📌 هویت ایرانی چیست؟
✍ هویت ایرانی نوعی احساس وابستگی به سرزمین، تاریخ و فرهنگ ایرانی است که از دیرباز میان مردمان آن وجود داشته و به شیوههای گوناگون تجلی خود را نشان داده است. با این همه هویت ایرانی یک پدیده ازلی و قائم به خود نیست، بلکه یک برساختهی اجتماعی است که در طول قرنها توسط نخبگان سیاسی و فرهنگی ایران بهوجود آمده و با تاریخ و روایت و فرهنگی ایرانی درهم آمیخته است. هویت ملی ایرانی همچنین عالیترین نماد تجلی هویتی مردم ایران است و هویتهای شخصی و اجتماعی در پوشش و تعامل، و نه تقابل با آن جلوهگر شدهاند.
📚بنمایه: حمید احمدی، بنیادهای هویت ملی ایرانی: چهارچوب نظری هویت ملی شهروندمحور، تهران، نشر پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، سال ۱۳۸۸، صفحهی ۱۱۵.
🆔 @IranshahrGreat
✍ هویت ایرانی نوعی احساس وابستگی به سرزمین، تاریخ و فرهنگ ایرانی است که از دیرباز میان مردمان آن وجود داشته و به شیوههای گوناگون تجلی خود را نشان داده است. با این همه هویت ایرانی یک پدیده ازلی و قائم به خود نیست، بلکه یک برساختهی اجتماعی است که در طول قرنها توسط نخبگان سیاسی و فرهنگی ایران بهوجود آمده و با تاریخ و روایت و فرهنگی ایرانی درهم آمیخته است. هویت ملی ایرانی همچنین عالیترین نماد تجلی هویتی مردم ایران است و هویتهای شخصی و اجتماعی در پوشش و تعامل، و نه تقابل با آن جلوهگر شدهاند.
📚بنمایه: حمید احمدی، بنیادهای هویت ملی ایرانی: چهارچوب نظری هویت ملی شهروندمحور، تهران، نشر پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، سال ۱۳۸۸، صفحهی ۱۱۵.
🆔 @IranshahrGreat
❓ایران یا پرشیا؟
در غرب، مردم مدتها ایران را پرشیا (پارس) مینامیدند و بسیاری گمان میکنند که این رضاشاه، شاه اول سلسله پهلوی، بود که خواستار تغییر این نام شد و از خارجیان خواست که به جای آن از نام «ایران» استفاده کنند. در حالی که به واقع ایران نام بومی و مشترک تمام این منطقه از دورهی پیش از اسلام بود و پارس اساساً نام منطقه جنوب غربی آن و پارسی نام زبان اصلی ایران به شمار میرفت. نام پارس را یونانیان باستان به کار میبردند و پس از آنها اروپاییان نیز امپراتوری هخامنشیان را که کورش و داریوش مشهورترین فرمانروایان آن بودند، چنین نامیدند. واژه «ایران» به ویژه در امپراتوریهایی که، پیش از چیرگی اسلام بر ایران در قرن هفتم، طی چند قرن بر ایران حکومت میکردند بهکار میرفت، و حتی بعدها که هیچ دولتی در قلمرو ایران امروزی وجود نداشت، همچنان به کار برده میشد.
📚بنمایه: ایران دوران قاجار و برآمدن رضاخان، نیکی آر. کِدی، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران، انتشارات ققنوس، سال ۱۳٩۶، ص ۱۳.
🆔 @IranshahrGreat
در غرب، مردم مدتها ایران را پرشیا (پارس) مینامیدند و بسیاری گمان میکنند که این رضاشاه، شاه اول سلسله پهلوی، بود که خواستار تغییر این نام شد و از خارجیان خواست که به جای آن از نام «ایران» استفاده کنند. در حالی که به واقع ایران نام بومی و مشترک تمام این منطقه از دورهی پیش از اسلام بود و پارس اساساً نام منطقه جنوب غربی آن و پارسی نام زبان اصلی ایران به شمار میرفت. نام پارس را یونانیان باستان به کار میبردند و پس از آنها اروپاییان نیز امپراتوری هخامنشیان را که کورش و داریوش مشهورترین فرمانروایان آن بودند، چنین نامیدند. واژه «ایران» به ویژه در امپراتوریهایی که، پیش از چیرگی اسلام بر ایران در قرن هفتم، طی چند قرن بر ایران حکومت میکردند بهکار میرفت، و حتی بعدها که هیچ دولتی در قلمرو ایران امروزی وجود نداشت، همچنان به کار برده میشد.
📚بنمایه: ایران دوران قاجار و برآمدن رضاخان، نیکی آر. کِدی، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران، انتشارات ققنوس، سال ۱۳٩۶، ص ۱۳.
🆔 @IranshahrGreat
📌 حسین سیفالدینی، پژوهشگر ایرانی:
🔸 القابی که برای نادرشاه افشار در آثار مروی عنوان میشوند بیشتر یادآور پادشاهان ایران باستان است. احتمالا نادرشاه بیش از هرچیز علاقه داشت با داریوش هخامنشی یا «دارا» مقایسه شود. با توجه به منابع، عمدهترین لقب نادر، «دارای زمان» بود، عنوانی که دهها بار در این آثار قید شده و نشان دهنده آن است که نادر علاقه دارد عموما با داریوش هخامنشی مقایسه شود.
📚بنمایه: بازتاب ایده ایرانشهری در تاریخ نگاری و دولت مداری عصر نادرشاه افشار. به قلم: حسین سیفالدینی. فصلنامه مطالعات ملی: ۶٩، سال هجدهم، شمارهی ١، بهار ١٣٩۶.
🆔 @IranshahrGreat
🔸 القابی که برای نادرشاه افشار در آثار مروی عنوان میشوند بیشتر یادآور پادشاهان ایران باستان است. احتمالا نادرشاه بیش از هرچیز علاقه داشت با داریوش هخامنشی یا «دارا» مقایسه شود. با توجه به منابع، عمدهترین لقب نادر، «دارای زمان» بود، عنوانی که دهها بار در این آثار قید شده و نشان دهنده آن است که نادر علاقه دارد عموما با داریوش هخامنشی مقایسه شود.
📚بنمایه: بازتاب ایده ایرانشهری در تاریخ نگاری و دولت مداری عصر نادرشاه افشار. به قلم: حسین سیفالدینی. فصلنامه مطالعات ملی: ۶٩، سال هجدهم، شمارهی ١، بهار ١٣٩۶.
🆔 @IranshahrGreat
✍ نکته مهم تعارض میان روحانیت زرتشتی، که برای آنها ملیگرایی ایران و زرتشتیگروی هم راستا بودند از یکسو، و تمایلات مذهبی مسیحی و مانوی از سوی دیگر بود که از لحاظ نظری، جهان وطن (انترناسیونالیست) بودند.
📖 بنمایه: ایران باستان (از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۶۵۰ پس از میلاد)، بقلم دکتر یوزف ویسهوفر، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران، نشر ققنوس، سال ۱۳٩۳، ص ۲۶۳.
🆔 @IranshahrGreat
📖 بنمایه: ایران باستان (از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۶۵۰ پس از میلاد)، بقلم دکتر یوزف ویسهوفر، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران، نشر ققنوس، سال ۱۳٩۳، ص ۲۶۳.
🆔 @IranshahrGreat
Iranshahr| ایرانشهر
❕یونانیان برای ارتش ایران و شاهنشاهان ایرانی نیروی خدایی قائل بودند بطوری که وقتی یک نفر از یونانیان در هلس پونت ارتش ایران و عظمت خشایارشا را میبیند، میگوید: "ای زئوس (= خدا) تو چرا به شکل پارسیها درآمدهای و خود را خشایارشا نامیدهای؟" بنمایه: بنیاد…
🔹 خوشسیمایی خشایارشا
📖 گفته میشود که خشایارشا در میان فرزندان داریوش بزرگ از همه خوش سیماتر و خوش اندامتر بود و به گفته هرودوت، هیچکس شایستهتر از او برای جانشینی پدرش نبود. این گفته هرودوت، تا حد زیادی با ادعای خشایارشا که خود را یک رزمنده توانمند کاملاً خویشتندار که تندمزاج نیست، تطبیق میکند. افزون بر آن، در سنگ نگارههای تخت جمشید منسوب به خشایارشا، از وی تصویری بلندبالا و خوش سیما آمده است که باز با ادعای فوق تا حدودی تطبیق میکند.
📚بنمایه: تاریخ جامع ایران، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، جلد اول. تهران: نشر مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، سال ۱۳٩۳، صفحه ۶۵۰.
🆔 @IranshahrGreat
📖 گفته میشود که خشایارشا در میان فرزندان داریوش بزرگ از همه خوش سیماتر و خوش اندامتر بود و به گفته هرودوت، هیچکس شایستهتر از او برای جانشینی پدرش نبود. این گفته هرودوت، تا حد زیادی با ادعای خشایارشا که خود را یک رزمنده توانمند کاملاً خویشتندار که تندمزاج نیست، تطبیق میکند. افزون بر آن، در سنگ نگارههای تخت جمشید منسوب به خشایارشا، از وی تصویری بلندبالا و خوش سیما آمده است که باز با ادعای فوق تا حدودی تطبیق میکند.
📚بنمایه: تاریخ جامع ایران، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، جلد اول. تهران: نشر مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، سال ۱۳٩۳، صفحه ۶۵۰.
🆔 @IranshahrGreat
🔥 دهم بهمنماه: فرا رسیدن جشن سده
✍ دکتر مریم میراحمدی
🔸 «جشن سده که در روز دهم ماه بهمن برگزار میشد، به مناسبت سپری شدن صد روز از (زمستان بزرگ) بود که با توجه به تقویم باستان رعایت میشد. نامِ این جشن از واژه (سدک یا سذگ) پهلوی نشأت گرفته است و پیدایش آتش به وسیلهی هوشنگ پیشدادی نیز در همین روز بوده است. براساس اشعار فردوسی هوشنگ به اتفاق لشکریان از کنار کوهی عبور میکرد و ماری را دید و برای جلوگیری از حملهی مار، سنگی به طرف او پرتاب کرد و سنگ به صخرهای برخورد و از آن جرقهی آتش برخاست و بدینترتیب به وجود آتش پی برده شد و به مناسبت آن جشن گرفته شد».
📚بنمایه: تاریخ تحولات ایرانشناسی در دوران باستان، بقلم دکتر مریم میراحمدی. تهران: انتشارات طهوری، چاپ اول، سال ۱۳۸۹، ص ۵٠٩.
🆔 @IranshahrGreat
✍ دکتر مریم میراحمدی
🔸 «جشن سده که در روز دهم ماه بهمن برگزار میشد، به مناسبت سپری شدن صد روز از (زمستان بزرگ) بود که با توجه به تقویم باستان رعایت میشد. نامِ این جشن از واژه (سدک یا سذگ) پهلوی نشأت گرفته است و پیدایش آتش به وسیلهی هوشنگ پیشدادی نیز در همین روز بوده است. براساس اشعار فردوسی هوشنگ به اتفاق لشکریان از کنار کوهی عبور میکرد و ماری را دید و برای جلوگیری از حملهی مار، سنگی به طرف او پرتاب کرد و سنگ به صخرهای برخورد و از آن جرقهی آتش برخاست و بدینترتیب به وجود آتش پی برده شد و به مناسبت آن جشن گرفته شد».
📚بنمایه: تاریخ تحولات ایرانشناسی در دوران باستان، بقلم دکتر مریم میراحمدی. تهران: انتشارات طهوری، چاپ اول، سال ۱۳۸۹، ص ۵٠٩.
🆔 @IranshahrGreat
❓آیا فردوسی نژادپرست بود؟
✍️ در سراسر شاهنامه هیچ بیتی را نمیتوان یافت که بر مبنای آن بتوان به عربستیزی و نژادستیزی شخص فردوسی حکم کرد. تحقیر نژادهای دیگر و نگرشهای صرف قومی و نژادپرستانه دور از شأن شاعر و اندیشمند بزرگی همچون فردوسی است.
📚بنمایه: بیتهای عربستیزانه در شاهنامه، بقلم ابوالفضل خطیبی، چاپ شده در مجله نشر دانش، سال ۲۱، شماره ۳، پاییز ۱۳۸۴.
🆔 @IranshahrGreat
✍️ در سراسر شاهنامه هیچ بیتی را نمیتوان یافت که بر مبنای آن بتوان به عربستیزی و نژادستیزی شخص فردوسی حکم کرد. تحقیر نژادهای دیگر و نگرشهای صرف قومی و نژادپرستانه دور از شأن شاعر و اندیشمند بزرگی همچون فردوسی است.
📚بنمایه: بیتهای عربستیزانه در شاهنامه، بقلم ابوالفضل خطیبی، چاپ شده در مجله نشر دانش، سال ۲۱، شماره ۳، پاییز ۱۳۸۴.
🆔 @IranshahrGreat
نژاد پرستی در شاهنامه.pdf
458.9 KB
📚 نژادپرستی در شاهنامه فردوسی؟
✍ استاد فریدون جنیدی
📌 سرآغاز: نامهای از آقای هرمز تمجیدی به دستم رسید و بدینروی این گفتار را نوشتم. نخست، نامە ایشان و نامهای که برای ایشان فرستاده شده بود، با قلم ریز 'ایرانیک' آورده میشود و سپس نوشتە من. شاد و پیروز باشید.
🆔 @IranshahrGreat | #pdf
✍ استاد فریدون جنیدی
📌 سرآغاز: نامهای از آقای هرمز تمجیدی به دستم رسید و بدینروی این گفتار را نوشتم. نخست، نامە ایشان و نامهای که برای ایشان فرستاده شده بود، با قلم ریز 'ایرانیک' آورده میشود و سپس نوشتە من. شاد و پیروز باشید.
🆔 @IranshahrGreat | #pdf
✍ «یک نفر یا یک جماعت حق ندارد صاحب اختیار یک قوم و یک ملّت بشود و صاحب اختیار ملّت باید خود ملّت باشد و امور خویش را اداره کند. به عبارت اُخری سلطنت متعلق به ملّت است و بس».
📖 سیاستنامهی ذکاءالملک، مقالهها، نامهها و سخنرانیهای سیاسی، محمدعلی فروغی، به اهتمام ایرج افشار و هرمز همایونپور، کتاب روشن، تهران، سال ۱۳۸۹، ص ۱۲.
🆔 @IranshahrGreat
📖 سیاستنامهی ذکاءالملک، مقالهها، نامهها و سخنرانیهای سیاسی، محمدعلی فروغی، به اهتمام ایرج افشار و هرمز همایونپور، کتاب روشن، تهران، سال ۱۳۸۹، ص ۱۲.
🆔 @IranshahrGreat
✍ «ایران سیاسی کنونی یک 'کشور' است. مرزهای سیاسی آن همان است که هست، اما مرزهای ایران فرهنگی همان مرزهایی است که بهطور تاریخی بودهاند. از اینرو، ایران، برخلاف بسیاری از کشورها، تنها یک کشور نیست، بلکه یک تمدن با فرهنگی فراگیر است. دفاع ما از تاریخ سیاسی ایران کنونی و وحدت سرزمینی آن در چهارچوب منافع ملّی باید دفاع همهجانبه و تمام عیار باشد».
📖 جواد طباطبایی، تاملی دربارهی ایران، جلد نخست: دیباچهای بر نظریهی انحطاط ایران با ملاحظات مقدماتی در مفهوم ایران، تهران، مینوی خرد، ۱۳٩۵، ص ۵۴.
🆔 @IranshahrGreat
📖 جواد طباطبایی، تاملی دربارهی ایران، جلد نخست: دیباچهای بر نظریهی انحطاط ایران با ملاحظات مقدماتی در مفهوم ایران، تهران، مینوی خرد، ۱۳٩۵، ص ۵۴.
🆔 @IranshahrGreat
📌 نقش رستم در سدهی ١٧: اثر ژان شاردن
💠 احتمالاً عظمت نگارههای شاهان سوار ساسانی، که در سدههای سوم و چهارم میلادی در چند نقطهی از صخره از جمله در نگارههای زیر آرامگاه داریوش نقر شده، خود به خود رستم را در اذهان ایرانیان تداعی کرده است. این محل را داریوش هم برای آرامگاه خود مناسب یافت و جانشینان پس از او نیز از خشایارشا تا داریوش دوم به تقلید از او آرامگاه خود را در سمت راست و چپ آرامگاه داریوش ساختهاند. ظاهراً اردشیر دوم بعدها آرامگاه خود را درست با همان معماری نقش رستم در کوه رحمت و فراز شرق صفهی تخت جمشید بنا کرد.
📚بنمایه: از زبان داریوش، تالیف دکتر هاید ماری کخ، ترجمه دکتر پرویز رجبی، انتشارات کارنگ، چاپ سوم، سال ١٣٧۶، ص ٢٣١.
🆔 @IranshahrGreat
💠 احتمالاً عظمت نگارههای شاهان سوار ساسانی، که در سدههای سوم و چهارم میلادی در چند نقطهی از صخره از جمله در نگارههای زیر آرامگاه داریوش نقر شده، خود به خود رستم را در اذهان ایرانیان تداعی کرده است. این محل را داریوش هم برای آرامگاه خود مناسب یافت و جانشینان پس از او نیز از خشایارشا تا داریوش دوم به تقلید از او آرامگاه خود را در سمت راست و چپ آرامگاه داریوش ساختهاند. ظاهراً اردشیر دوم بعدها آرامگاه خود را درست با همان معماری نقش رستم در کوه رحمت و فراز شرق صفهی تخت جمشید بنا کرد.
📚بنمایه: از زبان داریوش، تالیف دکتر هاید ماری کخ، ترجمه دکتر پرویز رجبی، انتشارات کارنگ، چاپ سوم، سال ١٣٧۶، ص ٢٣١.
🆔 @IranshahrGreat
📖 برنامه شاه (محمّدرضاشاه پهلوی) آن بود که توسعه صنعتی ایران توأم با ظهور کشور به عنوان یک قدرت نظامی شود.
✍ او اظهار داشت که «به علت مشکلات منطقهای و بینالمللی، تقویت و استحکام قدرت دفاعی کشور [باید] از اولویت ویژه برخوردار باشد... بهطوری که این قدرت به عنوان عامل اساسی حفظ ثبات و استقلال کشور و حفظ ثمرات گرانبهای توسعه اقتصادی و اجتماعی و تبدیل ایران، مانند گذشته، به یک ناحیه صلح و اعتماد در جهان آشوبزده کنونی عمل کند». بنابراین برای ایجاد نیرومندترین قدرت نظامی منطقه با آرزوی این که در پایان دهه ۱۳۶۰ به پنجمین قدرت نظامی جهان تبدیل شود، یک برنامه چندمیلیارد دلاری را درپیش گرفت.
📚بنمایه: تاریخ ایران به روایت کمبریج: از رضاشاه تا انقلاب اسلامی، پیتراوری، گاوین همبلی و چارلز ملویل، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران، انتشارات جامی، ۱۳٩۲، ص ۱۴۶.
🆔 @IranshahrGreat
✍ او اظهار داشت که «به علت مشکلات منطقهای و بینالمللی، تقویت و استحکام قدرت دفاعی کشور [باید] از اولویت ویژه برخوردار باشد... بهطوری که این قدرت به عنوان عامل اساسی حفظ ثبات و استقلال کشور و حفظ ثمرات گرانبهای توسعه اقتصادی و اجتماعی و تبدیل ایران، مانند گذشته، به یک ناحیه صلح و اعتماد در جهان آشوبزده کنونی عمل کند». بنابراین برای ایجاد نیرومندترین قدرت نظامی منطقه با آرزوی این که در پایان دهه ۱۳۶۰ به پنجمین قدرت نظامی جهان تبدیل شود، یک برنامه چندمیلیارد دلاری را درپیش گرفت.
📚بنمایه: تاریخ ایران به روایت کمبریج: از رضاشاه تا انقلاب اسلامی، پیتراوری، گاوین همبلی و چارلز ملویل، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران، انتشارات جامی، ۱۳٩۲، ص ۱۴۶.
🆔 @IranshahrGreat
📌 بزرگترین نقطه ضعف احمدشاه قاجار
✍ بیتردید فساد مالی بزرگترین نقطه ضعف پادشاه (احمدشاه) محسوب میشد. او در این مسیر تا آنجا پیش رفته بود که هیچ یک از فرامین سلطنتی را بدون رشوه امضا نمیکرد. به سرعت بر سوگندی که در پاسداری از نظام مشروطه، حفظ حقوق مردم و پیشرفت ملت ایران خورده بود، پشت پا زد و عیش و عشرت در اروپا را بر حکمرانی در این سرزمین ترجیح داد.
📚بنمایه: مشروطه و جمهوری: ریشههای نابسامانی نظم دموکراتیک در ایران، علیرضا ملائی توانی، تهران، گستره، ۱۳۸۱، ص ۴۸٩.
🆔 @IranshahrGreat
✍ بیتردید فساد مالی بزرگترین نقطه ضعف پادشاه (احمدشاه) محسوب میشد. او در این مسیر تا آنجا پیش رفته بود که هیچ یک از فرامین سلطنتی را بدون رشوه امضا نمیکرد. به سرعت بر سوگندی که در پاسداری از نظام مشروطه، حفظ حقوق مردم و پیشرفت ملت ایران خورده بود، پشت پا زد و عیش و عشرت در اروپا را بر حکمرانی در این سرزمین ترجیح داد.
📚بنمایه: مشروطه و جمهوری: ریشههای نابسامانی نظم دموکراتیک در ایران، علیرضا ملائی توانی، تهران، گستره، ۱۳۸۱، ص ۴۸٩.
🆔 @IranshahrGreat
✍ «آرمان آزادی به جهانوطنان نیاز ندارد؛ [بلکه] تنها به میهندوستان نیازمند است ..»
📕 'جمهوریخواهی' مائوریتزیو ویرولی،
ترجمهی حسن افشار، ص ۱۵
🆔 @IranshahrGreat
📕 'جمهوریخواهی' مائوریتزیو ویرولی،
ترجمهی حسن افشار، ص ۱۵
🆔 @IranshahrGreat
📌 "وطن من زبان فارسیست"
✍ احسان یارشاطر
وطن ما، به یک معنی، سرزمینیست پر از صحراهای فراخ و کوههای بلند و رودها و دریاچههایی که در درازای زمان بارها زیر پای مهاجمان مختلف کوفته شده و باز به پاخاسته... ولی ما وطن دیگری هم داریم که در ذهنمان جای دارد.
وطنی که رودکی در آن چنگ مینواخت و فردوسی از خِرَد و دلاوریهای قهرمانان سخن میگفت، و خیام سرگردانی انسان را بازمینمایاند و ابوسعید و نظامی و سعدی و مولوی و حافظ، با استادی حیرتانگیز، از ظرایف روان انسان – بیش از همه عشق – سخن میگفتند. این وطن را میتوان از گزند حوادث در امان داشت. وطن من این وطن است... وطن من زبان فارسیست».
📚بنمایه: دکتر احسان یارشاطر، گفتوگو با ماندانا زندیان، (نشر شرکت کتاب، سال ۱۳۹۵)، ص ۱۳٢-۱۳۳
🆔 @IranshahrGreat
✍ احسان یارشاطر
وطن ما، به یک معنی، سرزمینیست پر از صحراهای فراخ و کوههای بلند و رودها و دریاچههایی که در درازای زمان بارها زیر پای مهاجمان مختلف کوفته شده و باز به پاخاسته... ولی ما وطن دیگری هم داریم که در ذهنمان جای دارد.
وطنی که رودکی در آن چنگ مینواخت و فردوسی از خِرَد و دلاوریهای قهرمانان سخن میگفت، و خیام سرگردانی انسان را بازمینمایاند و ابوسعید و نظامی و سعدی و مولوی و حافظ، با استادی حیرتانگیز، از ظرایف روان انسان – بیش از همه عشق – سخن میگفتند. این وطن را میتوان از گزند حوادث در امان داشت. وطن من این وطن است... وطن من زبان فارسیست».
📚بنمایه: دکتر احسان یارشاطر، گفتوگو با ماندانا زندیان، (نشر شرکت کتاب، سال ۱۳۹۵)، ص ۱۳٢-۱۳۳
🆔 @IranshahrGreat
📌 حکومت رضاشاه
✍ هوشنگ عامری
🔹 حکومت رضاشاه، با تأکید بر ارزشهای ملی و ماقبل اسلام ایران، راه را برای نوجویی ابزاری و صنعتی هموار ساخت. رضاشاه، علیرغم سیاستهای خشونتآمیزش، عامل پیدایش اغلب نهادهای مدرن، مانند ارتش ملّی نظام جدید آموزشوپرورش، دانشگاه تهران، رادیو، بانک ملی، راهآهن سراسری، سیستم قضائی مدرن و شناسایی حقوق زن شد. بدینترتیب، مدرن سازی اجباری و از بالای رضاشاه جایگزین مدرن سازی داوطلبانه و نخبه گرایانهی عصر قاجار شد.
🔹 دیکتاتوری رضاشاه و روشهای مستبدانهی او خوشبختانه نه تنها جلوی آشنایی روشنفکران ایرانی با اندیشههای سیاسی غرب را نگرفت، بلکه سیاستهای او مبنی بر مبارزه با قبیلهگرایی و نیز تأکید بر عظمت شاهنشاهی ایران باستان، مردم ایران را پذیرای اندیشههای جدید و ترقی خواهانه کرد. از آغاز سلطنت رضاشاه در سال ۱۳۰۴، او و اطرافیانش متفقاً به این نتیجه رسیده بودند که پیشرفت ایران مستلزم توأم کردن یا پیوند زدن فرهنگ و سنتهای تاریخی آن با اندیشههای نوین، تمدن جدید و فنآوری مدرن غرب است.
📚بنمایه: هوشنگ عامری، رضاشاه و تحولات ایران معاصر، (تهران: انتشارات فردوسی، سال ۱۳٩۳)، ص ۴۰-۴۱
🆔 @IranshahrGreat
✍ هوشنگ عامری
🔹 حکومت رضاشاه، با تأکید بر ارزشهای ملی و ماقبل اسلام ایران، راه را برای نوجویی ابزاری و صنعتی هموار ساخت. رضاشاه، علیرغم سیاستهای خشونتآمیزش، عامل پیدایش اغلب نهادهای مدرن، مانند ارتش ملّی نظام جدید آموزشوپرورش، دانشگاه تهران، رادیو، بانک ملی، راهآهن سراسری، سیستم قضائی مدرن و شناسایی حقوق زن شد. بدینترتیب، مدرن سازی اجباری و از بالای رضاشاه جایگزین مدرن سازی داوطلبانه و نخبه گرایانهی عصر قاجار شد.
🔹 دیکتاتوری رضاشاه و روشهای مستبدانهی او خوشبختانه نه تنها جلوی آشنایی روشنفکران ایرانی با اندیشههای سیاسی غرب را نگرفت، بلکه سیاستهای او مبنی بر مبارزه با قبیلهگرایی و نیز تأکید بر عظمت شاهنشاهی ایران باستان، مردم ایران را پذیرای اندیشههای جدید و ترقی خواهانه کرد. از آغاز سلطنت رضاشاه در سال ۱۳۰۴، او و اطرافیانش متفقاً به این نتیجه رسیده بودند که پیشرفت ایران مستلزم توأم کردن یا پیوند زدن فرهنگ و سنتهای تاریخی آن با اندیشههای نوین، تمدن جدید و فنآوری مدرن غرب است.
📚بنمایه: هوشنگ عامری، رضاشاه و تحولات ایران معاصر، (تهران: انتشارات فردوسی، سال ۱۳٩۳)، ص ۴۰-۴۱
🆔 @IranshahrGreat
🔺 بزرگترین خصلت کوروش هخامنشی
✍️ دکتر عیسی صدیق
💠 «کورش کبیر از مفاخر بیمانند ایران و از مردان بزرگ تاریخ جهان است. بزرگترین خصلت کورش این بود که برخلاف جهانگشایان قبلی با ممالک و امم مغلوب مهربانی کرد و مقدسات آنها را محترم شمرد و شهرهایی را که تصرف کرد آباد ساخت و پادشاهانی را که مقهور نمود گرامی داشت و از این جهت در تاریخ عالم عصر نوینی بوجود آورد که برای ما مایهی مباهات و سرافرازی است».
📙 بنمایه: دورهی مختصر تاریخ فرهنگ ایران، عیسی صدیق، (تهران: شرکت سهامی طبع کتاب، سال ۲۵۳۶ '۱۳۵۵')، ص ۷
🆔 @IranshahrGreat
✍️ دکتر عیسی صدیق
💠 «کورش کبیر از مفاخر بیمانند ایران و از مردان بزرگ تاریخ جهان است. بزرگترین خصلت کورش این بود که برخلاف جهانگشایان قبلی با ممالک و امم مغلوب مهربانی کرد و مقدسات آنها را محترم شمرد و شهرهایی را که تصرف کرد آباد ساخت و پادشاهانی را که مقهور نمود گرامی داشت و از این جهت در تاریخ عالم عصر نوینی بوجود آورد که برای ما مایهی مباهات و سرافرازی است».
📙 بنمایه: دورهی مختصر تاریخ فرهنگ ایران، عیسی صدیق، (تهران: شرکت سهامی طبع کتاب، سال ۲۵۳۶ '۱۳۵۵')، ص ۷
🆔 @IranshahrGreat
✍ «هرجا که مسایل علمی حل نشدهای در زمینهی فرهنگ اقوام شرق باستان پدید آید؛ ترکان [پانترکیستها] بیدرنگ دست خود را به همانجا دراز میکنند».
📖 'ولادیمیر مینورسکی' آذربایجان و اَران،
دکتر عنایتالله رضا، ص ۱۱۶
🆔 @IranshahrGreat
📖 'ولادیمیر مینورسکی' آذربایجان و اَران،
دکتر عنایتالله رضا، ص ۱۱۶
🆔 @IranshahrGreat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌 «شاهین درفش و کاویانی درفش»
✍ دکتر شاپور شهبازی
🔸 درفش شاهنشاهی ایران در روزگار هخامنشی عقاب زرین گشادهبالی بود که بر سر نیزه نصب میکردند، و از آنجا سنّت «شاهین درفش» به نشان امپراطوری، به رومیان، و بعد جهانیان، رسید. این درفش با درفش دیگری که "کاویانی درفش" خوانده میشد، و مظهر سربلندی ایرانیان و شهریاری آنان بود، دوتاست. چنان مینماید که درفش کاویان چهار گوش بوده است. و در میان آن ستارهای چهار پر، که فردوسی آن را بارها به اختر کاویان، تعبیر کرده است. از جواهرات گوناگون و درخشان تعبیه کرده بودند، و از آن رشتههای سرخ و زرد و بنفش آویخته بودند.
📚بنمایه: شاهنشاهان و سنتهای ایرانیان، تالیف دکتر علیرضا شاپور شهبازی، تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، سال ۱۳۵۱، ص ۸۰
🆔 @IranshahrGreat
✍ دکتر شاپور شهبازی
🔸 درفش شاهنشاهی ایران در روزگار هخامنشی عقاب زرین گشادهبالی بود که بر سر نیزه نصب میکردند، و از آنجا سنّت «شاهین درفش» به نشان امپراطوری، به رومیان، و بعد جهانیان، رسید. این درفش با درفش دیگری که "کاویانی درفش" خوانده میشد، و مظهر سربلندی ایرانیان و شهریاری آنان بود، دوتاست. چنان مینماید که درفش کاویان چهار گوش بوده است. و در میان آن ستارهای چهار پر، که فردوسی آن را بارها به اختر کاویان، تعبیر کرده است. از جواهرات گوناگون و درخشان تعبیه کرده بودند، و از آن رشتههای سرخ و زرد و بنفش آویخته بودند.
📚بنمایه: شاهنشاهان و سنتهای ایرانیان، تالیف دکتر علیرضا شاپور شهبازی، تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، سال ۱۳۵۱، ص ۸۰
🆔 @IranshahrGreat
❓اندیشه 'ایرانشهری' چیست؟
✍ بقلم حمید احمدی
اندیشه «ایرانشهری»، یعنی دولت و شهریاری آرمانی که در ادبیات سیاسی کشور تجسم یافته بود، عامل مهم رستاخیز سیاسی ایران و ظهور دولتهای محلی ایران پس از اسلام بود. این اندیشه ایرانشهری و میراث سیاسی دولت و ساختارهای آن به گونهای نادرست در نظامهای خلافت و دولت پس از اسلام بنیامیه به بعد مورد تقلید قرار گرفت و سنگ بنای دولتهای اموی و عباسی شد. در واقع چنانچه تاریخ و سرزمین ایران را دو پایه اساسی تداوم هویت ایرانی بدانیم، نهاد دولت و اندیشه ایرانشهری، که در واقع به لحاظ فلسفی _ سیاسی همان دولت آرمانی مبتنی بر عدالت و قدرت است، پایه سوم آن را تشکیل میدهد.
در اندیشه سیاسی ایران باستان در واقع این دولت است که پاسداری اصل تداوم تاریخی و سرزمینی ایران را بهعهده دارد، و هرچه میراث سیاسی ایران، یعنی اندیشه دولت مبتنی بر عدالت و قدرت بیشتر با اندیشه شهریاری آرمانی و ریشه مردمی آن تطابق یابد، تداوم تاریخ و سرزمین ایران آسانتر و مستحکمتر خواهد بود.
📖 بنیادهای هویت ملی ایرانی: چهارچوب نظری هویت ملی تالیف حمید احمدی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، سال ۱۳۸۸، ص ۳۸۶-۳۸۷
🆔 @IranshahrGreat
✍ بقلم حمید احمدی
اندیشه «ایرانشهری»، یعنی دولت و شهریاری آرمانی که در ادبیات سیاسی کشور تجسم یافته بود، عامل مهم رستاخیز سیاسی ایران و ظهور دولتهای محلی ایران پس از اسلام بود. این اندیشه ایرانشهری و میراث سیاسی دولت و ساختارهای آن به گونهای نادرست در نظامهای خلافت و دولت پس از اسلام بنیامیه به بعد مورد تقلید قرار گرفت و سنگ بنای دولتهای اموی و عباسی شد. در واقع چنانچه تاریخ و سرزمین ایران را دو پایه اساسی تداوم هویت ایرانی بدانیم، نهاد دولت و اندیشه ایرانشهری، که در واقع به لحاظ فلسفی _ سیاسی همان دولت آرمانی مبتنی بر عدالت و قدرت است، پایه سوم آن را تشکیل میدهد.
در اندیشه سیاسی ایران باستان در واقع این دولت است که پاسداری اصل تداوم تاریخی و سرزمینی ایران را بهعهده دارد، و هرچه میراث سیاسی ایران، یعنی اندیشه دولت مبتنی بر عدالت و قدرت بیشتر با اندیشه شهریاری آرمانی و ریشه مردمی آن تطابق یابد، تداوم تاریخ و سرزمین ایران آسانتر و مستحکمتر خواهد بود.
📖 بنیادهای هویت ملی ایرانی: چهارچوب نظری هویت ملی تالیف حمید احمدی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، سال ۱۳۸۸، ص ۳۸۶-۳۸۷
🆔 @IranshahrGreat