Telegram Web
🔰 استالین ، در دو راهی امت و ملت (۱)


"برادران و خواهرانان! من به شما به‌عنوان فرزندان میهنمان، فرزندان روسیه، متوسل می‌شوم!"
استالین ۳ ژوئیه ۱۹۴۱

🔰توسل استالین به ارزش‌های ملی و میهن‌دوستی در زمان جنگ جهانی دوم، به‌ویژه در دوران دفاع میهنی (Great Patriotic War)، یکی از مهم‌ترین راهبردهای او برای بسیج مردم شوروی علیه تجاوز نازی‌ها بود.
استالین با استفاده از نمادها و ارزش‌های تاریخی، فرهنگی و میهنی، تلاش کرد اتحاد و انگیزه دفاع از سرزمین مادری را در مردم تقویت کند.

راهبردهای استالین

1. احیای ارزش‌های میهنی و ملی‌گرایی:
استالین پس از آغاز جنگ، از شعارهای صرفاً ایدئولوژیک کمونیستی فاصله گرفت و به سمت تأکید بر دفاع از «میهن مقدس» و « مام میهن » رفت.
او جنگ را نه فقط یک مبارزه طبقاتی
بلکه جنگی برای بقا و حفاظت از خاک و مردم روسیه معرفی کرد.


2. استفاده از نمادهای تاریخی و فرهنگی:
استالین به بازخوانی تاریخ روسیه و شوروی پرداخت و به قهرمانان ملی و اسطوره‌های میهنی رجوع کرد. مثلاً او به مردم یادآوری کرد که روس‌ها در طول تاریخ در برابر حملات خارجی مقاومت کرده‌اند و حالا نیز باید این سنت را ادامه دهند.


3. تقویت روحیه ملی:
از طریق رادیو، روزنامه‌ها، سخنرانی‌ها و فیلم‌های تبلیغاتی، مفاهیمی مانند «شرف ملی»، «وظیفه مقدس دفاع از خانه و خانواده» و «ایثار در برابر دشمن» ترویج می‌شد.

استالین برای تقویت روحیه ملی، به نمادها و قهرمانان تاریخی روسیه مانند الکساندر نوسکی (شاهزاده‌ای که در قرن ۱۳ با مهاجمان آلمانی جنگید) و میخائیل کوتوزوف (فرمانده جنگ‌های میهنی ۱۸۱۲ علیه ناپلئون) متوسل شد.
- فیلم‌های تبلیغاتی مانند "الکساندر نوسکی" (ساخته سرگئی آیزنشتاین) برای تحریک احساسات ملی‌گرایانه مورد استفاده قرار گرفت.

در تبلیغات جنگی، دشمن نه به‌عنوان "امپریالیست‌ها" بلکه به‌عنوان "مهاجمان فاشیست به میهن روسیه" معرفی می‌شد.
- شعارهایی مانند "برای میهن! برای استالین!" جایگزین شعارهای انقلابی شد.

4. بازگشت به نمادهای مذهبی و سنتی:
اگرچه شوروی پیش از جنگ به شدت ضد دین بود، اما در دوران جنگ، استالین موقتا به کلیسای ارتدکس روسیه اجازه فعالیت داد و از آن برای تقویت حس ملی و وحدت استفاده کرد.


5. شخصی‌سازی رهبری و وطن‌پرستی:
استالین خود را نه فقط رهبر حزب، بلکه پدر ملت معرفی کرد که سرنوشت کشور در دستان اوست و مردم باید با وفاداری به او از میهن دفاع کنند.

استالین با توسل به ارزش‌های ملی، فرهنگی، تاریخی و مذهبی توانست وحدت داخلی را افزایش دهد و انگیزه مقاومت در برابر دشمن را در مردم شوروی تقویت کند. این تغییر در رویکرد ایدئولوژیک و سیاسی، نقش مهمی در پیروزی شوروی در جنگ جهانی دوم داشت.

🔰 چند نمونه مشهور از سخنان و پیام‌های استالین در دوران جنگ جهانی دوم که به توسل به ارزش‌های ملی و میهن‌دوستی اشاره دارند :

1. پیام تاریخی «به مردم شوروی» (۳ ژوئیه ۱۹۴۱)

این پیام چند روز پس از حمله آلمان نازی به شوروی صادر شد و استالین در آن بر دفاع از میهن و سرزمین مادری تأکید کرد:

«همه مردم شوروی! وظیفه هر شهروند شوروی است که به طور قاطعانه و قهرمانانه در برابر دشمن متجاوز بجنگد و از میهن خود دفاع کند. ما باید خاک مقدس میهن را در برابر هجوم دشمن حفظ کنیم. شکست دشمن و آزادی سرزمین‌های ما هدف مقدس و وظیفه همه ماست.»

2. سخنرانی معروف استالین در «روز دفاع میهنی» (۲۲ ژوئن ۱۹۴۱)

در این سخنرانی استالین جنگ را به عنوان دفاع از خانه، خانواده و ارزش‌های ملی معرفی کرد:

«ما در حال دفاع از وطن خود، از خانه و خانواده‌های خود هستیم. دشمن باید بداند که ما هرگز اجازه نخواهیم داد تا خاک مقدس میهن‌مان به دست بیگانگان بیفتد.»

3. پیام به سربازان و مردم در سالگرد پیروزی در نبرد استالینگراد (۲ فوریه ۱۹۴۳)

استالین این پیروزی بزرگ را دستاوردی میهنی و ملی معرفی کرد و روحیه مقاومت را بالا برد:

«این پیروزی بزرگ نتیجه ایثار و فداکاری همه مردم شوروی است. سربازان ما با شجاعت از میهن دفاع کردند و نشان دادند که هیچ دشمنی نمی‌تواند اراده ملت بزرگ ما را شکست دهد.»

#فلسفه_سیاسی
#جنگ_جهانی
#پوزیتیویسم_اجتماعی
#لیبرالیسم_محافظه_کار

@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte || عصر روشنگری
@Nviolence2 || اوضاع گردون
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در قالب جهان گذشته فکر می‌کنیم و #خودمان_انتخاب_کردیم ...

مثلا گفتیم:
درخت گردکان باین بزرگی
درخت خربزه الله اکبر

اسراییل با تف ما هم از بین می‌ره ...

#قبیله_پرستی

@Anglosphere2 || سنت و مدرنیته
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte || عصر روشنگری
🔰 در باب نمک نشناسی

امیدواریم اگر رفقا به این جمع‌بندی رسیدند که وطن دوستی و ایران دوستی و‌ ملی گرایی  اونقدرام چیز بدی نیست
و برای حفظ قدرت و سفره‌ی پربرکت انقلاب ،  گاهی لازم میشه به ارزش‌های ملی‌گرایانه متوسل بشن .
دیگه کمتر به ارزش‌ها و هویت ملی مردم توهین
کنن :
کمتر مثل سگ از تجمع مردم در
پاسارگاد بترسند .
توی سریال‌ها اسم کوروش و داریوش رو روی سگ نذارند .

بهرحال هنوز این آب و خاک چیزهایی برای دوشیدن و چلوندن داره .
شمام که عرضه‌ی امثال خالدی بن ولید رو ندارید که این مملکت نشد ، برید جای دیگه رو بگیرید و غارت کنید .
بشار اسد هم که دیگه نیست که شما رو با آغوش باز بپذیره .

🔰پس خجالت بکشید.
از جدال بی دلیل و با دلیل با احساسات مردم دست بردارید که بعدش دچار نفاق و دورویی و بی‌شرمی نشید .
طبیعت/سرشت انسان قابل تغییر نیست.
( حداکثر قابل تعدیله ، اونم تا حدی ، با تربیت صحیح و تاکید بر تشویق و نه تنبیه )
وطن دوستی هم جز طبیعت انسانه.


یه کم شعور و سیاست ورزی رو شاهان صفوی - خصوصا موسس سلسله ، شاه اسماعیل - یاد بگیرید که به تعبیر یک مقاله:
ردای خلافت رو در روز نوروز به حضرت علی پوشوند
و علامه مجلسی برای سال تحویل دعا نازل کرد .

یه کم #آداب_رهبری رو از پیامبر اسلام (ص) یاد بگیرید ،
اونم نیومد به عرب و زبان و #هویت و تاریخ اعراب حمله کنه.
تازه باد هم تو پاچه عربها هم می کرد .

و من الله التوفیق

#امت_گرایی
#تغییر_موضع

@Tnaghad | شیادان بی‌شرم ( مثال زنده مغالطات)
@mghlte || عصر روشنگری

www.tgoop.com/JAAMEbaaz/7417
www.tgoop.com/JAAMEbaaz/7416
.
📜🕯🖋نامه‌ی پارسی شاهرخ پسر تیمور لنگ به سلطان مراد دوم عثمانی

وحید بهمن/ همراهان گرامی این نامه‌ی تاریخی حاوی دو نکته‌ی مهم است:

1⃣ استفاده از عبارت [نامه‌‌ی شاهرخ پادشاه ایران] در عنوان نامه نشانگر این نکته‌ی مهم است که ترکان عثمانی شاهرخ تیموری را بعنوان شاه ایران می‌شناختند.


2⃣ استفاده از عبارت [قره‌باغ ایران] از طرف شاهرخ تیموری در متن نامه نشانگر این موضوع است که شاهرخ نیز بمانند پدرش تیمور به خوبی با ایران و حدود آن آشنایی داشته است.

📜 این نامه‌ی تاریخی در منشاتی که شامل ۱۰۲ نامه‌ی تاریخی دیگر نیز می‌باشد، ثبت و ضبط گردیده است. این منشات در اوایل قرن ۱۷ میلادی [حدود ۴۰۰ سال پیش] و در زمان سلطان مصطفی اول عثمانی رونویسی شده است.


🔸 تصویر عبارت وقف آغازین کتاب که به نام سلطان‌ مصطفی اول است

🔸 نسخه خطی این منشات ارزشمند هم اکنون به شماره بایگانی ۴۱۲۶ در کتابخانه فاتح شهر استانبول نگهداری می‌شود.


#وحید_بهمن
@Ir_Bahman

#تاریخ_ایران
#هویت
#پانترکیسم

@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte || عصر روشنگری
تو نگاه مارکس یه « حالا ما اون موقع ها یه چیزی گفتیم ، شما زیاد حرص نخور »ِ خاصی هست .

www.tgoop.com/JAAMEbaaz/7404
🔰 فلسفه سیاسی (۱)

دسته بندی صحیح حکومت ها در دوران معاصر
حکومت کفر و ایمان
حق و باطل
نژاد برتر و نژاد پست
توتالیتر و غیر توتالیتر
کاپیتالیسم و پرولتاریا
نیست .

دسته بندی جامع و مانع
۱-حکومت های لیبرال ( بر پایه‌ی #اصالت_فردیت) و
۲- قبیله گرا ( #اصالت_جماعت ) هستش.

هست.

#کارشناس_مغز_زالو ✏️

@Nviolence2 || اوضاع گردون
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte || عصر روشنگری
🔰 فلسفه سیاسی (۲)

دسته بندی حکومت ها بر اساس
کفر و ایمان
حق و باطل
نژاد برتر و نژاد پست
توتالیتر و غیر توتالیتر
کاپیتالیسم و پرولتاریا

غیر واقعی مبهم ، غیر جامع و غیر مانع ، بر اساس خودشیفتگی و ذهنیات هست.

راجع به دو مورد آخر توضیح می دم

دسته بندی توتالیتر و غیر توتالیتر مبهم و بی معنیه ، خود هانا آرنت هم نفهمیده چی گفته.
فقط خواسته جلوی فلسفه‌ی سیاسی لیبرال آنگلوساکسونی یه حرفی زده باشه.
توضیح بیشتر در لینک های زیر پست

حکومت سرمایه داری هم و غیر سرمایه داری هم سخن پرت و بی معنی ایه .
بقول دکتر غنی نژاد ، کره شمالی هم بازار داره ، البته بازار سیاه ،
ولی همون بازار سیاه فوایدی داره.
اقتصاد ج.ا اسلامی هم سرمایه داری بوده و هست ، ولی سرمایه داری رفاقتی و رانتی

اقتصاد بدون سرمایه و سرمایه داری ، مثل فیزیک بدون جاذبه و گرانش هست.

#کارشناس_مغز_زالو ✏️

#فلسفه_سیاسی
#فلسفه_اقتصاد

@Nviolence2 || اوضاع گردون
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte || عصر روشنگری

▪️مطالب مربوط به هانا آرنت متکلم آلمانی:
www.tgoop.com/JAAMEbaaz/7185
www.tgoop.com/lEECHbrain/750
www.tgoop.com/ZIRsigari_kohn/492
www.tgoop.com/ZIRsigari_kohn/493
🔰 فلسفه سیاسی (۳)

دسته بندی حکومت ها به
لیبرال
و
قبیله گرا
تمام استثنائات رو پوشش می‌ده
یا حداقل می‌شه با معیاری روشن ، حکومت ها رو براساس میزان فردگرایی یا جماعت گرایی درجه بندی کرد.
ازون مهمتر ، علت سعادت و بدبختی ملت ها رو تبیین می‌کنه.

🔰 اینکه بگیم
مثلا حکومت عربستان یا حکومت پهلوی ، ایدئولوژیک نبود برای همین ، حکومت هایی بهتری هستند ، حرفی بی معنیه.
چرا که
۱- حکومت یا شخص بدون جهان بینی ، ممکن نیست ، حتی سوفسطایی و پست مدرن هم جهان بینی داره
دکتر مردیها راجع به قیاس فرمودند: «مقایسه نفس ماست.»
ما حتی وقتی می‌گیم: فلان چیز با بهمان چیز قابل مقایسه نیست ، هم داریم مقایسه می‌کنیم.
جهان بینی هم همینه.

اینکه جهان بینی کسی خشک و متعصبانه باشه یا سست و زیادی‌گله گشاد باشه و ازون ور بیفته ( مثل نسبی گرایان پست مدرن) فرع مسئله ست.

بهرحال ذهن ما قضاوت گره
پیشفرض داره
قیاس می کنه
و مهر خوب و بد می‌‌زنه.

اصل این کارها ، گریز ناپذیره و مفید .
مشکلات ما سر چیز دیگه ست.
مثل اینکه کسی دوربین‌ش ایراد داشته باشه و دچار مشکل بشه ، بخواد بدون دوربین بره شکار.
این ادم دچار خطای ‌پاک کردن صورت مسئله می‌شه و بعدش مجبور می‌شه از بدترین دوربین ها استفاده‌ کنه و بدترین مشکلات رو برا خودش ایجاد می‌کنه .


در مورد اعلیحضرت خودمون : ایشون قبل از دهه ۴۰ و ۵۰ هم بدون جهان بینی نبود.
ولی در سالهای آخر تلاش داشت یه ایدئولوژی منسجم در مقابل لیبرالیسم و مارکسیسم بسازه که براش باتلاقی شد و خودش و حکومت ش در همون باتلاق غرق شدن.
قبلا توضیح داده شد که #دکتر_نصر مامور این کار بود و کوربن رو از فرانسه میاوردن و دست #شریعتی چپول رو باز می‌گذاشتن و ...
همه‌ی این اقدامات در همین راستا بود.

الان در عربستان هم شبیه این ماجرا رو می‌بینیم.
بن سلمان داره با اصلاحات‌ش می‌گه:
جهان بینی ( ایدئولوژی ) مون عوض شده .

حکومت فلان ایدئولوژیکه
و حکومت بهمان غیر ایدئولوژیک
سخنی پرت و پلاست .

حالا #پرسش_سقراطی
پس چی میشه حکومتی غیر دموکراتیک میشه مثه حکومت سلطان قابوس و ملک میثم عمان و سنگاپور : مفید ، بی آزار
و دوست داشتنی
و حکومتی دموکراتیک میشه افغانستان و لبنان ؟ فاسد ، ناکارآمد ، نا امن و حال بهم زن .

تو کف بمونید فعلا


#کارشناس_مغز_زالو ✏️

#فلسفه_سیاسی
#معرفت_شناسی

@Nviolence2 || اوضاع گردون
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte || عصر روشنگری

▪️ مطالب مربوط به دکتر نصر و ... :
www.tgoop.com/Rfekri/1273

▪️مطالب مربوط به هانا آرنت متکلم آلمانی:
www.tgoop.com/JAAMEbaaz/7185
www.tgoop.com/lEECHbrain/750
www.tgoop.com/ZIRsigari_kohn/492
www.tgoop.com/ZIRsigari_kohn/493
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰 دیوار کوتاه اَوغانی

پی‌نوشت:
مسائل رو قاطی نکنیم.
ج.ا باید از حکومت قانونی افغانستان حمایت می‌
کرد ، نه از اوباش طالبان
ورود و خروج مملکت باید حساب کتاب داشته باشه. نه که مثل طویله باشه و یه ملای مفتخور یا یه استاد اوسکول براشون دعوتنامه بفرسته .
مهاجر فواید هم داره ، افغان ها که نزدیکی نژادی و فرهنگی هم با ما دارند ، نزادپرست نباشیم‌
ضعف های مدیریتی و تکنولوژیکی رو گردن افغانی بینوا نندازیم

بفرض همه‌ی نفوذی ها ، افغانی بوده باشند ، نفوذ افغانی معلوله
با علت مقابله کنیم.


صورت مسئله رو پاک نکنیم.

@Nviolence2 || اوضاع گردون
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte | عصر روشنگری
⭕️الگوی حکومتی من در آوردی و


اون افرادی که می‌گن دموکراسی زورکی نمیشه ، اونا که میگفتن و می گن دموکراسی به درد خاورمیانه نمی‌خوره .

از مولوی #عبدالحمید تا #رائفی_پور ِ ... تا بقیه که جز حرف باد شکمی کاری بلد نیستند ...

چرا خفه شدند ؟!

بخاطر خدا یکبار مسئولیت پذیر باشید.
یا بیاید جواب بدید داستان چیه ؟!

یا مرد و مردونه بپذیرید اشتباه کردید.

نمی‌شه همینجوری یه حرفی بزنی.

همین حرفهای پوچ که -باصطلاح- روشنفکران خودشیفته می‌زنند زمینه رو فراهم می‌کنه که کار باینجا بکشه.

بیان پاسخ بدن ثمره‌ی یک سال و نیم دموکراسی اسلامی ،/ الگوی بومی حکومت‌داری چی بوده ؟!
میدونیم که صد سال هم بگذره همینه
فقط فقر و عقب افتادگی و فساد و جنایت و وقاحت بیشتر میشه ...

آیا نه اینه که یه دموکراسی شَلِ تک‌چشم از دیکتاتوری سرپا بهتره ؟!

اگر از راست گرایان تشریف دارید بفرمایید جای طالبان کدوم آط‌آشغال نظامی در راس حکومت بشینه بهتره ؟!

مگه ژنرال دوستم فاسد یکی از زمینه سازان سلطه‌ی مجدد طالبان نیست ؟!
هر آط آشغالی بشینه راس کار همینه ...
مثل ژنرال دوستم برا خودش بساط فسق و فجور درست می‌کنه ، تا اوضاع خیط شد ، الفرار


احتمالا الان همین دوستم از همه طلبکارتره و بیش از همه ، غرب و صهیونیسم بین الملل و فراماسونری و گلوبالیسم و لیبرالیسم و دموکراسی رو مقصر اون سقوط مفتضحانه می‌دونه ...

من به همه‌ آدمهای زورگو و انحصار طلب می‌گم آط اشغال
کسی بهش برنخوره ...

محض هشیاری قبیله پرستان پانترک و پانکرد و ....

فقط یک درصد فکر کنید کردستان یا آذربایجان بعد جدایی از ایران بشه یه کشور بی هویت بی سر و صاحاب مثه افغانستان
یا پاکستان

دوستی در پاسخ به کسی که می‌گفت: فارس ها به ترکها ظلم می‌کنند ، یه قطار اسم مسئولان آذری رو ردیف کرده بود و نتیجه گرفته بود :
ایران یک کشور بی ریشه نیست و هویت ایرانی یه هویت جعلی مثل پاکستان و عربستان و ترکیه نیست که بر مبنای یک دین و قومیت بنا شده باشه ...

[ هرچند هویت ( خصوصا هویت ملی و بحث دولت-ملت ) ، بهرحال یه موضوع برساخته است ، ولی دز ساختگی بودن فرق داره . ]


مثال جمع هایی که گمون کردند با قبیله پرستی و جدایی طلبی به سعادت میرسند و به چیزی جز به هرج و مرج یا استبداد مخوف سیاه بدتر از قبل زیاده .

@mghlte | عصر روشنگری

www.tgoop.com/JAAMEbaaz/734

▪️چرا باید ایران را دوست بداریم:
www.tgoop.com/JAAMEbaaz/4794

▪️فدرالیسم برای قبیله پرستی درست نشده:
www.tgoop.com/JAAMEbaaz/4794
🔰 استقلال قبایل در قرن معاصر و شکست دولت-ملت‌سازی

جنبش‌های چپ و مارکسیستی در قرن بیستم با حمایت روشنفکران غربی به پیشبرد پروژه استقلال‌طلبی پرداختند ، اما نتایج معکوسی به بار آوردند.

▪️روشنفکرانی مانند ژان پل سارتر و نوام چامسکی ، جنبش‌های - باصطلاح - آزادی‌بخش را رمانتیک‌سازی کردند ، نتیجه :
• ایجاد انتظارات غیرواقع‌بینانه از فرآیند استقلال
• نادیده گرفتن پیچیدگی‌های اجتماعی جوامع قبیله‌ای

▪️کشورهای آفریقایی مانند آنگولا و موزامبیک تحت تأثیر این گفتمان، ساختارهای سنتی را نادیده گرفتند. دولت‌های مارکسیستی با الهام از روشنفکران غربی، ساختارهای قبیله‌ای را سرکوب کردند که به بی‌ثباتی انجامید. ( وقتی استقلال رو بعنوان ارزش اصیل برشمردی ، حد یقف‌ش عم باید مشخص بشه که کاری غیر ممکنه )

▪️سیاست‌های اقتصادی پیشنهادی روشنفکران غربی برای کشورهای قبیله‌محور مانند یمن، بدون توجه به واقعیت‌های محلی اجرا شد و به فروپاشی اقتصادی انجامید.

▪️ در حوزه دولت-ملت سازی:
روشنفکران چپ غربی با تبلیغ مدل‌های متمرکز
- بین جهانی‌نگری چپ و ساختارهای محلی
- بین بوروکراسی متمرکز و نظام‌های سنتی غیرمتمرکز
- بین مدرنیزاسیون شتابزده و ارزش‌های بومی
ناسازگاری ایجاد کردند‌‌

▪️ در الجزایر، روشنفکران فرانسوی چپگرا الگوهای نامناسبی را ترویج دادند.
- در ویتنام، روشنفکران غربی از جنگ‌طلبی حمایت کردند بدون درک پیامدهای آن
- در آمریکای لاتین ، تئوری‌های چپ غربی به بی‌ثباتی سیاسی دامن زد.

⚠️ مشکل زیربنایی ، مسئله‌ی هویت بود.
که در افغانستان ، می‌شه این موضوع رو آشکارتر از همه جا دید.
وقتی منطقه ای جغرافیایی اعلام استقلال می‌کنه که هویت دولت-ملت‌ی ریشه دار مثل ایران و چین و ... نداره
اقوام حتی اگر مذهب مشترکی داشته باشند به جون هم می‌افتند.


#فلسفه_سیاسی

@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@ZIRsigari_kohn || فلسفه‌های روانگردان
@mghlte || عصر روشنگری
@Nviolence2 || اوضاع گردون

▪️مطالب مربوط :
www.tgoop.com/Nviolence2/975

www.tgoop.com/JAAMEbaaz/4281
www.tgoop.com/JAAMEbaaz/5965
www.tgoop.com/JAAMEbaaz/4259

▪️دولت-ملت چیست ؟
www.tgoop.com/JAAMEbaaz/4765

▪️ فلسفه فدرالیسم :
www.tgoop.com/JAAMEbaaz/4794
🔰 استقلال قبایل در عصر معاصر(۲)

در این میان برخی کشورها پس از استقلال، در یکی دو دهه اول وضعیت نسبتاً مطلوبی داشتند، اما سپس دچار مشکلات ساختاری شدند.


۱. ساحل عاج (استقلال ۱۹۶۰)
- دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰: "معجزه اقتصادی آفریقا"
- رشد سالانه ۸٪ در دهه ۱۹۷۰
- بزرگترین تولیدکننده کاکائو جهان
- زیرساخت‌های مدرن و اقتصاد نسبتاً پایدار
- سقوط:
- از دهه ۱۹۸۰ با کاهش قیمت کاکائو
- جنگ داخلی ۲۰۰۲-۲۰۱۱

- امروز : با وجود ثبات نسبی، هنوز به سطح گذشته نرسیده

۲. زیمبابوه (استقلال ۱۹۸۰)
- دهه ۱۹۸۰:
- "سبد نان آفریقا"
- سیستم آموزشی ممتاز در قاره
- اقتصاد نسبتاً متنوع
- سقوط:
- اصلاحات ارضی فاجعه‌بار دهه ۲۰۰۰
- تورم افسارگسیسته (۲۳۱ میلیون درصد در ۲۰۰۸!)

امروز: یکی از فقیرترین کشورهای جهان

۳. آرژانتین (استقلال ۱۸۱۶)
- دهه‌های ۱۸۸۰-۱۹۲۰:
- پنجمین اقتصاد جهان
- استاندارد زندگی مشابه اروپا
- جذب میلیون‌ها مهاجر اروپایی
- سقوط:
- کودتاهای متعدد از ۱۹۳۰
- بحران‌های اقتصادی مکرر
- امروز: تورم مزمن و بی‌ثباتی

۴. ونزوئلا (استقلال ۱۸۱۱)
- دهه‌های ۱۹۵۰-۱۹۷۰:
- ثروتمندترین کشور آمریکای لاتین
- دموکراسی نسبتاً پایدار
- استاندارد زندگی بالا
- سقوط:
- سیاست‌های چاوز و مادورو
- فروپاشی اقتصادی
- امروز: بحران انسانی

الگوی مشترک

- رشد اولیه مبتنی بر منابع طبیعی یا موقعیت استراتژیک
- عدم توسعه نهادهای سیاسی و اقتصادی مستحکم
- وابستگی به رهبران کاریزماتیک یا ایدئولوژی‌ها
- ناتوانی در ایجاد تنوع اقتصادی
- فساد سیستماتیک

#فلسفه_سیاسی
#قبیله_پرستی

@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte || عصر روشنگری
@Nviolence2 || اوضاع گردون
🔰 یهودیان و شیعیان
دو اقلیت ، تفاوت ها و شباهت ها

در تاریخ پرآشوب خاورمیانه و اروپا، دو گروه مذهبی — یهودیان و شیعیان — با سرکوب‌های پیاپی مواجه بودند.
شیعیان را «مجوسی و رافضی » می‌خواندند (اتهام ارتباط با آتش‌پرستان ، کافر بودن ، نجس بودن ) تا مشروعیت‌دینی‌شان را نفی کنند.
- یهودیان را "موش کثیف" می‌نامیدند (نقاشی‌های ضدیهودی در اروپا، یهودیان را موش‌های ناقل طاعون نشان می‌داد).

هر دو ، با مکانیسم‌های هوشمندانه‌ای به بقا ادامه دادند.

هر دو، رنج تاریخی را به موتور هویت‌ساز خود تبدیل کردند:
- یهودیان، هولوکاست را نماد مظلومیت خود می‌دانند؛ رویدادی که شش میلیون نفر را در کوره‌های آدم‌سوزی نازی‌ها بلعید.
- شیعیان، خونِ حسین(ع) در کربلا را نشانِ مظلومیت می‌خوانند؛ حماسه‌ای که قرن‌ها الگوی مقاومت شد.


🔰 از گتوها تا حوزه‌ها
یهودیان در اروپای قرون وسطی، درون گتوها شهری در شهر ساختند. با شبکه‌های مالیِ درون‌گروهی، تخصص در پزشکی و تجارت، و زبانی مشترک (یدیش) چنان همبسته شدند که حتی تبعید از اسپانیا نیز نتوانست رشته‌هایشان را بگسلد.

شیعیان اما پایگاه‌های اجتماعی خود را در حسینیه‌ها و امامزاده‌ها ساختند. با نظام مالیِ "خمس و زکات"، استقلال اقتصادی یافتند و با مدارس دینی (حوزه‌ها) نسل‌های جدید را آموزش دادند.


هر دو در شرایط خطر، "پنهان‌کاری" را ابزار بقا کردند:
- یهودیان با "انوسی‌گری" (نمایشِ ظاهریِ مسیحیت/اسلام)
- شیعیان با #تقیه (کتمان باور در موقعیت‌های مرگبار)

سیاست یا اقتصاد؟
وقتی پای قدرت به میان آمد، مسیرها از هم جدا شد:
- یهودیان پس از تشکیل اسرائیل (۱۹۴۸)، ترجیح دادند بر توسعه داخلی متمرکز بمانند. ادعایی بر رهبری جهان نداشتند و سیاست‌مدارانشان هرگز نگفتند: "می‌خواهیم جهان را تغییر دهیم".
- شیعیان اما پس از انقلاب ایران (۱۹۷۹)، با حمایت از گروه‌های همسو در لبنان، عراق و یمن، کوشیدند حکومت‌های سنی منطقه را تغییر دهند و متحدان خود را بر سر کار آورند.

چالش‌های امروز
- یهودیان با دوگانگیِ سکولارها و ارتودوکس‌ها دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند؛
- شیعیان اما درگیر شکاف‌های درونی (ایران/عراق/حزب‌الله) و اتهامِ "ابزار شدن توسط قدرت‌ها" هستند.

پایانِ روایت: از مظلومیت تا قدرت
هر دو نشان دادند رنج تاریخی می‌تواند به سرمایه تبدیل شود، اما هر یک راهی برگزیدند:
- یهودیان، رنج را به پول و لابی‌گری تبدیل کردند؛
- شیعیان، رنج را به سلاحِ ایدئولوژیک بدل ساختند تا سیاست‌های منطقه را بازنویسی کنند.

#قوم_برگزیده
#قوم_برگوزیده #فلسفه_دین

@Nviolence2 | اوضاع گردون
@JAAMEbaaz | فلسفه علوم اجتماعی
@mghlte | عصر روشنگری

▪️مربوط :
www.tgoop.com/Nviolence2/1070
🔰 اصلاحات بنیادین لیبرالیسم انگلیسی در مقایسه با محافظه کاری آلمانی و لیبرالیسم انقلابی فرانسه


تاریخ سیاسی اروپا، به‌ویژه از قرون وسطی تا قرن بیستم، شاهد دو مسیر کاملاً متفاوت برای تغییر و تحول اجتماعی و سیاسی بود: روند محافظه‌کارانه و تدریجی در انگلیس، و مسیر انقلابی، پرخشونت و جنگ‌زده در فرانسه و آلمان.

انگلیس: از منشور مگناکارتا تا انقلاب‌های آرام

در انگلیس، یکی از نخستین و مهم‌ترین گام‌ها برای محدود کردن قدرت پادشاه و ایجاد نظام قانون‌مدار، منشور مگناکارتا (1215) بود. این سند تاریخی به‌نوعی پایه‌گذار حقوق شهروندی و حقوق محدودکننده سلطنت شد و نشان داد که قدرت سیاسی نمی‌تواند نامحدود باشد. در سده‌های بعد، به‌خصوص در قرن هفدهم، انقلاب کبیر (1642-1651) به شکلی نسبتاً آرام، ضمن کشمکش میان پادشاه و پارلمان، نهایتاً به سلطنت مشروطه انجامید. تصویب «اعلامیه حقوق» (Bill of Rights) در سال 1689 نیز این روند را تثبیت کرد و نظام سیاسی انگلیس را به سمت دموکراسی پارلمانی هدایت نمود.

در انگلیس، تغییرات به صورت تدریجی و بنیادین ، بدون انقلاب‌های خونین رخ دادند.
اصلاحات سیاسی بیشتر با فشار نخبگان و گفتگوهای سیاسی به دست آمدند تا جنگ و خشونت گسترده. به همین دلیل، انگلستان توانست یک نظام سیاسی پایدار بسازد که مبنای حکومت های نوین شد.

فرانسه: انقلاب خونین و تغییرات بنیادین

اما فرانسه مسیر کاملاً متفاوتی را طی کرد. انقلاب فرانسه در سال 1789 آغازگر دوره‌ای بود که با خشونت‌های بسیار همراه بود: اعدام پادشاه، جنگ‌های داخلی، ترورهای سیاسی و نابودی کامل ساختارهای قدیمی.

این انقلاب نه تنها حکومت را تغییر داد، بلکه مفهوم حقوق بشر، ملی‌گرایی و آزادی را وارد ادبیات سیاسی اروپا کرد. اما این مسیر پرهزینه بود و سال‌ها فرانسه را درگیر هرج و مرج سیاسی و جنگ‌های ناپلئونی نمود. انقلاب‌های بعدی و تغییرات سیاسی فراوانی در فرانسه رخ داد که همه نشان‌دهنده یک مسیر انقلابی و پرخشونت برای رسیدن به اصلاحات مدرنیزاسیون بود.

آلمان: جنگ‌های مذهبی و مسیر پرتنش به مدرنیته

آلمان اما نمونه‌ای از پیچیدگی‌های بیشتر بود. از قرن شانزدهم، جنگ‌های مذهبی شدید میان پروتستان‌ها و کاتولیک‌ها به اوج رسیدند. مهم‌ترین آنها، جنگ سی‌ساله (1618-1648) بود که یکی از ویرانگرترین و خونین‌ترین جنگ‌های اروپایی به شمار می‌رود. این جنگ، میلیون‌ها نفر را به کام مرگ کشاند، مناطق گسترده‌ای از آلمان را ویران کرد و به فروپاشی سیاسی و اقتصادی منجر شد.

این جنگ‌های مذهبی، نمایانگر جدال قدرت سیاسی و دینی در اروپای مرکزی بودند که نه تنها بحران مذهبی بلکه بحران‌های ساختاری در امپراتوری مقدس روم و قلمروهای آلمان را عمیق‌تر کردند. این کشورها بعدها به‌تدریج به سمت وحدت سیاسی حرکت کردند اما این مسیر هم با جنگ‌های ناپلئونی و در نهایت جنگ‌های جهانی اول و دوم بسیار خونین و پرهزینه بود.

پس از شکست در این دو جنگ جهانی، آلمان ناچار به پذیرش تغییرات بنیادین سیاسی شد و به سمت دموکراسی و نظام‌های سیاسی لیبرال گرایش یافت. اما هزینه این تحولات بسیار سنگین بود و شامل فروپاشی، اشغال نظامی و تقسیم کشور به دو بخش شرقی و غربی در جنگ سرد شد.

انگلیس با مسیر محافظه‌کارانه، تدریجی و قانونی ( البته بنیادین و نه صوری ) توانست بدون انقلاب خونین، ساختار حکومت را تغییر دهد و نظام دموکراتیکی بسازد که الگویی برای بسیاری از کشورها شد.

#فرهنگ_آنگلوساکسون
#لیبرالیسم_محافظه_کار

@Anglosphere2 || سنت و مدرنیته
@Nviolence2 | اوضاع گردون
@ZIRsigari_kohn || فلسفه‌های روانگردان
@JAAMEbaaz | فلسفه علوم اجتماعی
@mghlte | عصر روشنگری
🔰 فلسفه‌ی سیاسی (۴)

کشورها و حکومت ها در دوران مدرن ۴ نوع اند :


2⃣ جماعت گرا ( سوسیالیست چپ یا سوسیالیست راست) در کشور بزرگ ، چند قومی و احتمالا چند مذهبی

نمونه :

آلمان نازی ( نازی مخفف حزب نشنال سوسیالیست کارگران آلمان ، به آلمانی: Nationalsozialistische Deutsche Arbeiterpartei)
شوروی
جمهوری اسلامی ایران ( جماعت فرضی که تشکیل کشور دادند پیروان مذهب حقه‌ی شیعه اثنی عشری ند .)

🔰 قضاوت منصفانه راجع به دستاوردهای این نوع حکومت هم که مشخصه :
سرکوب داخلی
فتنه انگیزی در خارج
ویران کردن اقتصاد
فاسد کردن اخلاق و اعتماد
افرایش سودجویی فردی به نابالغانه ترین شکل
از بین بردن محیط زیست و ...

🔰 جماعت در برابر اجتماع به معنای جمعیتی انسانی که اساس تشکیل آن ویژگی وراثتی و غیر قراردادی ست.
مانند نژاد ، مذهب ، صنفی که خانواده‌ی شخص متعلق به آن‌ست مانند پرولتاریا : معروفه که در شوروی فرزند کارگر بودن افتخار بود و هرکس پدرش کارگر نبود سعی در مخفی کردن آن داشت.
اجتماع ، گروه انسانی ست که اساس تشکیل آن قرارداد آزاد بین افراد مختار ست ، مثل قانون اساسی ، مرامنامه حزبی
قرارداد زمینی ست و با نظر همان افراد قابل ابطال ، تمدید ، تغییر و اصلاح ست .

چین بعدا توضیح داده می‌شود.

@Nviolence2 || اوضاع گردون
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte || عصر روشنگری
🔰 فلسفه‌ی سیاسی (۵)

کشورها و حکومت ها در دوران مدرن ۴ نوع اند :

3⃣ جماعت گرایی دمکراتیک😑 ، در کشورهای تازه - باصطلاح- استقلال یافته ، احتمالا کوچک و چند قومی

در این سیستم حکومتی گفته میشود دموکراسی برقرار ست ، چون دیکتاتوری نیست ، قدرت ( یا برخی از امتیازات) در انحصار فرد یا گروه قومی و مذهبی خاص نیست .
دموکراتیک اما غیر لیبرال.

چون ویژگی وراثتی در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده . ( رییس جمهور از قوم فلان ، نخست وزیر از مذهب فلان ، ۸ وزیر سهم عشیره‌ی بنی کلب ، ۴ وزیر هم سهم قبیله‌ی آدم خواران رود نشیمن گز که خوشحال باشند و هوس نکنند بقیه را بخورند .)

مثل :
لبنان
عراق

این سیستم حکومتی با نیت خیر و باصطلاح مصلحت ، برای جلوگیری از خونریزی برای اولین بار در لبنان پیاده شد تا جنگ داخلی و خونریزی ها پایان یابد .

نتیجه:
- ناکارآمدی و ضعف حکومت ( به علت ناهماهنگی و رقابت ناسالم گروههای وابسته به خارج در داخل دولت )
- باز شدن راه دخالت خارجی و یارکشی
و تبدیل شدن کشور به محل نزاع نیابتی قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای

مثال بارز دیگر بجز لبنان
دموکراسی عراق پس از سقوط صدام

تنها راه حل :
گذر کردن نخبگان همه‌ی اقوام و مذاهب از قبیله پرستی و انحصار فعالیت سیاسی در احزاب سیاسی :
در مرام نامه حزب بایستی راه قبیله پرستی بسته شده باشد . ( اگر سران حزب انعرا اجرا نکنند ناخودآگاه اعتماد به حزب کاهش پیدا می کند )
توضیح بیشتر در لینک های زیر پست

@Nviolence2 || اوضاع گردون
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte || عصر روشنگری

▫️لبنان:
www.tgoop.com/JAAMEbaaz/6662

▫️آلترناتیو سینه زنی قبیله پرستانه :
www.tgoop.com/lEECHbrain/53
www.tgoop.com/lEECHbrain/58
www.tgoop.com/lEECHbrain/95

▪️فدرالیسم برای قبیله پرستی درست نشده:
www.tgoop.com/JAAMEbaaz/4794
2025/07/03 04:46:14
Back to Top
HTML Embed Code: