تو را که درد نباشد،
ز دردِ مـــا چه تفــــاوت
تو حالِ تشنه ندانی
کــــه بر کنـــارهی جویی..
#حضرت_سعــــدی
ز دردِ مـــا چه تفــــاوت
تو حالِ تشنه ندانی
کــــه بر کنـــارهی جویی..
#حضرت_سعــــدی
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند
آنقدر زیباست این بی بازگشت
کز برایش میتوان از جان گذشت...
هوشنگ_ابتهاج
زنده اندیشان به زیبایی رسند
آنقدر زیباست این بی بازگشت
کز برایش میتوان از جان گذشت...
هوشنگ_ابتهاج
بیا بیا که ز هجرت نه عقل ماند نه دین
قرار و صبر برفتهست زین دل مسکین
ز روی زرد و دل درد و سوز سینه مپرس
که آن به شرح نگنجد بیا به چشم ببین
#مولانای_جان
قرار و صبر برفتهست زین دل مسکین
ز روی زرد و دل درد و سوز سینه مپرس
که آن به شرح نگنجد بیا به چشم ببین
#مولانای_جان
ما را بجز خیالت فکری دگر نباشد
در هیچ سر خیالی، زین خوبتر نباشد
کی شبروان کویت آرند ره به سویت
عکسی ز شمع رویت، تا راهبر نباشد
ما با خیال رویت، منزل در آب دیده
کردیم تا کسی را، بر ما گذر نباشد
#سلمان_ساوجی
در هیچ سر خیالی، زین خوبتر نباشد
کی شبروان کویت آرند ره به سویت
عکسی ز شمع رویت، تا راهبر نباشد
ما با خیال رویت، منزل در آب دیده
کردیم تا کسی را، بر ما گذر نباشد
#سلمان_ساوجی
تو تمنای من و جان من و یار منی
پس بمان تا که نمانم به تمنای کسی
من سراپا همه یک جلوه ای از عشق توام
عشق را جز تو ندیدم به سراپای کسی !
#حضرت_مـــولانا
من مسخرهٔ تو نیسستم ای فاجر
تا مسخرگی نمایمت بس نادر
ویران کنمت چنانکه باید کردن
عاجز شود از عمارتت هر عامر
#مولانا
تا مسخرگی نمایمت بس نادر
ویران کنمت چنانکه باید کردن
عاجز شود از عمارتت هر عامر
#مولانا
گفتا به من در نیمه شب پنهان بیا پنهان برو
در باغ پر ریحان من، خندان بیا گریان برو
گفتا که بر کس ننگرم بر عاشقان عاشق ترم
در خان من گر آمدی، با جان بیا، بیجان برو
#مولانا
در باغ پر ریحان من، خندان بیا گریان برو
گفتا که بر کس ننگرم بر عاشقان عاشق ترم
در خان من گر آمدی، با جان بیا، بیجان برو
#مولانا
عشق و درویشی و
انگشتنمایی و ملامت
همه سـهـل است،
تحــمــل نکنــم بارِ جدایی
سعدی
انگشتنمایی و ملامت
همه سـهـل است،
تحــمــل نکنــم بارِ جدایی
سعدی
بی امان می تپد
قلب ناکوکم
در حصار بازوانت
آن گاه که چکاوکِ احساس
نغمه ی دلدادگی را “زمزمه”
می شود
و تندیس یخزده ی تنهایی “ذوب”
چه مشتاقانه
می خواهم تو رااا...
#آنا_کیاجمالی
قلب ناکوکم
در حصار بازوانت
آن گاه که چکاوکِ احساس
نغمه ی دلدادگی را “زمزمه”
می شود
و تندیس یخزده ی تنهایی “ذوب”
چه مشتاقانه
می خواهم تو رااا...
#آنا_کیاجمالی
سلام بر تو، در شبی که نگرانی مهیب همیشگیت ناگهان واقعی میشود، و کسی را نداری تا با او حرف بزنی.
سلام بر قلب آزردهات، و بر نفس تنگت، و بر اندوهی که تا صبح استخوان دلت را هزاربار خواهد شکست...
#حميد_سليمی
#شبتون_بدور_از_دلتنگی⭐️
سلام بر قلب آزردهات، و بر نفس تنگت، و بر اندوهی که تا صبح استخوان دلت را هزاربار خواهد شکست...
#حميد_سليمی
#شبتون_بدور_از_دلتنگی⭐️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM