This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌔 صحبتهای تجربه کنندگان نزدیک مرگ، برای ما حاوی یک پیام مهم است. این که بدانیم ما متعلق به یک جای دیگری هستیم و برای آنجا داریم پرورش پیدا میکنیم و تربیت میشویم.
🌔 عفو و مهربانی مال آنجاست و ما با نور مهربانی و محبت میتوانیم در آنجا زندگی کنیم و گرنه در ظلمت هستیم و آنجا چراغ نیست. قرآن بهصراحت میگوید خودتان نور را با خودتان آنجا میبرید.
🌔 نور چیست؟ محبت، باور، و ایمان است. محبتِ بدون چشمداشت! یعنی من با هیچ کسی کاری ندارم و حسابم با آن عالَم است. آن طرف زندگی و شادی ابدی است. خوبی که کنید جنستان با آنجا جور میشود.
استاد دکتر نمازی
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
🌔 عفو و مهربانی مال آنجاست و ما با نور مهربانی و محبت میتوانیم در آنجا زندگی کنیم و گرنه در ظلمت هستیم و آنجا چراغ نیست. قرآن بهصراحت میگوید خودتان نور را با خودتان آنجا میبرید.
🌔 نور چیست؟ محبت، باور، و ایمان است. محبتِ بدون چشمداشت! یعنی من با هیچ کسی کاری ندارم و حسابم با آن عالَم است. آن طرف زندگی و شادی ابدی است. خوبی که کنید جنستان با آنجا جور میشود.
استاد دکتر نمازی
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
تجربه نزدیک به مرگِ اِی. جِی. اِیر
خداناباوران و ندانمانگاران نیز همانند خداباوران گاهی تجربه نزدیک به مرگ را از سر گذراندهاند. یکی از این موارد تجربه نزدیک به مرگِ اِی. جِی. اِیر(A. J. Ayer) فیلسوف خداناباور و یا شاید «ناخداباور» بریتانیایی است. ایر که از مدافعان سرسخت پوزیتیویسم منطقی بود، عقیده داشت که فقط گزارههای منطقی، ریاضیاتی و تجربی معنادار توانند بود و گزارههای متافیزیکی، اخلاقی، زیباییشناختی و دینی اصولاً بیمعنا هستند. اگرچه در بریتانیا ایر را سردسته خداناباوران میدانند اما خودش ترجیح میداد «ناخداباور»(igtheist) خوانده شود؛ یعنی کسی که بحث و گفتگو درباره ایده خدا را بیمعنا میداند و البته به وجود خدا نیز باور ندارد.
ایر در خلال تجربه نزدیک به مرگی که در سال ۱۹۸۸ آن را از سر گذراند، از مواجهه با نور قرمزرنگ دردآوری سخن میگوید که از درخششی فوقالعاده برخوردار بوده است. او که در حین تجربه خود این نور را فرمانروای جهان تلقی کرده است، در نهایت از چنگ آن میگریزد. گزارش تجربه نزدیک به مرگ ایر که در قالب یادداشتی با عنوان «وقتی که مُرده بودم چه دیدم؟» منتشر شد، بسیاری را حیرت زده کرد. اغلب همکارانش عقیده داشتند که او مَشاعرش را از دست داده و احتمالاً دچار زوال عقل شده است.
ایر ظاهراً پس از این تجربه، تغییری قابلتوجه در دیدگاههای فلسفی خود پدید نیاورده، اما به گفته همسرش، او پس از این واقعه به انسانی دوستداشتنیتر بدل شده بود که بیش از پیش به دیگران اظهار علاقه میکرد. به رغم این اظهار نظر همسر ایر، نقلقولی از پزشک او، جِرمی جورج (Jermy George)، وجود دارد که مدعی است ایر روزی به او گفته است: «من موجودی الهی را دیدم. من نگرانم. قصد آن دارم تا در همه کتابها و نظرات گوناگونم تجدید نظر کنم». جرمی جورج میافزاید: «او داشت به من اعتماد میکرد و فکر میکنم تا حدی خجالتزده بود زیرا این برای او به عنوان یک خداناباور ناراحتکننده بود. او خیلی محرمانه صحبت میکرد. به نظرم حس میکرد با خدا، یا خالقش، یا چیزی که میتوان خدا نامید، روبرو شده است».
اگرچه ایر هیچگاه در آثار خود تجدید نظر نکرد، اما شاید دوستی شدید او در اواخر عمر با فردریک کاپلستون، فیلسوف و کشیش مسیحی مشهور و مورخ صاحبنام تاریخ فلسفه، بیارتباط با نوعی تغییر و تحول در دیدگاههای فلسفی وی نباشد.
به زودی خواهم کوشید تا ترجمه کامل تجربه ایر را در اختیار مخاطبان قرار دهم.
▪️برای اطلاع بیشتر از جزئیات تجربه ایر نک:
- A. J. Ayer, “What I Saw When I Was Dead”, National Review, October 14, 1988, pp. 38-40.
- Cash, William, “Did Atheist Philosopher See God When He ‘Died’?”, National Post, March 3, 2001.
- Klein, Daniel M., Every time I find the meaning of life, they change it: wisdom of the great philosophers on how to
Live, New York: Penguin Books, 2015.
منبع: کانال دکتر مجتبی اعتمادی نیا
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
خداناباوران و ندانمانگاران نیز همانند خداباوران گاهی تجربه نزدیک به مرگ را از سر گذراندهاند. یکی از این موارد تجربه نزدیک به مرگِ اِی. جِی. اِیر(A. J. Ayer) فیلسوف خداناباور و یا شاید «ناخداباور» بریتانیایی است. ایر که از مدافعان سرسخت پوزیتیویسم منطقی بود، عقیده داشت که فقط گزارههای منطقی، ریاضیاتی و تجربی معنادار توانند بود و گزارههای متافیزیکی، اخلاقی، زیباییشناختی و دینی اصولاً بیمعنا هستند. اگرچه در بریتانیا ایر را سردسته خداناباوران میدانند اما خودش ترجیح میداد «ناخداباور»(igtheist) خوانده شود؛ یعنی کسی که بحث و گفتگو درباره ایده خدا را بیمعنا میداند و البته به وجود خدا نیز باور ندارد.
ایر در خلال تجربه نزدیک به مرگی که در سال ۱۹۸۸ آن را از سر گذراند، از مواجهه با نور قرمزرنگ دردآوری سخن میگوید که از درخششی فوقالعاده برخوردار بوده است. او که در حین تجربه خود این نور را فرمانروای جهان تلقی کرده است، در نهایت از چنگ آن میگریزد. گزارش تجربه نزدیک به مرگ ایر که در قالب یادداشتی با عنوان «وقتی که مُرده بودم چه دیدم؟» منتشر شد، بسیاری را حیرت زده کرد. اغلب همکارانش عقیده داشتند که او مَشاعرش را از دست داده و احتمالاً دچار زوال عقل شده است.
ایر ظاهراً پس از این تجربه، تغییری قابلتوجه در دیدگاههای فلسفی خود پدید نیاورده، اما به گفته همسرش، او پس از این واقعه به انسانی دوستداشتنیتر بدل شده بود که بیش از پیش به دیگران اظهار علاقه میکرد. به رغم این اظهار نظر همسر ایر، نقلقولی از پزشک او، جِرمی جورج (Jermy George)، وجود دارد که مدعی است ایر روزی به او گفته است: «من موجودی الهی را دیدم. من نگرانم. قصد آن دارم تا در همه کتابها و نظرات گوناگونم تجدید نظر کنم». جرمی جورج میافزاید: «او داشت به من اعتماد میکرد و فکر میکنم تا حدی خجالتزده بود زیرا این برای او به عنوان یک خداناباور ناراحتکننده بود. او خیلی محرمانه صحبت میکرد. به نظرم حس میکرد با خدا، یا خالقش، یا چیزی که میتوان خدا نامید، روبرو شده است».
اگرچه ایر هیچگاه در آثار خود تجدید نظر نکرد، اما شاید دوستی شدید او در اواخر عمر با فردریک کاپلستون، فیلسوف و کشیش مسیحی مشهور و مورخ صاحبنام تاریخ فلسفه، بیارتباط با نوعی تغییر و تحول در دیدگاههای فلسفی وی نباشد.
به زودی خواهم کوشید تا ترجمه کامل تجربه ایر را در اختیار مخاطبان قرار دهم.
▪️برای اطلاع بیشتر از جزئیات تجربه ایر نک:
- A. J. Ayer, “What I Saw When I Was Dead”, National Review, October 14, 1988, pp. 38-40.
- Cash, William, “Did Atheist Philosopher See God When He ‘Died’?”, National Post, March 3, 2001.
- Klein, Daniel M., Every time I find the meaning of life, they change it: wisdom of the great philosophers on how to
Live, New York: Penguin Books, 2015.
منبع: کانال دکتر مجتبی اعتمادی نیا
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
Forwarded from تجربه نزدیک مرگ، پژوهش ها و گزارش ها
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رولومی (پدر روانشناسی اگزیستانسیال) می گويد که انسان امروزی چنان آزادی روحی و روانی خود را تسليم جريانات عادی، کارهای روزمره و رسم و عرف جاری اجتماع کرده است که احساس میکند تنها آزادی ای که برايش مانده رقابت و پيشرفت در امور اجتماعی است. يعنی اگر افراد طبقه
متوسط نتوانند هر از گاهی خودروی جديدی بخرند يا به خانه بزرگتری
بروند، احساس میکنند هدفی ندارند و وجودشان به عنوان يک انسان نفی
شده است.
(کتاب انسان در جستجوی خویشتن)
Join → @Qohappiness
Join → @IranNDE
متوسط نتوانند هر از گاهی خودروی جديدی بخرند يا به خانه بزرگتری
بروند، احساس میکنند هدفی ندارند و وجودشان به عنوان يک انسان نفی
شده است.
(کتاب انسان در جستجوی خویشتن)
Join → @Qohappiness
Join → @IranNDE
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چگونه مردن به من یاد داد که مرگ تازه آغاز کار است...
https://www.instagram.com/reel/DHgM_x6qsZf/?igsh=OHB5bXpmcDhrYjM=
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
https://www.instagram.com/reel/DHgM_x6qsZf/?igsh=OHB5bXpmcDhrYjM=
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
فهمیدم قرار بود هدف اصلی آنها [پیامبران] یادآوری حقیقتی باشد که ما از قبل هم آن را می دانستیم اما فراموشمان شده بود. هرچند آموزههای آنها بعدها «دینها»ی جداگانهای را با چاشنی زبانی متفاوت به وجود آورد، اما آنها اساسا یک چیز آموزش دادند.
همهی باورهای توحیدی در ذات خود حول فرض اساسی مشترک ایمان به یک خدا، به همراه آن اصول جهانی کردار و رفتار اخلاقی متمرکز شدهاند.
منبع: کتاب گذری به ابدیت، نوشته ازمینا سلیمان، تجربه کننده نزدیک بهمرگ
لینک خرید کتاب
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
همهی باورهای توحیدی در ذات خود حول فرض اساسی مشترک ایمان به یک خدا، به همراه آن اصول جهانی کردار و رفتار اخلاقی متمرکز شدهاند.
منبع: کتاب گذری به ابدیت، نوشته ازمینا سلیمان، تجربه کننده نزدیک بهمرگ
لینک خرید کتاب
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
دکتر کنت رینگ، استاد برجستهی روانشناسی در دانشگاه کنکتیکت، و محقق شناخته شدهی بینالمللی در مورد تجارب نزدیک به مرگ است که پنج کتاب و نزدیک به صد مقاله در این زمینه به نگارش در آورده است. او همچنین از بنیانگذاران و رؤسای سابق انجمن بینالمللی مطالعات نزدیک به مرگ و سردبیر بنیانگذار فصلنامهی علمی آن، با عنوان مجلهی مطالعات نزدیک مرگ بوده است. دکتر رینگ در بسیاری از برنامههای تلویزیونی و رادیویی ظاهر شده و اغلب در مطبوعات، در مورد کار خود در مورد تجارب نزدیک به مرگ مصاحبه کرده است.
در اوایل سال 2008، دکتر رینگ به موضوع فلسطین علاقهمند شد و سپس به شدت درگیر مسائل مربوط به وضعیت مردم آنجا شد و در این ارتباط به کرانهی باختری سفر کرد. ارتباط او با مردم فلسطین منجر به کتابی با عنوان «نامههایی از فلسطین» شد که آن را با همکاری غسان عبدالله از رام الله دوست فلسطینیاش نگاشت. دکتر رینگ مقالاتی نیز در مورد غزه نوشته و همچنان فعالانه درگیر مسائلی است که به زندگی و فرهنگ فلسطین مربوط میشود.
آیندزایران
DNDSI.ir
در اوایل سال 2008، دکتر رینگ به موضوع فلسطین علاقهمند شد و سپس به شدت درگیر مسائل مربوط به وضعیت مردم آنجا شد و در این ارتباط به کرانهی باختری سفر کرد. ارتباط او با مردم فلسطین منجر به کتابی با عنوان «نامههایی از فلسطین» شد که آن را با همکاری غسان عبدالله از رام الله دوست فلسطینیاش نگاشت. دکتر رینگ مقالاتی نیز در مورد غزه نوشته و همچنان فعالانه درگیر مسائلی است که به زندگی و فرهنگ فلسطین مربوط میشود.
آیندزایران
DNDSI.ir
تجربههای نزدیک به مرگ و ادعاهای مربوط به خاطرات زندگی گذشته
بروس گریسون (متولد اکتبر ۱۹۴۶) روانپزشک و پژوهشگر برجستهٔ آمریکایی و یکی از پیشگامان تحقیق در زمینهٔ تجربههای نزدیک به مرگ در سال ۲۰۲۱ در مقالهای با عنوان «تجربههای نزدیک به مرگ و ادعاهای مربوط به خاطرات زندگی گذشته»( Near-Death Experiences and Claims of Past-Life Memories) به بررسی تجربههای نزدیک به مرگی میپردازد که تجربهگران در آن مدعی مرور خاطراتی هستند که ظاهراً ناظر به زندگی یا زندگیهای گذشته آنها است. این افراد در مرحله مرور رویدادهای زندگی مدعی خاطراتی از زندگیهای گذشته خود هستند که در مواردی جزئیات قابل تأیید در آن بهچشم میخورد. گریسون همچنین در این مقاله به مقایسه گزارش تجربههای نزدیک به مرگ و مدعیات کسانی پرداخته که از بهیادآوردن خاطرات زندگی یا زندگیهای گذشته خود سخن به میان آوردهاند. نکته قابل توجه آنکه خاطرات افراد و بهویژه کودکانی که مدعی به یادآوردن زندگیهای گذشته خود هستند، در مواردی که این خاطرات ناظر به وقایع میان دو زندگی است، با گزارشهای تجربههای نزدیک به مرگ شباهت معنادار دارد. البته خاطرات این کودکان گاهی باورهای رایج در باب تناسخ را نیز به چالش میکشد. بهزعم گریسون، هم در تجربههای نزدیک به مرگ و هم در گزارش خاطرات زندگیهای گذشته، افراد به اطلاعاتی دسترسی دارند که قاعدتاً نمیتوانستهاند از طُرُق متعارف به آنها دسترسی داشته باشند. اما گریسون تفاوتهایی نیز میان این دو دسته از تجارب تشخیص میدهد. مثلاً اینکه تجربهگران نزدیک به مرگ، درگذشتگان را در یک قلمرو غیرزمینی ملاقات میکنند ظاهراً با ایده تناسخ ناسازگار است. علاوه بر این، خاطرات زندگیهای گذشته معمولاً بهطور ناگهانی در کودکی ظاهر میشود و با گذر زمان کمرنگ میشود اما تجربههای نزدیک به مرگ معمولاً متعاقب شرایط بحرانی پدید میآیند. گریسون معتقد است این ناسازگاریها محتملاً ناشی از درک محدود ما از زمان و آگاهی است. بهزعم او، این قِسم تجربهها باورهای علمی و فلسفی متعارف درباره مرگ و بقای آگاهی را به چالش فرامیخواند و ضرورت تجدیدنظر در آنها را به ما گوشزد میکند.
دکتر مجتبی اعتمادی نیا
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
بروس گریسون (متولد اکتبر ۱۹۴۶) روانپزشک و پژوهشگر برجستهٔ آمریکایی و یکی از پیشگامان تحقیق در زمینهٔ تجربههای نزدیک به مرگ در سال ۲۰۲۱ در مقالهای با عنوان «تجربههای نزدیک به مرگ و ادعاهای مربوط به خاطرات زندگی گذشته»( Near-Death Experiences and Claims of Past-Life Memories) به بررسی تجربههای نزدیک به مرگی میپردازد که تجربهگران در آن مدعی مرور خاطراتی هستند که ظاهراً ناظر به زندگی یا زندگیهای گذشته آنها است. این افراد در مرحله مرور رویدادهای زندگی مدعی خاطراتی از زندگیهای گذشته خود هستند که در مواردی جزئیات قابل تأیید در آن بهچشم میخورد. گریسون همچنین در این مقاله به مقایسه گزارش تجربههای نزدیک به مرگ و مدعیات کسانی پرداخته که از بهیادآوردن خاطرات زندگی یا زندگیهای گذشته خود سخن به میان آوردهاند. نکته قابل توجه آنکه خاطرات افراد و بهویژه کودکانی که مدعی به یادآوردن زندگیهای گذشته خود هستند، در مواردی که این خاطرات ناظر به وقایع میان دو زندگی است، با گزارشهای تجربههای نزدیک به مرگ شباهت معنادار دارد. البته خاطرات این کودکان گاهی باورهای رایج در باب تناسخ را نیز به چالش میکشد. بهزعم گریسون، هم در تجربههای نزدیک به مرگ و هم در گزارش خاطرات زندگیهای گذشته، افراد به اطلاعاتی دسترسی دارند که قاعدتاً نمیتوانستهاند از طُرُق متعارف به آنها دسترسی داشته باشند. اما گریسون تفاوتهایی نیز میان این دو دسته از تجارب تشخیص میدهد. مثلاً اینکه تجربهگران نزدیک به مرگ، درگذشتگان را در یک قلمرو غیرزمینی ملاقات میکنند ظاهراً با ایده تناسخ ناسازگار است. علاوه بر این، خاطرات زندگیهای گذشته معمولاً بهطور ناگهانی در کودکی ظاهر میشود و با گذر زمان کمرنگ میشود اما تجربههای نزدیک به مرگ معمولاً متعاقب شرایط بحرانی پدید میآیند. گریسون معتقد است این ناسازگاریها محتملاً ناشی از درک محدود ما از زمان و آگاهی است. بهزعم او، این قِسم تجربهها باورهای علمی و فلسفی متعارف درباره مرگ و بقای آگاهی را به چالش فرامیخواند و ضرورت تجدیدنظر در آنها را به ما گوشزد میکند.
دکتر مجتبی اعتمادی نیا
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
Telegram
📎
سمپوزیوم انجمن بین المللی تجارب نزدیک به مرگ (آیندز)
ششم اردیبهشت، 26 آوریل
در پی یک تجربه نزدیک به مرگ یا تجربه فرافردی مشابه—مانند ارتباط با فرد درگذشته، تجربه خروج از بدن، یا یادآوری زندگی گذشته—جهانبینی دینی/معنوی فرد تجربهکننده ممکن است تغییر کند. اگر فردی تجربهی خود را با یک ارائهدهنده خدمات سلامت در میان بگذارد—چه در حیطه پزشکی مانند پزشک یا پرستار، چه حیطه روانشناختی مانند مشاور، مددکار اجتماعی یا روانشناس، و چه حیطه دینی/معنوی مانند روحانی یا کشیش بیمارستان—یا با فرد دیگری، آن مخاطب ممکن است تا حدی از اینگونه تجربهها آگاه باشد یا نباشد، و واکنش او میتواند در فرآیند یکپارچهسازی تجربه، به فرد تجربهکننده کمک کند یا به او آسیب بزند.
در این سمپوزیوم، تجربهکنندگان و متخصصان حوزه سلامت، آنچه را که در محیطهای مختلف مراقبتی تجربه کردهاند، در حالی که به ابعاد دینی/معنوی تجربههای ترانسپرسونال و پیامدهای آنها میپردازند، بازگو خواهند کرد. ارائهدهندگان، بهترین شیوهها و راهکارهای حمایتی را مطرح میکنند که متخصصان حوزه سلامت—و هر کسی که از تجربهکنندگان ترانسپرسونال (فرافردی) مراقبت میکند یا به آنها اهمیت میدهد—میتوانند برای ارتقای سلامت زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی آنان بهکار گیرند.
این سمپوزیوم مناسب است برای:
تجربهکنندگان تجارب فرافردی و کسانی که از آنها مراقبت میکنند یا به آنها اهمیت میدهند،
ارائهدهندگان و آموزگاران حوزه سلامت: پزشکی، روانی، و دینی/معنوی،
عموم افرادی که به موضوع سمپوزیوم علاقهمندند.
لینک ثبت نام:
https://symposium.iands.org/
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
ششم اردیبهشت، 26 آوریل
در پی یک تجربه نزدیک به مرگ یا تجربه فرافردی مشابه—مانند ارتباط با فرد درگذشته، تجربه خروج از بدن، یا یادآوری زندگی گذشته—جهانبینی دینی/معنوی فرد تجربهکننده ممکن است تغییر کند. اگر فردی تجربهی خود را با یک ارائهدهنده خدمات سلامت در میان بگذارد—چه در حیطه پزشکی مانند پزشک یا پرستار، چه حیطه روانشناختی مانند مشاور، مددکار اجتماعی یا روانشناس، و چه حیطه دینی/معنوی مانند روحانی یا کشیش بیمارستان—یا با فرد دیگری، آن مخاطب ممکن است تا حدی از اینگونه تجربهها آگاه باشد یا نباشد، و واکنش او میتواند در فرآیند یکپارچهسازی تجربه، به فرد تجربهکننده کمک کند یا به او آسیب بزند.
در این سمپوزیوم، تجربهکنندگان و متخصصان حوزه سلامت، آنچه را که در محیطهای مختلف مراقبتی تجربه کردهاند، در حالی که به ابعاد دینی/معنوی تجربههای ترانسپرسونال و پیامدهای آنها میپردازند، بازگو خواهند کرد. ارائهدهندگان، بهترین شیوهها و راهکارهای حمایتی را مطرح میکنند که متخصصان حوزه سلامت—و هر کسی که از تجربهکنندگان ترانسپرسونال (فرافردی) مراقبت میکند یا به آنها اهمیت میدهد—میتوانند برای ارتقای سلامت زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی آنان بهکار گیرند.
این سمپوزیوم مناسب است برای:
تجربهکنندگان تجارب فرافردی و کسانی که از آنها مراقبت میکنند یا به آنها اهمیت میدهند،
ارائهدهندگان و آموزگاران حوزه سلامت: پزشکی، روانی، و دینی/معنوی،
عموم افرادی که به موضوع سمپوزیوم علاقهمندند.
لینک ثبت نام:
https://symposium.iands.org/
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
IANDS Annual Symposium
2025 IANDS Symposium - IANDS Annual Symposium
You must log in or create an account before you can register. Tickets are: Non-members $95; IANDS Members $60; Students $30 $15 fee for anyone wanting a continuing education certificate or certificate of completion. For those unable to attend the live-online…
سمپوزیوم انجمن بین المللی تجارب نزدیک به مرگ (آیندز)
تجربه نزدیک مرگ، پژوهش ها و گزارش ها
سمپوزیوم انجمن بین المللی تجارب نزدیک به مرگ (آیندز)
متن سخنرانی دکتر قاسمیان در سمپوزیوم تجربه نزدیک به مرگ، مذهب، معنویت و مراقبت های سلامت به فارسی:
دفاع از مراقبت معنوی در محیطهای بالینی و آموزشی حوزه سلامت
عصر بخیر به همه شما
من علی هستم، روانشناس و پژوهشگری که در زمینه تجربههای نزدیک به مرگ (NDEs) و سایر پدیدههای فرافردی تخصص دارد. امروز میخواهم برخی از چالشهای شخصیای را که هنگام دفاع از مراقبت معنوی و دینی برای تجربهگران پدیدههای فرافردی در محیطهای بالینی و آموزشی حوزه سلامت در ایران با آنها مواجه بودهام، با شما به اشتراک بگذارم.
در طی پژوهشهایم، به این نتیجه رسیدهام که تجربههای نزدیک به مرگ در میان شیعیان ایرانی از نظر محتوای تجربه و پیامدهای آن اساساً مشابه نمونههای آمریکایی هستند و با باورهای اسلامی نیز عموما سازگارند. بنابراین، مانند متخصصان غربی در این حوزه، من نیز با افرادی در ایران روبهرو شدهام که تجربههای عمیق معنوی یا نزدیک به مرگ داشتهاند. این تجربهها تأثیر عمیقی بر نگرش آنها به زندگی، سلامت روان و حتی روند بهبودیشان دارد. اما هنگامی که برای درمان پزشکی یا روانشناختی مراجعه میکنند، تجربههای آنها اغلب نادیده گرفته میشود، رد میگردد یا بهاشتباه تفسیر میشود.
چالشهایی که با آن مواجه بودهام:
چالش اول: نبود پذیرش در حوزههای پزشکی و روانشناسی
یکی از بزرگترین چالشها این است که بسیاری از متخصصان ایرانی در حوزههای پزشکی و روانشناسی، تجربههای فرافردی را بهعنوان توهم، هذیان یا نشانهای از اختلال روانی در نظر میگیرند. این شکگرایی علمی، ادغام مراقبت معنوی در برنامههای درمانی را دشوار میسازد.
چالش دوم: فقدان ساختارهای حمایتی در نظام سلامت
بیشتر بیمارستانها و کلینیکهای ایرانی، برنامهها یا متخصصان مشخصی برای رسیدگی به نیازهای معنوی افراد تجربهگر ندارند. خدمات دینی موجود معمولاً پشتیبانی مذهبی سنتی ارائه میدهند، اما این افراد نیازمند رویکردی دقیقتر و عمیقتر هستند که ویژگیهای خاص تجربهشان را به رسمیت بشناسد.
چالش سوم: ترس و انگ اجتماعی در میان بیماران
برخی از تجربهگران ایرانی از صحبت کردن درباره تجربههای نزدیک به مرگ یا معنوی خودداری میکنند، چون میترسند برچسب "بیمار روانی" یا "غیرمنطقی" بخورند. این انگ اجتماعی مانع دریافت حمایت روانی و عاطفی واقعی مورد نیاز آنها میشود. من بهعنوان یک مدافع، تلاش کردهام فضاهایی امن ایجاد کنم تا بیماران بتوانند بدون ترس از قضاوت، تجربههای خود را با دیگران در میان بگذارند.
یکی دیگر از چالشهای مهم، نحوهی بازنمایی تجربههای فرافردی در رسانهها، بهویژه برنامههای تلویزیونی در ایران است. این برنامهها معمولاً تجربههایی را برجسته میکنند که با ایدئولوژی خاصی همراستا باشند و سایر تجربههایی که با این روایت همخوانی ندارند را نادیده میگیرند یا رد میکنند. در نتیجه، تجربهگرانی که بینشهای معنوی متفاوت یا متضادی دارند، احساس بیاعتباری یا حتی سرکوب میکنند. این بازنمایی گزینشی، تصوری جانبدارانه در افکار عمومی ایجاد کرده و کار را برای کادر درمان جهت برخوردی باز و بیطرفانه با این تجربهها دشوارتر میکند.
نتیجهگیری
با وجود تمام این چالشها، من قویاً بر این باورم که مراقبت معنوی و دینی باید بخشی جداییناپذیر از خدمات سلامت برای تجربهگران ایرانی پدیدههای فرافردی باشد. این تجربهها واقعی، عمیقاً معنادار و دارای پیامدهای مهمی برای سلامت روان و جسم آنها هستند.
برای حرکت به جلو، نیازمند آموزش بیشتر برای متخصصان سلامت، تدوین سیاستهایی جهت ادغام مراقبت معنوی در محیطهای بالینی، و مهمتر از همه، تغییری در دیدگاه هستیم—دیدگاهی که به سلامت کلی و یکپارچه بیماران ارزش میدهد.
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
دفاع از مراقبت معنوی در محیطهای بالینی و آموزشی حوزه سلامت
عصر بخیر به همه شما
من علی هستم، روانشناس و پژوهشگری که در زمینه تجربههای نزدیک به مرگ (NDEs) و سایر پدیدههای فرافردی تخصص دارد. امروز میخواهم برخی از چالشهای شخصیای را که هنگام دفاع از مراقبت معنوی و دینی برای تجربهگران پدیدههای فرافردی در محیطهای بالینی و آموزشی حوزه سلامت در ایران با آنها مواجه بودهام، با شما به اشتراک بگذارم.
در طی پژوهشهایم، به این نتیجه رسیدهام که تجربههای نزدیک به مرگ در میان شیعیان ایرانی از نظر محتوای تجربه و پیامدهای آن اساساً مشابه نمونههای آمریکایی هستند و با باورهای اسلامی نیز عموما سازگارند. بنابراین، مانند متخصصان غربی در این حوزه، من نیز با افرادی در ایران روبهرو شدهام که تجربههای عمیق معنوی یا نزدیک به مرگ داشتهاند. این تجربهها تأثیر عمیقی بر نگرش آنها به زندگی، سلامت روان و حتی روند بهبودیشان دارد. اما هنگامی که برای درمان پزشکی یا روانشناختی مراجعه میکنند، تجربههای آنها اغلب نادیده گرفته میشود، رد میگردد یا بهاشتباه تفسیر میشود.
چالشهایی که با آن مواجه بودهام:
چالش اول: نبود پذیرش در حوزههای پزشکی و روانشناسی
یکی از بزرگترین چالشها این است که بسیاری از متخصصان ایرانی در حوزههای پزشکی و روانشناسی، تجربههای فرافردی را بهعنوان توهم، هذیان یا نشانهای از اختلال روانی در نظر میگیرند. این شکگرایی علمی، ادغام مراقبت معنوی در برنامههای درمانی را دشوار میسازد.
چالش دوم: فقدان ساختارهای حمایتی در نظام سلامت
بیشتر بیمارستانها و کلینیکهای ایرانی، برنامهها یا متخصصان مشخصی برای رسیدگی به نیازهای معنوی افراد تجربهگر ندارند. خدمات دینی موجود معمولاً پشتیبانی مذهبی سنتی ارائه میدهند، اما این افراد نیازمند رویکردی دقیقتر و عمیقتر هستند که ویژگیهای خاص تجربهشان را به رسمیت بشناسد.
چالش سوم: ترس و انگ اجتماعی در میان بیماران
برخی از تجربهگران ایرانی از صحبت کردن درباره تجربههای نزدیک به مرگ یا معنوی خودداری میکنند، چون میترسند برچسب "بیمار روانی" یا "غیرمنطقی" بخورند. این انگ اجتماعی مانع دریافت حمایت روانی و عاطفی واقعی مورد نیاز آنها میشود. من بهعنوان یک مدافع، تلاش کردهام فضاهایی امن ایجاد کنم تا بیماران بتوانند بدون ترس از قضاوت، تجربههای خود را با دیگران در میان بگذارند.
یکی دیگر از چالشهای مهم، نحوهی بازنمایی تجربههای فرافردی در رسانهها، بهویژه برنامههای تلویزیونی در ایران است. این برنامهها معمولاً تجربههایی را برجسته میکنند که با ایدئولوژی خاصی همراستا باشند و سایر تجربههایی که با این روایت همخوانی ندارند را نادیده میگیرند یا رد میکنند. در نتیجه، تجربهگرانی که بینشهای معنوی متفاوت یا متضادی دارند، احساس بیاعتباری یا حتی سرکوب میکنند. این بازنمایی گزینشی، تصوری جانبدارانه در افکار عمومی ایجاد کرده و کار را برای کادر درمان جهت برخوردی باز و بیطرفانه با این تجربهها دشوارتر میکند.
نتیجهگیری
با وجود تمام این چالشها، من قویاً بر این باورم که مراقبت معنوی و دینی باید بخشی جداییناپذیر از خدمات سلامت برای تجربهگران ایرانی پدیدههای فرافردی باشد. این تجربهها واقعی، عمیقاً معنادار و دارای پیامدهای مهمی برای سلامت روان و جسم آنها هستند.
برای حرکت به جلو، نیازمند آموزش بیشتر برای متخصصان سلامت، تدوین سیاستهایی جهت ادغام مراقبت معنوی در محیطهای بالینی، و مهمتر از همه، تغییری در دیدگاه هستیم—دیدگاهی که به سلامت کلی و یکپارچه بیماران ارزش میدهد.
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
شخصی جهنم را اینطور برایم تعریف کرد:
در آخرین روز زندگیت روی زمین
آن شخصی که از خود ساختی،
شخصی را که میتوانستی باشی ملاقات خواهد کرد!
در آخرین روز زندگیت روی زمین
آن شخصی که از خود ساختی،
شخصی را که میتوانستی باشی ملاقات خواهد کرد!
کتاب «مرگ پایان هشیاری نیست» رو مطالعه کردم. جالب بود. تجربه ای که خارجی ها بعد از مرگ داشتن تا تجربه ای که ایرانی ها در کتابهای گوناگون مثل سیاحت غرب اومده خیلی فرق داره. با خوندن این کتاب نمیدونم کدومشون رو باور کنم!!!!
پاسخ:
این سوال یا شبهه را برخی دوستان دیگر هم مطرح کردند.
نکته اول: دقت شود ماجراها و داستان هایی که در کتاب «سیاحت غرب» آورده شده است، در نتیجه ی تجربه نزدیک به مرگ نبوده است. این کتاب ماجرای پس از مرگ و عالم برزخ را به صورت داستانی روایت میکند. آقا نجفی قوچانی، نویسنده ی کتاب، آن را به عنوان گزارشهای برزخی خود معرفی کرده و آن را از زبان اول شخص روایت کرده است. برخی افراد چون شهید مرتضی مطهری و آقای عبدالله فاطمی نیا آن را سیر روحی قوچانی نیز میدانند.
نکته دوم: ظاهرا این مکاشفات، حاصل رویا یا شهوداتی بوده که برای آن فرد خاص رخ داده است. برخلاف تجربیات نزدیک به مرگ که همراه با فراوانی بالا و تعدد گزارش ها می باشد و امکان مطالعه و بررسی روی آن ها وجود دارد، این گونه رویاها یا مکاشفات بسیار نادر و کم بسامد هستند.
نکته سوم: رویا ها و مکاشفاتی وجود دارند که محتوایی کاملا متفاوت با اظهارات و مشاهدات راوی سیاحت غرب دارند. پس بهتر است همه این رویا ها و مشاهدات با هم دیده شوند.
نکته چهارم: همه تجربیات نزدیک به مرگ، خوشایند و آرامش بخش نیستند. بخش قابل توجهی از تجربیات نزدیک به مرگ، حاوی تنهایی ترسناک، غم، حسرت، قضاوت شدن، رویارویی با موجودات وحشتناک و فضاهای تاریک و آزاردهنده می باشند. لذا همان طور که گفته شد شایسته است همه این تجربیات با هم بررسی شده و مورد تحقیق قرار گیرند.
نکته پنجم: تجربیات انسان ها دوشادوش یافته های علمی نشان می دهند که با ارعاب و تهدید و فشار و ترس، نمی شود از یک فرد، انسانی معنوی و اخلاقی ساخت. برای خدایی شدن و خدایی زیستن نیاز به محبت و عشق داریم. بنیان هستی بر عشق بنا نهاده شده است. هر چه قدر از این منبع محبت دورتر شویم خود را به تاریکی های بی سرانجام جهنم نزدیک تر می کنیم.
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
پاسخ:
این سوال یا شبهه را برخی دوستان دیگر هم مطرح کردند.
نکته اول: دقت شود ماجراها و داستان هایی که در کتاب «سیاحت غرب» آورده شده است، در نتیجه ی تجربه نزدیک به مرگ نبوده است. این کتاب ماجرای پس از مرگ و عالم برزخ را به صورت داستانی روایت میکند. آقا نجفی قوچانی، نویسنده ی کتاب، آن را به عنوان گزارشهای برزخی خود معرفی کرده و آن را از زبان اول شخص روایت کرده است. برخی افراد چون شهید مرتضی مطهری و آقای عبدالله فاطمی نیا آن را سیر روحی قوچانی نیز میدانند.
نکته دوم: ظاهرا این مکاشفات، حاصل رویا یا شهوداتی بوده که برای آن فرد خاص رخ داده است. برخلاف تجربیات نزدیک به مرگ که همراه با فراوانی بالا و تعدد گزارش ها می باشد و امکان مطالعه و بررسی روی آن ها وجود دارد، این گونه رویاها یا مکاشفات بسیار نادر و کم بسامد هستند.
نکته سوم: رویا ها و مکاشفاتی وجود دارند که محتوایی کاملا متفاوت با اظهارات و مشاهدات راوی سیاحت غرب دارند. پس بهتر است همه این رویا ها و مشاهدات با هم دیده شوند.
نکته چهارم: همه تجربیات نزدیک به مرگ، خوشایند و آرامش بخش نیستند. بخش قابل توجهی از تجربیات نزدیک به مرگ، حاوی تنهایی ترسناک، غم، حسرت، قضاوت شدن، رویارویی با موجودات وحشتناک و فضاهای تاریک و آزاردهنده می باشند. لذا همان طور که گفته شد شایسته است همه این تجربیات با هم بررسی شده و مورد تحقیق قرار گیرند.
نکته پنجم: تجربیات انسان ها دوشادوش یافته های علمی نشان می دهند که با ارعاب و تهدید و فشار و ترس، نمی شود از یک فرد، انسانی معنوی و اخلاقی ساخت. برای خدایی شدن و خدایی زیستن نیاز به محبت و عشق داریم. بنیان هستی بر عشق بنا نهاده شده است. هر چه قدر از این منبع محبت دورتر شویم خود را به تاریکی های بی سرانجام جهنم نزدیک تر می کنیم.
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
آیا مرگ تطهیرکننده است؟
🖋 مسلم حقی
چند سال پیش، در مراسم خاکسپاری یکی از اقوام، افرادی بودند که به قاریِ داخل ماشین پول میدادند تا نام درگذشتگانشان را لابه لای مداحیهای متوفی اخیر بگنجاند. من به اشتباه تصور کردم که دارند «پِرسانه» (مبلغی که در مناطق کردنشین به عنوان کمک به خانواده متوفی اهدا میشود) جمع میکنند. پس رفتم و مبلغی را که برای این کار کنار گذاشته بودم، به قاری دادم. فردی که کنارش نشسته بود و اسامی را یادداشت میکرد، پرسید: *«به نام چه کسی بنویسم؟»*
من هم، بیخبر از همهجا، نام خودم را گفتم. قاری که فکر میکرد نام یکی از درگذشتگان است — و از آنجا که مبلغ پرسانه با هزینهی چنین کارهایی تفاوت چشمگیری دارد — جوگیر شد و چند دقیقهای در وصف خوبیهایِ نداشتهام داستانسرایی کرد!
داشتم با خودم فکر میکردم: *«چه انسان خوبی بودم و خودم خبر نداشتم!»* به قول جلال آلاحمد: *«در ایران، زندهی خوب و مردهی بد وجود ندارد.»*
### آیا مرگ تطهیرکننده است؟
برای پاسخ به این پرسش، نیازمند باستانشناسی تاریخی هستیم: جستجوی کسانی چنان دور که بدیهایشان محو شده و تنها فسیلی از خوبیهایشان باقی مانده باشد. همین نگاه است که باعث میشود از انسانهای زنده تقدیر نکنیم؛ چون میترسیم امروز تحسینشان کنیم و فردا حرفی بزنند یا کاری بکنند که به مذاقمان خوش نیاید. تنها وقتی میمیرند و مطمئن میشویم دیگر حرفی نمیزنند و کاری نمیکنند، با زندگیِ سانسورشدهشان، آنها را به الگوی جامعه تبدیل میکنیم.
- ایرادهای کوچک و جزئی زندهها را بزرگ میکنیم، اما وقتی میمیرند، همان اشتباهات را به شکلی دیگر توجیه میکنیم.
- برای زندهها گل نمیبریم، اما وقتی میمیرند، مزارشان را با انبوهی از گلها میپوشانیم.
- برای عزیزِ ازدسترفته جامهی سیاه بر تن میکنیم — شاید نه برای دل خود، بلکه از ترس قضاوتِ اطرافیان.
- برای زندهها هزینه نمیکنیم، اما وقتی میمیرند، صدها میلیون خرج سنگقبرهای بیخاصیت میکنیم که هیچ تأثیری در حیات پس از مرگشان ندارد.
### فشار اجتماعی و ازخودبیگانگی
فشار اجتماعی حتی شعور انسانی را تحت تأثیر قرار میدهد. بسیاری از ما، با وجود آگاهی از نادرست بودن چنین رفتارهایی، برای آنکه خود را جزوی از جمع بدانیم و از فشار جامعه بکاهیم، به سرعت به سمت همسانشدن میرویم تا مبادا جامعه ما را «ناسازگار» بنامد.
باید پیش از هر چیز، تضادهای درونی خود را شناسایی کنیم و با آنها مقابله نماییم — بدون ترس از متفاوت دیده شدن.
> «به خاطر مردم تغییر نکن. این جماعت هر روز تو را به شکلی دیگر میخواهند.»
> — *هرتا مولر*
🖋 مسلم حقی
چند سال پیش، در مراسم خاکسپاری یکی از اقوام، افرادی بودند که به قاریِ داخل ماشین پول میدادند تا نام درگذشتگانشان را لابه لای مداحیهای متوفی اخیر بگنجاند. من به اشتباه تصور کردم که دارند «پِرسانه» (مبلغی که در مناطق کردنشین به عنوان کمک به خانواده متوفی اهدا میشود) جمع میکنند. پس رفتم و مبلغی را که برای این کار کنار گذاشته بودم، به قاری دادم. فردی که کنارش نشسته بود و اسامی را یادداشت میکرد، پرسید: *«به نام چه کسی بنویسم؟»*
من هم، بیخبر از همهجا، نام خودم را گفتم. قاری که فکر میکرد نام یکی از درگذشتگان است — و از آنجا که مبلغ پرسانه با هزینهی چنین کارهایی تفاوت چشمگیری دارد — جوگیر شد و چند دقیقهای در وصف خوبیهایِ نداشتهام داستانسرایی کرد!
داشتم با خودم فکر میکردم: *«چه انسان خوبی بودم و خودم خبر نداشتم!»* به قول جلال آلاحمد: *«در ایران، زندهی خوب و مردهی بد وجود ندارد.»*
### آیا مرگ تطهیرکننده است؟
برای پاسخ به این پرسش، نیازمند باستانشناسی تاریخی هستیم: جستجوی کسانی چنان دور که بدیهایشان محو شده و تنها فسیلی از خوبیهایشان باقی مانده باشد. همین نگاه است که باعث میشود از انسانهای زنده تقدیر نکنیم؛ چون میترسیم امروز تحسینشان کنیم و فردا حرفی بزنند یا کاری بکنند که به مذاقمان خوش نیاید. تنها وقتی میمیرند و مطمئن میشویم دیگر حرفی نمیزنند و کاری نمیکنند، با زندگیِ سانسورشدهشان، آنها را به الگوی جامعه تبدیل میکنیم.
- ایرادهای کوچک و جزئی زندهها را بزرگ میکنیم، اما وقتی میمیرند، همان اشتباهات را به شکلی دیگر توجیه میکنیم.
- برای زندهها گل نمیبریم، اما وقتی میمیرند، مزارشان را با انبوهی از گلها میپوشانیم.
- برای عزیزِ ازدسترفته جامهی سیاه بر تن میکنیم — شاید نه برای دل خود، بلکه از ترس قضاوتِ اطرافیان.
- برای زندهها هزینه نمیکنیم، اما وقتی میمیرند، صدها میلیون خرج سنگقبرهای بیخاصیت میکنیم که هیچ تأثیری در حیات پس از مرگشان ندارد.
### فشار اجتماعی و ازخودبیگانگی
فشار اجتماعی حتی شعور انسانی را تحت تأثیر قرار میدهد. بسیاری از ما، با وجود آگاهی از نادرست بودن چنین رفتارهایی، برای آنکه خود را جزوی از جمع بدانیم و از فشار جامعه بکاهیم، به سرعت به سمت همسانشدن میرویم تا مبادا جامعه ما را «ناسازگار» بنامد.
باید پیش از هر چیز، تضادهای درونی خود را شناسایی کنیم و با آنها مقابله نماییم — بدون ترس از متفاوت دیده شدن.
> «به خاطر مردم تغییر نکن. این جماعت هر روز تو را به شکلی دیگر میخواهند.»
> — *هرتا مولر*
Forwarded from مجله | خلاقیت، بدون مرز
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و خدا گفت مرا می خواهید ببینید، به نزد فقرا و بیچارگان و بیماران و درماندگان بروید. من آنجا هستم. به عیادت من بیایید.
Forwarded from رَوا | روانشناسی دین
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انکار مرگ و مدیریت وحشت
بخش اول
این قسمت اول از یک ویدئوی دوقسمتی است که طی آنها توضیحاتی درباره نظریه مدیریت وحشت ارائه میشود. نظریه مدیریت وحشت در مورد وقوف و آگاهی انسان به میرایی خود و ارتباط آن با گرایش روانشناختی به سازههایی فرهنگی مانند دین است. ارائهدهنده، عظیم شریف، استاد روانشناسی اجتماعی دانشگاه بریتیش کلمبیا است.
این ویدئو و قسمت دوم آن، خلاصهای نیکو برای آشنایی اولیه مخاطبان با موضوع است.
رَوا | روایتی روادارانه از روانشناسی دین
https://www.tgoop.com/Ravaschool
بخش اول
این قسمت اول از یک ویدئوی دوقسمتی است که طی آنها توضیحاتی درباره نظریه مدیریت وحشت ارائه میشود. نظریه مدیریت وحشت در مورد وقوف و آگاهی انسان به میرایی خود و ارتباط آن با گرایش روانشناختی به سازههایی فرهنگی مانند دین است. ارائهدهنده، عظیم شریف، استاد روانشناسی اجتماعی دانشگاه بریتیش کلمبیا است.
این ویدئو و قسمت دوم آن، خلاصهای نیکو برای آشنایی اولیه مخاطبان با موضوع است.
رَوا | روایتی روادارانه از روانشناسی دین
https://www.tgoop.com/Ravaschool
آدمی باید این نکته را در نظر داشته باشد که او برای امتحان شدن به این عالم مادی جسمانی آمد نه برای ماندگاری و زندگی جاوید در دنیا؛ بلکه همانا عاقبت خودِ این عالم مادی جسمانی به عنوان یک کُل، در جهت زوال و نابودی در حرکت است.
📚 جهاد درب بهشت ص۷۸
📚 جهاد درب بهشت ص۷۸
برای کسی که واقعا دریافته باشد در مرگ هیچ چیز هولناکی وجود ندارد، هیچ چیز هراسناکی در زندگی هم وجود ندارد.