Telegram Web
بیانیه سازمان جوانان جبهه ملی ایران در یادبود آبان ۹۸

در حالی به روزهای پایانی آبان‌ماه ۱۴۰۳ رسیده‌ایم که یاد آبان ۹۸ و تمامی هم‌میهنانی که به سبب مطالبه‌ی حقوق خود توسط حکومت جمهوری اسلامی کشته شدند، در اذهان ما زنده است.
بی‌شک سرکوب بی‌رحمانه‌ی هم‌میهنان معترضمان و متوسل شدن به خشن‌ترین روش‌های قتل و کشتار همزمان با قطع کردن کامل اینترنت بین‌المللی در آبان ۹۸ توسط حکومت از یاد ما نخواهد رفت.
سازمان جوانان جبهه ملی ایران ضمن گرامیداشت یاد کشته‌شدگان آبان خونین ۹۸ و همدلی با بازماندگان و بستگان آنان، سرکوب بی‌رحمانه و خشونت‌بار و قتل معترضان به دست حکومت را محکوم کرده، حق دادخواهی بازماندگان کشته‌شدگان را به رسمیت شناخته و خواهان محاکمه عوامل این کشتار در دادگاه‌های عادلانه و مستقل می‌باشد.

سازمان جوانان جبهه ملی ایران
۲۹ آبان ۱۴۰۳
از اینستاگرام پرستو فروهر:

بیست‌وششمین سالگرد قتل سیاسی پروانه و داریوش فروهر در خانه و قتلگاه‌شان
پنجشنبه یکم آذر ۱۴۰۳ از ساعت ۴ تا ۶ بعدازظهر
دروازه شمیران، خیابان هدایت(قائدی)، کوچه مرادزاده، پلاک ۱۸

داد خواهیم این بیداد را
زن زندگی آزادی
پرستو فروهر، آرش فروهر

توضیح پرستو فروهر در خصوص مجسمه:
مجسمه کاری ست از رضا بصیری که از هموندان قدیمی حزب ملت ایران بود. مجسمه تا جایی که به یاد دارم «سحوری» نام دارد

@NFIfans
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مراسم سالروز کشته شدن داریوش و پروانه فروهر در سرای ایشان با حضور چهره‌های ملی و علاقه مندان و دادخواهان قتل‌های زنجیره‌ای برگزار شد.

@NFI_fans
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
قانون قرون وسطایی «حجاب و عفاف» را لغو کنید و بیش از این به ملت بزرگ ایران اهانت نکنید

هموطنان عزیز!

حکومت جمهوری اسلامی با خطاهای فاحش سیاسی و ندانم‌کاری‌های بارز اقتصادی و فساد گسترده اغلب کارگزاران حکومت، ملت ایران را در شرایط بحرانی هولناکی فرو برده و با اشتباهات ویرانگر خود، حتی امنیت ملی و تمامیت ارضی کشورمان را به مخاطره انداخته است. تنگناهای اقتصادی، کار را به مضیقه‌های معیشتی رسانیده و تورم و گرانی سرسام‌آور و روز افزون، ملت ایران را از تأمین حداقل‌های زندگی نیز محروم کرده است. اهداف ایدئولوژیک حکومت و دخالت‌های نابجا در کشورهای منطقه با صرف هزینه‌های میلیاردها دلاری با شکست روبرو شده و نتایج زیان‌بار آن، چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ امنیت ملی گریبان ملت ایران را می‌فشارد.
در چنین اوضاع اسفناکی، مجلس فرمایشی این حکومت، علی‌رغم خواسته بانوان فرهیخته این سرزمین که خواهان نخستین حقوق انسانی خود یعنی حق انتخاب پوشش خود هستند و حداقل در همین دوساله اخیر در راه این خواسته‌ی بر حق خود، در خیزش «زن، زندگی، آزادی»، صدها کشته و هزاران زندانی داده‌اند، مورد اهانت قرار داده و قانون موسوم به «حجاب و عفاف» را به تصویب رسانده است. تصویب این قانون چیزی جز سرپوش گذاشتن بر شکست‌ها در عرصه‌های مختلف و جز به خیال مرعوب کردن جامعه‌ی به پا خاسته ایران نیست.
این قانون از لحاظ حقوقی و از لحاظ اجتماعی و سیاسی دارای ده‌ها ایراد و اشکال عمده می‌باشد. صرفنظر از این که نداشتن پوشش روی سر اصولاً جرم نیست و بلکه از بدیهی‌ترین و اولیه‌ترین حقوق انسانی بانوان است، مجازات در نظر گرفته شده در این قانون نیز به هیچ وجه تناسبی با جرمی که تدوین‌کنندگان، فرض کرده‌اند ندارد.
مجازات‌هایی مانند ندادن کارت ملی، ممنوع‌الخروج کردن و محروم کردن از خدمات دولتی زنان فرهیخته، تحصیل کرده، بافرهنگ و عفیف این کشور که مخالف حجاب اجباری هستند چگونه قابل توجیه است؟ از لحاظ اجتماعی و سیاسی این قانون یک الگوی طالبانی است.
در بخشی از این قانون، آموزش و ترویج سبک زندگی اسلامی خانواده محور آورده شده است. مگر با تورم افسارگسیخته و رکود اقتصادی و فقر و بیکاری، تحریم‌های بی‌دلیلی که فقط مردم ایران از آن رنج می‌برند و شرایطی که موجب شده اغلب جوانان و نخبگان کشور آرزوی فرار از این مملکت را دارند، می‌توانید جوانان را وادار به ازدواج و فرزندآوری کنید؟
تمام کشورهای مسلمان حتی عربستان سعودی که زادگاه اسلام است دروازه‌های خود را به روی خارجیان نبسته‌اند و از ورود خارجیان بدون حجاب استقبال می‌کنند. مگر ما در قرون وسطی زندگی می‌کنیم که کشور خود را با قوانین این چنینی منزوی کنیم؟ در ربع اول قرن بیست و یکم، در دوره هوش مصنوعی، ماهواره‌ها، دنیای مجازی و گسترش فرهنگ آزاد، اجرای این قبیل قوانین ممکن نیست. باید قوانینی وضع شود که عادلانه و متناسب با زمان و رعایت مبانی حقوق بشر و در راستای مصالح ملی باشد. در غیر این صورت جامعه قانون نادرست را نخواهد پذیرفت و برای آن ارزش و اعتباری قائل نخواهد شد.

جبهه ملی ایران به عنوان سازمان سیاسی با ۷۵ سال پیشینه‌ی آزادیخواهی و اعتقاد به حقوق بشر که از ابتدای انقلاب به ویژه پس از دو رویداد اسفند ۱۳۵۷ و اعمال حجاب اجباری، تنها سازمانی بوده که از حقوق بانوان این سرزمین در حق انتخاب نوع پوشش پشتیبانی کرده، اکنون نیز قانون «حجاب و عفاف» را مردود دانسته و خواستار لغو این قانون قرون وسطایی می‌باشد. قانونی که دور از شان و حیثیت فرهنگی ملت بزرگ ایران است.

شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران – ۱۶ آذر ماه ۱۴۰۳

https://jebhemeliiran.org/?p=3817
خون‌های ریخته شده در شانزده آذر ۳۲ هنوز در سنگ‌فرش دانشگاه تهران می‌جوشد

پس از کودتای ننگین 28 مرداد 1332 که توسط قدرت های خارجی طراحی و با همکاری ایادی داخلی آن ها مانند دربار،ارتش شاهنشاهی و بخشی از روحانیت به وقوع پیوست، «نهضت مقاومت ملی » و رکن اصلی آن یعنی سازمان بازار و اصناف،در دو نوبت به محاکمه غیر قانونی رهبر نهضت ملی ایران، دکتر محمد مصدق، در دادگاه نظامی کودتاچیان واکنش نشان داد. در روزهای ۱۱ مهر و ۲۱ آبان ‌‍ماه؛ به همین مناسبت، بازار به اعتصاب و تظاهرات پرداخت.تا آن زمان سازمان بازار نقطه ثقل نهضت مقاومت ملی بود. اما از آن روز ببعد، دانشجویان دانشگاه پرچمدار مبارزه با استبداد داخلی و قدرت‌های مداخله‌ جو شدند. ابتدا در ۱۶ مهر ۱۳۳۲دانشجویان دانشگاه تهران تظاهراتی در محوطه  دانشگاه برگزار کردند. هفده آبان، با شروع دادگاه دکتر مصدق تعداد بیشتری از دانشجویان در تظاهرات شرکت کردند. اما روز ۲۱ آبان اعتراضات گسترده‌ ای برگزار شد، و دانشجویان با ورود به خیابان‌ها به ویژه حرکت به سوی بازار، گستره مبارزه خود را بیشتر نشان دادند. در پی این اعتراضات، در ابتدای آذرماه همزمان با محاکمه دکتر مصدق ودفاعیات شجاعانه  آن بزرگ مرد تاریخ در دادگاه نظامی ، روز به روز به جو هیجانی دانشگاه افزوده می شد. درروز 14 آذر تجدید رابطه با دولت انگلیس و ورود دنیس رایت دیپلومات انگلیسی و همچنین سفر قریب الوقوع ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران اعلام گردید.
دانشگاه درروزهای 14 و 15 آذر در حالت التهاب و اعتراض و در این دو روز یکپارچه پیکار بود. اما روز شانزده آذر، سربازان ارتش کودتاچی با حمله به داخل دانشگاه، صحنه هولناکی را رقم زدند. آنان با حمله به دانشکده فنی دانشگاه تهران، دانشجویان را به خاک و خون کشیدند. بدنبال این تهاجم،«احمد قندچی»، «مهدی شریعت رضوی» و«مصطفی بزرگ‌نیا» با ضرب گلوله دژخیمان به شهادت رسیدند. و ده ها تن نیز مجروح و گلوله خورده بر جای ماندند.عوامل داخلی و خارجی کودتای 28 مرداد ،در روز 16 آذر داغ ننگی را  بر پیشانی خود نشاندند که تا ابد زدودنی نخواهد بود.
این روز بزرگ، نماد روز دانشجو در ایران شد. هر ساله ۱۶ آذر در دانشگاه‌ها، یاد بود شهادت سه مبارز راه استقلال و آزادی برگزار می شود،که مهم‌ترین آن نکوداشتی بود که در شانزده آذر ۱۳۳۹ در دانشگاه تهران توسط سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران برگزار گردید. از آن تاریخ سازمان دانشجویان تبدیل به یکی از بزرگترین تشکل های آزادیخواه و استقلال طلب در ایران شد. دانشگا‌ه‌های ایران، به ویژه دانشگاه تهران هر روز صحنه مبارزه علیه دستگاه استبدادی و دیکتاتوری هیأت حاکمه بود.

ادامه 👇🏼
ادامه از 👆🏼

شوربختانه تا مقطع انقلاب دانشگاه هیچگاه مصون از حمله نیروهای نظامی و امنیتی نبود. اوج این یورش ها، در روز اول بهمن 1340 و سیزده اَبان ۱۳۵۷ به وقوع پیوست. حکومت استبدادی برخاسته از کودتا با همین رفتارها، راهی جز واژگونی باقی نگذاشته بود. اما جای تعجب است که حکومت جمهوری اسلامی جایگزین، همان اعمال دژخیمانه و استبدادی به مراتب بدتر از رژیم گذشته را در مقابل جامعه ایران، به ویژه قشر فرهیخته جامعه یعنی دانشجویان در پیش گرفته است. فراموش نکنیم که با ایجاد شبیخون خونین فرهنگی در بهار ۱۳۵۹، ضمن سرکوب گروه‌های دانشجویی در دانشگاه، به تعطیلی سه ساله دانشگاه پرداخته و جامعه را از تولید و فن‌آوری علمی بی‌بهره و بسیاری از اساتید برجسته را بی‌ دلیل اخراج کردند. همچنین نباید ظلم تاریخی که در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ به کوی دانشگاه شد را فراموش کرد. خود دستگاه نظامی به همراهی دیگر گروه‌های موازی به کوی دانشگاه حمله کرده و شبانه دانشجویان بی‌دفاع را مورد ضرب و شتم قرار داده و برخی از دانشجویان را از پنجره طبقات بالا به حیاط پرتاب کردند. یک کشته و با گذشت ۲5 سال چند نفر ناپدید از جمله سعید زینالی، دانشجویانی سال‌ها اخراج، ماه‌ ها و حتی سال‌ها زندان پیامد خونین آن رویداد هولناک بود.این‌که از واقعه تلخ ۱۶ آذر ۱۳۳۲سخن گفته می‌شود، صرفاً ذکریک واقعه تاریخی نیست. بلکه اشاره به موضوع سرکوب دانشجویان به عنوان یک امر مستمر و مکرر است، زیرا این واقعه با اشکال گوناگون همواره توسط حکومت های دیکتاتوری و ضد ملی در حال رخ دادن بوده و می باشد.دانشجویان ۱۶ آذر را نماد  استقلال‌طلبی و آزادی‌خواهی نموده. در کنار آن سالگرد ۱۸ تیر را نمادی برای پیکار با حکومت استبدادی کنونی کردند. گویی استبداد کنونی با الهام از جنایات گذشته، استبداد سیاه‌تری را مستقر کرده است. فراموش نخواهد شد که در دوسال  گذشته، پس از خیزش زن، زندگی و آزادی، دانشگاه نخستین پایگاهی بود که علیه جور و ستم زمان به پاخاست و هیأت حاکمه به بدترین وجه با دانشجویان و اساتید حق‌طلب برخورد کرد. از یاد نباید برد که کودکان و دانش‌آموزان این سرزمین هم از گزند سرکوب سیستماتیک هیأت حاکمه دور نماندند و به بدترین شکل مورد سرکوب قرار گرفتند. پس از خیزش جاری اساتید حق‌طلب نیز مورد تهاجم قرار گرفتند و به مانند انقلاب فرهنگی سالهای نخستین انقلاب، تصفیه، تعلیق، انفصال و اخراج شدند.

هیأت رهبری-اجرائی جبهه ملی ایران
تهران – ۱۶ آذر ۱۴۰۳

https://jebhemeliiran.org/?p=3819
جبهه ملی ایران pinned «قانون قرون وسطایی «حجاب و عفاف» را لغو کنید و بیش از این به ملت بزرگ ایران اهانت نکنید هموطنان عزیز! حکومت جمهوری اسلامی با خطاهای فاحش سیاسی و ندانم‌کاری‌های بارز اقتصادی و فساد گسترده اغلب کارگزاران حکومت، ملت ایران را در شرایط بحرانی هولناکی فرو برده…»
ماشین اعدام و سرکوب را متوقف و زندانیان سیاسی را آزاد کنید.

صبح روز جمعه ۲۳ آذرماه سال جاری، مأموران امنیتی جمهوری اسلامی با هجوم به منزل آقای رضا خندان، این فعال حقوق بشر و تلاشگر راه آزادی و استقلال را بازداشت و پس از چند روز به زندان اوین منتقل نمودند.
آقای رضا خندان همسر خانم نسرین ستوده، وکیل آزادی‌خواه و مدافع حقوق بشر می‌باشند، که مدت‌ها درگیر تعدیات دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی نسبت به همسرشان،خانم نسرین ستوده بوده‌اند.
حکومت جمهوری اسلامی ،در این شرایط که در زمینه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مسائل منطقه‌ای با نا‌کامی روبرو شده و به شدت در بن‌بست و بحران قرار گرفته است، به جای تعامل با ملت و پذیرش اراده ملی، به افزودن فشار بر مردم ستمدیده و سرکوب بیشتر آزادی‌خواهان و استقلال‌طلبان و میهن‌دوستان پرداخته و سرعت ماشین اعدام و سرکوب خود را بالاتر برده است.
جبهه ملی ایران بازداشت‌های غیر‌قانونی کنشگران سیاسی و حقوق بشری را محکوم نموده و خواستار آزادی فوری آقای رضا خندان و تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی در سراسر کشور میباشد.
                                                      
هیأت رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران – ۲۹ آذرماه ۱۴۰۳

https://jebhemeliiran.org/?p=3832
به یاد #حسین_شاه‌حسینی (۱ اسفند ۱۳۰۶ – ۳ دی ۱۳۹۶) در هفتمین سالگرد فقدانش
عضو فقید هیئت رهبری #جبهه_ملی_ایران
Payam JMI 223.pdf
648.7 KB
نشریه پیام جبهه ملی ایران / شماره ۲۲۳ / ۸ دی‌ماه ۱۴۰۳

@Jebhemelli
مقاله نخست نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره ۲۲۳ مورخ ۸ دی ۱۴۰۳
                                   
چه کسی پاسخگوی این خسارات جبران نا پذیر است؟

راه نجات ما از بحران های کنونی تشکیل یک مجلس ملی در انتخابات آزاد است

در اسفندماه سال ۱۳۹۸ انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی به نحوی ملموس با رویگردانی ملت ایران از انتخابات غیردموکراتیک و فرمایشی مواجه گردید و در آن انتخابات، کمترین میزان مشارکت در بین تمام دوره‌های مجلس رقم خورد. در انتخاباتی که در خردادماه ۱۴۰۰ به عنوان انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفت، نسبت شرکت‌کنندگان در انتخابات کاهش بیشتری یافت و قهر مردم ایران با صندوق‌های رأی‌گیری حکومت جمهوری اسلامی به نحوی بارزتر نمایان گردید. انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند ۱۴۰۲ شرکت مردم به گونه‌ای رسواکننده کمرنگ‌تر شد و صدای بلند «نه» به انتخابات مهندسی شده و قلابی به گوش همگان رسید. با این روند پیشرفت عدم مشارکت اکثریت ملت ایران در انتخابات‌های حکومت، آوای رسای طبل عدم مشروعیت «نظام» به صدا در آمد. لذا بعد از سقوط هلیکوپتر و کشته شدن رئیس دولت سابق، تصمیم‌گیران نظام برای کشاندن مردم به پای صندوق رای، دوباره ترفند قدیمی اصول‌گرا و اصلاح‌طلب و بازی انتخاب بین بد و بدتر را به صحنه آوردند. نتیجه این شد که آقای دکتر مسعود پزشکیان با شرکت حداقلی مردم، تحت عنوان رئیس جمهور رژیم اسلامی تعیین گردید.

جبهه ملی ایران در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۳ با صدور بیانیه‌ای به دو دلیل اصلی عدم مشارکت خود را در آن انتخابات اعلام نمود. اول این که نظام حاکم را با دلایلی روشن «جمهوری» ندانست تا در صحنه‌ای با نام «انتخابات ریاست جمهوری» شرکت نماید و توضیح داد که در این ساختار قدرت، رئیس جمهور، نه رئیس جمهور مردم که فقط یک کارگزار حکومت است. دوم این که پذیرفتنی نبود که به فراخوان انتخاباتی حکومتی که فقط طی دو سال اخیر، در پاسخ به اعتراضات قانونی و برحق مردم، صدها نفر را در خیابان‌ها کشته و با شلیک به صورت معترضان، ده‌ها نفر را نابینا کرده و هزاران نفر را به زندان‌ها افکنده، پاسخ مثبت داده شود. اما کسانی که می‌خواستند آزموده را برای چندمین بار بیازمایند می‌گفتند که باید به دکتر پزشکیان رای بدهیم تا جنگ نشود، تا فیلترینگ برداشته شود، تا مذاکرات هسته‌ای از سر گرفته شده و تحریم‌ها برداشته شود، تا گرانی و تورم مهار شود. آن‌ها به مخالفان شرکت در انتخابات می‌گفتند که شما با شرکت نکردن در انتخابات به چه نتیجه‌ای می‌خواهید برسید؟ از نظر آگاهان و واقع‌بینان شرکت نکردن در انتخابات این چنینی، کم‌ترین تاثیرش نشان دادن قهر ملت از صندوق‌های رای پرفریب و غیردموکراتیک و در نتیجه سلب مشروعیت از حکومتی است که به حقوق ملت کم‌ترین اعتنایی ندارد و برای آزادی‌ها و حقوق مردم و استقلال کشور، کم‌ترین احترامی قائل نیست. اکنون که چندماه از انتخابات سپری شده، دعوت‌کنندگان از مردم برای شرکت در انتخابات نشان دهند که از کدام جنگ جلوگیری شده؟ کدام فیلترینگ برداشته شده؟ کدام مذاکرات هسته‌ای و رفع تحریم صورت گرفته؟ و کدام گرانی و تورم مهار شده است؟ آیا شرکت‌کنندگان در انتخابات حالا می‌پذیرند که در این ساختار قدرت، رئیس جمهور اگر هم بخواهد، قادر به انجام کاری نیست؟
وقتی انتخابات آزاد نیست و به مردم به طور واقعی امکان مشارکت در سرنوشت خودشان داده نمی‌شود، وقتی حکومت متصلب و فضای سیاسی کشور بسته است، فسادهای بزرگ و خطاهای جبران ناپذیر روی می‌دهد و وضعیت کشور به حالتی می‌افتد که امروز شاهد آن هستیم.
یکی از خطاهای راهبردی حکومت جمهوری اسلامی سیاست مداخله‌گری در کشورهای منطقه، بر‌ مبانی ایدئولوژیک و ایجاد و حمایت‌های همه‌جانبه از گروه‌های مسلح در این کشورها تحت عنوان «محور مقاومت» است که امروز این سیاست کلًا با ناکامی و شکست روبرو گردیده و نتایج زیان‌بار آن برای همه آشکارشده است.
حرکت مقاومت اسلامی (حماس) در نوار غزه، با جنگی تأمل برانگیز که متاسفانه خودش در هفتم اکتبر سال گذشته آغاز کرد، این مجوز را در اختیار حکومت جنگ‌طلب و نژادپرست اسرائیل قرار داد که عزم خود را برای نابود کردن حماس جزم نماید و برنامه‌های بعدی خود را پیش ببرد. امروز حماس چه از نظر نظامی و چه از نظر مشروعیت سیاسی در نزد مردم غزه به اندازه‌ای تضعیف شده که دیگر نیروئی به حساب نمی آید. سرگذشت حزب‌الله لبنان که با موشک‌اندازی به اسرائیل در صدد حمایت از حماس بر آمده بود، تلخ و عبرت‌آموز است، با انفجار «پیجر»ها، چندهزار نفر از نیروهای مهم و اصلی حزب‌الله در یک لحظه کشته یا مجروح شدند و سپس اسرائیل با بمباران‌های پی در پی، مراکز و زیرساخت‌های حزب‌الله را متلاشی و هزاران نفر از جمله رهبران آن سازمان را به قتل رسانید.

ادامه 👇🏼
ادامه از 👆🏼

نیروهای باقی مانده حزب‌الله قرارداد آتش‌بسی را با اسرائیل امضاء کردند که به گونه‌ای تسلیم نامه‌ای در مقابل ارتش درنده خوی اسرائیل بود. ضلع دیگر محور مقاومت، متاسفانه حکومت دیکتاتوری و جنایت‌کار بشار اسد در سوریه بود ،حکومتی که فقط طی ۱۳ سال اخیر صدها هزار نفر از مردم سوریه را به انحای مختلف حتی به وسیله بمباران شیمیایی کشته و میلیون‌ها نفر را در داخل و خارج سوریه آواره نموده است. حکومت بشار اسد با سرعتی باورنکردنی و در ظرف چند روز سرنگون شد، و دیکتاتور به روسیه گریخت و پس از سقوط حکومت بشار اسد، تازه از ابعاد جنایات او در زندان‌های قرون وسطایی و از گورهای دسته جمعی کشته‌شدگان به دست حکومت او پرده برداری گردید، و اکنون هم آینده‌ی سوریه در هاله‌ای از ابهام فرو رفته است.
در عراق هنوز برخی گروه‌های مسلح و همسو با محور مقاومت حضور دارند که به گفته مقامات دولت عراق در معرض خلع سلاح و خنثی شدن قرار دارند. حوثی‌های یمن نیز در این روزها در زیر سنگین‌ترین حملات قرار گرفته و دولت قبلی یمن در تدارک پس گرفتن «صنعا» و بیرون راندن حوثی‌ها از مناطق تحت نفوذشان است. با این اوصاف سیاست تشکیل «محور مقاومت» جز به هدر رفتن میلیاردها دلار از جیب ملت ایران و کشته شدن هزاران نفر از فرزندان این ملت، همراه با کشته شدن هزاران نفر از مردم غزه و لبنان و سوریه، و ویران شدن نوار غزه و بخش‌های بزرگی از لبنان و سوریه نتیجه‌ای به بار نیاورده است. چه کسی پاسخگوی این خسارات جبران ناپذیر است؟ دردناک‌تر از همه‌ی این مصیبت‌ها این است که حالا امنیت ملی ما نیز در مخاطره قرار گرفته و هر روز شاهد تهدیدهای مقامات دولت متجاوز اسرائیل و حامیانشان هستیم.
برای جلوگیری از تکرار و تداوم این گونه خطاهای فاحش سیاسی و برای خروج از بحران‌ها و معضلات گوناگون امروز جامعه ایران، باید تغییر و تحول در تمام شئون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور صورت گیرد. این تغییر و تحول باید به صورت مسالمت‌آمیز و با مشارکت آزاد آحاد ملت ایران و با شکل گرفتن یک مجلس ملی از نمایندگان واقعی مردم و بازنگری در ساختار قدرت تحقق یابد.
پیام تسلیت شورای مرکزی جبهه ملی ایران

به خاندان گرانقدر انواری تسلیت می‌گوییم

با اندوه فراوان و تأسف بی‌کران، درگذشت آقای دکتر عبدالکریم انواری، عضو پیشین شورای مرکزی جبهه ملی ایران را به همسر و خانواده ارجمندشان و به همه‌ی اعضاء و طرفداران جبهه ملی ایران تسلیت می‌گوییم.
آقای دکتر عبدالکریم انواری از سال‌های دور و از زمان نوجوانی به جرگه طرفداران نهضت ملی ایران و پیروان دکتر محمد مصدق پیوست. او از سال ۱۳۵۶ به عضویت شورای مرکزی جبهه ملی ایران درآمد و در هيأت رئیسه شورای مرکزی قرار گرفت.
دکتر عبدالکریم انواری در روز اول آذر ماه ۱۳۵۶ در گردهمایی اعضای جبهه ملی ایران در کاروانسرا سنگی کرج مورد ضرب و شتم نیروهای سرکوب‌گر حکومت قرار گرفت و به شدت مصدوم گردید.
دکتر انواری پس از انقلاب ۱۳۵۷ ناگزیر به ترک ایران شد و به خارج از کشور مهاجرت نمود. او در غربت هم به تلاش‌های آزادی‌خواهانه خود در سازمان‌های جبهه ملی ایران در خارج از کشور ادامه داد.
آقای دکتر عبدالکریم انواری حقوقدانی دانشمند و از وکلای برجسته دادگستری بود و چند دوره نیز به سمت نایب رئیس کانون وکلای دادگستری انتخاب گردید. او برای استقلال کانون وکلای دادگستری که قانون آن توسط دکتر مصدق تدوین شده بود، بسیار تلاش نمود.

یاد و نام او را گرامی می داریم.

شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران – سیزدهم دیماه ۱۴۰۳

https://jebhemeliiran.org/?p=3849
جهان پهلوان تختی همواره دشمن دیو مهیب استبداد بود

هفدهم دیماه سالگرد جاودانگی غلامرضا تختی، انسانی از تبار عیاران و جوانمردان است که نه سر به آستان قدرتی فرود آورد و نه شیفته قدرت گردید، بلکه پهلوانی خدمت‌گذارِ ملتِ ستمدیده ایران و مخالف قدرت استبدادی و البته پیرو راهِ پاکِ مصدقِ بزرگ بود. او «جهان‌‌پهلوان غلامرضا تختی» بود.
کسی که از ابتدای ورودش به کارزار اجتماع، ورزش و سیاست، همواره از یک منش و بینش پیروی می‌کرد. او انسانی نبود که مدتی همراهِ دستگاهِ استبدادی و زمانِ دیگر به مقتضایِ فضایِ زمانه، رَنگِ دیگری به خود بگيرد! بلکه رفتار و کنشِ مردمی، ملی‌گرایانه، استقلال‌طلبانه و آزادی‌‌خواهانه او از ابتدا تا واپسین روزهای زندگیش، ثَبات و استمرار داشت. غلامرضا تختی در پنج شهریور ۱۳۰۹ زاده شد.
او برخاسته از مردم دردکشیده جنوب‌شهر تهران منطقه خانی‌آباد بود. پدر او حاج‌ ارباب رجب، از یخچال‌دارانِ به‌ نام جنوب تهران بود که اموالش به ناحق توسط حکومت رضاشاه مورد تصرف قرار گرفت و پایش به شدت جراحت دید‌. تاجایی‌که تا پایان عمر ناتوان شده بود. این رویداد هولناک در ذهن غلام‌رضا، موجبات برآمدن خصلت ضداستبدادی و ظلم‌ستیزی شد. او در حالی‌که برای امرار معاشِ خانواده در تهران و مسجدسلیمان تن به کارهای دشوار می‌داد، برای پرورش روان و اندام خود، روی به ورزش‌ باستانی و زورخانه‌ای آورد. در سال ۱۳۲۸ به تیم کُشتی پولاد پیوست. همزمان با شکل‌گیری جبهه ملّی ایران، ایشان برای پایداری فعالیت‌های سیاسی خود، وارد حزب زحمتکشان ملت ایران شد. تختی علی‌رغم نسبت خانوادگی با «مهندس کاظم حسیبی» به عنوان چهره درخشانِ نهضت ملّی ایران، خود به ضرورت ملّی‌گرایی و فعالیت در احزاب ملّی رسید. از همان سال ۱۳۲۸ تا پایان عمر خود، نزدیک به هجده‌سال، به آرمان‌های جبهه ملّی ایران پای‌بند بود و دکتر مصدق را به عنوان رهبر نهضت ملّی ایران سرمشق و الگوی خود می‌دانست.
او همزمان با استقرار دولت ملی دکتر مصدق ، توانست در پیکارهای جهانی خود، برای ملت ایران نخستین‌بار آرمغان‌آور مدال و مقام باشد. او در سال ۱۳۳۰ در مسابقات قهرمانی جهان هلسینکی به مدال نقره رسید. دکتر مصدق پس از این دستاورد بزرگ، از قهرمان ملی کشور طی نامه‌ای ستایش کرد. او سال بعد در المپیک هلسینکی مدال نقره خود را در ۲۲ سالگی تکرار کرد. چهار سال بعد در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن، برای نخستین مرتبه مدال‌ طلای تاریخ ورزش ایران در المپیک را کسب کرد.
پهلون غلامرضا تختی صرفاً یک کشتی‌گیر حرفه‌ای، ورزشکاری افتخارآفرین و مدال‌آور در عرصه ورزش نبود. بلکه آنچه که موجب بلندنامی و سرفرازی او شد، مخالفت او با دستگاه استبداد حاکم پس از کودتای ۲۸ مرداد، مردمی بودن وی و البته پیروی از راه مصدق بزرگ بود.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که اراذل و اوباشی مانند شعبان جعفری را بر صدر می‌نشاندند و روز به روز عرصه را بر جهان پهلوان تختی تنگ کرده بودند. مزدوران را تقدیس و پهلوانان را آزار می‌دادند. رابطه تختی با مردم قطع نشده و به همراهی جبهه ملی ایران در صف نخست مبارزه بر علیه دستگاه استبدادی بود.
جهان پهلوان تختی در زمانی که رجل ملی این سرزمین، جملگی در دموکرات‌ترین کنگره تاریخ ایران، به عنوان عضو شورای مرکزی جبهه ایران برگزيده شدند. او در کنار، افرادی چون مهندس کاظم حسیبی، اللهیار صالح، دکتر غلام‌حسین صَدیقی، دکتر کریم سنجابی،دکتر مهدی آذر، مهندس احمد زیرک‌زاده، اصغر پارسا و ... توانست به افتخار انتخاب شدن و عضویت در شورای مرکزی جبهه ملی ایران نائل آید.
با این وجود، جای شگفتی است هیأت حاکمه کنونی کسی را که همواره در مقابل دیو مهیب استبداد، ایستادگی می‌کرد، همواره در کنار مردم و خدمتگذار مردم، عضو منتخب شورای مرکزی جبهه ملی ايران و پیرو راه دکتر مصدق بود، این‌گونه او را دست‌مایه تبلیغات خود قرار داده و در واقع مصادره به مطلوب می‌کند! ما به هيأت حاکمه جمهوری اسلامی اخطار می‌کنیم، نام بلند جهان پهلوان تختی را از تبلیغات خود حذف کند. اکنون ما می‌بينيم این هيأت حاکمه با فرزندان این ملت در زندان‌ها، خیابان‌ها و دانشگاه ها چه رفتاری می‌کند. این رفتارها چه ارتباطی با اهداف بلند و رفتار میهن دوستانه و وطن خواهانه تختی دارد؟
ما از هنرمندان و ورزشكاران گرامی می‌خواهيم مانند جهان پهلوان تختی، بدون تظاهر به صفوف ملت بپیوندند، هیچ همراهی با استبداد حاکم نکنند و رَجُل نیک‌نهادی چون دکتر مصدق و پهلوان تختی را سرمشق خود قرار دهند.

هیأت رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران-شانزدهم دی‌ماه ۱۴۰۳
ما درد مشترکمان را فریاد می‌زنیم: حمله خشونت‌‌بار به تجمع مسالمت‌آمیز بازنشستگان فرهنگی را محکوم می‌کنیم.

در کمال تأسف در روز دوشنبه مورخ یکم بهمن۱۴۰۳ شاهد صحنه تلخ و دردناک حمله نیروهای امنیتی نظام به تجمع صنفی معلمان بودیم.
این تجمع از سوی معلمان بازنشسته شده در سال۱۴۰۲، در مقابل وزارت آموزش و پرورش، صورت گرفت. اين معلمان خواستار پرداخت باقیمانده سنوات بازنشستگی خود بودند که ۱۶ ماه به تعویق افتاده است. به عبارت دیگر آن‌ ميزان از پاداش بازنشستگى كه ۱۶ ماه قبل  می‌بایست به این عزیزانی که يكايک ما مدیون زحماتشان هستیم پرداخت می‌شد، نه تنها پرداخت نشد بلکه در جواب درخواست زنان و مردان فرهیخته کشور که سالیان سال از عمر خود را در جهت تعلیم و پرورش فرزندان این آب و خاک سپری کردند، اسپری فلفل در صورتشان پاشیدند‌!
دردی که در چهره بانویی که مورد حمله بی‌شرمانه قرار گرفته بود، دیده شد گویای فریادی در دل نهفته بود که از عمق جان ریشه می‌گرفت. دیدن مزد زحمت‌هایی بود که با عشق و بردباری دهه‌ها متحمل شده بود.
درخواست صنفی معلمان بازنشسته در نهایت شکیبایی، بدون پرخاشگری و توهین در حالی مطرح می‌شود که اگر سنوات معوقه همین امروز هم پرداخت می‌گردید به دلیل تورم و افزایش سر سام‌آور هزینه‌ها و کاهش ارزش پول ملی که ثمره خلافت آقایان نشسته بر کرسی قدرت می‌باشد، ارزشی معادل نصف زمان بازنشستگی‌شان یعنی سال ۱۴۰۲ را خواهد داشت.  آيا می‌توان عنوانى به غير از يک سرقت ملى خاموش بر چنين اعمالى متصور شد؟
چگونه است كه اگر قسطی از اقساط وام از جانب مردم به تعویق افتد آن را با جریمه دیر کرد باز پس می‌گیريد، اما جواب مطالبه‌ی بر حق  برای پرداخت دستمزد و معوقه‌ای بی‌دلیل را با اسپری فلفل می‌پردازید؟
وزیر آموزش و پرورش دولت آقاى پزشكيان، كه كابينه خود را بر محوريت ايجاد وفاق ملى در ويترینی نمايشی عرضه نمود، چگونه می‌تواند چنين شرمسارى را در برابر فرهیخته‌ترين قشر جامعه، يعنى معلمان زحمتكش و نسل‌ساز فرداى ميهن، توجيه نمايد؟هريک از شما كه امروز در مسند قدرت نشسته‌ايد، فارغ از كيفيت عملكردتان، نتيجه زحمات معلمان خود در مقاطع مختلف تحصيلی‌تان هستيد. اما بنگريد كه چگونه
نيروهاى سركوبگرتان از سوى شما جبران زحمات مى‌نمايند؟ با اعمال انواع خشونت‌ورزى‌های لفظى و فيزيكى، ارعاب، بازداشت و زندان سخن از وفاق ملى مى‌گوييد درحالي‌كه عاجز از شنيدن حتی  مسالمت‌آمیزترین و متمدنانه‌ترین اعتراض‌ها از سوى ارزشمندترين قشر بى‌ادعاى جامعه، يعنى معلمان زحمتكش، مى‌باشيد؟
دولت چهاردهم يا بايستى شعار انتخاباتى خود را تغيير دهد يا بيش از اين به شعور ملت توهين ننموده و در درک خود از وفاق ملى بازنگرى نمايد! فجايع گوناگونى كه جامعه بحران‌زده‌ى ما تاكنون شاهد وقوع آن بوده است گواه از برخورد غيرانسانى و غيراخلاقى نيروهاى امنيتى و انتظامى حاكميت با هرگونه مطالبه‌گرى از سوى هر صنف حقيقى و حقوقى جامعه‌مان دارد.
شوربختانه چنين برخوردهایی برعكس در  تقابل با اتحاد ملى بوده است زيرا كه جهت وفاق از رأس قدرت به سوى مردم و ناراضيان يک جامعه نشأت می‌گيرد و نه بالعكس و يک‌طرفه! دريغ از حداقل روادارى نسبت به مطالبات صنفى و اجتماعى و نشان دادن كم‌ترين ميزان حساسيت به حقوق مدنى و شهروندى يک ملت!

سازمان زنان جبهه ملی ایران، ضمن محکوم کردن هرگونه خشونت علیه تجمع مسالمت‌آمیز بازنشستگان فرهنگی و معلمان شاغل خواستار پایان دادن به برخوردهای امنیتی و قهرآمیز با تمامی تجمعات مسالمت‌آمیز و مطالبه‌محور سیاسی، اجتماعی و صنفی در کشور می‌باشد.

سازمان زنان جبهه ملی ایران
تهران – سوم بهمن ۱۴۰۳

https://jebhemeliiran.org/?p=3852
بدین وسیله به آگاهی می‌رساند
پس از انشعاب تعداد اندکی از اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ایران، در ۲۷ آبان ۱۳۹۷، شورای مرکزی جبهه ملی ایران بارها از آن‌جمله در سی دی ماه ۱۳۹۸ اعلام کرده است که این انشعاب تحت‌عنوان سامان ششم جز یک بدیل‌سازی آشکار، تأمل‌برانگیز و هدایت شده و یک سوء‌استفاده علنی از نام پر افتخار جبهه ملی ایران چیز دیگری نیست.
همچنین شورای مرکزی طی مصوبه دیگری به تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۲ اعلام کرد که جبهه ملی ایران هیچ‌گونه گفت‌وگو و تعاملی با این تشکل غیر اصیل نخواهد داشت و هرگونه مذاکره و تعاملی با آن، مستلزم اعلام انحلال از سوی طرف مقابل است. بنابراین به اطلاع تمامی اعضاء، هواداران و ... میرساند، اعضای سازمانهای جبهه ملی ایران و شورای مرکزی با توجه به این مصوبات هیچ گونه تعاملی با تشکل موسوم به سامان ششم نداشته و ندارند. طبیعی است که هر گونه تخطی از مصوبات شورا با برخورد هیئت تحقیق و تفحص مواجه شده و بر اساس آیین نامه انضباطی با افراد خاطی برخورد خواهد شد.
روابط عمومی و کمیته رسانه #جبهه_ملی_ایران
دوازده بهمن ۱۴۰۳

@JMI_official
2025/02/04 14:08:44
Back to Top
HTML Embed Code: