Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
- Telegram Web
Telegram Web
مستم از عهدی که دارم از سر پیمان تو
ربنای هر قنوتم جلوه از ایمان تو

مومنم کردی به چشمت بی کتاب و معجزه
آیه آیه وحی منزل هست در چشمان تو

#عباس_رحمانی

در عالم گل گنج نهانی مائیم
دارندهٔ ملک جاودانی مائیم

چون از ظلمات آب و گل بگذشتیم
هم خضر و هم آب زندگانی مائیم


#مولانا



خوش آن
عاشق که شیدای تو باشد
بیابانگردِ سودای تو باشد...

گریبانگیرِ زهدِ پارسایان
نگاهِ باده پیمای تو باشد

شود دوزخ گلستانِ خلیلم
اگر در دل تمنّای تو باشد...


#حزین_لاهیجی
درمان ز کسی دگر نجویم
زیرا ز فراق توست دردم

در آتشم ار فروبری تو
گر آه برآورم نه مردم

برخاستم از رهت چو گردی
بر خاک ره تو بازگردم


#مولانا
جانی و جهانی و جهان با تو خوش است
ور زخم زنی زخم سنان با تو خوش است

خود معدن کیمیاست خاک از کف تو
هرچند که ناخوشست آن با تو خوش است

#مولانا
قلب من به این امید می تپد که تو هستی
تویی وجود دارد
که من میتوانم آن را ببینم
او را ببوسم
او را در آغوش خود بفشارم
و او را احساس کنم



#شاملو
پروانه وار سوزم و سازم بدین امید
ڪاید شبے ڪه شمع شبستان من شوی

دور از تو گر چه ز آتش دل در جهنمم
دارم طمع ڪه روضهٔ رضوان من شوی




#َخواجوى_ڪرمانی
دست نمیدهد مرا بی تو نفس زدن دمی

زانکه دمی که با توام قوت من است عالمی

صبح به یک نفس جهان روشن ازآن همی کند

کز سر صدق هر نفس با تو برآورد دمی

#عطار_نیشابوری
آن بلبل مستم که خروشم بردند
ذوق سخن از لبِ خموشم بردند

در عالم غفلتم عجب ذوقی بود
افسوس که آن پنبه ز گوشم بردند



#سلیم_تهرانی
چون خاک می‌شود به رهت جان پاک ما
بگذار نخوت از سر و بگذر به خاک ما

دردا که هیچ در دل سختت اثر نکرد
اشـــک روان و آه دل دردناک ما




#فروغی_بسطامی
خنجر کشی که ما ز تو قطع نظر کنیم
کی می‌بریم از تو ، ترا در خیال چیست

از دشت هـــجر می‌رسم آگاهیم دهید
وضع نشست و خاست به بزم وصـــال چیست



#وحشی_بافقی
زین خوشترت کجا خبری در زند که دوست
سر بی خبر به ما زد و از ما خبر گرفت

یک تار موی او به دو عالم نمیدهند
با عشقش این معامله گفتیم و سرگرفت




#شهریار
مرا هوای تو از سر بدر نخواهد شد
شمایل تو ز پیش نظر نخواهد شد

اگر سرم برود گو برو مراد از سر
هوای توست مرا آن ز سر نخواهد شد




#سلمان_ساوجی
هَر چه گُفتیم دَر اوصافِ کَمالیَتِ او

هَمچنان هیچ نَگُفتیم که صَد چَندین است...

سعدی
یک قفس قمری‌ست از شور ِجنون، خاکسترم
چون نگه، در سرمه هم می‌بالد آوازم هنوز

#بیدل_دهلوی
عشقت که نشست در دل وامانده و تنها

گویا که از این صحن دلم پا شدنی نیست

#رضارضایی
چشم مخمور تو را حاجت می نوشی نیست

سرمه در چشم کم از داروی بیهوشی نیست.....!!

#صائب‌_تبریزی
2025/07/12 22:20:41
Back to Top
HTML Embed Code: