رو آورده ولی بعضیش رو حذف کرده. قبلاً این اموجی «🖕» رو هم نداشت ولی پیشرفت کردن و افزودن. جالب اینه هنوز چند اموجی وجود نداره، مثل پرچم اسرائیل و جالبتر از همه پرچم همجنسگرایان (و بقیه)! پرچم ترنسها 🏳⚧ وجود داره، ولی پرچم گیها (و بقیه) 🏳🌈 نه! 🤣 با یه مشت بچه لجوج طرفایم!
@islie
@islie
اوایل دهه ۸۰، برای اولین بار نامی به گوشهای ما خورد که آن روزها شبیه افسانههای علمی - سیاسی بود: #برنامه_هستهای!
اسمش را با لحنی غرورآمیز تکرار میکردند، «انرژی صلحآمیز هستهای»، «حق مسلم ما»، «قلههای افتخار» و...
و اکثر ما نوجوانهایی بودیم که تازه وارد دبیرستان شده بودند و نمیدانستند که «#هستهای و #اتمی» اسامی رمز نابودی تمام جوانی و عمرشان خواهد بود.
بحثها در تلویزیون، نمازهای جمعه، گفتوگوهای پدرانمان در تاکسیها و مادرهایمان در صف نان، هر جا که میرفتی، یک چیز ثابت بود: «ایران اسلامی دارد ابرقدرت و هستهای میشود اگر شیطانهای بزرگ و کوچک چوب لای چرخ آن نکنند!»
لبخندهای مفتخرانهای میزدند وقتی نطنز را میساختند. تحریمها و بدبختیها هر روز شدت میگرفت، هر روز از دنیا بیشتر فاصله میگرفتیم و فقیرتر میشدیم...
اوایل دهه ۹۰، کسی آمد که به خیال خودش زبان دنیا را بلد بود. ایران دل و امید بست به توافق. به چیزی که اسمش را گذاشتند #برجام
نوجوانهای آن سالها، حالا دانشجویانی بودند خسته، با هزار امید منتظر گشایش اما در عین حال در فکر پاسپورت.
سفرهها داشت کمی رنگ میگرفت که خیلی زود، ورق برگشت به اول این دفتر نحس. ترامپ آمد و برجام رفت. تحریمها برگشتند، اما امیدها نه.
سالها گذشت، بزرگتر شدند. نه چرخ سانتریفیوژها توانست بچرخد، نه چرخ زندگی آنها. مهاجرت شد رؤیای هر شبشان، قیمت دلار شد کابوس هر صبحشان. پیر شدند در صف وام ازدواج، اجارهخانه، دارو، پراید و...
و هر بار که پرسیدیم « خب چرا؟»، پاسخ یکی بود: هستهای!
ما باید پیشرفت کنیم، دشمن نمیگذارد، مقاومت هزینه دارد...
اما هرگز نفهمیدند این هزینه را کی باید بدهد؟ ما؟ یا خودشان که در برجهای شیشهای دستور مقاومت میدادند؟
و حالا... ۱۴۰۴ است، اوایل دهه ۱۰. اکثر نوجوانهای آن روزها دیگر پیر و ناامید شدهاند. سالهاست پیراهن مشکی سوگ رؤیاهایشان را هم از تن درآوردهاند. بالاخره امریکا حمله کرد، همان ترامپی که از روز اولش هم معلوم بود شوخی ندارد. سایتهای فردو، نطنز، اصفهان... با خاک یکسان شدند. با بمبهایی که برای نفوذ به اعماق زمین طراحی شده بودند، اما بیشتر به اعماق جان آن نوجوانهای خسته و پیر این قصه زدند.
با یک دستور، دکمهها فشرده، و همه آن افتخارات عاریتی و کذایی در عرض یک شب خاموش و نابود شدند. همهچیز مثل روز اولش شد جز عمر و جوانی ما که دیگر با هیچ ثروت و سیاستی جبران نخواهد شد. زندگی و جوانی چند نسل را قربانی کمتر از سه دهه استمناء سیاسی خود کردند. استمنائی که هنوز به ارگاسم نرسیده، آلتش بریده شد. جا دارد به اندازه عمق و تعداد زخمهای دل نوجوانان آن سالها آنان را فحشکش کنم، اما به همین بسنده میکنم که: تف بر شرفشان.
@islie
اسمش را با لحنی غرورآمیز تکرار میکردند، «انرژی صلحآمیز هستهای»، «حق مسلم ما»، «قلههای افتخار» و...
و اکثر ما نوجوانهایی بودیم که تازه وارد دبیرستان شده بودند و نمیدانستند که «#هستهای و #اتمی» اسامی رمز نابودی تمام جوانی و عمرشان خواهد بود.
بحثها در تلویزیون، نمازهای جمعه، گفتوگوهای پدرانمان در تاکسیها و مادرهایمان در صف نان، هر جا که میرفتی، یک چیز ثابت بود: «ایران اسلامی دارد ابرقدرت و هستهای میشود اگر شیطانهای بزرگ و کوچک چوب لای چرخ آن نکنند!»
لبخندهای مفتخرانهای میزدند وقتی نطنز را میساختند. تحریمها و بدبختیها هر روز شدت میگرفت، هر روز از دنیا بیشتر فاصله میگرفتیم و فقیرتر میشدیم...
اوایل دهه ۹۰، کسی آمد که به خیال خودش زبان دنیا را بلد بود. ایران دل و امید بست به توافق. به چیزی که اسمش را گذاشتند #برجام
نوجوانهای آن سالها، حالا دانشجویانی بودند خسته، با هزار امید منتظر گشایش اما در عین حال در فکر پاسپورت.
سفرهها داشت کمی رنگ میگرفت که خیلی زود، ورق برگشت به اول این دفتر نحس. ترامپ آمد و برجام رفت. تحریمها برگشتند، اما امیدها نه.
سالها گذشت، بزرگتر شدند. نه چرخ سانتریفیوژها توانست بچرخد، نه چرخ زندگی آنها. مهاجرت شد رؤیای هر شبشان، قیمت دلار شد کابوس هر صبحشان. پیر شدند در صف وام ازدواج، اجارهخانه، دارو، پراید و...
و هر بار که پرسیدیم « خب چرا؟»، پاسخ یکی بود: هستهای!
ما باید پیشرفت کنیم، دشمن نمیگذارد، مقاومت هزینه دارد...
اما هرگز نفهمیدند این هزینه را کی باید بدهد؟ ما؟ یا خودشان که در برجهای شیشهای دستور مقاومت میدادند؟
و حالا... ۱۴۰۴ است، اوایل دهه ۱۰. اکثر نوجوانهای آن روزها دیگر پیر و ناامید شدهاند. سالهاست پیراهن مشکی سوگ رؤیاهایشان را هم از تن درآوردهاند. بالاخره امریکا حمله کرد، همان ترامپی که از روز اولش هم معلوم بود شوخی ندارد. سایتهای فردو، نطنز، اصفهان... با خاک یکسان شدند. با بمبهایی که برای نفوذ به اعماق زمین طراحی شده بودند، اما بیشتر به اعماق جان آن نوجوانهای خسته و پیر این قصه زدند.
با یک دستور، دکمهها فشرده، و همه آن افتخارات عاریتی و کذایی در عرض یک شب خاموش و نابود شدند. همهچیز مثل روز اولش شد جز عمر و جوانی ما که دیگر با هیچ ثروت و سیاستی جبران نخواهد شد. زندگی و جوانی چند نسل را قربانی کمتر از سه دهه استمناء سیاسی خود کردند. استمنائی که هنوز به ارگاسم نرسیده، آلتش بریده شد. جا دارد به اندازه عمق و تعداد زخمهای دل نوجوانان آن سالها آنان را فحشکش کنم، اما به همین بسنده میکنم که: تف بر شرفشان.
@islie
می ۲۰۲۳:
این تازه آغاز ماجراست...
۵ روز پیش:
ما تازه شروع کردهایم...
۷ ساعت پیش:
اکنون جنگ برای ما آغاز شده است.
۷ ساعت بعد:
کمکم داریم آماده میشویم که شروع کنیم...
۵ روز بعد:
تا سه میشماریم و بعد شروع میکنیم
یک، دو، دو و بیست و پنج صدم، دو و نیم، دو و هفتاد و پنج صدم...
می ۲۰۲۶:
دو و هشتصد و هفتاد و سه میلیون و هفتصد و هشتاد و دو هزار و هشتصد و بیست و دو صدمیلیونوم...
خلاصه بدانید آغاز این ماجرا با شما بود و پایانش با ماست، البته دقت کنید این ماجرا فقط آغاز دارد، پایانی ندارد، ما همیشه در آغاز و در فعل شما و انفعال خود گیر کردهایم. این «مرحله آغاز»، معبر ما نیست، مقر ماست!
@islie
این تازه آغاز ماجراست...
۵ روز پیش:
ما تازه شروع کردهایم...
۷ ساعت پیش:
اکنون جنگ برای ما آغاز شده است.
۷ ساعت بعد:
کمکم داریم آماده میشویم که شروع کنیم...
۵ روز بعد:
تا سه میشماریم و بعد شروع میکنیم
یک، دو، دو و بیست و پنج صدم، دو و نیم، دو و هفتاد و پنج صدم...
می ۲۰۲۶:
دو و هشتصد و هفتاد و سه میلیون و هفتصد و هشتاد و دو هزار و هشتصد و بیست و دو صدمیلیونوم...
خلاصه بدانید آغاز این ماجرا با شما بود و پایانش با ماست، البته دقت کنید این ماجرا فقط آغاز دارد، پایانی ندارد، ما همیشه در آغاز و در فعل شما و انفعال خود گیر کردهایم. این «مرحله آغاز»، معبر ما نیست، مقر ماست!
@islie
فرض کنیم خدا وجود داره و قرآن رو نازل کرده. چرا باید به قرآن التزام داشته باشیم؟ چون خدا وعده داده که این التزام سعادت ما رو در پی داره. خب از کجا میدونیم خدا خلف وعده نمیکنه و زیر قولش نمیزنه؟ منطق پاسخی نداره! پاسخ رو باید از اخلاق گرفت. این یعنی چه؟ یعنی اخلاق خودش پشتوانه باور به وجود خدا و رعایت دستورات اوست. پس خدا و دین بدون اخلاق اعتبار نداره. اونهایی که میگن اخلاق اعتبارش رو از خدا و دین میگیره دچار خطاء و دور میشن، چون خدا و دین و دستوراتش بدون اخلاق اعتباری ندارن.
حالا یه مسلمون پیدا بشه و جرأت کنه روی این پست کوتاه بحث کنه.
@islie
حالا یه مسلمون پیدا بشه و جرأت کنه روی این پست کوتاه بحث کنه.
@islie
مگسی را کشتم:
۱ - موجودی محصول میلیونها سال تکامل و آزمون و خطای طبیعت، با بالهایی شفاف و طرحدار که صدها بار در ثانیه میزنند. با چشمهایی مرکب از هزاران عدسی بسیار ریز و حساس که از پیچیدهترین دوربینهای دیجیتال هم پیچیدهتر است. با سیستم عصبیای بسیار سریع و دقیق که تهدیدات را در کسری از ثانیه شناسایی و دفع میکند. موجودی که در سختترین شرایط محیطی میتواند بقای خودش را به خوبی و به تنهایی تضمین کند. موجودی که زمانی یک سلول بسیار کوچک بود که نه بال داشت نه چشم، اما تدریجاً از روی کدهایی که در دلش وجود داشت همه را در خود توسعه داد. پاهایی ظریف با کرکهایی ظریفتر روی آنها. موجودی کوچک اما «زنده» که نیروی دست من در یک لحظه، تمام هستی و بقایش را بین جلد سنگین و سفت کتاب و کف سنگی اتاق، له و مسطح کرد. من این را کشتم!
۲ - موجودی همیشه مزاحم و اضافی، با وزوزی بسیار کریه و گوشخراش، که لانه و غذایش را در بین مدفوع و جسد و مرگ پیدا میکند و خوراکش شیره مردار حیات است. با آن پاهای سیاهش ناقل بیشمار میکروب و باکتری مضر است، سیاهی بدرنگ و کدر، با هیکلی زشت و بیریخت، مملو از خونی تیره و تاریک. با سیستمی عصبی کُند و بیعرضه، که در کسری از ثانیه به راحتی شکار و له میشود. بقایش را مدیون تولید مثل انبوه است و کمیت، و نه استراتژی و هوش و کیفیت. در بدترین شرایط هم زنده میماند، چون فقط میخواهد زنده بماند ولو روی چشم باز یک مُردار یا بین مدفوع و زخم یک جاندار. بین سنگ و کتابم له شد و هر دو را به گند و کثافت کشید. لاشهاش زشتترین ترکیب عالم است که در بافت جلد کتابم فرو رفته و آن را هم به عالم زشتی و کثیفی برده است. من این را کشتم!
@islie
۱ - موجودی محصول میلیونها سال تکامل و آزمون و خطای طبیعت، با بالهایی شفاف و طرحدار که صدها بار در ثانیه میزنند. با چشمهایی مرکب از هزاران عدسی بسیار ریز و حساس که از پیچیدهترین دوربینهای دیجیتال هم پیچیدهتر است. با سیستم عصبیای بسیار سریع و دقیق که تهدیدات را در کسری از ثانیه شناسایی و دفع میکند. موجودی که در سختترین شرایط محیطی میتواند بقای خودش را به خوبی و به تنهایی تضمین کند. موجودی که زمانی یک سلول بسیار کوچک بود که نه بال داشت نه چشم، اما تدریجاً از روی کدهایی که در دلش وجود داشت همه را در خود توسعه داد. پاهایی ظریف با کرکهایی ظریفتر روی آنها. موجودی کوچک اما «زنده» که نیروی دست من در یک لحظه، تمام هستی و بقایش را بین جلد سنگین و سفت کتاب و کف سنگی اتاق، له و مسطح کرد. من این را کشتم!
۲ - موجودی همیشه مزاحم و اضافی، با وزوزی بسیار کریه و گوشخراش، که لانه و غذایش را در بین مدفوع و جسد و مرگ پیدا میکند و خوراکش شیره مردار حیات است. با آن پاهای سیاهش ناقل بیشمار میکروب و باکتری مضر است، سیاهی بدرنگ و کدر، با هیکلی زشت و بیریخت، مملو از خونی تیره و تاریک. با سیستمی عصبی کُند و بیعرضه، که در کسری از ثانیه به راحتی شکار و له میشود. بقایش را مدیون تولید مثل انبوه است و کمیت، و نه استراتژی و هوش و کیفیت. در بدترین شرایط هم زنده میماند، چون فقط میخواهد زنده بماند ولو روی چشم باز یک مُردار یا بین مدفوع و زخم یک جاندار. بین سنگ و کتابم له شد و هر دو را به گند و کثافت کشید. لاشهاش زشتترین ترکیب عالم است که در بافت جلد کتابم فرو رفته و آن را هم به عالم زشتی و کثیفی برده است. من این را کشتم!
@islie
دروغها و خرافات اسلام
مگسی را کشتم: ۱ - موجودی محصول میلیونها سال تکامل و آزمون و خطای طبیعت، با بالهایی شفاف و طرحدار که صدها بار در ثانیه میزنند. با چشمهایی مرکب از هزاران عدسی بسیار ریز و حساس که از پیچیدهترین دوربینهای دیجیتال هم پیچیدهتر است. با سیستم عصبیای بسیار…
تلقینپذیری:
تلقین یعنی رأیی را بیانکردن و آرای مخالف را بیاننکردن و مخاطب را در معرض همین رأی قراردادن. یا نکات مثبت را بیانکردن و نکات منفی را بیاننکردن و مخاطب را در معرض همین نکات مثبت قراردادن. هر وقت شما در برابر هر عقیدهای نظر مخالفان آن را هم خواستید بدانید، نشان میدهد که تلقینپذیر نیستید. تلقینپذیری یعنی قبول تکآوایی.
@islie
تلقین یعنی رأیی را بیانکردن و آرای مخالف را بیاننکردن و مخاطب را در معرض همین رأی قراردادن. یا نکات مثبت را بیانکردن و نکات منفی را بیاننکردن و مخاطب را در معرض همین نکات مثبت قراردادن. هر وقت شما در برابر هر عقیدهای نظر مخالفان آن را هم خواستید بدانید، نشان میدهد که تلقینپذیر نیستید. تلقینپذیری یعنی قبول تکآوایی.
@islie
دروغها و خرافات اسلام
یکی از اسلامگرایانمون، دیده بیکاره، گفته بذار یه چالش (!) برای خداناباوران تعریف کنم، چالشش: 😅 کسی که روی شن نرم ایستاده که اینقدر بالا-پایین نمیپره! اما جواب این - الکی مثلاً - چالشش... من خودم، گوشت گوسفند و گاو و حتی مرغ رو نمیخورم، بخورم هم، فقط…
ادمین محترم این کانال، دیشب پاسخ این پست ما را دادند. ضمن احترام و تشکر، بهنظرم نه این موضوع آنقدر جدی است که بیش از این بدان پرداخته شود و نه پاسخ ایشان به ما آنقدر جدی بود که بخواهم بدان پاسخ جدیدی بدهم - اینکه غیرمسلمانی مثلاً پستانداران را نمیخورد و پرندگان را میخورد و مسلمانی مثلاً خرچنگ را نمیخورد ولی کفتار و ملخ و در صورت نیاز شاش شتر را میخورد، موضوعی بسیار بچگانه برای بحث است - لهذا ترجیح میدهم حال که ایشان مجیب نقدها و انتقادات ما هستند، پاسخ این پست را بدهند:
https://www.tgoop.com/islie/23405
ایشان در گذشتهای دور نوشته بودند تأسف میخورم به حال آن برادران دینیای که آنقدر به فکر خود و منافعشان هستند، که برای تبلیغ کانال ما در کانالهای خودشان به ما پیشنهاد تبادل میدهند و بهنحو خودجوش (!) تبلیغات ما را انجام نمیدهند و منفعت شخصی آنها ارجحیت دارد بر دین خدا و جامعه مسلمانان.
حال من به همان سیاق عرض میکنم که تأسف به حال شما آقای یوسفی، که بهقدری درگیر منافع شخصی خودتان شدید که بعد از هفتهها، پاسخ پستی بسیار دور و فرعی را دادید - فقط چون اسم و رسم شما و کانالتان در میان بود - اما پاسخ پست بسیار مهمی که پین کرده بودیم را ندادهاید. ظاهراً برای شما هم منافع خودتان ارزش و مقام متعالیتری دارد از دین خدا و جامعه اسلامی!
سؤالات دیگری هم داریم:
- شما معرفت (علم) را چگونه تعریف میکنید؟ چه مؤلفههایی دارد؟
- الله از شما ایمان خواسته، ایمان به چه معناست؟ رابطهاش با باور، عام و خاص مطلق است یا من وجه یا تباین؟ با یقین چطور؟
- چیزی به نام برهان در معنای منطقیاش، داریم؟ اگر بله، موادش چیست؟ موادش واقعنمایی دارد؟ چرا؟
در پست سابق من با لحن طنز و نفیکننده پاسخ شما را دادم چون چنانکه گفتم چالش بچگانه و مسخرهای را مطرح کرده بودید، اما در بحثهای احتمالی آینده - اگر موضوع بچگانه نباشد - از شرفم مایه میگذارم که هیچ بیحرمتیای به ساحت شما نکنم. دوست مسلمان، از تأدب و توجهت ممنونم!
@islie
https://www.tgoop.com/islie/23405
ایشان در گذشتهای دور نوشته بودند تأسف میخورم به حال آن برادران دینیای که آنقدر به فکر خود و منافعشان هستند، که برای تبلیغ کانال ما در کانالهای خودشان به ما پیشنهاد تبادل میدهند و بهنحو خودجوش (!) تبلیغات ما را انجام نمیدهند و منفعت شخصی آنها ارجحیت دارد بر دین خدا و جامعه مسلمانان.
حال من به همان سیاق عرض میکنم که تأسف به حال شما آقای یوسفی، که بهقدری درگیر منافع شخصی خودتان شدید که بعد از هفتهها، پاسخ پستی بسیار دور و فرعی را دادید - فقط چون اسم و رسم شما و کانالتان در میان بود - اما پاسخ پست بسیار مهمی که پین کرده بودیم را ندادهاید. ظاهراً برای شما هم منافع خودتان ارزش و مقام متعالیتری دارد از دین خدا و جامعه اسلامی!
سؤالات دیگری هم داریم:
- شما معرفت (علم) را چگونه تعریف میکنید؟ چه مؤلفههایی دارد؟
- الله از شما ایمان خواسته، ایمان به چه معناست؟ رابطهاش با باور، عام و خاص مطلق است یا من وجه یا تباین؟ با یقین چطور؟
- چیزی به نام برهان در معنای منطقیاش، داریم؟ اگر بله، موادش چیست؟ موادش واقعنمایی دارد؟ چرا؟
در پست سابق من با لحن طنز و نفیکننده پاسخ شما را دادم چون چنانکه گفتم چالش بچگانه و مسخرهای را مطرح کرده بودید، اما در بحثهای احتمالی آینده - اگر موضوع بچگانه نباشد - از شرفم مایه میگذارم که هیچ بیحرمتیای به ساحت شما نکنم. دوست مسلمان، از تأدب و توجهت ممنونم!
@islie
دروغها و خرافات اسلام
ادمین محترم این کانال، دیشب پاسخ این پست ما را دادند. ضمن احترام و تشکر، بهنظرم نه این موضوع آنقدر جدی است که بیش از این بدان پرداخته شود و نه پاسخ ایشان به ما آنقدر جدی بود که بخواهم بدان پاسخ جدیدی بدهم - اینکه غیرمسلمانی مثلاً پستانداران را نمیخورد و…
ضمناً اگر آقای یوسفی آماده و مایل باشند میتوانیم در باب این موضوعات به صورت صوتی و زنده در Voice chat گفتوگو کنیم!
آغاز ماه محرم را به همه شیعیان و عاشوراییان عمیقاً تسلیت عرض میکنم 🖤💔 بلافاصله از آغاز این ماه به همه مخالفان حسین هم، صمیمانه شادباش و تبریک میگویم 🔥
برای خودم نه جشن است و نه عزا، اما بیایید بدانیم و تمرین کنیم که ما مختلفایم و هیچ عجیب نیست در باب موضوعی واحد، مواضع متعددی داشته باشیم. چه اشکالی دارد تو عزاداری کنی بدون مزاحمت، و همسایهات جشن بگیرد آن هم بدون مزاحمت؟ مگر سیاره زمین / ایران / تهران / حتی یک محله، بهقدر کافی گنجایش ندارد که همه ما را در خود بگنجاند؟ چرا! دارد...
@islie
برای خودم نه جشن است و نه عزا، اما بیایید بدانیم و تمرین کنیم که ما مختلفایم و هیچ عجیب نیست در باب موضوعی واحد، مواضع متعددی داشته باشیم. چه اشکالی دارد تو عزاداری کنی بدون مزاحمت، و همسایهات جشن بگیرد آن هم بدون مزاحمت؟ مگر سیاره زمین / ایران / تهران / حتی یک محله، بهقدر کافی گنجایش ندارد که همه ما را در خود بگنجاند؟ چرا! دارد...
@islie
💢آیا محمد طبق اسلام گناهکار بود؟
#بخش_اول
🔘در سکوت شب، دور از هیاهوی جمعیت و تنها با افکار قلبش، مردی دعا میکند و حقیقتی را که در عمق روحش میداند، اعتراف میکند:
«ای خدا، در پیشگاه تو همه گناهانم را اقرار و اعتراف میکنم، لطفاً آنها را ببخش، زیرا هیچکس جز تو نمیتواند گناهان را ببخشد. خطاها و اشتباهاتم را، چه عمدی و چه از روی نادانی، با جدیت یا بدون جدیت، ببخش. ای خدا، گناهان و نادانیام را، گناهان گذشته و آیندهام را، چه آشکار انجام دادهام و چه در نهان، ببخش. خطایی که به شوخی یا جدی مرتکب شدهام را ببخش. از تو پناه میجویم از تمام شرارتی که انجام دادهام. گناهانم را بشوی و قلبم را از همه گناهان پاک کن، همانطور که جامهای سفید از ناپاکی پاک میشود، و فاصلهای طولانی بین من و گناهانم قرار ده، همانگونه که شرق و غرب را از یکدیگر دور کردهای.»
این دعا قلبی را نشان میدهد که عمق گناه را در روح خود درک کرده است. این دعا طبیعت درونیای را که به سوی گناه متمایل است، تصدیق میکند و آرزوی پاک شدن از این عمق گناه را بازتاب میدهد.
در این دعا، مبارزه یک مرد با گناه را میشنویم. او برای گناهان گذشته و آیندهاش طلب بخشش میکند
او برای چیزهایی که عمداً یا غیرعمد انجام داده، طلب بخشش میکند. او برای اشتباهات و گناهان، چه عمدی و چه غیرعمد، طلب بخشش میکند. او میداند گناهانی که مرتکب شده شر هستند و این را به الله اعتراف میکند.
🔘بخش اول: آیا محمد گناهکار بود؟
این دعا توسط محمد گفته شده است. این دعا ترکیبی از دعاهای شخصی اوست که در صحیح بخاری، جلد ۸، شمارههای ۳۳۵، ۳۷۹، ۴۰۷ و ۴۰۸ ثبت شدهاند .
محمد بهوضوح میدانست که گناهکار است؛ بنابراین اعتراف خود را علنی کرد. بارها و بارها اعلام کرد که گناهکار است. قرآنی که او بیان کرد، او را گناهکار معرفی میکند. با این حال، بسیاری از مسلمانان امروز میگویند که محمد گناهکار نبود.
سؤال: محمد گفت که گناهکار است، چرا بسیاری از مسلمانان برخلاف گفته محمد میگویند که او گناهکار نبود؟
پیش از پاسخ به این سؤال، بیایید استدلال مسلمانان بعدی را که معتقدند او گناهکار نبود، بررسی کنیم. همچنین شواهد قرآنی و حدیثی مبنی بر گناهکار بودن محمد را بررسی کنیم.
الف)دکترین اسلامی «حفاظت از گناه»
بسیاری از مسلمانان معتقدند که خداوند به پیامبرانش حفاظتی ویژه از گناهکار بودن میدهد. در کتاب «محمد و دین اسلام» جان گیلکریست کار بسیار خوبی در بررسی و خلاصه کردن این دکترین ابداعی اسلامی انجام داده است. این دکترین گاهی «عصمت» نامیده میشود
چند پاراگراف از این کتاب را نقل میکنم:
از صفحه ۲۷۳:
«در سراسر جهان اسلام امروز، بهطور کلی اعتقاد بر این است که همه پیامبران از «عصمت»، یعنی حفاظت در برابر گناه، برخوردار بودند و بنابراین بیگناه بودند. یکی از تناقضات اسلام این است که این دکترین برخلاف آموزش صریح قرآن و حدیث ایجاد شده و حفظ شده است.
در قرون اولیه اسلام، دکترینی مبتنی بر احساسات عمومی و پیشفرضهای الهیاتی پدید آمد و برخلاف آموزشهای قرآن و حدیث توسعه یافت. این دکترین ابتدا در عقیدهای به نام فقه اکبر دوم تدوین شد و در آنجا آمده است:
«همه پیامبران از گناهان، چه سبک و چه سنگین، از کفر و اعمال زشت معاف هستند. با این حال، لغزشها و اشتباهات ممکن است از سوی آنها رخ دهد.
ونسینک، «عقیده مسلمانان»، صفحه ۱۹۲.»
با این حال، بهطور کامل نمیتوان منابع مکتوب اسلام را نادیده گرفت، بنابراین سوابق گناهان پیامبران در قرآن و حدیث به اشتباهات تقلیل یافتند. اصطلاحات مشابهی مانند اعمال فراموشی امروزه بهطور مداوم توسط نویسندگان مسلمان برای توجیه این تخلفاتی که کتاب مقدس و سنتهای اسلام ثبت کردهاند، استفاده میشود.یک دلیل اصلی برای ظهور این دکترین در اسلام وجود دارد.
چرا که دکترین وحی در اسلام معتقد است که کتابهای مقدس مستقیماً از طریق فرشته واسطه (جبرئیل) به پیامبران دیکته شدهاند و بنابراین باور داشتند که پیامبران باید شخصیتی بینقص داشته باشند، زیرا اگر نمیتوانستند خود را از خطا در زندگی شخصیشان حفظ کنند، چگونه میتوانستند به انتقال وحی خدا بدون خطا اعتماد شوند؟
این پیشفرض به ناچار به این نتیجه منجر شد که پیامبران باید بیگناه بوده باشند.»
بهطور خلاصه، نوشتههای واقعی اسلامی میآموزند که محمد گناهکار بود. با این حال، مسلمانان بعدی، دکترینی ساختند تا محمد را مشابه عیسی قرار دهند. این دکترین برخلاف آنچه محمد آموخته بود، است. همچنین باید افزود که اگر مسلمانان معتقدند الله قرآن را از فساد انسانی در طول این قرنها حفظ کرده است، در حالی که در دستان انسانهای گناهکار بوده، پس چرا نمیتوانست انتقال وحی از طریق انسانهای گناهکار را نیز قابل اعتماد کند؟
@islie
#بخش_اول
🔘در سکوت شب، دور از هیاهوی جمعیت و تنها با افکار قلبش، مردی دعا میکند و حقیقتی را که در عمق روحش میداند، اعتراف میکند:
«ای خدا، در پیشگاه تو همه گناهانم را اقرار و اعتراف میکنم، لطفاً آنها را ببخش، زیرا هیچکس جز تو نمیتواند گناهان را ببخشد. خطاها و اشتباهاتم را، چه عمدی و چه از روی نادانی، با جدیت یا بدون جدیت، ببخش. ای خدا، گناهان و نادانیام را، گناهان گذشته و آیندهام را، چه آشکار انجام دادهام و چه در نهان، ببخش. خطایی که به شوخی یا جدی مرتکب شدهام را ببخش. از تو پناه میجویم از تمام شرارتی که انجام دادهام. گناهانم را بشوی و قلبم را از همه گناهان پاک کن، همانطور که جامهای سفید از ناپاکی پاک میشود، و فاصلهای طولانی بین من و گناهانم قرار ده، همانگونه که شرق و غرب را از یکدیگر دور کردهای.»
این دعا قلبی را نشان میدهد که عمق گناه را در روح خود درک کرده است. این دعا طبیعت درونیای را که به سوی گناه متمایل است، تصدیق میکند و آرزوی پاک شدن از این عمق گناه را بازتاب میدهد.
در این دعا، مبارزه یک مرد با گناه را میشنویم. او برای گناهان گذشته و آیندهاش طلب بخشش میکند
او برای چیزهایی که عمداً یا غیرعمد انجام داده، طلب بخشش میکند. او برای اشتباهات و گناهان، چه عمدی و چه غیرعمد، طلب بخشش میکند. او میداند گناهانی که مرتکب شده شر هستند و این را به الله اعتراف میکند.
🔘بخش اول: آیا محمد گناهکار بود؟
این دعا توسط محمد گفته شده است. این دعا ترکیبی از دعاهای شخصی اوست که در صحیح بخاری، جلد ۸، شمارههای ۳۳۵، ۳۷۹، ۴۰۷ و ۴۰۸ ثبت شدهاند .
محمد بهوضوح میدانست که گناهکار است؛ بنابراین اعتراف خود را علنی کرد. بارها و بارها اعلام کرد که گناهکار است. قرآنی که او بیان کرد، او را گناهکار معرفی میکند. با این حال، بسیاری از مسلمانان امروز میگویند که محمد گناهکار نبود.
سؤال: محمد گفت که گناهکار است، چرا بسیاری از مسلمانان برخلاف گفته محمد میگویند که او گناهکار نبود؟
پیش از پاسخ به این سؤال، بیایید استدلال مسلمانان بعدی را که معتقدند او گناهکار نبود، بررسی کنیم. همچنین شواهد قرآنی و حدیثی مبنی بر گناهکار بودن محمد را بررسی کنیم.
الف)دکترین اسلامی «حفاظت از گناه»
بسیاری از مسلمانان معتقدند که خداوند به پیامبرانش حفاظتی ویژه از گناهکار بودن میدهد. در کتاب «محمد و دین اسلام» جان گیلکریست کار بسیار خوبی در بررسی و خلاصه کردن این دکترین ابداعی اسلامی انجام داده است. این دکترین گاهی «عصمت» نامیده میشود
چند پاراگراف از این کتاب را نقل میکنم:
از صفحه ۲۷۳:
«در سراسر جهان اسلام امروز، بهطور کلی اعتقاد بر این است که همه پیامبران از «عصمت»، یعنی حفاظت در برابر گناه، برخوردار بودند و بنابراین بیگناه بودند. یکی از تناقضات اسلام این است که این دکترین برخلاف آموزش صریح قرآن و حدیث ایجاد شده و حفظ شده است.
در قرون اولیه اسلام، دکترینی مبتنی بر احساسات عمومی و پیشفرضهای الهیاتی پدید آمد و برخلاف آموزشهای قرآن و حدیث توسعه یافت. این دکترین ابتدا در عقیدهای به نام فقه اکبر دوم تدوین شد و در آنجا آمده است:
«همه پیامبران از گناهان، چه سبک و چه سنگین، از کفر و اعمال زشت معاف هستند. با این حال، لغزشها و اشتباهات ممکن است از سوی آنها رخ دهد.
ونسینک، «عقیده مسلمانان»، صفحه ۱۹۲.»
با این حال، بهطور کامل نمیتوان منابع مکتوب اسلام را نادیده گرفت، بنابراین سوابق گناهان پیامبران در قرآن و حدیث به اشتباهات تقلیل یافتند. اصطلاحات مشابهی مانند اعمال فراموشی امروزه بهطور مداوم توسط نویسندگان مسلمان برای توجیه این تخلفاتی که کتاب مقدس و سنتهای اسلام ثبت کردهاند، استفاده میشود.یک دلیل اصلی برای ظهور این دکترین در اسلام وجود دارد.
چرا که دکترین وحی در اسلام معتقد است که کتابهای مقدس مستقیماً از طریق فرشته واسطه (جبرئیل) به پیامبران دیکته شدهاند و بنابراین باور داشتند که پیامبران باید شخصیتی بینقص داشته باشند، زیرا اگر نمیتوانستند خود را از خطا در زندگی شخصیشان حفظ کنند، چگونه میتوانستند به انتقال وحی خدا بدون خطا اعتماد شوند؟
این پیشفرض به ناچار به این نتیجه منجر شد که پیامبران باید بیگناه بوده باشند.»
بهطور خلاصه، نوشتههای واقعی اسلامی میآموزند که محمد گناهکار بود. با این حال، مسلمانان بعدی، دکترینی ساختند تا محمد را مشابه عیسی قرار دهند. این دکترین برخلاف آنچه محمد آموخته بود، است. همچنین باید افزود که اگر مسلمانان معتقدند الله قرآن را از فساد انسانی در طول این قرنها حفظ کرده است، در حالی که در دستان انسانهای گناهکار بوده، پس چرا نمیتوانست انتقال وحی از طریق انسانهای گناهکار را نیز قابل اعتماد کند؟
@islie
دروغها و خرافات اسلام
💢آیا محمد طبق اسلام گناهکار بود؟ #بخش_اول 🔘در سکوت شب، دور از هیاهوی جمعیت و تنها با افکار قلبش، مردی دعا میکند و حقیقتی را که در عمق روحش میداند، اعتراف میکند: «ای خدا، در پیشگاه تو همه گناهانم را اقرار و اعتراف میکنم، لطفاً آنها را ببخش، زیرا هیچکس…
🔘قرآن محمد را بهعنوان گناهکار معرفی میکند
#بخش_دوم
ب) شواهد قرآنی مبنی بر گناهکار بودن محمد
💢سوره غافر، آیه ۵۵
«پس صبر کن؛ وعده خدا قطعاً راست است. برای گناهانت طلب آمرزش کن و شامگاه و بامداد ستایش پروردگارت را بهجا آور.»
💢سوره فتح، آیه ۲
«… تا خداوند گناهان گذشته و آیندهات را ببخشد و نعمتش را بر تو کامل کند…»
💢سوره محمد، آیه ۱۹ قرآن
«بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست. از او بخواه گناهانت و گناهان مؤمنان، مردان و زنان را ببخشد. خدا مکانهای پرهیاهو و استراحتگاههای شما را میداند.»
بهوضوح قرآن محمد را گناهکار معرفی میکند. این کلمه قطعاً به محمد اطلاق شده است. از آنجا که برخی از مسلمانان استدلال میکنند که محمد گناهکار نبود، آنها مجبورند کلمه قرآنی «ذنب» را بازتفسیر کنند. پس معنای واقعی این کلمه ذنب در زمینه قرآن چیست؟ آیا گناه است، به معنای چیزی که الله قضاوت خواهد کرد، یا خطا است به معنای چیزی بسیار جزئی که بهراحتی توسط خدا قابل بخشش است؟ برای درک زمینه این کلمه، باید اجازه دهیم خود قرآن آن را تفسیر کند.
حدود ۳۹ مورد استفاده از این کلمه را در قرآن یافتم. در برخی موارد بدون ارجاع استفاده شده است، مثلاً درسوره آلعمران، آیه ۳۱:
«بگو: اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید. خدا شما را دوست خواهد داشت و گناهانتان را خواهد بخشید…» هیچ ارجاعی به اینکه این «گناهان» شامل چه چیزهایی بودند نداریم.
با این حال، ذنب در موارد بسیاری با ارجاع زمینهای استفاده شده است. همه مسلمانان را تشویق میکنیم که قرآن خود را جستجو کنند تا مثالی از برخورد سبک خداوند با ذنب پیدا کنند. قرآن را مطالعه کنید تا چیزی برخلاف قضاوت سختگیرانهای که الله برای مرتکبان ذنب تعیین کرده است، بیابید. من هیچ موردی نیافتم.
به نظر میرسد که الله به شدت افرادی را که ذنب( گناه)مرتکب میشوند مجازات میکند.
و به یاد داشته باشید، محمد ذنب( گناه) مرتکب شد. به محمد گفته شد که برای ذنب یا گناه خود طلب بخشش کند. و محمد در قرآن آموخت که بخشش ذنب برای ورود به بهشت لازم است.
@islie
#بخش_دوم
ب) شواهد قرآنی مبنی بر گناهکار بودن محمد
💢سوره غافر، آیه ۵۵
«پس صبر کن؛ وعده خدا قطعاً راست است. برای گناهانت طلب آمرزش کن و شامگاه و بامداد ستایش پروردگارت را بهجا آور.»
💢سوره فتح، آیه ۲
«… تا خداوند گناهان گذشته و آیندهات را ببخشد و نعمتش را بر تو کامل کند…»
💢سوره محمد، آیه ۱۹ قرآن
«بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست. از او بخواه گناهانت و گناهان مؤمنان، مردان و زنان را ببخشد. خدا مکانهای پرهیاهو و استراحتگاههای شما را میداند.»
بهوضوح قرآن محمد را گناهکار معرفی میکند. این کلمه قطعاً به محمد اطلاق شده است. از آنجا که برخی از مسلمانان استدلال میکنند که محمد گناهکار نبود، آنها مجبورند کلمه قرآنی «ذنب» را بازتفسیر کنند. پس معنای واقعی این کلمه ذنب در زمینه قرآن چیست؟ آیا گناه است، به معنای چیزی که الله قضاوت خواهد کرد، یا خطا است به معنای چیزی بسیار جزئی که بهراحتی توسط خدا قابل بخشش است؟ برای درک زمینه این کلمه، باید اجازه دهیم خود قرآن آن را تفسیر کند.
حدود ۳۹ مورد استفاده از این کلمه را در قرآن یافتم. در برخی موارد بدون ارجاع استفاده شده است، مثلاً درسوره آلعمران، آیه ۳۱:
«بگو: اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید. خدا شما را دوست خواهد داشت و گناهانتان را خواهد بخشید…» هیچ ارجاعی به اینکه این «گناهان» شامل چه چیزهایی بودند نداریم.
با این حال، ذنب در موارد بسیاری با ارجاع زمینهای استفاده شده است. همه مسلمانان را تشویق میکنیم که قرآن خود را جستجو کنند تا مثالی از برخورد سبک خداوند با ذنب پیدا کنند. قرآن را مطالعه کنید تا چیزی برخلاف قضاوت سختگیرانهای که الله برای مرتکبان ذنب تعیین کرده است، بیابید. من هیچ موردی نیافتم.
به نظر میرسد که الله به شدت افرادی را که ذنب( گناه)مرتکب میشوند مجازات میکند.
و به یاد داشته باشید، محمد ذنب( گناه) مرتکب شد. به محمد گفته شد که برای ذنب یا گناه خود طلب بخشش کند. و محمد در قرآن آموخت که بخشش ذنب برای ورود به بهشت لازم است.
@islie
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با دقت گوش کنید این آخوند چه میگوید!
هر کس مخالف ولایت فقیه (یعنی حکومت خامنهای) باشد، میتوان کارهایی که نکرده را هم به او نسبت داد و به او تهمت زد!
@islie
هر کس مخالف ولایت فقیه (یعنی حکومت خامنهای) باشد، میتوان کارهایی که نکرده را هم به او نسبت داد و به او تهمت زد!
@islie