🔴تنبیه از طریق برچسب جاسوسی
🔴۲۶ آبان ۱۴۰۰
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴چند روز از انتقالم به بند ۴ میگذرد و در اینجا با دانشمند جوانی آشنا شدهام که خوشبختانه سیاسی هم شده است. علیرضا گلی پور ابتدا دانش آموز تیزهوشی بود که در ۱۴ سالگی دیپلم ریاضی گرفت، فارغ التحصیل الکترونیک از دانشگاه صنعتی شریف است ، دکترای مخابرات با گرایش رادیو مکس را در آلمان خوانده و پیش از دفاع از تز خود با اصرار مقامات علمی ایرانی و برای کمک به پروژه های حساس مخابراتی به وطن بازگشته است.
🔴او با امید ارائه ی خدمات ملّی و پژوهشهای علمی و صنعتی به ایران آمده بود اما با دعوت به کارهای مخابراتی و شنود و نیز همکاری با مجموعههای مرتبط به سازمان انرژی اتمی مواجه شد و طبیعی بود که زیر بار آن نرود ولی نیروهای امنیتی تهدید را شروع کردند و بعد هم که حریف ایشان نشدند وی را بازداشت کردند. ماجرای فشارهای ضابطان اطلاعات به او به اتهام همکاری با جنبش ۸۸ و بعد هم سپاه در ارتباط با اجبار به همکاری با پروژه های حساس علمی و امنیتی آغاز شد و بر اساس سرمشق خانمان برانداز "حفظ نظام اوجب واجبات است" نه تنها با زدن اتهام جاسوسی و صدور حکم ۱۲ سال حبس برخوردی انتقامجویانه با این سرمایه ی علمی کشور کردند بلکه باعث بروز بیماری حاد و در نتیجه ایجاد فشار روانی و مالی برای خانواده ایشان هم شدند. اکنون بیش از ۹ سال است که دکتر مهندس گلی پور در زندان به سر میبرد و این مراحل نیز در پرونده ی او طی شده است:
۱-وزارت اطلاعات ایشان را از جاسوسی مبرا دانسته و کتباً به دادستانی اعلام کرده است که مورد وی جاسوسی نیست.
۲-معاون علمی و فناوری رئیسجمهور و بنیاد نخبگان اعلام کردهاند انتظار نداشتند که دعوت از ایشان برای بازگشت به ایران منجر به فشار برای پذیرش شغل اجباری و نهایتاً بازداشت و صدور حکم سنگین شود.
۳-شورای عالی امنیت ملی به دادگاه انقلاب اعلام کرده که ایشان برای خدمات علمی به کشور بازگشته و تحقیقات متخصصان مورد وثوق شورای امنیت نشان میدهد که به هیچ وجه اقدام به جاسوسی نکرده است.
۴-رئیس قوه ی قضائیه علاوه بر دستور برخورداری ایشان از آزادی مشروط، خواستار ارسال این مورد به کمیسیون عفو هم شده است.
۵-بر اساس گزارش کتبی متخصص مغز در سازمان پزشکی قانونی قوه ی قضاییه، ایشان "با عوارض جدی و حتی خطر مرگ" روبرو است و پزشک فوق تخصص ریه در سازمان نیز رسماً اعلام کرده که وی "از نظر جسمی، تحمل کیفر حبس را ندارد".
🔴متاسفانه به رغم موارد فوق الذکر، قدرت بلامنازع ضابطان امنیتی به حدی شده که این جوان دانشمند هنوز در زندان هست. چندی پیش اصلانی بازجویی وابسته به سپاه به آقای گلی پور گفته بود "آن روزی که از کار برای قسمت شنود خودداری کردی، باید فکر امروز را میکردی" و "حسرت دیدن بچه ات را روی دستت میگذارم". همچنین وزیری که نماینده ی دادستان و دادیار ناظر بر زندانیان است گفته که "حتی اگر بازجویان و ضابطان هم با آزادی ات موافقت کنند، من نخواهم گذاشت".
✅اکنون این سوال مطرح است ضابطان قوه ی قضائیه که حتی از رئیس قوه هم تبعیت نمی کنند، تحت فرمان چه نهادی هستند؟ جنایاتی که این نیروهای مست و متوّهم نه تنها در حق زندانیان سیاسی و عقیدتی بلکه در حق تعداد زیادی از محکومان مالی و جاسوسی و... کردهاند و نیز ظلم های آشکاری که به صورت پاشاندن خانواده ها و همچنین کشتن سرمایه ی اجتماعی میکنند را به تدریج و پس از آشنایی دقیقتر با موارد مربوطه، گزارش خواهم کرد.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴۲۶ آبان ۱۴۰۰
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴چند روز از انتقالم به بند ۴ میگذرد و در اینجا با دانشمند جوانی آشنا شدهام که خوشبختانه سیاسی هم شده است. علیرضا گلی پور ابتدا دانش آموز تیزهوشی بود که در ۱۴ سالگی دیپلم ریاضی گرفت، فارغ التحصیل الکترونیک از دانشگاه صنعتی شریف است ، دکترای مخابرات با گرایش رادیو مکس را در آلمان خوانده و پیش از دفاع از تز خود با اصرار مقامات علمی ایرانی و برای کمک به پروژه های حساس مخابراتی به وطن بازگشته است.
🔴او با امید ارائه ی خدمات ملّی و پژوهشهای علمی و صنعتی به ایران آمده بود اما با دعوت به کارهای مخابراتی و شنود و نیز همکاری با مجموعههای مرتبط به سازمان انرژی اتمی مواجه شد و طبیعی بود که زیر بار آن نرود ولی نیروهای امنیتی تهدید را شروع کردند و بعد هم که حریف ایشان نشدند وی را بازداشت کردند. ماجرای فشارهای ضابطان اطلاعات به او به اتهام همکاری با جنبش ۸۸ و بعد هم سپاه در ارتباط با اجبار به همکاری با پروژه های حساس علمی و امنیتی آغاز شد و بر اساس سرمشق خانمان برانداز "حفظ نظام اوجب واجبات است" نه تنها با زدن اتهام جاسوسی و صدور حکم ۱۲ سال حبس برخوردی انتقامجویانه با این سرمایه ی علمی کشور کردند بلکه باعث بروز بیماری حاد و در نتیجه ایجاد فشار روانی و مالی برای خانواده ایشان هم شدند. اکنون بیش از ۹ سال است که دکتر مهندس گلی پور در زندان به سر میبرد و این مراحل نیز در پرونده ی او طی شده است:
۱-وزارت اطلاعات ایشان را از جاسوسی مبرا دانسته و کتباً به دادستانی اعلام کرده است که مورد وی جاسوسی نیست.
۲-معاون علمی و فناوری رئیسجمهور و بنیاد نخبگان اعلام کردهاند انتظار نداشتند که دعوت از ایشان برای بازگشت به ایران منجر به فشار برای پذیرش شغل اجباری و نهایتاً بازداشت و صدور حکم سنگین شود.
۳-شورای عالی امنیت ملی به دادگاه انقلاب اعلام کرده که ایشان برای خدمات علمی به کشور بازگشته و تحقیقات متخصصان مورد وثوق شورای امنیت نشان میدهد که به هیچ وجه اقدام به جاسوسی نکرده است.
۴-رئیس قوه ی قضائیه علاوه بر دستور برخورداری ایشان از آزادی مشروط، خواستار ارسال این مورد به کمیسیون عفو هم شده است.
۵-بر اساس گزارش کتبی متخصص مغز در سازمان پزشکی قانونی قوه ی قضاییه، ایشان "با عوارض جدی و حتی خطر مرگ" روبرو است و پزشک فوق تخصص ریه در سازمان نیز رسماً اعلام کرده که وی "از نظر جسمی، تحمل کیفر حبس را ندارد".
🔴متاسفانه به رغم موارد فوق الذکر، قدرت بلامنازع ضابطان امنیتی به حدی شده که این جوان دانشمند هنوز در زندان هست. چندی پیش اصلانی بازجویی وابسته به سپاه به آقای گلی پور گفته بود "آن روزی که از کار برای قسمت شنود خودداری کردی، باید فکر امروز را میکردی" و "حسرت دیدن بچه ات را روی دستت میگذارم". همچنین وزیری که نماینده ی دادستان و دادیار ناظر بر زندانیان است گفته که "حتی اگر بازجویان و ضابطان هم با آزادی ات موافقت کنند، من نخواهم گذاشت".
✅اکنون این سوال مطرح است ضابطان قوه ی قضائیه که حتی از رئیس قوه هم تبعیت نمی کنند، تحت فرمان چه نهادی هستند؟ جنایاتی که این نیروهای مست و متوّهم نه تنها در حق زندانیان سیاسی و عقیدتی بلکه در حق تعداد زیادی از محکومان مالی و جاسوسی و... کردهاند و نیز ظلم های آشکاری که به صورت پاشاندن خانواده ها و همچنین کشتن سرمایه ی اجتماعی میکنند را به تدریج و پس از آشنایی دقیقتر با موارد مربوطه، گزارش خواهم کرد.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴((در زندان چه می گذرد))
🔴تا کنون ۲۶ شماره از مجموعه ی ((در زندان چه می گذرد)) با لینک های مشخص شده ی زیر منتشر شده است.
۱-ماجرای بهنام؛ «روز درویش»
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/138
۲-زندگی روزمره در بند ۸ اوین(دوشنبه سوم خرداد)
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/142
۳-زندگی روزمره در بند۸ اوین(یکشنبه نهم خرداد۱۴۰۰)
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/143
۴-زندگی روزمره در بند ۸ اوین(جمعه ۱۴ خرداد)
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/144
۵-پنجشنبه ۲۰ خرداد(ابوالفضل غسّالی)
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/145
۶-یکشنبه ۲۳ خرداد۱۴۰۰ (ساسان نیکنفس)
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/146
۷-دوشنبه ۲۴ خرداد۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/147
۸-دوشنبه ۳۱ خرداد۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/150
۹-پنجشنبه ۳ تیر ماه۱۴۰۰، نوکیشان مسیحی
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/151
۱۰-شنبه ۵ام تیر ماه۱۴۰۰، تشکیلات صنفی زندانیان
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/152
۱۱-زندان، به خاطر مسیحی شدن(بهنام اخلاقی، بابک حسین زاده)دو شنبه ۲ام شهریور۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/157
۱۲-به عمل کار برآید به سخن دانی نیست،سه شنبه ۹اُم شهریورماه۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/158
۱۳-اعتراضات زندانیان سیاسی،جمعه نوزدهم شهریور۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/159
۱۴-باز هم تخلف در اوین،چهارشنبه ۳۱ شهریور۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/160
۱۵-باز هم فشار نیروهای امنیتی، پنجم مهرماه۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/162
۱۶-عِرض خود می بری و زحمت ما می داری، هشتم مهرماه ۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/163
۱۷-عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگو، نوزده مهرماه ۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/164
۱۸-خودسوزی یک زندانی سیاسی،پنجم آبان ماه ۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/166
۱۹-پایان محرومیت تلفنی، شنبه هشتم آبان۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/167
۲۰-بزرگداشت کوروش کبیر، هشتم آبان۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/168
۲۱-قدردانی از یک زندانبان، هشتم آبان۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/169
۲۲-شکنجهء سفید زندانیان سیاسی باید برچیده شود(بیانیه)
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/170
۲۳-هر دم از این باغ، بری می رسد، سه شنبه، یازدهم آبان ۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/171
۲۴-یکسالِ حبسم گذشت، ۱۶ آبان۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/172
۲۵-زندانیان سیاسی کوتاه نمیآیند، یکشنبه۲۳ آبان۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/173
۲۶-تنبیه از طریق برچسب جاسوسی، ۲۶ آبان۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/175
@KeyvaanSamimi
🔴تا کنون ۲۶ شماره از مجموعه ی ((در زندان چه می گذرد)) با لینک های مشخص شده ی زیر منتشر شده است.
۱-ماجرای بهنام؛ «روز درویش»
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/138
۲-زندگی روزمره در بند ۸ اوین(دوشنبه سوم خرداد)
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/142
۳-زندگی روزمره در بند۸ اوین(یکشنبه نهم خرداد۱۴۰۰)
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/143
۴-زندگی روزمره در بند ۸ اوین(جمعه ۱۴ خرداد)
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/144
۵-پنجشنبه ۲۰ خرداد(ابوالفضل غسّالی)
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/145
۶-یکشنبه ۲۳ خرداد۱۴۰۰ (ساسان نیکنفس)
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/146
۷-دوشنبه ۲۴ خرداد۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/147
۸-دوشنبه ۳۱ خرداد۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/150
۹-پنجشنبه ۳ تیر ماه۱۴۰۰، نوکیشان مسیحی
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/151
۱۰-شنبه ۵ام تیر ماه۱۴۰۰، تشکیلات صنفی زندانیان
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/152
۱۱-زندان، به خاطر مسیحی شدن(بهنام اخلاقی، بابک حسین زاده)دو شنبه ۲ام شهریور۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/157
۱۲-به عمل کار برآید به سخن دانی نیست،سه شنبه ۹اُم شهریورماه۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/158
۱۳-اعتراضات زندانیان سیاسی،جمعه نوزدهم شهریور۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/159
۱۴-باز هم تخلف در اوین،چهارشنبه ۳۱ شهریور۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/160
۱۵-باز هم فشار نیروهای امنیتی، پنجم مهرماه۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/162
۱۶-عِرض خود می بری و زحمت ما می داری، هشتم مهرماه ۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/163
۱۷-عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگو، نوزده مهرماه ۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/164
۱۸-خودسوزی یک زندانی سیاسی،پنجم آبان ماه ۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/166
۱۹-پایان محرومیت تلفنی، شنبه هشتم آبان۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/167
۲۰-بزرگداشت کوروش کبیر، هشتم آبان۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/168
۲۱-قدردانی از یک زندانبان، هشتم آبان۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/169
۲۲-شکنجهء سفید زندانیان سیاسی باید برچیده شود(بیانیه)
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/170
۲۳-هر دم از این باغ، بری می رسد، سه شنبه، یازدهم آبان ۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/171
۲۴-یکسالِ حبسم گذشت، ۱۶ آبان۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/172
۲۵-زندانیان سیاسی کوتاه نمیآیند، یکشنبه۲۳ آبان۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/173
۲۶-تنبیه از طریق برچسب جاسوسی، ۲۶ آبان۱۴۰۰
https://www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/175
@KeyvaanSamimi
Telegram
کیوان صمیمی (نامه)
۰۶ اسفند ۱۳۹۹
ماجرای بهنام؛ «روز درویش»
کیوان صمیمی
@KeyvaanSamimi
میرزا کوچک خان صدایش میزدم، چون ریش و موهایش بلند شده بود و او را شبیه به میرزا کوچک جنگلی کرده بود و البته هیکلش هم مثل میرزا تنومند بود. آخرین بار، یکی دو روز پیش از آنکه به حالت اغماء…
ماجرای بهنام؛ «روز درویش»
کیوان صمیمی
@KeyvaanSamimi
میرزا کوچک خان صدایش میزدم، چون ریش و موهایش بلند شده بود و او را شبیه به میرزا کوچک جنگلی کرده بود و البته هیکلش هم مثل میرزا تنومند بود. آخرین بار، یکی دو روز پیش از آنکه به حالت اغماء…
🔴دوست جدید همآرمان
🔴(در زندان چه می گذرد، شماره ی۲۷)
🔴۱۳ آذر۱۴۰۰
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴بند ۴ کتابخانهی بزرگی دارد و کتاب های خوبی که با همت زندانیان و همراهی زندان، جمع شده است. در آنجا با افشین پورجم که از مارکسیستهای قدیمی است و در زندان مشغول نوشتن کتاب جامعهشناسی سیاسی و نقد اقتصاد سیاسی است، آشنا شدم و ایشان شعر زیر را اخیراً سروده است:
✅فرزندان خلق
هنوز خون ریختن کار خطیری مینمود/ هنوز مردن، مرگ را از ارزان نمی یافت/ و امید از آینده ایی بهتر،پرتو می افکند هنوز/و ما استوار و پیوسته، مزین به سائقه ی آگاهی/می پیماییم راه را/تا هویت تازهایی یابیم در جنبش برخاسته/که ستمدیدگان را نوید است/و محکومان جامعه را از حاکمان، نیرومندتر/تا ملال ابتذال روزمره را ناامید گرداند/همدرد با ستمدیدگان آگاه/بر علیه زیادهخواهان توتالیتر/زندگی را زنده نگه میداریم/چون فرزندان خلقیم/از تیرهی زحمتکشان برای بقا /و روشنفکرانی برای زیستن در آزادی/مارکسیسم را دوای درد های اجتماعی میپنداریم/استوار به امید رستاخیزی این جهانیم/ و رسیدن به بهشتی زمینی/ضد استعمار، استثمار و آزادیبخش/ یکدلیم و ترسی از عقوبتش نداریم/در افق بیکران پندارها/همهی پارادایم ها را در چشم انداز آرمانمان گشود هایم/وارثان سوسیالیزم علمی/که ما را رهسپار هدفی انسانی و شریف کرده است/و هیچ لحظهایی از عمر را بیهوده نمی گذرانیم/انسانی زیستن/هرگز چیزی جز دوست داشتن نمینمود/دمیدن آفتاب و نفس کشیدن کافی نیست/عاشق بودن/و همراز دردها و رنجهای بشری زیستن/امری وجودی است که برای تحقق آرمانمان معنا کردیم/جز این هر چه باشد این آسمان، بی ستاره است/عشق ورزیدن به آرمان تودهها/پرتوی از خورشید لایزال هستی بخش جهان افروزیم/موجیم که در تلاطم اقیانوس نهضت/به امید رسیدن به ساحل رهایی نخواهیم آسود
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴(در زندان چه می گذرد، شماره ی۲۷)
🔴۱۳ آذر۱۴۰۰
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴بند ۴ کتابخانهی بزرگی دارد و کتاب های خوبی که با همت زندانیان و همراهی زندان، جمع شده است. در آنجا با افشین پورجم که از مارکسیستهای قدیمی است و در زندان مشغول نوشتن کتاب جامعهشناسی سیاسی و نقد اقتصاد سیاسی است، آشنا شدم و ایشان شعر زیر را اخیراً سروده است:
✅فرزندان خلق
هنوز خون ریختن کار خطیری مینمود/ هنوز مردن، مرگ را از ارزان نمی یافت/ و امید از آینده ایی بهتر،پرتو می افکند هنوز/و ما استوار و پیوسته، مزین به سائقه ی آگاهی/می پیماییم راه را/تا هویت تازهایی یابیم در جنبش برخاسته/که ستمدیدگان را نوید است/و محکومان جامعه را از حاکمان، نیرومندتر/تا ملال ابتذال روزمره را ناامید گرداند/همدرد با ستمدیدگان آگاه/بر علیه زیادهخواهان توتالیتر/زندگی را زنده نگه میداریم/چون فرزندان خلقیم/از تیرهی زحمتکشان برای بقا /و روشنفکرانی برای زیستن در آزادی/مارکسیسم را دوای درد های اجتماعی میپنداریم/استوار به امید رستاخیزی این جهانیم/ و رسیدن به بهشتی زمینی/ضد استعمار، استثمار و آزادیبخش/ یکدلیم و ترسی از عقوبتش نداریم/در افق بیکران پندارها/همهی پارادایم ها را در چشم انداز آرمانمان گشود هایم/وارثان سوسیالیزم علمی/که ما را رهسپار هدفی انسانی و شریف کرده است/و هیچ لحظهایی از عمر را بیهوده نمی گذرانیم/انسانی زیستن/هرگز چیزی جز دوست داشتن نمینمود/دمیدن آفتاب و نفس کشیدن کافی نیست/عاشق بودن/و همراز دردها و رنجهای بشری زیستن/امری وجودی است که برای تحقق آرمانمان معنا کردیم/جز این هر چه باشد این آسمان، بی ستاره است/عشق ورزیدن به آرمان تودهها/پرتوی از خورشید لایزال هستی بخش جهان افروزیم/موجیم که در تلاطم اقیانوس نهضت/به امید رسیدن به ساحل رهایی نخواهیم آسود
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴فشار مجدد
🔴(در زندان چه می گذرد- شمارهی۲۸)
🔴۲۴ آذر۱۴۰۰
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴امروز متوجه شدم که باز هم کارت تلفن من را سوزانده اند تا نتوانم با اعضای خانواده و بیرون از زندان در ارتباط باشم. این کار پس از آن صورت می گیرد که چندین نوبت کارت تلفنم را مسدود کردند و پس از آن به بند۴ منتقلم کردند.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴(در زندان چه می گذرد- شمارهی۲۸)
🔴۲۴ آذر۱۴۰۰
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴امروز متوجه شدم که باز هم کارت تلفن من را سوزانده اند تا نتوانم با اعضای خانواده و بیرون از زندان در ارتباط باشم. این کار پس از آن صورت می گیرد که چندین نوبت کارت تلفنم را مسدود کردند و پس از آن به بند۴ منتقلم کردند.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴این زندانی زن
🔴(در زندان چه می گذرد- شمارهی۲۹)
🔴۲۹ آذر۱۴۰۰
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴چند دهه است که میشناسمش. سال ۶۰ داییاش که با مجاهدین بود را اعدام کردند، او هم از دبیرستان اخراج شد و اجباراً از آذربایجان به تهران آمد. یک سال بعد دستگیر شد و به سه سال حبس محکومش کردند. بعد از گذراندن زندان دیپلم گرفت و در سال ۱۳۶۸ با بالاترین رتبه در رشتهی عکاسی دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران قبول شد و بعد هم سر از مطبوعات درآورد.
🔴عالیه مطلب زاده با بسیاری از مجلات دههی ۶۰ و ۷۰ از جمله سروش نوجوان، پیام هاجر، ایران فردا، زنان و روزنامههای سلام و... به عنوان خبرنگار و عکاس کار کرده است و بعد هم مدتی به عنوان تهیهکننده با تلویزیون همکاری می کرد. پس از اخراج از صدا و سیما و ضمن ادامهی فعالیت مطبوعاتی، به همکاری با فعالان حوزه های زنان و نیز حقوق بشر روی آورد و یک بار هم در تجمع ۸ مارس به مناسبت روز جهانی زن همراه با چند فعال دیگر بازداشتی کوتاهمدت داشت. همسر ایشان کارگردان و تهیه کننده سینماست که به او اجازه فعالیت داده نمی شود.و فرزندشان غزل نیز مجبور به تحمل فشار روانی ناشی از ظلم های مستمر به پدر و مادر است.
🔴این مبارزه شناخته شده بعد از سال ۸۸ هم دوبار احضار و بازداشت شد و اکنون نیز محکومیت سه سالهی خود را در اوین می گذراند. او یک سال پیش از آغاز حبس اخیرش، به عنوان نایب رئیس انجمن دفاع از آزادی مطبوعات انتخاب شد اما با زندانی شدنش این انجمن قدیمیِ مردم نهاد را از اقدامات و تجربیات ایشان محروم کردند. اکنون با سپری شدن حدود ۱۵ ماه از محبوس بودن این زن آزاده، قانوناً مرخصی و حتی آزادی مشروط شامل وضعیت وی میشود ولی طبق معمول ضابط امنیتی مربوطه در خیال بچگانه و خامِ توبه گرفتن است.
🔴در بندِ حدوداً ۲۰ نفرهی زنان، آندسته از زندانبانانی که مطیع نیروهای امنیتی هستند با سوء استفاده از ضعف و نادانی یکی دو زندانی کمتجربه، محدودیتهایی برای این بانوی پیشکسوت و چند شیرزن دیگر ( نیلوفر بیانی، سپیده کاشانی، ناهید تقوی، سپیده قلیان، زهرا زهتابچی و... ) به وجود آورده و سعی میکنند از طریق دخالت در مناسبات و امور داخلی بند، فشار مضاعفِ روانی بر زندانیان ایجاد کنند.
✅عالیه مطلب زاده و امثال او اما، صریحاً به ساواک اسلامی گفته اند تا زمانی که در زندانها به جای قانون، منویات فراقانونی امنیتی ها تعیین کننده است و تا زمانی که فضای امنیتی و استبداد بر کشور حاکم است، محکم بر مواضع خود ایستادهاند.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴(در زندان چه می گذرد- شمارهی۲۹)
🔴۲۹ آذر۱۴۰۰
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴چند دهه است که میشناسمش. سال ۶۰ داییاش که با مجاهدین بود را اعدام کردند، او هم از دبیرستان اخراج شد و اجباراً از آذربایجان به تهران آمد. یک سال بعد دستگیر شد و به سه سال حبس محکومش کردند. بعد از گذراندن زندان دیپلم گرفت و در سال ۱۳۶۸ با بالاترین رتبه در رشتهی عکاسی دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران قبول شد و بعد هم سر از مطبوعات درآورد.
🔴عالیه مطلب زاده با بسیاری از مجلات دههی ۶۰ و ۷۰ از جمله سروش نوجوان، پیام هاجر، ایران فردا، زنان و روزنامههای سلام و... به عنوان خبرنگار و عکاس کار کرده است و بعد هم مدتی به عنوان تهیهکننده با تلویزیون همکاری می کرد. پس از اخراج از صدا و سیما و ضمن ادامهی فعالیت مطبوعاتی، به همکاری با فعالان حوزه های زنان و نیز حقوق بشر روی آورد و یک بار هم در تجمع ۸ مارس به مناسبت روز جهانی زن همراه با چند فعال دیگر بازداشتی کوتاهمدت داشت. همسر ایشان کارگردان و تهیه کننده سینماست که به او اجازه فعالیت داده نمی شود.و فرزندشان غزل نیز مجبور به تحمل فشار روانی ناشی از ظلم های مستمر به پدر و مادر است.
🔴این مبارزه شناخته شده بعد از سال ۸۸ هم دوبار احضار و بازداشت شد و اکنون نیز محکومیت سه سالهی خود را در اوین می گذراند. او یک سال پیش از آغاز حبس اخیرش، به عنوان نایب رئیس انجمن دفاع از آزادی مطبوعات انتخاب شد اما با زندانی شدنش این انجمن قدیمیِ مردم نهاد را از اقدامات و تجربیات ایشان محروم کردند. اکنون با سپری شدن حدود ۱۵ ماه از محبوس بودن این زن آزاده، قانوناً مرخصی و حتی آزادی مشروط شامل وضعیت وی میشود ولی طبق معمول ضابط امنیتی مربوطه در خیال بچگانه و خامِ توبه گرفتن است.
🔴در بندِ حدوداً ۲۰ نفرهی زنان، آندسته از زندانبانانی که مطیع نیروهای امنیتی هستند با سوء استفاده از ضعف و نادانی یکی دو زندانی کمتجربه، محدودیتهایی برای این بانوی پیشکسوت و چند شیرزن دیگر ( نیلوفر بیانی، سپیده کاشانی، ناهید تقوی، سپیده قلیان، زهرا زهتابچی و... ) به وجود آورده و سعی میکنند از طریق دخالت در مناسبات و امور داخلی بند، فشار مضاعفِ روانی بر زندانیان ایجاد کنند.
✅عالیه مطلب زاده و امثال او اما، صریحاً به ساواک اسلامی گفته اند تا زمانی که در زندانها به جای قانون، منویات فراقانونی امنیتی ها تعیین کننده است و تا زمانی که فضای امنیتی و استبداد بر کشور حاکم است، محکم بر مواضع خود ایستادهاند.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴قتل در روز روشن
🔴جمعه ۳ دیماه ۱۴۰۰
🔴(در زندان چه میگذرد_شماره ی ۳۰)
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴دیروز و پریروز علیرضا گلیپور دچار تشنج شدید، خونریزی و همچنین حمله ی قلبی شد ولی خوشبختانه بهداری توانست با آمپول و داروهای مربوطه، فعلاً رفع خطر کند. وقتی پزشکی قانونی رسماً گزارش کرده که ایشان پس از ۹ سال حبس و در این شرایط با خطر مرگ روبرو است، مخالفت بازجویان امنیتی با آزاد شدن وی آیا جز حرکت شفاف به سوی قتل عمد معنای دیگری هم دارد؟
✅باز بودن دست ضابطان امنیتی در نظام سلطنتی اسلامی، صریحاً به این معنی است که نیروهای امنیتی تابع هیچ یک از سران سه قوه نیستند بلکه از نهادی دیگر دستور می گیرند. این واقعیت گرچه از دهه ی شصت در سر به نیست شدن برخی مارکسیستها، شماری از بهائیان و تعدادی از دگراندیشان خود را نشان داده و در طول سه دهه ی بعد هم بسیار دیده شدهاند اما زندان بهترین مکانی است که در آن، بی ضابطه و مطلق العنان بودن عملکرد ضابطان پروندهها به وفور و بسیار شفاف قابل رویت است. برچیدن بساط قدرت و ثروت این کاسبان زهد فروش که بعضاً به از دست رفتن سلامتی و حتی جان زندانی نیز میانجامد تنها از طریق مطالبهگری مردم و دغدغه مندان حقوق انسان امکان پذیر خواهد بود. ساده انگاری است اگر اصلاح رویههای حقوق بشری را از فشارها و مذاکرات کشورهایی انتظار داشته باشیم که به خاطر افزایش منافع اقتصادی خویش، مناسبات خرد و کلان نظام سرمایهداری را محور رویکردها و تصمیمات متخذه قرار میدهند.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴جمعه ۳ دیماه ۱۴۰۰
🔴(در زندان چه میگذرد_شماره ی ۳۰)
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴دیروز و پریروز علیرضا گلیپور دچار تشنج شدید، خونریزی و همچنین حمله ی قلبی شد ولی خوشبختانه بهداری توانست با آمپول و داروهای مربوطه، فعلاً رفع خطر کند. وقتی پزشکی قانونی رسماً گزارش کرده که ایشان پس از ۹ سال حبس و در این شرایط با خطر مرگ روبرو است، مخالفت بازجویان امنیتی با آزاد شدن وی آیا جز حرکت شفاف به سوی قتل عمد معنای دیگری هم دارد؟
✅باز بودن دست ضابطان امنیتی در نظام سلطنتی اسلامی، صریحاً به این معنی است که نیروهای امنیتی تابع هیچ یک از سران سه قوه نیستند بلکه از نهادی دیگر دستور می گیرند. این واقعیت گرچه از دهه ی شصت در سر به نیست شدن برخی مارکسیستها، شماری از بهائیان و تعدادی از دگراندیشان خود را نشان داده و در طول سه دهه ی بعد هم بسیار دیده شدهاند اما زندان بهترین مکانی است که در آن، بی ضابطه و مطلق العنان بودن عملکرد ضابطان پروندهها به وفور و بسیار شفاف قابل رویت است. برچیدن بساط قدرت و ثروت این کاسبان زهد فروش که بعضاً به از دست رفتن سلامتی و حتی جان زندانی نیز میانجامد تنها از طریق مطالبهگری مردم و دغدغه مندان حقوق انسان امکان پذیر خواهد بود. ساده انگاری است اگر اصلاح رویههای حقوق بشری را از فشارها و مذاکرات کشورهایی انتظار داشته باشیم که به خاطر افزایش منافع اقتصادی خویش، مناسبات خرد و کلان نظام سرمایهداری را محور رویکردها و تصمیمات متخذه قرار میدهند.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴برچسب های نا چسب جاسوسی
🔴جمعه، دهم دیماه ۱۴۰۰
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی ۳۱ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴شمار قابل توجهی از ۴۲ نفری که در سالن بند ۴ اوین تحت عناوین جاسوسی و یا همکاری با دولتهای متخاصم به حبسهای سنگین محکوم شدهاند، عناوین و برچسب های این چنینی به هیچ وجه در موردشان صدق نمیکند. بیشتر این بزرگواران، نخبگان و فرهیختگانی هستند که انسان شک می کند که آیا محبوس شدنشان، کار جاسوسهای واقعی اسرائیل به منظور تسریع فرار مغزها نیست؟ جاسوسهای کاملاً حرفهایی که پروژههای بزرگی چون دزدی و بار کامیون کردن اسناد فراوان هستهایی را انجام میدهند و آب از آب تکان نمی خورد. همچنین برخی از فرهیختگان دو ملیتی، علت زندانی بودنشان کاملاً روشن است و ضابطان امنیتی صریحاً به آنها گفته اند هر وقت مثلاً انگلستان یا بلژیک فلان دیپلمات ایرانی(که البته در محاکم علنی و بینالمللی ثابت شده که تروریست یا جاسوس بودهاند)را آزاد کرد، تو را آزاد میکنیم.
🔴اخیراً با یکی از همبندان نخبهام که از مدرسین دانشگاه صنعتی شریف بوده و به ۱۰ سال محکوم شده است، آشنایی بیشتری پیدا کردم. دکتر کاشفی در نوجوانی دانشآموز دبیرستان تیزهوشان بوده و دکترای اقتصاد را در زمینهی تئوری بازیها از آلمان اخذ کرده است. ایشان در کنار تدریس، پژوهشها و خدمات علمی ممتازی هم برای نهاد ریاست جمهوری و اتاق فکر وزارت دفاع انجام داده و سمینارهای نوآورانهایی برای متخصصین مربوطه ارائه کرده است. بهرغم اینکه محل دولتی اشتغال آقای محمد علی کاشفی تایید کرده که اساساً نامبرده به اسناد طبقه بندی شده دسترسی نداشته اما پاسخ یکی از افراد بند امنیتی ۲۰۹ به ایشان از طنزهای روزگار به شمار میرود زیرا حاکی از این است که حتی اسناد غیرطبقهبندی شده هم از طریق دسترسیهای طبیعی شغلی به شرکتهای اروپایی و از آن طریق به اسرائیل رسیده باشد، عملی مجرمانه است. گویا این کارشناسان امنیتی، تخصص و تعهدشان را فقط در سریال گاندو به نمایش می گذارند و در عمل واقعی و روزمره، منطق آنها با طنز و جهل تفاوتی ندارد. یک طنز قویتر نیز کشف کردن اتهام سنگین برای این استاد دانشگاه است که رسماً هم در متن کیفرخواست دادستانی آمده و آن، در اختیار موساد قرار گرفته شدن آدرس سایتِ!دانشگاه شریف است.
✅در ۵ سالی که از محبوس بودن این دانشمند میهندوست میگذارد، علاوه بر محروم شدن کشور از خدمات نخبگانی ایشان می توان حدس زد که چه تعداد زیادی از دانشجویان مستقیم و غیرمستقیم وی با عبرتآموزی از سرنوشت استادشان، جلای وطن کرده اند و لذا به محاکمه کشیده شدن مسببان این قبیل خسرانهای بزرگ و بعضاً مشکوک، از مطالبات ملی ایرانیان آزاده است.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴جمعه، دهم دیماه ۱۴۰۰
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی ۳۱ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴شمار قابل توجهی از ۴۲ نفری که در سالن بند ۴ اوین تحت عناوین جاسوسی و یا همکاری با دولتهای متخاصم به حبسهای سنگین محکوم شدهاند، عناوین و برچسب های این چنینی به هیچ وجه در موردشان صدق نمیکند. بیشتر این بزرگواران، نخبگان و فرهیختگانی هستند که انسان شک می کند که آیا محبوس شدنشان، کار جاسوسهای واقعی اسرائیل به منظور تسریع فرار مغزها نیست؟ جاسوسهای کاملاً حرفهایی که پروژههای بزرگی چون دزدی و بار کامیون کردن اسناد فراوان هستهایی را انجام میدهند و آب از آب تکان نمی خورد. همچنین برخی از فرهیختگان دو ملیتی، علت زندانی بودنشان کاملاً روشن است و ضابطان امنیتی صریحاً به آنها گفته اند هر وقت مثلاً انگلستان یا بلژیک فلان دیپلمات ایرانی(که البته در محاکم علنی و بینالمللی ثابت شده که تروریست یا جاسوس بودهاند)را آزاد کرد، تو را آزاد میکنیم.
🔴اخیراً با یکی از همبندان نخبهام که از مدرسین دانشگاه صنعتی شریف بوده و به ۱۰ سال محکوم شده است، آشنایی بیشتری پیدا کردم. دکتر کاشفی در نوجوانی دانشآموز دبیرستان تیزهوشان بوده و دکترای اقتصاد را در زمینهی تئوری بازیها از آلمان اخذ کرده است. ایشان در کنار تدریس، پژوهشها و خدمات علمی ممتازی هم برای نهاد ریاست جمهوری و اتاق فکر وزارت دفاع انجام داده و سمینارهای نوآورانهایی برای متخصصین مربوطه ارائه کرده است. بهرغم اینکه محل دولتی اشتغال آقای محمد علی کاشفی تایید کرده که اساساً نامبرده به اسناد طبقه بندی شده دسترسی نداشته اما پاسخ یکی از افراد بند امنیتی ۲۰۹ به ایشان از طنزهای روزگار به شمار میرود زیرا حاکی از این است که حتی اسناد غیرطبقهبندی شده هم از طریق دسترسیهای طبیعی شغلی به شرکتهای اروپایی و از آن طریق به اسرائیل رسیده باشد، عملی مجرمانه است. گویا این کارشناسان امنیتی، تخصص و تعهدشان را فقط در سریال گاندو به نمایش می گذارند و در عمل واقعی و روزمره، منطق آنها با طنز و جهل تفاوتی ندارد. یک طنز قویتر نیز کشف کردن اتهام سنگین برای این استاد دانشگاه است که رسماً هم در متن کیفرخواست دادستانی آمده و آن، در اختیار موساد قرار گرفته شدن آدرس سایتِ!دانشگاه شریف است.
✅در ۵ سالی که از محبوس بودن این دانشمند میهندوست میگذارد، علاوه بر محروم شدن کشور از خدمات نخبگانی ایشان می توان حدس زد که چه تعداد زیادی از دانشجویان مستقیم و غیرمستقیم وی با عبرتآموزی از سرنوشت استادشان، جلای وطن کرده اند و لذا به محاکمه کشیده شدن مسببان این قبیل خسرانهای بزرگ و بعضاً مشکوک، از مطالبات ملی ایرانیان آزاده است.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴غمت نشسته بر جانم
🔴چهاردهم دیماه ۱۴۰۰
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۲ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴فضای غریبی است که از پرواز برادری پریسیرت خبرت کنند اما در اسارت دیوسیرتان باشی. دیشب پیامی رسید که دیگر نمی توانی زنگ بزنی به حسینی امین.
🔴وقتی خانوادهی یک زندانی سیاسی نیازی داشت، از او کمک می خواستم و چه بی دریغ خدمت میکرد. پذیرفتن مشی حُرّ و مقاومت در برابر ستمی سی و چند ساله از او یک روحانی آزاده ساخت؛ الحق که دستپروردهی زندهیاد آیت الله منتظری بود. دوست داشتم امشب به خانههایی از زحمتکشان هممحلههایش در نازیآباد میرفتم تا به جای او، دلی را شاد و بیدار میکردم.
✅باید که برداریم در این زمانهی ظلم، باری که یارانمان هاله سحابی، هدی صابر و فریبرز رئیسدانا و اکنون رضا حسینیامین بر دوش داشتند و ناگهان مانده بر زمین.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴چهاردهم دیماه ۱۴۰۰
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۲ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴فضای غریبی است که از پرواز برادری پریسیرت خبرت کنند اما در اسارت دیوسیرتان باشی. دیشب پیامی رسید که دیگر نمی توانی زنگ بزنی به حسینی امین.
🔴وقتی خانوادهی یک زندانی سیاسی نیازی داشت، از او کمک می خواستم و چه بی دریغ خدمت میکرد. پذیرفتن مشی حُرّ و مقاومت در برابر ستمی سی و چند ساله از او یک روحانی آزاده ساخت؛ الحق که دستپروردهی زندهیاد آیت الله منتظری بود. دوست داشتم امشب به خانههایی از زحمتکشان هممحلههایش در نازیآباد میرفتم تا به جای او، دلی را شاد و بیدار میکردم.
✅باید که برداریم در این زمانهی ظلم، باری که یارانمان هاله سحابی، هدی صابر و فریبرز رئیسدانا و اکنون رضا حسینیامین بر دوش داشتند و ناگهان مانده بر زمین.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴قتل شِبه عمد
🔴نوزدهم دیماه ۱۴۰۰
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۳ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴هر چه فریاد داریم، بر سر آمران امنیتی بزنیم که ظلم کردند به ما و جنایت کردند علیه بکتاش آبتین. کسی که به او ظلم شده باشد اگر حتی کلماتی زشت را فریاد بزند، خداوند این عمل را نادرست نمی داند(سورهی نساء-آیهی ۵۴۸).
🔴فرد میانسالی که بیماری زمینه ایی دارد و یکبار هم به کرونا مبتلا شده اما باز هم بَرَشگردانی به زندان، این ظلم و تصمیم خطرناک و غیرقانونی شبهعمد است و یا حتی عمد؟
🔴یکماه بعد از برگشتنش، از دوستان و جوانان جدایم کردند و منتقلم کردند به اینجا در بند۴ اما خیالم راحت بود که او در بند۸ است و یاران را سامان میدهد. بکتاش اهل کار جمعی بود و در مقابل ظلم هم دارای موضعی صریحاً طلبکارانه و البته همزمان اهل مذاکره هم بود. دغدغه و درد اگر مطالبهگری و فریاد را برنیاورَرَد، درد نیست و حداکثر می توان به آن گفت نارضایتی. او درد داشت و اعتراض میکرد نه مثل بسیاری که فقط حرف میزنیم و شاید هم بعضیمان قشنگ مینویسند ولی میترسیم و پرهیز میکنیم از اعتراض در میدان و خیابان.
✅ادامه خواهیم داد راهش را با حضور مستمر و مسالمت آمیز اما اعتراضی در میدان عمل که حق طبیعی و قانونیمان است.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴نوزدهم دیماه ۱۴۰۰
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۳ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴هر چه فریاد داریم، بر سر آمران امنیتی بزنیم که ظلم کردند به ما و جنایت کردند علیه بکتاش آبتین. کسی که به او ظلم شده باشد اگر حتی کلماتی زشت را فریاد بزند، خداوند این عمل را نادرست نمی داند(سورهی نساء-آیهی ۵۴۸).
🔴فرد میانسالی که بیماری زمینه ایی دارد و یکبار هم به کرونا مبتلا شده اما باز هم بَرَشگردانی به زندان، این ظلم و تصمیم خطرناک و غیرقانونی شبهعمد است و یا حتی عمد؟
🔴یکماه بعد از برگشتنش، از دوستان و جوانان جدایم کردند و منتقلم کردند به اینجا در بند۴ اما خیالم راحت بود که او در بند۸ است و یاران را سامان میدهد. بکتاش اهل کار جمعی بود و در مقابل ظلم هم دارای موضعی صریحاً طلبکارانه و البته همزمان اهل مذاکره هم بود. دغدغه و درد اگر مطالبهگری و فریاد را برنیاورَرَد، درد نیست و حداکثر می توان به آن گفت نارضایتی. او درد داشت و اعتراض میکرد نه مثل بسیاری که فقط حرف میزنیم و شاید هم بعضیمان قشنگ مینویسند ولی میترسیم و پرهیز میکنیم از اعتراض در میدان و خیابان.
✅ادامه خواهیم داد راهش را با حضور مستمر و مسالمت آمیز اما اعتراضی در میدان عمل که حق طبیعی و قانونیمان است.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴مبارزه ادامه دارد
🔴بیست و هفتم دیماه ۱۴۰۰
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۴ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴امروز بعد از یک ماه، کارت تلفنم را وصل کردند. دیروز به رئیس اوین که اتفاقاً در مجموع فرد مثبتی هم هست گفتم به آن مقام قضایی که دستور تعطیلی و محرومیتم از تماس با خانواده و نزدیکان را داده بود بگویید عِرض خود میبری و زحمت ما میداری چون برخلاف انتظار آنها، چیزی که تعطیل نشد تماسها و پیامهای سیاسیام بود. در ادامه گفتم البته از آنجا که ۵۵ سال است به زندانها و بازداشتهای مختلف در رفت و آمد هستم، انتقال نظراتم به بیرون زحمت آنچنانی هم برایم ندارد چون با سوراخ سنبههای زندانها کاملاً آشنا هستم! خودشان هم دیدند که در این مدت کانال تلگرامیام فعال بود و انتقادهایم هم تند و تیزتر از قبل.
🔴جز فریاد زدنِ انتقادها نهی از منکرها، طلبکاریها و مطالباتمان به منظور رهاییِ نه از مستبد که از استبداد راهی نداریم که البته ترجیحاً به صورت جمعی و در میدان.
✅بدیهی است که هزینهی حرکت به سمت گوهر عدالت و آزادی را هم باید بپردازیم چون هیچگاه سیستمهای ظالمانه، حق مظلومان را دو دستی تقدیمشان نکردهاند. هر فایدهای، هزینهای متناسب با آن را دارد و به قول ابوسعید ابوالخیر آن عارف هوشمند، برای رهایی از وضع موجود لازم است که 《هر کس هر جا هست یک قدم بیاید جلو》
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴بیست و هفتم دیماه ۱۴۰۰
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۴ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴امروز بعد از یک ماه، کارت تلفنم را وصل کردند. دیروز به رئیس اوین که اتفاقاً در مجموع فرد مثبتی هم هست گفتم به آن مقام قضایی که دستور تعطیلی و محرومیتم از تماس با خانواده و نزدیکان را داده بود بگویید عِرض خود میبری و زحمت ما میداری چون برخلاف انتظار آنها، چیزی که تعطیل نشد تماسها و پیامهای سیاسیام بود. در ادامه گفتم البته از آنجا که ۵۵ سال است به زندانها و بازداشتهای مختلف در رفت و آمد هستم، انتقال نظراتم به بیرون زحمت آنچنانی هم برایم ندارد چون با سوراخ سنبههای زندانها کاملاً آشنا هستم! خودشان هم دیدند که در این مدت کانال تلگرامیام فعال بود و انتقادهایم هم تند و تیزتر از قبل.
🔴جز فریاد زدنِ انتقادها نهی از منکرها، طلبکاریها و مطالباتمان به منظور رهاییِ نه از مستبد که از استبداد راهی نداریم که البته ترجیحاً به صورت جمعی و در میدان.
✅بدیهی است که هزینهی حرکت به سمت گوهر عدالت و آزادی را هم باید بپردازیم چون هیچگاه سیستمهای ظالمانه، حق مظلومان را دو دستی تقدیمشان نکردهاند. هر فایدهای، هزینهای متناسب با آن را دارد و به قول ابوسعید ابوالخیر آن عارف هوشمند، برای رهایی از وضع موجود لازم است که 《هر کس هر جا هست یک قدم بیاید جلو》
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴پروژهی فریب و فشار
🔴دوم بهمن ماه ۱۴۰۰، زندان مرکزی کرج
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۵ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴چهارشنبه ۲۹ دی ساعت ۱۱ صبح صدایم کردند و گفتند بهداری با شما کار دارد اما از درب بند ۴ که بیرون آمدم یکی از معاونین زندان را دیدم.
🔴ابتدا گفتگویی در مورد مسائل جاری زندان را شروع کرد و نهایتاً گفت از بیرون دستور دادند که شما منتقل شُدید به ندامتگاه مرکزی کرج. من گفتم باید حکم قضایی آن را ببینم و تشریفات و مسیر قانونی آن طی شود و برگردم داخل بند و لباسم را بپوشم و اثاثیهام را جمع کنم و به این صورت با زیرپوش و دمپایی و بدون داروهای قلبی، کلیه، قند و اعصاب و بدون کارت بانکی و تلفن هیچ جا نمیروم و مقاومت حق طبیعیام است.
🔴درست مثل دفعهی پیش که میخواستند بفرستنم زندان رجایی شهر گفتم من نمیروم مگر این که دست و پایم را ببندید و بیندازیدم داخل ماشین. اما بعد از گفتگو با رئیس زندان انتقال از بند ۸ به رجایی شهر، تبدیل شد به انتقال به بند ۴.
🔴کمی بعد فردی لباس شخصی نزدیک من آمد که نمیشناختمش ولی او مرا به اسم صدا کرد و کنار من ایستاد و بالاخره در ادامهی صحبتهایمان، معاون رئیس زندان زنگ زد و گفت کیوان صمیمی میخواهد مثل دفعهی پیش گفتگوی حضوری با شما داشته باشد. همراه با یکی از افسران زندان و یک سرباز که آنجا بودند، سوار ماشین شدیم و توی راه دوباره معاون [ظاهراً] تلفنی به رئیس زندان اطلاع داد که ما داریم پیش شما میآییم.
🔴ماشین اما به جای رفتن به دفتر رئیس زندان از اوین بیرون رفت و به رغم اعتراض من، آنها با اجبار نقشهی آدم دزدی خود از اوین به زندان مرکزی کرج تحت اوامر نیروهای امنیتی را عملی کردند.
✅در این مقطع بود که معاون نگاه معناداری به من کرد و گفت: عمو کیوان حلالم کن و بعد پیاده شد، به سمت اوین برگشت و اینچنین بود پایان پروژهی فریب و فشار.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴دوم بهمن ماه ۱۴۰۰، زندان مرکزی کرج
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۵ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴چهارشنبه ۲۹ دی ساعت ۱۱ صبح صدایم کردند و گفتند بهداری با شما کار دارد اما از درب بند ۴ که بیرون آمدم یکی از معاونین زندان را دیدم.
🔴ابتدا گفتگویی در مورد مسائل جاری زندان را شروع کرد و نهایتاً گفت از بیرون دستور دادند که شما منتقل شُدید به ندامتگاه مرکزی کرج. من گفتم باید حکم قضایی آن را ببینم و تشریفات و مسیر قانونی آن طی شود و برگردم داخل بند و لباسم را بپوشم و اثاثیهام را جمع کنم و به این صورت با زیرپوش و دمپایی و بدون داروهای قلبی، کلیه، قند و اعصاب و بدون کارت بانکی و تلفن هیچ جا نمیروم و مقاومت حق طبیعیام است.
🔴درست مثل دفعهی پیش که میخواستند بفرستنم زندان رجایی شهر گفتم من نمیروم مگر این که دست و پایم را ببندید و بیندازیدم داخل ماشین. اما بعد از گفتگو با رئیس زندان انتقال از بند ۸ به رجایی شهر، تبدیل شد به انتقال به بند ۴.
🔴کمی بعد فردی لباس شخصی نزدیک من آمد که نمیشناختمش ولی او مرا به اسم صدا کرد و کنار من ایستاد و بالاخره در ادامهی صحبتهایمان، معاون رئیس زندان زنگ زد و گفت کیوان صمیمی میخواهد مثل دفعهی پیش گفتگوی حضوری با شما داشته باشد. همراه با یکی از افسران زندان و یک سرباز که آنجا بودند، سوار ماشین شدیم و توی راه دوباره معاون [ظاهراً] تلفنی به رئیس زندان اطلاع داد که ما داریم پیش شما میآییم.
🔴ماشین اما به جای رفتن به دفتر رئیس زندان از اوین بیرون رفت و به رغم اعتراض من، آنها با اجبار نقشهی آدم دزدی خود از اوین به زندان مرکزی کرج تحت اوامر نیروهای امنیتی را عملی کردند.
✅در این مقطع بود که معاون نگاه معناداری به من کرد و گفت: عمو کیوان حلالم کن و بعد پیاده شد، به سمت اوین برگشت و اینچنین بود پایان پروژهی فریب و فشار.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
کیوان صمیمی (نامه) pinned «🔺پرواز با بالهای شکسته🔺 @KeyvaanSamimi 🔻🔻🔻 🔴سه پرنده بودیم و هم آوا. فرا رسیدسالروز به مسلخ بردن دو پرنده ی عاشق. ۴و۵ بهمن دو برادرم جان فدا کردند در راه عدالت و آزادی. ۴بهمن ۵۴ ساسان و ۵بهمن ۶۱ کامران تیرباران شدند و دو بالم شکست. 🔴یکی با استبداد چکمه…»
طبق فایل صوتی(از زندان اوین)که کیوان صمیمی در آبان ماه سال جاری در کانالش منتشر کرد، مادامیکه مجدداً پیامی که منابع دیگری مربوط به اخبار ایشان معرفی نگردد، تنها مرجع رسمی اخبار از طریق کانال رسمی خودش قابل پیگیری است. از آنجا که طی فرآیندی! اخبار متعدد در کانال ها و سایتهای مختلف منتشر گردید(از انتقال با ضرب و شتم و همچنین انتقال از اوین، ناهماهنگ بودن اوین و زندان کرج و سپس بازگرداندن وی به زندان کرج و...) که پس از آخرین یادداشت وی برخی اخبار صحت نداشت و حتی برخی نیز اخبار را به خانواده و افراد آگاه منتسب کردند، به گونه ایی که در واقع باعث گردید اخبار اعتصاب غذا، بیماریها و خطراتی که او را تهدید می کند به محاق رود!بدینوسیله اعلام می گردد، پس از آن که کیوان صمیمی از ندامتگاه کرج به مقصد اوین خارج شده، تاکنون خبری از ایشان در دست نیست و با اعضای خانواده هم تاکنون تماسی نداشته و بیم آن می رود که با بازیهای روانی و رفتاری، اخبار مربوط به او به گونه ایی هدایت شده و جان و سلامتش در خطر باشد. لذا تا خبر موثقی از کیوان صمیمی در کانالش درج نشود، صحت، سلامت و حتی محل نگهداریاش نامشخص و در خطر است.
@KeyvaanSamimi
@KeyvaanSamimi
🔴خبر انتقال مجدد
🔴۹بهمن ۱۴۰۰
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
طبق آخرین اخبار امروز شنبه نهم بهمن ماه، کیوان صمیمی از زندان رجایی شهر به زندان سمنان در حال تبعید است.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴۹بهمن ۱۴۰۰
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
طبق آخرین اخبار امروز شنبه نهم بهمن ماه، کیوان صمیمی از زندان رجایی شهر به زندان سمنان در حال تبعید است.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴استراتژی النصر بالرعب
پروژهی فشار و فریب(۱ از۲)
🔴یازدهم بهمن ماه ۱۴۰۰، زندان سمنان
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۶ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴بعد از خلاصی از فضاها و بازداشتگاههای آلودهی۴نهاد قبلی و قرنطینهی زندان مرکزی کرج (ندامتگاه) به بند۶ آنجا برده شدم. وضعیت زندگی در قرنطینهی زندان مرکزی و کرج بخصوص دستشویی رفتن در آنجا هم آلودگی جسمی ایجاد میکرد و هم فشار شدید روانی. چون روی یک توری باید انجام میشد و نیز درب دستشویی باز و مأمور مراقب در یک متریات!و چشم به بدنت در جستجوی چند گرم مواد.
🔴بازداشتگاههای کثیف و پراسترس قبلی هم، ایستگاههایی بودند که چندین ساعت، یک روز یا بیشتر باید در آنجا بمانی تا مثل توپ فوتبال، به مکان بعدی پرتابت کنند که عمدتاً همراه با اعتراض قانونی من بود و البته داد و بیداد طرف مقابل. حتی موردی که طرف مقابلم آن دختر جوان بود با یک چادر نمایشی در قامت یک دادیار تازه به دوران رسیده و بی ادب که حسابش را گذاشتم کف دستش و او هم فریاد زد به مقام قضاوت توهین می کنی؟ این ضد انقلاب را پرت کنید بیرون و ببریدش بازداشتگاه دادسرا.
🔴بند (به قول حکومت استبدادی اسلامی که فقط موعظه کردن از موضع بالا و منبر رفتن را بلد است و به جای بند می گویند اندرزگاه) وارد آن که شدم، سالنی بسیار شلوغ را دیدم که سه برابر ظرفیت سالن مشابه در اوین، زندانی داشت. جمعیت اکثر بندهای اوین هم البته فراتر از استاندارد ذکر شده در آئیننامهی سازمان زندانهاست. شلوغی آزار دهندهی زندان مرکزی کرج، بهداشتی نبودن بسیاری از مکانها و راهروها، درهای یک متری توالتها، درهای یک و نیم متری حمام ها، محدودیت ۱۰ دقیقهای استحمام و فریادهای "سریع بیا بیرونِ" مسئول حمام، آب حمام که باید دعا کنیم زود سرد نشود و بسیاری مشکلات دیگر از زمینه های به وجود آمدن یک زندگی پر تنش در زندان است که مرتباً منجر میشود به زد و خورد بین زندانیها.
🔴یک روز از زندگیام در طبقه دوم و کم ارتفاع تخت های طبقهی ۳ بند ۶ که برای نشستن روی تختم باید گردن آرتروزی خودم را خم می کردم و درد گردن و کمر را تحمل میکردم گذشته بود که گفتند همراه با قرصهایت اتاق هایت بیا اتاق رئیس بند. رئیس در آستانهی در منتظرم بود و به قسمت دیگری رفتیم و آنجا گفت شما دوباره باید برگردید اوین! گویا این پاسکاری فوتبالی هنوز تمام نشده. یکی دو ساعت معطل شدم تا هم اتاقیها وسایلم را برایم بفرستند بعدش هم زندانبان گفت وسایل زندگی یکسالهتان در اوین هم به اینجا رسیده و همهی اینها را ریختند توی دو کیسهی مشکی و بزرگ زبالهایی و یک ساک بزرگ. به اوین که رسیدیم غروب شده بود، به چند نفر از مسئولان و مدیران زندان زنگ زدند و آنها میگفتند در جریان نیستیم. بعد از حدود دو ساعت معطلی، یک بازپرس جوان که آنجا بود گفت آقای... تماس گرفته و گفته که دادیار کرج اشتباه کرد و کیوان صمیمی باید دوباره به کرج برگردد. زیر بار نرفتم و گفتم ۶ روز است که جاهای مختلف مرا به طرف همدیگر پرتاب میکنند و دیگر توان ندارم که تکان بخورم از اینجا. نهایتاً به قرنطینهی اوین فرستاده شدم اما فردایش مجدداً برم گرداندند به کرج.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
👇ادامهی مطلب در صفحه ی پائین
پروژهی فشار و فریب(۱ از۲)
🔴یازدهم بهمن ماه ۱۴۰۰، زندان سمنان
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۶ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴بعد از خلاصی از فضاها و بازداشتگاههای آلودهی۴نهاد قبلی و قرنطینهی زندان مرکزی کرج (ندامتگاه) به بند۶ آنجا برده شدم. وضعیت زندگی در قرنطینهی زندان مرکزی و کرج بخصوص دستشویی رفتن در آنجا هم آلودگی جسمی ایجاد میکرد و هم فشار شدید روانی. چون روی یک توری باید انجام میشد و نیز درب دستشویی باز و مأمور مراقب در یک متریات!و چشم به بدنت در جستجوی چند گرم مواد.
🔴بازداشتگاههای کثیف و پراسترس قبلی هم، ایستگاههایی بودند که چندین ساعت، یک روز یا بیشتر باید در آنجا بمانی تا مثل توپ فوتبال، به مکان بعدی پرتابت کنند که عمدتاً همراه با اعتراض قانونی من بود و البته داد و بیداد طرف مقابل. حتی موردی که طرف مقابلم آن دختر جوان بود با یک چادر نمایشی در قامت یک دادیار تازه به دوران رسیده و بی ادب که حسابش را گذاشتم کف دستش و او هم فریاد زد به مقام قضاوت توهین می کنی؟ این ضد انقلاب را پرت کنید بیرون و ببریدش بازداشتگاه دادسرا.
🔴بند (به قول حکومت استبدادی اسلامی که فقط موعظه کردن از موضع بالا و منبر رفتن را بلد است و به جای بند می گویند اندرزگاه) وارد آن که شدم، سالنی بسیار شلوغ را دیدم که سه برابر ظرفیت سالن مشابه در اوین، زندانی داشت. جمعیت اکثر بندهای اوین هم البته فراتر از استاندارد ذکر شده در آئیننامهی سازمان زندانهاست. شلوغی آزار دهندهی زندان مرکزی کرج، بهداشتی نبودن بسیاری از مکانها و راهروها، درهای یک متری توالتها، درهای یک و نیم متری حمام ها، محدودیت ۱۰ دقیقهای استحمام و فریادهای "سریع بیا بیرونِ" مسئول حمام، آب حمام که باید دعا کنیم زود سرد نشود و بسیاری مشکلات دیگر از زمینه های به وجود آمدن یک زندگی پر تنش در زندان است که مرتباً منجر میشود به زد و خورد بین زندانیها.
🔴یک روز از زندگیام در طبقه دوم و کم ارتفاع تخت های طبقهی ۳ بند ۶ که برای نشستن روی تختم باید گردن آرتروزی خودم را خم می کردم و درد گردن و کمر را تحمل میکردم گذشته بود که گفتند همراه با قرصهایت اتاق هایت بیا اتاق رئیس بند. رئیس در آستانهی در منتظرم بود و به قسمت دیگری رفتیم و آنجا گفت شما دوباره باید برگردید اوین! گویا این پاسکاری فوتبالی هنوز تمام نشده. یکی دو ساعت معطل شدم تا هم اتاقیها وسایلم را برایم بفرستند بعدش هم زندانبان گفت وسایل زندگی یکسالهتان در اوین هم به اینجا رسیده و همهی اینها را ریختند توی دو کیسهی مشکی و بزرگ زبالهایی و یک ساک بزرگ. به اوین که رسیدیم غروب شده بود، به چند نفر از مسئولان و مدیران زندان زنگ زدند و آنها میگفتند در جریان نیستیم. بعد از حدود دو ساعت معطلی، یک بازپرس جوان که آنجا بود گفت آقای... تماس گرفته و گفته که دادیار کرج اشتباه کرد و کیوان صمیمی باید دوباره به کرج برگردد. زیر بار نرفتم و گفتم ۶ روز است که جاهای مختلف مرا به طرف همدیگر پرتاب میکنند و دیگر توان ندارم که تکان بخورم از اینجا. نهایتاً به قرنطینهی اوین فرستاده شدم اما فردایش مجدداً برم گرداندند به کرج.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
👇ادامهی مطلب در صفحه ی پائین
ادامهی مطلب صفحهی بالا👆
🔴استراتژی النصر بالرعب
پروژهی فشار و فریب(۲از۲)
🔴یازدهم بهمن ماه ۱۴۰۰، زندان سمنان
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۶ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴باز هم پذیرشم در کرج با مشکل روبرو شد، دادستان استان البرز میگفت باید برگردم به تهران و دادستان تهران میگفت زندان مرکزی کرج باید پذیرش کند. مملکت خان خانی شده و هر مسئولی حرف خودش را میزند و منافع خودش را در نظر میگیرد، شیرازهی امور از هم پاشیده است و بخشینگری همه جا به وضوح دیده می شود که اینها نشاندهندهی پوسیدگی اتصالات بین نهادها و حتی اتصالات درون نهادی است و این تارهای سست عنکبوتی با ضرباتی چند فرو میریزد. بعد از بیش از سه ساعت جدلِ پشت پرده بین دادستان انقلاب با دو استانِ بزرگ کشور بالاخره فرستادندم به زندان رجایی شهر کرج ولی باز هم قرنطینه و این بار انفرادی! بعد از چهار شب، ساعت حدود ۴ صبح شنبه ۹ بهمن دادیار زندان آمد و با تندی گفت منتقل هستی به تهران که زیر بار نرفتم و گفتم یازدهمین روز است که این دربهدری ادامه دارد، عدم کارآمدی روسای شماها و شاید هم اهداف دیگری که پشت پرده است فشار روانی و قلبی زیادی بر من وارد آورده و من دیگر امکان تکان خوردن از رجاییشهر را ندارم و ضمناً میخواهم وکیلم را هم ببینم. بعد از حدود ۴ ساعت چالش و تنش، این دادیار جوان بد برخورد گفت برو با رئیس زندان مسئلهات را مطرح کن. خودش سوار ماشین شخصی شد و مرا سوار ون کردند و قصد گفتگو با رئیس اما باز هم فریب و دروغ! زیرا وَن به سرعت از زندان بیرون آمد و بعد دیدم که سه بستهی وسائلم را گذاشتهاند قسمت عقب ماشین وَن.
🔴اینجا بود که با توضیح پاسیار و کارمند زندان که همراهم بود متوجه شدم مقصد ماشین اوین نیست و زندان سمنان است. گویا این فشارها تمامی ندارد و احتمال پروژهی فرسودهسازی و حتی قتل تدریجی در ذهنم افزایش پیدا کرد. دوباره به یگان اعزام و انتقال دادگستری تهران منتقلم کردند و آنگاه راهی سمنان شدیم و تحویل دادسرای اینجا شدم. بعد به کلانتری سمنان پاس داده شدم و باز هم تکرار چندین بارهی بازرسی وسایلم و مجدداً پاسکاری به دادسرا. نهایتاً دادیار دادسرا بعد از استعلامات مربوطه دستور اعزام به زندان را صادر کرد و بازهم سرباز زندان بی توجه به بازرسی های متعدد قبلی، بازرسی ویژهی خود را کرد.
✅اکنون من ماندهام و آثار مخرب این انتقالهای پرچالش و فشار اما ایستاده بر سر آرمان عدالت و آزادی.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴استراتژی النصر بالرعب
پروژهی فشار و فریب(۲از۲)
🔴یازدهم بهمن ماه ۱۴۰۰، زندان سمنان
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۶ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴باز هم پذیرشم در کرج با مشکل روبرو شد، دادستان استان البرز میگفت باید برگردم به تهران و دادستان تهران میگفت زندان مرکزی کرج باید پذیرش کند. مملکت خان خانی شده و هر مسئولی حرف خودش را میزند و منافع خودش را در نظر میگیرد، شیرازهی امور از هم پاشیده است و بخشینگری همه جا به وضوح دیده می شود که اینها نشاندهندهی پوسیدگی اتصالات بین نهادها و حتی اتصالات درون نهادی است و این تارهای سست عنکبوتی با ضرباتی چند فرو میریزد. بعد از بیش از سه ساعت جدلِ پشت پرده بین دادستان انقلاب با دو استانِ بزرگ کشور بالاخره فرستادندم به زندان رجایی شهر کرج ولی باز هم قرنطینه و این بار انفرادی! بعد از چهار شب، ساعت حدود ۴ صبح شنبه ۹ بهمن دادیار زندان آمد و با تندی گفت منتقل هستی به تهران که زیر بار نرفتم و گفتم یازدهمین روز است که این دربهدری ادامه دارد، عدم کارآمدی روسای شماها و شاید هم اهداف دیگری که پشت پرده است فشار روانی و قلبی زیادی بر من وارد آورده و من دیگر امکان تکان خوردن از رجاییشهر را ندارم و ضمناً میخواهم وکیلم را هم ببینم. بعد از حدود ۴ ساعت چالش و تنش، این دادیار جوان بد برخورد گفت برو با رئیس زندان مسئلهات را مطرح کن. خودش سوار ماشین شخصی شد و مرا سوار ون کردند و قصد گفتگو با رئیس اما باز هم فریب و دروغ! زیرا وَن به سرعت از زندان بیرون آمد و بعد دیدم که سه بستهی وسائلم را گذاشتهاند قسمت عقب ماشین وَن.
🔴اینجا بود که با توضیح پاسیار و کارمند زندان که همراهم بود متوجه شدم مقصد ماشین اوین نیست و زندان سمنان است. گویا این فشارها تمامی ندارد و احتمال پروژهی فرسودهسازی و حتی قتل تدریجی در ذهنم افزایش پیدا کرد. دوباره به یگان اعزام و انتقال دادگستری تهران منتقلم کردند و آنگاه راهی سمنان شدیم و تحویل دادسرای اینجا شدم. بعد به کلانتری سمنان پاس داده شدم و باز هم تکرار چندین بارهی بازرسی وسایلم و مجدداً پاسکاری به دادسرا. نهایتاً دادیار دادسرا بعد از استعلامات مربوطه دستور اعزام به زندان را صادر کرد و بازهم سرباز زندان بی توجه به بازرسی های متعدد قبلی، بازرسی ویژهی خود را کرد.
✅اکنون من ماندهام و آثار مخرب این انتقالهای پرچالش و فشار اما ایستاده بر سر آرمان عدالت و آزادی.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi