❇️ شبِ یلدا
شبِ اورمزد آمد از ماه دی
زِ گفتن بیاسای و بردار می
حکیم فردوسی
شبِ چلّۀ ایرانیان فرخنده و گرامی باد
🆔️ @Ir_Azariha
شبِ اورمزد آمد از ماه دی
زِ گفتن بیاسای و بردار می
حکیم فردوسی
شبِ چلّۀ ایرانیان فرخنده و گرامی باد
🆔️ @Ir_Azariha
Forwarded from ایراندل | IranDel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شاهنامهخوانیِ بانوی تبریزی در شبِ یلدا
داستانِ زال و روداوه،
گفتار اندر رفتن زال به نزد روداوه
براساسِ شاهنامه فردوسی با تصحیح استاد جلال خالقی مطلق
شاهنامهخوان: فاطمه تمجیدی
@IranDel_Channel
💢
داستانِ زال و روداوه،
گفتار اندر رفتن زال به نزد روداوه
براساسِ شاهنامه فردوسی با تصحیح استاد جلال خالقی مطلق
شاهنامهخوان: فاطمه تمجیدی
@IranDel_Channel
💢
❇️ منابع ارمنی از تمرینات نظامی رژیم باکو و ترکیه در شمال استان سیونیک برای تجاوز به ارمنستان و قطع مرز آن با ایران از طریق باریکترین بخش ارمنستان(مسیر منتهی به شهر سیسیان) خبر میدهند.
این منطقه کمتر کوهستانی است و ترکیه و باکو تصور میکنند دوری این منطقه از ایران برایشان نعمت است و واکنش ایران را کُند میکند.
🆔️ @Ir_Azariha
این منطقه کمتر کوهستانی است و ترکیه و باکو تصور میکنند دوری این منطقه از ایران برایشان نعمت است و واکنش ایران را کُند میکند.
🆔️ @Ir_Azariha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❇️ اردوغان: ترکیه محدود به ۷۸۲ هزار کیلومتر مربع نیست، بزرگتر است
تجاوز و اشغالگری، ابزار تحقق رویای نوعثمانیگری اردوغان
رجب طیب اردوغان: ما باید ماموریتی را که تاریخ بر دوش ما گذاشته است ببینیم، بپذیریم و بر اساس آن عمل کنیم. ترکیه خیلی بزرگتر از وسعت ۷۸۲ هزار کیلومتر مربعی فعلی است. کسانی که از حضور ما در سوریه و لیبی و سومالی گِله می کنند، ماموریت تاریخی ملت ما را درک نکردهاند.
🆔️ @Ir_Azariha
تجاوز و اشغالگری، ابزار تحقق رویای نوعثمانیگری اردوغان
رجب طیب اردوغان: ما باید ماموریتی را که تاریخ بر دوش ما گذاشته است ببینیم، بپذیریم و بر اساس آن عمل کنیم. ترکیه خیلی بزرگتر از وسعت ۷۸۲ هزار کیلومتر مربعی فعلی است. کسانی که از حضور ما در سوریه و لیبی و سومالی گِله می کنند، ماموریت تاریخی ملت ما را درک نکردهاند.
🆔️ @Ir_Azariha
❇️ یلدا و نشانهشناسی
✍️ مقصود فراستخواه، استاد دانشگاه
ما نیز مردمی هستیم. وقتی از تاریخمان کم میآوردیم به اسطورهها پناه میبردیم. تاریخ، اگر بسامان نیز بود باز اساطیرِ کهن در ژرفترین اعماقِ ذهنِ اجتماعی ما نفَس میکشیدند، میزیستند و بالا و پایین میشدند. این ماییم؛ ملّتی با خاطراتِ ازلی و دیرین. رؤیاهایمان را در داستانهایمان پناه میدادیم و نسل به نسل، با قصهها منتقل میکردیم. از سینهها تا سینهها؛ بار نارضایتیهای تاریخی خود را در شعر و استعاره برمیکشیدیم؛ در سیمرغ و زال، در کمان آرش و در خونِ سیاوش و در دیر مغان. آرزوها و آمال فروخوردۀ خویش در روشنی مهر و ماه و میترا باز میجستیم و در گرمای نفَسهایمان مراقبت میکردیم. زندگی اینجا جاری بود؛ همیشه همی همچنان.
ما یلدا داشتیم تا در درازترین شبِ یک فصلِ سرد، باز به یاد نفَسی متنفّس در سحرگاهان دورهم بنشینیم، نیمههای گمشدۀ خویش در یکدیگر بجوییم و با داستانهای بلندمان، از آیندۀ فرزندان خود محافظت کنیم. بزمهای شبانۀ یلدایی تا شور پایکوبی در جشنِ سده؛ به شمار چهل میشود و ما در ناخودآگاه جمعی خویش چلّه داشتیم؛ چلّۀ کوچک و چلّۀ بزرگ! و این یعنی خندیدن به مشکلات، زیستن با دشواریها و صبور بودن و مقاومت کردن، و افتادن، و باز برخاستن و رفتن و برشمردن ایام؛ شمارشی در کاملترین شمار که چهل بود. این یعنی تصمیم به امیدواری در مواجهه با اسبابِ نومیدی بسیار، یعنی دوست داشتن زندگی با همه دشواریها و نشیب و فرازها، یعنی شجاعت بودن در این سرزمین، یعنی رقص در میانۀ میدان. و چنین بود یلدا و چنین بود سده. یلدا هر سال یک بار و برای همیشه در گوشهایمان نجوا میکند که پشت هر وضعِ سترونی، امکان باروری و نوزایی هست و در نومیدی بسی امید است، و پایان شب سیه، سپید است.
چرا یک جامعه با همه صعوبتِ ایام خویش، اصرار به ماندن دارد؛ برای اینکه در سطح هستیشناختی و انسانشناختی این فرهنگ، چیزی هست که تا حدِّ زیاد در برابر تغییرات در طول زمان بزرگ، طی دورانهای مختلف مقاومت میکند. از عهد قدیم تا دوران جدید این لایههای عمیق معنایی با ما ایرانیان هستند در "رنگینکمانِ خوشنقش تنوعاتِ قومی و زبانی و آیینیمان". در عمیقترین ساختارهای معرفتی ما، نشانهشناسی هست. سنتهای دیرینِ ایرانی حاوی نوعی پدیدارشناسی کائنات بود. تجربۀ زیست در این سرزمین، به تفسیر و تأویل طبیعت و تاریخ خود چنگ میزد: از خورشید و ماه، معنای نور و روشنی میگرفت. از شب، تاریکی گذران میفهمید. از دشت و دمن، رویش و زندگی میآموخت و ایهام غزلی را به فال نیک میگرفت! ما از باغ و راغ و مرغزار، داد و دهش و بخشایش و ثمربخشی میفهمیدیم، آن سوی شب تار، به صبحدمی باور داشتیم، از نظمِ کائنات با همه بینظمیهایش، به اصالتِ درستی و نیکی و به ترازو و به عدل و داد ایمان میآوردیم، نوروز، یادوارۀ مکرر رویشهای نابهنگام در این سرزمین بود و تبسمهای ملیحمان به فصل سرد را با خود حمل میکرد و حاوی روحِ جمعی بود، و صلای آشنایی داشت و یادوارۀ «مبادلۀ لطف» بود برای محافظت از سرمایۀ اجتماعی پیوند و همدلی خویش در برابر گزند روزگار.
ما به اهتزازِ خاکِ سرد باور داشتیم و شکوفایی نابهنگام را میفهمیدیم. اهریمن، معنایی بود که ما از شرارت نهفته در عالم گرفته بودیم تا همواره نگران تاراج فضیلتهایمان باشیم. چنین بود سنتهای ایرانی ما از حُکمای خسروانی تا اشراق و عرفان؛ که مثنویاش با وجود مرور ایام دراز، هنوز همنشین حلقههای جوانان ماست و حافظش از آن سوی سدههای دور با عمیقترین نیات و احساساتمان آشناست.
■ منبع:
روزنامۀ ایران، شمارۀ ۲۹ آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
🆔️ @Ir_Azariha
❇️ یلدا و نشانهشناسی
✍️ مقصود فراستخواه، استاد دانشگاه
ما نیز مردمی هستیم. وقتی از تاریخمان کم میآوردیم به اسطورهها پناه میبردیم. تاریخ، اگر بسامان نیز بود باز اساطیرِ کهن در ژرفترین اعماقِ ذهنِ اجتماعی ما نفَس میکشیدند، میزیستند و بالا و پایین میشدند. این ماییم؛ ملّتی با خاطراتِ ازلی و دیرین. رؤیاهایمان را در داستانهایمان پناه میدادیم و نسل به نسل، با قصهها منتقل میکردیم. از سینهها تا سینهها؛ بار نارضایتیهای تاریخی خود را در شعر و استعاره برمیکشیدیم؛ در سیمرغ و زال، در کمان آرش و در خونِ سیاوش و در دیر مغان. آرزوها و آمال فروخوردۀ خویش در روشنی مهر و ماه و میترا باز میجستیم و در گرمای نفَسهایمان مراقبت میکردیم. زندگی اینجا جاری بود؛ همیشه همی همچنان.
ما یلدا داشتیم تا در درازترین شبِ یک فصلِ سرد، باز به یاد نفَسی متنفّس در سحرگاهان دورهم بنشینیم، نیمههای گمشدۀ خویش در یکدیگر بجوییم و با داستانهای بلندمان، از آیندۀ فرزندان خود محافظت کنیم. بزمهای شبانۀ یلدایی تا شور پایکوبی در جشنِ سده؛ به شمار چهل میشود و ما در ناخودآگاه جمعی خویش چلّه داشتیم؛ چلّۀ کوچک و چلّۀ بزرگ! و این یعنی خندیدن به مشکلات، زیستن با دشواریها و صبور بودن و مقاومت کردن، و افتادن، و باز برخاستن و رفتن و برشمردن ایام؛ شمارشی در کاملترین شمار که چهل بود. این یعنی تصمیم به امیدواری در مواجهه با اسبابِ نومیدی بسیار، یعنی دوست داشتن زندگی با همه دشواریها و نشیب و فرازها، یعنی شجاعت بودن در این سرزمین، یعنی رقص در میانۀ میدان. و چنین بود یلدا و چنین بود سده. یلدا هر سال یک بار و برای همیشه در گوشهایمان نجوا میکند که پشت هر وضعِ سترونی، امکان باروری و نوزایی هست و در نومیدی بسی امید است، و پایان شب سیه، سپید است.
چرا یک جامعه با همه صعوبتِ ایام خویش، اصرار به ماندن دارد؛ برای اینکه در سطح هستیشناختی و انسانشناختی این فرهنگ، چیزی هست که تا حدِّ زیاد در برابر تغییرات در طول زمان بزرگ، طی دورانهای مختلف مقاومت میکند. از عهد قدیم تا دوران جدید این لایههای عمیق معنایی با ما ایرانیان هستند در "رنگینکمانِ خوشنقش تنوعاتِ قومی و زبانی و آیینیمان". در عمیقترین ساختارهای معرفتی ما، نشانهشناسی هست. سنتهای دیرینِ ایرانی حاوی نوعی پدیدارشناسی کائنات بود. تجربۀ زیست در این سرزمین، به تفسیر و تأویل طبیعت و تاریخ خود چنگ میزد: از خورشید و ماه، معنای نور و روشنی میگرفت. از شب، تاریکی گذران میفهمید. از دشت و دمن، رویش و زندگی میآموخت و ایهام غزلی را به فال نیک میگرفت! ما از باغ و راغ و مرغزار، داد و دهش و بخشایش و ثمربخشی میفهمیدیم، آن سوی شب تار، به صبحدمی باور داشتیم، از نظمِ کائنات با همه بینظمیهایش، به اصالتِ درستی و نیکی و به ترازو و به عدل و داد ایمان میآوردیم، نوروز، یادوارۀ مکرر رویشهای نابهنگام در این سرزمین بود و تبسمهای ملیحمان به فصل سرد را با خود حمل میکرد و حاوی روحِ جمعی بود، و صلای آشنایی داشت و یادوارۀ «مبادلۀ لطف» بود برای محافظت از سرمایۀ اجتماعی پیوند و همدلی خویش در برابر گزند روزگار.
ما به اهتزازِ خاکِ سرد باور داشتیم و شکوفایی نابهنگام را میفهمیدیم. اهریمن، معنایی بود که ما از شرارت نهفته در عالم گرفته بودیم تا همواره نگران تاراج فضیلتهایمان باشیم. چنین بود سنتهای ایرانی ما از حُکمای خسروانی تا اشراق و عرفان؛ که مثنویاش با وجود مرور ایام دراز، هنوز همنشین حلقههای جوانان ماست و حافظش از آن سوی سدههای دور با عمیقترین نیات و احساساتمان آشناست.
■ منبع:
روزنامۀ ایران، شمارۀ ۲۹ آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
🆔️ @Ir_Azariha
Telegram
آذری ها |Azariha
❇️ شبِ یلدا
شبِ اورمزد آمد از ماه دی
زِ گفتن بیاسای و بردار می
حکیم فردوسی
شبِ چلّۀ ایرانیان فرخنده و گرامی باد
🆔️ @Ir_Azariha
شبِ اورمزد آمد از ماه دی
زِ گفتن بیاسای و بردار می
حکیم فردوسی
شبِ چلّۀ ایرانیان فرخنده و گرامی باد
🆔️ @Ir_Azariha
آذری ها |Azariha
❇️ روزنامۀ زنگان امروز، شمارۀ چهارشنبه (تیرشید) ۲۸ آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی از یلدا تا سده روزنامۀ زنگان امروز، روزنامۀ فرهنگی و مردمیِ صبحِ استانِ زنجان 🆔️ @Ir_Azariha
❇️ روزنامۀ زنگان امروز، شمارۀ شنبه (کیوانشید) یکم دی ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
از چله تا سده
روزنامۀ زنگان امروز، روزنامۀ فرهنگی و مردمیِ صبحِ استانِ زنجان
🆔️ @Ir_Azariha
از چله تا سده
روزنامۀ زنگان امروز، روزنامۀ فرهنگی و مردمیِ صبحِ استانِ زنجان
🆔️ @Ir_Azariha
❇️ شبکه «تیآرتی» فارسی مجوز ندارد
معاونت امور رسانه و تبلیغات وزارت فرهنگ اعلام کرد که برخلاف برخی مطالب منتشر شده، به اصطلاح شبکه ترکیهای «تیآرتی» (TRT) فارسی مجوز فعالیت این معاونت را ندارد.
🆔 @IR_Azariha
معاونت امور رسانه و تبلیغات وزارت فرهنگ اعلام کرد که برخلاف برخی مطالب منتشر شده، به اصطلاح شبکه ترکیهای «تیآرتی» (TRT) فارسی مجوز فعالیت این معاونت را ندارد.
🆔 @IR_Azariha
❇️ تجلیل از نعمت ییلدریم، استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه آتاتُرک شهر ارضروم تُرکیه به خاطر خدمات علمی ارزشمند در گسترش زبان فارسی در آناتولی به عنوان شخصیت پیشرو در بخش بینالملل جشنواره فارابی
گواهی تجلیل به امضای مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران است.
🆔️ @Ir_Azariha
گواهی تجلیل به امضای مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران است.
🆔️ @Ir_Azariha
آذری ها |Azariha
❇️ بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی برگزار میکند: نشستهای شاهنامهپژوهی: «اهمیتِ شاهنامه در تاریخ و فرهنگ ایران» با سخنرانیِ بهمن دمشقی خیابانی (دکترای ادبیات حماسی و شاهنامهپژوه تبریزی) زمان: دوشنبه پنجم آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۶ مکان:…
❇️ بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی برگزار میکند:
نشستهای شاهنامهپژوهی:
«توصیف و تصویرگری در شاهنامه فردوسی»
سخنران:
مهناز سمندری، دکترای ادبیات فارسی، مدرّسِ شاهنامه
دبیرِ علمی نشست:
بهمن دمشقی خیابانی، دکترای ادبیات حماسی
زمان:
چهارشنبه پنجم دی ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۶
مکان:
تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
#اطلاع_رسانی
🆔️ @Ir_Azariha
نشستهای شاهنامهپژوهی:
«توصیف و تصویرگری در شاهنامه فردوسی»
سخنران:
مهناز سمندری، دکترای ادبیات فارسی، مدرّسِ شاهنامه
دبیرِ علمی نشست:
بهمن دمشقی خیابانی، دکترای ادبیات حماسی
زمان:
چهارشنبه پنجم دی ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۶
مکان:
تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
#اطلاع_رسانی
🆔️ @Ir_Azariha