🔴 معرفی گروه نشریاتی دانشجویان آرمانخواه
گروه نشریاتی دانشجویان آرمانخواه، جمعی متشکل از فعالان دانشجویی و نشریات دانشگاه علم و صنعت است و ارتباط تشکیلاتی با تشکلها و نهادهای این دانشگاه ندارد. دانشجویان آرمانخواه، معتقد به آرمان آزادی و برابری، با هدف دفاع از حقوق صنفی، آموزشی و سیاسی دانشجویان، گسترش آگاهیهای سیاسی و اجتماعی دانشجویان، نقد سیاستهای منجر به شکافهای طبقاتی و نابودی محیط زیست، دفاع از آزادیهای آکادمیک، دفاع از حقوق بشر و مخالفت با ستم جنسیتی است.
🆔 @IUSTArmankhah
گروه نشریاتی دانشجویان آرمانخواه، جمعی متشکل از فعالان دانشجویی و نشریات دانشگاه علم و صنعت است و ارتباط تشکیلاتی با تشکلها و نهادهای این دانشگاه ندارد. دانشجویان آرمانخواه، معتقد به آرمان آزادی و برابری، با هدف دفاع از حقوق صنفی، آموزشی و سیاسی دانشجویان، گسترش آگاهیهای سیاسی و اجتماعی دانشجویان، نقد سیاستهای منجر به شکافهای طبقاتی و نابودی محیط زیست، دفاع از آزادیهای آکادمیک، دفاع از حقوق بشر و مخالفت با ستم جنسیتی است.
🆔 @IUSTArmankhah
ای کشته گمان مبر که خون میخسبد
نام تو نماد زندگی خواهد شد
امروز، ۲۵ خرداد ماه، چهاردهمین سالگرد کشته شدن کیانوش آسا، دانشجوی دانشگاه علم و صنعت، در جریان اعتراضات سال ۸۸ است. روزی که در تقویم دانشگاه به نمادی برای به پا خاستن در برابر جور و تاریکی بدل شده است. چهارده سال پیش خون کیانوش زمین را رنگین کرد، زمینی که پیش از این هم رنگ خون رهپویان آزادی را به خود دیده بود و از آن روز تا کنون، این خاک رُستنگاه حقجویی، ظلمستیزی و آرمانخواهی است. ۲۵ خرداد مجالی برای گرامیداشت آئینِ پویایی، مطالبهگری و دغدغهمندی دانشجوییست. فرصتیست برای یادکردن از تمام دانشجویانی که در برابر ستم، استبداد، مرگ و سیاهی، خاموش ننشستند. شعلهی آرمان را در سینه روشن نگهداشتند و بیرق آزادگی در دست، راه کیانوش و کیانوشها را ادامه دادند.
⚫️ تصویری از پارک آسا که به یاد جانفدا کیانوش آسا نامگذاری شد.
✍️ قلم فردا
🆔 @IUSTArmankhah
نام تو نماد زندگی خواهد شد
امروز، ۲۵ خرداد ماه، چهاردهمین سالگرد کشته شدن کیانوش آسا، دانشجوی دانشگاه علم و صنعت، در جریان اعتراضات سال ۸۸ است. روزی که در تقویم دانشگاه به نمادی برای به پا خاستن در برابر جور و تاریکی بدل شده است. چهارده سال پیش خون کیانوش زمین را رنگین کرد، زمینی که پیش از این هم رنگ خون رهپویان آزادی را به خود دیده بود و از آن روز تا کنون، این خاک رُستنگاه حقجویی، ظلمستیزی و آرمانخواهی است. ۲۵ خرداد مجالی برای گرامیداشت آئینِ پویایی، مطالبهگری و دغدغهمندی دانشجوییست. فرصتیست برای یادکردن از تمام دانشجویانی که در برابر ستم، استبداد، مرگ و سیاهی، خاموش ننشستند. شعلهی آرمان را در سینه روشن نگهداشتند و بیرق آزادگی در دست، راه کیانوش و کیانوشها را ادامه دادند.
⚫️ تصویری از پارک آسا که به یاد جانفدا کیانوش آسا نامگذاری شد.
✍️ قلم فردا
🆔 @IUSTArmankhah
⚫️⚫️ دکتر سید محمد شهرتاش عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی برق علم و صنعت و رئیس سابق این دانشگاه درگذشت.
در شرایطی که حراست دانشگاه عرصه را بر تشکلها، دانشجویان و اساتید آزادیخواه تنگ کرده و خفقان بر علم و صنعت سایه گسترانیده، درگذشت او که استادی شرافتمند و مدافع شجاع حقوق دانشجویان بود، ضایعهای جبران ناپذیر برای ماست.
ایشان از مخالفان ایدهی سیاستزدایی از صحن دانشگاه، قائل بر این بود که با فراهم نبودن چارچوبهای نقادی در ارگانها و مطبوعات و رسانههای وابسته به احزاب در ایران، «اگر فرهیختگان در چارچوب دانشگاه نقد نکنند، دیگر بستری برای نقد وجود ندارد... دانشگاه حتماً باید یک نقش سیاسی داشته باشد.»
دکتر شهرتاش از میان ما رفتند اما تلاشهای صادقانه و بیچشمداشت ایشان برای کمک به دانشجویان سرکوبشده و بازداشتشده در جریان خیزش اخیر دانشگاه تا همیشه در خاطر اهالی علم و صنعت باقی خواهد ماند.
📌منبع سخنِ داخل گیومهی دکتر شهرتاش: کتابِ «اصلاحات و تجربهی دموکراسی در دانشگاه»
🆔@IUSTArmankhah
در شرایطی که حراست دانشگاه عرصه را بر تشکلها، دانشجویان و اساتید آزادیخواه تنگ کرده و خفقان بر علم و صنعت سایه گسترانیده، درگذشت او که استادی شرافتمند و مدافع شجاع حقوق دانشجویان بود، ضایعهای جبران ناپذیر برای ماست.
ایشان از مخالفان ایدهی سیاستزدایی از صحن دانشگاه، قائل بر این بود که با فراهم نبودن چارچوبهای نقادی در ارگانها و مطبوعات و رسانههای وابسته به احزاب در ایران، «اگر فرهیختگان در چارچوب دانشگاه نقد نکنند، دیگر بستری برای نقد وجود ندارد... دانشگاه حتماً باید یک نقش سیاسی داشته باشد.»
دکتر شهرتاش از میان ما رفتند اما تلاشهای صادقانه و بیچشمداشت ایشان برای کمک به دانشجویان سرکوبشده و بازداشتشده در جریان خیزش اخیر دانشگاه تا همیشه در خاطر اهالی علم و صنعت باقی خواهد ماند.
📌منبع سخنِ داخل گیومهی دکتر شهرتاش: کتابِ «اصلاحات و تجربهی دموکراسی در دانشگاه»
🆔@IUSTArmankhah
🕊️دلنوشته یکی از فعالین سابق دانشجویی دانشگاه علم و صنعت برای دکتر شهرتاش
- دانشکدهی برق، طبقهی پنجم، راهروی سمت چپ، اتاق دکتر محمد شهرتاش -
اعلامیهی روی در اتاق را برای بار هزارم بالا و پایین میکنم و هیچ یک از کلماتش را باور نمیکنم. دکتر شهرتاش، استاد عزیزمان، پر کشید. اتاق آرامشمان، اتاق امیدمان، اتاق خاطراتمان امروز خالی بود و سینههای ما پر... پر از غم و درد و اشک و آه. هنوز باورم نمیشود که این دلنوشته را برای پر کشیدن استاد مینویسم.
عصری را به یاد میآورم که پس از چندین ساعت بسیار سخت احضار و بازجویی، به دفتر استاد رفتم، استاد لحظاتی سکوت کردند و بعد برایم این آیه را خواندند، «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرً»، و امروز من در یادداشتی برای استاد مینویسم، «إنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا».
استاد عزیزم، روزهایی را به یاد دارم که در اوج سختی و فشار، در اوج پروندهسازیها و ناملایمتها، اتاق شما مأمنی بود برای ما دانشجویان. میآمدیم و شما میشنیدید و هر آنچه در توانتان بود میگذاشتید.
افعال ماضی بر وجودم سنگینی میکنند، چقدر نوشتن سخت است!
استاد عزیزم، روزهایی را به یاد دارم که شما پدرانه برای بهبود شرایط ما، بدون هیچ منتی، از اتاق مسئولی به اتاق مسئول دیگر میرفتید تا نامهای برای ما بگیرید، مطالبهای را برای ما محقق کنید یا قدمی برای ما بردارید.
روایت روزی را از بچهها شنیدهام، که در اوج خفقان و سکوت ناشی از سرکوب سالهای پس از ۸۸، شما نامهای نوشتید و از دانشجویان حمایت کردید. برای دریافت مجوز فعالیت انجمنهای مستقل در کنار ما بودید، از تک تک فعالین دانشجویی به هر نحوی که توانستید حمایت کردید، در ماههای اخیر باوجود تمامی بیمهریهای صورت گرفته از سوی مسئولین به حمایت از دانشجویان پرداختید و پدرانه در کنار ما ایستادید. شما لطف بیدریغتان را به همه ما نشان دادید و کاش از پیش ما نمیرفتید...
روحتان غرق در رحمت و آرامش...
👁️🗨️شاگرد کوچک شما، مریم انصاری
@IUSTArmankhah
- دانشکدهی برق، طبقهی پنجم، راهروی سمت چپ، اتاق دکتر محمد شهرتاش -
اعلامیهی روی در اتاق را برای بار هزارم بالا و پایین میکنم و هیچ یک از کلماتش را باور نمیکنم. دکتر شهرتاش، استاد عزیزمان، پر کشید. اتاق آرامشمان، اتاق امیدمان، اتاق خاطراتمان امروز خالی بود و سینههای ما پر... پر از غم و درد و اشک و آه. هنوز باورم نمیشود که این دلنوشته را برای پر کشیدن استاد مینویسم.
عصری را به یاد میآورم که پس از چندین ساعت بسیار سخت احضار و بازجویی، به دفتر استاد رفتم، استاد لحظاتی سکوت کردند و بعد برایم این آیه را خواندند، «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرً»، و امروز من در یادداشتی برای استاد مینویسم، «إنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا».
استاد عزیزم، روزهایی را به یاد دارم که در اوج سختی و فشار، در اوج پروندهسازیها و ناملایمتها، اتاق شما مأمنی بود برای ما دانشجویان. میآمدیم و شما میشنیدید و هر آنچه در توانتان بود میگذاشتید.
افعال ماضی بر وجودم سنگینی میکنند، چقدر نوشتن سخت است!
استاد عزیزم، روزهایی را به یاد دارم که شما پدرانه برای بهبود شرایط ما، بدون هیچ منتی، از اتاق مسئولی به اتاق مسئول دیگر میرفتید تا نامهای برای ما بگیرید، مطالبهای را برای ما محقق کنید یا قدمی برای ما بردارید.
روایت روزی را از بچهها شنیدهام، که در اوج خفقان و سکوت ناشی از سرکوب سالهای پس از ۸۸، شما نامهای نوشتید و از دانشجویان حمایت کردید. برای دریافت مجوز فعالیت انجمنهای مستقل در کنار ما بودید، از تک تک فعالین دانشجویی به هر نحوی که توانستید حمایت کردید، در ماههای اخیر باوجود تمامی بیمهریهای صورت گرفته از سوی مسئولین به حمایت از دانشجویان پرداختید و پدرانه در کنار ما ایستادید. شما لطف بیدریغتان را به همه ما نشان دادید و کاش از پیش ما نمیرفتید...
روحتان غرق در رحمت و آرامش...
👁️🗨️شاگرد کوچک شما، مریم انصاری
@IUSTArmankhah
🕊️دلنوشته یکی از فعالین سابق دانشجویی دانشگاه علم و صنعت برای دکتر شهرتاش
از آن اتاقی که درِ آن همیشه باز بود، در میانهی انبوه کتاب و دفترها، یکی عکس شهید همت بهخاطرم مانده و یکی هم نوشتهی کنار در ورودی که ترجمهی آن چنین چیزی بود: «همهچیز در نهایت خیر است، اگر میبینید خیر نیست، چون هنوز آخرش نرسیده.»
نمیدانم چقدر معنادار است که تمام رویدادهای این جهان را خیر بدانیم. تردیدی نیست که بسیاری از آنها را تنها میتوان نازلشدن شر دانست که حتی آدمی را نسبت به خیلیچیزها، از جمله وجود هرگونه عدالت در این جهان مشکوک میسازد. در مرگ افراد خیری وجود دارد؟
خبر فوت دکتر شهرتاش تکاندهنده بود. با او کلاس نداشتم ولی بارها به دفترش رفته بودم. اغلباوقات برای بیان مشکلی در دانشگاه؛ از وضعیت کلی دانشگاه و جو سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آن گرفته، تا مشکلات دانشجویان، از جمله دانشجویان درگیر پروندههای انضباطی در درون دانشگاه و پروندههای قضایی در بیرون دانشگاه و حتی مشکلات دانشجویان در بازپرداخت شهریه و تسویهحساب و غیره. معمولا فقط میشنید و برای اینکه قولی ندهد چیزی هم بروز نمیداد. اما چند روز بعدش که میرفتم برای خبرگرفتن میفهمیدم که این چند روز ماجرا را پیگیری کرده، از ریشسفیدی تا نامهنگاری و بعضا توصیه و مشورت. از تلاش برای حل موردی مسائل که بگذریم، بعضا در راهحل کلیتر مسائل اختلافنظرهای مهمی هم داشتیم، بهخصوص دربارهی مفهوم دانشگاه که دربارهی آن مطالعات مهمی هم داشت. اما حرفهای ما را هم میشنید و مطالب نشریاتمان را میخواند و بغضا در موردشان نظر میداد و بحث میکردیم. بعدها که دامنهی موضوعات صحبتهایمان بیشتر شده بود، چندباری وسوسه میشدم پای آن نوشتهی کنار در را هم به بحث بکشم و بگویم: آن نوشته که سالهاست آنجا گذاشتهاید، بهنظرم بهکلی بیمعناست. فرصتش پیش نیامد و در چندسال گذشته هم دیگر او را ندیده بودم. اگر از ورود ما فارغالتحصیلانی که سابقهی فعالیتهای دانشجویی داشتیم به آن دانشگاه ممانعت نمیشد، حتما گهگاهی به آن دانشگاه میرفتم و بیتردید هربار به او نیز سر میزدم. در ذهنم تصور میکنم که شاید در یکی از این سرزدنها بالاخره حرفم را میگفتم: همهچیز خیر نیست، حتی شاید برعکس، اکثر چیزهای این جهان شر اند. نمونهاش مرگ. در مرگ هیچ خیری نیست دکتر!
👁️🗨️ تهمورث امیران
@IUSTArmankhah
از آن اتاقی که درِ آن همیشه باز بود، در میانهی انبوه کتاب و دفترها، یکی عکس شهید همت بهخاطرم مانده و یکی هم نوشتهی کنار در ورودی که ترجمهی آن چنین چیزی بود: «همهچیز در نهایت خیر است، اگر میبینید خیر نیست، چون هنوز آخرش نرسیده.»
نمیدانم چقدر معنادار است که تمام رویدادهای این جهان را خیر بدانیم. تردیدی نیست که بسیاری از آنها را تنها میتوان نازلشدن شر دانست که حتی آدمی را نسبت به خیلیچیزها، از جمله وجود هرگونه عدالت در این جهان مشکوک میسازد. در مرگ افراد خیری وجود دارد؟
خبر فوت دکتر شهرتاش تکاندهنده بود. با او کلاس نداشتم ولی بارها به دفترش رفته بودم. اغلباوقات برای بیان مشکلی در دانشگاه؛ از وضعیت کلی دانشگاه و جو سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آن گرفته، تا مشکلات دانشجویان، از جمله دانشجویان درگیر پروندههای انضباطی در درون دانشگاه و پروندههای قضایی در بیرون دانشگاه و حتی مشکلات دانشجویان در بازپرداخت شهریه و تسویهحساب و غیره. معمولا فقط میشنید و برای اینکه قولی ندهد چیزی هم بروز نمیداد. اما چند روز بعدش که میرفتم برای خبرگرفتن میفهمیدم که این چند روز ماجرا را پیگیری کرده، از ریشسفیدی تا نامهنگاری و بعضا توصیه و مشورت. از تلاش برای حل موردی مسائل که بگذریم، بعضا در راهحل کلیتر مسائل اختلافنظرهای مهمی هم داشتیم، بهخصوص دربارهی مفهوم دانشگاه که دربارهی آن مطالعات مهمی هم داشت. اما حرفهای ما را هم میشنید و مطالب نشریاتمان را میخواند و بغضا در موردشان نظر میداد و بحث میکردیم. بعدها که دامنهی موضوعات صحبتهایمان بیشتر شده بود، چندباری وسوسه میشدم پای آن نوشتهی کنار در را هم به بحث بکشم و بگویم: آن نوشته که سالهاست آنجا گذاشتهاید، بهنظرم بهکلی بیمعناست. فرصتش پیش نیامد و در چندسال گذشته هم دیگر او را ندیده بودم. اگر از ورود ما فارغالتحصیلانی که سابقهی فعالیتهای دانشجویی داشتیم به آن دانشگاه ممانعت نمیشد، حتما گهگاهی به آن دانشگاه میرفتم و بیتردید هربار به او نیز سر میزدم. در ذهنم تصور میکنم که شاید در یکی از این سرزدنها بالاخره حرفم را میگفتم: همهچیز خیر نیست، حتی شاید برعکس، اکثر چیزهای این جهان شر اند. نمونهاش مرگ. در مرگ هیچ خیری نیست دکتر!
👁️🗨️ تهمورث امیران
@IUSTArmankhah
تکاپو، شماره یکم.pdf
9.7 MB
📌نشریه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی #تکاپو شماره ۱
◽️تیر ۱۴۰۲
▪️روایت یک عکس
فرنگیس
▪️زایش یک اندیشه از میان دود و خاکستر
سها شاهزیدی
▪️جستارهایی در باب مقاومت مدنی
ملیکا محمدی فخار و پارمیس اولیایی نژاد
▪️فمنیسم در آینه تاریخ
علی شاهحسینی
▪️رویکردها و واکنش افراد به حکومت دیکتاتوری
محسن غیاثی
▪️نقدی جامعه شناختی بر گرایش به سلطنتطلبی، مصاحبه با امین بزرگیان
علی بهمنی
@IUSTArmankhah
◽️تیر ۱۴۰۲
▪️روایت یک عکس
فرنگیس
▪️زایش یک اندیشه از میان دود و خاکستر
سها شاهزیدی
▪️جستارهایی در باب مقاومت مدنی
ملیکا محمدی فخار و پارمیس اولیایی نژاد
▪️فمنیسم در آینه تاریخ
علی شاهحسینی
▪️رویکردها و واکنش افراد به حکومت دیکتاتوری
محسن غیاثی
▪️نقدی جامعه شناختی بر گرایش به سلطنتطلبی، مصاحبه با امین بزرگیان
علی بهمنی
@IUSTArmankhah
مروری بر گزارش شورای عالی امنیت ملی بر حادثه ۱۸ تیر ۷۸ (حمله به کوی دانشگاه)
🔹 یافتههای دبیرخانه حاکی است که ۱۴ راهپیمایی در کوی دانشگاه تهران با توجه به اسناد موجود در طول سال ۷۶ منتهی به سال ۷۷ انجام شده که دو مورد آن به خارج از کوی کشیده شده است.
🔹اين موارد غالباً با يك هسته ۱۰ الي ۱۵ نفره، از مقابل ساختمان شماره ۲۲ بين ساعات ۲۲ و ۲۳ آغاز و پس از خروج از درب نگهباني و ورود به خيابان كارگر شمالی، به سمت اتوبان جلالآلاحمد طی مسير میشده است.
🔹 كميته معتقد است فشار روانی ناشی از تنشهاي سياسی ميان جناحها و مسائل مطروحه در مطبوعات و همچنين تعطيلی روزنامه سلام و قانون اصلاح مطبوعات و تقابلهای موجود بين جناحها به عنوان بستری مناسب برای بروز اين حادثه عمل نموده است.
🔹 اين راهپيمايي ظاهراً در مراحل اوليه آن تفاوت چندانی با راهپيماییهای گذشته نداشته است. تعداد و نحوه حضور دانشجويان از نظر پوشيدن لباس و… فاقد تفاوت بوده است.
🔹 كميته در خصوص انجام راهپيمایی همراه با سازماندهی و برنامهريزی خاص و قبلی، به نتيجهاي نرسيد. ليكن ادامه تحقيقات به وزارت اطلاعات واگذار شده است.
🔹 بعد از حضور جانشين منطقه مركزی ناحيه تهران بزرگ و رفتارهای غيرمدبرانه ايشان، درگيریها، به طور پلكانی رو به اوج نهاده است. در اين ميان به نظر میرسد تعدادی از افراد كه مايل به خاتمه اين وضعيت نبودهاند از اين فضا استفاده نموده و بر شدت آن افزودهاند.
🔹 حضور برخي از افراد شخصي به عنوان گروه فشار از قبيل (…) در اين مقطع محرز بوده و حضور اين افراد در تشديد درگيریها مؤثر بوده است.
🔹 يافتههای كميته حاكی است نيروهای شخصی غيررسمی از ساعت ۲ بامداد به بعد به مرور از طريق يك نظام ارتباطی هماهنگ، درمحل حاضر شدهاند. در ميان اين نيروها افراد شناخته شدهای ازقبيل آقايان (…) مشاهده شدهاند.
به نظر میرسد نيروی انتظامی میبايست برخورد قاطعتری براي جلوگيری از دخالت اين افراد در مجموعه ماجرا و به خصوص ورود به كوی به خرج میداده است.
🔹 كميته اعتقاد دارد ضرب و شتم و تخريب، صرفاً توسط ناجا صورت نپذيرفته است و نيروهای شخصی غيررسمی نيز در ضرب و شتم دانشجويان دخالت داشتهاند.
🔹حضور آقای (…) از افراد شاخص وابسته به گروههای شناخته شده غيررسمی، در محوطه كوی با توجه به شناخته شدن وی نزد دانشجويان محرکزا بوده است.
🔹 بررسی مجموعه گزارشات رسيده و تحقيقات انجام شده براي اعضای كميته، وجود افرادی با لباس شخصي و غيروابسته به نيروهای انتظامی در ماجرای كوی دانشگاه و درگيریهای آن مسلم شده است.
🔹 بررسیها نشان ميدهد وجود برخی از افراد مشكوک و ماجراجو در دو طرف اين حادثه محرز میباشد. به عنوان مثال آنچه برای كميته محقق گرديد وجود عناصری ماجراجو و بعضاً ناصالح كه تحت پوشش اسامی مقدس فعاليت نمودهاند، در ماجرای كوی وجود داشتهاند.
🔹 از ساعت ۴۵ دقيقه بامداد تا ۴:۱۵ دقيقه بامداد نيروی انتظامی، عملياتی خلاف قانون نداشته، لكن بیتدبيری درعملكرد فرمانده مذكور محرز گرديده است. پاكسازی خيابان و جلوگيری از گسترش حادثه از وظايف ذاتی نيروی انتظامی در اين مرحله بوده است.
به طور مشخص از ساعت ۴:۱۵ دقيقه بامداد، نيروی انتظامی وارد خوابگاه شده است و در ساعات بعدی نيز بدون رعايت دستورات جانشين فرماندهی كل قوا مبنی بر عدم ورود و… در صحنه عمل كرده است.
🔹 طبق تحقيقات كامل به عمل آمده تنها فردی كه در اين حادثه فوت كرده است افسر وظيفه مرحوم عزت ابراهيمنژاد اهل پلدختر میباشد.
نامبرده روزهای تعطيل را در خوابگاه دانشجویی و در كنار دوستان خود میگذرانده است و بررسیهای كامل نشان ميدهد شايعات و گزارشهای غيررسمی ديگر به هيچ عنوان صحت ندارد.
@IUSTArmankhah
متن کامل گزارش شورای عالی امنیت ملی:
http://www.ensafnews.com/153896/
🔹 یافتههای دبیرخانه حاکی است که ۱۴ راهپیمایی در کوی دانشگاه تهران با توجه به اسناد موجود در طول سال ۷۶ منتهی به سال ۷۷ انجام شده که دو مورد آن به خارج از کوی کشیده شده است.
🔹اين موارد غالباً با يك هسته ۱۰ الي ۱۵ نفره، از مقابل ساختمان شماره ۲۲ بين ساعات ۲۲ و ۲۳ آغاز و پس از خروج از درب نگهباني و ورود به خيابان كارگر شمالی، به سمت اتوبان جلالآلاحمد طی مسير میشده است.
🔹 كميته معتقد است فشار روانی ناشی از تنشهاي سياسی ميان جناحها و مسائل مطروحه در مطبوعات و همچنين تعطيلی روزنامه سلام و قانون اصلاح مطبوعات و تقابلهای موجود بين جناحها به عنوان بستری مناسب برای بروز اين حادثه عمل نموده است.
🔹 اين راهپيمايي ظاهراً در مراحل اوليه آن تفاوت چندانی با راهپيماییهای گذشته نداشته است. تعداد و نحوه حضور دانشجويان از نظر پوشيدن لباس و… فاقد تفاوت بوده است.
🔹 كميته در خصوص انجام راهپيمایی همراه با سازماندهی و برنامهريزی خاص و قبلی، به نتيجهاي نرسيد. ليكن ادامه تحقيقات به وزارت اطلاعات واگذار شده است.
🔹 بعد از حضور جانشين منطقه مركزی ناحيه تهران بزرگ و رفتارهای غيرمدبرانه ايشان، درگيریها، به طور پلكانی رو به اوج نهاده است. در اين ميان به نظر میرسد تعدادی از افراد كه مايل به خاتمه اين وضعيت نبودهاند از اين فضا استفاده نموده و بر شدت آن افزودهاند.
🔹 حضور برخي از افراد شخصي به عنوان گروه فشار از قبيل (…) در اين مقطع محرز بوده و حضور اين افراد در تشديد درگيریها مؤثر بوده است.
🔹 يافتههای كميته حاكی است نيروهای شخصی غيررسمی از ساعت ۲ بامداد به بعد به مرور از طريق يك نظام ارتباطی هماهنگ، درمحل حاضر شدهاند. در ميان اين نيروها افراد شناخته شدهای ازقبيل آقايان (…) مشاهده شدهاند.
به نظر میرسد نيروی انتظامی میبايست برخورد قاطعتری براي جلوگيری از دخالت اين افراد در مجموعه ماجرا و به خصوص ورود به كوی به خرج میداده است.
🔹 كميته اعتقاد دارد ضرب و شتم و تخريب، صرفاً توسط ناجا صورت نپذيرفته است و نيروهای شخصی غيررسمی نيز در ضرب و شتم دانشجويان دخالت داشتهاند.
🔹حضور آقای (…) از افراد شاخص وابسته به گروههای شناخته شده غيررسمی، در محوطه كوی با توجه به شناخته شدن وی نزد دانشجويان محرکزا بوده است.
🔹 بررسی مجموعه گزارشات رسيده و تحقيقات انجام شده براي اعضای كميته، وجود افرادی با لباس شخصي و غيروابسته به نيروهای انتظامی در ماجرای كوی دانشگاه و درگيریهای آن مسلم شده است.
🔹 بررسیها نشان ميدهد وجود برخی از افراد مشكوک و ماجراجو در دو طرف اين حادثه محرز میباشد. به عنوان مثال آنچه برای كميته محقق گرديد وجود عناصری ماجراجو و بعضاً ناصالح كه تحت پوشش اسامی مقدس فعاليت نمودهاند، در ماجرای كوی وجود داشتهاند.
🔹 از ساعت ۴۵ دقيقه بامداد تا ۴:۱۵ دقيقه بامداد نيروی انتظامی، عملياتی خلاف قانون نداشته، لكن بیتدبيری درعملكرد فرمانده مذكور محرز گرديده است. پاكسازی خيابان و جلوگيری از گسترش حادثه از وظايف ذاتی نيروی انتظامی در اين مرحله بوده است.
به طور مشخص از ساعت ۴:۱۵ دقيقه بامداد، نيروی انتظامی وارد خوابگاه شده است و در ساعات بعدی نيز بدون رعايت دستورات جانشين فرماندهی كل قوا مبنی بر عدم ورود و… در صحنه عمل كرده است.
🔹 طبق تحقيقات كامل به عمل آمده تنها فردی كه در اين حادثه فوت كرده است افسر وظيفه مرحوم عزت ابراهيمنژاد اهل پلدختر میباشد.
نامبرده روزهای تعطيل را در خوابگاه دانشجویی و در كنار دوستان خود میگذرانده است و بررسیهای كامل نشان ميدهد شايعات و گزارشهای غيررسمی ديگر به هيچ عنوان صحت ندارد.
@IUSTArmankhah
متن کامل گزارش شورای عالی امنیت ملی:
http://www.ensafnews.com/153896/
انصاف نیوز
متن کامل گزارش شورایعالی امنیت ملی دربارهی وقایع ۱۸تیر۷۸ در کوی دانشگاه
متن كامل گزارش شوراي عالي امنيت ملي درباره وقايع کوی دانشگاه و اطلاعیه های شورای عالی امنیت ملی که در ویژه نامه 18 تیر تابستان 1384 نشریه چشم انداز ایران با
دانشجویان آرمانخواه
مروری بر گزارش شورای عالی امنیت ملی بر حادثه ۱۸ تیر ۷۸ (حمله به کوی دانشگاه) 🔹 یافتههای دبیرخانه حاکی است که ۱۴ راهپیمایی در کوی دانشگاه تهران با توجه به اسناد موجود در طول سال ۷۶ منتهی به سال ۷۷ انجام شده که دو مورد آن به خارج از کوی کشیده شده است. 🔹اين…
تحلیل و نقدی بر گزارش شورای عالی امنیت ملی درباره حادثه کوی دانشگاه:
🔹آنچه از گزارش شورای عالی امنیت ملی برمیآید، این است که وجود تجمعات در کوی دانشگاه، امری عادی بوده و سابقا نیز مشابه آن رخ داده بود.
🔹تجمع ۱۸ تیر ۷۸ در اعتراض به بسته شدن روزنامه سلام بود. روزنامه سلام بعد از افشای این خبر که «سعید امامی» طرح اصلاح قانون مطبوعات (بخوانید: مقابله با آزادی مطبوعات و روزنامهها) را داده است، بسته شد. سعید امامی، از افراد باسابقه در وزارت اطلاعات و به گفتهی برخی، از نزدیکان به بیت آیتالله خامنهای بود.
🔹اولین سوال این است که چرا نیروی انتظامی و لباس شخصیها به داخل کوی دانشگاه رفتند؟ و از آن بدتر زمانی که به داخل کوی رفتند، چرا به داخل خوابگاهها حمله کردند؟ مگر ساعت ۳ بامداد چه تجمع بزرگی وجود داشته است؟
🔹طبق گزارش شورای عالی امنیت ملی، سه بار تیراندازی مشکوک رخ داده است، که یکی از این تیراندازیها منجر به فوت «عزت ابراهیمنژاد» شد. در فیلمهای بازبینی شده از دیگر تیراندازیها، چهره فردی که کلت به دست دارد مشخص شده است. با این حال تا به امروز پس از ۲۴ سال، هنوز قاتل عزت ابراهیمنژاد دستگیر نشده است. بررسی دقیق ابعاد این قتل میتواند به هویت واقعی افرادی که در پشت پرده حمله به کوی بودهاند، کمک کند. اما متاسفانه به دلایل نامعلوم، عزمی برای یافتن متهمان وجود ندارد.
🔹سردار فرهاد نظری - فرمانده وقت پلیس تهران - شخصا در حادثه کوی دانشگاه حضور داشته است. مشخص نیست که برای یک تجمع حدودا ۱۵۰-۲۰۰ نفره که وجود آن تا به آن روز امری عادی بود، چه نیازی بوده که فرمانده پلیس تهران شخصا برای سرکوب اعتراضات به کوی دانشگاه بیاید؟ این در حالی است که تا قبل از آن کنترل این اعتراضات به راحتی و بدون خشونت توسط پاسگاه ناحیه یوسفآباد انجام میشد.
🔹با توجه به گزارشهای شورای عالی امنیت ملی و دیگر گزارشهای موجود، مشخص است که اصل این تجمع دانشجویی بوده است. هنوز بعد از گذشت این همه سال، هیچ مدرکی مبنی بر این که گروههای مخالف حکومت خارج از کشور این تجمع را به اسم تجمع دانشجویی آغاز کرده باشند، وجود ندارد.
🔹مجموعهای از قرائن و شواهد نشان میدهد که از مقطعی به بعد در کنار نیروهای معترض سیاسی و اجتماعی افرادی وابسته به گروههای فشار و شبه نظامی نیز قرار میگیرند که میکوشند تا تخریب را گسترش داده و هزینهی مادی و انسانی درگیریها را افزایش دهند.
🔹هدف حمله مهاجمان به کوی، انفعال دانشگاه بود. ولی به آن هدف نرسیدند. توجیه آنها برای حمله این بود که یکبار سرکوب وحشیانه و ایجاد رعب و وحشت، باعث میشود تا مدتها عملی از دانشجویان سر نزند. در جنبش زنزندگیآزادی نیز سرکوب دانشگاهها و حمله به معترضان داخل دانشگاه، با همین هدف انجام میشد. اما هرگز به انفعال دانشگاهها نزدیک هم نشدند.
🔹با این که در گزارش شورای عالی امنیت ملی، تعدادی از فرماندهان ارشد و افراد نظامی مقصر شناخته شده و به مراجع قضایی معرفی گردیدند، اما در نهایت این افراد به مجازات خاصی نرسیدند. برای مثال سردار فرهاد نظری تبرئه شد، یا اروجعلی ببرزاده، یکی از دو متهم پرونده کوی دانشگاه تهران که از اتهام خود تبرئه نشده بود، به جرم «سرقت ریش تراش» به ۹۱ روز زندان و ۱ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد.
🔹روز یکشنبه ۲۰ تیر ۷۸، دانشجویان دیگر دانشگاههای کشور برای حمایت از دانشجویان دانشگاه تهران به تظاهرات پرداختند. در دانشگاه تبریز نیز اعتراضات با انبوهی جمعیت شروع شد، اما در نهایت همانند کوی دانشگاه تهران، با دخالت نیروهای انصار حزب الله و لباس شخصیها و نیروی انتظامی، به خشونت کشیده شد و تعدادی از دانشجویان مجروح و تعدادی دستگیر شدند. البته به طور رسمی، هیچگاه این افراد شناسایی نشدند.
🔹امروز پس از این همه سال فاصله از حادثه حمله به کوی دانشگاه، یک سوال اصلی بی پاسخ مانده است. با این که در تمام این سالها، برخی جریانات سیاسی روایات مختلفی برای بیگناه ساختن خود در ماجرای ۱۸ تیر بیان میکنند، اما هیچکدام اصل این قضیه که حمله به کوی دانشگاه «ضرورت» داشته را نمیتوانند توجیه کنند.
@IUSTArmankhah
🔹آنچه از گزارش شورای عالی امنیت ملی برمیآید، این است که وجود تجمعات در کوی دانشگاه، امری عادی بوده و سابقا نیز مشابه آن رخ داده بود.
🔹تجمع ۱۸ تیر ۷۸ در اعتراض به بسته شدن روزنامه سلام بود. روزنامه سلام بعد از افشای این خبر که «سعید امامی» طرح اصلاح قانون مطبوعات (بخوانید: مقابله با آزادی مطبوعات و روزنامهها) را داده است، بسته شد. سعید امامی، از افراد باسابقه در وزارت اطلاعات و به گفتهی برخی، از نزدیکان به بیت آیتالله خامنهای بود.
🔹اولین سوال این است که چرا نیروی انتظامی و لباس شخصیها به داخل کوی دانشگاه رفتند؟ و از آن بدتر زمانی که به داخل کوی رفتند، چرا به داخل خوابگاهها حمله کردند؟ مگر ساعت ۳ بامداد چه تجمع بزرگی وجود داشته است؟
🔹طبق گزارش شورای عالی امنیت ملی، سه بار تیراندازی مشکوک رخ داده است، که یکی از این تیراندازیها منجر به فوت «عزت ابراهیمنژاد» شد. در فیلمهای بازبینی شده از دیگر تیراندازیها، چهره فردی که کلت به دست دارد مشخص شده است. با این حال تا به امروز پس از ۲۴ سال، هنوز قاتل عزت ابراهیمنژاد دستگیر نشده است. بررسی دقیق ابعاد این قتل میتواند به هویت واقعی افرادی که در پشت پرده حمله به کوی بودهاند، کمک کند. اما متاسفانه به دلایل نامعلوم، عزمی برای یافتن متهمان وجود ندارد.
🔹سردار فرهاد نظری - فرمانده وقت پلیس تهران - شخصا در حادثه کوی دانشگاه حضور داشته است. مشخص نیست که برای یک تجمع حدودا ۱۵۰-۲۰۰ نفره که وجود آن تا به آن روز امری عادی بود، چه نیازی بوده که فرمانده پلیس تهران شخصا برای سرکوب اعتراضات به کوی دانشگاه بیاید؟ این در حالی است که تا قبل از آن کنترل این اعتراضات به راحتی و بدون خشونت توسط پاسگاه ناحیه یوسفآباد انجام میشد.
🔹با توجه به گزارشهای شورای عالی امنیت ملی و دیگر گزارشهای موجود، مشخص است که اصل این تجمع دانشجویی بوده است. هنوز بعد از گذشت این همه سال، هیچ مدرکی مبنی بر این که گروههای مخالف حکومت خارج از کشور این تجمع را به اسم تجمع دانشجویی آغاز کرده باشند، وجود ندارد.
🔹مجموعهای از قرائن و شواهد نشان میدهد که از مقطعی به بعد در کنار نیروهای معترض سیاسی و اجتماعی افرادی وابسته به گروههای فشار و شبه نظامی نیز قرار میگیرند که میکوشند تا تخریب را گسترش داده و هزینهی مادی و انسانی درگیریها را افزایش دهند.
🔹هدف حمله مهاجمان به کوی، انفعال دانشگاه بود. ولی به آن هدف نرسیدند. توجیه آنها برای حمله این بود که یکبار سرکوب وحشیانه و ایجاد رعب و وحشت، باعث میشود تا مدتها عملی از دانشجویان سر نزند. در جنبش زنزندگیآزادی نیز سرکوب دانشگاهها و حمله به معترضان داخل دانشگاه، با همین هدف انجام میشد. اما هرگز به انفعال دانشگاهها نزدیک هم نشدند.
🔹با این که در گزارش شورای عالی امنیت ملی، تعدادی از فرماندهان ارشد و افراد نظامی مقصر شناخته شده و به مراجع قضایی معرفی گردیدند، اما در نهایت این افراد به مجازات خاصی نرسیدند. برای مثال سردار فرهاد نظری تبرئه شد، یا اروجعلی ببرزاده، یکی از دو متهم پرونده کوی دانشگاه تهران که از اتهام خود تبرئه نشده بود، به جرم «سرقت ریش تراش» به ۹۱ روز زندان و ۱ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد.
🔹روز یکشنبه ۲۰ تیر ۷۸، دانشجویان دیگر دانشگاههای کشور برای حمایت از دانشجویان دانشگاه تهران به تظاهرات پرداختند. در دانشگاه تبریز نیز اعتراضات با انبوهی جمعیت شروع شد، اما در نهایت همانند کوی دانشگاه تهران، با دخالت نیروهای انصار حزب الله و لباس شخصیها و نیروی انتظامی، به خشونت کشیده شد و تعدادی از دانشجویان مجروح و تعدادی دستگیر شدند. البته به طور رسمی، هیچگاه این افراد شناسایی نشدند.
🔹امروز پس از این همه سال فاصله از حادثه حمله به کوی دانشگاه، یک سوال اصلی بی پاسخ مانده است. با این که در تمام این سالها، برخی جریانات سیاسی روایات مختلفی برای بیگناه ساختن خود در ماجرای ۱۸ تیر بیان میکنند، اما هیچکدام اصل این قضیه که حمله به کوی دانشگاه «ضرورت» داشته را نمیتوانند توجیه کنند.
@IUSTArmankhah