♦️رویاهای تحقق نیافته نتانیاهو در غزه
◼️خلیج انلاین-لندن
📝إبراهيم شاكر
#رویة_العربیة
🔹پس از ۴۷۰ روز جنگ در نوار غزه و میانجیگری قطر، مصر و آمریکا، این فاجعه به پایان رسید بدون اینکه اسرائیل به اهداف خود دست یابد. پس از آغاز عملیات طوفان الاقصی توسط حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، اهدافی مانند از بین بردن حماس، بازگرداندن گروگانها بهزور و تحمیل کنترل امنیتی بر غزه را تعیین کرد. بعدها اهدافی چون باقی ماندن در محورهای فیلادلفیا و نتساریم، جابجایی ساکنان غزه و اجرای طرح ژنرالها نیز مطرح شد.
🔹بر اساس نظرسنجی انجامشده توسط روزنامه عبری «معاریو»، تنها حدود ۸ درصد از اسرائیلیها معتقدند که دولت نتانیاهو بهطور کامل به اهدافی که برای خود در غزه تعیین کرده بود دستیافته است و بسیاری از رهبران راست افراطی اسرائیل توافق آتشبس را شکستی برای خود میدانند.
💢نابودی حماس
🔹هدف اصلی جنگ اسرائیل در نوار غزه نابودی حضور و حاکمیت جنبش حماس اعلامشده بود، اما پس از گذشت ۱۵ ماه از جنگ، این جنبش هنوز در غزه حضور دارد و قدرتمند است. تردیدهای فزایندهای در مورد امکان دستیابی به هدف نابودی حماس وجود دارد. روزنامه «یدیعوت آحارونوت» نیز گزارش داده که حماس بهعنوان یک جنبش فعال و تجدیدپذیر در غزه باقی خواهد ماند.
💢سلاح مقاومت
🔹اسرائیل در هدف خود برای از بین بردن تواناییهای گروههای مقاومت فلسطین، بهویژه گردانهای القسام، شاخه نظامی حماس در نوار غزه، ناکام ماند. در طول جنگ، مقاومت به طراحی تاکتیکهای جدید ادامه داد و ارتش اسرائیل متحمل خسارات زیادی شد. این امر نشاندهنده شکست هدف اصلی اسرائیل در نابودی مقاومت فلسطینی بود که در آغاز جنگ اعلام کرده بود.
💢برگرداندن اسراء
🔹بازگرداندن اسرا از طریق نیروی نظامی یکی از اهداف اصلی حمله به نوار غزه بود و نتانیاهو و فرماندهان ارتش اسرائیل متعهد شدند جنگ را تا بازگرداندن تمام اسرا ادامه دهند؛ اما این هدف نیز محقق نشد و از ۲۵۱ اسیر اسرائیلی ۱۱۶ نفر را از طریق معاملهای با حمایت قطر در نوامبر ۲۰۲۳ بازگرداند. پسازآن، ارتش اسرائیل با ادامه حملات به غزه دهها نفر از آنها را کشت و هنوز حدود ۱۰۹ زندانی در غزه باقیماندهاند. درنهایت پس از ماهها جنگ، اسرائیل بهطور اکراهآمیز توافقنامهای برای مبادله اسرا امضا کرد.
💢جابجایی جمعیت غزه
🔹جابجایی جمعیت غزه یکی از اهداف اولیه اسرائیل بود و از همان روز اول جنگ، رژیم اشغالگر سیاست زمین سوخته را دنبال کرد تا مردم را به سمت مصر فراری دهد، اما این هدف نیز شکست خورد. بر اساس توافق آتشبس، بیش از دو میلیون شهروند غزه در انتظار بازگشت سالم به خانههای خود بهویژه در شمال، مرکز و شرق نوار هستند.
💢اشغال غزه
🔹بیست سال پس از خروج از نوار غزه، اسرائیل تلاش کرد تا دوباره آن را اشغال کند و عمداً در شمال و مرکز غزه ویرانی ایجاد کرد و پادگانهای نظامی دائمی از جمله در محور نتساریم را در مرکز نوار غزه بنا کرد، اما این تلاشها شکست خورد. بر اساس این توافق، خروج اشغالگران اسرائیلی از نوار غزه بر اساس طرحی مرحلهای و با نظارت میانجیهای قطری، مصری و آمریکایی اجرا خواهد شد.
💢محور فیلادلفیا
🔹نتانیاهو اعلام کرد که یکی از اهداف جنگ، کنترل محور فیلادلفیا در مرز نوار غزه و رفح مصر بوده است. علیرغم ورود چندین ماه پیش ارتش اشغالگر به این محور، طبق توافق آتشبس مجبور به ترک آن است.
💢بازگشت شهرکنشینان
🔹با حمله ارتش اسرائیل به نوار غزه، گروههای راست افراطی تحت حمایت وزرای دولت نتانیاهو تلاشها برای بازسازی شهرکها در شمال غزه را افزایش دادند. در جریان جنگ، دولت نتانیاهو طرح «ژنرالها» را تصویب کرد که بر اساس آن قرار بود شمال غزه به یک منطقه نظامی تحت کنترل اسرائیل تبدیل شود. بااینحال، این هدف نیز به دلیل ضرورت عقبنشینی ارتش اسرائیل از شمال و بازگشت به وضعیت پیشین محقق نخواهد شد.
💢روز بعد از جنگ
🔹اسرائیل بر لزوم مداخله در ساختار پس از جنگ نوار غزه پافشاری میکرد و پیشنهاداتی مانند مدیریت امنیتی اسرائیل، انتصاب یک فرد غیرنظامی برای اداره غزه، و جلوگیری از نقش حماس در آینده نوار غزه ارائه داد، اما در این زمینه شکست خورد. توافق آتشبس تأکید دارد که مدیریت غزه باید یک موضوع «فلسطینی-فلسطینی» باشد و در حال حاضر مذاکراتی برای تشکیل کمیته حمایت از جامعه برای مدیریت نوار غزه در جریان است. این پیشنهاد توسط جنبش حماس در اوایل سال ۲۰۲۴ ارائه شده است.
🌐https://institutetehran.com/art/195
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◼️خلیج انلاین-لندن
📝إبراهيم شاكر
#رویة_العربیة
🔹پس از ۴۷۰ روز جنگ در نوار غزه و میانجیگری قطر، مصر و آمریکا، این فاجعه به پایان رسید بدون اینکه اسرائیل به اهداف خود دست یابد. پس از آغاز عملیات طوفان الاقصی توسط حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، اهدافی مانند از بین بردن حماس، بازگرداندن گروگانها بهزور و تحمیل کنترل امنیتی بر غزه را تعیین کرد. بعدها اهدافی چون باقی ماندن در محورهای فیلادلفیا و نتساریم، جابجایی ساکنان غزه و اجرای طرح ژنرالها نیز مطرح شد.
🔹بر اساس نظرسنجی انجامشده توسط روزنامه عبری «معاریو»، تنها حدود ۸ درصد از اسرائیلیها معتقدند که دولت نتانیاهو بهطور کامل به اهدافی که برای خود در غزه تعیین کرده بود دستیافته است و بسیاری از رهبران راست افراطی اسرائیل توافق آتشبس را شکستی برای خود میدانند.
💢نابودی حماس
🔹هدف اصلی جنگ اسرائیل در نوار غزه نابودی حضور و حاکمیت جنبش حماس اعلامشده بود، اما پس از گذشت ۱۵ ماه از جنگ، این جنبش هنوز در غزه حضور دارد و قدرتمند است. تردیدهای فزایندهای در مورد امکان دستیابی به هدف نابودی حماس وجود دارد. روزنامه «یدیعوت آحارونوت» نیز گزارش داده که حماس بهعنوان یک جنبش فعال و تجدیدپذیر در غزه باقی خواهد ماند.
💢سلاح مقاومت
🔹اسرائیل در هدف خود برای از بین بردن تواناییهای گروههای مقاومت فلسطین، بهویژه گردانهای القسام، شاخه نظامی حماس در نوار غزه، ناکام ماند. در طول جنگ، مقاومت به طراحی تاکتیکهای جدید ادامه داد و ارتش اسرائیل متحمل خسارات زیادی شد. این امر نشاندهنده شکست هدف اصلی اسرائیل در نابودی مقاومت فلسطینی بود که در آغاز جنگ اعلام کرده بود.
💢برگرداندن اسراء
🔹بازگرداندن اسرا از طریق نیروی نظامی یکی از اهداف اصلی حمله به نوار غزه بود و نتانیاهو و فرماندهان ارتش اسرائیل متعهد شدند جنگ را تا بازگرداندن تمام اسرا ادامه دهند؛ اما این هدف نیز محقق نشد و از ۲۵۱ اسیر اسرائیلی ۱۱۶ نفر را از طریق معاملهای با حمایت قطر در نوامبر ۲۰۲۳ بازگرداند. پسازآن، ارتش اسرائیل با ادامه حملات به غزه دهها نفر از آنها را کشت و هنوز حدود ۱۰۹ زندانی در غزه باقیماندهاند. درنهایت پس از ماهها جنگ، اسرائیل بهطور اکراهآمیز توافقنامهای برای مبادله اسرا امضا کرد.
💢جابجایی جمعیت غزه
🔹جابجایی جمعیت غزه یکی از اهداف اولیه اسرائیل بود و از همان روز اول جنگ، رژیم اشغالگر سیاست زمین سوخته را دنبال کرد تا مردم را به سمت مصر فراری دهد، اما این هدف نیز شکست خورد. بر اساس توافق آتشبس، بیش از دو میلیون شهروند غزه در انتظار بازگشت سالم به خانههای خود بهویژه در شمال، مرکز و شرق نوار هستند.
💢اشغال غزه
🔹بیست سال پس از خروج از نوار غزه، اسرائیل تلاش کرد تا دوباره آن را اشغال کند و عمداً در شمال و مرکز غزه ویرانی ایجاد کرد و پادگانهای نظامی دائمی از جمله در محور نتساریم را در مرکز نوار غزه بنا کرد، اما این تلاشها شکست خورد. بر اساس این توافق، خروج اشغالگران اسرائیلی از نوار غزه بر اساس طرحی مرحلهای و با نظارت میانجیهای قطری، مصری و آمریکایی اجرا خواهد شد.
💢محور فیلادلفیا
🔹نتانیاهو اعلام کرد که یکی از اهداف جنگ، کنترل محور فیلادلفیا در مرز نوار غزه و رفح مصر بوده است. علیرغم ورود چندین ماه پیش ارتش اشغالگر به این محور، طبق توافق آتشبس مجبور به ترک آن است.
💢بازگشت شهرکنشینان
🔹با حمله ارتش اسرائیل به نوار غزه، گروههای راست افراطی تحت حمایت وزرای دولت نتانیاهو تلاشها برای بازسازی شهرکها در شمال غزه را افزایش دادند. در جریان جنگ، دولت نتانیاهو طرح «ژنرالها» را تصویب کرد که بر اساس آن قرار بود شمال غزه به یک منطقه نظامی تحت کنترل اسرائیل تبدیل شود. بااینحال، این هدف نیز به دلیل ضرورت عقبنشینی ارتش اسرائیل از شمال و بازگشت به وضعیت پیشین محقق نخواهد شد.
💢روز بعد از جنگ
🔹اسرائیل بر لزوم مداخله در ساختار پس از جنگ نوار غزه پافشاری میکرد و پیشنهاداتی مانند مدیریت امنیتی اسرائیل، انتصاب یک فرد غیرنظامی برای اداره غزه، و جلوگیری از نقش حماس در آینده نوار غزه ارائه داد، اما در این زمینه شکست خورد. توافق آتشبس تأکید دارد که مدیریت غزه باید یک موضوع «فلسطینی-فلسطینی» باشد و در حال حاضر مذاکراتی برای تشکیل کمیته حمایت از جامعه برای مدیریت نوار غزه در جریان است. این پیشنهاد توسط جنبش حماس در اوایل سال ۲۰۲۴ ارائه شده است.
🌐https://institutetehran.com/art/195
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹هنگامی که ژنرال ضیا الحق در ژوئیه ۱۹۷۷ علیه دولت ذوالفقار علی بوتو کودتا کرد، کمتر کسی فکر میکرد که طی دو سال ذوالفقار علی بوتو برای یک پرونده ابهامآمیز قتل، توسط نظام قضایی پاکستان به قصاص محکوم شده و علیرغم فشارهای بینالمللی و داخلی در راولپندی اعدام شود. با وجود اینکه در موارد بعدی دیگر کار به اعدام مقامات عالی نرسید، کماکان نظام قضایی این کشور یکی از مهمترین آوردگاهها میان ارتش (حاکمیت) و رهبران سیاسی مغضوب بوده است.
🔸به نظر میرسد که هماوردی عمران خان/عاصم منیر آخرین نمونه از این الگوی تکرار شونده در تاریخ معاصر پاکستان باشد. چرا که از مه ۲۰۲۳ تاکنون بیش از ۲۰۰ پرونده و اتهام علیه عمران خان در نظام قضایی پاکستان طرح شده که هدف اصلی آنها سلب اعتبار سیاسی و اجتماعی عمران خان است. وی از ماه اوت ۲۰۲۳ تاکنون در زندانی کوچک در راولپندی محبوس بوده و بابت طیف وسیعی از جرائم از قبیل افشای اسرار دولتی، دریافت رشوه، عدم رعایت ملاحظات شرعی در ازدواج و... به دادگاه کشانده شده است.
🔸در هفتهای که گذشت، دادگاهی در پاکستان عمران خان را به ۱۴ سال و همسرش را به ۷ سال زندان در خصوص پرونده بنیاد عبدالقادر محکوم نمود. در این پرونده، عمران خان و همسرش به دریافت زمین از یک زمیندار و تاجر مطرح به نام ملک ریاض در ازای کمک به پولشویی متهم شده بودند و این پرونده، در واقع اولین پرونده علیه عمران خان بود که پیش از بازداشت طولانی مدت وی و در ماه مه مطرح شده بود. عمران خان این حکم را تحمیل شده از بیرون خوانده است.
🔸محکومیت عمران خان و همسرش در این پرونده امیدهای بسیاری را برای مصالحه طرفین نقش بر آب کرد. چرا که عمران خان از زمان برکناری تاکنون چهار با توسط دادگاههای مختلف محکوم شده اما دو مورد آنها لغو شده و دو مورد نیز معلق نگاه داشته شده اند. چهرههای حزب عمران خان با دولت پاکستان –مسلم لیگ- مشغول گفتگو بودند و این امید میرفت که تنشهای سیاسی دو سال گذشته میان ارتش، دولت و هواداران عمران خان در قالب مصالحهای فروکش کند و شرایط عمران خان نیز دستکم به موقعیتی شبیه به حصر خانگی ارتقا یابد. محکومیت اخیر بر پیچیدگی مسئله خواهد افزود.
🔸عمران خان که روزگاری با حمایت و تقویت ارتش برای مقابله با نفوذ رو به گسترش نواز شریف علم شد و از میدان کریکت به صندلی صدارت نشست، در دوره استقرار خود و با توجه به محبوبیت نزد عامه مردم به مرور مبدل به تهدیدی برای ارتش گردید. در همان زمان گزارشهایی نیز از تنش شدید میان عمران خان و عاصم منیر در دوره کوتاه ریاست وی بر سازمان اطلاعات ارتش پاکستان منتشر شد.
🔸شکاف میان عمران خان و ارتش در ماههای آخر استقرار وی کاملا مشهود بود و سرانجام اتحادی عجیب از مخالفان به رهبری شهباز شریف و با همراهی جریان بوتو و جریان فضل الرحمان رای عدم اعتماد به دولت وی دادند. عمران خان برکناری خود را به کودتایی طراحی شده تشبیه کرد و از آن به عنوان طراحی مشترک ارتش، مخالفان و ایالات متحده آمریکا یاد کرد. سقوط و سپس بازداشت عمران خان منجر به زد و خورد خیابانی گسترده میان هواداران وی و نیروهای امنیتی شد؛ در این میان، گزارشهایی نیز از حمله به شهرکهای مسکونی نظامی نشین از سوی هواداران عمران خان مخابره شد.
🔸سقوط عمران خان در ماههای پایانی ریاست ژنرال قمر باجوا بر ارتش اتفاق افتاد؛ با این حال در دوره عاصم منیر بود که عمران خان بازداشت شد و در آستانه برگزاری انتخابات جدید، فشار شدیدی از سوی نهادهای مختلف سیاسی و امنیتی بر حزب عمران خان وارد آمد تا در قیاب شخص وی، این حزب از گردونه رقابت سیاسی کنار رود. نتیجه این فشارها البته برعکس بود و نامزدهای حزب عمران خان، در قالب نمایندگان مستقل، موفق به کسب بیشترین تعداد کرسی در مجلس شورا شدند و اکنون رهبری اپوزیسیون را در مجلس به دست دارند.
🌐https://institutetehran.com/art/196
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️واکنش آمریکای لاتین به ترامپ
◾️فارن پالیسی
📝آنتونیو دلوئرا براست
#تهران_ریویو
🔹تهدیدهای علنی دونالد ترامپ، مبنی بر بازپسگیری کانال پاناما (در صورت نیاز) با استفاده از زور، آسیب قابلتوجهی به جایگاه ایالات متحده در آمریکای لاتین زده است. رئیسجمهور پاناما، خوزه رائول مولینو بلافاصله به این تهدیدها پاسخ داد: غیرممکن است. همچنین دیگر کشورهای آمریکای لاتین شامل مکزیک، شیلی و کلمبیا نیز به سرعت با پاناما اعلام همبستگی کردند.
🔸مردم آمریکا ممکن است سخنان ترامپ را مضحک بدانند؛ اما اشغالشدن توسط آمریکا برای مردم پاناما یک شوخی نیست. آخرین تجاوز آمریکا به پاناما که در سال ۱۹۸۹ رخ داد همچنان موضوع حساسیتبرانگیزی در این کشور است. بسیاری از پاناماییها باور دارند که مرگ غیرنظامیان طی دوره جنگ بسیار بالاتر از تخمینهای رسمی بود. در سالهای اخیر تلاش شده است قربانیان پانامایی برای شناسایی نبش قبر شوند. همچنین ۲۰ دسامبر، تاریخ آغاز حمله به عنوان روز ملی سوگواری برای این واقعه ثبت شده است. (در ۲۱ دسامبر ۲۰۲۴، یک روز پس از این روز ملی ترامپ صحبت کردن در مورد پاناما را شروع کرد.)
🔸به طور کل، آمریکا لاتین همیشه در جستجوی شراکت با رقبای آمریکا در خارج از نیمکره غربی بوده است؛ از محافظهکاران مکزیک که در سال ۱۸۶۲ فرانسویها را به کشور خود آوردند یا کمونیستهای کوبا که یک قرن بعد، شوروی را به کشور خود دعوت کردند. این الگویی در تاریخ ایالات متحده بوده است: اشتیاق بالا برای اجرای دکترین مونروئه آمریکا را به خشونتهای جدیتری متمایل میکند. در همین حال، کشورهای آمریکای لاتین که امیدی به ایجاد بازدارندگی در مقابل آمریکا ندارند به دنبال برقراری موازنه با همسایه خود هستند.
🔸به همین دلیل بود که فرانکلین روزولت در طول جنگ جهانی دوم سیاست مصالحهجویانه «همسایه خوب» را در قبال آمریکای لاتین انتخاب کرد و چند دهه بعد مجدداً به همین دلیل ایالات متحده کانال پاناما را رها کرد. پاناماییها هیچوقت کنترل آمریکا بر کانال و مستعمرهنشینهای آمریکایی و تفکیک نژادی را که به همراه آن آمد نپذیرفتند. تعجبی ندارد که مردم پاناما با مشاهده چنین جداسازی و نابرابری، علیه تسلط آمریکا بر کانال شوریدند. این خیزش به درگیری کمترشناختهشدۀ ۹ ژوئن ۱۹۶۹ میان سربازان آمریکایی و دانشجویان پانامایی منجر شد که در آن حداقل چهار سرباز آمریکایی و بیست شهروند پانامایی کشته شدند. این روز که در پاناما به عنوان روز شهید از آن یاد میشود احتمالاً مهمترین تاریخ در هویت ملی پاناما بهشمار میرود.
🔸اتحاد آمریکای لاتین در حمایت از پاناما توضیح میدهد که چرا رونالد ریگان علیرغم مخالفت صریح در کارزار انتخاباتیاش با توافق ۱۹۷۷ کارتر با پاناما برای واگذاری کانال، هیچ اقدامی در جهت ابطال آن انجام نداد. با وجود اینکه ریگان به اقداماتی دست زد که دشمنی افکار عمومی آمریکا لاتین را برمیانگیخت، اما منطق اساسی جنگ سرد حکم میکرد که آمریکای لاتین را در سمت ایالات متحده نگه دارد و کانال پاناما ارزش برانگیختن دشمنی این منطقه را نداشت. این نکته در قرن بیستویک نیز صادق است. هنگامی که آمریکا وارد دوره خطرناک رقابت با قدرتهای بزرگ در سرتاسر جهان میشود، لازم است همه چیز در همسایگی خودش آرام باشد.
🔸تهدید ترامپ مبنی بر بازپسگیری کانال پاناما اگر از کنترل خارج شود، به سرعت ایالات متحده را در موقعیت انزوای منطقهای قرار خواهد داد که بنا بود توافق کانال باعث اجتناب از آن شود. حتی اگر این تهدیدات منجر به تضمین سیاستهای بهتری همچون کاهش نرخ برای کشتیهای جنگی آمریکایی شود، تأثیر بلندمدت آن احتمالا افزایش احساسات ضد آمریکایی و نظامیشدن منطقه خواهد بود.
✅ انسجام آمریکای لاتین واقعی است، اگرچه اکنون ضعیف است. اغلب کشورهای این منطقه در مواضع خود از پاناما حمایت کردهاند؛ اما ظرفیت دفاع از خود یا همسایهشان را ندارند؛ زیر آنها باور داشتند که چنین چیزی در قرن بیستویکم ضروری نیست. اگر این پیشفرض تغییر کند و اگر مناقشههای سرزمینی و توسل به ابزارهای نظامی وارد نیمکره غربی شود، منطقه به گونهای تغییر خواهد کرد که خوشایند آمریکا نخواهد بود. در چنین سناریویی، حتما چین و روسیه از مداخله و تضعیف مهمترین مزیت ژئوپلیتیک آمریکا یعنی روابط خوب با همسایگان، استقبال خواهند نمود.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/193
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◾️فارن پالیسی
📝آنتونیو دلوئرا براست
#تهران_ریویو
🔹تهدیدهای علنی دونالد ترامپ، مبنی بر بازپسگیری کانال پاناما (در صورت نیاز) با استفاده از زور، آسیب قابلتوجهی به جایگاه ایالات متحده در آمریکای لاتین زده است. رئیسجمهور پاناما، خوزه رائول مولینو بلافاصله به این تهدیدها پاسخ داد: غیرممکن است. همچنین دیگر کشورهای آمریکای لاتین شامل مکزیک، شیلی و کلمبیا نیز به سرعت با پاناما اعلام همبستگی کردند.
🔸مردم آمریکا ممکن است سخنان ترامپ را مضحک بدانند؛ اما اشغالشدن توسط آمریکا برای مردم پاناما یک شوخی نیست. آخرین تجاوز آمریکا به پاناما که در سال ۱۹۸۹ رخ داد همچنان موضوع حساسیتبرانگیزی در این کشور است. بسیاری از پاناماییها باور دارند که مرگ غیرنظامیان طی دوره جنگ بسیار بالاتر از تخمینهای رسمی بود. در سالهای اخیر تلاش شده است قربانیان پانامایی برای شناسایی نبش قبر شوند. همچنین ۲۰ دسامبر، تاریخ آغاز حمله به عنوان روز ملی سوگواری برای این واقعه ثبت شده است. (در ۲۱ دسامبر ۲۰۲۴، یک روز پس از این روز ملی ترامپ صحبت کردن در مورد پاناما را شروع کرد.)
🔸به طور کل، آمریکا لاتین همیشه در جستجوی شراکت با رقبای آمریکا در خارج از نیمکره غربی بوده است؛ از محافظهکاران مکزیک که در سال ۱۸۶۲ فرانسویها را به کشور خود آوردند یا کمونیستهای کوبا که یک قرن بعد، شوروی را به کشور خود دعوت کردند. این الگویی در تاریخ ایالات متحده بوده است: اشتیاق بالا برای اجرای دکترین مونروئه آمریکا را به خشونتهای جدیتری متمایل میکند. در همین حال، کشورهای آمریکای لاتین که امیدی به ایجاد بازدارندگی در مقابل آمریکا ندارند به دنبال برقراری موازنه با همسایه خود هستند.
🔸به همین دلیل بود که فرانکلین روزولت در طول جنگ جهانی دوم سیاست مصالحهجویانه «همسایه خوب» را در قبال آمریکای لاتین انتخاب کرد و چند دهه بعد مجدداً به همین دلیل ایالات متحده کانال پاناما را رها کرد. پاناماییها هیچوقت کنترل آمریکا بر کانال و مستعمرهنشینهای آمریکایی و تفکیک نژادی را که به همراه آن آمد نپذیرفتند. تعجبی ندارد که مردم پاناما با مشاهده چنین جداسازی و نابرابری، علیه تسلط آمریکا بر کانال شوریدند. این خیزش به درگیری کمترشناختهشدۀ ۹ ژوئن ۱۹۶۹ میان سربازان آمریکایی و دانشجویان پانامایی منجر شد که در آن حداقل چهار سرباز آمریکایی و بیست شهروند پانامایی کشته شدند. این روز که در پاناما به عنوان روز شهید از آن یاد میشود احتمالاً مهمترین تاریخ در هویت ملی پاناما بهشمار میرود.
🔸اتحاد آمریکای لاتین در حمایت از پاناما توضیح میدهد که چرا رونالد ریگان علیرغم مخالفت صریح در کارزار انتخاباتیاش با توافق ۱۹۷۷ کارتر با پاناما برای واگذاری کانال، هیچ اقدامی در جهت ابطال آن انجام نداد. با وجود اینکه ریگان به اقداماتی دست زد که دشمنی افکار عمومی آمریکا لاتین را برمیانگیخت، اما منطق اساسی جنگ سرد حکم میکرد که آمریکای لاتین را در سمت ایالات متحده نگه دارد و کانال پاناما ارزش برانگیختن دشمنی این منطقه را نداشت. این نکته در قرن بیستویک نیز صادق است. هنگامی که آمریکا وارد دوره خطرناک رقابت با قدرتهای بزرگ در سرتاسر جهان میشود، لازم است همه چیز در همسایگی خودش آرام باشد.
🔸تهدید ترامپ مبنی بر بازپسگیری کانال پاناما اگر از کنترل خارج شود، به سرعت ایالات متحده را در موقعیت انزوای منطقهای قرار خواهد داد که بنا بود توافق کانال باعث اجتناب از آن شود. حتی اگر این تهدیدات منجر به تضمین سیاستهای بهتری همچون کاهش نرخ برای کشتیهای جنگی آمریکایی شود، تأثیر بلندمدت آن احتمالا افزایش احساسات ضد آمریکایی و نظامیشدن منطقه خواهد بود.
🌐https://institutetehran.com/art/193
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔵ترامپ، بیتکوین و احتمال ظهور رقابت تسلیحاتی در حوزه رمزارز
◾️کانورسیشن
📝هو مککارتنی، ارین مککراکن و رابرت الیوت
#اکوتهران
🔸ترامپ اذعان داشته که قصد دارد رمزارزها را در سیاستهای اقتصادی ایالات متحده مرکزیت دهد و در این راستا، یکی از پیشنهادهای جنجالی وی خرید و انباشت بیتکوین، مانند نفت، به عنوان ذخیره راهبردی است. کارشناسان مالی دانشگاه بیرمنگام در یادداشتی در وبگاه «کانورسیشن» جوانب مختلف مسئله را مورد بررسی قرار داده و ضمن تاکید بر روند تضعیف دلار و کاهش نقش دولتها در سیاست پولی، از احتمال ظهور نوعی رقابت تسلیحاتی در حوزه رمزارز سخن گفته اند.
🔹یکی از سناتورهای جمهوریخواه ایالات متحده اخیرا پیشنهاد کرده که دولت مرکزی ظرف مدت پنج سال به طور متوسط سالانه ۲۰۰ هزار بیتکوین ذخیره کند. با این حال به نظر میرسد که اولین گام ترامپ این است که ۲۰۷ هزار بیتکوینی را که خزانهداری ایالات متحده در اختیار دارد، در زمره ذخایر رسمی بگنجاند؛ چرا که انجام خریدهای گسترده جدید نیازمند تصویب قانون جدید در سطح فدرال است و مشخص نیست چنین قانونی از سد مجلس نمایندگان عبور کند. همزمان، باید دانست که سیزده ایالت مختلف آمریکا به دنبال اقدامات مشابه در سطح ایالتی هستند.
🔹هواداران این اقدام در عرصه اقتصاد معتقدند که بیتکوین، با توجه به محدودیت عرضه ۲۱ میلیون واحدی، از کاهش ارزش شدید در امان خواهد بود و قادرست مانند طلا در برابر تورم و افت نرخ ارز مقاومت کند. برخی از این هواداران حتی معتقدند که با افزایش چشمگیر ارزش بیتکوین در آینده، مابهالتفاوت سود کسب شده میتواند به جبران بدهی ملی آمریکا کمک کند.
🔹در مقابل، مخالفان معتقدند که این سیاست منجر به تضعیف اعتماد به دلار شده و از طریق پذیرش گسترده بیتکوین بهعنوان ذخیره ارزی، جایگاه دلار را در این حوزه به خطر خواهد انداخت. این مخالفان همزمان نوسانات شدید قیمت بیتکوین را نگران کننده دانسته اند. بیتکوین در سال ۲۰۱۹ حدود ۴ هزار دلار ارزش داشت و این ارزش در نوامبر ۲۰۲۱ به ۶۸ هزار دلار رسید؛ در اوایل سال ۲۰۲۲ ارزش این رمزارز تا ۳۵ هزار دلار سقوط کرد و اکنون از ۹۵ هزار دلار نیز عبور کرده است.
🔹مطرح شدن مسئله ذخایر راهبردی بیتکوین فارغ از استدلالهای پیشگفته، نمودی از تحول بنیادین نظم اقتصادی جهان است. نظام مالی بینالمللی دهههاست که بر سلطه دلار استوار است و ارزش دلار به طور تاریخی باتکای طلا و بعدتر باتکای سلطه پترو-دلار حفظ شده است. حال آنکه در سالهای اخیر روندهای عمومی تسلط دلار را به چالش کشیده اند.
🔹سازمانیابی اقتصادهای نوظهور مانند بریکس پلاس منجر به ظهور نظم چندقطبیتری شده اند و موقعیت ایالات متحده بهعنوان قدرت برتر در حال تضعیف است. تمرکززدایی مالی و افزایش استفاده از پول خصوصی یکی دیگر از این روندهاست که بهویژه پس از بحران مالی ۲۰۰۸ آغاز شده و رمزارزها نمونهای از این روند به شمار میروند؛ این ارزهای جایگزین خارج از کنترل بانکهای مرکزی و نظام سنتی پولی عمل میکنند.
🔹ظهور رمزارزها همزمان منجر به افزایش نقش شرکتهای خصوصی در سیاستگذاری مالی شده است و دولتها ناگزیرند در راستای اهداف مالی مشخص خود با بازیگران خصوصی مانند صرافیهای رمزارز و صندوقهای سرمایهگذاری مرتبط تعامل کنند. همین مسئله منجر به تقویت قدرت ساختاری این شرکتها شده و تسلط بلامنازع دولتها بر بازارهای مالی را کاهش میدهد.
🔹پیشبینی میشود که تمرکز ترامپ بر رمزارزها منجر به تسریع این روند شود و منجر بر جابهجایی توازن قدرت از دولتها به سمت شرکتهایی گردد که مالک یا مدیریت رمزارزها را در اختیار دارند. در چنین بستری اگر ایالات متحده، چین یا سایر اعضای بریکس به خرید گسترده بیتکوین مبادرت کنند، باید منتظر رقابتی جهانی برای ذخیره رمزارزها بود.
🔹گزارشها حاکی از آن است که ژاپن، روسیه و چین پیش از طرح مسئله ذخیره راهبردی بیتکوین توسط ایالات متحده، انباشت و ذخیرهسازی آن را آغاز نموده اند. در چنین بستری، ترامپ قائل به تغییر دستورالعملها و محدودیتهای داخلی است تا بانکهای خصوصی نیز بتواند ذخیره رمزارز خود را افزایش دهند.
✅ در مجموع، روندهای پیشگفته قادرند نظم اقتصادی جهانی را بازتعریف کنند و نقش پولهای خصوصی و شرکتهای رمزارزی نسبت به دوره سلطه ارزهای ملی افزایش یافته است. به یک معنی، حتی اگر ترامپ هم موفق به اجرای طرحهای خود در خصوص ذخایر رمزارز نشود، حرکت فزاینده به سمت پول خصوصی و تمرکززدایی مالی کلید خورده است و این تغییرات بهطور فزایندهای جایگاه دولت را در حکمرانی بازارهای پولی محدود میکند.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/197
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◾️کانورسیشن
📝هو مککارتنی، ارین مککراکن و رابرت الیوت
#اکوتهران
🔸ترامپ اذعان داشته که قصد دارد رمزارزها را در سیاستهای اقتصادی ایالات متحده مرکزیت دهد و در این راستا، یکی از پیشنهادهای جنجالی وی خرید و انباشت بیتکوین، مانند نفت، به عنوان ذخیره راهبردی است. کارشناسان مالی دانشگاه بیرمنگام در یادداشتی در وبگاه «کانورسیشن» جوانب مختلف مسئله را مورد بررسی قرار داده و ضمن تاکید بر روند تضعیف دلار و کاهش نقش دولتها در سیاست پولی، از احتمال ظهور نوعی رقابت تسلیحاتی در حوزه رمزارز سخن گفته اند.
🔹یکی از سناتورهای جمهوریخواه ایالات متحده اخیرا پیشنهاد کرده که دولت مرکزی ظرف مدت پنج سال به طور متوسط سالانه ۲۰۰ هزار بیتکوین ذخیره کند. با این حال به نظر میرسد که اولین گام ترامپ این است که ۲۰۷ هزار بیتکوینی را که خزانهداری ایالات متحده در اختیار دارد، در زمره ذخایر رسمی بگنجاند؛ چرا که انجام خریدهای گسترده جدید نیازمند تصویب قانون جدید در سطح فدرال است و مشخص نیست چنین قانونی از سد مجلس نمایندگان عبور کند. همزمان، باید دانست که سیزده ایالت مختلف آمریکا به دنبال اقدامات مشابه در سطح ایالتی هستند.
🔹هواداران این اقدام در عرصه اقتصاد معتقدند که بیتکوین، با توجه به محدودیت عرضه ۲۱ میلیون واحدی، از کاهش ارزش شدید در امان خواهد بود و قادرست مانند طلا در برابر تورم و افت نرخ ارز مقاومت کند. برخی از این هواداران حتی معتقدند که با افزایش چشمگیر ارزش بیتکوین در آینده، مابهالتفاوت سود کسب شده میتواند به جبران بدهی ملی آمریکا کمک کند.
🔹در مقابل، مخالفان معتقدند که این سیاست منجر به تضعیف اعتماد به دلار شده و از طریق پذیرش گسترده بیتکوین بهعنوان ذخیره ارزی، جایگاه دلار را در این حوزه به خطر خواهد انداخت. این مخالفان همزمان نوسانات شدید قیمت بیتکوین را نگران کننده دانسته اند. بیتکوین در سال ۲۰۱۹ حدود ۴ هزار دلار ارزش داشت و این ارزش در نوامبر ۲۰۲۱ به ۶۸ هزار دلار رسید؛ در اوایل سال ۲۰۲۲ ارزش این رمزارز تا ۳۵ هزار دلار سقوط کرد و اکنون از ۹۵ هزار دلار نیز عبور کرده است.
🔹مطرح شدن مسئله ذخایر راهبردی بیتکوین فارغ از استدلالهای پیشگفته، نمودی از تحول بنیادین نظم اقتصادی جهان است. نظام مالی بینالمللی دهههاست که بر سلطه دلار استوار است و ارزش دلار به طور تاریخی باتکای طلا و بعدتر باتکای سلطه پترو-دلار حفظ شده است. حال آنکه در سالهای اخیر روندهای عمومی تسلط دلار را به چالش کشیده اند.
🔹سازمانیابی اقتصادهای نوظهور مانند بریکس پلاس منجر به ظهور نظم چندقطبیتری شده اند و موقعیت ایالات متحده بهعنوان قدرت برتر در حال تضعیف است. تمرکززدایی مالی و افزایش استفاده از پول خصوصی یکی دیگر از این روندهاست که بهویژه پس از بحران مالی ۲۰۰۸ آغاز شده و رمزارزها نمونهای از این روند به شمار میروند؛ این ارزهای جایگزین خارج از کنترل بانکهای مرکزی و نظام سنتی پولی عمل میکنند.
🔹ظهور رمزارزها همزمان منجر به افزایش نقش شرکتهای خصوصی در سیاستگذاری مالی شده است و دولتها ناگزیرند در راستای اهداف مالی مشخص خود با بازیگران خصوصی مانند صرافیهای رمزارز و صندوقهای سرمایهگذاری مرتبط تعامل کنند. همین مسئله منجر به تقویت قدرت ساختاری این شرکتها شده و تسلط بلامنازع دولتها بر بازارهای مالی را کاهش میدهد.
🔹پیشبینی میشود که تمرکز ترامپ بر رمزارزها منجر به تسریع این روند شود و منجر بر جابهجایی توازن قدرت از دولتها به سمت شرکتهایی گردد که مالک یا مدیریت رمزارزها را در اختیار دارند. در چنین بستری اگر ایالات متحده، چین یا سایر اعضای بریکس به خرید گسترده بیتکوین مبادرت کنند، باید منتظر رقابتی جهانی برای ذخیره رمزارزها بود.
🔹گزارشها حاکی از آن است که ژاپن، روسیه و چین پیش از طرح مسئله ذخیره راهبردی بیتکوین توسط ایالات متحده، انباشت و ذخیرهسازی آن را آغاز نموده اند. در چنین بستری، ترامپ قائل به تغییر دستورالعملها و محدودیتهای داخلی است تا بانکهای خصوصی نیز بتواند ذخیره رمزارز خود را افزایش دهند.
🌐https://institutetehran.com/art/197
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹انگلیس بعد از ایران دومین مقصد سفر خارجی محمد شیاع السودانی نخستوزیر عراق در سال ۲۰۲۵بود. هدف سفر السودانی در هفته قبل به لندن گسترش همکاریها در زمینههای مختلف اقتصادی، امنیتی، تجاری، فرهنگی و ورزشی و باز کردن افقهای جدید برای روابط دوجانبه عنوان شد و مهمترین نتیجه آن امضای توافقنامه مشارکت راهبردی دو کشور بود.
💢زمینه و اهمیت سفر
🔸سفر السودانی به لندن از چند جهت اهمیت مییابد. نخست، دولت عراق در شرایط حساس منطقهای و بینالمللی به دنبال برقراری موازنه میان بازیگران ذینفوذ خارجی در عراق و در چارچوب چشمانداز تغییر موقعیت سیاسی این کشور در سطح بینالمللی و ایجاد ثبات اقتصادی برای جذب سرمایه خارجی است.
🔸دوم، با توجه به توافق خروج نیروهای ائتلاف بینالمللی از عراق در سپتامبر ۲۰۲۵ و همچنین شرایط امنیتی مرزهای عراق پس از سقوط بشار اسد، چشمانداز وضعیت امنیتی این کشور مبهم به نظر میرسد و عراق به دنبال یافتن راهی است که مانع از شکلگیری مجدد یک بحران امنیتی در این کشور شود.
🔸سوم، طی سالهای اخیر بازیگران مختلفی تلاش کردهاند عراق را از ایران دور نگه دارند. طی دو دهه گذشته، پروژههایی برای کاهش وابستگی عراق به برق و گاز ایران پیشنهاد شد؛ در توافقنامه راهبردی امضا شده در این سفر نیز پروژههایی مانند تکمیل اتصال شبکه برق عراق به عربستان، با همین هدف در دستور کار قرار گرفته است.
💢توافقنامه مشارکت راهبردی
🔸عراق با پیش گرفتن برنامههای توسعه اقتصادی خود را نیازمند مشارکتهای اقتصادی با کشورهای مهم اروپایی میبیند. بر همین اساس این سفر بر مسائل اقتصادی تمرکز بیشتری داشت و منجر به امضای توافقنامه مشارکت راهبردی با هدف کمک به توسعه عراق و تنوع بخشیدن منابع درآمدی آن شده است. این توافقنامه شامل پروژههایی به ارزش بیش از ۱۲.۳ میلیارد پوند (۱۵میلیارد دلار) است. به گفته نخستوزیر بریتانیا، با امضای این توافقنامه میزان همکاریهای اقتصادی دو کشور بیش از ۱۰ برابر افزایش خواهد یافت. این سفر در حالی انجام گرفت که لندن در وضعیت دشوار اقتصادی قرار گرفته است و نگاه لندن این است که چنین توافقنامهای میتواند بخشی از رکود موجود بر اقتصاد انگلیس را کاهش دهد.
🔸یکی از نکات مهم این سفر توافق با شرکت بریتیش پترولیوم (BP) برای بازگشت به بازار عراق است. پیشازاین، در اوت ۲۰۲۴عراق قرارداد اولیهای برای توسعه چهار میدان نفت و گاز کرکوک با BP امضاء کرده بود، اما در خصوص شروط فنی اختلافنظر وجود داشت.BP پس از پایان قرارداد ۱۰۰ میلیون دلاری مطالعات میدان کرکوک در سال ۲۰۱۹ و به دلیل وضع قوانین نامناسب و خلقالساعه و نیز ناامنی میادین به دلیل حملات عناصر داعش، از عراق خارج شد. پساز سفر سودانی به لندن، وزیر نفت عراق اعلام کرده است که بغداد و BPتا فوریه ۲۰۲۵ قراردادی بزرگتر از قرارداد ۲۷ میلیارد دلاری عراق با «توتال انرژی»، برای توسعه میادین کرکوک امضا خواهند کرد.
💢توافق امنیتی
🔸یکی از مطالبات مهم مردم عراق خروج نیروهای موسوم به ائتلاف بینالمللی از این کشور است. مذاکرات دولت فعلی عراق با نیروهای ائتلاف در این راستا همزمان با عملیات طوفان الاقصی و حمایت برخی از نیروهای حشد از فلسطین آغاز شد. این امر باعث شد تا فشارهایی از سوی آمریکا و ائتلاف بر دولت عراق برای انحلال حشد وارد شود.
🔸همانطور که السودانی پیش از سفر به لندن اعلام کرد، دولت عراق بهمنظور حفظ توازن میان این دو خواسته، تصمیم به تغییر نوع تعامل با نیروهای ائتلاف گرفته و به دنبال این است که همکاریها را از چندجانبه به دوجانبه تغییر دهد و در همین راستا یک توافق مجزای امنیتی با انگلیس امضاء کرده است. در توافق امنیتی جدید حضور نیروهای انگلیس در عراق در قالب بندهایی از توافق مانند همکاری برای مقابله با جرائم سازمانیافته، تأمین امنیت مرزها و بازسازی و توسعه پایگاه هوایی القیاره میتواند ادامه یابد.
💢نتیجهگیری
🌐https://institutetehran.com/art/198
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️زمانبندی مشارکت راهبردی ایران و روسیه و پیامهای آن برای ترامپ
◼️المستقبل -امارات
📝رانيا مكرم
#رویة_العربیة
🔹توافقنامه مشارکت جامع راهبردی روسیه و ایران که پیشنویس آن در اوایل ۲۰۲۱ منتشر شده بود، در ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ و در جریان سفر پزشکیان به مسکو امضا شد. زمان امضای این توافقنامه، بهویژه با توجه به مراسم تحلیف رئیسجمهور منتخب آمریکا و تحولات منطقهای، پیامهایی خاص دارد.
💢دلایل تأخیر
🔹امضای قرارداد بهدلیل وجود برخی موانع به تعویق افتاد که نشان میدهد مسکو و تهران نسبت به دستاوردهای توافق تردید داشتند. از مهمترین این موانع میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
🔸تردید در متحد بودن روسیه: برخی از تصمیمگیرندگان ایران در اعتماد به روسیه بهعنوان متحد استراتژیک بلندمدت تردید دارند. این تردیدها بهویژه در پی بحران سوریه و تغییرات پس از سقوط دولت اسد بهوجود آمده است. با این وجود، بر اساس استراتژی «نگاه به شرق»، ایران همچنان تمایل دارد روابط خود با روسیه را تقویت کرده و همکاریهای استراتژیک، بهویژه در زمینه اقتصادی، را گسترش دهد.
🔸درگذشت ابراهیم رئیسی: سفیر ایران در مسکو، اعلام کرد که امضای توافقنامه مشارکت راهبردی جامع بین روسیه و ایران به دلیل درگذشت ناگهانی ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور سابق ایران، در اردیبهشتماه به تعویق افتاده است.
🔸عدم حصول نتایج ملموس از توافقنامه راهبردی ایران و چین: در ۲۷ مارس ۲۰۲۱، چین و ایران توافقنامه جامع همکاری راهبردی ۲۵ ساله امضا کردند. این توافق نقطه شروعی برای ارتقای روابط دو کشور در زمینههای اقتصادی، سیاسی، امنیتی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و علمی بود، اما هنوز نتایج ملموسی از آن حاصل نشده است.
💢پیامهای مختلف
🔹توافق راهبردی ایران و روسیه چند روز پیش از تحلیف ترامپ به امضا رسید که زمانبندی آن با توجه به مخالفت ترامپ با نفوذ روسیه در خاورمیانه و تلاش برای محدود کردن نفوذ ایران در این منطقه اهمیت پیدا میکند. این توافق برای غرب و ایالاتمتحده چالشبرانگیز است، زیرا آنها با تحریمها سعی در تضعیف اتحاد ایران و روسیه دارند. بهطور کلی، این توافق پیامهای متعددی به همراه دارد که مهمترین آنها به شرح زیر است:
🔸امکان ایجاد مشارکت بین نیروهای ضد غربی: افزایش تنشها میان روسیه و ایران از یکسوی ماجرا و آمریکا و غرب از سوی دیگر، به تقویت همکاری میان مسکو و تهران منجر شده است. این همکاری به دلیل همگرایی منافع و مخالفت مشترک با یکجانبهگرایی و هژمونی آمریکا، به دو کشور کمک کرده تا در برابر تحریمهای اقتصادی ایستادگی کنند.
🔸بازگشت به اتحادها بهدور از نفوذ غرب: روسیه و ایران با از دست دادن مهمترین حوزه نفوذ خود یعنی سوریه، تلاش میکنند نفوذ خود را در دیگر مناطق، بهویژه آسیای مرکزی حفظ کنند. توافق ایران و روسیه این امکان را فراهم میکند که با مشارکت چین، همکاریهای چندجانبهای در زمینههای اقتصادی و لجستیکی شکل گرفته و گسترش یابد. مهمترین این پروژهها شامل کریدور بینالمللی حملونقل شمال-جنوب و ابتکار کمربند و جاده است.
🔸تداوم نفوذ در منطقه: توافقنامه مشارکت راهبردی مسکو و تهران بر همکاری امنیتی و نظامی تأکید دارد و هدف آن حفظ نفوذ دو کشور در خاورمیانه است. این توافق به مدیریت درگیریها، حمایت از متحدان و تحولات منطقهای پرداخته و پیامی به کشورهای منطقه ارسال میکند که محور جدیدی میتواند موازنهها را تغییر دهد.
💢اثرات احتمالی
🔹دشمنی بیشتر با غرب: با حضور ترامپ، احتمال افزایش تحریمهای غرب علیه مسکو و تهران برای ممانعت از توسعه همکاریهای اقتصادی و نظامی دو کشور بیشتر خواهد شد. همچنین برخی نگران افزایش تنش نظامی به دلیل احتمال حمایت روسیه از توان نظامی ایران و در مقابل اقدام واشنگتن برای پیشگیری از این موضوع و ممانعت از برهم خوردن توازن قوای منطقهای هستند.
🔹تأثیر بر بازار نفت: این توافق همکاری در توسعه پالایشگاهها و افزایش توان تولید نفت ایران را ممکن میسازد. این همکاری شامل سرمایهگذاری روسیه در بخش پالایش نفت ایران است و احتمالاً بر قیمتهای جهانی نفت تأثیر میگذارد.
🔹تقویت توان اقتصادی روسیه و ایران: ایران بازار اقتصادی مهمی برای روسیه است که فرصتی برای بازاریابی محصولات و افزایش سرمایهگذاری فراهم میکند. همچنین پروژههای توسعهای ایران، مانند کریدور حملونقل جنوب و خط آهن ایران به روسیه، با حمایت روسیه پیش میرود.
✅ هرچند بهنظر میرسد در پرتو تحریمهای غرب و آمریکا توافق مشارکت راهبردی ایران و روسیه به یک همکاری بلند مدت خواهد انجامید، اما نمیتوان نقش تحولات و متغیرهای ژئوپلتیک را در شکل دادن و تثبیت این همکاری نادیده گرفت.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/199
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◼️المستقبل -امارات
📝رانيا مكرم
#رویة_العربیة
🔹توافقنامه مشارکت جامع راهبردی روسیه و ایران که پیشنویس آن در اوایل ۲۰۲۱ منتشر شده بود، در ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ و در جریان سفر پزشکیان به مسکو امضا شد. زمان امضای این توافقنامه، بهویژه با توجه به مراسم تحلیف رئیسجمهور منتخب آمریکا و تحولات منطقهای، پیامهایی خاص دارد.
💢دلایل تأخیر
🔹امضای قرارداد بهدلیل وجود برخی موانع به تعویق افتاد که نشان میدهد مسکو و تهران نسبت به دستاوردهای توافق تردید داشتند. از مهمترین این موانع میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
🔸تردید در متحد بودن روسیه: برخی از تصمیمگیرندگان ایران در اعتماد به روسیه بهعنوان متحد استراتژیک بلندمدت تردید دارند. این تردیدها بهویژه در پی بحران سوریه و تغییرات پس از سقوط دولت اسد بهوجود آمده است. با این وجود، بر اساس استراتژی «نگاه به شرق»، ایران همچنان تمایل دارد روابط خود با روسیه را تقویت کرده و همکاریهای استراتژیک، بهویژه در زمینه اقتصادی، را گسترش دهد.
🔸درگذشت ابراهیم رئیسی: سفیر ایران در مسکو، اعلام کرد که امضای توافقنامه مشارکت راهبردی جامع بین روسیه و ایران به دلیل درگذشت ناگهانی ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور سابق ایران، در اردیبهشتماه به تعویق افتاده است.
🔸عدم حصول نتایج ملموس از توافقنامه راهبردی ایران و چین: در ۲۷ مارس ۲۰۲۱، چین و ایران توافقنامه جامع همکاری راهبردی ۲۵ ساله امضا کردند. این توافق نقطه شروعی برای ارتقای روابط دو کشور در زمینههای اقتصادی، سیاسی، امنیتی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و علمی بود، اما هنوز نتایج ملموسی از آن حاصل نشده است.
💢پیامهای مختلف
🔹توافق راهبردی ایران و روسیه چند روز پیش از تحلیف ترامپ به امضا رسید که زمانبندی آن با توجه به مخالفت ترامپ با نفوذ روسیه در خاورمیانه و تلاش برای محدود کردن نفوذ ایران در این منطقه اهمیت پیدا میکند. این توافق برای غرب و ایالاتمتحده چالشبرانگیز است، زیرا آنها با تحریمها سعی در تضعیف اتحاد ایران و روسیه دارند. بهطور کلی، این توافق پیامهای متعددی به همراه دارد که مهمترین آنها به شرح زیر است:
🔸امکان ایجاد مشارکت بین نیروهای ضد غربی: افزایش تنشها میان روسیه و ایران از یکسوی ماجرا و آمریکا و غرب از سوی دیگر، به تقویت همکاری میان مسکو و تهران منجر شده است. این همکاری به دلیل همگرایی منافع و مخالفت مشترک با یکجانبهگرایی و هژمونی آمریکا، به دو کشور کمک کرده تا در برابر تحریمهای اقتصادی ایستادگی کنند.
🔸بازگشت به اتحادها بهدور از نفوذ غرب: روسیه و ایران با از دست دادن مهمترین حوزه نفوذ خود یعنی سوریه، تلاش میکنند نفوذ خود را در دیگر مناطق، بهویژه آسیای مرکزی حفظ کنند. توافق ایران و روسیه این امکان را فراهم میکند که با مشارکت چین، همکاریهای چندجانبهای در زمینههای اقتصادی و لجستیکی شکل گرفته و گسترش یابد. مهمترین این پروژهها شامل کریدور بینالمللی حملونقل شمال-جنوب و ابتکار کمربند و جاده است.
🔸تداوم نفوذ در منطقه: توافقنامه مشارکت راهبردی مسکو و تهران بر همکاری امنیتی و نظامی تأکید دارد و هدف آن حفظ نفوذ دو کشور در خاورمیانه است. این توافق به مدیریت درگیریها، حمایت از متحدان و تحولات منطقهای پرداخته و پیامی به کشورهای منطقه ارسال میکند که محور جدیدی میتواند موازنهها را تغییر دهد.
💢اثرات احتمالی
🔹دشمنی بیشتر با غرب: با حضور ترامپ، احتمال افزایش تحریمهای غرب علیه مسکو و تهران برای ممانعت از توسعه همکاریهای اقتصادی و نظامی دو کشور بیشتر خواهد شد. همچنین برخی نگران افزایش تنش نظامی به دلیل احتمال حمایت روسیه از توان نظامی ایران و در مقابل اقدام واشنگتن برای پیشگیری از این موضوع و ممانعت از برهم خوردن توازن قوای منطقهای هستند.
🔹تأثیر بر بازار نفت: این توافق همکاری در توسعه پالایشگاهها و افزایش توان تولید نفت ایران را ممکن میسازد. این همکاری شامل سرمایهگذاری روسیه در بخش پالایش نفت ایران است و احتمالاً بر قیمتهای جهانی نفت تأثیر میگذارد.
🔹تقویت توان اقتصادی روسیه و ایران: ایران بازار اقتصادی مهمی برای روسیه است که فرصتی برای بازاریابی محصولات و افزایش سرمایهگذاری فراهم میکند. همچنین پروژههای توسعهای ایران، مانند کریدور حملونقل جنوب و خط آهن ایران به روسیه، با حمایت روسیه پیش میرود.
🌐https://institutetehran.com/art/199
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹پاکستان در ۱۷ ژانویه گذشته ماهواره بومی EO-1 را که طراحی، توسعه و تولید آن توسط سوپارکو (کمیسیون تحقیقات جو فوقانی و فضا) انجام پذیرفته از طریق سکوی پرتاب چین به شکلی موفقیتآمیز به فضا پرتاب کرد. رسانهها ضمن بازتاب این خبر، از آن با عنوان نقطه عطفی در همکاری فضایی پاکستان و چین یاد نمودند. مهمترین ویژگی ماهواره EO-1 مجهز بودن به حسگرهای الکترو-اپتیکالی است که امکان جمعآوری دادههای حیاتی و تصویربرداری از سطح زمین را از طریق بازتاب خورشید یا اشعه فراهم میکنند. سوپارکو تاکید دارد که این ماهواره توانایی پاکستان را برای رصد و مدیریت منابع طبیعی، واکنش به بلایای طبیعی، برنامهریزی شهری و توسعه کشاورزی ارتقا خواهد داد.
🔸در تصویر کلانتر و فارغ از کاربردهای پیشگفته، یکی از مهمترین پیشرانهای پاکستان برای ورود به چنین عرصههایی، رقابت ژئوپلتیک این کشور با هند بوده است. اولین تلاشها در پاکستان برای توسعه علوم و فناوریهای فضایی –از جمله برنامه موشکی- در سال ۱۹۶۱ تحت نظر دکتر عبدالسلام، دانشمند و نوبلیست فیزیک، در سوپارکو (کمیسیون تحقیقات جو فوقانی و فضا) آغاز شد و پاکستانیها اولین موشک تحقیقاتی خود با عنوان رهبر-۱ در سال ۱۹۷۲ آزمایش کردند. تا آن زمان، در آسیا تنها رژیم صهیونیستی و ژاپن از چنین قابلیتی بهرهمند بودند.
🔸اولویت یافتن برنامه هستهای پس از جدایی بنگلادش از پاکستان در سال ۱۹۷۱ و قطع حمایتهای مالی و فنی ایالات متحده در سال ۱۹۷۲ منجر به توقف نسبی برنامه موشکی و فضایی به نفع توسعه صنعت هستهای شد. پس از آن و در ابتدای دهه ۸۰ میلادی سوپارکو با هدف تمرکز بر پرتاب ماهواره از منظر ساختاری احیا گردید و پروژه ماهوارهای بدر-۱ کلید خورد. پرتاب بدر-۱ در سال ۱۹۹۰ توسط چین پس از عدم همکاری آمریکا، یکی از نکات جالب توجه در خصوص این ماهواره است. پاکستان اولین ماهواره ارتباطی خود را نیز با عنوان PAKSAT-1R با همکاری چینیها توسعه داد و در سال ۲۰۱۱ از پایگاه شیچانگ چین به هوا پرتاب کرد.
🔸از آن زمان تاکنون، همکاریهای فضایی چین و پاکستان رو به گسترش بوده است. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۴ پاکستان اولین کشوری بود که از سیستم مکانیابی آمریکایی GPS به سیستم چینی BeiDou نقل مکان نمود. در سال گذشته، اولین مکعبماهواره پاکستانی به عنوان بخشی از ماموریت قمری چین به فضا پرتاب شد. در واقع، مشارکت با چین به عنوان یک قدرت نوظهور فضایی به محور اصلی توسعه و پیشبرد پروژه فضایی پاکستان مطرح است و باتکای همین مشارکت، پاکستان برنامه فضایی ۲۰۴۰ (بعدتر چشمانداز فضایی ۲۰۴۷) خود را با هدف گذاری برای پرتاب ۱۱ ماهواره مختلف در این بازه زمانی طراحی نموده است.
🔸رقابت با هند برای پاکستان و در راس آن، مقامات نظامی در راولپندی جنبه حیثیتی داشته و از همین رو، پاکستان مصمم است در مقابل توانمندی فضایی بومی شده هند، با اسفاده از ظرفیتهای فناورانه چین در حوزه فضایی این شکاف را دستکم نزد افکار عمومی ترمیم نماید. گفتنی است سازمان تحقیقات فضایی هند (ISRO) یکی از قدرتمندترین بازیگران در عرصه فضایی است و سوپارکو بهتنهایی قادر به رقابت با این نهاد پیشگام نیست.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#مقاله_تحلیلی
🔹روسایجمهور روسیه و ایران، ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان، پس از مذاکرات در مسکو، در ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵، توافقنامه مشارکت جامع راهبردی دوجانبه را که شامل یک مقدمه و ۴۷ ماده است امضا کردند. این پرسش مطرح است که انعقاد چنین قراردادی چند روز قبل از تحلیف دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده چه معنایی میتواند برای تهران و مسکو به لحاظ ژئوپولیتیکی، اقتصادی و راهبردی داشته باشد؟
🔸اگرچه مقامات ایران و روسیه ارتباط میان زمان انعقاد توافقنامه راهبردی جامع ۲۰ ساله و روی کار آمدن ترامپ را رد کردند، اما به نظر میرسد دو کشور با آگاهی از این موضوع به دنبال تثبیت روابط خود در برابر سیاستهای تقابلی ایالات متحده در آینده هستند.
🔸این توافقنامه به لحاظ نظامی امنیتی به نظر میرسد دارای یک ابهام تاکتیکی است؛ برخلاف توافق جامع روسیه و کره شمالی در سال ۲۰۲۴، این توافق حاوی بندی نیست که اگر یکی از طرفین مورد حمله مسلحانه قرار گیرد طرف مقابل فوراً کمکهای نظامی و غیره را ارائه خواهد کرد. در مقابل در ماده ۳ این توافق، مسکو و تهران مکانیسم کاری متفاوتی را تعیین کردهاند: اگر یکی از طرفین «در معرض تجاوز باشد»، طرف دیگر «نباید هیچ گونه کمک نظامی یا دیگر کمکی به متجاوز که به ادامه تجاوز کمک میکند ارائه کند». در واقع نه مسکو و نه تهران نمیخواهند در ماجراجوییهای نظامی یکدیگر شرکت کنند.
🔸مطابق این توافقنامه هر دو کشور متعهد به مخالفت با تحریمهای غیرقانونی فراسرزمینی، از جمله تحریمهای ثانویه ایالات متحده، و حمایت از یکدیگر در مجامع بینالمللی خواهند بود. بااینحال، با توجه به عضویت روسیه در شورای امنیت و مواضع این کشور در قبال رژیم منع اشاعه هستهای، در صورت بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، این بند ممکن است با چالشهایی مواجه شود.
🌐https://institutetehran.com/art/201
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔵 خزانه ناسیونال: فعالیتهای توسعهای صندوق ثروت ملی در مالزی
#اکوتهران
🔸خزانه ناسیونال یکی از نهادهای اداری و حاکمیتی مالزی است که در فرآیند توسعه اقتصادی این کشور نقشی موثر ایفا نموده است. این صندوق در قالب یک شرکت عمومی در سال ۱۹۹۳ تاسیس گردیده و در واقع مسئولیت اداره بهینه داراییهای دولتی مالزی را عهده دار است. به بیان دیگر، مسئولیتهای تصدی و مدیریت دارایی در ساختار حاکمیتی مالزی به این نهاد منتقل شده تا وزارت اقتصاد منحصرا به نقش تنظیمگری اشتغال داشته باشد. نخست وزیر مالزی ریاست هیئت مدیره این شرکت را بر عهده دارد و سیاستهای کلی و همچنین اعضای هیئت مدیره و مدیران این شرکت را تعیین میکند. دکتر ماهاتیر محمد موسس و اولین رئیس هیئت مدیره در خزانه ناسیونال بود.
🔹این شرکت از ابتدای دهه ۹۰ میلادی تاکنون مدیریت داراییهای بسیاری را بر عهده داشته است و داراییهای تحت مدیریت آن در سال ۲۰۲۴ معادل ۳۶ میلیارد دلار برآورد شده است. علاوه بر اداره سودآور این داراییها، خزانه در مقام یک نهاد حاکمیتی ماموریتهای اجتماعی و توسعهای مختلفی را نیز به انجام رسانده و از همین روست که تحلیلگران از آن به عنوان بازوی سرمایهگذاری راهبردی مالزی یاد کردهاند.
🔹یکی از اولین اقدامات این صندوق، ورود به توافقی مشروط برای فروش هلدینگ بزرگ خودروسازی پروتون و در اختیار گرفتن شرکتهای مخابراتی و فرودگاهی دولت مالزی بود. این صندوق همچنین در اولین سال فعالیت خود، شرکتی مشترک با MEMC آمریکا برای تولید قطعات سیلیکونی تاسیس نمود. سرمایهگذاری در توسعه پوتراجایا، پایتخت تازه مالزی در مجاورت کوالالامپور نیز از جمله اولین اقدامات خزانه است. این صندوق از سال ۲۰۰۵ به سرمایهگذاری در خارج از مالزی نیز اقدام نمود و فعالیتهایی را در اندونزی، عربستان، چین و هند ترتیب داد. براساس آخرین گزارش رویترز، حدود ۴۱ درصد از داراییهای خزانه ناسیونال در خارج مالزی است و از این مقدار، حدود ۱۵.۵ درصد به آمریکای شمالی منحصر است.
🔹خزانه اکنون بزرگترین سهامدار بانک CIMB دومین بانک بزرگ مالزی و یکی از مطرحترین نهادهای مالی در حوزه آسهآن است. این بانک یکی از پیشگامان بانکداری اسلامی در جهان است و داراییهای آن در پایان سال ۲۰۲۳ میلادی حدود ۱۶۰ میلیارد دلار برآورد شده است. علاوه بر فعالیت در حوزه بانکداری اسلامی، خزانه ناسیونال و بانک سرمایهگذاری CIMB از پیشتازان عرضه صکوک به شمار میروند. از این الگوی اسلامی تامین مالی، اولین بار در سال ۲۰۰۶ برای تامین مالی شرکت تلکام مالزی (TM) توسط خزانه به کار گرفته شد و پس از آن در موارد متعددی از جمله تامین مالی پروژههای زیرساختی و مشارکتهای فراسرزمینی از این ابزار استفاده شده است.
🔹 این صندوق مالک گروه UEM است که در پروژههای زیرساختی همچون بزرگراه شمال-جنوب، پل دوم پنانگ و سیستم حمل و نقل ریلی شهری نقشآفرینی نموده است. پیش از شیوع ویروس کرونا، مالزی از مجموع ۹۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار صکوک منتشره در جهان، سهمی ۴۱ درصدی داشت. در حوزه بهداشت، خزانه از سال ۲۰۰۶ تاکنون در IHH به عنوان یکی از وسیعترین ارائه دهندگان خدمات خصوصی درمان در آسیا سرمایهگذاری نموده که علاوه بر مالزی در سنگاپور، هند و ترکیه نیز فعال است. IHH یکی از ارکان مهم در جذب گردشگر سلامت به مالزی به شمار میرود.
🔹همچنان که اشاره شد، خزانه در ورود صنایع فناورانه به مالزی نقش پررنگی داشته است و در حال حاضر در استارتاپهای خارجی مانند علیبابا و پالانتیر نیز سهم دارد. علاوه بر سرمایهگذاری مستقیم در صنایع فناورانه، خزانه دست به طراحی ابتکاراتی برای حمایت از تحقیق و توسعه و گسترش صنایع های تک زده است که ارزش مجموع آنها به بیش از یک میلیارد دلار میرسد. بنیاد «یایاسان حسنه» از زیرمجموعههای این نهاد است که تاکنون میلیونها دلار سرمایه به خدمات اجتماعی تزریق نموده است. این شرکت یکی از محلهای اصلی تامین مالی برنامههای توسعه انرژی سبز است و از سال ۲۰۲۱ بدین سو متعهد به سرمایهگذاری ۱.۱ میلیارد دلاری در این حوزه شده است.
✅ بررسیها نشان میدهد که الگوی خزانه ناسیونال و الگوی مشابه آن در سنگاپور، نمونه موفقی از اهرمسازی راهبردی و توسعهای از داراییهای دولت و اداره بهینه آنها بهشمار میروند. چرا که این الگو از یکسو بر حفظ ثروت ملی تاکید دارد و داراییهای دولت را با عجله به حراج نمیگذارد و از سوی دیگر، با تفکیک میان متصدی و تنظیمگر، استقلالی نسبی برای نهاد ادارهکننده داراییهای دولت فراهم میسازد.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/202
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
#اکوتهران
🔸خزانه ناسیونال یکی از نهادهای اداری و حاکمیتی مالزی است که در فرآیند توسعه اقتصادی این کشور نقشی موثر ایفا نموده است. این صندوق در قالب یک شرکت عمومی در سال ۱۹۹۳ تاسیس گردیده و در واقع مسئولیت اداره بهینه داراییهای دولتی مالزی را عهده دار است. به بیان دیگر، مسئولیتهای تصدی و مدیریت دارایی در ساختار حاکمیتی مالزی به این نهاد منتقل شده تا وزارت اقتصاد منحصرا به نقش تنظیمگری اشتغال داشته باشد. نخست وزیر مالزی ریاست هیئت مدیره این شرکت را بر عهده دارد و سیاستهای کلی و همچنین اعضای هیئت مدیره و مدیران این شرکت را تعیین میکند. دکتر ماهاتیر محمد موسس و اولین رئیس هیئت مدیره در خزانه ناسیونال بود.
🔹این شرکت از ابتدای دهه ۹۰ میلادی تاکنون مدیریت داراییهای بسیاری را بر عهده داشته است و داراییهای تحت مدیریت آن در سال ۲۰۲۴ معادل ۳۶ میلیارد دلار برآورد شده است. علاوه بر اداره سودآور این داراییها، خزانه در مقام یک نهاد حاکمیتی ماموریتهای اجتماعی و توسعهای مختلفی را نیز به انجام رسانده و از همین روست که تحلیلگران از آن به عنوان بازوی سرمایهگذاری راهبردی مالزی یاد کردهاند.
🔹یکی از اولین اقدامات این صندوق، ورود به توافقی مشروط برای فروش هلدینگ بزرگ خودروسازی پروتون و در اختیار گرفتن شرکتهای مخابراتی و فرودگاهی دولت مالزی بود. این صندوق همچنین در اولین سال فعالیت خود، شرکتی مشترک با MEMC آمریکا برای تولید قطعات سیلیکونی تاسیس نمود. سرمایهگذاری در توسعه پوتراجایا، پایتخت تازه مالزی در مجاورت کوالالامپور نیز از جمله اولین اقدامات خزانه است. این صندوق از سال ۲۰۰۵ به سرمایهگذاری در خارج از مالزی نیز اقدام نمود و فعالیتهایی را در اندونزی، عربستان، چین و هند ترتیب داد. براساس آخرین گزارش رویترز، حدود ۴۱ درصد از داراییهای خزانه ناسیونال در خارج مالزی است و از این مقدار، حدود ۱۵.۵ درصد به آمریکای شمالی منحصر است.
🔹خزانه اکنون بزرگترین سهامدار بانک CIMB دومین بانک بزرگ مالزی و یکی از مطرحترین نهادهای مالی در حوزه آسهآن است. این بانک یکی از پیشگامان بانکداری اسلامی در جهان است و داراییهای آن در پایان سال ۲۰۲۳ میلادی حدود ۱۶۰ میلیارد دلار برآورد شده است. علاوه بر فعالیت در حوزه بانکداری اسلامی، خزانه ناسیونال و بانک سرمایهگذاری CIMB از پیشتازان عرضه صکوک به شمار میروند. از این الگوی اسلامی تامین مالی، اولین بار در سال ۲۰۰۶ برای تامین مالی شرکت تلکام مالزی (TM) توسط خزانه به کار گرفته شد و پس از آن در موارد متعددی از جمله تامین مالی پروژههای زیرساختی و مشارکتهای فراسرزمینی از این ابزار استفاده شده است.
🔹 این صندوق مالک گروه UEM است که در پروژههای زیرساختی همچون بزرگراه شمال-جنوب، پل دوم پنانگ و سیستم حمل و نقل ریلی شهری نقشآفرینی نموده است. پیش از شیوع ویروس کرونا، مالزی از مجموع ۹۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار صکوک منتشره در جهان، سهمی ۴۱ درصدی داشت. در حوزه بهداشت، خزانه از سال ۲۰۰۶ تاکنون در IHH به عنوان یکی از وسیعترین ارائه دهندگان خدمات خصوصی درمان در آسیا سرمایهگذاری نموده که علاوه بر مالزی در سنگاپور، هند و ترکیه نیز فعال است. IHH یکی از ارکان مهم در جذب گردشگر سلامت به مالزی به شمار میرود.
🔹همچنان که اشاره شد، خزانه در ورود صنایع فناورانه به مالزی نقش پررنگی داشته است و در حال حاضر در استارتاپهای خارجی مانند علیبابا و پالانتیر نیز سهم دارد. علاوه بر سرمایهگذاری مستقیم در صنایع فناورانه، خزانه دست به طراحی ابتکاراتی برای حمایت از تحقیق و توسعه و گسترش صنایع های تک زده است که ارزش مجموع آنها به بیش از یک میلیارد دلار میرسد. بنیاد «یایاسان حسنه» از زیرمجموعههای این نهاد است که تاکنون میلیونها دلار سرمایه به خدمات اجتماعی تزریق نموده است. این شرکت یکی از محلهای اصلی تامین مالی برنامههای توسعه انرژی سبز است و از سال ۲۰۲۱ بدین سو متعهد به سرمایهگذاری ۱.۱ میلیارد دلاری در این حوزه شده است.
🌐https://institutetehran.com/art/202
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹روابط نزدیک پاکستان و آذربایجان علیرغم اینکه ریشه دیرینه دارد، در سالهای اخیر و بالاخص پس از جنگ دوم قرهباغ بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. چرا که پاکستان به شکل آشکاری از تلاش آذربایجان برای بازپسگیری قرهباغ دفاع کرد و مستشاران نظامی اسلامآباد در آن چهل و چهار روز، در آذربایجان حاضر بودند. در این تحلیل کوتاه تلاش میکنیم به زمینهها و اهداف اصلی این نزدیکی بپردازیم.
💢زمینهها
🔸به طور تاریخی، پیشتیبانی سیاسی و حمایت از یکدیگر در عرصه بینالمللی یکی از کلیدیترین عناصر در ارتباط متقابل پاکستان و جمهوری آذربایجان بوده است و مشابهتسازی در روایت از کشمیر و قرهباغ را باید یکی از عوامل ادراکی این نزدیکی دانست؛ چرا که هر دو کشور مناقشهای وسیع و جدی با همسایه خود بر سر قلمرو دارند. پاکستان در خصوص مسئله قرهباغ پا را از همراهی فراتر گذاشته و وجود کشور ارمنستان را به رسمیت نشناخته است. قطعنامه ۸۲۲ شورای امنیت سازمان ملل در جریان جنگ اول قرهباغ در سال ۱۹۹۳ با حمایت و پیشتیبانی همزمان پاکستان و ترکیه به عنوان اعضای غیردائم شورای امنیت طرح و تصویب شد.
🔸این تعاملات، بستری تاریخی برای همکاریهای نزدیکتر در سالهای اخیر فراهم کرده است و تحولات منطقهای به آن ضرورت و اهمیت دوچندان بخشیده است. همگام با رشد فزاینده هند در عرصه اقتصادی و تحکیم پیوندهای این کشور با ایالات متحده، موقعیت منطقهای پاکستان در حال تضعیف بود. پاکستان زمانی مهمترین شریک ایالات متحده در جنوب آسیا بود و اکنون، به جای شریک، مهرهای در رقابت چین و ایالات متحده به نظر میرسد. از طرف دیگر پیوند هند و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بیش از پیش تقویت شده و همین موضوع، پاکستان را در خلیج فارس نیز به حاشیه رانده است.
💢اهداف
🔸در چنین بستری، پاکستان ضروری میپندارد که در رقابت ژئوپولتیک با هند، حلقه نزدیکان و شرکای خود را در سمت دیگر منطقه، یعنی قفقاز و آناتولی، گسترش دهد. از همین رو نزدیکی پاکستان به جمهوری آذربایجان را باید در قالب پیوندی وسیعتر با مشارکت ترکیه تحلیل کرد که با اشاره به رزمایش نظامی مشترک سه کشور در سال ۲۰۲۱ در باکو «اتحاد سه برادر» خوانده میشود. سه کشور از سال ۲۰۱۷ نشستهای سالانه سه جانبهای را بنیانگذاری کردند که آخرین دور آن در حاشیه اجلاس شانگهای و در آستانه در ۲۰۲۴ برگزار شد و جنبه نظامی آن بسیار پررنگ است.
🔸صنایع نظامی پاکستان یکی از معدود صنایع پیشرو با قابلیت صادراتی در این کشور به شمار میروند و ساخت قدرت در پاکستان نیز تجارت تسلیحات را شکلی مطلوب از توسعه پیوندهای ژئواکونومیک ادراک میکند. از ابتدای سال ۲۰۲۴، آذربایجان ذیل یک قرارداد به ارزش ۱.۶ میلیارد دلار اولین گروه از جنگندههای پاکستانی JF-۱۷ را دریافت نموده است. بدین ترتیب، آذربایجان مبدل به بزرگترین خریدار جنگندههای پاکستانی گشته و از نیجریه و میانمار پیشی گرفته است.
🔸در واقع، پاکستان از تمایل جمهوری آذربایجان به کاهش وابستگی به روسیه در حوزه نظامی و تنوعبخشی به مبادی واردات تسلیحات بهرهبرداری اقتصادی میکند.علاوه بر همکاریهای نظامی، پاکستان به آذربایجان بهعنوان منبعی برای تأمین انرژی و جذب سرمایهگذاری توجه دارد. اخیراً توافقی میان دو کشور به امضا رسیده است که هدف آن رساندن حجم سرمایهگذاری دوجانبه به دو میلیارد دلار میباشد.
🔸به باور بسیاری آذربایجان از این طریق در تلاش است تا با حمایت از پاکستان و ترکیه، وزنه متعادلتری در برابر تهدیدات احتمالی منطقهای بهویژه از سوی ارمنستان و ایران ایجاد کند. همچنین، گسترش این همکاریها میتواند راه را برای تبادل فناوری و دانش نظامی میان سه کشور هموار سازد.
🔸باید توجه داشت که آذربایجان نمیتواند برای تسلیحات سراغ ایالات متحده و فرانسه برود؛ چرا که ایالات متحده سالها قبل و در خلال جنگ اول قرهباغ، با تصویب بخش ۹۰۷ قانون حمایت از آزادی کمک نظامی به آذربایجان را ممنوع ساخت. پس از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ و آغاز جنگ آمریکا علیه ترور، رئیسجمهور آمریکا اجرای این تحریمها را معلق نمود اما کماکان، شمشیر داموکلس تحریم بالای سر جمهوری آذربایجان نگاه داشته شده است و پس از بازپسگیری قرهباغ در قالب قانون مراقبت از ارمنیها ۲۰۲۳ به مدت دو سال مجدد فعال گردید. فرانسه نیز رابطه بسیار نزدیکی با ارمنستان دارد.
🌐https://institutetehran.com/art/203
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◾️فارن افرز
📝جاناتان کرشنر
#روندهای_استراتژیک
🔸برخی ناظران بین المللی بر این باورند که دولت دوم ترامپ میتواند به احیای سنت واقعگرایی در سیاست خارجی آمریکا کمک کند. برای نمونه، رابرت اوبرایان، مشاور امنیت ملی در دولت اول ترامپ، از بازگشت واقع گرایی با طعم جکسونیم (ارتش قوی، بدبینی به نهادهای بین المللی، عدم تعهد به گسترش دموکراسی و تجارت ازاد، مداخله گرایی نظامی در صورت لزوم و بروز تهدید جدی برای منافع ملی و...) یاد کرده است. اما این دیدگاه نادرست است، زیرا رویکرد ترامپ به سیاست خارجی و اهدافی که در این حوزه ترسیم نموده، قرابت چندانی با نظریه واقع گرایی ندارد.
🔹در نظریه واقعگرایی مفروضاتی چون فقدان اقتدار مرکزی در عرصه بین المللی، عدم قطعیت کشورها نسبت به تواناییها و تهدیدات رقبا، بی اعتمادی به یکدیگر و تلاش مستمر کشورها برای دستیابی به دستاوردهای نسبی مطرح شده است.
🔹اما رویکرد «نخست آمریکا» ترامپ بر اساس اصول واقعگرایی تنظیم نشده و سیاست های وی در مواجهه با مسائل حادی چون رقابت با چین، جنگ اوکراین و همینطور بحران خاورمیانه با اصول واقعگرایانه منطبق نیست.
🔹در رقابت با چین، تهدید اصلی نه نظامی، بلکه تسلط سیاسی پکن بر آسیای شرقی است. ایالات متحده باید با کشورهای کلیدی و متحدان در این منطقه و سایر مناطق برای کنترل چین همکاری کند، اما ترامپ ائتلافها را با منطق هزینه و فایده صرف و براساس بار مالی میسنجد که ممکن است به بیاعتمادی کشورها به ویژه متحدان اسیایی نسبت به آمریکا منجر شود.
🔹واقع گرایان بر این باورند که کشورها باید در مقابل جنگ های تهاجمی و بر هم زننده نظم جهانی و منطقه ای ایستادگی نمایند اما تمایل ترامپ برای پایان دادن به جنگ اوکراین انهم به هر شکلی حتی در ازای امتیاز دادن به روس ها، گرچه ممکن است برای برخی نشانه احتیاط و خویشتن داری باشد اما در حقیقت بی اعتمادی متحدان اروپایی را در پی دارد و انگیزه های تهاجمی پوتین برای توسعه قدرت را ترغیب خواهد کرد و به هیچ وجه واقع گرایانه نیست.
🔹زمان ارزیابی مجدد به راهبرد امریکا در خاورمیانه و ارایه تضمینهای امنیتی همه جانبه به اسراییل فرا رسیده است. حمایت بیقید و شرط از اسرائیل منافع ملی آمریکا را تأمین نخواهد کرد. با وجود این، ترامپ به ادامه حمایت از نتانیاهو و تعهدات نظامی آمریکا در خلیج فارس ادامه میدهد و سختگیری غیرمعقولی نسبت به ایران دارد، در حالی که امریکا اکنون به بزرگترین صادرکننده انرژی در جهان بدل شده است. یک رویکرد واقع گرایانه به ترامپ توصیه می کند که این کشور به وعده های دفاع همه جانبه از اسراییل پایان داده و از تهدید مداوم به نابودسازی تاسیسات هسته ای ایران دست بکشد و مواجهه با تهدید چین را در اولویت قرار دهد.
🔹واقعگرایی در سیاست خارجی معمولاً به قاطعیت در بهره گیری از همه ابزارها در راستای منافع تاکید دارد اما این به معنای لفاظیهای توخالی نیست. ترامپ با ادعاهای جنجالی و تهدیدات غیرمعمول، روابط نزدیک آمریکا با همسایگانش را تضعیف میکند. همچنین، او در رابطه با نقش دلار به عنوان ارز جهانی اظهارات نادرستی مطرح می نماید و تلاش میکند کشورها را به استفاده از دلار مجبور کند، در حالی که نهایتا این دولت ها هستند که نسبت به ارز جهانی برای تعاملات بین المللی خود تصمیم می گیرند و اعمال فشار و لفاظی ها صرفا اعتماد دولت ها به دلار را مخدوش می سازد.
🔹واقعگرایان بر این باورند که کشورها به حفظ استقلال سیاسی و منافع خود اهمیت میدهند و رفتارهای تهاجمی تنها حس دشمنی در دیگر کشورها را تحریک میکند. سیاست «اول آمریکا» و حمایتگرایی وی به نظم سیاسی و اقتصاد جهانی آسیب میزند.
🔹در نهایت، واقعگرایان بر این باورند که همراهی با دوستان و قاطعیت با دشمنان (با پذیرش فرض شکننده بودن هرگونه دوستی و دشمنی در عرصه بین المللی) برای امنیت ملی ضروری است. در این راستا، رویکرد «نخست آمریکا» که توسط ترامپ مطرح شده، تنها بر منافع کوتاهمدت و خودخواهانه تاکید دارد و منافع ملی را در کلیتش نمی نگرد.
🌐https://institutetehran.com/art/204
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️ایران بر سر دو راهی؛ مذاکره یا تشدید تنش نظامی
◼️أمد - لندن
#رویة_العربیة
🔹ایران سال جدید میلادی را با چالشهای بزرگی از قبیل از دست دادن متحدان منطقهای، اقتصاد تحریم شده و افزایش نارضایتی مردم آغاز کرده است. این شرایط بحرانی، ایران را میان مذاکره یا رویارویی با جامعه جهانی، بهویژه دولت دونالد ترامپ، قرار داده است.
🔹برای ایران، مذاکره نیازمند پذیرش امتیازات سیاسی دشوار است. آنها باید فضای بیشتری به اصلاحطلبان بدهند که میخواهند با رهایی از تحریمهای آمریکا اقتصاد ایران را سامان دهند و همچنین در پی کاهش نزدیکی به روسیه و فاصله گرفتن از جنگ اوکراین هستند.
🔹ایران در شرایطی قرار دارد که دو بازوی اصلی مقاومت آن در غزه و حزبالله لبنان، تحت حملات شدید اسرائیل آسیبدیدهاند. این حملات دیگر متحدان ایران در منطقه را نیز درگیر کرده است. درگیری میان حوثیهای یمن و اسرائیل نیز به شلیک موشک از سوی یمنیها و بمباران بنادر، تأسیسات نفتی و فرودگاه صنعا توسط ارتش اسرائیل ختم شده است که باعث تضعیف حوثیها شده است. علاوه بر این، ماه گذشته، یک ائتلاف شورشی تحت حمایت ترکیه حملاتی در سوریه آغاز کرد که به سرنگونی بشار اسد، متحد نزدیک به ایران، انجامید که این تحولات موجب عقبنشینی نظامی ایران از سوریه شد.
🔹اقتصاد ایران به دلیل سوء مدیریت داخلی و تحریمهای آمریکا آسیب زیادی دیده است. تورم سال گذشته در ایران حدود 30 درصد بود و ارزش ریال به نصف کاهش یافت. این مشکلات باعث نارضایتی گستردهای از سوی بسیاری از مردم ایران شد. بههمین خاطر ممکن است ایران به دنبال راهی برای تفاهم با غرب، ازجمله ایالاتمتحده باشد. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، در ماه جاری آمادگی کشورش برای از سرگیری مذاکرات را اعلام کرده است.
🔹راه جایگزین ایران ممکن است شامل تلاش برای ساخت سلاح هستهای و گسترش نیروهای نیابتی در خاورمیانه و جهان باشد. همچنین احتمال دارد که به مسکو و پکن نزدیکتر شود و با طرحهایی نظیر گسترش همکاری با بریکس، قصد چالش کشیدن سلطه مالی آمریکا را در سطح جهانی داشته باشد.
🔹ترامپ از زمان روی کار آمدن در ۲۰ ژانویه در مورد نحوه برخورد با ایران با سناریوهای مختلفی روبهرو است. او ممکن است سناریوی تشدید «کمپین فشار حداکثری» از طریق گسترش تحریمها و تقویت اجرای آنها را انتخاب کند. این میتواند شامل تحریمهای شدیدتر علیه کشورها و شرکتهایی باشد که همچنان با ایران تجارت میکنند. یا انتخاب رویکرد نظامی علیه ایران را در پیش بگیرد که با خطراتی همراه است. حمله آمریکا و اسرائیل ممکن است موجب افزایش احساسات میهنپرستانه در ایران و حمایت از رهبران آن شود. همچنین، تجربیات گذشته نشان داده که مداخلات نظامی در خاورمیانه اغلب پیامدهای غیرمنتظرهای به دنبال دارد، مانند آشوبهایی که لیبی را فرا گرفت.
✅ بهترین گزینه برای ترامپ بازگشت به مذاکره است. او در اولین دوره ریاستجمهوری خود توافق هستهای ایران در زمان اوباما را به سخره گرفت و از آن خارج شد، اما وعده او برای دستیابی به توافق بهتر عملی نشد. اکنون ترامپ فرصت جدیدی دارد. امیدواریم که او و همتایانش در ایران از این فرصت استفاده کنند قبل از اینکه از بین برود.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/205
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◼️أمد - لندن
#رویة_العربیة
🔹ایران سال جدید میلادی را با چالشهای بزرگی از قبیل از دست دادن متحدان منطقهای، اقتصاد تحریم شده و افزایش نارضایتی مردم آغاز کرده است. این شرایط بحرانی، ایران را میان مذاکره یا رویارویی با جامعه جهانی، بهویژه دولت دونالد ترامپ، قرار داده است.
🔹برای ایران، مذاکره نیازمند پذیرش امتیازات سیاسی دشوار است. آنها باید فضای بیشتری به اصلاحطلبان بدهند که میخواهند با رهایی از تحریمهای آمریکا اقتصاد ایران را سامان دهند و همچنین در پی کاهش نزدیکی به روسیه و فاصله گرفتن از جنگ اوکراین هستند.
🔹ایران در شرایطی قرار دارد که دو بازوی اصلی مقاومت آن در غزه و حزبالله لبنان، تحت حملات شدید اسرائیل آسیبدیدهاند. این حملات دیگر متحدان ایران در منطقه را نیز درگیر کرده است. درگیری میان حوثیهای یمن و اسرائیل نیز به شلیک موشک از سوی یمنیها و بمباران بنادر، تأسیسات نفتی و فرودگاه صنعا توسط ارتش اسرائیل ختم شده است که باعث تضعیف حوثیها شده است. علاوه بر این، ماه گذشته، یک ائتلاف شورشی تحت حمایت ترکیه حملاتی در سوریه آغاز کرد که به سرنگونی بشار اسد، متحد نزدیک به ایران، انجامید که این تحولات موجب عقبنشینی نظامی ایران از سوریه شد.
🔹اقتصاد ایران به دلیل سوء مدیریت داخلی و تحریمهای آمریکا آسیب زیادی دیده است. تورم سال گذشته در ایران حدود 30 درصد بود و ارزش ریال به نصف کاهش یافت. این مشکلات باعث نارضایتی گستردهای از سوی بسیاری از مردم ایران شد. بههمین خاطر ممکن است ایران به دنبال راهی برای تفاهم با غرب، ازجمله ایالاتمتحده باشد. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، در ماه جاری آمادگی کشورش برای از سرگیری مذاکرات را اعلام کرده است.
🔹راه جایگزین ایران ممکن است شامل تلاش برای ساخت سلاح هستهای و گسترش نیروهای نیابتی در خاورمیانه و جهان باشد. همچنین احتمال دارد که به مسکو و پکن نزدیکتر شود و با طرحهایی نظیر گسترش همکاری با بریکس، قصد چالش کشیدن سلطه مالی آمریکا را در سطح جهانی داشته باشد.
🔹ترامپ از زمان روی کار آمدن در ۲۰ ژانویه در مورد نحوه برخورد با ایران با سناریوهای مختلفی روبهرو است. او ممکن است سناریوی تشدید «کمپین فشار حداکثری» از طریق گسترش تحریمها و تقویت اجرای آنها را انتخاب کند. این میتواند شامل تحریمهای شدیدتر علیه کشورها و شرکتهایی باشد که همچنان با ایران تجارت میکنند. یا انتخاب رویکرد نظامی علیه ایران را در پیش بگیرد که با خطراتی همراه است. حمله آمریکا و اسرائیل ممکن است موجب افزایش احساسات میهنپرستانه در ایران و حمایت از رهبران آن شود. همچنین، تجربیات گذشته نشان داده که مداخلات نظامی در خاورمیانه اغلب پیامدهای غیرمنتظرهای به دنبال دارد، مانند آشوبهایی که لیبی را فرا گرفت.
🌐https://institutetehran.com/art/205
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔵 سه برش از اجلاس داووس ۲۰۲۵
#اکوتهران
🔸مجمع جهانی اقتصاد به عنوان یک موسسه –البته با نامی متفاوت- توسط کلاوس شوآب در دهه هفتاد میلادی تاسیس شد و برگزاری اجلاس سالانه داووس با مشارکت مقامات سیاسی، فعالان بخش خصوصی، دانشگاهیان و روزنامهنگاران از جمله مهمترین ابتکارات این مجمع است. آخرین دور از اجلاس داووس هفته گذشته با پنج محور موضوعی تجسم مجدد رشد، بازسازی اعتماد، محافظت از سیاره، صنایع در عصر هوشمند و سرمایهگذاری بر مردم برگزار شد که در ادامه تلاش میشود به سه موضوع کلیدی در متن و حاشیه اجلاس پرداخته شود.
1️⃣ روایتهای واگرا از مسئله انرژی
🔹حوزه انرژی در متن و حاشیه داووس شاهد رویارویی دو روایت واگرا بود. از یکطرف، ترامپ همزمان با این اجلاس از توافق پاریس خارج شد و مجموعهای از تصمیمات شامل افزایش تولید در صنعت انرژی ایالات متحده، تسریع پروژههای الانجی، تهدید اروپا به اعمال تعرفه در صورت عدم خریداری گاز، معلق ساختن واسپاری فدرال در پروژههای بادی فراساحلی و درخواست از عربستان و اوپک برای کاهش قیمت نفت را اعلام نمود. ترامپ در متن سخنرانی خود در اجلاس نیز با اشاره به برنامه ایالات متحده برای تسریع توسعه هوش مصنوعی، از نیاز به تولید دوبرابری انرژی سخن گفت و احتمال استفاده از ذغال سنگ به عنوان منبع پشتیبان تولید انرژی یاد کرد.
🔹در طرف مقابل، رهبران اروپایی و سایر بازیگران همچون چین بر تداوم تلاش برای گذار به انرژیهای سبز تاکید کردند. و فاتح بیرول، رئیس آژانس بینالمللی انرژی، در سخنرانی خود ضمن تاکید بر همسویی تامین امنیت انرژی و گذار به انرژی سبز قرائتهایی را که از وجود تضاد و لزوم انتخاب میان این دو هدف سخن میگویند، گمراهکننده خواند. آنتونیو گوتروش، دبیر کل سازمان ملل، نیز در سخنرانی خود در داووس، اعتیاد به سوختهای فسیلی را هیولای فرانکنشتاینی خواند که به هیچ چیز و هیچ کس رحم نخواهد کرد.
2️⃣ هوش مصنوعی و خودروهای برقی
🔹گوتروش همچنین با اشاره به هوش مصنوعی، از امکان وقوع انقلاب در آموزش، کمک به ارتقای خدمات بهداشتی و پشتیبانی از کشاورزان در افزایش بازدهی تولید سخن گفت و همزمان بر خطرات فقدان حکمرانی موثر در این عرصه تاکید نمود. بخش قابلتوجهی از گفتگوها در حوزه هوش مصنوعی بر الزامات زیرساختی تداوم توسعه هوش مصنوعی تمرکز داشت. مدیران بخش خصوصی آمریکا در پنلهای گفتگوی داووس ایالات متحده را در حوزه هوش مصنوعی جلوتر از چین خواندند و همزمان، اتخاذ رویکردهای سیاستی تسهیلگرانه در حوزه فناوری و سرمایهگذاری را شرط تداوم این پیشتازی دانستند.
🔹انقلاب خودروهای برقی و ضرورت پشتیبانی موثر از زنجیره تامین آن نیز یکی از موضوعات مرتبط با فناوری در متن داووس بود. گفته میشود که دستکم 30 میلیون دستگاه خودروی برقی جدید تا سال ۲۰۲۷ به چرخه وارد خواهند شد و همین مسئله، در پنلهای موضوعی مرتبط تاکید مکرر تولیدکنندگان این حوزه را بر ضرورت تدارک زنجیره تامین پایدار در سطح جهانی –و نه کشوری- برانگیخت.
3️⃣چپ تا راست: سانچز و میلی
🔹شکاف قابلتوجه روایتها و اولویتها در اجلاس داووس را میتوان با نگاه به دو سر طیف حاضرین بازنمایی کرد. از یک طرف، نخستوزیر چپگرای اسپانیا در سخنرانی خود با اشاره به تسلط سرمایهداران قانونگریز بر سکوهای فناوری، از اتحادیه اروپا دعوت کرد تا مقررات سختگیرانهتری علیه این سکوها وضع کنند. سانچز با اشاره به تاثیر گردش اطلاعات غلط در گسترش جنبشهای ضد لیبرال، میلیاردرهای حوزه فناوری را به تلاش برای سرنگونی دموکراسی متهم کرد و پایان بخشیدن به ناشناسی کاربران در شبکههای اجتماعی و پاسخگو کردن مالکان شبکههای اجتماعی را توصیه کرد.
🔹در طرف دیگر، رئیسجمهور راستگرای آرژانتین قرار داشت که به احتمال زیاد، از نگاه سانچز بهترین نمونه از رهبرانی است که از جنبشهای ضد لیبرال مورد اشاره برخاستهاند. درست در نقطه مقابل وی، خاویر میلی در سخنرانی خود از ایدئولوژی woke به عنوان ویروسی ذهنی یاد کرد و نفوذ این ایدئولوژی را وجه مشترک کشورهای در حال شکست خواند. به زعم میلی این ایدئولوژی به عنوان پاندمی بزرگ عصر حاضر، نیازمند مواجههای مشابه درمان غدهای سرطانی است.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/206
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
#اکوتهران
🔸مجمع جهانی اقتصاد به عنوان یک موسسه –البته با نامی متفاوت- توسط کلاوس شوآب در دهه هفتاد میلادی تاسیس شد و برگزاری اجلاس سالانه داووس با مشارکت مقامات سیاسی، فعالان بخش خصوصی، دانشگاهیان و روزنامهنگاران از جمله مهمترین ابتکارات این مجمع است. آخرین دور از اجلاس داووس هفته گذشته با پنج محور موضوعی تجسم مجدد رشد، بازسازی اعتماد، محافظت از سیاره، صنایع در عصر هوشمند و سرمایهگذاری بر مردم برگزار شد که در ادامه تلاش میشود به سه موضوع کلیدی در متن و حاشیه اجلاس پرداخته شود.
1️⃣ روایتهای واگرا از مسئله انرژی
🔹حوزه انرژی در متن و حاشیه داووس شاهد رویارویی دو روایت واگرا بود. از یکطرف، ترامپ همزمان با این اجلاس از توافق پاریس خارج شد و مجموعهای از تصمیمات شامل افزایش تولید در صنعت انرژی ایالات متحده، تسریع پروژههای الانجی، تهدید اروپا به اعمال تعرفه در صورت عدم خریداری گاز، معلق ساختن واسپاری فدرال در پروژههای بادی فراساحلی و درخواست از عربستان و اوپک برای کاهش قیمت نفت را اعلام نمود. ترامپ در متن سخنرانی خود در اجلاس نیز با اشاره به برنامه ایالات متحده برای تسریع توسعه هوش مصنوعی، از نیاز به تولید دوبرابری انرژی سخن گفت و احتمال استفاده از ذغال سنگ به عنوان منبع پشتیبان تولید انرژی یاد کرد.
🔹در طرف مقابل، رهبران اروپایی و سایر بازیگران همچون چین بر تداوم تلاش برای گذار به انرژیهای سبز تاکید کردند. و فاتح بیرول، رئیس آژانس بینالمللی انرژی، در سخنرانی خود ضمن تاکید بر همسویی تامین امنیت انرژی و گذار به انرژی سبز قرائتهایی را که از وجود تضاد و لزوم انتخاب میان این دو هدف سخن میگویند، گمراهکننده خواند. آنتونیو گوتروش، دبیر کل سازمان ملل، نیز در سخنرانی خود در داووس، اعتیاد به سوختهای فسیلی را هیولای فرانکنشتاینی خواند که به هیچ چیز و هیچ کس رحم نخواهد کرد.
2️⃣ هوش مصنوعی و خودروهای برقی
🔹گوتروش همچنین با اشاره به هوش مصنوعی، از امکان وقوع انقلاب در آموزش، کمک به ارتقای خدمات بهداشتی و پشتیبانی از کشاورزان در افزایش بازدهی تولید سخن گفت و همزمان بر خطرات فقدان حکمرانی موثر در این عرصه تاکید نمود. بخش قابلتوجهی از گفتگوها در حوزه هوش مصنوعی بر الزامات زیرساختی تداوم توسعه هوش مصنوعی تمرکز داشت. مدیران بخش خصوصی آمریکا در پنلهای گفتگوی داووس ایالات متحده را در حوزه هوش مصنوعی جلوتر از چین خواندند و همزمان، اتخاذ رویکردهای سیاستی تسهیلگرانه در حوزه فناوری و سرمایهگذاری را شرط تداوم این پیشتازی دانستند.
🔹انقلاب خودروهای برقی و ضرورت پشتیبانی موثر از زنجیره تامین آن نیز یکی از موضوعات مرتبط با فناوری در متن داووس بود. گفته میشود که دستکم 30 میلیون دستگاه خودروی برقی جدید تا سال ۲۰۲۷ به چرخه وارد خواهند شد و همین مسئله، در پنلهای موضوعی مرتبط تاکید مکرر تولیدکنندگان این حوزه را بر ضرورت تدارک زنجیره تامین پایدار در سطح جهانی –و نه کشوری- برانگیخت.
3️⃣چپ تا راست: سانچز و میلی
🔹شکاف قابلتوجه روایتها و اولویتها در اجلاس داووس را میتوان با نگاه به دو سر طیف حاضرین بازنمایی کرد. از یک طرف، نخستوزیر چپگرای اسپانیا در سخنرانی خود با اشاره به تسلط سرمایهداران قانونگریز بر سکوهای فناوری، از اتحادیه اروپا دعوت کرد تا مقررات سختگیرانهتری علیه این سکوها وضع کنند. سانچز با اشاره به تاثیر گردش اطلاعات غلط در گسترش جنبشهای ضد لیبرال، میلیاردرهای حوزه فناوری را به تلاش برای سرنگونی دموکراسی متهم کرد و پایان بخشیدن به ناشناسی کاربران در شبکههای اجتماعی و پاسخگو کردن مالکان شبکههای اجتماعی را توصیه کرد.
🔹در طرف دیگر، رئیسجمهور راستگرای آرژانتین قرار داشت که به احتمال زیاد، از نگاه سانچز بهترین نمونه از رهبرانی است که از جنبشهای ضد لیبرال مورد اشاره برخاستهاند. درست در نقطه مقابل وی، خاویر میلی در سخنرانی خود از ایدئولوژی woke به عنوان ویروسی ذهنی یاد کرد و نفوذ این ایدئولوژی را وجه مشترک کشورهای در حال شکست خواند. به زعم میلی این ایدئولوژی به عنوان پاندمی بزرگ عصر حاضر، نیازمند مواجههای مشابه درمان غدهای سرطانی است.
🌐https://institutetehran.com/art/206
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹«معامله مبادله» پرکاربردترین اصطلاحی است که برای مذاکرات و آتشبس از ابتدای طوفان الاقصی استفاده میشد. درست است که توافق برای پایان جنگ است و در فضای فارسی نیز از اصطلاح «آتشبس» برای مذاکرات استفاده میشود، اما اهمیت تبادل اسرا برای دو طرف موجب شده بود بیشتر توجهات بر این مسئله باشد تا جزئیات فنی حول توافقات مرزی و نظامی و ...
🔻اهمیت تبادل اسرا برای طرفین
🔸آزادی اسرا برای جامعه فلسطینی و همچنین صهیونیستها همواره یک مسئله حیاتی بوده و هست. شاید برای درک مطلب بتوان اینگونه گفت که آزادی اسرا برای مقاومت فلسطین در رده آزادی سرزمین و مسجدالاقصی حائز اهمیت بوده و خود را متعهد به وفای به قول در آزادی اسرا میداند. محمد ضیف در پیام ۷ اکتبر و شروع طوفان الاقصی تاکید میکند که یکی از اهداف طوفان الاقصی تبادل اسراست؛ مسئلهای که دشمن در مقابل تحقق آن سرسختی نشان داده است.
🔻آزادی ۱۷۳۷ نفر فلسطینی و پیامدهای آن
🔸براساس توافق قرار است در مرحله اول آتشبس ۱۷۳۷ اسیر فلسطینی آزاد شوند که ۲۹۶نفر از آنها محکوم به حبس ابد هستند. در ادامه موارد مهم و تاثیرات این تبادل در مرحله اول و موارد احتمالی در مرحله های دوم و سوم مورد بحث قرار خواهد گرفت:
💢هوشمندی حماس و تکثر جریانی و فکری اسرا در مرحله اول
🔸۳۴۵ نفر از حماس، ۲۲۹نفر از فتح، ۶۷نفر از جهاد اسلامی، ۱۹نفر از جبهه مردمی خلق، ۶نفر از جبهه دموکراتیک و ۷۰نفر هم مستقل هستند. این تکثر جریانی بالاخص وجود ۱۲۷حبس ابد از جنبش فتح تاثیرگذاری حماس بر آینده کرانه باختری را افزایش خواهد داد و این امر باعث ایجاد نگرانی در میان مسئولان تشکیلات خودگردان شده است.
💢اولویتبخشی به آزادی زنها و اسرای زیر ۱۸ سال
🔸همانند تبادل ماه دوم جنگ در آتشبس موقت ۷روزه، برای مقاومت و حماس آورده اجتماعی تاثیرگذاری زیادی در داخل و خارج فلسطین دارد. زن و آزادی زنان یکی از کلیدواژههای مهم در فضای فلسطین و بالاخص کرانه باختری بواسطه بافت فرهنگی مدرنتر آن است. تقریبا تمام ۱۲۰ زن و کودک اسیر آزاد خواهند شد.
💢آزاد شدن شخصیتهای مهم جنبش فتح
🔸آزادی افرادی که بواسطه عدم همراهی با جنبش فتح بالاخص در دوران پس از یاسرعرفات به زندان افتادهاند میتواند فضای کرانه باختری را تغییر دهد. البته رژیم صهیونیستی هم سعی بر اجرای شرط اخراج اسرای امنیتی به خارج کرانه باختری دارد.
💢آینده پس از محمود عباس
🔸 آزادی اسرا که بخش زیادی از آنها مربوط به کرانه باختریاند، میتواند معادلات سیاسی و اجتماعی در کرانه باختری را دچار تغییر کند. برخی اندیشکدههای اسرائیلی با ذکر همین مسئله درباره تاثیر این رویداد بر جایگاه حماس در میان افکار عمومی ابراز نگرانی کردهاند. تحلیلگران معتقدند که حماس در حال آمادهسازی برای دوران پس از ابومازن است.
🔸احتمال برگزاری انتخابات ریاستی فلسطین در آینده نزدیک، اهمیت این مسئله را برجستهتر میسازد. این نگرانی زمانی بیشتر میشود که حماس به دنبال گنجاندن اسرای مهمی چون مروان برغوثی و حسن سلامه در مرحله دوم و سوم تبادل است. البته بواسطه محبوبیت مروان برغوثی در کرانه و حتی نوارغزه، آزادی او از سوی اسرائیل یک خودکشی است.
💢حضور آزاد شدگان تبادل شالیت
🔸به باور برخی، یکی از مهمترین تاثیرات طوفان الاقصی، توافق تلآویو با مجری ۷اکتبر و پذیرش تبادل اسرا ۱۳ سال پس از تبادل شالیت است. یکی از وجوه مهم لیست مرحله اول، حضور ۴۲ نفر از اسرایی است که سال ۲۰۱۱ در تبادل شالیت آزاد شدند ولی دوباره بازداشت شدند. این آزادی بر معادله اصرار حماس بر آزادی اسرا مهر تثبیت خواهد زد. اسرائیل در سالهای اخیر از هرگونه توافق برای آزادی ۴ اسیر خود در دست حماس خودداری کرده بود تا معامله آزادی اسرا به فراموشی سپرده شود. تحقق تبادل، خودش تثبیت کننده یک معادله مهم در آینده مسئله فلسطین-اسرائیل خواهد بود.
🌐https://institutetehran.com/art/207
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹السالوادور یکی از کشورهایی که میتواند از سیاستهای مهاجرتی ترامپ متاثر شود؛ کشوری کوچک در آمریکای مرکزی که برای نزدیک به سه دهه به عنوان مکانی برای تجمع برخی از بزرگترین و خطرناکترین باندهای تبهکاری و قاچاق مواد و انسان قاره آمریکا شناخته شده است. قدرت بالای این گروهها را میتوان از در کنترل داشتن مناطق مشخصی از خاک این کشور و میزان نرخ قتل (به طور میانگین سالیانه ۲۰۰۰ مورد قتل و ۱۰۰ قتل به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر در کشوری ۶ میلیون نفری) فهمید. با این حال از زمان رویکارآمدن نایب بوکله از ۲۰۱۹ و انتخاب مجدد در ۲۰۲۴ به نظر میرسد شرایط السالوادور در حال تغییر است.
💢ریشههای باندهای تبهکاری السالوادور
🔸میتوان سرآغاز باندهای تبهکاری السالوادور را در جنگ داخلی (۱۹۷۹-۱۹۹۲) یافت. با تشدید جنگ داخلی، بسیاری از مردم این کشور در دهه ۱۹۸۰ از کشور گریخته و در کشورهای همسایه همچون گواتمالا و از همه مهمتر در ایالت کالیفرنیا در آمریکا ساکن شدند. این زمانی بود که هستههای اولیه این گروهها شکل گرفت. مهاجرین السالوادوری برای محافظت از خود با باندهای زیرزمینی از جمله دو باند بزرگ جهانی و چندملیتی در لسآنجلس به نامهای باند خیابان هجدهم (Barrio 18) و ماریا سالواتروچا (Maria salvatrucha) ارتباط گرفتند. این دو باند دشمن یکدیگر محسوب میشدند.
🔸با پایان جنگ داخلی در ۱۹۹۲، بسیاری از این افراد با سیاست اخراج مهاجرین غیرقانونی از سمت دولت آمریکا مواجه شدند و به کشور خود بازگشتند. با بازگشت به کشور، مهاجرین شاخههایی از گروههای زیرزمینی لسآنجلسی خود را در السالوادور پایهگذاری کردند. دو گروه مذکور در طول یک دهه به میزانی بر قدرت خود افزودند که تبدیل به اصلیترین بحران هر دولتی در این کشور شدند. ناامنی ایجادشده توسط این گروهها شگفتآور بود. آنها توانسته بودند با جذب نیرو طی چند سال تبدیل به حکومت دومی درون کشور شوند.
💢روی کار آمدن نایب بوکله
🔸در سال ۲۰۱۹، نایب بوکله، از اعضای پیشین حزب چپگرای جبهه آزادیبخش ملی فارابوندو مارتی (FMLN)، به عنوان نامزد پوپولیست حزب میانهرو «ایدههای جدید» (Nuevas Ideas) با کسب ۵۳٪ آرا به پیروزی رسید. او نیز همچون خاویر میلی در آرژانتین با رویکرد ضدساختاری و تحولخواهانه توانست نظر مردم را جلب کند. در سال ۲۰۲۲، مجلس السالوادور به درخواست بوکله برای «جنگ با باندها» وضعیت اضطراری یک ماهه اعلام کرد. این به معنای تعلیق حقوق شهروندان مندرج در قانون اساسی، لغو قوانین مربوط به دستگیری افراد و عدم دسترسی به فرآیند دادرسی قانونی بود.
🔸نیروهای پلیس دولتی با آغاز کارزاری ناگهانی و خشن، ظرف مدت کوتاهی بیش از ۷۷ هزار نفر را دستگیر کردند. در سپتامبر ۲۰۲۳، وضعیت اضطراری به مدت ۱۸ ماه دیگر تمدید شد. دولت در این ۱۸ ماه عملیاتهای گستردهای را برای سرکوب سه باند اصلی (Barrio 18, MS13, Sureños) در کشور انجام داد که به گفته مقامات رسمی به دستگیری دوسوم از اعضای این باندها انجامید. نتیجه این سیاستهای خشونتآمیز در کاهش تعداد قتلها و کاهش جرموجنایت مشهود بود. بخشی از اعضای این باندها نیز ناچار به خروج از کشور شدند.
💢آیا سیاست بوکله موفق شده است؟
🔸این اولین باری نیست که یک دولت السالوادور اقدام نظامی علیه باندهای زیرزمینی انجام میدهد. دولتهای فرانسیسکو فلورس پرز (۱۹۹۹-۲۰۰۴)، آنتونیو ساکا (۲۰۰۴-۲۰۰۹) نیز سیاست مشت آهنین را در قبال این باندها اعمال کرده بودند؛ هرچند هیچکدام به شدت و وسعت دولت بوکله عمل نکردند. همچنین در دو مورد قبلی باندهای اصلی السالوادور به اقدام نظامی متقابل علیه دولت دست زدند و نوعی جنگ داخلی به راه انداختند. ناتوانی دولتهای پیشین در نهایت به انعقاد توافق آتشبس در دولت مائوریسیو مورس در سال ۲۰۱۲ انجامید. با این حال خشونت و جنگ میان باندهای رقیب باعث ناامنی مجدد و افزایش قتل در کشور شد.
🌐https://institutetehran.com/art/208
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️قطع راه تنفس نفتی مادورو
◼️مرکز مطالعات بینالمللی و استراتژیک
📝 رایان سی.برگ
#تهران_ریویو
🔹به دنبال اختلاف در نتایج انتخابات ژوئیه ۲۰۲۴، بسیاری از ونزوئلاییها، از جمله سران اصلی اپوزیسیون از عدم تمایل دولت بایدن به اتخاذ یک اقدام جدی مالی علیه نظام مادورو خسته شدهاند و انتظارات از دولت ترامپ برای سرنگونی مادورو بسیار زیاد است. دولت بایدن تحریمها علیه مادورو را در ازای آشتی دموکراتیک و وعده انتخابات منصفانهتر و آزادتر تعلیق کرده بود؛ اما تقریباً بلافاصله پس از این، نظام مادورو این توافقها را نقض کرد و به وعده بلندمدت خود در مسائل حقوق بشری و گشایش دموکراتیک عمل نکرد. پس از لغو تحریمهای ونزوئلا، دولت بایدن شروع به اعطای مجوز {فروش نفت از کانال رسمی} به این کشور نمود. دولت بایدن چند دلیل اصلی برای توجیه استفاده از مجوز نفتی برای نظام مادورو داشت:
1️⃣ امکان افزایش شفافیت در صنعت نفت ونزوئلا پس از صدور مجوز نفتی
🔸صنعت نفت ونزوئلا به دلیل تحریم و فساد فراگیر، دچار یک اقتصاد غیررسمی تحریمی و تخفیفهای زیاد در صادرات نفتی در بازار سیاه به انحراف کشیده شده بود. دولت بایدن استدلال میکرد که مجوزهای نفتی شفافیت را برگردانده است؛ زیرا شرکتهای نفتی سنتی (همچون شورون، اماندپی، انی و رپسول) جای شرکتهای غیرسنتی را گرفتند. در همین حال، صادرات از طریق کانالهای رسمی رایج و بدون تخفیف بازار سیاه انجام شد. با این وجود، این مسئله شامل نحوه فعالیت این شرکتهای نفتی نمیشود چرا که این شرکتها قراردادهای خود با دولت ونزوئلا را ذیل قانون ضد انسداد (2020 Anti blockade Act) امضا کردهاند که مانع نظارت و شفافیت میشود و محرمانگی را افزایش میدهند. هیچیک از طرفین مفاد توافق و نحوه توزیع درآمدهای آن را آشکار نکردهاند.
2️⃣ کمک مجوزهای نفتی به امنیت انرژی جهانی
🔸دولت بایدن همچنین استدلال میکرد که به دنبال تهاجم روسیه به اوکراین، ونزوئلا به نقش خود به عنوان شریک راهبردی آمریکا در حوزه انرژی ادامه میدهد. پالایشگاههای آمریکا اکنون به عرضه قابل اتکای نفت از سمت ونزوئلا دسترسی دارند. با این وجود، عرضه نفت ونزوئلا ناپایدار است؛ زیرا مادورو هنوز با ریشههای فروپاشی صنعت نفت از جمله نهادهای مصادرهکننده اموال خصوصی و همچنین انحصار شرکت دولتی نفت و گاز طبیعی ونزوئلا (PDVSA) برخورد نکرده است. ونزوئلا برای رساندن تولید نفت به دوران اوج خود در ۱۹۹۸، یعنی زمانی که چاوز به قدرت رسید، نیازمند اصلاحات نهادی گسترده و ثبات سیاسی است که مادورو هیچ کدام از آنها را انجام نخواهد داد.
3️⃣ کاهش مهاجرت ونزوئلاییها با کاهش فشار تحریم
🔸سیل پناهندگان و مهاجرین از ونزوئلا یکی از بزرگترین بحرانهای جهان است که تا دسامبر ۲۰۲۴، تقریباً به ۷.۸ میلیون رسید. این رقم حتی از دو کشور سوریه و اوکراین که درگیر منازعه داخلی و جنگ هستند بیشتر است. با اینحال، ریشههای این مسئله تغییری نکرده است: فروپاشی دموکراتیک، استبداد و فقدان حقوق اساسی بشر که با بحرانهای اقتصادی ناشی از سوءمدیریت تشدید شده است. دولت بایدن کاهش تحریمها را ابزاری برای بهبود محرکهای اقتصادی مهاجرت از ونزوئلا میدانست؛ اما تعداد مهاجرین در زمانی که بایدن در قدرت بود به افزایش خود ادامه داد و عددی نزدیک به یک میلیون مهاجر با ملیت ونزوئلایی گزارش شده است.
4️⃣ فاصلهگذاری با «محور اقتدارگرایان»
🔸برخی تحلیلگران نگرانی خود را از کنسرت قدرتها (چین، روسیه و ایران) ابراز میکنند که حامی مادورو هستند و بقایش را برای منافع ملیشان حیاتی میدانند. طبق این تحلیلها، سیاستهای ایالات متحده این بلوک از کشورها را با تشویق به اتخاذ راهبردهای ضدتحریمی مشترک به یکدیگر نزدیکتر کرده است. با این حال، مادورو مدتهاست که به محور اقتدارگرایان نزدیک شده و خود او سالهاست که در شبکه رهبران اقتدارگرا قرار دارد. به دنبال تعلیق تحریمها توسط بایدن، ونزوئلا توانست در عمل نفت بیشتری به جهان صادر کند؛ اما علیرغم زمین بازی گستردهای که ونزوئلا در اختیار داشت، چین همچنان مقصد اصلی نفت ونزوئلا در ۲۰۲۴ بود.
✅ بازگشت به کارزار فشار
🔸همانطور که مشاهده شد، استدلالها به نفع حفظ مجوزهای نفتی مستحکم نیستند و از آنجا که شرایط روی زمین در ونزوئلا به شدت از ژوئیه ۲۰۲۴ تغییر کرده است، سیاستهای تحریمی آمریکا نیز باید تغییر کنند. تحریمها باید به عنوان اهرم فشاری علیه دولت مادورو ادامه یابند. نظرسنجیها نشان میدهند هرچه مادورو بیشتر در قدرت بماند، ونزوئلاییهای بیشتری از کشور میگریزند. اگرچه مادورو وعده داده که مهاجرین را در کشور نگه دارد، اما نمیتوان به این وعدهها اعتماد کرد.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/209
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◼️مرکز مطالعات بینالمللی و استراتژیک
📝 رایان سی.برگ
#تهران_ریویو
🔹به دنبال اختلاف در نتایج انتخابات ژوئیه ۲۰۲۴، بسیاری از ونزوئلاییها، از جمله سران اصلی اپوزیسیون از عدم تمایل دولت بایدن به اتخاذ یک اقدام جدی مالی علیه نظام مادورو خسته شدهاند و انتظارات از دولت ترامپ برای سرنگونی مادورو بسیار زیاد است. دولت بایدن تحریمها علیه مادورو را در ازای آشتی دموکراتیک و وعده انتخابات منصفانهتر و آزادتر تعلیق کرده بود؛ اما تقریباً بلافاصله پس از این، نظام مادورو این توافقها را نقض کرد و به وعده بلندمدت خود در مسائل حقوق بشری و گشایش دموکراتیک عمل نکرد. پس از لغو تحریمهای ونزوئلا، دولت بایدن شروع به اعطای مجوز {فروش نفت از کانال رسمی} به این کشور نمود. دولت بایدن چند دلیل اصلی برای توجیه استفاده از مجوز نفتی برای نظام مادورو داشت:
1️⃣ امکان افزایش شفافیت در صنعت نفت ونزوئلا پس از صدور مجوز نفتی
🔸صنعت نفت ونزوئلا به دلیل تحریم و فساد فراگیر، دچار یک اقتصاد غیررسمی تحریمی و تخفیفهای زیاد در صادرات نفتی در بازار سیاه به انحراف کشیده شده بود. دولت بایدن استدلال میکرد که مجوزهای نفتی شفافیت را برگردانده است؛ زیرا شرکتهای نفتی سنتی (همچون شورون، اماندپی، انی و رپسول) جای شرکتهای غیرسنتی را گرفتند. در همین حال، صادرات از طریق کانالهای رسمی رایج و بدون تخفیف بازار سیاه انجام شد. با این وجود، این مسئله شامل نحوه فعالیت این شرکتهای نفتی نمیشود چرا که این شرکتها قراردادهای خود با دولت ونزوئلا را ذیل قانون ضد انسداد (2020 Anti blockade Act) امضا کردهاند که مانع نظارت و شفافیت میشود و محرمانگی را افزایش میدهند. هیچیک از طرفین مفاد توافق و نحوه توزیع درآمدهای آن را آشکار نکردهاند.
2️⃣ کمک مجوزهای نفتی به امنیت انرژی جهانی
🔸دولت بایدن همچنین استدلال میکرد که به دنبال تهاجم روسیه به اوکراین، ونزوئلا به نقش خود به عنوان شریک راهبردی آمریکا در حوزه انرژی ادامه میدهد. پالایشگاههای آمریکا اکنون به عرضه قابل اتکای نفت از سمت ونزوئلا دسترسی دارند. با این وجود، عرضه نفت ونزوئلا ناپایدار است؛ زیرا مادورو هنوز با ریشههای فروپاشی صنعت نفت از جمله نهادهای مصادرهکننده اموال خصوصی و همچنین انحصار شرکت دولتی نفت و گاز طبیعی ونزوئلا (PDVSA) برخورد نکرده است. ونزوئلا برای رساندن تولید نفت به دوران اوج خود در ۱۹۹۸، یعنی زمانی که چاوز به قدرت رسید، نیازمند اصلاحات نهادی گسترده و ثبات سیاسی است که مادورو هیچ کدام از آنها را انجام نخواهد داد.
3️⃣ کاهش مهاجرت ونزوئلاییها با کاهش فشار تحریم
🔸سیل پناهندگان و مهاجرین از ونزوئلا یکی از بزرگترین بحرانهای جهان است که تا دسامبر ۲۰۲۴، تقریباً به ۷.۸ میلیون رسید. این رقم حتی از دو کشور سوریه و اوکراین که درگیر منازعه داخلی و جنگ هستند بیشتر است. با اینحال، ریشههای این مسئله تغییری نکرده است: فروپاشی دموکراتیک، استبداد و فقدان حقوق اساسی بشر که با بحرانهای اقتصادی ناشی از سوءمدیریت تشدید شده است. دولت بایدن کاهش تحریمها را ابزاری برای بهبود محرکهای اقتصادی مهاجرت از ونزوئلا میدانست؛ اما تعداد مهاجرین در زمانی که بایدن در قدرت بود به افزایش خود ادامه داد و عددی نزدیک به یک میلیون مهاجر با ملیت ونزوئلایی گزارش شده است.
4️⃣ فاصلهگذاری با «محور اقتدارگرایان»
🔸برخی تحلیلگران نگرانی خود را از کنسرت قدرتها (چین، روسیه و ایران) ابراز میکنند که حامی مادورو هستند و بقایش را برای منافع ملیشان حیاتی میدانند. طبق این تحلیلها، سیاستهای ایالات متحده این بلوک از کشورها را با تشویق به اتخاذ راهبردهای ضدتحریمی مشترک به یکدیگر نزدیکتر کرده است. با این حال، مادورو مدتهاست که به محور اقتدارگرایان نزدیک شده و خود او سالهاست که در شبکه رهبران اقتدارگرا قرار دارد. به دنبال تعلیق تحریمها توسط بایدن، ونزوئلا توانست در عمل نفت بیشتری به جهان صادر کند؛ اما علیرغم زمین بازی گستردهای که ونزوئلا در اختیار داشت، چین همچنان مقصد اصلی نفت ونزوئلا در ۲۰۲۴ بود.
🔸همانطور که مشاهده شد، استدلالها به نفع حفظ مجوزهای نفتی مستحکم نیستند و از آنجا که شرایط روی زمین در ونزوئلا به شدت از ژوئیه ۲۰۲۴ تغییر کرده است، سیاستهای تحریمی آمریکا نیز باید تغییر کنند. تحریمها باید به عنوان اهرم فشاری علیه دولت مادورو ادامه یابند. نظرسنجیها نشان میدهند هرچه مادورو بیشتر در قدرت بماند، ونزوئلاییهای بیشتری از کشور میگریزند. اگرچه مادورو وعده داده که مهاجرین را در کشور نگه دارد، اما نمیتوان به این وعدهها اعتماد کرد.
🌐https://institutetehran.com/art/209
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹آنچه بزرگتر است، پنهان می ماند! به نظر میرسد راهبرد این روزهای حماس و جهاد اسلامی همین یک خط جمله باشد. وقتی که آتشبس بین غزه و اسرائیل برقرار شد، به یکبار ماشینهای تویوتا با رزمندگان حماس وارد خیابانهای غزه شدند و رژه پیروزی برگزار کردند.
🔸در دور دوم تبادل آزادی اسرای بین یک کارگردانی ماهرانه توسط حماس و جهاد انجام شد که به نظر میرسد در بعد رسانهای و عملیات روانی این موضوع با مدیریت و راهنمایی شبکه خبری الجزیره قطر صورت گرفته است. بلافاصله نزدیک به مرحله دوم عملیات تبادل اسرا مستند ما خفی اعظم از الجزیره منتشر می شود که در آن برای نخستین بار تصاویر و فیلم های از شهید یحیی سنوار رهبر حماس در حین عملیات نظامی در داخل غزه منتشر می شود.
🔸از غرفه عملیات عسگری حماس در ۷اکتبر تصاویری ناب منتشر می شود و محمد ضیف با صورتی شطرنجی شده در این فیلم ها در حال سخنرانی است. در بعد اطلاعاتی این فیلم حائز اهمیت زیادی است. آنجای که تصاویر شهید سنوار و رفیق همراهش حمدان منتشر می شود یعنی آنها به شهادت رسیدند و حماس آن را تایید می کند ولی زمانی که تصویر محمد ضیف فرمانده گردان های کتائب القسام حماس نشان داده نمیشود یعنی او زنده است و عملیات اسرائیل برای ترور وی در خان یونس موفقیت آمیز نبوده.
🔸از سوی دیگر این مستند در زمان مهمی منتشر شد قبل از عملیات تبادل دوم. اوج کار رسانه ای و روانی حماس هم در تبادل صورت گرفت. به انگار یک فیلم در حال ساخت بود. از سوی دیگر روند تبادل اسرا یک پیام مهم دیگری هم در پی داشت و این بود که حماس مدیریت غزه را در دست گرفته است. مقاومت فلسطین در نوار غزه مایل بود که روند تحویل چهار زندانی زن اسرائیلی را به منظره ای تبدیل کند که نه تنها حضور جنبش حماس را تثبیت کرد، بلکه کنترل و ظرفیت سازمانی بالای آن را نیز تثبیت کند.
🔸صحنه آزادی ۴ سرباز زن اسرائیلی از وسط میدان فلسطین در قلب غزه توسط جناح های مقاومت فلسطین، پیچیدگی اوضاع اسرائیل را با هر آنچه که مربوط به بهایی می شود که تل آویو در مذاکرات تبادل اسرا پرداخت کرد، افزایش داد. در میان تقویت این باورها مبنی بر اینکه ارتش اسرائیل در دستیابی به اهداف جنگ ناکام مانده است و حماس ثابت قدم مانده و کنترل زمام حکومت در نوار غزه را در دست دارد.
🔸در رویکردی که بازتاب تلاش برای گمراه کردن افکار عمومی توسط رسانههای اسرائیلی است، شبکههای تلویزیونی اسرائیل سعی کردند از تصاویر تحویل سربازان زن اسیر فراتر بروند، این مناظر مانند اینکه آنها لبخند زدند، لباسهای نظامی به تن داشته باشند و کیفهایی با خود حمل کنند در انتظار ورود سربازان زن به اسرائیل، برای ترویج شادی آمیخته با غم و اندوه.
🔸حتی این موارد به حدی بود که عینات وایزمن کارگردان اسرائیلی در توضیح صحنه ها و تصاویری که گردان های القسام در میدان فلسطین در جریان آزادی سربازان زن مشاهده کردند، در توئیت خود در شبکه های اجتماعی گفت: «تزیینات، لباس ها، تدارکات یک تئاتر! پیروزی مطلق اینگونه نشان داده می شود». همچنین سافیر لوکین، خبرنگار کانال ۱۲ اسرائیل در امور فلسطین و عربی نیز توضیح داد که جنبش حماس از طریق نمایش نظامی خود قصد خروج منظم از مرحله دوم معامله مبادله را با برافراشتن پرچمها دارد. فلسطین، جناح های مسلح و بنرهایی به زبان عبری در پیام های متعدد به اسرائیلی ها داشت.
🔸حتی محل تبادل هم برای حماس جنبه تبلیغاتی داشت. در مورد انتخاب «میدان فلسطین» باید گفت این میدان نمادی تاریخی برای مردم غزه دارد و نیروهای اشغالگر با تانکهای خود وارد آن شده و سربازان شروع به گرفتن عکس از خود کردند تا اینگونه وانمود کنند که غزه در اختیار آنهاست.
1️⃣هنوز حماس زنده است و چیزهای پنهانی دارد که اسرائیل را شگفت زده میکند.
2️⃣اسرائیل نمیتواند حماس را از معادلات قدرت در غزه حذف کند.
3️⃣نمایش قدرت رسانهای و جنگ روانی علیه اسرائیل
4️⃣نشان دادن اینکه علیرغم خساراتهای فراوان، حماس از روایت مقاومت پیروز شده است.
5️⃣نشان دادن این قدرت که حماس نیروهای جدیدی استخدام کرده است. حتی گزارش سی ان ان هم به این موضوع اشاره دارد که ققنوس حماس از خاکستر غزه برخاسته و اکنون ۱۵ هزار نیرو جذب کرده است.
🌐https://institutetehran.com/art/210
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️حوثیها در میانه چالشهای داخلی و فشار خارجی پس از توافق غزه
◼️شاف - مصر
📝رضوى الشريف
#رویة_العربیة
🔹با آغاز آتشبس بین اسرائیل و حماس، تنشها در دریای سرخ که تحت تأثیر حملات حوثیها بود، کاهش یافت. اما نگرانیها درباره اقدامات آینده حوثیها، بهویژه پس از بازگشت این گروه به لیست تروریستی آمریکا، همچنان وجود دارد. رهبر حوثیها اعلام کرده که توقف عملیات نظامی به اجرای کامل توافق غزه بستگی دارد. همچنین هشدار دادهاند که در صورت حمله به مواضعشان، کشتیهای آمریکا، بریتانیا و اسرائیل را هدف قرار خواهند داد. پرسش اصلی این است که آیا حوثیها ادامه تنشها در دریای سرخ را دنبال خواهند کرد یا به مذاکرات صلح خواهند پیوست؟
💢زمینه سیاسی و نظامی قبل از آتشبس
🔹پیش از آتشبس، حوثیها برای حمایت از مردم فلسطین دست به تشدید عملیات نظامی در دریای سرخ زده و کشتیهای اسرائیل و سایر حامیان آن را هدف قرار میداد. این اقدامات ابزاری برای تبدیل یمن به یک قدرت موثر منطقهای، فرصتی برای تقویت نفوذ نظامی و سیاسی حوثیها و تبدیل شدن به قهرمانان افسانهای حمایت از غزه بود. این عملیاتها همچنین باعث افزایش بحرانهای اقتصادی و انسانی در یمن و افزایش فاصله بین خواستههای مردم و واقعیت سخت زندگی آنها شده است.
💢چالشهای داخلی پیش روی حوثیها پس از توافق غزه
🔹نظامی: حوثیها پس از آتشبس در غزه با سردرگمی استراتژیک مواجهاند. آنها که حمایت از مردم غزه را بهانهای برای گسترش عملیات نظامی خود قلمداد کرده بودند، پس از پایان جنگ به استراتژی جدیدی برای پر کردن این خلأ نیاز دارند.
🔹اقتصادی: وضعیت اقتصادی در مناطق تحت کنترل حوثیها به دلیل ادامه محاصره و کمبود منابع ضروری وخیمتر شده است. این وضعیت بر ارائه خدمات به مردم تأثیر گذاشته و باعث افزایش ناامیدی در بین شهروندان شده است. در نتیجه، حوثیها را در تقابل مستقیم با مردم یمن قرار داده است که خواستار بهبود شرایط اقتصادی و خدمات هستند.
🔹سیاسی: حوثیها با فشارهای بینالمللی برای یافتن یکراه حل سیاسی در یمن مواجه هستند. جامعه جهانی از آنها خواسته تا در مذاکرات صلح مشارکت کنند، اما حوثیها با حمایت ایران هرگونه توافق سیاسی را رد میکنند، مگر آنکه به نفع آنها باشد.
💢فرسایش فرصتهای توافق
🔹عربستان سعودی به دلیل تحریمهای آمریکا علیه حوثیها و طبقهبندی آنها بهعنوان گروه تروریستی نتوانسته نقشه راه قبلی را اجرا کند. علاوه بر آن، ایالاتمتحده از عمان بهعنوان یکی از حامیان اصلی رسیدن گروههای یمنی به راهحل، خواسته تا از میزبانی رهبران حوثیها خودداری کند. بااینوجود آزادسازی کشتی گلکسی لیدر و خدمه آن نشاندهنده تلاشها برای کاهش فشار و حرکت بهسوی حل بحران از سوی حوثیها بهشمار میرود.
💢ابعاد بینالمللی و گزینههای احتمالی تعامل ترامپ با حوثیها
🔹تشدید نظامی گسترده: ایالاتمتحده و متحدانش ممکن است به تشدید نظامی علیه حوثیها پرداخته و زیرساختهای نظامی آنها، ازجمله سایتهای پهپادی و موشکی، را هدف قرار دهند. در حال حاضر فرصت برای انجام این عملیات وجود دارد بهویژه پس از از بین رفتن پوشش سیاسی که توسط حوثیها تحت شعار حمایت از غزه ارائهشده است. بااینحال، این عملیات به دلیل خطرات زیاد، بهویژه تشدید تنشها با ایران و افزایش تلفات انسانی در یمن، بعید به نظر میرسد.
🔹افزایش تحریمهای بینالمللی: ترامپ ممکن است برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه حوثیها اقدام کند و همزمان فشارها بر ایران برای کاهش حمایت از آنها را نیز افزایش دهد. اما با توجه به تجربه حوثیها در دور زدن تحریمها و ادامه حمایتهای مخفیانه ایران، این اقدامات بهتنهایی کافی به نظر نمیرسند.
🔹حمایت از نیروهای محلی: ممکن است تمرکز بر تقویت احزاب ضد حوثی یمن مانند دولت قانونی، شورای انتقالی جنوب و مقاومت ملی منجر به کاهش توانمندیهای منطقهای حوثیها شود. این در حالی است که شورای انتقالی جنوب تشدید تنشها را فرصتی برای کاهش تهدیدات درازمدت حوثیها میداند. اینها در کنار انتقاد مارکو روبیو وزیر خارجه جدید آمریکا، از دولت بایدن برای عدم تسلیح دولت قانونی یمن بر علیه حوثیها معنیدار است.
💢 نتیجهگیری
✅ در نهایت، حوثیها باید در سایه پایان یافتن جنگ غزه برای چالشهای انسانی، اقتصادی داخلی و افزایش فشارها و تحریمهای بینالمللی چارهای بیاندیشند. سرنوشت حوثیها به توانایی آنها در سازگاری با تغییرات و یافتن راهبردهای جایگزین برای تضمین بقای خود در صحنه بستگی دارد.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/211
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◼️شاف - مصر
📝رضوى الشريف
#رویة_العربیة
🔹با آغاز آتشبس بین اسرائیل و حماس، تنشها در دریای سرخ که تحت تأثیر حملات حوثیها بود، کاهش یافت. اما نگرانیها درباره اقدامات آینده حوثیها، بهویژه پس از بازگشت این گروه به لیست تروریستی آمریکا، همچنان وجود دارد. رهبر حوثیها اعلام کرده که توقف عملیات نظامی به اجرای کامل توافق غزه بستگی دارد. همچنین هشدار دادهاند که در صورت حمله به مواضعشان، کشتیهای آمریکا، بریتانیا و اسرائیل را هدف قرار خواهند داد. پرسش اصلی این است که آیا حوثیها ادامه تنشها در دریای سرخ را دنبال خواهند کرد یا به مذاکرات صلح خواهند پیوست؟
💢زمینه سیاسی و نظامی قبل از آتشبس
🔹پیش از آتشبس، حوثیها برای حمایت از مردم فلسطین دست به تشدید عملیات نظامی در دریای سرخ زده و کشتیهای اسرائیل و سایر حامیان آن را هدف قرار میداد. این اقدامات ابزاری برای تبدیل یمن به یک قدرت موثر منطقهای، فرصتی برای تقویت نفوذ نظامی و سیاسی حوثیها و تبدیل شدن به قهرمانان افسانهای حمایت از غزه بود. این عملیاتها همچنین باعث افزایش بحرانهای اقتصادی و انسانی در یمن و افزایش فاصله بین خواستههای مردم و واقعیت سخت زندگی آنها شده است.
💢چالشهای داخلی پیش روی حوثیها پس از توافق غزه
🔹نظامی: حوثیها پس از آتشبس در غزه با سردرگمی استراتژیک مواجهاند. آنها که حمایت از مردم غزه را بهانهای برای گسترش عملیات نظامی خود قلمداد کرده بودند، پس از پایان جنگ به استراتژی جدیدی برای پر کردن این خلأ نیاز دارند.
🔹اقتصادی: وضعیت اقتصادی در مناطق تحت کنترل حوثیها به دلیل ادامه محاصره و کمبود منابع ضروری وخیمتر شده است. این وضعیت بر ارائه خدمات به مردم تأثیر گذاشته و باعث افزایش ناامیدی در بین شهروندان شده است. در نتیجه، حوثیها را در تقابل مستقیم با مردم یمن قرار داده است که خواستار بهبود شرایط اقتصادی و خدمات هستند.
🔹سیاسی: حوثیها با فشارهای بینالمللی برای یافتن یکراه حل سیاسی در یمن مواجه هستند. جامعه جهانی از آنها خواسته تا در مذاکرات صلح مشارکت کنند، اما حوثیها با حمایت ایران هرگونه توافق سیاسی را رد میکنند، مگر آنکه به نفع آنها باشد.
💢فرسایش فرصتهای توافق
🔹عربستان سعودی به دلیل تحریمهای آمریکا علیه حوثیها و طبقهبندی آنها بهعنوان گروه تروریستی نتوانسته نقشه راه قبلی را اجرا کند. علاوه بر آن، ایالاتمتحده از عمان بهعنوان یکی از حامیان اصلی رسیدن گروههای یمنی به راهحل، خواسته تا از میزبانی رهبران حوثیها خودداری کند. بااینوجود آزادسازی کشتی گلکسی لیدر و خدمه آن نشاندهنده تلاشها برای کاهش فشار و حرکت بهسوی حل بحران از سوی حوثیها بهشمار میرود.
💢ابعاد بینالمللی و گزینههای احتمالی تعامل ترامپ با حوثیها
🔹تشدید نظامی گسترده: ایالاتمتحده و متحدانش ممکن است به تشدید نظامی علیه حوثیها پرداخته و زیرساختهای نظامی آنها، ازجمله سایتهای پهپادی و موشکی، را هدف قرار دهند. در حال حاضر فرصت برای انجام این عملیات وجود دارد بهویژه پس از از بین رفتن پوشش سیاسی که توسط حوثیها تحت شعار حمایت از غزه ارائهشده است. بااینحال، این عملیات به دلیل خطرات زیاد، بهویژه تشدید تنشها با ایران و افزایش تلفات انسانی در یمن، بعید به نظر میرسد.
🔹افزایش تحریمهای بینالمللی: ترامپ ممکن است برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه حوثیها اقدام کند و همزمان فشارها بر ایران برای کاهش حمایت از آنها را نیز افزایش دهد. اما با توجه به تجربه حوثیها در دور زدن تحریمها و ادامه حمایتهای مخفیانه ایران، این اقدامات بهتنهایی کافی به نظر نمیرسند.
🔹حمایت از نیروهای محلی: ممکن است تمرکز بر تقویت احزاب ضد حوثی یمن مانند دولت قانونی، شورای انتقالی جنوب و مقاومت ملی منجر به کاهش توانمندیهای منطقهای حوثیها شود. این در حالی است که شورای انتقالی جنوب تشدید تنشها را فرصتی برای کاهش تهدیدات درازمدت حوثیها میداند. اینها در کنار انتقاد مارکو روبیو وزیر خارجه جدید آمریکا، از دولت بایدن برای عدم تسلیح دولت قانونی یمن بر علیه حوثیها معنیدار است.
💢 نتیجهگیری
🌐https://institutetehran.com/art/211
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔵توسعه فناورانه در تایوان: نگاهی به نقش «موسسه تحقیقات فناوری صنعتی»
#اکوتهران
🔸صادرات نیمههادیهای تایوان در سال 2023 به بیش از 150 میلیارد دلار رسید. تحول تایوان از یک اقتصاد کشاورزی در دهه 50 میلادی به رهبری جهانی صنایع فناورانه متاثر از مولفههای متعددی در سطوح مختلف بود. یکی از تاثیرگذارترین مولفههای نهادی در این تحول کلیدی موسسه تحقیقات فناوری صنعتی (ITRI) تایوان بود که با ادغام موسسات تحقیقاتی موجود و بهرهگیری از تایوانیهای ساکن خارج کشور در سال 1973 به عنوان بازوی تحقیق و توسعه تایوان و ذیل وزارت اقتصاد تاسیس گردید.
🔹در ابتدای دهه 70 میلادی صنعت در تایوان مبتنی بر بخش سبُک و کاربر بود و به استعاره گفته میشود که تولید چراغانیهای کریسمسی و چتر در نشیمن خانههای تایوانی شکل غالب صنعتگری بود. تایوان برای قریب به یک دهه سیاست جایگزینی واردات و اعطای یارانه به صادرات را در پیش گرفت و همین مسئله به توسعه نسبی صنایع سبک در این قلمرو کمک کرد. با اینحال، به نظر میرسد در سایه بحران سیاسی (خروج تایوان از سازمان ملل متحد در 1971)، رشد فزاینده کشورهای همسایه و شوک اقتصادی (بحران نفتی اول 1973) تصمیم به توسعه صنعتی متمرکز در نخبگان تایوانی پدیدار شد.
🔹مهمترین حوزه تاثیر موسسه تحقیقات فناوری صنعتی را باید در صنایع نیمههادی تایوان جستجو نمود. تایوان در حال حاضر حدود 65 درصد از نیمهرساناها و 90 درصد تراشههای پیشرفته کامپیوتری جهان را تولید میکند و تامین کننده اصلی شرکتهایی همچون اپل و انویدیا است. صنایع نیمههادی در تایوان حدود 15 درصد از تولید ناخالص داخلی این جزیره کوچک را شامل میشوند.
🔹موسسه تحقیقات فناوری صنعتی در واقع مبدع و آغازکننده تحقیق و توسعه در حوزه نیمههادیها بود و در سال 1976 اولین مدار مجتمع مقیاس بزرگ تایوان توسط این موسسه توسعه داده شد. پارک علمی Hsinchu باتکای مطالعات و توصیههای این موسسه تاسیس گردید.
🔹پس از پانزده سال نقشآفرینی در جایگاه انکوباتور و بستر رشد برای صنایع نیمههادی، این موسسه مسئولیت تحقیق و توسعه را در سال 1987 به تولیدکننده اصلی محصولات با عنوان شرکت تولید نیمه هادی تایوان (TSMC) منتقل نمود. این شرکت اکنون بزرگترین تولیدکننده تراشههای جهان است و ارزش بازار آن بیش از 500 میلیارد دلار ارزیابی میشود. علاوه بر این، ITRI در رشد و تثبیت شرکتهای UMC و مدیاتک فعالانه نقش داشته است.
🔹با این حال، موسسه تحقیقات فناوری صنعتی هنوز یکی از بازیگران مهم در تامین و تربیت نیروی انسانی متخصص است و با دانشگاههای برتر جهان تبادلات علمی و پژوهشی منظم دارد. از جمله ابتکارات این موسسه میتوان به ابتکار تعلیم استعدادهای نخبه نیمههادی با هدف تامین تقاضای 50 هزار مهندس متخصص در یک بازه زمانی ده ساله اشاره نمود.
🔹موسسه تحقیقات فناوری صنعتی پیشگام و پیشران گذار به سوی تولید هوشمند و بهرهبرداری از هوش مصنوعی، رباتیک و اتوماسیون در صنایع سنتی بوده است. این موسسه با ابتکاراتی همچون ابتکار کارخانه هوشمند در به روز رسانی کارخانههای بومی تایوان مشارکت نموده و بیش از 500 شرکت و موسسه تایوانی را در به روز رسانی خطوط تولید خود همراهی نموده است. این به روز رسانیها منجر به افزایش بازدهی 20 الی 30 درصدی در بخشهایی همچون تولید ابزارهای دقیق، نساجی و تجهیزات الکترونیکی مصرفی شده است.
🔹این موسسه از سال 2000 تاکنون در حوزه فناوریهای سبز فعال است و توانسته است با توسعه پنلهای خورشیدی با بازدهی بالا، فناوریهای باتری حالت جامد و ابتکارات سوخت هیدروژن تایوان را به یکی از پیشتازان بازار انرژیهای تجدیدپذیر مبدل سازد. صنعت پنلهای خورشیدی تایوان که با پشتیبانی و حمایت ITRI ایجاد شده در حال حاضر بیش از 5 میلیارد دلار صادرات در محصولات فوتوولتائیک دارد.
🔹لازم به ذکر است که فعالیتهای این موسسه در حوزه ارتقای ظرفیت ذخیرهسازی برق منجر به 20 درصد افزایش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در تایوان در یک دهه گذشته گردیده است. در این خصوص میتوان توسعه باتریهای لیتیوم-آهن-فسفات (LFP) مورد اشاره قرار داد که اکنون به شکل وسیعی در اتوبوسهای الکتریکی و سامانههای ذخیرهسازی انرژی استفاده میشود.
✅ در مجموع، نقش موسسه تحقیقات فناوری صنعتی به عنوان یک نهاد توسعهای در پیشرفت اقتصاد و صنعت تایوان غیر قابل چشم پوشی است. در این میان، به نظر میرسد ادغام موسسات تحقیقاتی پراکنده ذیل یک نهاد جامع و تعیین دستور کار مشخص و متمرکز توسعهای برای آن در حوزه صنعت مهمترین وجه تمایز این موسسه با نمونههای مشابه آن باشد.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/212
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
#اکوتهران
🔸صادرات نیمههادیهای تایوان در سال 2023 به بیش از 150 میلیارد دلار رسید. تحول تایوان از یک اقتصاد کشاورزی در دهه 50 میلادی به رهبری جهانی صنایع فناورانه متاثر از مولفههای متعددی در سطوح مختلف بود. یکی از تاثیرگذارترین مولفههای نهادی در این تحول کلیدی موسسه تحقیقات فناوری صنعتی (ITRI) تایوان بود که با ادغام موسسات تحقیقاتی موجود و بهرهگیری از تایوانیهای ساکن خارج کشور در سال 1973 به عنوان بازوی تحقیق و توسعه تایوان و ذیل وزارت اقتصاد تاسیس گردید.
🔹در ابتدای دهه 70 میلادی صنعت در تایوان مبتنی بر بخش سبُک و کاربر بود و به استعاره گفته میشود که تولید چراغانیهای کریسمسی و چتر در نشیمن خانههای تایوانی شکل غالب صنعتگری بود. تایوان برای قریب به یک دهه سیاست جایگزینی واردات و اعطای یارانه به صادرات را در پیش گرفت و همین مسئله به توسعه نسبی صنایع سبک در این قلمرو کمک کرد. با اینحال، به نظر میرسد در سایه بحران سیاسی (خروج تایوان از سازمان ملل متحد در 1971)، رشد فزاینده کشورهای همسایه و شوک اقتصادی (بحران نفتی اول 1973) تصمیم به توسعه صنعتی متمرکز در نخبگان تایوانی پدیدار شد.
🔹مهمترین حوزه تاثیر موسسه تحقیقات فناوری صنعتی را باید در صنایع نیمههادی تایوان جستجو نمود. تایوان در حال حاضر حدود 65 درصد از نیمهرساناها و 90 درصد تراشههای پیشرفته کامپیوتری جهان را تولید میکند و تامین کننده اصلی شرکتهایی همچون اپل و انویدیا است. صنایع نیمههادی در تایوان حدود 15 درصد از تولید ناخالص داخلی این جزیره کوچک را شامل میشوند.
🔹موسسه تحقیقات فناوری صنعتی در واقع مبدع و آغازکننده تحقیق و توسعه در حوزه نیمههادیها بود و در سال 1976 اولین مدار مجتمع مقیاس بزرگ تایوان توسط این موسسه توسعه داده شد. پارک علمی Hsinchu باتکای مطالعات و توصیههای این موسسه تاسیس گردید.
🔹پس از پانزده سال نقشآفرینی در جایگاه انکوباتور و بستر رشد برای صنایع نیمههادی، این موسسه مسئولیت تحقیق و توسعه را در سال 1987 به تولیدکننده اصلی محصولات با عنوان شرکت تولید نیمه هادی تایوان (TSMC) منتقل نمود. این شرکت اکنون بزرگترین تولیدکننده تراشههای جهان است و ارزش بازار آن بیش از 500 میلیارد دلار ارزیابی میشود. علاوه بر این، ITRI در رشد و تثبیت شرکتهای UMC و مدیاتک فعالانه نقش داشته است.
🔹با این حال، موسسه تحقیقات فناوری صنعتی هنوز یکی از بازیگران مهم در تامین و تربیت نیروی انسانی متخصص است و با دانشگاههای برتر جهان تبادلات علمی و پژوهشی منظم دارد. از جمله ابتکارات این موسسه میتوان به ابتکار تعلیم استعدادهای نخبه نیمههادی با هدف تامین تقاضای 50 هزار مهندس متخصص در یک بازه زمانی ده ساله اشاره نمود.
🔹موسسه تحقیقات فناوری صنعتی پیشگام و پیشران گذار به سوی تولید هوشمند و بهرهبرداری از هوش مصنوعی، رباتیک و اتوماسیون در صنایع سنتی بوده است. این موسسه با ابتکاراتی همچون ابتکار کارخانه هوشمند در به روز رسانی کارخانههای بومی تایوان مشارکت نموده و بیش از 500 شرکت و موسسه تایوانی را در به روز رسانی خطوط تولید خود همراهی نموده است. این به روز رسانیها منجر به افزایش بازدهی 20 الی 30 درصدی در بخشهایی همچون تولید ابزارهای دقیق، نساجی و تجهیزات الکترونیکی مصرفی شده است.
🔹این موسسه از سال 2000 تاکنون در حوزه فناوریهای سبز فعال است و توانسته است با توسعه پنلهای خورشیدی با بازدهی بالا، فناوریهای باتری حالت جامد و ابتکارات سوخت هیدروژن تایوان را به یکی از پیشتازان بازار انرژیهای تجدیدپذیر مبدل سازد. صنعت پنلهای خورشیدی تایوان که با پشتیبانی و حمایت ITRI ایجاد شده در حال حاضر بیش از 5 میلیارد دلار صادرات در محصولات فوتوولتائیک دارد.
🔹لازم به ذکر است که فعالیتهای این موسسه در حوزه ارتقای ظرفیت ذخیرهسازی برق منجر به 20 درصد افزایش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در تایوان در یک دهه گذشته گردیده است. در این خصوص میتوان توسعه باتریهای لیتیوم-آهن-فسفات (LFP) مورد اشاره قرار داد که اکنون به شکل وسیعی در اتوبوسهای الکتریکی و سامانههای ذخیرهسازی انرژی استفاده میشود.
🌐https://institutetehran.com/art/212
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹سال ۲۰۰۰ بود که دکترین جدید در نظام معادلات لبنان گنجانده شد. وقتی که مردم این کشور فوج فوج به سمت جنوب راهی بودند تا آخرین پایگاههای نظامیان ارتش اسرائیل و همچنین «ارتش جنوبی» یعنی همان فالانژیستهای طرفدار تلآویو را تسخیر کنند، ناگهان همه دریافتند که تنها راه مقابله با اسرائیل مقاومت است. این معادله در سال ۲۰۰۶ تکرار شد و زمانی که جنگ ۳۳ روزه رخ داد، سلاح حزبالله توانست مقابل اسرائیل بایستد.
🔸اما با آغاز عملیات طوفانالاقصی و ورود حزبالله لبنان به معرکه درگیری با اسرائیل کمی این معادله تغییر کرد. بعد از ترور دبیرکل جنبش مقاومت و همچنین حملات دیوانهدار اسرائیل به نقاط مختلف لبنان و آوارگی یک میلیون لبنانی از جنوب روند کمی معکوس شد. آمریکا با همراهی برخی از نیروهای داخلی لبنان اعلام کردند که سلاح حزبالله باعث تخریب لبنان شده و باید این جنبش خلع سلاح شود.
🔸انتخاب رئیسجمهور و نخستوزیر جدید کاتالیزور این موضوع از منظر مخالفان بود. حتی رسانههای عربی مانند اسکای نیوز عربی و العربیه گزارشهای زیادی در خصوص تغییر معادله لبنان نوشتند. العربیه در یادداشتی به قلم صالح المشنوق نویسنده ضد مقاومت در لبنان اعلام کرد معادله «مردم، ارتش و مقاومت» تغییر کرده است و اکنون دکترین به سمت «الجيش و الشعب ضد "المقاومة» چرخیده است. حتی شبکه اسکای عربی نزدیک به امارات هم در مقالهای نوشت که دیگر معادله قبلی کارایی ندارد و اکنون معادله «ملت، ارتش و دولت» در لبنان باید ساخته و پرداخته شود.
🔸درست در زمانی که جریان نزدیک به غرب اعتقاد داشت معادله سیاسی در حال تکمیل شدن است و اسرائیل هم قصد نداشت به صورت کامل عقبنشینی کند، راهپیمایی مردم جنوب به سمت روستاهای خود معادله را تغییر داد و باعث اخلال در نظم جدید آمریکا در لبنان شد به نحوی که اندیشکده اسرائیلی الما نوشت: «حزب الله به جنوب بازگشت»! در واقع حزبالله بدون اینکه گلولهای برای بیرون راندن اسرائیل از خاک لبنان شلیک کند توانست با حمایت از بسیج مردمی در جنوب این روند سیاسی و امنیتی آمریکا و اسرائیل را ابتر کند.
🔸آمریکا قصد داشته و دارد که به عنوان کارگردان اول در لبنان شناخته شود و ریاست هیات نظارت بر آتشبس و قطعنامه ۱۷۰۱ موید این موضوع است. تلآویو هم بعد از سقوط سوریه و اشغال بخش های استراتژیک در این کشور مانند کوههای حرمون و منطقه جبل الشیخ درصدد است با خفگی لجستیک حزبالله آن را از یک جنبش مقاومت به یک حزب سیاسی صرف تبدیل کند. مانور بزرگ دیروز مردم لبنان در جنوب و آزاد شدن پی در پی و دمینو وارد روستاهای مرزی لبنان این معادله را کاملا برهم ریخت. به حدی که اسرائیل مجبور شد از نزدیک ۸۰ درصد مناطق جنوبی عقب نشینی کند.
🔸از سوی دیگر همه گروههای لبنانی حتی مخالف حزبالله لبنان از حرکت و کار مردم جنوب در حرکت به سمت مناطق مرزی حمایت کردند و تندروترین مخالفان حزبالله سکوت محض اختیار کردند و نتوانستند از این موضوع انتقاد کنند. رسانههای اسرائیلی نیز نوشتند که معادله مردم، ارتش و مقاومت با این حرکت قویتر شده است.
1️⃣معادله سیاسی در لبنان بدون در نظر گرفتن جریان شیعی به ویژه دو گروه مهم حزبالله و جنبش امل امکانپذیر نیست. همان طور که در موضوع انتخاب رئیسجمهور در دور اول بروز کرد.
2️⃣ معادله سیاسی در لبنان تغییر آنچنانی نخواهد کرد و نمیتواند راهبرد و کلمه مقاومت را با چیز دیگری جایگزین کرد.
3️⃣ اسرائیل نمیتواند در جنوب لبنان بماند. دلیل اول اینکه ۷۵ درصد جنوب این کشور شیعیان هستند و حتی اهل سنت این منطقه نیز نمیخواهند که اسرائیل در جنوب بماند و تجربه تاریخی دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی این موضوع را ثابت کرده است.
4️⃣پایگاه مردمی جریانهای شیعی در جنوب به ویژه حزبالله بسیار قوی است. بنابراین شاید در کوتاه مدت اسرائیل توان مقابله در جنوب را داشته باشد اما در بلند مدت دوباره حزبالله به جنوب باز خواهد گشت و و مسلح هم برمیگردد.
5️⃣حزبالله اکنون در روند بازسازی است. بنابراین با مانور قدرتی که در جنوب بروز کرد و بعد از آن ضاحیه جشن و شادی برگزار شد باید منتظر اقدام تکمیلی دیگر یعنی تشییع پیکر و مراسم بزرگ برای سیدحسن نصرالله باشیم و با این روند حزبالله قدرت مردمی خود را به رخ خواهد کشید.
🌐https://institutetehran.com/art/213
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM