وقتی چیزی رو برای خودمون حل کرده باشیم دیگه گرایشی به توضیح یا صحبت در مورد اون مسئله نداریم (مسئلهای که در گشتالتدرمانی هم مطرحه). ما معمولاً راجعبه مسائلی تو اتاق درمان یا با دیگران صحبت میکنیم که هنوز تو ذهن ما باز هستند و شاید به دروغ یا با خودفریبی ادعا کنیم که در موردشون حرفی برای گفتن نداریم اما همواره در درون ما جریان دارند و زنده هستند.
In Treatment (تحت درمان)
پاسخ دوستداشتن کسانی که همواره طردشدن را از کودکی تجربه کردهاند، چیزی جز عدم پذیرش بههنگام صمیمیت و نزدیکی نیست. کسی که در تاریکی رشد کرده، هر درجه از روشنایی را یک تهدید میپندارد. #آرمان_خزائی
* البته این جمله برای کسانیست که بهبود نیافتهاند و هرگونه کمک برای بهبودی را پس میزنند.
معمولاً به درمانجویان آسیبدیده از روابط والدینی یا دوران کودکی توصیه میکنم تا زمانی که درمان بهخوبی پیاده نشده است وارد رابطه با دیگری نشوند، چرا که رابطه میتواند چرخههای مخرب قدیمی را مجدداً تکرار کند و در دسترسترین ابزار برای آدمی در جهت کاهش درد و نپذیرفتن مسئله با وجود آگاهی است.
In Treatment (تحت درمان)
معمولاً به درمانجویان آسیبدیده از روابط والدینی یا دوران کودکی توصیه میکنم تا زمانی که درمان بهخوبی پیاده نشده است وارد رابطه با دیگری نشوند، چرا که رابطه میتواند چرخههای مخرب قدیمی را مجدداً تکرار کند و در دسترسترین ابزار برای آدمی در جهت کاهش درد و…
#پرسش_پاسخ
+ اگر با همچین فردی در رابطه باشیم و علیرغم اینکه تلاش میکنم که آن چرخه های مخرب درون ذهن پارتنرم تکرار نشود ولی باز هم به صورت های مختلف و غیرعمد برای او تداعی والدین مخربش میشود، باید چه کار کنم؟
- با سلام
رابطه ایمن و بدون قضاوت و همراه با همدلی در اتاق درمان با روابط بیرونی بسیار متفاوت است. در اتاق درمان فرد بعد از ایجاد امنیت و رابطه درمانی، خودافشایی خواهد داشت یعنی مسائلی را که با نزدیکترین فرد زندگی خود در میان نگذاشته را مطرح خواهد کرد و همچنین رویارویی با گذشته و اصلاح دیدگاهها و باورها و یا تجربه هیجانات، خاطرات یا تصاویر ذهنی ناخوشایند و پس زده شده اتفاق میافتد.
این اقدامات با حضور یک متخصص رخ میدهد نه یک پارتنر. شما نقش یک پارتنر را در رابطه دارید و غیر این نقشی نمیبایست بازی کنید. شما نباید ذهنیت نجاتدهنده در رابطه داشته باشید و صرفاً بهعنوان یک پارتنر لازم است از دیگری حمایت و پشتیبانی کنید تا به بهبودی نزدیک شود. شما نقشی در ایجاد آن آسیبها ندارید و کنترل شما برای ترمیم ممکن است فقط به رابطهتان صدمه بزند و از یکدیگر دورتر شوید.
+ اگر با همچین فردی در رابطه باشیم و علیرغم اینکه تلاش میکنم که آن چرخه های مخرب درون ذهن پارتنرم تکرار نشود ولی باز هم به صورت های مختلف و غیرعمد برای او تداعی والدین مخربش میشود، باید چه کار کنم؟
- با سلام
رابطه ایمن و بدون قضاوت و همراه با همدلی در اتاق درمان با روابط بیرونی بسیار متفاوت است. در اتاق درمان فرد بعد از ایجاد امنیت و رابطه درمانی، خودافشایی خواهد داشت یعنی مسائلی را که با نزدیکترین فرد زندگی خود در میان نگذاشته را مطرح خواهد کرد و همچنین رویارویی با گذشته و اصلاح دیدگاهها و باورها و یا تجربه هیجانات، خاطرات یا تصاویر ذهنی ناخوشایند و پس زده شده اتفاق میافتد.
این اقدامات با حضور یک متخصص رخ میدهد نه یک پارتنر. شما نقش یک پارتنر را در رابطه دارید و غیر این نقشی نمیبایست بازی کنید. شما نباید ذهنیت نجاتدهنده در رابطه داشته باشید و صرفاً بهعنوان یک پارتنر لازم است از دیگری حمایت و پشتیبانی کنید تا به بهبودی نزدیک شود. شما نقشی در ایجاد آن آسیبها ندارید و کنترل شما برای ترمیم ممکن است فقط به رابطهتان صدمه بزند و از یکدیگر دورتر شوید.
In Treatment (تحت درمان)
#پرسش_پاسخ + اگر با همچین فردی در رابطه باشیم و علیرغم اینکه تلاش میکنم که آن چرخه های مخرب درون ذهن پارتنرم تکرار نشود ولی باز هم به صورت های مختلف و غیرعمد برای او تداعی والدین مخربش میشود، باید چه کار کنم؟ - با سلام رابطه ایمن و بدون قضاوت و همراه با…
رفقا تا دلتون بخواد افرادی رو دیدم که پارتنرشون آسیبدیده بوده، حالا بنا بر انواع مختلف آسیبهای کودکی. شما وقتی تو این رابطه قرار داری، چندتا اتفاق میافته براتون. ۱) طرف مقابل شما رو ممکنه سرزنش کنه و بهتون برچسبهای منفی بزنه ۲) شما رو مسئول اتفاقاتی بدونه که اصلاً نیفتاده ۳) یه زمانهایی باهاتون خوب باشه و دفعات بعدی کلاً خلقوخوی متفاوتی داشته باشه ۴) پیشبینیپذیر نباشه ۵) شما احتمالاً تو این رابطه سرخورده، افسرده، پرخاشگر، ناتوان و از رمقافتاده هستید ۶) از سر زدن به اتاق درمان اجتناب میکنه ۷) افراد نزدیک شما رو مثل اعضای خانوادهتون رو سیاه و سفید میبینه یعنی یا خوب یا بد ۸) شما رو به شدت محدود میکنه ۹) و ...
این آسیبهای پارتنرتون ترکشهاش بهشدت بهتون میخوره و تا نابودی کشیده میشید. پس اول ازتون میخوام که مراقبت از خودتون رو در اولویت قرار بدین. سعی کنید فکر کنید که چرا تو این رابطه هستید؟ دارید چیکار میکنید؟ تا الان اقدامهاتون چه فایدهای داشتن؟ اگه بهزور بخواید دیگری تغییری کنه، چه اتفاقی میافته؟ اصلاً طرف مقابل میل به تغییر داره؟ یا همواره درحال فرافکنی و اجتنابه؟ بعد از این آگاهی بهتره که حفظ فاصله داشته باشید و مرزهای سالم ایجاد کنید. چه میدونم، نذارید برچسبهای پارتنر بهتون بچسبه، اجازه ندین هر طوری دلش خواست باهاتون رفتار کنه. آخه میدونید تو این روابط ما فردیت رو از دست میدیم یعنی زمانی که باید با خودمون خلوت کنیم یا با کمی فاصله از دیگری خودمون باشیم تو این روابط، اصلاً وجود نداره.
این آسیبهای پارتنرتون ترکشهاش بهشدت بهتون میخوره و تا نابودی کشیده میشید. پس اول ازتون میخوام که مراقبت از خودتون رو در اولویت قرار بدین. سعی کنید فکر کنید که چرا تو این رابطه هستید؟ دارید چیکار میکنید؟ تا الان اقدامهاتون چه فایدهای داشتن؟ اگه بهزور بخواید دیگری تغییری کنه، چه اتفاقی میافته؟ اصلاً طرف مقابل میل به تغییر داره؟ یا همواره درحال فرافکنی و اجتنابه؟ بعد از این آگاهی بهتره که حفظ فاصله داشته باشید و مرزهای سالم ایجاد کنید. چه میدونم، نذارید برچسبهای پارتنر بهتون بچسبه، اجازه ندین هر طوری دلش خواست باهاتون رفتار کنه. آخه میدونید تو این روابط ما فردیت رو از دست میدیم یعنی زمانی که باید با خودمون خلوت کنیم یا با کمی فاصله از دیگری خودمون باشیم تو این روابط، اصلاً وجود نداره.
In Treatment (تحت درمان)
پستهای مربوط به ترجمه ادامه پیدا کنید؟
Forwarded from In Treatment (تحت درمان) (آرمــان خزائــی)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
میدانی عزیزم، دل همه ما میگیرد، تنگ میشود و به ستوه میآید اما مهم این است که در آن لحظه برای رهایی از این احساس به چیزی چنگ نزنیم و به دردی که مهمان ماست، احترام بگذاریم.
#آرمان_خزائی
🎼 #کارن_همایونفر
#آرمان_خزائی
🎼 #کارن_همایونفر
#خردمندی
بیحوصلگی؛ چرایی و راهکارها
بالینگران با پدیده مزمنی در درمانجویان روبهرو هستند که آنها را بهچالش میکشد. شکایت آنها این است که حوصله انجام کاری را ندارم، بیحوصلهام و حس جواب دادن به اطرافیانم را ندارم و ... . بالینگران با هر چیزی دست و پنجه نرم کردهاند و وقتی به این پدیده میرسند با خودشان میپرسند، چه باید کرد؟ چه چیزی سبب این اتفاق شده و چگونه آن را فرمولبندی کنم؟!
بیاید با هم کمی در مورد پدیده بیحوصلگی گپ بزنیم. خب، پس چای و کیک را آماده کنید، من معمولاً چای را تلخ میخورم، چون ماهیت اصلی آن در همین است.
چرا اینطور شدم؟ و چه کنم؟ (عناوین افراد و مثالها ساختگیست)
صبا مدتهاست که از بیحوصلگی رنج میبرد. درمانگر در مصاحبه بالینی دریافته است، او در کودکی درگیر مشکلات عدیده خانوادگی بوده است. این مسئله احساس ناامنی به او بخشیده و تحمل این حس نیز برایش سخت است. ناامنی سبب ترس مداوم و خشم شده و صبا از این هیجانات آزاردهنده کلافهست و سعی میکند، ارتباط خود را با هیجانات منفی قطع کند. قطع ارتباط با هیجانات اصلی سبب تجربه بیحوصلگی در او شده که نتیجه یک دفاع روانی است. بالینگری که به این شکل فرمولبندی کرده، تلاش دارد تا درمانجو هیجانات اصلی خود را تجربه کند و از آنها در بدن خود آگاهی پیدا کند.
مینا ماههاست که از تلاش برای کسب مدال جا مانده و شکایت دارد که حوصله آن را ندارد. بیحوصلگی مینا ماههاست که او را ناتوان کرده است. درمانگر در مصاحبه بالینی دریافته که مینا از ایجاد هدف واقعی در زندگی جا مانده و علاقهای به کسب مدالی که والدین کمالگرا در سر او گنجاندهاند، ندارد. بیحوصلگی در اینجا نوعی از پرخاشگری منفعلانه است و نشانهای از نیاز به ایجاد هدف واقعی و اصیل. لازم است تا موانع این مسئله برطرف شود.
ساحل مدتیست که بیحوصله است. علت این مسئله را نمیداند و به همین خاطر مراجعه کرده است. درمانگر مشکل خاصی را در تاریخچه خانوادگی و کودکی او نیافته است. بالینگر به زمان حال برمیگردد و مراجع به دست یافتنی نبودن تغییر در پارتنر خود اشاره میکند. او هر تلاشی را برای اصلاح رابطه کرده اما به نتیجهای ختم نشده است. درمانگر به درد و فشار این تلاش مداوم اشاره میکند و درمانجو این فشار بیشازحد را تایید میکند که انرژی زیادی از او برده اما نیاز او برطرف نشده است. لذا بیحوصلگی نتیجه تلاشی مداوم برای دستیابی به نیازی میتواند باشد که دستیافتنی نیست. درمانگر ساحل را متوجه نیازهای واقعی خودش (ترس از رها شدن و ...) میکند.
احسان به درمانگر مراجعه کرده و از بیحوصلگی شکایت دارد. درمانگر متوجه میشود که احسان در مواجه با کنکور دچار اضطراب شدید شده و تحمل آن را طاقتفرسا میبیند لذا دست به سرکوب این حس ناخوشایند میزند و اهمالکاری میکند. در اینجا بیحوصلگی احسان در نتیجه اهمالکاری و نتیجه احساسات ناخوشایند آن است. درمانگر سعی میکند احسان را در رویارویی تجسمی با اضطرابش یاری کند.
متن از هیلاری جاکوب هِندِل (نویسنده و درمانگر)، با اشاراتی از آرمان خزائی (مترجم و درمانگر)
بیحوصلگی؛ چرایی و راهکارها
بالینگران با پدیده مزمنی در درمانجویان روبهرو هستند که آنها را بهچالش میکشد. شکایت آنها این است که حوصله انجام کاری را ندارم، بیحوصلهام و حس جواب دادن به اطرافیانم را ندارم و ... . بالینگران با هر چیزی دست و پنجه نرم کردهاند و وقتی به این پدیده میرسند با خودشان میپرسند، چه باید کرد؟ چه چیزی سبب این اتفاق شده و چگونه آن را فرمولبندی کنم؟!
بیاید با هم کمی در مورد پدیده بیحوصلگی گپ بزنیم. خب، پس چای و کیک را آماده کنید، من معمولاً چای را تلخ میخورم، چون ماهیت اصلی آن در همین است.
چرا اینطور شدم؟ و چه کنم؟ (عناوین افراد و مثالها ساختگیست)
صبا مدتهاست که از بیحوصلگی رنج میبرد. درمانگر در مصاحبه بالینی دریافته است، او در کودکی درگیر مشکلات عدیده خانوادگی بوده است. این مسئله احساس ناامنی به او بخشیده و تحمل این حس نیز برایش سخت است. ناامنی سبب ترس مداوم و خشم شده و صبا از این هیجانات آزاردهنده کلافهست و سعی میکند، ارتباط خود را با هیجانات منفی قطع کند. قطع ارتباط با هیجانات اصلی سبب تجربه بیحوصلگی در او شده که نتیجه یک دفاع روانی است. بالینگری که به این شکل فرمولبندی کرده، تلاش دارد تا درمانجو هیجانات اصلی خود را تجربه کند و از آنها در بدن خود آگاهی پیدا کند.
مینا ماههاست که از تلاش برای کسب مدال جا مانده و شکایت دارد که حوصله آن را ندارد. بیحوصلگی مینا ماههاست که او را ناتوان کرده است. درمانگر در مصاحبه بالینی دریافته که مینا از ایجاد هدف واقعی در زندگی جا مانده و علاقهای به کسب مدالی که والدین کمالگرا در سر او گنجاندهاند، ندارد. بیحوصلگی در اینجا نوعی از پرخاشگری منفعلانه است و نشانهای از نیاز به ایجاد هدف واقعی و اصیل. لازم است تا موانع این مسئله برطرف شود.
ساحل مدتیست که بیحوصله است. علت این مسئله را نمیداند و به همین خاطر مراجعه کرده است. درمانگر مشکل خاصی را در تاریخچه خانوادگی و کودکی او نیافته است. بالینگر به زمان حال برمیگردد و مراجع به دست یافتنی نبودن تغییر در پارتنر خود اشاره میکند. او هر تلاشی را برای اصلاح رابطه کرده اما به نتیجهای ختم نشده است. درمانگر به درد و فشار این تلاش مداوم اشاره میکند و درمانجو این فشار بیشازحد را تایید میکند که انرژی زیادی از او برده اما نیاز او برطرف نشده است. لذا بیحوصلگی نتیجه تلاشی مداوم برای دستیابی به نیازی میتواند باشد که دستیافتنی نیست. درمانگر ساحل را متوجه نیازهای واقعی خودش (ترس از رها شدن و ...) میکند.
احسان به درمانگر مراجعه کرده و از بیحوصلگی شکایت دارد. درمانگر متوجه میشود که احسان در مواجه با کنکور دچار اضطراب شدید شده و تحمل آن را طاقتفرسا میبیند لذا دست به سرکوب این حس ناخوشایند میزند و اهمالکاری میکند. در اینجا بیحوصلگی احسان در نتیجه اهمالکاری و نتیجه احساسات ناخوشایند آن است. درمانگر سعی میکند احسان را در رویارویی تجسمی با اضطرابش یاری کند.
متن از هیلاری جاکوب هِندِل (نویسنده و درمانگر)، با اشاراتی از آرمان خزائی (مترجم و درمانگر)
گاهی درمانجویان به دنبال تجربه بهترین حس خود هستند و درمانگر باید آنها را متوجه سازد که از نظر آنها (درمانجویان) بهترین حس، چیزی جز تلاش برای نادیدهانگاری هیجانات منفی نیست و این یعنی عدم یکپارچگی و حس ناخوشایند همیشگی.
#آرمان_خزائی
#آرمان_خزائی
In_Treatment_S02E04_480p_HDTV_30NAMA.mkv
229.7 MB
قسمت چهارم از فصل دوم سریال تحت درمان
زیرنویس فارسی چسبیده
لطفا چک کنید و از وجود زیرنویس فارسی مطمئن شوید. در صورت عدموجود زیرنویس فارسی لطفا با برنامه دیگری فایل را باز کنید. (برنامه پیشنهادی؛ مکس پلیر)
مدت زمان قرارگیری این ویدیو تنها ده روز
@Intreatmentpsy
شما هر هفته میتونید لینک ویدیوهای قبلی و حذف شده سریال رو از آقای حیدرپور یا خانم مُحب دریافت کنید 🙏🌱
@Vahidheidarpor
@Aida_moheb
زیرنویس فارسی چسبیده
لطفا چک کنید و از وجود زیرنویس فارسی مطمئن شوید. در صورت عدموجود زیرنویس فارسی لطفا با برنامه دیگری فایل را باز کنید. (برنامه پیشنهادی؛ مکس پلیر)
مدت زمان قرارگیری این ویدیو تنها ده روز
@Intreatmentpsy
شما هر هفته میتونید لینک ویدیوهای قبلی و حذف شده سریال رو از آقای حیدرپور یا خانم مُحب دریافت کنید 🙏🌱
@Vahidheidarpor
@Aida_moheb
In Treatment (تحت درمان)
میدانی عزیزم، دل همه ما میگیرد، تنگ میشود و به ستوه میآید اما مهم این است که در آن لحظه برای رهایی از این احساس به چیزی چنگ نزنیم و به دردی که مهمان ماست، احترام بگذاریم. #آرمان_خزائی 🎼 #کارن_همایونفر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عزیزکم، تو تشبیهای از تمام زیبایهای جهان هستی. حضور تو کافیست تا اعتقادی به فلسفه پوچ این زندگی نداشته باشم و مرگ را یک پایان باز زیبا در کنارت تصور کنم. لبخندت سارق همیشگی تمام اندوههای حال و پشیمانیهای گذشتهام است. آرزوی تماشای هربارهات، همان چیزیست که به امید آن به خواب میروم. من همان گروگان بیتقصیری هستم که شیفته اسارتگر خود شده و از این اسارت لذت میبرد.
#آرمان_خزائی
#آرمان_خزائی
اعلام پایان وقت جلسه با مراجعینی که همچنان در حالت برانگیختگی هیجانی و اضطراب شدید هستند، کار صحیحی نیست. بهتر است به نیازهای آنان و علائم آنان توجه شود.
قصابی به جای جراحی
یک قصاب گاهی بهخوبی یک جراح میبُرد، قطعهقطعه میکند، اجزا را از هم تفکیک میکند اما هیچگاه قادر نیست بازسازی کند و به آن جانی دوباره ببخشد. منظور از قصابی در مشاوره این است که؛
۱. تاریخچه میگیرد، اما نمیتواند جمعبندی و نتیجهگیری کند.
۲. اجازه بیان مشکلات را میدهد، بدون اینکه بتواند مشکل اصلی را از باقی مشکلات تفکیک کند.
۳. مواردی تشخیصی را ثبت میکند اما قادر به تشخیص افتراقی نیست و در تشخیص نهایی ناتوان است.
۴. ممکن است مشکل را تاحدی درک کند اما قادر به ارائه راهکارهایی موثر برای درمان مشکلات و شکایات نیست.
۵. مسیر درمان بهدلیل استفاده نادرست از روشهای درمانی منحرف شده و یک روند فرسایشی و آسیبزا خلق میشود.
۶. با توجه به این نکات درمانگر قادر به حلوفصل مشکلات مراجع نیست و نمیتواند به او کمکی کند.
از کتاب #مشاوره_آسیبزا
نوشته #اصغر_آقایی و #حمید_آتشپور
یک قصاب گاهی بهخوبی یک جراح میبُرد، قطعهقطعه میکند، اجزا را از هم تفکیک میکند اما هیچگاه قادر نیست بازسازی کند و به آن جانی دوباره ببخشد. منظور از قصابی در مشاوره این است که؛
۱. تاریخچه میگیرد، اما نمیتواند جمعبندی و نتیجهگیری کند.
۲. اجازه بیان مشکلات را میدهد، بدون اینکه بتواند مشکل اصلی را از باقی مشکلات تفکیک کند.
۳. مواردی تشخیصی را ثبت میکند اما قادر به تشخیص افتراقی نیست و در تشخیص نهایی ناتوان است.
۴. ممکن است مشکل را تاحدی درک کند اما قادر به ارائه راهکارهایی موثر برای درمان مشکلات و شکایات نیست.
۵. مسیر درمان بهدلیل استفاده نادرست از روشهای درمانی منحرف شده و یک روند فرسایشی و آسیبزا خلق میشود.
۶. با توجه به این نکات درمانگر قادر به حلوفصل مشکلات مراجع نیست و نمیتواند به او کمکی کند.
از کتاب #مشاوره_آسیبزا
نوشته #اصغر_آقایی و #حمید_آتشپور
تاکید افراطی بر نشانهها
بهنظر میرسد بعضی روانشناسان و مشاوران به نشانههای اختلالات عشق میورزند و وابسته به نشانهها و اصطلاحات فنی هستند. تکرار مداوم پرسشهایی در مورد نشانهها در روند مشاوره دائماً ذهن درمانگر را اشغال میکند. درمانگران باید بیاموزند به موازات پرداختن به نشانهها به گفتگوهای معمول بینفردی نیز بپردازند و مکالمه متفاوتی داشته باشند. بهجای تاکید بر نشانهها، وضعیت کنونی مراجع و تاثیرات بیرونی یا کنترل درونی لازم است تا بررسی شود. زیرا هنگامی فرد دچار علائم نوروتیک یا رواننژندی میشود که در موقعیت خاصی قرار میگیرد. بهجای استفاده مداوم از کلمات «چرا و چگونه» میتوانیم از «چه وقت و چه موقعیتی» نیز استفاده کنیم. متاسفانه نگاه صرف به نشانهشناسی ما را به یک تکنسین تبدیل میکند و نه یک درمانگر. متاسفانه در زمانه کنونی نیز درمانگران و مشاوران بهدنبال نشانهشناسی و ارائه تکنیک هستند و این ما را از هنر گوش دادن به مراجع دور میکند.
از کتاب #مشاوره_آسیبزا
نوشته #اصغر_آقایی و #حمید_آتشپور با اشاراتی کوتاه از #آرمان_خزائی
بهنظر میرسد بعضی روانشناسان و مشاوران به نشانههای اختلالات عشق میورزند و وابسته به نشانهها و اصطلاحات فنی هستند. تکرار مداوم پرسشهایی در مورد نشانهها در روند مشاوره دائماً ذهن درمانگر را اشغال میکند. درمانگران باید بیاموزند به موازات پرداختن به نشانهها به گفتگوهای معمول بینفردی نیز بپردازند و مکالمه متفاوتی داشته باشند. بهجای تاکید بر نشانهها، وضعیت کنونی مراجع و تاثیرات بیرونی یا کنترل درونی لازم است تا بررسی شود. زیرا هنگامی فرد دچار علائم نوروتیک یا رواننژندی میشود که در موقعیت خاصی قرار میگیرد. بهجای استفاده مداوم از کلمات «چرا و چگونه» میتوانیم از «چه وقت و چه موقعیتی» نیز استفاده کنیم. متاسفانه نگاه صرف به نشانهشناسی ما را به یک تکنسین تبدیل میکند و نه یک درمانگر. متاسفانه در زمانه کنونی نیز درمانگران و مشاوران بهدنبال نشانهشناسی و ارائه تکنیک هستند و این ما را از هنر گوش دادن به مراجع دور میکند.
از کتاب #مشاوره_آسیبزا
نوشته #اصغر_آقایی و #حمید_آتشپور با اشاراتی کوتاه از #آرمان_خزائی
اتفاقی که از سمت یکی از اساتید بزرگ روانشناسی رخ داد و جامعه روانشناسی را متعجب کرد و اتفاقات مکرر دیگر از سوی اساتید برجسته روانشناسی در کشور، حاکی از تایید این باور من است که «تجربه بالینی و مدارک علمی بهتنهایی نشان از صلاحیت درمانگری نیستند».
توجه نکردن به نامناسب بودن درمانجو برای مشاوره
منظور از مراجع نامناسب این است که با خط درمانی، شیوه کاری و شخصیتی درمانگر هماهنگ نیست و نمیتواند کمک چندانی از درمانگر بگیرد. بهنظر میرسد که باید این جمله بندیکس را در نظر گرفت که میگوید «هر مراجعی به هر تکنیکی جواب نمیدهد و مناسب مشاوره برای شما هم نیست». بنابراین لزوماً هر مراجعی برای شما مناسب نیست و هر درمانگری که در حیطه درمانی خاص خود حرکت میکند بنا به رویکرد درمانی، شخصیت درمانگر، تجربه بالینی، انتظارات درمانجو و نوع شکایات نمیتواند هر درمانجویی را بپذیرد. بهنظر میرسد بهدلیل مشکلات اجتماعی و اقتصادی حاکم درمانگران مجبور به پذیرش افراد بیشتری میشوند که از طیف متفاوتی هستند که این مسئله میتواند آسیبزا باشد.
پس همانطور که هر درمانگری برای هر مراجعی مناسب نیست، هر درمانجویی نیز برای هر درمانگری مناسب نیست (لذا گویی در کنار کتاب درمانگر مناسب خودت را انتخاب کن به کتابی در زمره درمانجوی مناسب خودت را انتخاب کن نیز نیازمندیم). علاوه بر این انتخاب هر درمانجویی سبب طولانیتر شدن جلسات شده و یک روند ناتمام و فرسایشی را شکل میدهد. این نکته که درمانجو نتیجهای از درمان نمیگیرد، میتواند بر جسارت و خودناباوری درمانگران تاثیر بگذارد. درحالیکه این نتیجه پیامدهای دیگریست.
از کتاب #مشاوره_آسیبزا
نوشته #اصغر_آقایی و #حمید_آتشپور با اشاراتی از #آرمان_خزائی
منظور از مراجع نامناسب این است که با خط درمانی، شیوه کاری و شخصیتی درمانگر هماهنگ نیست و نمیتواند کمک چندانی از درمانگر بگیرد. بهنظر میرسد که باید این جمله بندیکس را در نظر گرفت که میگوید «هر مراجعی به هر تکنیکی جواب نمیدهد و مناسب مشاوره برای شما هم نیست». بنابراین لزوماً هر مراجعی برای شما مناسب نیست و هر درمانگری که در حیطه درمانی خاص خود حرکت میکند بنا به رویکرد درمانی، شخصیت درمانگر، تجربه بالینی، انتظارات درمانجو و نوع شکایات نمیتواند هر درمانجویی را بپذیرد. بهنظر میرسد بهدلیل مشکلات اجتماعی و اقتصادی حاکم درمانگران مجبور به پذیرش افراد بیشتری میشوند که از طیف متفاوتی هستند که این مسئله میتواند آسیبزا باشد.
پس همانطور که هر درمانگری برای هر مراجعی مناسب نیست، هر درمانجویی نیز برای هر درمانگری مناسب نیست (لذا گویی در کنار کتاب درمانگر مناسب خودت را انتخاب کن به کتابی در زمره درمانجوی مناسب خودت را انتخاب کن نیز نیازمندیم). علاوه بر این انتخاب هر درمانجویی سبب طولانیتر شدن جلسات شده و یک روند ناتمام و فرسایشی را شکل میدهد. این نکته که درمانجو نتیجهای از درمان نمیگیرد، میتواند بر جسارت و خودناباوری درمانگران تاثیر بگذارد. درحالیکه این نتیجه پیامدهای دیگریست.
از کتاب #مشاوره_آسیبزا
نوشته #اصغر_آقایی و #حمید_آتشپور با اشاراتی از #آرمان_خزائی